میدونم میرم ته جهنم ولی بخدا ثابت میکنم این همه عذابو گرفتاری که واسم میاره تحملش واسم سخت تر از تحمل اتیش جهنمه
نمایش نسخه قابل چاپ
میدونم میرم ته جهنم ولی بخدا ثابت میکنم این همه عذابو گرفتاری که واسم میاره تحملش واسم سخت تر از تحمل اتیش جهنمه
سانازی چی شده باز؟
یه جا خوندم 80 درصد آدما در طول عمرشون به خودکشی فکر میکنند.من خودمم شده که گاهی این فکر به سرم بزنه ولی اول اینکه جرئتشو ندارم، دوم اینکه از حرف و حدیثای بعدیش میترسم و سوم اینکه نمیرم و دیگه آبرویی تو دوست و آشنا واسم نمونه.:81:
حالا تو چرا همچین فکری به سرت زده؟بابت عزت نفس و این چیزاس که تو تاپیکای قبلی گفتی؟عزیزم فکر کردی همه ماهایی که اینجاییم خدای عزت نفسیم؟این طوریام نیست.همه ما یه مشکلاتی داریم یکی عزت نفسش پایینه،یکی وسواس فکری داره،یکی....
پس آروم باش
انقد زندگی رو به خودت سخت نگیرررررررررررر
ساناز !!
مگه نمی خوای عکس دخترمو ببینی؟! حداقل آرزو به دل این کارو نکن :)
شوخی کردم دوستم :72:
ساناز رفتی پیش روانپزشک ؟! بهت دارو می ده کمکت می کنه تا بتونی راحت تر با شرایطت کنار بیای...
چیز خاصی به ذهنم نمیرسه فقط درد و دله
نمیدونم چرا همچین فکری دارید
نمیدونم اولین باره که فکر خودکشی دارید یا مثل من خیلی بهش فکر کردید
نمیدونم حرفتون چقد جدیه یا اینکه مثل من حتی لوازم خودکشی رو هم فراهم کردید(الانمو منظورم نیستا واسه قبلنمه)
نمیدونم شما هم مثل من انقدر فشار عصبی توی خونواده روتون بوده که مثل من به فکر خودکشی بودید یا اینکه بخاطر نا امیدی از خداست مثل من
چون من هیچوقت بخاطر فشاری که از طرف خونوادم حالا چه خواسته (احتمالش بیشتر)
چه ناخواسته(احتمال کمتر)
فکر خودکشیو نکردم و فقط بخاطر این بود که احساس میکردم خدا در برابر کارای خونوادم و کلا جامعه که در حقم کرده برام کاری نکرده
حتی کارم به فحشای بد به خدا و ... و پرت کردن قرآنی که خیلی وقتا میزاشتمش رو قلبم تا آروم شم رسیده بود
و فقط میتونم بگم خدا نجاتم داد از اون شرایط و روزای بد بیام بیرون
خیلی گریه کردم که خدا کمکم کنه و به قول مرحوم پاشایی دیگه یه مدت گله نکردمو همه چیو دست خودش سپردم و میتونم بگم حتی افسردگی و اعتیاد به سیگارمم که از قبل داشتم بدون کمک کسی درس شد
من در حدی نیستم تشخیص بدم اما چون خودم صد برابر بیشتر از شما به این قضیه فک کردم احساس میکنم این فکرا میتونه نشونه افسردگی باشه و در اصل باید ریشه افسردگیو پیدا کرد واسه رهایی از این فکرا
حالا یا با کمک مشاور یا توانایی خودت و توکلت به خدا مثل من
مطمءنم بعد ماه رمضون خبرای خیلی خوشی ازت میشنوم
در ضمن به اون کسایی هم که تو تاپیکای قبلیت جبهه گیری کردن کاری نداشته باش چون از نظر منم اونا شرایط شما رو درک نکردن و فقط یه چی میگن واس خودشون
(نمیدونم چرا منو تو انقد شبیه همیم)
در هر صورت برات دعا میکنم و از خدا میخام همونطور که مشکل منو حل کرد واسه تو هم درستش کنه
نمیگم الان زندگیم خیلی عالی شده و ... اما هر چی که هست از فکر خودکشی داشتن و کفر به خدا خیلی بهتره برام
قطره بارانم ،
من یکی هستم ولی ، یک از هزارانم
در پی پیوستنِ ، به جمع یارانم
قطره بارانم.
قطره بارانم ،
فکر همراهی با ، سیل خروشانم
فکر تشنگی گلها ، در گلستانم
قطره بارانم.
قطره بارانم ،
میتوانم ، چشمه های خشک را از نو بجوشانم
میتوانم ،،، سرزمین ِ خشک را از نو برویانم
از گل بپوشانم
از نو برویانم .
کوچکم اما ، دست دریا را همیشه ، پشت سر دارم
من به صبح ِ، روشن فردا ، امیدوارم
من به صبحِ ، روشن فردا ، امیدوارم.
قطره بارانم ،
از تبار نو رَسِ ، امید وارانم
عاشق هر ذره ای ، از خاک ایرانم
قطره بارانم.
شما سعی کن کینه ات رو نسبت به دختران غیر چادری و خوش تیپ و یا بی اعتقاد به حجاب از بین ببری و بدانی که همه چیز در ازدواج خلاصه نمیشود و سعی کن از زندگی و زیبایی های آن لذت ببری همه مشکل دارن توی زندگی ، توی اون تاپیک مربوط به لباس هم بهت گفتم ضمنا کسی از آن دنیا نیامده و معلوم نیست جهان دیگری در کار باشد لذا برای نشان دادن عصبانیت نسبت به خدا خودکشی نکن
سلام
10 دلیلی که برای آن می خوای خودت را بکشی بگو ( خواهش میکنم ) :
1)
2)
3)
................................................
اون شعر انگلیسی که برات نوشتم خوندی ؟
( تمام رازها را بهت گفتم ......! )
ولی اشکال نداره – به سئوال بالای من جواب بده ؟
جنهم فقط آتش نیست !
از آتس سخت تر هم هست !
دوست داشتی بهت بگم – اون موقع حرف س و سامان یادت می ره !
اون موقع مشکلات زندگی یادت می ره !
مستند ( نه دستی – نه پایی – نه غصه ای ) را دانلود کن ببین !
ببین می تونی جواب خدا را بدی ؟
منتظر جوابت هستم .
تو نباید ، به این راحتی ، شکست بخوری...........
سلام:72:
شرایط تون رو درک میکنم کامل .:203:
به خودت فرصت بده ... تا یه فکری به سرت رسید فورا تاپیک نزن. یه کم بیشتر فکر کن ... به حوادث و پیشامدهایی که برات اتفاق افتاده. موقعیت ها رو تحلیل کن. ببین آیا تنها راه حل ممکن برای تو خودکشی هست؟!
با دوستات و اطرافیانت در ارتباط باش.خودت رو ایزوله نکن! باهاشون حرف بزن. ببین اونا چه جوری با مشکلاتشون کنار میان. یه کم بیشتر به خودت زمان بده. می دونم احساس تنهایی میکنی. احساس میکنی تنها تو هستی که ناامید شدی و بدبخترین فرد دنیا هستی . نذار این حس تنها بودن و منزوی بودن بهت غالب بشه. احساسات رو با کسی که مورد اعتماد هست درمیون بذار. با مشاور صحبت کن. نذار این حس ترس یا خجالت بهت اجازه نده که از مشاور کمک بگیری. در مورد مشکلی که داری صحبت کن با یه دوست مورد اعتماد.
باز هم میگم به خودت فرصت بده ...
شاید الان راه حل مناسبی پیدا نمیکنی برای مشکلت. زندگی کردن حق توست..از دیگران کمک بگیر. اگه تو راه حل دیگه ای برای غلبه بر مشکلاتت پیدا نمیکنی دلیل نمیشه که دیگران هم نتو نن کمکت کنن.
درد عاطفی شدیدی که الان تو داری تجربه اش میکنی ، اجازه نمیده درست و منطقی فکر کنی! برای همین نمی تونی راه های دیگه ای رو برای مشکلت پیدا کنی. اجازه بده یه فرد متخصص مثلا مشاور یا دوست معتمد مشکلت رو بررسی کنه و بهت راهکار بده.
مواظب خودت باش. هدفهای شخصی خودت رو در نظر داشته باش، هر لحظه به اون هدف ها فکر کن براشون برنامه ریزی کن. مگه نمیخاستی دکتر بشی؟ خب ...برنامه ریزی کن برای رسیدن به این هدفت. تو خونه نشین! پاشو برو پیاده روی . با دوستات برو خرید و ... . آهنگ غمناک دپرسی گوش نده، عکس هایی که خاطره های تلخ رو برات یادآوری میکنه نبین. برای هر روزت برنامه داشته باش. ماه رمضون خودش یه فرصت خوب هست برای اینکه خودت رو از نو بشناسی. نقاط قوت و ضعف خودت رو بشناسی. اشتباهاتت رو پیدا کنی.
اصلا یه دفتر بردار وقایعی که برات در طول روز اتفاق می افته رو یادداشت کن. رویدادهای مهم ، احساساتت که مربوط به این رویدادها میشه ، خلق و خو و افکارت رو یادداشت کن. سعی کن بفهمی که این رویدادها و مودها (خلق و خو) و افکارت چه ارتباطی باهم دارن.
آبجی چند سالته ؟:43:
سلام دختر گل.. راستش این یه جمله ات برای من بامزه بود..:)... و پشت نت حس کردم چه دخمل دوست داشتنی ..:47:
به نور نگاه کن سایه ها پشت سرت خواهند رفت، امضای خانم زلال:72::72:
خب همه و همچنین خودتون هم میدونید که خودکشی کار عاقلانه ای نیست و نیازی به تکرار مکررات نیست. و همین تعیین وقت واسه اقدام کردن یعنی اینکه خوشبختانه خودتون هم مصر نیستید. وگرنه منتظر رمضان و غیره نمیموندید و احساس گناه و اون دنیا بهونه است. به فکر چاره مشکلات باشید.
ساناز حالا چرا با سم تمام دل و رودت می ریزه بیرون !! :)
ساناز باور کن فراموش کردنش کاری نداره فقط باید ذهنت رو مشغول نگه داری
انقدر به این احساسات منفی پر و بال ندی
من حال و روزتو درک می کنم...گفتی مذهبی هستی ، شروع کن به خوندن قرآن ، ذکر یونسیه رو بگو...لا حول و لا قوة.......رو بگو من وضعیتم داغون تر از تو بود داشتم خودمو دستی دستی نابود می کردم...به قرآن پناه آوردم الآن حس خیلی خیلی خوبی دارم و دیگه هیچ وقت نمی گذارم اون احساسات منفی سراغم بیاد
گلم وضو بگیر دو رکعت با خلوص نیت نماز بخون
احساسات منفی تو بازگو نکن...
زورو خانوم ! می دونم تو داری خودتو واسمون لوس می کنی دختر نازنازی:43:
========================
ساناز بیا تو تاپیک ختم قرآن شرکت کن...و تو تاپیک هایی که مشکلات خودتو دارن مثل افسردگیو ..... اصلا حضور نداشته باش...
سلام ساناز جونم
به یکی قول داده بودم دیگه اینجا نیام چون دارم آب میشم هرروز مشکلاتو میخوندم و اوضاعم بدتر میشد امیدمو به آینده و زندگی از دست می دادم، امروز قولمو شکستم و اولین تاپیکی که باز کردم مال تو بود، منم حالم داغونه اینجا که کسی منو نمیشناسه پس بذار اعتراف کنم که منم حال تورو دارم حس می کنم منو تو هیچ فرقی نداریم حتی ناامیدیامونم مثل همه حتی علاقتو به اون آقام درک میکنم من همونم که تو سایت همیاری بهت گفتم اسم اون آقا رو نیار اذیت میشم، چقد جالبه که دلو نمیشه کاریش کرد منم از خدا ناامید شدم شاید تاپیکمو خونده باشی که کمکم کنید از خدا دور نشم، همین هفته پیش بود که هرچیم از دهنم در اومد بهش گفتم، ساناز من به اندازه تو تو زندگی و تحصیلم موفق نبودم. اما رنجاتو درک میکنم.
بعضی وقتا آدم به 1 جایی میرسه که شک می کنه به همه چی حتی خداش، منم تصمیم خودکشی رو گرفته بودم به قول آقای عباسپور مقدماتشم فراهم کردم تازه اگه تو میگی بعد از ماه رمضون من حتی به بعد موکولش نکردم اما همون لحظه 1 سیلی خوردم از همون کسی که شبو روز واسش دعا می کنم نه بخاطر اینکه جلومو گرفت بخاطر پاکی و مهربونی خودش.
ساناز توان منم کمه در مقابل رنجایی که خدا بهم میده گاهی اینقد از دنیا میبرم که جیغ میزنم داد میزنم گریه می کنم و به خدا بدو بیراه میگم. جدیدا کارا خدا جالب شده برام، انگار فهمیده جلو مشکلات خودم وایسادم و خم به ابرو نمیارم از 1 راه دیگه عذابم میده عزیزترین کسمو جلوم رنج میده چون میدونه بدترین عذابه واسم.:58: چیکارش کنم خداس دیگه!
اینا رو گفتم چون خییلللییی شبیهیم راستش پیگیری تاپیکات واسم خیلی مهمه چون میدونم اگه تو خوب بشی منم میتونم، ساناز فقط تو نیستی که خدا تو زندگیت کارایی می کنه که توان مقابلشو نداری من کلا کارای خدا رو بیخیال شدم بذار هرکاری دوس داره بکنه، اگه ما بندگی بلد نیستیم اون خوب بلده خدایی کنه! اما ساناز دنبال چرایی کاراش نباش، اولش خیلی سخته اما هروقت کم آوردی و بازم کاری کرد اذیت شدی با 1 لبخند بهش بگو خدایا بازم شوخیت گرفته؟ عیبی نداره من وایمیسم !!!!
ساناز این کاریه که من میکنم خیلی آروم میشم، فقط 1 خواهش دارم دیگه آهنگای غمگین گوش نده منم خیلی اذیت میشم اصلا نمی تونم گوش بدم اما تنها آهنگ رو گوشیم همون"نگران منی"مرحوم پاشاییه!! ساناز بیا با هم وایسیم سخته اما میشه به خدا اعتماد کن گاهی خواستی باهاش دعوا کن سرش داد بزن اما بهش اعتماد کن، اون ساکت میشینه و با لبخند گوش میده خودش دستتو میگیره و به قلبت آرامش میده، تمام اینا رو با اشک واست نوشتم چون حالتو می فهمم و امیدوارم 1 روز خودت بیای اینجا و از وایسادن بگی از موفقیت بگی و خبرای خوب به همه بدی.
سخته که آدم به خواسته هاش نرسه ولی
زندگی رو نچیدن برای ما ...همه چی اونطور که ما میخایم نیست...
از اون بدتر اینه که آدم حس کنه حتی خدا هم صداشو نمیشنوه
ولی این تصور غلط ماست...
خدا....آن حس زیباییست...که در تاریکی صحرا...زمانیکه هراس مرگ میدزدد سکوتت را...یکی همچون نسیم دشت میگوید...کنارت هستم ای تنها
سلام.من کارشناس نیستم اما اتفاقی که چند روز پیش برام افتاد رو عنوان می کنم شاید به شما هم کمک کنه.
من هم مدت زیادی است قطع امید از خدا و همه ی اطرافیانم کردم و تصمیم قطعی برای خودکشی در آینده داشتم و حتی وقتی به هیچی نمی رسیدم به خدا هم حرف ها بدی می زدم و در پی راه حلی آبرومندانه بودم اما با 4 متن مواجه شدم که منو از این عمل بازداشت و تصمیم گرفتم دنیا رو نگاه کنم و تحمل کنم و ببینم چه سرنوشتی برای من رقم خواهد خود و آیا تمام حسرت ها و افسوس ها و شکست ها و تحقیرها و گذشته ی کاملا تاریکم جبران میشه یا نه ( و تلاشم هم رو در حد توانم انجام می دم ) . زندگی من سرشار از عذابه شاید بدتر از شما اما نمی خوام دیگه بهونه دست شیطون و خدا بدم می خوام صبر کنم و وعده ی خدا رو ببینم اگر هم جبران نشد و بدتر شد عیبی نداره من صبرم رو کردم و خدا صاحب و ولی من در دنیا است و خودم افسوس نمی خورم که تلاش نکردم و هر چه خدا خواست برام رقم خورد :
ـ امام حسين (ع ) ـ در راه رفتن به كربلا ـ : براستى كه مردمان بنده دنيا هستند و دين بر سر زبان آنهاست و تا براى آنها وسيله زندگى است آن را مى چرخانند و چون به بوته آزمايش و بلا و گرفتاری گذاشته شوند آن گاه دينداران كم اند
سوره ی بقره آیه 153 - اى كـسانى كه ايمـان آورده ايـد،از صـبر و نـماز كمـك و اسـتعانت بـجوييـد همـانا خـداونـد بـا صبـر كننـدگان است.
حدیث قدسی : هرگاه بنده ای از بندگانم تنها دست به دامان من شود و به آفریدگانم پناه نیاورد و بدانم که در دلش نیز چنین است ،اگر آسمان و زمین و ساکنان آن ها قصد او کنند ، برایش گریزگاهی باز می گشایم ، و اگر بنده ای از بندگانم به یکی از آفریدگانم امید بندد و بدانم که در دل نیز چنین است ، وسایل آسمان را از او می گیرم و زمین را زیرپایش سست می کنم و باک نمی برم که هر جا هلاک شود .
کار جنگ بر امام حسین (ع ) سخت و تنگ شد و یگانه و تنها ماند، به خیمه هاى فرزندان پدرش روى آورد، آنها را از ایشان خالى و تهى دید، سپس به خیمه هاى اصحاب و یارانش التفات نمود، و نگریست کسى از آنان را ندید، پس شروع و آغاز نمود بسیار گفتن لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم
** نعوذ بالله مشکلات من و بلاهای من و گرفتاری های من از امام حسین بالاتر هست که بخوام خودکشی بکنم؟؟
دیگه داری خودت لوس میکنی دختر!:18:
کاربر من میدونم راست میگه چرامن برکاری که میخوام بکنم تایپیک باز کردم؟اصلا قرار بود دیگه باز نکنم تایپیک
دیشب ساعت 2پستی توتایپیک من تنها گذاشتم عنوانش این بود محکوم ب زندگی اما پستم نصفه موند داشتم تایپ میکردم که خواهرم اومد گفت ساناز رفتم توصفحه اینستاگرام سامان عکس دوس دخترقبلیشوگذاشته همون دختریکه باسامان کات کرد اومد سمتم بامن دوس شد بامن صمیمی شد بعدهمون دختر بمن گفت من عقدکردم با پسری منم خوشال شدم گفتم پس دیگه باسامان نیست ولی دیشب عکسشوتو پیج سامان دیدم دنیا رو سرم خراب شد ینی وسط تایپ پستم بودم که فقط ارسالو زدم نتونستم بیشترش کنم من بهم ضربه خورده تمام این مدت منوبازی میدادن دختره میدونس من عاشق سامانم اما میومد ازسامان بهم بدمیگفت من شوکه شدم دیشب 3صب خوابیدم
اقامهدی اصن فکراون تایپیکای قبلی نباشید همه دخترای جامعه عالین همه خوبن من به هیچکی توهین نمیکنم من بدم تو تایپیک قبلیمم گفتم یه بلایی سرم اوردن که همون یذره اعتماد بنفسم صفر شد من گفتم همونجام من بیحیام عزت نفس ندارم اعتماد بنفس ندارم من بدم من حسودم من بی ادبم
میبینید این وضع منوخودتون سرم اوردید این نتیجه همون تایپیک قبلیه من اصلا اسم خودکشی نمیوردم
لعنت ب این زندگی من شه که هیچوق ارامش نداشتم
خدا یادت باشه خیلی باهام بد کردی
مگه اینهمه هرسال ختم قران میکنم تو ماه رمضون چه اتفاقی افتاده
اخه مگه من ازت چی خواستم
کاربر من میدونم گفتی دکترشو تمام تایپیکاموبخاطرسامان باز کردم هم بخاطراون عوضیه من اگه حرص دکتراو کارو میزدم بخاطر اون بود من هیچ انگیزه ای ندارم من اگه تایپیک میخوام پوششموتغییر...باز کردم بخاطر ناراحتی سامان بود فقط اون واسم مهم بودکه از پوششم خوشش بیاد نه مردای دیگه
من اصلا ب فکر ازدواج با پسرای دیگه نیستم
اون نیس منم نیستم دیگه
:315::223::223:
باغبان عزیز من مغزم قفل کرده ادمیکه بفکر مرگشه به دلایلش فکرنمیکنه چون قدرت فکرنداره منم همینجورم من حتی اسمم یادم نیست سرم سنگینه از بس اشک ریختم اون واس کسی دیگس الان نه واس من
حالم خیلی گرفتس
بانوی مهر راس میگی سم خوب نیس به این فکرم برم بخاریوروشن کنم درو ببندم لوله بخاریو دربیارم بعد بخوابم ارومو بدون درد بمیرم با منوکسید کربن مرگ خاموش بی سرو صدا دردم نداره چون نمیفهمم دیگه بلندنمیشه برگشتیم نیست تا بیان کمک کنن کربوکسی هموگلوبین 70درصد بدنمو اشباع میکنه من بشدت انگیزه دارم واس اینکار
جرعتشم دارم ادم با اراده ای هستم
متاسفم واس کاربرای بیشخصیت اینجاکه فکرمیکنن من شوخی میکنم یا دارم مسخره بازی میکنم
فرشته مهربان تایپیکو ببند
چرا می خوای این کارو بکنی؟ خیلی ها هستند که شرایطشون از شما هم بدتره. مثل ما، تایپیک منو بخون (مشکلات دختر 20 ساله، دچار رکود توی زندگی شدم). ببین ما با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنیم. چه من و چه خواهرام و همچنین اگه میتونی برو داستان زندگیمونو بخون. خیلی از آدمها توی زندگیشون به چیزای که میخوان نمیرسن ولی خب چاره ای نداریم. ما محکوم به زندگی هستیم. همش هم این دنیا نیست. ما آفریده شدیم که واسه ی اون دنیا کاری کنیم. خدا وعده داده به کسانی که پاکدامنی میکنن و مجرد میمونن اون دنیا حوری بهشتی میده. این دنیا فانی هست ولی اون دنیا باقی و همیشه هست. با این حال کاملا درکت میکنم که چی میگی چون خود ما هم تقریبا این شرایطو داریم. من چیزی از زندگی شما نمیدونم ولی بدونید کسانی هستن که در ارزوی سلامتین. کسانی هستن که خانواده ندارن که همیشه تکیه گاهشون باشه اونا باید چکار کنن؟ حداقل به خاطر چیزهایی که خدا به ما داده شکرگزار باشیم.
برات ارزوی موفقیت میکنم.
ساناز عزيزم :72:
اصلا در تصوراتم هم نمي گنجيد كه ايجاد كننده ي اين تاپيك شما باشيد .
ساناز جان بهشت و جهنم بودن دنيا تا حدودي دست خود ما و افكار ماست.
آن بهشتي كه شما در نظر داري بسيار بدتر از جهنم است .
واقعا تنهايي و شرايط سختي تجربه كرده اي مي دانم .
اما قصد خودكشي براي شما كاملا دور از ذهن و غير قابل قبول است.
دختري كه در شرايط سخت خانوادگي براي تحصيلات و پيشرفتش زحمت كشيده ...........
دختري كه در اوج احساس و تحت هيچ شرايطي اجازه نداده خدشه اي به پاكي اش وارد بشه ...........
سانازي كه تا اين حد دختر محكم و با حيايي بوده كه حاضر نشده حتي سر سوزني از پوشش و وقارش را تحت تاثير احساساتش تغيير دهد.......
خيلي محكم تر از آن است كه نشان مي دهد .
نگو تمام اينها وابسته به سامان بوده ............ قبل از آشنايي با سامان ، مگر زندگي نمي كردي؟
ساناز عزيز گمان مي كنم نسبت به اولين تاپيك كه اينجا ايجاد كرده اي خيلي بهتر شده اي ........... از آرامش بيشتري برخورداري.
دنبال اين نباش كه يك شبه تمام رنج ها دود شود و به آسمان برود ...........مسير التيام قلب شكسته و ارتقاء روح آسيب ديده پر از افت و خيز است و طولاني......... اگر شرايطي پيش آيد كمي به عقب برگردي نبايد از پيمودن ادامه ي مسير نااميد بشوي.
خيلي جدي به خواهرت بگو سامان براي من مرده .........به اندازه كافي و حتي بيشتر برايش سوگواري كرده ام ......... ديگر نه او را پيگيري كن و نه من را از وضعيت او مطلع كن .
اگر صرفنظر از خبري كه در مورد سامان شنيده اي يعني قبل آن احساس بهتري داشتي اينجا برايت مفيد است.
در غير اين صورت اينجا براي شما نه كمك كننده نبوده كه زيان آور هم هست.
اگر خودت صلاح مي داني از اينجا استفاده كن ...........در واقع اگر برايت موثر است چنين كن.
بدون ترس از كسي يا چيزي هر چه مي خواهي درد و دل كن و غمهايت را بيرون بريز .
وگرنه لطفا به متخصص و مشاوره حضوري مراجعه كن .
خواهش مي كنم ساناز:72:
از اين آدمها ( سامان و دوست دخترش ) چه انتظاري داري ؟؟؟
شما دل ساده و پاكي داري ........ از همه انتظار داري مثل شما باشند؟
سامان كه هر روز با يكي هست چه فرقي مي كنه با اون قبلي باشه يا يك نفر جديد .......... خودت مي دوني از همچين آدمهايي انتظاري بيش از اين نميشه داشت ..........
ببين هر چقدر به گذشته و سامان برمي گردي ضربه ي تازه تري را تجربه مي كني .......... به پشت سر نگاه نكن ........... آينده اي سرشار از موفقيت و عشق سختي هاي گذشته ات را جبران مي كند.
اگر تو با سامان بودي من به عدالت خدا شك مي كردم كه دختر خوبي مثل تو نصيب همچين آدمي شده .
انقدر قلب و روحت را آزار نده ساناز ........................ سامان براي هميشه از زندگي شما خارج شده ........... در ذهنت گم و گورش كن ......... در قلبت دفنش كن .............. ديگر به او كاري نداشته باش .
هر چه بيشتر به او اهميت بدهي از خود و خدايت دورتر مي شوي.
انقدر خودت را عذاب نده ............ با خوندن نوشته هايت ناراحتيت رو با جان و دل درك مي كنم .......... مي دانم اگر در جايگاه شما بودم اين درد هزار برابر بود ............ اما اين آدم ارزش اين غصه خوردن ها را دارد ؟
از اينكه دختر عزيز و خوبي مثل تو غصه ي داشتن همچين موجود بي ارزشي را ميخورد خيلي اذيت ميشوم.
به خودت بيا ساناز ........... انقدر خودت را كوچك نبين تا او هم در ذهنت بزرگ نشود .
قلبي كه تنها به شما و همسر آينده ات تعلق دارد را خيلي آزار مي دهي براي آن ادم بي ارزش.:47:
چرا كسي مثل خودت را نمي خواهي ............ كسي كه صورت و سيرتش با هم زيبا باشد ؟ ........... كسي كه زيبايي درونت را ارج نهد و ظاهرت را زيبا بداند ...........
جوري رفتار مي كني انگار سامان تنها مرد روي زمين است.
نمي دانم وقتي مي تواني لايق بهشت باشي ..........چه اصراري داري كه حتما به جهنم بروي.
جهنم اين دنيا را مي گويم ............ دنيايي كه امثال سامان براي دختري مثل شما آرزوي دست نيافتني باشد جهنم واقعي است .
لازم نيست به خدا نشان دهي كه تحمل آتش جهنم از زندگي بدون سامان برايت قابل تحمل تر است.
از چشم خدا كه پنهان نيست داري خود را براي او به آب و آتش مي زني ........... سامان كسي نيست كه تنهاييت را پر كند ......... خدا نخو است كه از اين تنهاترت كند.......... خدا نخواست كه سامان تو را از او جدا كند .
خدايا!
شكرت كه هميشه مراقب ساناز عزيز و دوست داشتني ما بوده و هستي.
لطفا به قلب پاكش آرامشي حقيقي ببخش .
تو را به اين بنده نوازي هايت شكر :72:
سلام کاربر zzzz من نمی دونم شما جزو کدوم دسته هستی قصد برچسب زدن ندارم یه عده که بخاطر مشکلات و برای جلب توجه کردن دیگران هوای خودکشی میزنه به سرشون و در واقع قصد این کار هم ندارن ... یا جزو دسته دوم که دیگه ته خط رسیدن.
من خودم جزو دسته دوم هستم. از طرف کسی که 10 سال دوستش می داشتم و 2 سال باهاش تمام تلاشم کردم خیانت دیدم.
پاک پاک حتی یک نگاه بد به دخترا نکردم چون نمی تونستم ... پدرم درومد خودم به ارشد دانشگاه خوب برسونم وقتی رسیدم همچی اوکی بود چشم باز کردم دیدم طرفم بهم خیانت کرده مثل اب خوردن شرف من رو باخودش برده...
حس غریبی بود پوچی تمام خصوصا اینکه من مذهبی هم نیستم خودم بچسبونم تو دوران از دست دادن به نیایش:323: که کاملا مسخره و بی معنا هم بود... پدرم درومد صبح شب ثانیه به ثانیه تو خوابگاه فکر خودکشی جدام نمی کرد... تو شهر غریب جمعه ها انگار داشتند شکنجم می کردن...... 5-6 ماه وضعم این بود من که هرروز اصلاح می کردم صورتم رو 2-3 ماه اصلا ریشم نزدم..... طرفم حتی به ... هم نبود یه زنگی بزنه... یک روز هیچ کس خوابگاه نبود دیگه داشتم کار تموم می کردم. میدونی؟ خیلی سخته شاید دوباره فرصت میدادن تموم می کردم... همچی تموم شده بود ولی دقیقه 93 منصرف شدم..
الان خرداد ماه هستش ترم دوم درسم مرخصی گرفتم. واقعا تنهایی بد دردی هستش.. ورزش سنگین و پیاده روی سنگین شروع کردم بقدری پیاده روی سنگین و طبیعت گردی شروع کردم همه پاهام درد می کنه و تاول زده انگشتام...
خیلی خیلی موقعیت های شغلی رو بخاطر دختره از دست دادم... جامعه امروزی خودم از دست دادم چون متاسفانه ستون زندگی خودم گذاشته بودم اون دختر!!!!!!!!!!!!! جالبه دختره نه ظاهر خوبی داره نه باطن بس که مغروره...
الان اینجا هستم بعد 9 ماه به این نتیجه رسیدم که بقول البر کامو یا نیچه نمی دونم هر آنچه که تو را نکشد قوی ترت می کند
شما هم تو شرایط سختی هست بدون اگه تصمیم به عدم خودکشی داری فقط روزای سخت و ابری رو باید تحمل کنی من بعد 9 ماه هنوزم اسمونم ابری هست و قبول کردم چون عشق 10 ساله تو 9 ماه فراموش نمیشه فقط می دونم الان دیگه خودکشی نمی کنم چون قوی تر شدم زیر بار این فشار. خودکشی بکنی همون افراد که باعث شدن تو خودکشی بکنی بعد از تو هم پشیزی برات ارزش قایل نیستن لااقل فکر دو سه نفری باش که دوستت دارن و قلبا دوست دارند. سعی کن فعالیت و درگیری فیزیکی داشته باشی ذهنت کمی اروم بشه مرور زمان... منم هنوز بهتر نشدم خوبم نیستم متوسطم نیستم... از بدترین حالت ممکن به بدتر رسیدم سعی دارم به متوسط برسونم ...
سلام
خیلی خوشحال شدم - دنبال اون 10 دلیل نرفتی برای ..........
ممنون .
ان شالله زنده باشم ، یه روز بیام سایت همدردی ، خبر قبولی دکترای شما را بشنوم.
خبر ازدواج شما - تشکیل خانواده ی خوب.....
من بیشتر جاها به شما گفتم ، شاد باشی.
فکر کردید ، من غم و غصه ندارم !
شاید از شما بیشتر باشه ( نمی دونم )
ولی شادم .
یه تفسیر کنم شعر را :
قطره بارانم ،
من یکی هستم ولی ، یک از هزارانم
در پی پیوستنِ ، به جمع یارانم
قطره بارانم.
خدایا ، خیلی کوچکم
عمرم زیاد نیست ، مثل هزاران نفر دیگه ،
ولی دنبال رسیدن به توام – دنبال حقیقتم – دراین عمر کم
کوچکم....
من به صبح ِ، روشن فردا ، امیدوارم
من به صبحِ ، روشن فردا ، امیدوارم
ولی امیدم را از دست نمی دم
نا امید نباش
یه روز برو موسسه محک ، ببین بچه ها چطوری دارن با سرطان مبارزه میکنند.
بچه ها اصلا نمی دونند ، بیماری چیه – تازه اونم سرطان.
یه روز برو خانه سالمندان – بهشون گل بده - باهاشون حرف بزن -
آرامش پیدا میکنی . ( حقیقی )
وقتی جوان هستی این کار انجام بده
هرچند فرق نمیکنه چه سنی باشیم.
اون شعر انگلیسی قبلی ، درباره ی خود شناسی و خداشناسی بود
باید ترجمش میکردی – میشد ، یه شعر – سپس باید تفکر میکردی
ولی امکان داره ( یه روزه - 1 سال – 50 سال )
برای هر شخص طول بکشه ( بستگی به دل ِ طرف داره )
نمی دونم ......!
باید بشینیم ، تفکر کنیم . ( نفس اماره )
منم ایراد زیاد دارم .
قبلا به شما گفتم – بری تو این ، شرکت های دانش بنیان -
استارتاپ ویکند – همراه با اساتید – یه ماده سمی درست کنید
بدید به ما باغبان ها ، از دست ملخ ها خسته شدیم .
می خوای بری ، برای خودت سم درست کنی،
خسته نباشی !
هر چند ، ملخ ها هم ، برای باغبان ها ، نعمت اند !
یعنی ، غم وغصه ، خوبه . ( جدی میگم )
مشکل اصلی را باید خودت حل کنی :
تصمیم نهایی را باید خودت بگیری ، که شاد باشی یا نه !
فراموش کنی یا نه !
خود شناسی + خداشناسی == آرامش
( در این زمینه مطالعه داشته باش – روزی 20 دقیقه فقط )
درباره NLP تحقیق کن و تمرین کن - به صورت مقاله در بیار .
به همدردی هم ارسال کن .
آخه شما مقاله نویس خوبی هستی ( جدی میگم )
یه برنامه ریزی کوتاه مدت – میان مدت – بلند مدت برای خودت بزار
( مطالعه در مورد مسائل روانشناسی – خود شناسی )
منم این کار را می کنم .
یکی خودش می خونه – یکی می ره روانشناس یا .....
مهم نیست – مهم اینه که بهش برسیم.
اگر خودت نمی تونی ( وقت نداری ) به کارشناسان این حوزه مراجعه کن.
وقتی برای تفریح بزار – مثلا برو کوه – پارک ....
کارتون ببین - فیلم های مفید- بازی های رایانه ای .....
نمی دونم .... هر چی دوست داری.
یه کاغذ بردار ، 10 دلیلی که با آن شاد میشی بنویس .
1)
2)
3)
.
.
...........................
( البته خدا را فراموش نکن )
طرف میگه اگه من برم یه بانک بزنم شادم ....
مثلا بنویس ( ازدواج با فرد مناسب – ورزش – غدای مناسب .....)
بعد ریز تر کن – مثلا بگو دوست دارم همسر آیندم این جوری باشه
بعد رتبه بندی کن – امتیاز بده
اگر تو زندگی یه آدم دیدی رتبش 100 نبود ولی 80 بود
اونم خوبه .
مثل انتخاب رشته دانشگاه میمونه
مثلا انتخاب اول یکی مهندسی هوافضاست – دومی مکانیک – سومی IT و......
عشق هوافضا داره – ولی اگر IT قبول شد هم خوبه .
زندگی ، برگ بودن در مسیر باد نیست – امتحان ریشه هاست .
اگر قرار بود همه چی طبق میلمان بود – هر چی دوست داشتیم اتفاق می افتاد
دیگه ....دیگه ....
این شعر خیلی نکته داره – امیدورام پیداش کنی .
غمناک هست ( از دوستان معذرت می خوام )
ولی به خود شناسی کمکت میکنه .
اگر شعر شاد می خوای – شعر طاقت بیار زورو خانم ، هم ، بد نیست .
می خواستم کمکت کنم از درون قوی بشی
ولی انگار ، خیلی جوانم برای این کار .
( برای علامت سئوال ها )
حرف خانم من میدونم را گوش کردم
خودت تفکر کن .
قطره بارانم ،
من یکی هستم ، ولی ، یک از هزارانم
در پی پیوستنِ ، به جمع یارانم ( ؟ )
قطره بارانم.
قطره بارانم ،
فکر همراهیِ با ، سیل خروشانم ( ؟ )
فکر تشنگیِ گلها ، در گلستانم ( انسان های نا امید )
قطره بارانم.
قطره بارانم ،،
میتوانم ، چشمه های خشک را از نو بجوشانم
میتوانم ،،، سرزمین ِ خشک را از نو برویانم / از گل بپوشانم / از نو برویانم .
( زندگیمو را درست می کنم ، تو هر سنی – تو هر شرایطی - با کمک خدا )
کوچکم اما ، دست دریا را همیشه ، پشت سر دارم (?)
من به صبح ِ، روشن فردا ، امیدوارم
من به صبحِ ، روشن فردا ، امیدوارم.
قطره بارانم ،
از تبار نو رَسِ ، امید وارانم ( نا امید نیستم و شادم )
عاشق هر ذره ای ، از خاک ایرانم
قطره بارانم.
اگر یه روز به خدا برسیم ، اون موقع همیشه شادیم.
حتی اگر بیمار باشیم – حتی اگر موقعیت اجتماعی بالایی نداشته باشیم.
فقیر باشیم – ..... .......باز هم شادیم .
خیام گوید:
اي دل چو زمانه میکند غمناکت
ناگه برود ز تن روان پاکت
بر سبزه نشين و خوش بزي روزي چند
زان پيش که سبزه بردمد از خاکت
یا یه جا میگه :
يک روز ز بند عالم آزاد نيم
يک دمزدن از وجود خود شاد نيم
شاگردي روزگار کردم بسيار
در کار جهان هنوز ، استاد نيم
.................................................. ...........
نتوانستم ، مفید به فایده شما باشم....... ببخشید .
شاید نمی تونم ، درکت کنم ......نمی دونم
حکایت شما و اون آقا برای من منطقه ممنونه است .
ولی وقتی وارد شدی باید راهی برای خارج شدن از آن پیدا کنی – اشکال نداره – جدی میگم .
( مطالعه شخصی – تالار همدردی – روانشناس و .....)
خدا ، بزرگه – کمکت میکنه .
به قول یه بنده خدایی :
شما به هیچ وجه حاضر نیستید به قول معروف از خر شیطون پایین بیاید و خودتون رو ارزشمند ببینید
: )
..............................................
من شاخ درآوردم
به خودم گفتم ، این کیه که می خواد بعد از ماه رمضان می خواد ......... کنه
گور به گور نشه ! ( با همین لفظ )
دیدم که شمایید – تعجب کردم
بی خیال !
برای شما مفید نبودم ، ولی دعا که می تونم برات بکنم :
ان شالله به جز خدا ، محتاج کسی نشی
خودت و خانوادت سلامت و شاد باشید ( مثل همیشه )
با همسر مناسبت ازدواج کنی ( نمی دونم : سامان یا هر کی دیگه – هر چی خیره برات )
خانواده خوبی تشکیل بدی ( فرزندان سالم و صالح .....هر چی شما دوست داری )
زندگی پر برکتی داشته باشی.
آمین یارب العالمین
زیباترین روزگار ، روز رسیدن به خداست
رمضان ، بهترین بهانه ی ، نزدیکی با خداست.
یا حق .
یعنی تو به خاطر این پسره میخوای خودکشی کنی و خودتو از این جهان محروم کنی ، عزیزانت رو ناراحت کنی ، یعنی هیچ انسان دیگری نیست که دوست داشته باشی به خاطرش زنده باشی پدر مادر خواهر برادر
همه ما مشکل داریم همه ، یکی مشکل خانوادگی یکی مریضی یکی بیکاری و بی پولی و فقر و یکی هم عشقی ، اما دلیل بر خود کشی نیست مگه تو خلافکار معتاد قاتل و ... هستی که خودت را بکشی و دشمن را شاد کنی ، باعث خوش حالی دشمنان و رنجش دوستان و عزیزان شوی ، زمان برخی مشکلات را حل میکند
سوشیانت بی نمک استریکنین ،وارفارین، همه جزمرگ موشها و سم هستن .
سامان چقد بی احساسی تو نامرد بی معرفت نگاه کن ببین همه اینجا میخوان یکار کنن دیگه بهت فکر نکنم فراموشت کنم اما من نمیتونم ازت دس بکشم نگاه کن قلبم میسوزه 2ساله شدی فکرم
لامصب مگه خودت نمیگفتیکه همسرمن باید وفادار باشه دیگه چکارت کنم عوضی چه مرگته؟
دیوونه شدم بخاطرت
خدا بنظرت کسبم هست سامانو بیشتر از عشقیکه من بهش دارمو دوس داشته باشه؟
این عدالت نیست
فقط اون باید مال من باشه چون من اونو از هرکسی بیشتر دوس دارم
غلط میکنه منو نمیخواد من خوبم منو باید بخواد همه میگن خوبم
همه پسرای اینجا میگن ما دنبال دختر پاکیم پس توم باید دنبال دختر پاک باشی باید منو بخوای عوضی
بیلیاقت من میخوام برات دکتر بشم کل فامیلاتون بهت حسودیشون میشها میگن زن سامان دکتره
هرچی گفتی میگم چشم
هرچی گفتم دوس نداشتی بزن تو دهنم
حرف حرف سامانه
میرم سرکار بهت کمک میکنم دیوونه اخه چیمیخوای؟؟؟؟؟؟؟
اشکامو ببین
دختر خوشکل میخوای؟
خودمو برات خوشکل میکنم اونی میشم که تومیخوای اما تو خونه بر خودت نه بر دیگران
خوبه برم بینیمو عمل کنم دوس داری؟
دیگه چی ناخونامو طراحی کنم؟اخه اونموقع نمیتونم نماز بخونم که
ابروهامو تتو کنم؟عزیزم اخه نمیشه که نمیشه وضو بگیرم
دیگه چی؟از چی میترسی؟از اینکه طلا بخوام مسافرت بخوام مهریه بخوام؟
تو عقدنامه مینویسیم همرو میبخشم که خیالت راحت شه .مسافرتم نمیخوام هرموقع خودت خواستی میریم هرجاکه گفتی.
دیگه چی میخوای؟همزمان با کارمم میرم دانشگاه درس میدم که بازم بهم افتخار کنی خوبه؟
سرزبون ندارم؟ عزیز دلم من با نامحرما اینجوریم با خانوما راحتم یه مقدار کم روم درست میشم اونی میشم که تو بخوای خب؟؟؟؟؟
میخوای واست تیپ بزنم؟باشه تو خونه پیشت تیپ میزنم بهترین لباسامو میپوشم
بهترین غذاهارو برات درست میکنم قرمه سبزیو قیمه دوس داری؟برات درست میکنم هروز هرغذایی که بخوای درست میکنم خوبه؟؟؟؟؟؟
مدرکم ازتو بالاتره میترسی تو زندگی بزنم تو سرت ؟ اگه یموقع گفتم توم بگو انقدر التماسم کردی دلم سوخت اومدم گرفتمت خب؟
تازه کمکت میکنم درس بخونی ادامه تحصیل بدی باشه؟
خدایاااا ببین منو من واس این بنده نفهمت اینجوری بودم و اون منو نخواست میدونی چرا؟ چون به دلش نشسته بودم اگه تو مهر منو مینداختی تو قلبش منو میخواس تو نخواستی تو نذاشتی
تو دوسم نداشتی
این همه زوج جوون باهم ازدواج کردن واقعا مثل من گذشت داشتن؟نه
مثل من قانع بودن؟نه
ولی باهم دارن زندگی میکنن
من چرا باید تنها باشم؟
خدایا اینو بده بمن من یکار میکنم مطیع تو بشه دیگه راه فسادو نره
صدامو.میشنوی خدا
کم اوردم
خب اگه اونو بمندنمیدی یکار کن من تواین دنیات نباشم
خیلی سخته واسم اینارو نوشتم بدونید چقددوسش داشتم
دارم میسوزم من گناهی نداشتم که ب دلش ننشستم تقصیر خدا بود
من دیگه عاشق کسی نمیشم قلبم جای ینفر بود اون هیچوق از قلبم نمیره
دارم ب جنون میرسم
باغبان گفتی گور ب گور شی امیدوارم زودتر بشم
عزیزم وقتی تو هیچ تلاشی نکردی چه جوری می خوای فراموشش کنی؟؟هرچی همه بهت می گن داغی متوجه نمیشی!!!!
الان عاشقشی دو روز دیگه تو زندگی که بری هم بازم به خدا می گی چرا بامن اینکارو کردی..من چی گناهی داشتم زن این شدم..
ببین دختر خاله منم با یک پسر اشنا شد.قیافش فوق العاده بودو بی نهایت پولدار بود.اما اصل و نسبش زمین تا اسمون با خانواده ما فرق داشت..
بعد از کلی گریه و زاری همرو راضی کرد و باهاش ازدواج کرد...اما حالا هم همش کارش گریه است.بلافاصله بعد ازدواج بچه دار شد.اونوقت شوهرش خودشو نشون داد
کلیییییی خیانت..بعدشم دست به زن..حالا طلاقشم نمی ده مگه اینکه بچشو بگیره.دختر خالمم به خاطر بچش کوتاه میاد..
اما روزی نیست که ارزوی مرگ نکنه..اخه پسرهایی که دختربازن مگه می تونن بعد ازدواج از این کاراشون دست بکشن؟؟؟
اون روز تعریف می کرد تا2 شب منتظر شوهرش واسه شام بوده..اونم گوشیش خاموش بوده و جواب نمی داده.بعدش که روشن کرده و جواب داده گفته من با دوستام شام اومدم بیرون
دختر خالم می گفت تا صدای خنده های دختررو که شوهرشو صدا می کرده شنیدم بی حال تاصبح افتادم...
الان این اسمش خوشبختیه؟؟؟؟اگه این چیزها واسه تو هم اتفاق بیفته باز نمیای بگی چرا خدا منی که تا حالا دستم به پسری نخورده رو اینجوری داره عذاب میده؟؟؟؟
می دونی؟قبل ازدواج دختر خالم ما خیلی این مسایلو بهش می گفتم ولی اون می گفت نه این فرق داره و..کلا مشکل ما ادمها اینه که تا چیزی رو خودمون تجربه نکنیم
باورش نمی کنم..
من بهت قول می دم سامانم وقتی ازدواج کنه زنش نمی تونه تحملش کنه..من مطمئنم یک روزی میای می نویسی خدا رو شکر من زنش نشدم..چون خدا بهتر از اونو بهم
داده:72:
سلام
شما هم اسم کسی هستی که من خیلی دوستش دارم البته مشکل عزیز دل من خیلی بزرگتر از اون چیزی که شما بتونی حتی تصورشو بکنی ولی با سن کمش داره تحمل میکنه
این مشکل شما که اصلا مهم نیست "عاشقی"
بیخود نیست میگن بد دردیه ولی بذار یه رازی رو بهت بگم
اول اینکه خودکشی نمیکنی
دوم اینکه چند ساله دیگه که دوباره عاشق شدی ولی البته نه به این شدت اون آقا رو دوباره میبینی و از این روزای خودت شرمت میشه که واسه چه آدم بی وجودی حتی یه قطره اشک ریختی
ولی میدونی قسمت خیلی عالیش کجاست تو داری قوی میشی و همین باعث میشه واسه ازدواج تصمیم احساسی نگیری و بهترین انتخابو بکنی
از همین آلان دارم میبینم روزی رو که بهترین شوهر رو کردی
عزیز دوست داشتنی من قوی باش
سلام
خانم zzzz
به خاطر تن ندادن به خواسته های حرام آقا سامان و حفظ خودت خداوند هم از افتادن تو باطلاق ازدواج با ایشون نجاتت داده، حالا هی بشین به زمین وزمون بد و بیراه بگو.
از روی تجربه بهت می گم اینقدر رو تغییر سرنوشت اصرار نکن.
حضرت علی (ع) در صحبت هاشون اشاره می کنند به این که محبت شدید بر ادراک و اراده ی انسان تاثیر می نهد و او را بیمار دل ساخته و از شناخت حق وعمل به آن بازمی دارد: « هرکس شیفته چیزی شود، چشمش کور شده و دلش بیمار می گردد در نتیجه با چشم بیمار به اشیاء می نگرد و با گوش بیمار به سخنان گوش می دهد.»
وان کـلام پـاک در دلهــای کور
می نپـاید مـی رود تـا اصـل نـور
وان کـلام کـج در دلهای کـج
می رود چون پای کج در کفش کج
مولوی
حرف ما رو که قبول نمیکنی. از یه شخصیت مذهبی و از یه شخصیت عرفانی ادبی پند بگیر.
:305:
مطمئنم که منظورت از بیشخصیت من بودم به خاطر پستی که برات گذاشتم وفکر کردی دارم مسخرت میکنم. مهم نیست ناراحت نشدم چون درکت میکنم
چون منم یه دخترمجرد وتنهام سنم از تو خیلی بیشتره با مشکلاتی وسختیهاییی که تو تا حالا یکیشون هم تو زندگیت تجربه نکردی پس الکی زجر وناله نکن!
میدونم وقتی یه دختر از درد تنهایی مجبور میشه بیاد همچین جاهایی خودش خالی کنه دیگه حتما به اینجاش رسیده بوده
حرفها زیادی بود میخواستم بهت بگم ولی مهم نیست چون ممکنه به منم علاوه بر انگ بی شخصیتی یه چیز دیگه هم بچسبونی
من برات دعا میکنم تا هر چه زودتر خدا آرامش رو به زندگیت بیاره همونجوری که دوست داری!
در ضمن بهتره بری در مورد خداشناسی هم بیشتر مطالعه کنی خدارو هنوز نشناختی فقط ادعا داری مقیدی! به خاطر همین سر هر چیزی میای یقه اون میچسبی وهی ازش طلبکاری !
خانوم عزیز سطح فکر شما بسیار پایینه, میبخشی که اینطور میگم اما از پستتون که به نظر خودتون خصوصیات مثبت خودتون رو برشمردید و سامان رو به خاطر اینکه این ویژگی های شما رو ندید میگیره سرزنش میکنید میگم. واقعن خنده ام گرفت. عزیزم خواستن که زورکی نمیشه. شما خوب شما پاک شما خانوم اما دل اون آقا رو نتونستی به دست بیاری . هر کسی این حق رو داره که طرف مقابلش رو انتخاب کنه دلیلی نداره که اگه شما عاشق یک نفر شدید اون هم عاشق شما باشه
عزیز من هیچ پسری هیچ پسری ارزش زندگی تورو نداره, زندگی تو بزرگترین نعمتیه که خدا بهت داده. به نظر خودت معتقدی ؟ به نظر من نیستی که اگه بودی اینقدر کفران نعمت زندگی و سلامتیتو نمیکردی اون هم به خاطر اینکه مثلا عاشقی . خیلی ها تو زندگیشون شکست عشقی خوردن, خود من یکیشون اما یه جا به خودم اومدم و دیدم این عشق مسخره داره به قیمت زندگیم و ارزش وجودم تموم میشه پس تمومش کردم چند روز گریه کردم و بعد سر پا شدم فکر میکردم دیگه عاشق نمیشم اما ۲ ۳ سال بعد دوباره عاشق شدم. عاشق کسی که الان همسرمه و هر روز عشقم بهش بیشتر میشه و خدا رو شکر میکنم که منو از اون عشق اول نجات داد. اما همون عشق اول یه حرفی بهم زد که شاید همون حرف تو موفق شدن زندگیم کمکم کرد . گفت هیچ پسری از دختری که اعتماد به نفس نداشته باشه خوشش نمیاد تو هر چی که هستی باید از وجود خودت دفاع کنی و اجازه ندی کسی بهت بی احترامی کنی این چیزیه که پسر رو جذب خودش میکنه نه تو سری خوردن و پختن قیمه و قرمه سبزی
تا وقتی طرز فکرت اینه مطمئن باش هیچ وقت موفق نخواهی بود. حالا برو با خیال راحت خودت رو بکش و بدون وقتی به گوش سامان برسه شونه هاشو میندازه بالا و میگه به من چه
آبی بی کران عزیزم ساناز جمع بسته یعنی هممون بی شخصیتیم دیگه!!
بی شخصیت اون سامان گور به گور شده ست نه ماها:103:
اتفاقا ما خیلی هم متشخصیم...چی فکر کردی:18:
حالا وقتی می خوای خودتو بکشی چرا بعد ماه رمضون ؟!! شیطون می خوای حسابی عبادت کنی بعد .... :))
ساناز اگر زن همچین آدمی بشی صد رحمت بهتره تا اون سامان خانت (الله اکبر)
http://uc.niksalehi.com/images/5p7ntdvd6xatqevacr88.jpg
سلام
بارها شده که کاربرهای اینجا مشکل اصلی شما را بهتون گفتند اما شما خودتون بحث رو عوض میکنید! سامان واستون شده فقط یک بهانه واسه گول زدن خودتون.
شما از موقعیتی که توش هستی و شرایط اطرافت راضی نیستی و احساس خوبی نسبت به مسیر زندگیت نداری (متاسفانه) و فکر میکنی اگه به سامان میرسیدی خوشبخت میشدی. شما اعتماد به نفس نداری.
موقعیت تحصیلی که شما داری، شاید آرزوی خیلی ها باشه اما خودت رو راضی نمیکنه!
از نوشته هات کاملا مشخصه که خودت رو در موارد زیادی بالاتر از سامان میبینی که همین ها بعد ازدواج موجب ناسازگاری میشه. شما به دنبال فرار از موقعیت فعلی هستید و اگر موقعیت بعدی شما، نتواند شما رو راضی کنه به نظرم روحیه تون بدتر از الان میشه!
موفق باشید.
ابی بیکران من منظورم از بیشخصیت ب کاربر سرشار بود نه تو نه ب بانوی مهر نبود
بانوی مهر اون عکسه بامزه بود خندم گرفت خخخخ
خودتونو ناراحت نکنید
نمیخواستم دیگه بیام اینجا که از دستم راحت شید
اما دیدم ابی بیکران ازدستم ناراحت شده یا فکر کرده ب اون گفتم
من دنبال شوهرنیستم من هیچوقت ازدواج نمیکنم اگه البته زنده باشم
من فقط میخواستم باسامان ازدواج کنم
بدجوری دلم واسش تنگ شده
دل شوره شدید دارم انگارکه منتظرم یکی بیاد
اظطراب و استرس داره منومیکشه نیاز بخودکشی نیست
قلبم انگار هزار تیکه شده تیرمیکشه :320::302::302::54::54:
ببین بری تن به اون رابطه کثیف بدی بهتر از خودکشیه...چون اون یه گناهه کبیرستو ناامیدی از لطف خدا کفره
به نظر من برو انجامش بده...ببینم آخرسر میخای به کجا برسی...امیدوارم بعدش که دلشو زدی دوباره نیای شکایت خدا رو بکنی چون خود کرده رو تدبیر نیست
پست هاتونو کم و بیش خوندم درکت میکنم چون منم چند سال پیش همین احساسو داشتم با این تفاوت که من نتونستم کنار بیامو به اجبار باهاش ازدواج کردم خدا دیگه دید من ول کن نیستم گفت باشه بیا باهاش ازدواج کن تا خودت بفهمی-بخدا کاش من الان جای شما بودم تاپیک منو بخون اونوقت میفهمی شما خیلی خوشبختی الان الان حاضرم هرچی دارم بدم و برگردم چند سال قبل -برو تاپیک هایی که من چند سال پیش زدمو بخون -توروخدا چشماتو باز کن فراموشش کن به زندگیت ادامه بده
سانازعزيز ، سلام
سامان نه فقط به شما كه به هيچ كس تعلق ندارد ...... با شما و مال شما نيست........ همچنين با وجود اينكه با آن دختر دوست است در واقع مال او هم نيست.
اگر با هم بودن به معني مال هم بودن هست ............. سامان مال همه است جز شما ...... مي توانست غير از اين باشد ........ تو اگر خدا حفظت نمي كرد و حيا نداشتي، مي توانستي موقتا او را مال خود كني ...... به صورتي كه سامان تا به حال با بقيه دخترها بوده مي توانست با شما هم باشد .......... خودت و خدايت نخواستيد.
تو همه ي وجودش را با هم آن هم براي يك عمر مي خواستي كه حتي در صورت ازدواج با اين شخص هر گز نمي توانستي صاحب اينها شوي .........
ساناز خدا دختر و پسر را به گونه اي آفريده كه با وجود متفاوت بودن مكمل هم باشند .
حتي يك دختر خيلي معمولي به حكم ويژگيهاي خاص و متفاوتي كه با مردي دارد مي تواند براي او خاص باشد.
اين موضوع اما در مورد پسري صدق مي كند كه زندگي پاكي داشته و اهل دوستي با دخترهاي رنگاوارنگ نبوده باشد .
........... سامان ولي اينطور نيست ........ پسر مقيدي نيست ....... خيلي تنوع طلب شده ......خود را محدود به كسي نمي كند......... . تو و هر دختري برايش فرقي ندارد .
اگر او به دنبال زيبايي اي باشد كه در تو نيابد، روح پاكت براي او مهم نيست........ سر تا پايت را هم كه عوض كني نظر او را نمي تواني ...... اگرهم به دليل تغيير ظاهري جذب شما شود كاملا موقتي است ....... حتي اگر به ازدواج برسد ...... به ازدواج نرسد كه ديگر خداي نكرده چيزي براي از دست دادن نداري.
اگر تو را براي زيبايي ظاهري بخواهد از زيباتر ازشما هم چشم پوشي نمي كند.
اگر سامان قصد ازدواج داشته باشد و به خاطر پاكي ات تو را انتخاب كند به اين معنا نيست كه اين برايش ارزشمند است ....... براي اين شما را انتخاب مي كند كه منحصرا به او تعلق داشته باشي.
اما خودش در صورتي به تو وفادار مي ماند كه سرش شديدا به سنگ خورده باشد و توبه واقعي كرده باشد ....... توبه خيلي خيلي سخت است و فقط خدا مي داند توبه ي چه كسي پذيرفتني و واقعي است........... بنابراين تو نمي تواني به او درس بدهي و او را مطيع خدا كني ......... هر كس خودش بايد بخواهد تلاش كند تا خدا او را پاك و مطيع خود كند.
هر چه بيشتر مي گذرد بيشتر و بيشتر خدا را شكر مي كنم ............اگر با اين اعتقاداتي كه داري مثل بقيه ي دختران دور و برش شده بودي ........ ديگر حرف خودكشي به ميان نبود ..... به معناي واقعي مرده بودي ........... باور كن از فكراينكه در اين شرايط ممكن بود باشي نفسم بند مي آيد .
خدا چقدر بزرگ و مهربان است . خيلي شما و پدر و مادرت را دوست دارد. نمي دانم ..... شايد رضايت پدر و مادرت هم در سربلندي شما دخيل باشد كه براي خود بي ارزشي و براي آنها موقعيت سرافكندگي را فراهم نكردي. خدا را صد هزار مرتبه شكر:203:
ببين ساناز برات شعر هم گفتم :43:
حالا باز بيا بگو سامان :47::97:
مي خواستم بگم خوندي نخنديا ...... ولي بخندي هم خوبه :311:..... انشاءالله بخندي و شاد باشي.
ساناز نگو واسه سامان ميميري
فقط تو با خدا سامان ميگيري
تو خودكشي كني دنيا سياهه
نباشه اون تو حالت رو به راهه
دلي داري كه هر كي آرزوشه
بره اون كه نميخواد، از تو دور شه
اگه تو..... قدر قلبت رو ندوني
دلت هر چي بخواد قدر هموني
اگر قدر زر و گوهر ندوني
ميشي ارزون تو دنياي گروني
بزار هر چي خدا ميخواد همون شه
دلت از نو با دنيا مهربون شه
نرو سمت كسي كه لايقت نيست
تو مرداب گم بشي اون قايقت نيست
فقط تو به خدا كن يك اشاره
دلت پر ميشه ازعشقش دوباره
اثري از : اعجاز عشق
:72:تقديم به فرشته ي پاك خدا .......... ساناز :72:
سلام
مي بخشيد
اگر نميتونيد روي رفتار و حركاتتون كنترل داشته باشيد بهتره به يك روانپزشك مراجعه كنيد و با ايشون در ميون بزاريد
- - - Updated - - -
من يك خانمي رو ميشناختم كه ميخواست ازدواج بكنن آزمايش خون اولش به هم نخورد يعني پپسره كم خون بود چقدر دختره گريه زاري كرد كه چرا اينجوري شد
بعدش كه دختره آزمايش داد بهم خوردن رفتن توي زندگي پسره همش دستش بلند ميشد
اون خانوم همش تحمل كرد تا جايي كه دچار افسردگي شد مجبور شد مهريه همرو ببخشه فقط طلاق بگيره
مرده تا ديد خانومش افسردگي داره سريع با طلاق توافقي كه همه رو ببخشه طلاقش داد
حالا اين بيچاره
براش دعا كنيد
گذشت زمان همه چی رو حل میکنه