-
شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
با سلام
مدتی هست که دچار مشکل بزرگی شده ام.همسرم حدود یک سال پیش برای مسئله ای به یه سایت مذهبی رفت اما متاسفانه در اون سایت و در تاپیکی با کسی اشنا شد که بی دین بود و همسرم میخواست که بهش کمک کنه ولی متاسفانه اون فرد تونست روی همسر من تاثیر بذاره و یه سری کتاب بهش معرفی کرد که همسرم هم از اونجایی که میل شدیدی به دانستن داره شب و روز اونها رو مطالعه کرد و خیلی کتاب و مطلب خوند که متاسفانه باعث شد که همسرم هم بی دین بشه و از اون کسی که من باهاش ازدواج کردم خیلی فاصله گرفت نه نماز میخونه نه روزه میگیره نه خمس و هیچ اعتقاد دینی نداره ...خیلی ناراحتم من و همسرم که سالهای اول ازدواجمان حتی نماز شب گاهی میخوندیم و تمام روزه هامون رو میگرفتیم امسال شوهرم حتی یک روزه هم نگرفت چون دیگه بهش اعتقادی نداره.و مشکل بعدی هم این هست که میخواد من هم مثه خودش بشم.زندگی برام خیلی سخت شده چیکار کنم؟؟
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
برادر من هم، این طوری شده! ولی واقعا چقدر این مسئله در مورد همسر خیلی سخته. خب چرا با ایشون پیش یه کارشناس مذهبی حاذق نمی رید؟؟ مطمئنا اگه ما انقدر راسخ پشت یه مذهبی وایسادیم باید یه دلایل محکمی واسش وجود داشته باشه. به نظر من باهاشون اصلا مقابله نکنید. به هر حال مشخصه که برای اعتقاداتشون ارزش قائلند و نمی خوان که بی دلیل هر چیزی رو قبول کنند. مدام هم حرفاشون رو اگه دلیل خاصی ندارید، رد نکنید که جبهه گیری نکنند. فقط یه برنامه بریزید که برید پیش کارشناس مذهبی. ان شاء الله که زودتر حل شه! :323:
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
شما تونستین کسی رو معرفی کنین که بتونه به استدلال هاش پاسخ دینی بده یا نه ؟
پیش مشاور مذهبی رفتین ؟
در برابر عقایدش بحث و گفتگو می کنه یا نه ؟
خودتون اطلاعاتتون در این زمینه چقدره ؟ می تونین با مطالعه به استدلالهاش پاسخ بدین ؟
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سلام خانم سارا سادات.
یک سوال از شما دارم، مشکل شما صرفاً با بی اعتقاد بودن ایشونه یا ایشون از نظر اخلاق و رفتار تغییر منفی داشتند؟
من هم تقریباً یک بی دین هستم. من هم مثل شوهر شما، زمانی میخواستم فرد مورد علاقه ام مثل من بی دین بشه اما متوجه شدم که چقدر این درخواستم غیر منطقی و غیر اخلاقی بود. گرفتن اعتقادات یک فرد که براش حکم هویتش رو داره نه تنها خودخواهی بلکه بی انصافی نیز هست. علاوه بر اون تغییر دادن فردی صرفاً بخاطر علاقه و خواسته های شخصی عملی قبیح و موذیانه ست...
شما هم اگر صرفاً بخاطر نداشتن اعتقادات ایشون ناراحت هستید، موضع چندان متفاوتی با شوهرتون که سعی در عوض کردن شما دارند ندارید. اخلاقیات یک انتخابه، مسجد یا کلیسا نیست. افراد بی دین به واسطه بی اعتقاد بودن دست به دزدی، قتل یا تجاوز نمیزنند و کسانی که واقعاً چنین باور دارند، اگر واقعاً به صرف معتقد بودن به خداشون از این کارها خودداری میکنند، به نظر من هیولا هستند :-).
بی دین جنایت کار داریم: مائو، استالین
با دین جنایت کار داریم: هیتلر، صدام، اسامه بن لادن، جرج بوش
بی دین خیرخواه داریم: بیل گیتس، وارن بافت
با دین خیر خواه داریم: گاندی، مادر ترزا
در کل قضاوت افراد بر مبنای یک برچسب (مسلمان، مسیحی، یهودی، بی دین) اشتباه ترین کار ممکنه. انسانهای شریف و پاک و انسانهای پلید و موذی در هر فرقه و قومی پیدا میشه. اگر قضاوتی قراره بشه، به نظر من باید در سطح فردی باشه و بس. حتی در یک خانواده دو برادر میتونند از نظر اخلاقی و دیدگاهی با هم زمین تا آسمان تفاوت داشته باشند، چه برسه به یک مجموعه میلیون/میلیارد نفری.
تحقیقات یک سازمان که وابسته به بی دینها نیست نشان داده که در مجموع بی دینها بیشتر از دیندارها مهربان هستند:
http://now.msn.com/atheists-more-compassionate-than-believers-study-finds
تحقیقات یک سازمان استرالیایی که آن هم وابسته به بی دینها نیست نشان داده که کشورهای بی دین صلح آمیزترین کشورها هستند، تحقیقاتی که بر مبنای بالای 20 فاکتور در همه کشورها مورد بررسی قرار داده شده. (شاخص صلح جهانی رو گوگل کنید).
خواهر بزرگوارم! هم شما و هم شوهرتون تا دیر نشده با هم توافق کنید و مسائل مربوط به اختلافات رو مطرح نکنید، چرا که ممکنه به جدایی منجر بشه. اگر هیچکدام از شما در رابطه با رعایت اخلاقیات کم و کاستی ندارید، مشکل چی میتونه باشه؟
پی نوشت: البته من چند روزیه که سعی میکنم مسلمان باشم. اگه پست های اخیر من رو هم بخونید از "خدا" استفاده کرده ام بلکه بتونم به مرور پدیده اسلام و خدا رو درک کنم. با هیچ کس دشمنی ندارم، حتی خدا. I'm trying :-)
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
اما serok عزیز تفاوت اعتقادات بین دو نفر عادی که فقط رابطه اجتماعی دارن خیلی مهم نیست ولی وقتی دو نفر با هم زندگی می کنن مسلما باید از لحاظ اعتقادی به هم نزدیک باشن. مخصوصا اینکه تو این زندگی احتمال داره فرزندی باشه یا اینکه قرار باشه بچه دار شن. مسلما برای تربیت بچه دچار مشکل می شن. از طرفی فکر می کنم کسی که نماز شب می خونه نمی تونه به همین راحتی با یه آدم بی دین کنار بیاد.
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سلام
تا حالا برا شما استدلال کردند یا نه که چرا اعتقاد شون را از دست دادند؟
من هم مثل بقیه دوستان معتقدم اصلن نباید با بد رفتاری یا هر چیزی شبیه به این بخاید براشون گردونید. خودتون هم بدون اینکه مشاجره یا حساسیت ایجاد کنید اعمال خودتون را انجام بدید.
اگه کسی هست تو ی دوستان یا آشنایان که از نظر عاطفی رو همسرتون تاثیر داره با رعایت پرده پوشی و رازداری ازش بخاید که باهاشون صحبت کنه. ای برا این میگم که امروز داشتم ی سخرانی گوش میدادم که میگفت
عاطفه --> شناخت---> تغیر در رفتار
ی چیزه دیگه هم اینکه ممکنه آدم بعضی مواقع دور بشه اما خیلی امید هست که هر کس به اصلش برگرده
هر کسی دور ماند از اصل خیش
باز جوید روزگار وصل خیش
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
به اين وبلاگ سري بزنيد. شايدم بتونيد از نويسندش كمك بگيريدwww.dinresearch.blogfa.com
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سلام،
Serok گرامی،
همیشه از عزیزانی که قصد ارسال پست های مشاوره ای دارند تقاضا کردیم که به مشکل مراجعین گرامی بپردازند و از بحث راجع به مسائل دیگر و منحرف کردن تاپیک ها خودداری کنند. اینکه بی دین بودن چیز بدی هست یا نه، و اینکه بی دین ها آدم های بدی هستند یا نه، به این تاپیک مربوط نمی شود.
مشکل مراجع این هست که همسرش نسبت به موقعی که با هم ازدواج کردند، از نظر اعتقادی فرق کرده و حالا مراجع نمی داند در مقابل این تغییرات چه عکس العملی باید داشته باشد. بنابراین به قضیه از دید مشاوره ای و روانشناسی نگاه کنید و راهکار ارائه دهید.
و همینطور در مورد وبلاگی که معرفی شد، از اونجا که ما این وبلاگ ها رو نمی شناسیم، نمی توانیم تایید کنیم.
با تشکر.
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
حق با شماست آقا حامد عزیز، کمی احساسی برخورد کردم.
چشم، چون در این زمینه تجربه داشتم، نظر شخصیم رو عرض میکنم.
ببینید خانم سارا سادات عزیز، جملاتی که عرض میکنم تجربیاتی هستند که بصورت روزانه، برای بیش از شش سال لمس کرده ام، تصور میکنم شوهر شما نیز این در چنین شرایطی قرار گرفته باشند. در انتها توصیه هایی رو عرض میکنم که امیدوارم بتونند در حل مشکل شما مفید باشند.
شوهر شما بعنوان یک فرد بی دین در جامعه ای که اکثریت دین دار هستند، حالتی تدافعی گرفته اند و تا حد زیادی احساس میکنند توسط اکثریت مطرود محسوب میشند. به احتمال قوی مسئله بی اعتقاد بودن رو علنی نکرده اند اما ته دلشون همیشه این رو به یاد دارند "آیا این بابا که دوست منه، اگه بفهمه من معتقد نیستم حاضر میشه خونم رو بریزه یا همسرم رو به دستور دین ازم بگیره؟! تکلیف بچه هام چی میشن؟ آیا اموالم رو دولت تصاحب میکنه؟". خلاصه هزار و یک فکر ممکنه در ذهن ایشون در جریان باشه.
زندگی کردن برای مدتی با این افکار ممکنه سخت نباشه، اما به واسطه تصور مطرود بودنشون، ایشون حالتی تهاجمی به خود میگیرند و تا جای ممکن سعی دارند شما رو با دیدگاه خودشون هماهنگ کنند، تا به عبارتی احساس کنند تایید شدند، یا در این اکثریت مخالف، یکه تاز و تنها نیستند. رفتار ایشون کاملاً طبیعیه. فرزند سرکشی را فرض کنید که به دلیل درک نشدن به هر دری میکوبه تا سایرین رو مجبور کنه او را بپذیرند و حقوقش را به رسمیت بشناسند. شاید با حرفهاشون شما رو آزار بدهند، اما ته دلشون منظوری ندارند... فقط دلخورند که شما بعنوان شریک زندگی به او پشت کردید.
راه حل: به نظر من در این دوران ایشون به بیشترین حمایت از طرف شما نیاز دارند. بگذارید حرفهاشون رو بزنند، ابداً جبهه نگیرید و علیه دیدگاهش حساسیت نشون ندید، این کار ایشون رو بیشتر حساس میکنه و وضعیت رو بدتر میکنه. لزومی نداره دیدگاه ایشون رو تایید و از ایشون پیروی کنید ولی رد هم نکنید. چنین عملی این احساس رو بهشون میده که نیاز به عوض شدن دارند و برای هیچ مردی کنار اومدن با این مسئله راحت نیست. بگذارید خودش به حقیقت برسه، خودش تلاش کنه و دیدگاهش رو حلاجی کنه.
اگه فرزندی حالتی یاغی داشت، بدترین کار جبهه گرفتن و تنبیه اوست... باید با چنین افرادی با محبت و توجه بیشتر رفتار کرد تا درک کنند که تصور مطرود بودنشون چیزی جز افکاری بی پایه و اساس نیست.
چند سال اخیر رو هر چی درآمد داشتم رو در رده بندی "دفاع از فرزند و همسر آینده ام" قرار داده ام، چون فکر اینکه کسی به اونها بابت اعتفادم آسیب بزنه قابل تحمل نبود. تصوری که الآن بیشتر بابتش خندم میگیره چرا که هراسی بیمورد بیش نیست. شاید شوهر شما هم در این برزخ زندگی میکنند. من این شانس رو نداشتم که فرد مورد علاقه ام با من همکاری لازم رو داشته باشه و اکثر اوقات کارمون به بحث بیهوده کشیده میشد... امیدوارم کار شما به اونجا و جدایی نکشه. توصیه آقا سید عزیز معقول و بجاست.
موفق باشید.
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
با احترام به اقاي حامد.اما به نظر من ايشون پي پيداكردن راه حلي براي.برگردوندن همسرشون هستند و به نظرم سرزدن به اين وبلاگ و صحبت كردن با صاحب وبلاگ كه كارشناس مذهبي هست بيشتر ميتونه كمكشون كنه تا حرفهاي ارامشبخش روانشناسانه و وتو اينجا ارجاع ايشون به يه كارشناس مذهبي صحيح تره
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سلام
ممنونم از راهنماییتان و سعی میکنم که به سوالهایی که پرسیدین جواب کاملی بدم
از من پرسیده بودید که رفتارش چه تغییری کرده باید بگم که تغییری نکرده و کلا مرد خوب و نجیبی هست و من رو هم دوست داره .
در مورد کارشناس مذهبی که گفتین میدونید شوهرم مرد خیلی منطقی و اهل استدلال هست و بدیش و چیزی که من رو میترسونه این هست که اون سر لجبازی و کینه و ...بی دین نشده بلکه با تحقیق و کتاب خوندن دچار این مسئله شده و خودش بیشتر پیگیر بود که مسائلی که باهاش رو به رو میشه رو بره از کارشناس بپرسه حتی یه بار با هم رفتیم پیش روحانی دانشگاه اما خوب اون روحانی نتونست جوابی بده یعنی جواب قانع کننده ای برا سوالاش نداشت یعنی همش یه چیزایی رو تکرار میکرد. بعدش هم همش تو سایت های مذهبی و یا تو چت با کارشناسها ی مذهبی چت میکرد و میخواست به جوابی برسه اما نشد.
من خودم اطلاعاتم تو این زمینه در حد معمولی هست و مطالعات به خصوصی در این موارد نداشتم.من بهش میگم از نظر من دین مثه یه گل یا درخت هست که نباید زیاد بهش نزدیک شد یعنی زیباییش این هست که با فاصله بهش نگاه کرد اما اون میگه تو ترسو هستی و میترسی با چیزایی رو به رو بشی که تو هم سرد بشی میگه تو همش به چیزای قشنگی که تو دین هست چسبیدی و نمیخوای نقطه ضعفهاش رو قبول کنی و بعدش میگه تو همه مکتب ها و ...میشه چیزای قشنگ و خوب پیدا کرد و میکه حتی هیتلر هم بعضی صحبتهای قشنگ داره
من زندگیم خیلی بد شده اخه شوهرم کلا یه ادم دیگه شده برام سخت هست که تو زندگی باشم که شریکم به مسائل مهم زندگی اعتقادی نداره و بدتر از اون این هست که میخواد من رو مثه خودش کنه .اگه حتی میومد و اعتقاداتش رو برا خودش نگه میداشت و سعی میکرد در موردش بحثی نشه خوب شاید بیشتر میشد تحمل کرد اما اون میاد به همه چیز گیر میده و همش میخواد بحث کنه تماما سوالایی میپرسه که کارشناسا هم نتونستن قانعش کنن خسته شدم و میترسم .از من میخواد که کتابهایی که خونده رو بخونم اما من میترسم و نمیخوام این کارو کنم ...
من و شوهرم هیچ مشکل دیگه ای غیر از این موضوع نداریم و تو این موضوع هم شوهرم همش میاد و بحث میکنه و میخواد به گفته خودش دست من رو بگیره و حقیقت رو نشونم بده.به خدا نمیخوام وارد این مسایل شم میخوام زندگیم همونطوری که گذشته بود باشه اونجوری بهتر و اروم تر بود
من نمیتونم به کسی از خانواده این موضوعو بگم چون شوهرم ازم قول گرفته که این موضوع مثه راز فقط بین خودمون دو تا باشه چون نمیخواد خانواده ها نکران شن .به قول خودش عقاید هیچ کس دیگه ای براش مهم نیست و با بقیه هم هرگز وارد بحث نمیشه و فقط میگه نمیخوام تو و در اینده بچم تو خرافات باشین اون میخواد منو تغییر بده.
ببخشید که یه کم طولانی شد.باید چیکار کنم
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
دقیقاً من هم همین مشکل رو داشتم، با این تفاوت که در حالت من، از سر جهل بی دین شدم و به مرور با مطالعه و بررسی استدلالهای دو طرف، مطالعات قرآن، کتابهای اسلامی، مسیحی، و تعدادی از کتابهای فلسفه دانهای بی دین نتیجه گرفتم که موضع بی دین بودن "می تونه" خیلی اخلاقی تر و بهتر باشه (قصد گستاخی ندارم). مثل شوهر شما برای به چالش کشیدن دیدگاهم سعی کردم در سایت های دینی (اسلامی و حتی مسیحی) سوالاتی رو بپرسم و راهنمایی بشم، اما باز انتقادها و استدلالهایی برای جوابهایی که دریافت میکردم رو داشتم :-(.
اتفاقاً من هم (افسوس) از کسی که قرار بود با ایشون ازدواج کنم میخواستم دیدگاه مذهبی رو به فرزندهای آیندمون منتقل نکنه، هر وقت 18 سالش شد خودش تصمیم بگیره و از این قبیل حرف و حدیثها.
من فکر میکنم که شوهر شما در حال حاضر بیشتر بخاطر ابراز نگرانی شما سعی در پافشاری در عوض کردن نظر شما دارند. کافیه به ایشون بگید هر طوری که هست دوستش خواهید داشت، خواه دین دار یا بی دین، به مرور انگیزه اش رو برای تغییر دادن شما از دست میده. سعی کنید استدلالهاش رو گوش بدید اما قلباً نپذیرید. باور کنید به همین راحتی.
ببخشید، متاسفانه راه دیگه ای به عقل ناقصم نمیرسه، امیدوارم دوستان و کارشناسان عزیز هم به شما پیشنهاد بدهند بلکه من هم از این تاپیک خوب نتیجه ای مثبت بگیرم.
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
نميدونم چرا من اينقد گير دادم ببخشيدا:))اما خب چون من تقريبا اشنايي دوري با نويسنده اين سايت و بيشتر دوستاشون دارم ميدونم كه در زمينه مناظره اديان خيلي قوي هستن.واسه همين دوست دارم اين راهم امتحان كنيد.خدارو چه ديديد شايد فرجي شد;)
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
دقیقا چی شده؟ دیگه خدا رو قبول ندارن یا فقط دین رو بی اهمیت می دونن؟ نوشتین گفتن نمی خوان شما و بچه اتون خرافی بشین. این خرافه ای که شوهرتون گفتن دقیقا منظورشون چیه؟ اگه فقط دین براشون بی اهمیت شده به نظر من مشکلی نیست. همه ی ادیان گفتن خدا یکیه و همین بسه واسشون.
اگه خدا رو قبول ندارن نمی دونم شاید شما اینو دوست نداشته باشین واسشون.
در مورد اینکه باهاتون بحث می کنن. حدس می زنم یه علتش هم این باشه که هنوز تصمیم قطعی نگرفتن و نظر نهایی رو ندارن در مورد این اعتقادات و شما هم نزدیکترین شخص بهشون هستین و دارن یه جورایی بلند بلند فکر می کنن.
دنیا دو روزه. خیلی خودتونو ناراحت نکنین.
البته اینا نظرات من بود و منم کارشناس هیچی نیستم.
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
اول یک سوال شما و همسرتون چند سال دارید و چند سال هست که با هم ازدواج کردید؟
سارا جان بله متاسفانه بر خلاف اونچه که به در نظر اول به نظر میاد چنین زندگی ای بسیار سخته. خیلی سخته که سرتو بذاری پیش کسی که اونچه که در سرش وجود داره کاملا باهات متفاوت باشه. از کارهای کوچک گرفته تا جهان بینی و ... حقیقتش دین ما هم طوری نیست که بگی بله با احترام متقابل به اعتقاد هم میشه با هم زندگی کرد. نه نمیشه چون دینمون تو تمام زمینه ها حتی در تمام زمینه های ارتباطی با همسرمون هم حکم داره.
ولی یک خبر خوش هم می خواهم بهت بدم. اینکه بعضی آقایون تو سن خاصی در اعتقاداتشون دچار تردید میشن. اما اکثرشون بعد از مدتی دوباره بر می گردن سر همون اعتقادات اولیه (حتما شنیدی می گن هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش). یه مساله ای رو در گوشی بهت بگم. اگر مادر همسرت انسان با اعتقاد و پاکی بوده و از شیرش به همسرت داده تقریبا می تونی مطمئن باشی همسرت بر می گرده.
اما شما چه کار می تونی بکنی. اگر فکر می کنی علمش رو داری پس سعی کن مثل یک دوست به همسرت کمک کنی. اما اگر علمش رو نداری سعی کن اول خودت رو حفظ کنی. دیدی تو هواپیما می گن اگر بچه ای کنارتون هست اگر اتفاقی افتاد اول اکسیژن خودتون رو بزنید بعد برید سراغ بچتون.
شما در کنارش صبور باید باشی و فعلا به بچه دار شن فکر نکن. سعی کن عمل به اعتقاداتت رو عمقی کنی. با توجه نماز بخونی و .... تا همسرت تجلی دینداریو تو وجود تو ببینه. در کنارش برای همسرت دعا کن و سعی کن با او بحث نکنی. به او بگو بگذار هر کس اعتقادات خودش را داشته باشد و اگر خیری در اعتقادات هر یک از ما وجود دارد بگذار به خودش برسد.
بعد هم همسر شما تازه نظراتت عوض شده و اگر الان این اخلاقیات رو داره حاصل یک عمر زندگی با اعتقادات قبلیشه. پس مدت زمان زیادی باید صبر کنی تا تاثیر عوض شدن اعتقادات روی اخلاقیات رو ببینی.
موفق باشی.
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سلام خانم سارا سادات
ببینید من خودم قبلا از اعتقادات لائیک شرع کردم به تحقیق با توجه به رشته های که خونده بودم سوالات زیادی برام پیش میومد
چه از لحاظ فیزیک و چه از لحاظ پزشکی و ....
من با خودم درگیر بودم که این وسط چی کار میکنم خلاصه مدت زمان زیادی و صرف تحقیق کردم عربی رو یاد گرفتم و در خارج از ایران هم تحقیق می کردم و ماتریالیست رو درس می دادم
خب بعد از تحقیقات زیاد الان شیعه هستم که با کمک بعضی اساتدیدم پرفسور علیجانی در دانشگاه و.... به این جا رسیدم
اما بسیاری از افراد رو هم دیدم که حتی سواد عربی ندارن و درک نکردن منظور چی بوده اما به راحتی نظر میدن
و دیگران رو هم به جهلشون دعوت میکنن
اینکه نگران باشین درسته اما راهش بردن شوهرتون به کارشناس های زیده هست
و در مورد نظر یکی از دوستان که بعضی افراد و مثال زدن که بی دین هستن
میگم بیشتر تحقیق کنه چون اونا اصلا بی دین نیستن
و در مورد اون نظر سنجی هم همین مطلب و میگم
صرف ندوستن دلیل بر درست بودن نیست
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سلام
تشکر بابت راهنمایی ها
من 28 و شوهرم 32 ساله هستیم و 4 سال هست که ازدواج کردیم .
همسرم دین رو کلا قبول نداره اما در مورد وجود خدا شک داره.در مورد اینکه چه چیزی براش خرافه هست هم تقریبا خیلی دستورات دین رو خرافه میدونه مثه روزه و شب قدر و اینکه قران بخونیم ثواب داره و .... اخه چه جوری که میگین دستورات دین مهم نیست و فقط خدا مهمه خوب اینکه ما الان حجاب داریم و یا شراب حرامه و محرم و نامحرم و...به خاطر دینمون هست دیگه
من فکر میکنم که متوجه عمق مشکل من نشدید.من چه جوری میتونم به اعتقاداتم پایبند باشم وقتی شوهرم میخواد من تغییر کنم؟؟بذارین مثال بزنم شاید روشنتر بشه .چند وقت پیش گفت که دیگه نمیخوام قران تو اتاق باشه بهش گفتم که اما من گهگاهی میخونم و اصلا حضورش ارومم میکنه .یهو از جا بلند شد رفت قران رو اورد و گذاشت جلوم و یه سری ایه اورد و گفت اینکه تو قران نوشته که زن که نافرمانی کرد رو میشه زد این ارومت میکنه که مجوز کتک زدن زن تو این کتاب هست و یه سری ایه های دیگه اورد و نشون داد و نقد کرد که من هیچ جوابی نداشتم و اخرش کنترلم رو از دست دادم و گریه کردم بعدش منو بغل کرده میکه که من نمیخوام که تو رو ناراحت کنم ولی میخوام تو روشن شی و دست از توجیه کردن مسایل برداری.
چشم اون وبلاگی که گفتین رو بهش معرفی میکنم
جرجیس شما کارشناس مذهبی هستین؟یعنی واقعا برا همه سوالهای دینی جواب قانع کننده هست ؟
نمیدونم باید چه کار کنم؟؟ازم میخواد که کتابهایی که خونده رو بخونم و با هم بحث کنیم اما من میترسم که باعث شه که منم ایمانم رو از دست بدم.دوست ندارم که این مطالب رو بخونم.دوست دارم مثه گذشته دین رو همونجوری قبول داشته باشم ولی اون میخواد منو وارد این مطالب کنه
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
نقل قول:
جرجیس شما کارشناس مذهبی هستین؟یعنی واقعا برا همه سوالهای دینی جواب قانع کننده هست ؟
خانوم sara sadat
من این جا نمی تونم به شما کمک کنم باید برین جایی که کارشناس حضور داشته باشه
اما این جملتون
یعنی واقعا برا همه سوالهای دینی جواب قانع کننده هست ؟
من هیچ اجباری در پذیرش دین نداشتم اما همه رو تحقیق کردم از بسیاری لحاظ این جمله ای شما یعنی تا الان خودتونم دین و اصلا نشناختین و اون فراتر از تصورتون هست
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : مَن عَرَفَ دينَهُ مِن كتابِ اللّهِ عزّوجلّ زالَتِ الجِبالُ قبلَ أن يَزُولَ ، ومَندَخَلَ فيأمرٍ بِجَهلٍخَرَجَ منهُ بِجَهلٍ
امام صادق عليه السلام : كسى كه دينش را از طريق كتاب خداوند عز و جل بشناسد، اگر كوهها از جاى خود بجنبند، او در دين خود متزلزل نشود و كسى كه ندانسته عقيدهاى را بپذيرد ندانسته هم از آن خارج شود .
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
باهاش بحث کنید، چه اشکالی داره؟ شما هم به عنوان یک انسان حق دارید از باور و اعتقاداتتون دفاع کنید.
بهش بگید دین صرفا یک سری مسائل اعتقادی نیست، بیان کننده ی یک سری چارچوبها و مشخص کننده ی بایدها و نباید هاست،
بهش بگید بر اساس همین دین من اجازه دارم با تو زیر یک سقف زندگی کنم و در کنار تو آرامش داشته باشم و به تو عشق بدم ، اگر بخوای این چارچوب رو در هم بشکنی چی داری که جایگزینش کنی؟
اگر من بی اعتقاد بشم بر چه اساسی من باید با اطمینان قلبی خودم رو همسر تو بدونم؟
دین برای من قانون زندگیه، من چطور میتونم به این قانون بی احترامی کنم؟
بهش بگید درست مثل اینه که من تو رو مجبور کنم از چراغ قرمز رد بشی و به قانونی که به تو اجازه ی رانندگی داده بی احترامی کنی.آیا تو هم اینو می پذیری؟
در ضمن این دینی که بهش باور دارم چه ضرری به تو میرسونه که من باید ازش دست بکشم؟
غیر از اینه که به من توصیه کرده حرمت شوهرم رو حفظ کنم و عاشقانه دوستش داشته باشم؟
ببینید با کسانی که بی دین هستند نباید با شواهد و استدلالات دینی بحث کرد، باید با استفاده از صحبت هایی از جنس خودشون بحث کرد.
ازش بخواین که چارچوب های فکری و ذهنی خودش رو دقیقا برای شما توضیح بده،
شما اونو به چالش بکشید، البته خیلی آرام و نرم و با محبت، نه به صرف آغاز یک مبارزه، و نه البته با حالت مسخره به طوریکه فکر کنه میخواین دستش بندازین.
سوال و جوابهاتون هم اگر قوانین تالار اجازه میده اینجا مطرح کنید تا دوستان در ادامه به شما کمک کنند.
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سلام
درك ميكنم كه شرايط سختي قرار گرفتيد اميدوارم خداوند خودش بهترين راه را پيش پاتون بگذاره
من پيشنهاد ميكنم خودتون با يه كارشناس مذهبي خبره صحبت كنيد و ببينيد اصلا تو اون كتابها چي بوده
من نظرم اينه كه فعلا از كارهاي مذهبي كه ميتونه حساسيت برانگيز باشه دوري كنيد مثلا نماز بخونيد اما وقتي شوهرتون نيست و يا انجا نيست
به نظرم نبايد وارد بحث با شوهرتون بشيد چون شما توانايي جواب دادن نداريد و ديگه اينكه معمولا بحث وقتي با تعصب همراه بشه يه نوع دلخوري و كودرت ايجاد ميكنه كه سم زندگي مشترك هست
سعي كنيد باهاش همدردي كنيد و بگيد ميفهميد كه اون تحقيق كرده و فهميده كه دين خرافه هست بهش بگيد شما هم تحقيق خواهيد كرد و راجع به چيزهايي كه اون ميگه فكر ميكنيد اما دلتون نميخواهد خونه جلسه مناظره و مباحثه باشه... من تصورم اينه كه ايشون چون مسيري را برخلاف راه سي سال قبلش پي گرفته يه وحشت دروني داشته باشه و چون گفتيد با هيچ كس ديگه اي هم جز شما در اين مورد حرف نزده ميخواهد شما را همراه خودش كنه كه از بار احساس گناه يا اشتباهش كم بشه
ميخوام يه نكته ديگه را هم بگم و اون اين كه نه تنها همسرتون بلكه شما هم در ازمايش سختي قرار گرفتيد. ببينيد بالانر از ادعاي خدايي كه نداريم فرعون ادعا ميكرد خدا هست ولي حضرت اسيه همسر فرعون به مقامي رسيد كه در قران براي تمام كساني كه ايمان اوردند مثال زده شده است. ايمان به خدا بخش عمده ايش قلبي و دروني است بنابراين اگه حتي در بدترين شرايط مجبور شديد اعمال ظاهري را ترك كنيد ايمانتون را ترك نكنيد
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
ممنون
جرجیس عزیز از شما میخوام که اگه به گفته خودتون اینجا نمیتونین بهم کمک کنین لطفا زخم زبون و کنایه هم به من نزنید :72: شما به من بگید که چند در صد از افراد این جامعه و اصلا همین تالار رفتن و تحقیقات مفصل در مورد دین کردن در حد خوندن کتابهای زیاد و بعدش بدون هیچ شک و شبهه الان مسلمان هستن؟؟خواهش میکنم منصف باشین.مگه نه اینکه اکثرا با همون اطلاعاتی که سینه به سینه و نسل به نسل منتقل میشه یا کتابهای مدرسه و برنامه تلویزیون هست.اینجا گناه من چی هست که دلم میخواد مثه مردم عادی باشم؟؟
اقای ارش بحث اشکالی نداره اما وقتی من حریفش نمیشم چه کنم .وقتی در مقابل سوالهاش جوابی ندارم و چند باری منو نشونده پای حرفهای کارشناس ها بعضی وقتها میبینم که ا ونها هم نمیتونن جواب بعضی سوالهاش رو بدن و فقط بحث پیچیده میشه و پیچیده میشه و منحرف میشه و به یه جاهای دیگه میرسه که حوصله ادم سر میره چه کنم و بدتر ادم گیج میشه.اقا ارش این چیزایی که گفتین رو همین الان میدونم که اگه بحثش بشه شوهرم چه جوابایی داره که بهش بده که بهتر میدونم چیزی ننویسم
اقای سید اون از خداش هست که من برم و تحقیق کنم و از من خواسته که یک سری کتاب رو بخونم اما از من میخواد که دو گانه باشه یعنی کتابهای موافق و مخالف با هم باشه اما من اصلا دلم نمیره که کتابهای مخالف ها رو بخونم از اون کتابها میترسم.اگه خوب بودن چرا تو هیچ کتاب فروشی نیستن و حتی سایتهای اونها ف ی ل ت ر هست
خواهش میکنم برای من و شوهرم و زندگیمون دعا کنید:72:
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سلام،
من با نظر های آقا سید و دلجو دلتنگ موافق هستم.
و به نظرم ایشون الآن خیلی فکرشون مشغول این مسائل هست و احتمالاً مایل هستند با همه بحث کنند و همه رو همراه خودشون کنند. با توجه به توضیحاتی که دادید، احساس می کنم شما از طریق بحث نمی توانید تاثیری روی ایشون بگذارید. و مشکل دیگر هم این هست که ما اگر می خواهیم از یک چیزی دفاع کنیم، باید مطمئن باشیم که قدرت دفاع ازش رو داریم. همسر شما خودش که در شک به سر می برد، حالا اگر مثلاً فلان آیه رو به شما نشان بدهد و شما نتوانی برایش توضیح بدهی که علت وجود این آیه یا حکم چی هست، بدتر ایشون این رو یک تایید برای حرف خودش می داند! و همیشه یک چیزی رو زیر سوال بردن خیلی راحت تر از اثبات کردنش هست!
من فکر می کنم شما از همسرتون بخواهید که به اعتقادات شما احترام بگذارد و با شما بحث نکند. شما هم فعلاً به او کاری نداشته باشید و بگذارید یک مدت راه خودش رو برود. البته می فهمم که این مسئله خیلی برای شما تلخ هست. ولی شاید بتوانید به این مسئله به عنوان یک امتحان الهی نگاه کنید (همانطور که دوستان هم گفتند). و از خدا بخواهید که هر دوی شما رو به راه راست هدایت کند.
من کارشناس نیستم و این نظر شخصی من هست.
موفق باشید.
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
مشکل خانم سارا گرامی الان نیست که چرا همسرشون بی دین شدند، مشکل ایشون اینه که چکار کنم همسرم در باور های من دخالت نکنه و سعی در تغییر اون نداشته باشه.
همسر ایشون نه تنها در شک نیست بلکه اعتقاد داره به حقیقت دست یافته و باید این حقیقت رو به خانمشون ارائه بدند.
من با چارچوب فکری این دوستان آشنا هستم، مباحثات زیادی داشتم، االبته بحث ما صرفا در مورد وجود خدا بود و به ادیان کاری نداشتیم، اما استدلالات و منطق ایشان رو خوب میشناسم.
با دلایل و مباحث مذهبی که اغلب کارشناسان مذهبی از آن استفاده می کنند نمیشود توجیهشان کرد، چون همیشه دلایلی برای نقض آن وجود دارد.
این خانم باید روشی را در پیش بگیرند که همسرشون مجاب بشه باید به عقاید و باور های خانمش احترام بذاره، پیشنهادی که من دادم مبنی بر همین اصل بود، نه راهی برای هدایت و ارشاد شوهرشون.
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
برای اطلاع بگم که ذره ای رو هم که از بی جرمی به جرم تبدیل می کنه دانشمندا تازگیا کشف کردن که این خودش می تونه توضیح تشکیل کل هستی باشه. چون مشکل شروعشه و بعد تکامل وجود داره. واسه همین خیلی هم دلتونو به بحث کردن خوش نکنین. همیشه تهش یه جایی می مونه که نمی شه راجع بهش جوابی داد.
به نظرم سارا می ترسه که طی این بحثا خودش هم به نظر شوهرش دچار بشه. شوهرش هم طی بحث با یکی دیگه به این نتایج رسیده. البته من هنوز هم نظرم اینه که شوهر سارا با تمام دلش به این چیزایی که می گه نرسیده. وگرنه یه هفته تا یه ماه ادم حالش عجیب می شه که یه عمر بوده اشتباه می کردم و سرم کلاه گنده رفته. ایشون به این مرحله نرسیده ظاهرا. حتی ممکنه بعد از یه مدت هم برگرده به عقاید قبلیش اما یه کمی ملایم تر.
سارا جان موضوع اینه که شمام با همه ی دلت محکم به دین و یا خدا اعتقاد نداری. می ترسی با این چیزا روبرو بشی. البته خیلی ها هم مثله شما هستن. تقریبا همه.
چیزی که به نظرم میاد اینه که راجع به چیزایی که مشخصه به نتیجه هم نمی رسه حرفامون فکر هم نکنیم! چون می شه بسی کار عبث. حیف نیست انرژیمونو بیخود هدر بدیم؟ حالا خدا هست یا نیست. ادما که هستن. اگه جون دارین بذارین واسه کمک به ادمایی که هستن. یا حتی حیوونا یا طبیعت. چرا خوبی های جلوی چشممونو ول کنیم بریم توی مجاز دنبالشون بگردیم؟
شوهرتون بازم می گم به نظر من داره بلند بلند فکر می کنه. بعید می دونم به اون مرحله ی یقین رسیده باشه. از سر عادت هم که شده باشه خیلی هامون اخرش برمی گردیم به اعتقادات قبلیمون. درست و غلطشو هم نمی دونم. اما خیلی هامون اینطوری هستیم.
خودتونو ناراحت نکنین.
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
خانم مینوش گرامی چون جهت اطلاع گفتید باید اصلاح کنم که این ذره( هیگز) هنوز کشف نشده، بلکه با توجه به برخی شواهد تا بیش از 99 به وجودش اطمینان پیدا کردند و هنوز یک صدمی از درصد احتمال خطا وجود داره، بنابراین دانشمندان هنوز اعلام نکردند کشف شده،
اما دلایل وجود خدا بسیار بیشتر از این حرفاست، حتی اگر این ذره کشف بشه، نحوه ی آغاز جهان هنوز در ابهام هست.
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
درود بر دوستان عزیز
بانو سارا سادات گرامی منم فکر کنم صحبت های جناب حامد و سید عزیز درست باشه.من خودم بشخصه چنین حسی رو داشتم بسیار شدید البته در مورد مسائل سیاسی نه در مورد مسائل دینی و این مربوط به دوران مجردی بود.احتمالا اگر اون تحول سیاسی بعد دوران تاهل زمان حال اتفاق میوفتاد مطمئنا منم همینجور مثل شوهرتون رفتار میکردم فکر کنم رفتارش عادیه یعنی یکچیزی رو فهمیده متوجه شده و دوست داره یکی باشه تاییدش کنه بخصوص که توی این ضمینه توی جامعه یکمقدار دیدگاه ها بستست.ولی چون شوهر شما با دید باز و مطالعه این موضوع رو قبول کرده با خیلی دیگه از افراد توی این موارد فرق میکنه.
1. باهاش به هیچ عنوان بحثی نکن اصلا چون اطلاعاتتون خوب و کامل نیست و اطلاعات ایشون بروزه بهتره کسی باشه همسطح ایشون.
2. تا میتونین بهش اجازه ندین توی این ضمینه ها توی خونه بحث کنه گرچه دنبال جایی میگرده که بخواد این مطالب رو بیان کنه و بحث کنه(دقیقا مثل خودم) ولی بهتره با همسطح خودش باشه.سعی کن بحث رو منحرف کنی و با احترام بهش بگی دوس داری به اعتقادات و باورت احترام بزاره همونجور که شما بهش احترام میزارین.
3.با اجازه حامد عزیز. شاید نزدیک به 3سال هستش من توی اتاقای مذهبی دینی و سیاسی توی مسنجرهای مختلف بودم.و افرادی مثل شوهر شا رو خوبی میشناسم.کسی که میاد و یه آیه قرآنی نشون میده و از اینجور چیزا میگه یعنی اول راهه همون فرآندی که دوستان گفتن هرکسی یه روزی به اینجا میرسه.
و کاری که بهتره کنین یه سایت تخصصی هستش در این زمینه 2 تن از اساتید واقعا برجسته و درجه یک شاید نزدیک به 2سالی هست میشناسمشون و با افرادی چون شوهر شا هم بحث های بسیار زیاد و اصولی انجام دادن.آدرسشون رو با اجازه دوستان میزنم
مرکز ملی پاسخگویی به سئوالت دینی http://pasokhgoo.ir/
استاد بهروز و استاد وطن پرست با این اسم هم میشناسنشون: استاد پژوهشگر ایشون رییس این مرکز بودن
خواهشا فقط تاکید کنین با این اساتید کار دارین.دفترشون هم توی قم هستش زیر نظر مستقیم حوزه علمیه و یه مرکز دولتی.جناب پژوهشگری که میگم اغراق نباشه در حد مرجع تقلید هستن بسیار فردی آرام و متین و بادانشی هستن اینم شماره ای واسه کسب اطلاعات و پرسش دینی http://www.09640.ir/ اگه بتونین برین قم که واقعا محشره :72:
شاد و سربلند و پیروز باشی در پناه ایزد منان:72::43:
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سلام و با تشکردوباره
ببینین شوهر من اصلا در مورد دین در شک نیست و اون چیزی که تو شک هست وجود خدا است که در این مورد(خدا) اصلا و هیچ وقت هم با من بحث نمیکنه و فقط بحث روی دین هست.
مینوش جان اون حالاتی که میگین رو چندین ماه پیش داشت(قبل عید نوروز) همش انگار یه گمشده داره تو اینترنت و همه جا سرک میکشید و خیلی کم با من حرف میزد و خیلی تو خودش بود و کتاب میخوند.اما اینکه با من بحث میکنه به حدود سه ماه پیش یا شاید یه کم بیشتر میرسه.کاش شوهرم اول راه بود که بهش امید داشتم که برگرده .اما میگم که اون بحثهای زیادی رو ماه ها پیش با کارشناسها و تو سایت های مذهبی کرده(بعد از خوندن کتابها) اما...
مینوش جان گناه من چی هست که اینجوری شدم اگه شما هم یکی بالای سرتون بود و یه عالمه شک و شبهه براتون میاورد باور کنین دیگه نمیتونستین مثه قبل باشین و من میترسم که بیشتر بشه.فکر میکنین من پارسال اینطوری بودم به خدا خیلی ایمانم به دینمون قوی بود خیلی خیلی بیشتر...اما از اینکه همینقدرم از من گرفته بشه میترسم
اون نمیخواد که با من به نتیجه ای در مورد دین برسه اون قصدش این هست که من رو عوض کنه و اصلا با هیچ کس دیگه ای غیر از من دیگه بحث نمیکنه و میگه بقیه و عقایدشون برام مهم نیست فقط زنم و در اینده بچه هام.
سایت پاسخگو و کارشناسایی رو که داره رو من میدونم که شوهرم با همین ها ماه ها پیش چت میکرد اما اینکه این دو نفری که گفتین هم بودن رو راستش نمیدونم
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سلام سارا سادات:72:
ترس شما از مطالعه بیشتر و جبهه ای که در مقابل همسرتون میگیرین ایشون رو بیشتر مطمئن میکنه که راهی که رفته صحیح هست؟
چرا اینقدر ترس؟ مگه شما به اعتقاداتتون ایمان ندارید؟ خب الان یه فرصتی واستون پیش اومده که اعتقاداتتون رو محک بزنید. حقیقت واستون مهم تره یا حفظ اون چیزی که دارین و فقط بهتون ارث رسیده و خودتون هم نگران درستیش هستید؟
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
ساراجان اخه تو براش عزیزی. تو براش مهمی گلم. واسه همین همیشه می خواد بهت بهترینا رو بده. الانم داره سعی می کنه که اون چیزی رو که به نظر خودش درسته بهت بده.
الان مطمنه که خدا وجود نداره یا داره قانعت می کنه که این چیزایی که شنیدیم و بهمون گفتن اونطوری که می گن ممکنه نباشه؟
عزیزم زیر سوالت نبردم. اصلا تقصیری نداری گلم. اونم تقصیری نداره. ذهن انسان جستجوگره.
نمی دونم. شاید بد نباشه سعی کنی مطالب مختلفی رو که شوهرت می گه بخونی. هم اطلاعاتت بیشتر می شه هم ممکنه یه مطالبی ببینی توی مطالعه ات که بعدا برات مفید باشه. معمولا بیشتر دونستن خوبه.
در مورد بحث در مورد وجود خدا به نظر من هیچوقت نمی شه کاملا بحث رو به سمت وجودش تمام کرد یا به سمت عدم وجودش. تا میای یه طرفو بچسبی می بینی یه تعداد سوال بی جواب مونده. واسه همینم نوشتم که چیزی که بی پاسخه دلیلی نداره براش وقت و عمر و انرژی بذاری. بهتره به عینیت نگاه کنی نه به مجاز. وقتی می تونی به حیوونا به ادما خوبی کنی چرا انرژیتو و اعصابتو بذاری سر این بحثا. برو دنبال خود خوبی.
دنیا دو روزه گلم. به خودت سخت نگیر.
اگه شوهرت هم خیلی مختو می خوره صبح تا شب بیا دو ساعت در روزو بذار مثلا از فلان ساعت تا فلان ساعت هرروز که با هم مطالبی که می خوادو بخونین و سرش بحث کنین بقیه ی روز رو هم به زندگی مشترک خودتون بپردازین.
حتی اگه اول راه هم نباشه و مطمن بگه خدا نیست بعد از یه مدت احساساتش تلطیف پیدا می کنه و به این نتیجه می رسه که نمی تونه با این اطمینان از چیزی که هیچکسی نمی دونه صحبت کنه.
خیلی از ادما هم اخرش برمی گردن همونجایی که از اول بودن. درست و غلطشو نمی دونم. می گن هر کی برمی گرده به اصلش به همونی که از اول بوده. البته نه همیشه ولی معمولا اینطوریه.
لازم نیست بترسی. زندگی همینه. توی داری زندگی می کنی. یه بخشی از زندگی هم همینه. بپرسی بخونی بیشتر بدونی و بیشتر. احساسات مختلفو تجربه کنی.
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
پیشنهاد آقای سید1387 تنها راه ممکن برای کاهش انگیزه شوهر شما در تحمیل دیدگاهشون به شماست. بعد از این اگر با سیاست رفتار کنید، حتماً تغییری که شما میخواهید را میکنند.
صحبتهای آقای حامد هم همینطور، به جز یک قسمت. ابداً و تحت هیچ شرایطی از شوهرتون نخواهید به دیدگاه شما "احترام" بگذاره (الان عرض میکنم چرا)، یا نشان ندهید که او جای شما را تنگ کرده و از حرفهاش کلافه شدید. اگه از ایشون بخواید به اعتقاد شما احترام بگذاره، بزرگترین بهانه رو بهشون میدید که بحث رو به مرحله فراتری ببره. همه به خوبی میدونیم حکم مرتد در اسلام چیه.
از نظر اکثریت علما، مرتد انسانی نجسه و بر اساس "شریعت" (و نه قرآن)، در اکثریت کشورهای اسلامی حکم او اعدام (یا سر بریدن) است - حداقل در ایران این قانون پابرجاست.
این عملاً نقض قانون "با من همانگونه رفتار کن که خواهی با تو رفتار کنم" هست، و اعتراض ایشون برای "احترام بگذار" در این یک مورد کاملاً به جا و منطقی است، هرچند خالی کردن اشکالات وارده با اسلام روی شما، ابداً بجا نیست.
دومین موردی که مشکل شما رو بدتر میکنه پیشنهاد دادن به شوهرتون برای رجوع به یک فرد مذهبیه. این کار بیشتر ایشون رو مصمم میکنه تا روی موضعش پافشاری کنه. فقط و فقط باید خودش این تصمیم رو بگیره که آیا میخواهند با یک فرد مذهبی بالارتبه صحبتی بکنند یا نه، در غیر اینصورت آب از آب تکان نخواهد خورد. این خط - این هم نشون x. :-)
بی دین بودن آنهم در مملکتی اسلامی یک خودکشی اجتماعیه. اگه شوهرتون رو دوست دارید از در سیاست وارد بشید. شما به امور دینی خودتون برسید، همونطور که آقا سید فرمودند اما طوری که ایشون رو "تحریک!" نکنه. فردیت خودتون رو حفظ کنید و در عین حال وضعیت "من خودیم نه دشمن!" رو به ایشون ثابت کنید تا دست از اصرارشون بردارند.
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سلام و بسیار ممنونم از پاسخ هاتون
دوستان اینجا یه سوءتفاهم پیش اومده ببینید شوهر من فقط نسبت به دین کلا بی اعتقاد شده و در این مورد شکی نداره و در همین مورد هم هست که با من بحث میکنه ولی در مورد خدا خودش شک داره ولی بی اعتقاد نشده و هیچوقت هیچوقت هم با من وارد بحث در این مورد نمیشه .مشکل اینجا خدا نیست و مشکل این هست که بی دین هست و میخواد که من بی دین بشم و نه بی خدا
گفتم اون بی منطق و لجباز نیست واتفاقا مشتاق بود که کسی جواب سوالاش رو یده و همون اویل اومد و با روحانی دانشگاه حضوری با خودم رفتیم وصحبت کرد و با کارشناسای مذهبی زیادی وارد بحث شد که حتی تو بعضی چیزا بعد از خوندن نظرات تا حدودی میگفت میشه پذیرفت اما در موارد بسیاری اصلا نتونست قبول کنه و اصلا گفتم بحث بی نتیجه می موند چون من در جریان چند تا از بحثهاشون بودم که اخر سر و در انتها میگفتن که در این مورد خدا اینگونه گفته که یه امتحان الهی باشه و خدا درصد پذیرش مردم رو ببینه و اینجا ایمان واقعی مشخص میشه و اینطوری تموم میشد
مرسی صبا جان .راستشو بگم خیلی میترسم که این کتابا رو بخونم .حرفات درست هست .میدونی من تا الان در جریان چند تا از بحثهای مذهبیشون بودم که نتونستم قانع شم میترسم که دامنه این زیاد شه.
Serok عزیز شوهرم الان از من میخواد که کتابهایی که گفته رو مطالعه کنم و من مدتها از زیرش دررفتم و اون الان خودش بحث میکشونه وسط .باور کنین من نمیخوام زندگیم خراب بشه و همون نمازم هم من وقتی میخونم که نبینه .ماه رمضون امسال مصیبت بود چون همش بحث میشد.درخواست اصلی اش اینه که از من میخواد که کتابهایی که خونده رو بخونم .به نظرتون چه کنم؟یعنی درسته که این کتابها رو بخونم؟
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سلام سارا
موضوع بحثت برای من جالب بود ..یه چیزایی به ذهنم میرسن که شاید برای تو هم مفید باشه ..
منهم برادری دارم که دچار همین مشکل هست ..این برای خانواده مذهبی ما خیلی تعجب آوره اونهم خانواده ای که صدای نماز شبانه پدر خانواده یک شب هم قطع نشد .اون حتی به وجود خدا هم عقیده نداره .نماز و روزه که بخش خوبش هست کلا به قیامت و معاد هیچ عقیده ای نداره و نماز خوندن و حتی حجاب منو مسخره می کنه ..توی یه مقطعی در این عقایدش خیلی تند روی داشت .تنش به اصطلاح می خارید که با بقیه بحث کنه .چالش درست کنه بقیه رم به شک بندازه و محکوم کنه و یه جورایی می خواست به همه ثابت کنه که شمایین که دارین اشتباه می کنین و وقتتونو هدر میدین ..حتی اگه کسی کاری به کارش نداشت باز خودش دلش می خواست بحث درست کنه ..
مادرم خیلی حرص می خورد .خیلی غصه می خورد چون همیشه یکی نماز خوندنش رو مسخره می کرد و کفر می گفت ..مادرم همیشه می گفت خدا از خونه ما قهر کرده از کفر گویی های این ..
این بحث و تنش یه مدت خیلی اوج گرفته بود تا اینکه من مادرم رو بردم پیش مربی معارف دانشگاه قبلیمون که یه اشنایی هم با ما داشت ..اون از ما خواست که اصلا و ابدا باهاش وارد بحث نشیم و به ما یاد داد به همون شیوه تمسخر آمیز خودش از تله ای که اون سعی می کرد بقیه رو توش گیر بندازه خودمونو دور نگه داریم بدون اینکه اصلا اجازه بدیم سر بحث باز بشه ..ما هم دیگه حرفه ای شدیم .تا شروع می کرد ما با خنده کار خودمون رو می کردیم و فقط یه جمله می گفتیم که عیسی به دین خود و موسی به دین خود ...اصلا شنونده حرفهاش نبودیم و تا شروع می کرد یه بهانه ای برای در رفتن پیدا می کردیم ..هر بار هم می گفت دیدین؟؟؟کم میارین؟؟؟جوابی ندارین...
ولی ما باز به روش خودمون ادامه دادیم ..در عین حال هم روابطمون باهاش خیلی دوستانه و بی تنش بود ..بعد از یه مدت کم کم سوزنش آزاد شد و دیگه مثل سابق بحث و جدل نمی کرد چون به این نتیجه رسید که نرود میخ اهنی در سنگ ...
امسال بعد از چند سال تازه رسید به این حد که مادرم رو خودش ببره احیا و بیاره بدون اینکه مسخره کنه و غر بزنه ..این برای ما خیلی پیشرفت بزرگی بود :311: و منو می بینه به حجابم نخنده ...
ببخشید خیلی طولانی شد .اینا رو گفتم برای اینکه بدونی اینطور افراد خودشون به مرور زمان کمی ملایم می شن ولی شما فقط یه سیاست رو پیگیر باش تا خودتم اسیب نبینی ..از بحث باش اجتناب کن ..سعی نکن بهش فشار بیاری بیاد مشاوره مذهبی یا خانوادگی ...سعی نکن این مساله رو پررنگ کنی توی زندگیت ..سعی نکن خودت مطالعه تو هی بالا ببری که از عهده اش بر بیای ...سعی نکن بهش بی محبتی کنی ..اصلا این موضوع رو از توی محاوره هاتون حذف کن ..فقط بهش بفهمون که تو راست میگی شاید من اشتباه می کنم شاید من احمق باشم اما من این اشتباهمو دوست دارم و می خوام ادامه اش بدم ...
درست عین خیلی از زن و شوهر هایی که دو تا مذهب متفاوت دارن و خیلی هم با هم خوشبختن ..من نمونه نزدیکش رو دارم.
موفق باشی.
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سلام سارا
چند نکته به ذهن بنده میرسد ،
1- اول از همه و مهمترینشان بنظر من ، استمداد از خود خداوند است بوسیله توجه به صاحب دین و صاحب عصر وزمان هست ، فرصتی است برای شما که پیوندتون رو با امام متان مستحکمتر کنید ، با او درد ودل کنید از او بخواهید که ایمانتان را هرچه بیشتر کند ، در حال حاضر او تنها واسطه فیض خداوند است.
بیشتر در خونه خدا برید و با حجت خدا رابطه عمیق برقرار کنید.
2- همانطور که دوستمون هم اشاره کردند زن و شوهرهای مثال زدنی داشتیم ، شوهر پیامبر بوده مثل نوح (علی نبینا و اله و علیه السلام) همسر و فرزندشون مخالف خدا
و بلعکس فرعون ضد خدا و همسرشون آسیه که جز زنان برگزیده و برتر نزد خداوند می باشند.
اینها نمونه هائی است که قران مثال زده ، داستان زندگی اینها رو بخونید.
3- سعی در تغییر باورهای همسرتون نداشته باشید (فعلا) ، توجه و تاکیدتون روی همسن دوستی و محبتی باشه که به او دارید.
4- لیست کنابهائی رو که اصرار داره بخونید رو برام بفرستید (اگه تمایل ندارید در این تاپیک باشه به صورت پیام خصوصی ارسال کنید) ، نگرانی شما در خصوص کتب گمراه کننده کاملا بجاست ،کتاب مضر مثل سم می مونه ، افراد بی دین رو هم شیطان یاری میده ، شیطان و القائات شیطانی رو دست کم نگیرید او هم قوی است و هم غوی (اغوا کننده)
البته خداوند هم دست ما رو در مبارزه خالی نگذاسته ، راهش رفتن در خونه حجت خداست ، بهترین طریق مبارزه با شیطان امام زمانه.امام حی و حاضر که همواره به یاد ماست و رعایت حال ما رو می کنه ، فقط باید به خودمون یه کوچولو زحمت بدیم و بریم به طرفش
5- از همسرتون برای تحقیق بیشتر زمان بخواهید ، مثلا دوسال ، در این زمان هم شرط کنید که هیچکدامتان جلوی فعالیت مذهبی دیگری را نگیرد ، با ایدلوژی دیگری کاری نداشته باشد ، اگر بعنوان همسر تمایل داشت در برخی مراسمات دیگری شرکت کند (مثل مراسم عاشورا ، شب قدر و...) بنابراین شما دیگر نگران انجام عباداتتون نخواهید بود.
(در واقع گارد نگرفته اید ، نه تایید کرده اید او را نه رد ، فرض کرده اید که او درست می گوید فرصتی برای بررسی بیشتر خواسته اید.
6- با او در اصل تحقیق و بررسی همراهی کنید ، اسلام دین تحقیق هست ، کتاب اصول کافی ، اولین باب اون در خصوص عقل و دشمن اون که جهل هست روایات ومتعددی اورده ، این یعنی اهمیت این مساله.
7- ، ضمنا بیشتر روی اشتراکات مانور دهید ، شما می خواهید خوبی کنید او هم می خواهد خوبی کند ، لیستی از تمام کارهای خوبی که می توانید انجام دهید از کمک به دیگران ، عیادت مریض ، رفع گرفتاری سایرین ، کمک به همنوعان / زلزله زدگان و ....را به اتفاق هم انجام دهید.
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سارا جان هیچوقت معنی های قرانو خوندی؟
به نظر من نباید از دونستن بترسی. هیچ ایرادی نداره که شروع کنی به خوندن. تازه هر چی بخونی هم با عقلت تطبیق می دی بعد اگه نخواستی قبول نمی کنی.
راستی شوهرت تو رو مسخره نمی کنه. شوهرت تو رو دوست داره. الان داره سعی می کنه اون چیزی رو که خودش فکر می کنه درسته بهت بده.
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
جناب استارتر عزیز
من خودم هم بی دین هستم.به نظرم به شوهرتون فشار نیارید و در کنارش زندگی کنید
اگر دست از عقایدش برنداشت اشکالی نداره.فقط دنبال راهی باشید که بتونید با حفظ عقایدتون باهم کنار بیاین
مهم اینه که در کنار هم خوشبخت باشید و به خوبی زندگی کنید
مهم نیست که چه دین و عقیده ای دارید.
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سلام
f-z عزیز از وقتی که گذاذشتین بسیار ممنونم .ولی قبول بفرمایید که برادر با شوهر ادم خیلی فرق داره.و نکته دیگر اینکه شوهر من هرگز من رو مسخره نمیکنه.و حتی اگه گفتم باهام بحث میکنه شاید اینطور برداشت کردین که مثلا دعوا میکنه یا تمسخر اما اینطور نیست اون گهگاهی حتی دست من رو هم میگیره و باهام صحبت میکنه.مراعات من رو میکنه مثلا تو ماه رمضون اگه برا ظهر خونه بود و منم بودم میرفت ناهارش رو جایی میخورد که جلو من نباشه و اذیت نشم.نمیتونم با شیوه ای که گفتین که خنده و تمسخر باشه برخورد کنم اخه اون خیلی منطقی باهام حرف میزنه .فکر کنم کلا جو خونه شما و ما خیلی فرق داشت و در مورد جمله اخرتون که گفتین که بگم" شاید من اشتباه می کنم شاید من احمق باشم اما من این اشتباهمو دوست دارم و می خوام ادامه اش بدم"
.فکر میکنم اگه این رو بگم فکر میکنه که من میخوام باهاش لجبازی کنم و دوست ندازم اینطوری فکر کنه.در هر حال بازم از وقتی که برام گذاشتین ممنونم
ممنونم بی بی عزیز.در مورد لیست کتابها من فکر میکنم درست نباشه که نام این کتابها رو این جا ببرم به هر حال عده ای میان و شاید تبلیغ بشه.در پیام خصوصی برایتان میفرستم.ممنونم از راهنمایی هایتان
مینوش جان اره خونده بودم اما خیلی سریع و یعنی اصلا فکر روی چیزی نکرده بودم .اما از زمانی که شوهرم بی دین شده و قران رو دقیق خونده و در موردش پرس و جو کرده یه سری ایاتی رو برام میاره و مثلا میگه تو این رو قبول داری خوب راستش من بعضی چیزها رو نمیتونم جواب بدم مثه همون که تو پست های قبلیم گفتم که در مورد کتک زدن زن در قران بود که اگه نافرمانی کنه و به هر حال شاید چون خودم زن هستم برام سخت هست که اینو بپذیرم حالا هر قدر زنی بد و نافرمان باشه و....اینا یه کم باعث شده ایمانم کمتر شه و باور کن خودم خیلی ناراحت هستم و نمیخوام شوهرم این رو بفهمه و همین هست که میترسم که کتابهایی که شوهرم خواسته رو بخونم که شاید حجم این سوالا بیشتر بشه ...میدونی بعضی ها میگن که این مسایل برای این هست که خدا ایمان واقعی ادم ها رو امتحان کنه ولی من نتونستم و خیلی ناراحتم.
Gilber از شما هم ممنونم ولی من به همسرم فشاری نمیارم
اقای بی بی من متاسفانه هر کار کردم نتونستم پیام خصوصی بدم و در مورد کتابها همون کتابهای ممنوعه که نقد اسلام است به نظر شما اینها رو مطالعه کنم ؟
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سارا جان
من احساس می کنم بیشترین نگرانی شما از این است که احساس می کنید شاید همسرتان راه درست را می رود و شما از این می ترسید که شاید راهتان اشتباه است. و این تردید باعث نگرانی شما شده است.
می خواستم بگویم همونطور که دوستان اشاره کردند شاید اصلا این یک مقدمه باشد برای اینکه این بار دینتون رو به صورت عمقی بپذیرید. اما برای اینکار خواندن کتابهایی که تنها شک ها را می بینند و با قطعیت در مورد انکار انها نظر می دهند (مانند کتابهای نفی اسلام ) شاید زیاد کارساز نباشد. چون این کتابها کارشان شک انداختن است بدون دادن راه حل . شاید لازم باشد کتابهایی معتبر با استدلال قوی را بخوانید. من مطمئنم که شکهایتان برطرف می شود. و در ان زمان دیگر می توانید حتی با ارامش بیشتری پذیرای بحثهای همسرتان باشید. چون در اعتقاد خود راسختر می شوید.
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
ترستو می فهمم عزیزم. اما شاید بهتر باشه شروع کنی به خوندن و مطالعه.
از قدیما یادمه یه اسطوره یونانی بود که فرمانروا می بینه مردم و سرزمینش وضع بدی پیدا کردن می گن بهش که یکی هست که می تونه بهت بگه دلیلشو. رفت پیش اون شخص بهش گفت که یه نفر یه سری کارا رو کرده که اون باعث شده این وضعیت ایجاد بشه. فرمانروا قسم می خوره که پیداش کنه و مجازاتش کنه. اون ادمه بهش می گه نه نرو دنبالش نگرد اما فرمانروامی ره و دنبال اون شخص می گرده. اخرش می فهمه خودش همون شخصه. ادیپ شهریاره اسمش. سر قولش می مونه و خودشو مجازات می کنه.
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%BE_%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C% D8%A7%D8%B1
برعکسش هم هست. یه وقتایی هست که ادم فکر می کنه توی یه چاه عمیقه اما یه چاله ی کوچیکه و از نامیدیش حاضر نیست که سعی کنه بیاد بیرون. یه وقتایی هم هست که ادم فکر می کنه جایی که هست خیلی خوبه و اگه یه قدم برداره پرت می شه اما ممکنه جلوش دنیای قشنگ تری باشه.
ببین چقدر برای دونستن شجاعت داری. شاید دونستن خوب باشه. بهتر از ندونستن باشه. حتی شاید ادیپ شهریار از دونستن کمتر رنج کشیده باشه تا ندونستن. (البته این اسطوره ی یونانیه و لزوما واقعیت نیست). به هر حال انتخاب خودته که بخوای سعی کنی چیزای بیشتری بدونی یا نه. همیشه هم بیشتر از اونچه که ادم می دونه هست برای دونستن و تمام نمی شه.
برای پیام خصوصی باید پول بدی عضو شی. اونایی که اسمشون پررنگه شارژ دارن و می تونن پیام خصوصی بدن و بگیرن.
موفق باشی.
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سلام دوست عزیز.به همدردی خوش اومدی.
احساست کاملا قابل درکه..اما همونطور که دوستان گفتن نترس...نترس...نترس
ترس تو یه انرژی منفی رو وارد رابطتون میکنه..تو کلا ذهنیتت اینه که جلوش کم میاری..خوب واقعا ممکنه کم هم بیاری..چون مگه ماها تا حالا چند درصد ازعمرمونو گذاشتیم واسه تحقیق روی عقایدمون؟؟پس فوری هراسون نشو...اینم یه مسئله ایه که تو نمیدونی..قتل که نکردی..وقتیم نمیدونی دلیل نمیشه که وجود نداشته باشه.
پس در حالیکه سعی میکنی باش بحث نکنی..اگه مثه اون دفه تو عمل انجام شده قرار گرفتی فقط بگو نمیدونم..چون دربارش تحقیق نکردم..مگه من همه مسائل شیمی و فیزیک رو میدونم؟؟واسه اینم کم کاری کردم و دنبالش نرفتم..شاید جواب داشته باشه شایدم نه..منم نمیتونم الان چیزی بگم چون ازجانب مخالف و موافق موضوعو بررسی نکردم.
من ازاین ادما دور و برم دیدم..و خوب تقریبا همشون با اعتقاد قویتر سمت دین برگشتن..
اما تو ازهمسرت چی میخوای؟؟اینکه سوالاتیکه براش بوجود اومده رو ندید بگیره؟؟؟این شدنی نیست..
دین اگر واقعا دین باشه قدرت دفاع ازخودشو داره...نیازنیست بترسی اما فقط بهش بگو ازاین بحثا کلا ازرده ای..بگو کلا ازبحث خوشت نمیاد.
بهش بگو اگه حرفی داره تو مرجع خوبی نیستی..
اما در مورد اون ایه ازقران...کلا ایات زیادی هستن که به نظر واقعا مبهم میان..گاهی ادم شک میکنه..گاهی میترسه..ناراحت میشه.
به نظرم بهتره بهش پیشنهاد بدی کتابهای تفسیرقران رو هم بخونه..تا بدونه اصل و اساس هر ایه و علتش چیه؟؟؟
شاید اصلا همین خودش حکمت داره تا ادما را ترغیب کنه برای ایات جستجو کنن.
مثلا همون ایه ای که مثال زدی یادمه خیلی وقت پیش توضیحاتش رو خوندم..و کلا با اونچه ممکنه فکر کنیم فرق داشت.
یعنی گمونم برای حالتی بود که زن روبه اعمال رو سپی...و کارشو تکرار کنه.
و نکته بعدی اینه که گاهی ادما بخاطر شرایط بدی که میبینن ازدین فراری میشن..مثلا میگن چه دینیه که ادم نماز بخونه اما دزدی میکنه..مال مردم میخوره..هیزی داره و ..
اینا رو میگن چون ادمای متظاهر رو دیدن...و اینو پای خود دین مینویسن.
بازم شما باش بحث نکن..بهش محبت کن...محبت.
موفق باشی
-
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سلام و تشکر
دلجوی عزیز شوهرم میگه باید کتابهای هر دو گروه موافق و مخالف خونده بشه ولی به من میگه که اینکه همش کتابهای موافقها رو بخونی ارزشی نداره .نمیدونم ایا این کتابها رو بخونم؟
مینوش جان ازت ممنونم .به نظرت یعنی کتابهای مخالف ها رو هم بخونم؟تو میدونی منظورم کدوم کتابها هست؟خودت هیچوقت اونها رو خوندی؟
بهار زندگی جان مرسی از پاسخت.اره شوهرم تفسیر قران رو خونده .و تو بعضی مسایل که شک میکرد چندین تفسیر رو میخوند مثلا در مورد اون ایه که گفتم خیلی تفسیرها رو اورد و نشونم داد.ببین بهار جان میدونی مشکل اینجاست که شما فکر میکنین که شوهرم اول راه هست اما اون خیلی تحقیق کرده و خیلی کتاب خونده و متاسفانه به سوالایی رسیده که از نظر خودش براشون جواب قانع کننده نیست یعنی دنبال جوابم خیلی گشته و لی ...عزیزم در مورد ایه چیزی که گفتی درست نیست و اگه تفسیرهای بزرگ رو مثه نمونه و... رو بخونی تو هیچ تفسیری نگفته زن روسپی (مردی که زنش رو سپی باشه که تکلیفش معلومه که در صورتی که شاهدی دیده باشه سنگسار میشه)تو تمام تفسیرها هست که زنی که نافرمانی میکنه و ناسازگار و از وظایفش سرپیچی میکنه هست.
میدونی بهار اتفاقا یه همچین موقع هایی اون پیشقدم میشه و بهم میگه که اره ندونستن عیب نیست بیا و تحقیق کن اما ...میدونی شاید اگه شما هم کسی مثه همسر من بالای سرتون بود با یه عالمه اطلاعاتی که داره شاید به این راحتی شما هم قانع نمیشدین .نمیدونم شاید هم علت بی ایمانی و بد بودن من باشه.باورت نمیشه ولی از خودم و افکارم و همه چیز ناراحتم.
میدونی بهار جان شوهرم اونطوری نیست که به خاطر متشرع ها از دین زده شده باشه کاش اینطوری بود . اصلا اون هیچ مشکلی نداشت.ما این ادمها رو قبلشم دیده بودیم ولی شوهرم اصلا این افکارو نداشت تا زمانی که شروع کرد به تحقیق کردن و کتابا رو خوندن برا همینم هست که من میترسم که کتابا رو بخونم
بازم به نظرت منم شروع کنم و اون کتابها رو بخونم.خیلی میترسم .این روزا همش اضطراب دارم .