-
آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
سلام به مدیرو اعضاء محترم همدردی
این دهان بستی دهانی باز شد
کو خورندهی لقمههای راز شد
گر ز شیر دیو تن را وابری
در فطام اوبسی نعمت خوری
گر تو این انبان ز نان خالی کنی
پر ز گوهرهای اجلالی کنی
طفل جان از شیر شیطان باز کن
بعد از آنش با ملک انباز کن
تا تو تاریک و ملول و تیرهای
دان که با دیو لعین همشیرهای
<EMBED align=center src=http://uplod.ir/files/2/q5e34zfdy8jmlx/masnavi.wma width=100 height=28 type=audio/x-pn-wmaaudio-plugin autostart="true" LOOP="true">
رمضان آمد.
و من و تو و ما متحیر هستیم. كه چرا آن خداوند حكیم ،آن معبود قادر، آن معشوق بی همتا، این ماه را بر دیگر ماهها رججان داد.
رمضان آمد.
و ما نگران اینكه اگر نفهمیم كه چرا این ماه بر همه ماهها رحجان دارد. و روزها و ساعتها و دقایق و ثانیه هایش ارزشی برتر نسبت به سایر زمانها دارد. وای كه اگر این رمضان هم بگذرد و ما ظرفیت فهم كلام وحی را نداشته باشیم. كه شما ارزش و اندازه اتان را و طرح و برنامه اتان را در این ماه روشن می سازید.
رمضان آمد
و عقل من باز در گل فروماند. اگرچه در كارهای روزانه زندگی ارزش روزها برایم مساوی نیست. مثلا ساعت كنكور برایم مهم بود و زندگیم را به آن وابسته می دانستم،ساعت مصاحبه شغلی ام تشویش داشتم، و لحظه پیوند قشنگم باهمسرم ، طنین صدای دلنشین «بله » او ، را حاضر نیستم با همه زمانها عوض كنم، و خوب فهمیده ام زمانها ارزششان مساوی نیست. اما چرا این عقل ضعیفم نمی فهم كه چرا یك شب از هزار ماه افزون تر می شود.
رمضان آمد
و من كه از درك فلسفه ارزشش عاجز هستم، در صدد هستم به احترام كلام وحی و اذعان به اینكه كه من كوچكتر از آنم كه به عمق دلیل كلام خدا پی ببرم. ارزش این ماه را فقط به صرف اینكه او گفته است می پذیرم. لیكن نگران هستم كه آیا این قشری گری من مانع دركم خواهد شد یا نه؟ و آیا بهره ای از این ثانیه های با ارزشی نصیبم خواهد شد یا نه؟
رمضان آمد
و من متعجب از خودم و دیگران ، به كجا می رویم !؟ نخوردن و ننوشیدن بهانه های رنج ما نیست. كه افطار و سحر به تلافی آن برخیزیم و سفره بیارائیم ودلی از عزا در آوریم و پوزخند بزنیم.
رمضان ماه متفاوت دیدن است، شكستن عادتهای یكسال كه ندانسته و اتوماتیك و خودكار به پیش رفته ایم.
نه لذا خوردن را فهمیده ایم و نه لذت نوشیدن را، نه هدف از این كسب انرژی را،و نه از معنی زندگی كه با این خوردن و نوشیدنها سرپا نگه داشته ایم.
رمضان آمد
و باز فلسفه ای كه غامض است برایم.
به چه باید دست یابم؟ به كجا باید بشوم؟ به چه باید آگاه گردم؟ آیا این ماه برای اینست كه از غفلتی كه به خود كردم آگاه شوم یا از جهلی كه نسبت به همنوعانم داشته ام با خبر گردم؟
یا اینكه باید مرز روح و جسمم برجسته گرد و تن و روانم را تفكیك دهم. تا بدانم طی سال چه سهمی را به هر كدام نسبت داده ام؟ شاید هم كم كاریهای یكساله ام را در مورد روحم باید جبران كنم.
و شاید هم به خاطر ارزش این ماه باید از پوسته جسم و روح خود به درآیم و نگاهی دگرگونه به اطرافم كنم.
كودكان خیابانی را و چشمهای ملتمس آنها را در چهارراهها عمیق تر به نظاره بنشینم.
رنج مادران و طفلان بی سرپرستی را كه با اندك سهمشان از بهزیستی یا كمیته امداد در حل معادلات اقتصادی مانده اند را مرور كنم.
عرق بی توقف كارگرانی كه در روزهای به غایت گرم تابستانی ،به امید غیبت خورشید كار می كنند را بهتر ببینم و تشنگی اشان را بهتر حس كنم.
رمضان آمد
شاید كه در این ماه از شكم نیمه گرسنه زن و بچه كارگرانم نزنم ،و با اندوخته ای كه چنین به دست آوره ام ،خرج لاغری شكم فربه خود و فرزندانم نسازم و غرق لذت جكوزی و لب دریا و عیش و نوش نگردانم. شاید دیگر به قیمت گرسنگی زیردستانم ومشتریانم ، خرج لاغر سازی خود را جبران نكنم.
رمضان آمد
شاید خوابهای شبانه ام را سوراخی پدید آید و در آرامش شب ناله های بیماران را بشنوم یا بغضهای افراد تنها را حس كنم.
شاید پوسته تكراری عادت و سكون پاره شود. شاید رمضان را بفهمم
رمضان آمد.
و من متحیر از بزرگ مردان و زنانی كه الگوی ما بودند و هر روز سال را در آرزو و یاد رمضان كم می خوردند و كم می پوشیدند. واقعا علی چگونه رمضان را می دید كه همیشه در هوسش ، شكم خود را سیر نمی كرد و شب را در بستر گرم به غفلت نمی گذراند.
رمضان آمد
و آن ادعیه ای كه همان بزرگان در زبان ما لكنت زبانان قرار دادند. كه اگر نبود این راز و نیازهای عاشقانه، چگونه می توانستیم با آن یگانه نجوا كنیم كه :
اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ يَوْمَ لاَ يَنْفَعُ مَالٌ وَ لاَ بَنُونَ إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ
پروردگارا من از تو درخواست ايمنى مىكنم آن روز سختى كه مال و فرزند هيچ نفع نبخشد و چيزى جز آنكه با قلب پاك و سالم حضور خدا آيد سود ندهد
یا علی ، چقدر دلم تنگ شده برای این عاشقانه هایت:
مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْمَوْلَى وَ أَنَا الْعَبْدُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الْعَبْدَ إِلاَّ الْمَوْلَى
اى آقاى من اى آقاى من تويى مولاى من و من بنده توام و آيا در حق بنده جز مولايش می تواند رحم كند؟
رمضان آمد
و غنچه هزاران امید آرامش بخش در دلم سربرآورده، و وقتی ندای ملكوتی اش را می شنوم كه این ماه بركت، مغفرت و رحمت است، به خاطر یقیین كه به وجود مقدسش دارم، لبریز از شادی می شوم و سبكتر از همیشه می شوم. و بر می گردم به خودم ،بر می گردم به او و بی نیاز می گردم از هرچه جز اوست.
برای زخمم ، مرحمی می بینم، برای تنهاییم سنگ صبوری ، برای دردم، درمانی ،برای یاسم ،امیدی و برای تلاشم هدفی می بینم.
آری رمضان آمد و من نخواهم توانست تا ابد از عمق آن برآیم. به شرطی كه اسیر سطحی نگری های آن نشوم.
آری باید بروم... رمضان با من كار دارد.
و همه این سئوالات و دغدغه ها، همانهایی هست كه جواد با آنها زندگی می كند. لیكن او هیچ وقت حرف نمی زند و با اینها زندگی می كند، من باز حرفهای جواد را طوطی وار بیان كردم.(كسانی كه می خواهند جواد را بشناسند كلیك كنند)
آقای مدیر ای كاش می تونستی رمضان درمانی كنی. آیا در روانشناسی شما چنین نگرش و رویكردی وجود دارد؟ اگر ندارد به مراجعان بگو كه خودشون در این یك ماه تستی بزنند،شاید این بار آنها به شما مشاوره بدهند و تحقیق و رویكرد جدیدی را بهتون هدیده كنند.
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
فوق العاد ه بود
اين جمله "آقای مدیر ای كاش می تونستی رمضان درمانی كنی. آیا در روانشناسی شما چنین نگرش و رویكردی وجود دارد؟" بسيار سئوال قشنگ و قابل تحسيني بود.
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
سلام
خیلی جالبه،
من از دوستان تقاضا دارم تجارب و اطلاعات و افكار خود را در این خصوص در همین تاپیك بیان كنند، و باید بدانیم راههای تغییر محدود نیست. ما می توانیم از همه منابع و امكانات و راههایی كه به تغییر منجر می شوداستفاده كنیم. تا به نتیجه دلخواه برسیم.
البته تحقیقاتی نیز در رابطه با مذهب و روانشناسی و ... هم شده است. اما در مورد ماه رمضان من ندیدم.
ولی خیلی خوشحال می شویم تاثیرات خودتون را از ماه مبارك رمضان بیان كنید. یا پیشنهاد بدهید.
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
به نام خدا
سلام
با اجازه غریب آشنا !من از این مطلبتون هم تو همون سایت استفاده کردم . ببخشید که منتظر اذن شما نموندم ! ولی اگه مشکلی هست !!! ممنون میشم بهم بگید.
خیلی التماس دعا
یا علی مددی!
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
" الصوم لی و انا اجزی به "
در حدیثی قدسی خداوند متعال می فرماید روزه از من است و من جزای او هستم ( یا جزای روزه را می دهم )
مطلب خوبی همدرد عزیز " غریب آشنا " نوشتند و مدیر محترم تالار هم عنوان کلی مناسب " مذهب و روانشناسی " رو بکار بردند .
می خوام عرض کنم که روزه با همه ی اهمیتش بخشی از دین (بعنوان یک بسته غیر قابل تفکیک ) بوده که با یک نگاه جامعتر نقش دین و مذهب در افعال و افکار افراد بیشتر نمایان میشه و
البته و صد البته که عصاره سال ماه مبارک رمضان است و در این ماه نزدیکی به خدا بیشتر و از اینرو دوام و تعمیم افعال و افکارمون در این ماه به همه سال امری پسندیده است .
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
مطلبی را یکی از دوستان از آقای قرائتی نقل می کردند بدین مضمون که روانشناسی و ... مربوط به دنیای کفر و شرک است و اصولا در دنیای اسلام چنین چیزهایی معنی نمی دهد. (با توجه به این که این سخن دو واسطه دارد- من و دوستم- شاید دقیقا گفته ایشان نباشد)
نظر شخصی من :
یک مسلمان به معنای واقعی : ان الذین قالواربنا الله ثم استقاموا فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون ،*** فمن اتقی و اصلح فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون، ****الذین ینفقون اموالهم باللیل و النهار سرا و علانیة فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون
این مسلمان هیچ وقت غصه چیزهایی که از دست می ده را نمی خوره و واسه اون چیزهایی که به دست میاره زیادی خوشحال نمی شه این مسلمان هیچ وقت دچار افسردگی نمی شه ، این مسلمان هیچ وقت ناامید نمی شه، ....
ما به روان شناسی پناه می بریم چون مسلمان های خوبی نیستیم . البته اسلام به مشاوره توصیه کرده است ولیکن آنچه به عنوان روانشناسی موجود است از پایه ویران است .
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
سلام خسته
دستت درد نكنه دیگه؟!
داشتیم !؟
شما كه پاك نون مارو آجر كردی؟!:302:
توضیحات زیادی در این مورد هست كه فعلا نه مجالش هست و نه این تاپیك مناسب آن،اما بطور كلی روانشناسی هم مثل سایر علوم بشری هست و نه جای مذهب را می گیرد و نه مذهب آن را نفی می كند،چرا كه نتیجه عقل بشر است كه اتفاقا شرع روی آن صحه می گذارد:303: :305:
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط خسته
مطلبی را یکی از دوستان از آقای قرائتی نقل می کردند بدین مضمون که روانشناسی و ... مربوط به دنیای کفر و شرک است و اصولا در دنیای اسلام چنین چیزهایی معنی نمی دهد. (با توجه به این که این سخن دو واسطه دارد- من و دوستم- شاید دقیقا گفته ایشان نباشد)
نظر شخصی من :
یک مسلمان به معنای واقعی : ان الذین قالواربنا الله ثم استقاموا فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون ،*** فمن اتقی و اصلح فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون، ****الذین ینفقون اموالهم باللیل و النهار سرا و علانیة فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون
این مسلمان هیچ وقت غصه چیزهایی که از دست می ده را نمی خوره و واسه اون چیزهایی که به دست میاره زیادی خوشحال نمی شه این مسلمان هیچ وقت دچار افسردگی نمی شه ، این مسلمان هیچ وقت ناامید نمی شه، ....
ما به روان شناسی پناه می بریم چون مسلمان های خوبی نیستیم . البته اسلام به مشاوره توصیه کرده است ولیکن آنچه به عنوان روانشناسی موجود است از پایه ویران است .
سلام :72:
کاملا با این پست موافقم . ما چون آمیزه های اصیل خود را گم کرده ایم به کلیشه های روانشناسی پناه آورده ایم وگرنه یک مسلمان واقعی هرگز نیازی به کلیشه های مشاوره ای روانشناسی ندارد . ماهها پیش پستی زده بودم که الان یادم نیست در کدام موضوع بود و در آن نیز اشاره کرده بودم که علم روانشناسی در ایران یک علم جانیفتاده و غلطی است و این علم برای غرب و نیازهایشان تدوین شده و البته برای مسلمانانی که هویت و ریشه ی اعتقادی و روحی خود را گم کرده اند در کوتاه مدت مسکن خوبیست اما هرگز دوای بلند مدتی نیست .
بزرگترین آمیزه های حقیقی روانشناسی را در قرآن و مکتب اهل بیت می توان یافت و بزرگترین منابع ریشه ای و حقیقی روانشناسی در فرهنگ خود ماست . یقینا ً در این هزار سال اخیر، هیچ روانشناسی به بزرگی مولانا ظهور نکرده و منبعی به مثنوی ایشان نمی رسد .
ریشه ی تمام گفتارهای صحیح روانشناسی در آمیزه های مذهبی ما به شکل کاملتر و جامع تری وجود دارد و اگر یک مقایسه ای صورت گیرد به اثبات خواهد رسید که افرادی که اعتقادات صحیح مذهبی دارند کمتر به روانشناسان رجوع می کنند .
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
اساتیدی که درباره ی روانشناسی اظهار نظر نمودند آیا تعریف روانشناسی رو می دونند ؟؟؟!!! http://qsmile.com/qsimages/57.gif
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
منم با كسائي كه روانشناسي باشيوه غربي رو نفي ميكنند كاملا" موافقم .متاسفانه ما تو ايران در مراكز مشاوره اي مون يا بين كسائي كه خدمات مشاوره اي انجام ميدهند مشاورين مسلط به ابزارهاي قراني رو نداريم .همه چيز از نظر مشاورين ما آفتاب دليل آفتاب. خوب اينكه مشخصه.پس پيدا كردن لايه هاي زيرين وجودي هر شخص يا ماجرا كار كيه؟
ما تو اسلام مطلبي داريم با مفهوم انتظار ظهور كه از ايشون به خورشيد پشت ابر هم تعبير ميشه؟ اين از نظر منطقي بيمعني به نظر نميياد كه ما منتظر شخصي باشيم كه تا حالا هيچكي نتونسته وجود عزيزشو يا كمكهاي ناپيداشو به بنده هاي خدا با هيچ معيار زميني محضي اثبات كنه؟ ولي نه تنها ما بلكه تو هر ديني انتظار منجي و بررسي نشانه هاش و دلايل عدم حضور فعليشون كاملا تعريف شده است.وقتي قران با نشانه هاي آسمانيش به ما ميگيه چيزي هست و مشكلي براي اومدنش وجود داره اگه يه مشاوري به شما گفت منتظرش نباشيد شما اگه يه مسلمان واقعي باشيد ميپذيرد يا بنا به دلايل عقلي ردش ميكنيد!
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
شگفت آور است،دوستان و چقدر هم شگفت آور که هیچگاه دستکم اندکی از مردم پس از رمضان هم به قول غریب آشنا *رمضان درمانی*تشده و اوضاع همچنان به همان بدی پیش است.سخن از رمضان نیست،به گمان بنده بلکه سخن از این است که ماها نادانیم و از رمضان تنها پوسته ظاهری گرسنگی و تشنگی+حرفهای قلمبه سلمبه را که بر دل هم می نشیند،می بینیم و لاجرم همانی هستیم که هستیم حتی اگر چندین لیتر اشک بریزیم یا چندین کیلو چاق و لاغر شویم.
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
سلام جناب گرد آفريد
.ميشه لطفا"در دنباله حرفهاي قشنگي كه زديد منظورتون را از ناداني ما و حرفهاي قلمبه واضحتر بزنيد /شايد نوع رمضان درماني شما با بقيه يه كمي فرق داشته باشه!بگيد تا ما هم بهرهمند بشيم!
ممنون!
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
من تنها می خواستم جرقه یک روشنگری را در ذهن شما روشن نمایم و باقی را اگر توانستید و خدا لطف کرد،بر عهده خودتان می گذارم.اما این سخنهای رمانتیک و مذهبی گونه و نه دینی واقعی،دردی از هیچکس باز نخواهد کرد.بیش از مرا معاف دارید که چیزی را نخواهم گفت.
در ضمن نمی دانستیم که دانش هم کفرآمیز و غیرکفرآمیز است،انسان برای شاخ درآوردن فرصتهایی بسیار در این دوره زمانه در می آورد.
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
سلام
اول این که من با روان شناس ها پدرکشتگی ندارم بلکه برعکس پدر خودم زمانی که من به دنیا نیامده بوده ام و شما در گهواره بوده اید روانشناسی تدریس می کرده !!!
ضمن تائید حرف های 118 و نیلوفر25 اول این که به شخصه اعتقاد ندارم که تمام علوم نتیجه عقل بشر را مذهب روشون صحه می گذارد . ضمن این که روان شناسی حاصل بررسی رفتارها و مدل کردن آنهاست و فکر نمی کنم این رفتارها در یک مسلمان بررسی و مدل شده باشد .
به هر حال من که یک مسلمان واقعی نیستم به همین خاطر هم مشکلات زیادی دارم و مسکن اگر چه راه حل نیست اما رفع درد می کند . بنابراین نون هیچ کی آجر نمی شه .
دوم این که جناب گردآفرید فکر نمی کنم از نظر اعتقادی با شما نقطه مشترکی داشته باشم اما از این جنبه که خیلی ها بعد از ماه و قبل از ماهشون فرق نمی کنه راست می گوئید آخه درسته که دست و پای شیطان توی این ماه بسته اند اما برخی اون قدر پی شیطان رفته اند که دیگه نیازی به شیطان ندارند تا راه بد بودن را نشونشون بده . خودشون راه را بلدند !!!
سوم این که :جناب گرد آفرید الف این که دانش تعریف داره . ب: بله دانش هم کفر آمیز و غیرکفرآمیز داره . برخی از دانش ها کفرآمیزند .ج : کسی دانش روان شناسی را به عنوان دانش کفرآمیز نام نبرد بلکه عنوان شد که آن چه در دانشگاه های ما به عنوان دانش روان شناسی تدریس می شود پر از مشکل است .
چهارم این که : دوستم که پزشکی می خونه می گه توی کلاس روان شناسیشون استاد در مورد این مطلب که -گاهی اوقات گمان می کنیم که تصویر یا حادثه ای را که هم اکنون در حال رخ دادن است را قبلا در خواب دیده ایم – گفته که در یک لحظه ارتباطی بین اون قسمت از حافظه که مربوط به گذشته است و حافظه حال برقرار می گردد و ما فکر می کنیم که این اتفاق در گذشته افتاده است. من طبق آموزه های دینم این مطلب را چنین تفسیر می کنم که روح در خواب از بدن جدا می شود و چون
روح از مجردات است و مقید به زمان نیست می تواند حوادث آینده را ببیند . نظر شما چیست ؟ به نظر میاد دچار تضادی هستیم حق با کیست ؟
پنجم این که : از همه این ها گذشته جناب مدیر همدردی : نه نداشتیم !!! ما ارادت داریم خدمت شما !
یا علی
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
شوخی با غریب آشنا :
این رمضان درمانی هم عجب روی ما تاثیر داره بیشتر روز را به این می گذرانیم که چی چی بخوریم ؟ عصر که به فکر افطار می افتیم افطار که کردیم باید به فکر سحری باشیم . بعدش هم که باید تا دیر وقت بیدار بمونیم و" قم الیل الا قلیلا" را احیا کنیم مبادا غذامون بسوزه (مثلا الان که ساعت یک و ربع شبه من منتظرم سحری بپزه برم بخوابم ) نتیجه که صبح تا سر ظهر خوابیم . رمضان درمانی من عجب نتیجه داده !!! یعنی تنها نتیجه اش این بوده که مادرم را خیلی خوب درک می کنم !!! (توضیح این که من خوابگاه دانشجویی هستم )
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
جناب خسته درود بر شما
به عرض شما برسانم که شما به ظر بنده شدیداً همه چیز را با هم قاطی کرده اید و تعارض واژه ای کوجک برای تفسیر وضع شماست کهالبته این بد نیست و ابتدای راه دشوار خودشناسی است،به شرطی که استادی داشته باشید و روانی پذیرا و خرد همه پسند.
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
به نام خدا
بار خدایا ! براهل قبور شادی و سرور نازل فرمای . بار خدایا! همه تهیدستان را بی نیاز گردان. بار خدایا !همه گرسنگان را سیر ساز. بار خدایا ! همه برهنگان را بپوشان .بار خدایا!وام همه وامداران را ادا کن . بار خدایا ! همه اندوهناکان را گشایش عنایت فرما . بار خدایا !همه ی دوراز، وطنان را به وطن باز گردان . بار خدایا !همه اسیران را ازاد کن . بار خدایا! هر فساد و امر ناشایست در امور مسلمانان را اصلاح فرمای. بار خدایا !همه بیماران را بهبودی بخش. بار خدایا!فقر مارا با بی نیازی خود مرتفع گردان . بار خدایا! بدی حال ما را به خوبی خود دگرگون ساز . بار خدایا ! بدهی مارا ادا کن و مارا از فقر ،بی نیازی ده . همانا که برهر کار توانایی.
بار خدایا به حق خوبان این ماهت .به حق شب زنده داران این ماه پر برکتت .به حق استجاب شدگان این ماه پر فیضت قسمت می دهیم که منجی عالم را برسان ."اللهم عجل لولیک الفرج "و مارا بهترین بهره ها از این ماه ده.
"امین"
خدای من !چه قدر مهمان نوازیت را دوست دارم !چه قدر گرمی دستانت را که برسرم می کشی و نوازشم می کنی را دوست دارم !تا وقتی یاد دارم کنارم بودی حتی زمانهایی که من از یادت غافل بودم .حتی زمانی هایی که فرسنگها از ت دور می شدم و دیوارها(لکه های گناه) بین من و تو فاصله می انداخت. تو ، لحظه ای تنهایم نگذاشتی . و هیچگاه فراموشم نکردی .چنان متنعمم می کردی که هنوز درخواست نکرده برایم مهیا می نمودی هرچه نیازم بود . و هرگاه که متوجه نیازی می شدم و درخواستی داشتم خیلی سریع اجابت می نمودی و گاه بنا بر مصلحتت ان را از من منع می نمودی ولی دست نوازشت را از سرم بر نمی داشتی تا در فرصتی مناسب بهتر از ان را به من عطا کنی وخیلی بزرگوارانه گفتی که بابت این تاخیر جای دیگری(روزی که به سوی من بازگشت خواهی کرد) از تو دلجویی خواهم کرد .
ای خدای مهربانم !ای بزرگم که پاک و منزهی از هر عیب ! ای کسی که نیازمند کسی نبوده ای ! ای متعالی و ای غنی!با این که هیچ نیازی به من نداشتی، همه چیزرا خلق کردی برای من . ومن غرق شدم درمن و فراموش کردم تورا .فراموش کردم تورا و تو چشم پوشی کردی این گستاخی مرا.
و اکنون...
و اکنون دراین ماه رمضان سفره گستره ات را پهن نمودی و دشمنم را به غل و زنجیر کشیدی . با چه شور و عشقی نسبت به من تدارک چیدی این ماه بنده نوازی را .
ازدوماه قبل دعوتنامه "رجب" را به درخانه ی دلم فرستادی و من فراموش کردم ، شور و شوق معشوقی را که عاشقانه مرا می خواند .و بار دیگر دعوتنامه ی "شعبانت" را برایم تلگراف کردی و من باز مشغول کار خود بودم و اینک ،رمضان امد و تو مرا فرا خواندی . همه ی درهای رضوانت را برویم گشودی . ازم خواستی که لب از طعام و شراب برگیرم . خواستی که سر سفره ی تو بنشینم . خواستی که فقط یک ماه متفاوت باشم .گفتی یک ماه برای خودت باش. به وجود باارزشت توجه کن و قدرخودت را بدان .
دراین ماه ،فضیلتها و برکات زیادی قرار دادی که اگر چشم دل برگشایم ،می توانم در سفره ی مهمان نوازی این ماهت زیباییهای بسیار ببینم و در کوله بار 11ماهه ام بگذارم.
ای خدای من! امسال 26 سال است که مکلف شدم به ادای واجبات دینم . چه زود گذشت این مدت و غفلت کردم و بهره ای نبردم .
ای افسوس !از این غفلت که افتی ست به روح وروانم که مرا ازادمیت خودم دور کرده .ای کاش بتوانم حداقل این ماه را دریابم و ساز وبرگ سفر بردارم ، اکنون که دشمنم در اسارت است . اکنون که
غول شهوت و هوای نفس به برکت این ماه کمی دست از طغیان برداشته . اکنون که ماه قران است و انوار
الهی دراین ماه متجلی ست ،بتوانم لااقل این ماه را غافل نمانم . ای خدای مهربانم !تو مدد نما این بنده و میهمان
ضعیف و ناتوان خودرا .
اری !لحظات دم افطار و دقیقه های سحر اگر چشم دل باز کنم سفره ی پذیرایی پروردگارم را که به متنوع ترین و
لذت بخش ترین طعام ها و فرح بخش ترین نوشی دنیها متنعم گردیده را می بینم و می توانم خودرا فربه کنم و هیکل
ضعیف و نحیف خود را تقویت کنم . اما چه کنم؟؟؟!!!
چه نالم ؟!از غفلتم از این مشغول شدن به خودم .این فرو رفتن در خودم . توجه کردن به خودم و ماندن در خودم. یادم رفت که باید فراموش کنم خودم را . خواستم بزرگ شوم اما فراموش کردم باید پی ان ذره گردم و محو
شوم باید مانند قطره ای متصل گردم به دریا .و این غایت ارزوهایم بود و این من بودم که با فرو رفتن در خود
انها را به یک رویای دست نیافتنی مبدل کردم .
اامسال نیز متفاوت به سال قبل تجربه ای دیگر نمودم دراین ماه. و این ذره ای است از فضایل این ماه که
من به اندازه ی درک و فهم اندک و محدود خود برداشت کردم و به مقدار ظرفیت خود از ان بهره می برم .
که اگر باز اسیر دیو غفلت نشوم می توانم از ان ،خارج از این ماه نیز بهره گیرم ، اگر تو کمکم کنی .
امشب وقت سحر حس قشنگی را برذره ذره ی وجودم انعکاس دادی که احساس کردم فشاری را بروجودم وارد می کند و
پوست و استخوانم را کنار می زند و مرا از قفس تنم می رهاند. اما چه زمان محدود و کمی رامی توانم این حس
را دراغوش گیرم و به علت کثرت گناهم به علت غفلتم خیلی به ندرت می توانم این حس را تجربه کنم . دراین
سحر گاه ،این حس قشنگ چه کارها می تواند بکند . چه عهدها با خودم می بندم و چه برنامه ها که با خودم می
چینم. اما خیلی زود طعم لذت، چنین حسی از تنم پر می کشد چون دوباره شفق می زند و چادر سیاه شب کنار
می رود و نور طلایی خورشید برسنگهای بی ارزش زمین می تابد و من این سراب را زرو زیور می بینم . شتابان
و مشتاق چه کودکانه وابلهانه و می روم سوی سراب .و باز اسیر چنگ غفلت می گردم.(بحر در کوزه و ما گرد
سراب می گردیم )
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط خسته
سلام
اول این که من با روان شناس ها پدرکشتگی ندارم بلکه برعکس پدر خودم زمانی که من به دنیا نیامده بوده ام و شما در گهواره بوده اید روانشناسی تدریس می کرده !!!
ضمن تائید حرف های 118 و نیلوفر25 اول این که به شخصه اعتقاد ندارم که تمام علوم نتیجه عقل بشر را مذهب روشون صحه می گذارد . ضمن این که روان شناسی حاصل بررسی رفتارها و مدل کردن آنهاست و فکر نمی کنم این رفتارها در یک مسلمان بررسی و مدل شده باشد .
به هر حال من که یک مسلمان واقعی نیستم به همین خاطر هم مشکلات زیادی دارم و مسکن اگر چه راه حل نیست اما رفع درد می کند . بنابراین نون هیچ کی آجر نمی شه .
دوم این که جناب گردآفرید فکر نمی کنم از نظر اعتقادی با شما نقطه مشترکی داشته باشم اما از این جنبه که خیلی ها بعد از ماه و قبل از ماهشون فرق نمی کنه راست می گوئید آخه درسته که دست و پای شیطان توی این ماه بسته اند اما برخی اون قدر پی شیطان رفته اند که دیگه نیازی به شیطان ندارند تا راه بد بودن را نشونشون بده . خودشون راه را بلدند !!!
سوم این که :جناب گرد آفرید الف این که دانش تعریف داره . ب: بله دانش هم کفر آمیز و غیرکفرآمیز داره . برخی از دانش ها کفرآمیزند .ج : کسی دانش روان شناسی را به عنوان دانش کفرآمیز نام نبرد بلکه عنوان شد که آن چه در دانشگاه های ما به عنوان دانش روان شناسی تدریس می شود پر از مشکل است .
چهارم این که : دوستم که پزشکی می خونه می گه توی کلاس روان شناسیشون استاد در مورد این مطلب که -گاهی اوقات گمان می کنیم که تصویر یا حادثه ای را که هم اکنون در حال رخ دادن است را قبلا در خواب دیده ایم – گفته که در یک لحظه ارتباطی بین اون قسمت از حافظه که مربوط به گذشته است و حافظه حال برقرار می گردد و ما فکر می کنیم که این اتفاق در گذشته افتاده است. من طبق آموزه های دینم این مطلب را چنین تفسیر می کنم که روح در خواب از بدن جدا می شود و چون
روح از مجردات است و مقید به زمان نیست می تواند حوادث آینده را ببیند . نظر شما چیست ؟ به نظر میاد دچار تضادی هستیم حق با کیست ؟
پنجم این که : از همه این ها گذشته جناب مدیر همدردی : نه نداشتیم !!! ما ارادت داریم خدمت شما !
یا علی
سلام
روانشناسی یک علم روز و مفیده ولی برای چه کسانی !!!؟ من اعتقاد دارم خوبه هممون اطلاعاتی ازش داشته باشیم ولی بهتر اینه که وقتمون رو برای آشنایی با پایه های مذهبیمون بذاریم و خودسازیمون پایه ی دینی داشته باشه و دلیل هم دارم . شما اگر به توصیه های به درد بخور روانشناسان ماهر به مراجعانشان نگاهی بیندازید ، می بینید چیزی جز همان آموزه های دینی در لفافه ی کلمات قلمبه سلمبه نیست اما یک تفاوت وجود دارد و آن اینکه در آمیزه ی دینی ما خودانگیختگی و خودسازی را بر پایه ی خدا و کتابش و گفتار پیامبر و خاندان معصومش که ما را از خود ما بهتر می شناختند و به ما از خود ما بیشتر آگاهی و علاقه داشتند است اما در یک توصیه ی روانشناسی زوایای مختلف فرد بازشناخته نمی شود و درصد خطا بسیار بالاست و غالبا نوع همدردیی که روانشناس می کند با نوع آن در دین بسیار متفاوت است اصلا بحث حقیقی و مجازی مطرح است . باز هم عرض می کنم مصداق گفتار من مردم کشورم و روانشناسان ایرانیست و گفتار من مربوط به تمام دنیا با ابزارهایی که دارند و علم روانشناسی و کاربرد آن برای آنها نیست هر چند که برای آنها هم ضعف هایی وجود دارد .
علم روانشناسی مانند خیلی از پدیده های دیگر در ایران به بیراهه هایی هم کشیده شده و آفت خرافات و احساسات بر این علم نیز ریشه دوانده مثلا ً در اینترنت با یک سرچ ساده در می یابید مقالاتی در زمینه روانشناسی میوه ها !!! روانشناسی گلها !!! روانشناسی ماههای سال و چه و چه و چه و ... که هیچ پایه ی علمی و عقلی نیز ندارند و اصولا شخصیت انسان به قدری پیچیده است که هرگز راه پیدا کردن به زوایای آن ممکن نیست . مثالهای زیادی از همین سایت همدردی می توانم بزنم اما چون در آن صورت باز هم ممکن است تاپیک جنجالی شود و منطق گفتار تحت تاثیر احساسات بازدیدکنندگان قرار گیر صرف نظر می کنم .
یک روانشناس ، خود بزرگترین بیمار روانیست چراکه همواره درصدد تجزیه کردن رفتار دیگران است و این آفت به تمام رفتارهایش ریشه دوانده است و دوچار یک سوءبرداشت دائمیست و همواره در حال واکاوی کردن رفتار اطرافیانش است در حالیکه شخص مخاطب فارغ از ماجرا در حال زندگی کردن معمولیش است یک روانشناس در حال جستجو و کنکاش شخصیت اوست و ذره بینش همواره در حال بزرگ کردن کوچکترین تحرکات معمولی انسانیست این گفتار را از آن رو عارضم که دوستان روانشناسم همواره خود بر این مشکلشان اعتراف کرده اند . خود روانشناسان بیشترین مشکلات روانی را دارا هستند و خیلی از گفتارشان پیرو آرمانهاییست که دارند نه اینکه خودشان به آن آرمان رسیده باشند در واقع همان مصرع معروف حافظ " واعظان کین جلوه در .... "
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
118 درود بر تو
یک مدتی بود که حرفهای نامنطقی ازت نشنیده بودم،اما متأسفانه با عنایت به شناخت دیرین،انتظار این سخنان . . . . از سوی تو می رفت.نه بعنوان یک دوست،تو بگیر یک غریبه این را به تو پند می دهم که عزیز من!جان من!خواهش می کنم در هنگامی که درباره یک موضوعی حرف می زنی اندگی شکیبایی داشته باش.
این چه سخنی است که روانشناسی همان حرفهای دینی را می زند و یا روانشناسان خود بیمار روانی اند؟!!!اگر کسی بیمار باشد،آنهایی هستند که در جهل مرکب خود غرقند و تازه خود را عقل کل هم می دانند یا احساس معنویت تلقینی و مصنوعی که ناشی از اعمال ویژه و در محیط ویژه است،در خود می کنند و البته بیرون از آن فضا و فارغ ازرفتاری خاص ساز خود را می زنن. . . .من می دانم که زبانم لال هیچ وقت تو چنین نخواهی شد،اما لطفاً جوگیر هم نشو!!اگر روزه و نماز باعث افزایش خرد و صبر در هر گونه اش نگردد،که صبر بر شهوت سخن گفتن یکی از مهمترین وجوه آن است،کفر و بی دینی بسی بهتر از آن است.
البته باید این را در نظر داشت که اگر اندکی ژرف نگری داشتی و داشتم می فهمیدیم که دانش مرتبط با روانشناسی و دین مرتبط با روانشناسی در جای جای فضای زندگی ما وجود دارد و نیروی کنترلی همه ماست.
به نظر من همانطور که نمی توان با بهره صرف از علم دین اتم را شکافت و فضاپیما ساخت،بسیار بیشتر از آن دین هیچگونه دخالتی در دانش پیشرو و مستقل روانشناسی ندارد.فی المثل یک بیمار مبتلا به وسواس شستن یا یک بیمار شیزوفرنیک را تنها با تخصص روانشماسی می توان درمان کرد.
اما چون دلسوز توام،از این سخنت که دکترهای روانشناس خود بیمار روانی اند،برای خودت ناراحت شدم!نه آنکه بیمار روانی بودن بد است یا روانشناسان در برابر هر بیماری روحی روانی رویین تنند،نه . . . . فقط برای اینکه این سری صحبتها ناشی از ناآگاهی و سخنی از عوام اناس است و نه سخنی متقن و بر پایه معیارهای علمی و یا دینی.درست مانند همان روانشناسی+ هرچیز دیگر که خود بدان اشاره کردی.
افزون بر اینها اگر دین خوب است و نیرومند است و درمان کننده است و چه و چه نباید با فخش دادن به این و آن یا زیر سؤال قرار دان دانشهای گوناگون بر درستی آن صحه گذارد که عمل شما مصداق همین کار است و با ارادتی که به شخصه به دین مبین اسلام دارم،آن را به شخصه بر نخواهیم تابید.
اما اگر فرض را تنها و تنها بر ارتباط بگذاریم یا تشابه صوری برخی متون هر دانش با دانشی دیگر یا دین یا عرفان یا هنر و یا فلسفه که این چهارتای اخیر جدای از دانش هستند،می توان میان هر دانشی با دانش دیگر یا آن چهارتا ربطی پیدا کرد.
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گرد آفرید
118 درود بر تو
یک مدتی بود که حرفهای نامنطقی ازت نشنیده بودم،اما متأسفانه با عنایت به شناخت دیرین،انتظار این سخنان . . . . از سوی تو می رفت.نه بعنوان یک دوست،تو بگیر یک غریبه این را به تو پند می دهم که عزیز من!جان من!خواهش می کنم در هنگامی که درباره یک موضوعی حرف می زنی اندگی شکیبایی داشته باش.
این چه سخنی است که روانشناسی همان حرفهای دینی را می زند و یا روانشناسان خود بیمار روانی اند؟!!!اگر کسی بیمار باشد،آنهایی هستند که در جهل مرکب خود غرقند و تازه خود را عقل کل هم می دانند یا احساس معنویت تلقینی و مصنوعی که ناشی از اعمال ویژه و در محیط ویژه است،در خود می کنند و البته بیرون از آن فضا و فارغ ازرفتاری خاص ساز خود را می زنن. . . .من می دانم که زبانم لال هیچ وقت تو چنین نخواهی شد،اما لطفاً جوگیر هم نشو!!اگر روزه و نماز باعث افزایش خرد و صبر در هر گونه اش نگردد،که صبر بر شهوت سخن گفتن یکی از مهمترین وجوه آن است،کفر و بی دینی بسی بهتر از آن است.
البته باید این را در نظر داشت که اگر اندکی ژرف نگری داشتی و داشتم می فهمیدیم که دانش مرتبط با روانشناسی و دین مرتبط با روانشناسی در جای جای فضای زندگی ما وجود دارد و نیروی کنترلی همه ماست.
به نظر من همانطور که نمی توان با بهره صرف از علم دین اتم را شکافت و فضاپیما ساخت،بسیار بیشتر از آن دین هیچگونه دخالتی در دانش پیشرو و مستقل روانشناسی ندارد.فی المثل یک بیمار مبتلا به وسواس شستن یا یک بیمار شیزوفرنیک را تنها با تخصص روانشماسی می توان درمان کرد.
اما چون دلسوز توام،از این سخنت که دکترهای روانشناس خود بیمار روانی اند،برای خودت ناراحت شدم!نه آنکه بیمار روانی بودن بد است یا روانشناسان در برابر هر بیماری روحی روانی رویین تنند،نه . . . . فقط برای اینکه این سری صحبتها ناشی از ناآگاهی و سخنی از عوام اناس است و نه سخنی متقن و بر پایه معیارهای علمی و یا دینی.درست مانند همان روانشناسی+ هرچیز دیگر که خود بدان اشاره کردی.
افزون بر اینها اگر دین خوب است و نیرومند است و درمان کننده است و چه و چه نباید با فخش دادن به این و آن یا زیر سؤال قرار دان دانشهای گوناگون بر درستی آن صحه گذارد که عمل شما مصداق همین کار است و با ارادتی که به شخصه به دین مبین اسلام دارم،آن را به شخصه بر نخواهیم تابید.
اما اگر فرض را تنها و تنها بر ارتباط بگذاریم یا تشابه صوری برخی متون هر دانش با دانشی دیگر یا دین یا عرفان یا هنر و یا فلسفه که این چهارتای اخیر جدای از دانش هستند،می توان میان هر دانشی با دانش دیگر یا آن چهارتا ربطی پیدا کرد.
سلام گرد آفرید ،
به این دلیل مدتی حرفهای بنده را نشنیده بودی چون غایب هستم و به ندرت اینجا می آیم وگرنه موضع بنده همانی بوده که می شناختی ( البته فکر نکنم شناخته باشی )
خوشبختانه برای من هیچ اهمیتی ندارد که دیگران درباره ی من یا نظرات من چه اندیشه ای می کنند .
تو هم متوجه منظورم نشدی !
خوشبختانه وقت ندارم تا بیشتر و کامل تر شفاف سازی کنم .
باز هم عرض می کنم یک فردی که ساختار زندگی شخصی و اجتماعی خود را بر پایه ی احکام الهی قرار دهد هیچ نیازی به روانشناس ندارد .
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
منم با گفته ی دوستان (118ونیلوفر25) وکسانی که می گن علم روانشناسی حالا با هر علتی نباید باشه موافقم.
اصلا یه دیندار و مسلمان چه نیازی به دکتر و پلیس و ...داره
بله یه دیندار و مسلمان واقعی و در جهت اویی به خیلی از درمان ها و ترمز های موجود نیازی نداره...
بهتره ما یه نگاهی به خودمون و اطرافیان و اون واعظانی که حافظ عزیز میگه بندازیم...
در ضمن نیلوفر خانوم ما تمام علوم جدید مون رو ( بخصوص علم روانشناسی رو هم توی) 99% زمینه ها از غرب داریم چرا خودمون رو همش مهجور و تافته ی جدابافته میدونیم.
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
واقعاً باعث تأسف و تعجب است،واقعاً . . . .
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گرد آفرید
واقعاً باعث تأسف و تعجب است،واقعاً . . . .
آره به خدا ...
منم خیلی تعجب می کنم !!!
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
118 جان،کاش لحن و منظور این نوشتار آخرت برای تمسخر یا تعارض با سخنان ینده نبود،کاش انسانها این اندازه تنبل نبودند،کاش چشم را به قول سهراب می شستیم و کاش خردمان بر احساساتما برتری داشت و هزاران کاش دیگر که . . . .
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
اسلام دینی هست که در اون به مشورت کردن خیلی توصیه شده. من قبول ندارم که روانشناسی ریشه اش از غربه، این احتمال وجود داره که بر طبق سفارشات زیاد ادیان مخصوصا اسلام به شورا و مشورت همچین رشته ای در اون کشورها باب شده باشه. در ایران این کار رو ریش سفیدها انجام میدادن اما دیگه الان ریش سفیدهامون ریشهاشون رو رنگ می کنن تا جوون به نظر بیان!
حالا به نظر من اشکالی نداره وقتی که ما هیچ کدوم مسلمان واقعی نیستیم و هر کدوم قرآن رو براساس برداشتها و عقاید خودمون قبول داریم، برای مشورت به کسی یا شخصی مراجعه کنیم که روی انسانها و شخصیت ها و حالات و رفتار تحقیق و بررسی داشته و می تونه کمکمون کنه.
روانشناسی علم جالبیه، حالا ریشه اش از هر کجا که هست، هست! برای اینکه مستقیم با روح و روان کار داره، یه روانشناس خوب می تونه انسان رو به بهشت ببره و یه روانشناس بد به جهنم.
به هر حال هر کسی به یه صورت سعی در رفع مشکلات روحی و روانی خودش داره، یکی با کتاب، یکی با دین، یکی با ورد و دعا، یکی با علم ...
به هر حال بنده واقعی خدا شدن، آسون نیست!
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
سرکار خانم شاد هزاران درود و آفرین بر شما که تلاش در همسویی و مودت دوستان دارید و از دیدگاه منطقی شما کمال سپاسگزاری را دارم.
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
اقای گردافرید .
دانشمند فرهیخته...
بده هم در رد صحبت خط اولم اون مطالب و مطالب انتهایی رو با عجله مطرح کردم چون خاصیت انسان اشتباه و خطاست(پدرم روزه ی رضوان به دو گندم بفروخ/ناخلف باشم اگر من به جوی نفروشم)پس این انسان خاکستری محتاج همه علوم وترمز هاست و اون حالت رویای در این عالم خاکی حالا حالاها پدید نمیاد.
زین پس مطالب رو با دقت بیشتری مطالعه کنید تا اینقدر به تعجب گرفتگی(زدگی ) دچار نشوید.
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گرد آفرید
118 جان،کاش لحن و منظور این نوشتار آخرت برای تمسخر یا تعارض با سخنان ینده نبود،کاش انسانها این اندازه تنبل نبودند،کاش چشم را به قول سهراب می شستیم و کاش خردمان بر احساساتما برتری داشت و هزاران کاش دیگر که . . . .
گرد آفرید، داشتیــــــــــــــــم !!!؟
چرا لوس می کنی خودتو باباجون من که تایید کردم صرفا ً اون پستت رو و این پست آخرت رو هم بازم تاییم می کنم واقعا ً کاش انسانها این اندازه تنبل نبودند،کاش چشم را به قول سهراب می شستیم و کاش خردمان بر احساساتما برتری داشت و هزاران کاش دیگر که . . . .
اتفاقا ً دیشب داتشتیم با یکسری نادان متعصب در یک فاروم مذهبی بحث می کردیم و آنها بدیهیات اسلامی رو هم به آخوندا نسبت می دادند بعد ما می گفتیم مثلا فلان منبع را قبول دارید ؟ می گفتند آره بعد که عین مسئله را از همان منبع استخراج می کردیم و ارائه می دادیم بهانه ی بنی اسرائیلی دیگری می تراشیدند آدم واقعا ً نمی دونه با این آدمایی که حال و پول و سواد یه تحقیق جزئی رو هم ندارند ولی درباره ی همه چیز و همه کس تز صادر می کنند و اظهار فضل می کند چیکار کنه !؟
در هر حال جهل و نادانی و پیشداوری و نعصب دوستان بسیار صمیمی و قدیمیه همه ی ماست .
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
سلام نمی دانم چرا دوستان سعی نمی کنند درست بخوانند ، فکر کنند و منظور شخص مقابل را دریابند و سپس پاسخ دهند ؟
تضاد فکری ام با گرد آفرید چیزی نیست که نیازی به باز شدن داشته باشه ضمن این که نیازی به همسویی و مودت در امور اعتقادی وجود ندارد و دوستی ها و هم دردی ها هرگز مخالف اختلاف نظر نیست .
تعامل سازنده و موثر لزوما به این که نظر کسی برنده شود و یا کسی حرف آخر را بزند نیست و البته برخی که عادت در توهین به عقاید و آرای دیگران دارند نیز آزادند که به راه خویش ادامه دهند .
خانم شاد اگر پست من را مطالعه کرده باشید من این نکته را ذکر کرده بودم که مشاوره امری توصیه شده می باشد و اصلا این هیچ ربطی به بحث نداشت .
ضمن این که نگفتیم روان شناسی ریشه اش از غربه بلکه می تونیم روان شناسی را در کار پزشک هایی مثل ابوعلی سینا ببینیم .
ضمن این که تمام دعوا سر اینه که اصلا توی علم روان شناسی (اون چیزی که تدریس می شه توی دانشگاه ) نه جایی برای روح هست و نه جایی برای بهشت و جهنم . نتیجه این که اون روانشناس خوبی که می تونه شما را به بهشت برسونه بیشتر از اون که به علم دانشگاهی اش متکی باشه به اعتقاداتش و تجربیاتش توی این جامعه متکی است و این که من که هیچ ربطی بین استدلال شما پیدا نکردم و نفهمیدم چه جوری این جملات را به هم ربط دادید و البته فکر می کنم در منطق جمله ای که مبتدا و خبرش غلط باشه درسته !
در نهایت این که ظاهرا این تاپیک زیبای غریب آشنا با کم عنایتی من و سایر دوستان محل بحث و جدال شد که از مدیر محترم خواهش می کنم این موضوع را split کنند تا بحث در تاپیکی جداگانه پی گیری شود .
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط shad
اسلام دینی هست که در اون به مشورت کردن خیلی توصیه شده. من قبول ندارم که روانشناسی ریشه اش از غربه، این احتمال وجود داره که بر طبق سفارشات زیاد ادیان مخصوصا اسلام به شورا و مشورت همچین رشته ای در اون کشورها باب شده باشه. در ایران این کار رو ریش سفیدها انجام میدادن اما دیگه الان ریش سفیدهامون ریشهاشون رو رنگ می کنن تا جوون به نظر بیان!
حالا به نظر من اشکالی نداره وقتی که ما هیچ کدوم مسلمان واقعی نیستیم و هر کدوم قرآن رو براساس برداشتها و عقاید خودمون قبول داریم، برای مشورت به کسی یا شخصی مراجعه کنیم که روی انسانها و شخصیت ها و حالات و رفتار تحقیق و بررسی داشته و می تونه کمکمون کنه.
روانشناسی علم جالبیه، حالا ریشه اش از هر کجا که هست، هست! برای اینکه مستقیم با روح و روان کار داره، یه روانشناس خوب می تونه انسان رو به بهشت ببره و یه روانشناس بد به جهنم.
به هر حال هر کسی به یه صورت سعی در رفع مشکلات روحی و روانی خودش داره، یکی با کتاب، یکی با دین، یکی با ورد و دعا، یکی با علم ...
به هر حال بنده واقعی خدا شدن، آسون نیست!
سلام شاد ، :72:
متوجه منظورتون شدم و کاملا هم درک می کنم دغدغه ی شما چیست البته اجازه بدید توضیحاتی را هم ارائه بدم .
1- ما درباره ی روانشناسی و سیر صعودی یا نزولی آن در ایران گفتگو کردیم نه کل روانشناسی در تمام دنیا ( ظاهرا دوستان در این مورد هنوز در اشتباهند ) و از آفاتی که طبق معمول وارد پدیده هایی که وارد فرهنگ ما می شود صحبت کردیم به عنوان یک مثال همسویی خرافات با این پدیده ها یا آفت تملق و ریا که شما نمی توانید تاثیر این آفت ها را در روانشناسی ایرانی نادیده بگیرید .
نکته * اصلاح این معضلات در روانشناسی ایرانی ممکن نیست مگر با اصلاح زیر ساخت های فرهنگی ما، که این مسئله زمانبر است و بدیهیست که ما درباره ی حال گفتگو می کنیم نه گذشته و آینده !!!!!!!!!!! پس گزینه ی ریش سفیدان و عملکردشان در گذشته و یا روانشناسانی که ممکن است در آینده ظهور کنند فعلا منتفیست .
2- ببینید اشتباه برداشت دومتون این بوده که ما عرض نکردیم بیایید مسلمان حقیقی شوید !!! بحث سر منبع و ارجاع است نه مسلمان واقعی و کذایی !!! عرض ما این است برای رفتارهای ما در اجتماع قوانین کامل و صحیحی وجود دارد که از طرف خالق ما و پیامبرش تبیین شده و حرکت به آن سو سبب تکامل و موفقیت ما می شود و به هیچ وجه هم سخت نیست . من اصلا قبول ندارم که که انسان خوب بودن سخت است و چون سخت است رهایش کنیم و به ابزارهای دیگر دل ببندیم که اگر اینچنین بود رسالت پیامبر بی معنی می شد . اتفاقا بنده ی حقیقی خدا شدن راحت تر و کم دردسر تر از بنده ی ناخلف شدن است شما یک مقایسه ای انجام بده ببین کسانی که رفتارهای صحیح مذهبی را دارا هستند بیشتر به مشاوران رجوع می کنند یا افرادی که گزینه ی مذهب را حذف یا کمتر استفاده می کنند !!!؟ ( ببینید منظورم قطعیت نیست بلکه مقایسه است ) مذهب و عرفان داروی دردهای بشریست بخصوص در قرن معاصر ولی متاسفانه بعضی ها این دارو را از زندگیشان حذف کرده اند و یقینا اکثر مشکلات و دردهای اجتماعی و فردی ما دوری از خدا و راه و روش پیامبرش است .
اما با این جملتون موافقم که فرمودید :
یه روانشناس خوب می تونه انسان رو به بهشت ببره و یه روانشناس بد به جهنم.
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
من منظورم مخالفت با نظر کسی نبود و نیست و وقتی هم که می نوشتم به این فکر نمی کردم که به ضدیت با نظر شخص دیگه ای مطلب بذارم، بلکه فقط داشتم نظر خودم رو می نوشتم! من مطالبی که مطرح کردین رو خونده بودم، اون چیزی که بعد از خوندن مطالب شما به ذهنم رسید همین هایی بود که نوشته بودم حالا اگه متوجه مطلب نشده ام عذر می خوام...
اگه در جاهایی هم مطالبی که نوشتم شما قبلا بهش اشاره کرده بودین، بازم دلیل بر این نمیشه که من بی توجه به مطالب ارائه شده بودم، دلیل بر این بوده که نظر من هم مشابه بعضی از نظراتی بوده که مطرح شده.
اینکه روانشناسی ریشه اش غربی هست یانه رو من به این عنوان مطرح کردم که مهم نیست ریشه اش مال کجاس مهم عملیه که انجام میشه.
آقای 118 گرامی، به نظر من انسان خوب بودن سخته خیلی سخت! در مورد این جمله شما:
شما یک مقایسه ای انجام بده ببین کسانی که رفتارهای صحیح مذهبی را دارا هستند بیشتر به مشاوران رجوع می کنند یا افرادی که گزینه ی مذهب را حذف یا کمتر استفاده می کنند !!!؟
این قضیه هم جمله من رو تصدیق می کنه. کسانی که می خوان بنده خوبی باشن به مشاور مراجعه می کنن و سختی تغییر خلق و خویی که یک عمر باهاش زندگی کردن رو به جون می خرن، حالا همونطور که گفتم همه هم به مشاور مراجعه نمی کنن و هر کس راه خودش رو انتخاب می کنه برای اینکه به آرامش برسه. اما به قول خودتون افرادی که براشون این مسائل اهمیتی نداره، راحت زندگیشون رو می کنن و براشون مهم نیست که چی، چی می شه و کی چی می شه!
یه شعر معروف هم هست که : نابرده رنج گنج میسر نمی شود...
پس باز هم تکرار می کنم که انسان خوب شدن سخته و انسان خوب موندن سخت تر.
به هر حال من همه این حرفها رو گفتم، در ضمن خوبه طوری برخورد بشه که آدم جرأت داشته باشه نظرشو بنویسه اینجا که نیومدیم دعوا که حالا جبهه درست کنیم و یک سری برن پشت یه سنگر و یه سری پشت یه سنگر دیگه!!
در ضمن من گناه کار نیستم! من فقط اشتباهی بودم :D
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
از دوستانی که در عین ناتوانی زبان به تمسخر و ناسزا می گشایند،کمال تشکر را دارم و البته برای آنها همچنان متأسفم؛تشکر زیرا که ذات بی منطق خود را نمایانده و در این جایگاه مجازی که چشم دیگران بر آنها نمی افتد و مقامی انسانی هم در کار نیست،شهوت برتری جویی دارند.
اگر مشکلی یا سوء تعبیری هست و اگر منطق داریم و ذره ای ادب،می توان آن را با زبانی ملایم،با احترام به مخاطب و بیرون از پرخاشگری باز گفت.
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط shad
آقای 118 گرامی، به نظر من انسان خوب بودن سخته خیلی سخت! در مورد این جمله شما:
شما یک مقایسه ای انجام بده ببین کسانی که رفتارهای صحیح مذهبی را دارا هستند بیشتر به مشاوران رجوع می کنند یا افرادی که گزینه ی مذهب را حذف یا کمتر استفاده می کنند !!!؟
این قضیه هم جمله من رو تصدیق می کنه. کسانی که می خوان بنده خوبی باشن به مشاور مراجعه می کنن و سختی تغییر خلق و خویی که یک عمر باهاش زندگی کردن رو به جون می خرن، حالا همونطور که گفتم همه هم به مشاور مراجعه نمی کنن و هر کس راه خودش رو انتخاب می کنه برای اینکه به آرامش برسه. اما به قول خودتون افرادی که براشون این مسائل اهمیتی نداره، راحت زندگیشون رو می کنن و براشون مهم نیست که چی، چی می شه و کی چی می شه!
یه شعر معروف هم هست که : نابرده رنج گنج میسر نمی شود...
پس باز هم تکرار می کنم که انسان خوب شدن سخته و انسان خوب موندن سخت تر.
به هر حال من همه این حرفها رو گفتم، در ضمن خوبه طوری برخورد بشه که آدم جرأت داشته باشه نظرشو بنویسه اینجا که نیومدیم دعوا که حالا جبهه درست کنیم و یک سری برن پشت یه سنگر و یه سری پشت یه سنگر دیگه!!
در ضمن من گناه کار نیستم! من فقط اشتباهی بودم :D
خانم شاد ممنونم که وارد گفتگو شدید ولی جون هر کی دوست دارید فقط متوجه منظور ما بشید بعد نظرتون رو بدید !!!
ما کی گفتیم مشورت بده !!!!؟ یا مشاوره کردن رو رد کردیم !!! بحث ما سر ضعف های علم روانشناسی در ایرانه و اینکه اگر انسان ها به منبع احکام الهی رجوع کنند کمتر به این علم که تازه در ایران هم ناقصه نیازمند خواهند شد !!!
انسان خوب بودن از نظر شما سخت تر از انسان بد بودنه !!!؟ عجیبه ها !! فکر می کنم شما انسان خوب رو با انسان فوق العاده و آرمانی اشتباه گرفتید همون اشتباه کلیشه ایی که خیلی های دیگه هم می کنند و با این توجیه خودشون رو راحت می کنند .
یه لحظه رفتار انسانهای خوب و بد رو توی ذهنتون مرور کنید بعد ببینید کدومش براتون راحت تره ! اگه می بینید بعضی ها به بد بودن گرایش پیدا می کنند به این معنی نیست که خوب بودن سخته بلکه عوامل دیگه ای دخیله که خودتون بهتر از من می دونید .
اتفاقا در گفتگو این کاملا رایجه که عده ای هم فکر هستند و عده ای دگراندیش و این عیبی نداره و ممکنه در تاپیک دیگری من با شما هم فکر باشم همانطور که در خیلی مواضع من با گردآفرید هم اندیش بودم .
:72:
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گرد آفرید
از دوستانی که در عین ناتوانی زبان به تمسخر و ناسزا می گشایند،کمال تشکر را دارم و البته برای آنها همچنان متأسفم؛تشکر زیرا که ذات بی منطق خود را نمایانده و در این جایگاه مجازی که چشم دیگران بر آنها نمی افتد و مقامی انسانی هم در کار نیست،شهوت برتری جویی دارند.
اگر مشکلی یا سوء تعبیری هست و اگر منطق داریم و ذره ای ادب،می توان آن را با زبانی ملایم،با احترام به مخاطب و بیرون از پرخاشگری باز گفت.
قربون آدم چیز فهم :228:
عین حرف دل منو زدی خداوکیلی :43::72:
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
خانم شاد برخورد من مناسب نبود و عذرخواهی می کنم. ظاهرا باید عنان سخن را به آقای 118 بسپارم که همان حرف من را در قالب مناسب تری عنوان می کنند.اون چیزی که من را ناراحت می کنه اینه که بحثی منطقی که مبتنی بر تعامل آرا هست به بیراهه می رود و به جدال منجر می شود .
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط خسته
ظاهرا باید عنان سخن را به آقای 118 بسپارم که همان حرف من را در قالب مناسب تری عنوان می کنند.
ممنون از ابراز لطفت :43::72:
ولی نه داداش قربونت برم ، توپ رو توی زمین من ننداز فکر می کنم حرفا زده شد و اگر قراره مقایسه ای صورت بگیره بازدیدکنندگان محترم قضاوت صحیحی می تونند داشته باشند و به هر نتیجه ای که برسند برای من محترمه .
:72:
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
118 تو که وجدانی چنین حق طلب و خود شناسی چنین ژرف داری،پس چرا زبانت و کلامت اصلاح نمی شوند؟!!اگر سخنی را که یکی از مخاطبانش دقیقاً خودت هستی حرف دلت می دانی،پس چرا اصلاح پذیر نیستی و نیز دیگرانی که در حال رمضان درمانی اند و ساکولوژی را تحفه ای به دردنخور از باختر زمین می شمارند و یکسره به سویی می گذارندش؟!!
باشد تا ببینیم تا سال آینده چه تغییری در امورات رمضان دروانی ها صورت گرفته است که حتی ذره ای از آن را در امور کلی جامعه ببینیم والبته همراه با روانشناسی ستیزان!!=مرگ بر هر چه روانشناس و روانشناسی است و آدمهای روانی که عبادت خدا نمی کنند!!!
آدم های بیمار روانی=بی دین و کافر و این از کشفیات نسل سومی های منطقی و عقل کل است که تمسخر ادله اولین و آخرین آنهاست!!!!
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گرد آفرید
118 تو که وجدانی چنین حق طلب و خود شناسی چنین ژرف داری،پس چرا زبانت و کلامت اصلاح نمی شوند؟!!اگر سخنی را که یکی از مخاطبانش دقیقاً خودت هستی حرف دلت می دانی،پس چرا اصلاح پذیر نیستی
مگه نمیشه مخاطب حرف حق آدم خودش باشه یا مثلا مگه نمیشه آدم از خودش انتقاد کنه !!؟ اصلاح پذیری و تغییر نیاز به زمان داره و باید تمرین بشه منم سعی خودم رو می کنم البته معیارهام ممکنه با چیزی که تو فکرشو می کنی فرق داشته باشه چون بالاخره آدمها تفاوت نظرهای زیادی با هم دارند . :72:
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
با این سخن *شما*=محترمانه (و نه توی=خودمانی دروغی و نامحترمانه) کاملاً هم سویم و آن را مایه امیدهایی می دانم.
-
RE: آقای مدیر ای كاش می تونستی!!!؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گرد آفرید
با این سخن *شما*=محترمانه (و نه توی=خودمانی دروغی و نامحترمانه) کاملاً هم سویم و آن را مایه امیدهایی می دانم.
:228: :43: :46: :228: :16: :72: