-
عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
سلام دوستان گلم
کی فکرش رو میکرد این عشق باشکوهی که خودم برای خودم درست کرده بودم بخوام یه روزی با دستای خودم خرابش کنم؟ (این قضیه اصلا برای خودم باورکردنی نبود) البته خانه از پای بست ویران بود و من نمی دیدم ...
عشق رو در یک مرد متأهل جستجو کردن اشتباه محض بود
چند هفته پیش اومدم اینجا و سرنوشتم رو براتون گفتم و راهنمایی خواستم و خیلی از شما دوستان عزیز به هر نحوی خواستین راهنماییم کنید و بهم بگید کارم خطرناک و اشتباهه هم برای خودم و هم برای اون زن نگون بخت!
چون من عاشق اون مرد بودم به هیچ عنوان نمی تونستم خودم رو بذارم به جای رقیبم یعنی همون همسرش ! البته مبارزه نا عادلانه ای بود چون من از هر حیث از اون زن قوی تر بودم
بخاطر همین سعی کردم در این مدت داستان های زندگی بقیه افراد رو تو همین سایت بخونم بخصوص کسایی که بهشون خیانت شده بود ... میتونستم خورد شدن شون رو از پس کلمات شون حس کنم تایپک خودم رو هم دوباره خوندم با تک تک جوابهایی که دریافت کرده بودم خط به خط خوندم واقعا حس خیلی بدی رو تجربه میکردم از یک طرف پای قلب حساس و عاشقم وسط بود از طرف دیگه میدونستم این کارم پر از اشکال هست
توی این مدت که تایپکم رو گذاشتم به شکل های مختلف به پر و پاش پیچیدم و اونو مورد سوال و بازخواست قرار می دادم دیگه مثل گذشته دختر عاشق پیشه محض با صبر فراوان نبودم!
دنیا عجب بازی هایی داره از یکطرف زنش بهش التماس میکرد که تمام سعی اش رو داره میکنه تا عوض بشه و درخواست فرصت میکرد ولی اون آقا توجهی نمیکرد از طرف دیگه همین آقا به من التماس میکرد که یه کم دیگه صبر کنم بالاخره همه چی عوض میشه ولی من دیگه مثل سابق نبودم!
نمی تونستم یکدفعه ازش دل بکنم و برم چون واقعا از ته دل دوستش داشتم و عاشقش بودم
ولی من تمام خاطرات گذشته رو مو به مو توی ذهنم مرور کردم از اون نهایت شور و عشق مون که حتی لحظه ای بی خبر از هم نمیتونستم بمونیم از اون اشک و لبخند ها از اون مخالفت همه جانبه خانواده ها تا وابستگی بیشتر ما بهم تمام حرفها و لحظه های عاشقانه مون رو به یاد آوردم ولی...... ولی تصمیم گرفتم برای همیشه از زندگیش برم بیرون!
هر وقت میخواستم بخاطر اینهمه فضای تنش زا و پر استرس ازش دل بکنم نمیشد یعنی به محض یادآوری کوچکترین خاطره از اون دوباره از رفتنم پشیمون میشدم و شدیدتر از گذشته برمیگشتم پیشش! بنابراین یه روز قاطعانه نشستم دوباره تمام خاطره های خوب و بدمون رو به یاد آوردم انگار داشتم دوباره تو تک تک اون لحظه ها زندگی میکردم دوباره تمام اون هیجان و عشق مون و تمام دلتنگی ها و استرس های بعدیش رو بخوبی با تمام وجودم حس میکردم ولی یک احساس دیگه هم باهاش اومد به سراغم! اینکه اگه زمان برمیگشت به عقب هیچ وقت من عاشق همچین مردی نمیشدم که از اول خودش رو مجرد معرفی کرد و بعد از عشق و وابستگی شدید هر دومون رو با مشکلات شدیدش مواجه کرد مشکلاتی که واقعا برام طاقت فرسا بود ولی فقط بخاطر این دل عاشق پیشه لعنتیم دوام میاوردم! آره من با خودم صادق شدم که اگه میدونستم قراره در آینده چی بر سر منو این آقا بیاد هیچ وقت حتی نمیخواستم از یک قدمی سایه اون رد بشم چه برسه به این عشق و عاشقی عمیق!!
من هنوزم عاشقش هستم ولی یه عاشق با یک دید جدید!
خانمش این اواخر فهمیده بود هر وقت میاد مسافرت قصدش فقط دیدن من هستش و حتی پی به رابطه ما برده بود و فهمیده بود شوهرش بدجور گرفتاره من شده ولی با این وجود بهش التماس میکرد که یه فرصت دیگه بهش بده تا خودش رو عوض کنه (من که اصلا نمیتونم همچین زن هایی رو درک کنم چطور حاضر میشه پی به خیانت شوهرش ببره حتی تا این حد که رابطه جنسی داره و عاشق طرفش هست ولی با این وجود داره بهش التماس میکنه بهش یه فرصت دیگه بده! آخه مگه این زندگی چه ارزشی داره که آدم بخواد اینهمه تحقیر رو تحمل کنه اون هم بخاطر یه آدم خائن!)ولی اون آقا بهش گفته بود بره سراغ زندگیش چون اون میخواد زن بگیره و به من هم میگفت تو که اینهمه صبر کردی چند ماه دیگه هم صبر کن همه چی تموم میشه! شده بودم براش یه انگیزه میگفت بخاطر منه که داره اینهمه توی کارش زحمت میکشه تا بتونه موفق بشه و اینکه خونه ای بنام من بخره تا خیالم از هر جهت راحت باشه! دوستان گلم لحظه لحظه سختی بود ولی من آب پاکی رو ریختم تو دستش و بهش گفتم عشق اینقدر مقدس هست که هیچوقت نمیشه با دروغ بهش رسید
بچه ها حال و روزم داغونه ولی دیگه عذاب نمیکشم منم توی این یکسال زجر کشیدم و خون دل خوردم حتی شاید بیشتر از زنش چون از نظر اون شوهرش یه آدم بی مسئولیت دیو صفتی بود که هیچ مهر و محبت و احساس مسئولیتی به اون نداشت و این زن فقط بخاطر شرایط زندگیش میخواست شوهرش رو حفظ کنه ولی همین آقا برای من الهه عشق بود فرشته مهربونی و نیمه گمشه تمام سالهای زندگیم که در حسرتش بودم حالا حساب کنید جدایی کدوم از ما از اون آقا سخت تر بود؟؟
دوستان گلم من عشقم رو با تمام خوبی ها و بدی هاش ترک کردم
نمیخواستم ثمره ده سال زندگی اون زن (چه مقصر باشه یا نباشه) به پای من تموم بشه و بجای اون این من باشم که به قلب شوهرش به عشق شوهرش به مادیات و رفاهی که تازه داره از راه میرسه بجاش من باشم.
هر چقدر با خودم کلنجار رفتم دیدم نمیتونم در روز عروسی ام کنار عشقم باشم و وقتی برق شادی و عشق در چشمانم موج میزنه در یک جای این دنیا هم در گوشه چشم زنی تنها اشک خون بباره.......... دیدم قلبم طاقت نمیاره
ولی به خداوندی خدا من هنوزم عاشقش هستم هنوزم حس میکنم بی اون قفسه سینم سنگین شده و نفسم به سختی بالا و پایین میره
دوستان گلم برام دعا کنید تا تمام خاطراتش از ذهنم پاک بشه
میدونم خدا هم پاداش شما ها رو میده پاداش تک تک کسانی که برام نوشتید
پاکی و وجدان قلب منو به من یادآور شدید
که باعث شدید زندگی یه زوج از هم نپاشه یا حداقل به دست من نپاشه ...
ممنونم از همه شما عزیزان فقط یادتون نره حتما برام دعا کنید من شرایط روحی سختی دارم
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
خوشحالم
مطمئن باش عشق پاک تر عمق تر و حقیقی تری و تجربه میکنی با آدمی که ارزشش خیلی بالاتره و مهربون تره
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
سلام سارای عزیزم
آفرین...1000 بار آفرین به جسارت و شجاعتت!
:104:
:104::104:
:104::104::104:
:104::104:
:104:
واقعا خوشحال شدم برات از صمیم قلب! تو ثابت کردی که رسم عاشقی رو خوب بلدی!
این عشق برای تو یک چیز داشت! روح سارا رو بزرگ و بخشنده کرد!
عزیز دلم
از این بعد ما کنارتیم! همراهتیم! باهاتیم!
سارای ما بزرگ شده! از نو متولد شده! پوست انداخته! استخون ترکونده! تولدت مبارک عزیز دل
روزهای سختی پیش رو داری! می دونم!
اما خداوند گفته چون شما را غم و محنت فرا گرفت شما از "صبر" و "نماز" کمک بگیرید زیرا خداوند با صابران است!
گلم خدای ما وعده هاش تخلف ناپذیره! پس صبور باش
پر از رنجی ، پر از درد و زخمی می دونم اما تو در آزمون سخت الهی پیروز شدی! قدر خودت رو بدون!
مطمئن باش شیطان و وسوسه های هوای نفس بیکار نمینشینه!
پس با گره زدن دلت به خدا و پریدن در آغوشش خودت رو از شر این وسوسه ها و نداها حفظ کن!
از خداوند بخواه که به سارای مهربان صبر و قدرت ایمان بده تا با صلابت بی نظیرش تاب بیاره!
ما هم برات دعا می کنیم بسیار زیاد! با نیایش و مناجات خودت رو آروم کن!
برگرد به همون سارای پاک و اصیل و با شکوه!
عزیز دلم تاپیک های مقابله با پایان یافتن مشکلات یک رابطه رو هم مطالعه کن تو تالار!
بهت یاد میده چطور مبارزه کنی!
ما هم کنارتیم! دلتنگ شدی بیا و بنویس! به بچه های دیگه کمک کن! تلاش کن برای سازندگی
خداوند هم تنهات نمیگذاره گلم...ما هم همینطور :72:
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
خیلی خوشحالم که بهترین تصمیم ممکن رو گرفتی. مطمئنا خدا بنده های خوبش رو تنها نمی ذاره ... دلت قرص باشه دختر. سختیش می گذره :46::43:
دوست گلم.
الان که تا اینجا اومدی در واقع قله سختی ها رو رد کردی. اصل بالا اومدن از اون سراشیبی بود و اینکه هی پات نلغزه. حالا که سخت ترین و دردآلود ترین قسمتش رو پشت سر گذاشتی حواست باشه بهانه های ساختگی تو رو برنگردونه به جهنمی که بودی...
1- هر وقت دلت بهانه تماس گرفت، فوری موقعیتت رو عوض کن. سرت رو گرم یه کاری کن. یه کتاب بگیر دستت بخونف چنتا نفس عمیق بکش یا هر کاری که اون تمرکز افکارت رو از این موضوع برداره.
2- هر تلاشی برای تماس از طرف ایشون رو نادیده بگیر و خودت رو به نشنیدن بزن. دیگه شما مسئول زندگی کسی نیستی. حتی خودت در معرض این تلاش ها هم نگذار. اگه موبایلی هست قطع کن. اگه آی دی هست حذف کن و هر راه ممکن رو ببند.
3- با درد دل با خدا که حقیقتا بهترین دوست آدم ها زمان تنهایی هاشونه، امید رو تو دلت نزده نگه دار ... روزای خوب برای تو دوست توبهکارم حتما در راهه...
مراقب خودت باش نازنین :72:
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
سهمیه رتبه امروزم تموم شده وگرنه بهت رتبه میدادم.
خیلی خوشحالم همچین تصمیمی گرفتی..میدونم حالت خرابه..تو یه عمل جراحی بزرگ انجام دادی..یه غده بزرگ رو دراوردی..الان جای بخیه هاش میسوزه..کمی تحمل کن..ازخودت مراقبت کن تا حالت کاملا خوب بشه.
و سارا جان فقط به دعای تنها نیست..باید تلاش کنی...ازالان به بعد تموم یادگاریایی که ازش داری رو دور بریز..اس ام اساشو پاک کن..شمارتو عوض کن..خاطراتت رو دیگه مرور نکن.ازتوقف فکر استفاده کن..جاهایی که خاطره ازش داری نرو...اهنگ عاشقانه و ..رو کنار بذار...
مطمئن باش به مرور خوب خوب میشی.
موفق باشی
(عجب سرعتی..تا جواب جوانه رو خوندم و نوشتم دو تا پاسخ قشنگ اومد..برای همین ممکنه حرفام کمی تکراری باشه)
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
سلام دوست عزیز
درسته که از خودت گذشتی و پات رو گذاشتی روی دلت ولی مطمئن باش از اینکه تو باعث و بانی خراب شدن این زندگی نشدی خدا اجرت رو بهت میده و پاداشی رو برای تو حتما در نظر می گیره ..
می دونم خیلی سخته ولی قبول کن که راه درستی رو انتخاب کردی و سالها می تونی با آرامش زندگی کنی ..
عزیزم این کارت وافعا جای تحسین داره :104::104:
انشاءالله زندگی خوبی نصیبت میشه و همیشه خوشبخت زندگی می کنی :46:
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
:104::104::104::104:
عالی بود
بهت برای داشتن چنین اراده ای تبریک می گم
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
آفرين
كار سختي كردي
من ميگم سخت ، فقط ميگم ، اما تو اون سختي اي كه ميگم رو داري ميكشي .
پا رو دلت گذاشتي .
اما نگو به خاطر كسي اين كارو كردي .
سارا تو به خاطر خودت اين تصميمو گرفتي . مدام با خودت اين جمله رو تكرار كن .
اينطوري درصد برگشتت كمتر ميشه .
به خوب نكته اي رسيدي . اگر با دانايي الانت به گذشته برميگشتي عاشق اين آدم نميشدي .
كليد تحمل اين روزهات همين نكته است .
روزهاي سختي در راه داري . روزهاي پر از دلتنگي .
اما عين يه معتاد هستي كه بايد استخون درد رو تحمل كني تا پاك شي .
مطمئن باش اين دوران تلخ هم تموم ميشه . زيادش رفته ، كمش مونده .
از آرامبخشهاي طبيعي استفاده كن . (گل گاو زبون ، .... ) ورزش كن .
شايد يه مدت رو حرف ديگران و اطرافيان حساس شي . سعي كن كمتر در معرض جدال با خانواده باشي . چون ممكنه به طرف محبت اون آدم گرايش پيدا كني .
خيلي مواظب خودت باش .
كاري هم به اون خانوم و شخصيتش نداشته باش . اون فايل رو براي هميشه از ذهنت پاك كن .
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
ممنونم دوستان خوبم
اگه این سایت نبود و مهمتر اینکه شما دوستان عزیز نبودید معلوم نبود من تا کی باید توی این باتلاقی که گیر کردم پایین تر می رفتم معلوم نبود اصلا امیدی به نجاتم بود یا میرفتم که خفه بشم زیر اینهمه حس متضاد و ناآرومی و احساس گناه!
میدونم که دیگه هیچ وقت برنمی گردم پیش اون آقا چون تا الان با خودم خیلی کار کردم و فکر کردم و همه چی رو سنجیدم و در آخر به این نتیجه رسیدم که این من هستم که باید برم تا دوباره همه چیز مرتب بشه!
وبلاگ دو نفره مون که پر از عشق و خاطره بود مخصوصا برای من که خیلی بیشتر دوستش داشتم حذفش کردم! وقتی خبرش رو شنید خودش باورش نمیشد و میگفت به جون خودش قسم بخورم دیگه نمیدونست قرار بود چند روزه دیگه خودش هم حذف بشه!
میدونم برای جفت مون خیلی سخته ولی گذاشتن سنگ بنای این عشق از اول اشتباه بود اشتباه
فقط خدا کنه خیلی زود تمام خاطراتش از صفحه ذهنم پاک بشه برای همیشه تا کمتر زجر بکشم
مطمئن باشید دوستان گلم هر روز میام و خط به خط جوابهای شما رو می خونم تا ملکه ذهنم بشه
از اینکه از تصمیمم به خوبی حمایت کردین بسیار ممنونم
دیدن حرفها و سرگذشت های شما دوستانم و افراد دیگری در این سایت بهم خیلی کمک کرد تا بتونم تصمیم خوبی بگیرم گر چه برام مثل زهر تلخ بود ولی از شیرینی این عشق مثلثی خیلی بهتر هست.
من بعد از این تجربه و واقعه دردناک به تنها چیزی که به آرامش میرسم حضور در کنار شما دوستان عزیزم هستش.
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
سلام
خانومي
واقعا دوستان تا الان حق مطلبو ادا كردن.من فقط مي خوام بهت بگم بزرگترين تصميم زندگيتو گرفتي و خودت و يك نسل آيندتونو نجات دادي و سربلند كردي.
بهت تبريك ميگم واقعا زندگي ارزش نداره كه با بودن ما در اوج، يكي به خاك بيافته.
بدون كه خداوند طبق وعده اش بهترين ها رو نصيبت ميكنه عزيزم:43::72:
موفق باشي:104::104::104::104::104:
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
سارای عزیزم خیلی خوشحال شدم تاپیکتو دیدم
هزار بار بهت افرین میگم بخاطر ارادت و بخاطر دل مهربونت
:104::72::104::72::104::72::104::72::43:
مطمئنم دیگه به اون اقا برنمیگردی
و مطمئنم نتیجه این کار خوبتو میبینی و خدا پاداش این کارتو به زودی خواهد داد
برات ارزو میکنم به زودی طعم یه عشق خوب و ناب رو با همه تارو پود بدنت بچشی
برات ارزوی خوشبختی دارم سارا جان
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
سلام به دوست گلم:43::46::46:
سارا جون به معنای واقعی ثابت کردی که زنی با درایت و با اراده هستی به خودت افتخار کن که اینقدر خداوند دوستت داره که توی زندگی مواظبت هست که تجربه کنی ولی اشتباه نکنی.
سعی کن همین روح بلدت رو پرورش بدهی تا اون عشق واقعی که لیاقت دل پاکت رو داره نصیبت بشه من مطمئن هستم که خوشبخت می شوی موفق باشی عزیزم:72::72::72::72::72:
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
سلام عزیزم:46:خوشحالم که چشماتو باز کردی ;)سخته ولی میگذره.درسته با عشق زندگی کردن خوبه ولی بعضی وقتا با خاطره یک عشق زندگی کردن خیلی خوبتره:Pما تنهات نمیذاریم رو ما حساب کن هروقت کم اوردی بیا بالاخره یکی از ما اینجا هست که اشکاتو Deleteکنه :322:
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
راستی دوست گلم سارا جان
به نظر من بیائید تجربه هایی که توی این قضیه بدست آوردید رو بنویسید
تا هم در آشنایی های بعدی بیشتر دقت کنید و
هم به نحوه شناخت افراد ..... اعتماد به دیگران ........ صداقت در گفتار و عمل و ...... چیزهای دیگه که خودت به ذهنت می رسه رو بتونی بفهمی.
تا ان شاءا.. ازدواج موفقی داشته باشی :72:
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
سلام به همه دوستای گلم
ممنونم از همه شما
الان دلم زخم خورده و زخمش هم بدجور عمیقه ! بالاخره بعد از یکسال عاشقی که هر ثانیه اش برام عزیز بود جدایی از کسی که فکر میکردم نفس کشیدن بدون اون ممکن نیست این اتفاق برام افتاد اون هم با دست خودم
یکسال سراسر حس هیجان و عشق و مبارزه برای بدست آوردنش (چون فکر میکردم حق منه!) حالا به جایی رسیدم که دیدم باید تمومش کنم
هیام عزیز دیگه حتی دلم نمیخواد با خاطره اون عشق زندگی کنم باید کلا راه زندگیم و ذهن و فکرم رو از اون جدا کنم
واقعا زندگی درس های جالبی به آدم میده که وقتی کسی رو نصیحت میکنیم و سعی میکنیم دلداریش بدیم و راهکار جلوش میذاریم شاید روزی برسه که خودمون هم باید دقیقا از همون روش هایی که به دیگرون می گفتیم تبعیت کنیم درست مثل خودم و این آقا!
داستان آشنایی من و این آقا از اونجایی شروع شد که توی سایتی از عشق و علاقه خودش نسبت به عشق اول و قدیمی اش میگفت و اینکه هرگز قادر به فراموش کردنش نمیشه و تمام روزها رو به فکر کردن در مورد اون میگذرونه (عشقش ازدواج کرده و رفته بود) حالا بماند که خودم شیفته همین احساس عاشقانه و وفاداریش به عشقش شدم ، در اون زمان من دلداریش می دادم و مدام باهاش صحبت میکردم خوب یادم هست توی حرفهام بهش می گفتم فکر کن هر چی کشیدی و به سرت اومده حالا گذشته و اون فصل از زندگیت تموم شده و تو باید وارد فصل جدید زندگیت بشی بهش گفتم بیخود سعی نکن به خودت تلقین کنی دیگه بهش فکر نمیکنی چون این باعث میشه برعکس به فکرش بیوفتی به هر حال این یک فصل از زندگی گذشته تو بوده و وجود داره فقط کاری که تو باید بکنی اینه که گرد و غبار گذشته رو بتکونی و وارد فصل جدید زندگیت بشی و منتظر اتفاقات خوب بعدی باشی......و حالا درست من خودم باید عین همین جمله که به خودش گفته بودم رو عمل کنم! گذشته من با این آقا هر چی بود تموم شده و حالا باید وارد فصل بعدی زندگیم بشم نمیتونم گذشته ام رو از بین ببرم ولی میتونم به بایگانی بسپرم و وارد یک فصل جدید از کتاب زندگیم بشم.
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
از ته دل خوشحالم و برات آرزوی خوشبختی دارم سارا.
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
mamosh عزیز تجربه ای که بدست آوردم خیلی تلخ بود تلخ بدتر از زهر ....
12 ماه شبانه روز که بعضی شبها فقط شاید چند ساعت می خوابیدیم چون مدام با هم در تماس بودیم(زنگ- پیامک-نت) موقع دیدار هم حداقلش 2 روز تمام باهاش بودم(موقعی که پیش اون بودم خانواده ام رو به هر دلیلی که فکرش رو بکنید می پیچوندم!) شب و روزم شده بود عشق بزرگ و اهورایی من (!!!) نسبت به اون!
اصلا از زمان آشنایی با اون انگار توی یه کره خاکی دیگه زندگی میکردم و زمین و مردمانش رو نمی دیدم! حالا فکرش رو بکن سیاره عشق من که اینقدر محکم بهش چسبیده بودم و بیخبر از همه جا غرق در شور و شعف عشقم بودم کم کم دیدم داره تبدیل میشه به یک حباب ! هر لحظه خطر سقوطش همه وجودم رو به لرزه می انداخت .........
رک و راست به همه شما بگم من بسادگی عاشق نمیشدم و عشقی که من در نظر داشتم باید پا به پای من هیجان و سرزندگی و توجه و محبت رو توی دلش می داشت با کلی نجواهای عاشقانه کسی که فقط من نفر اول و آخر قلب اون باشم و حرفهای محبت آمیز و عاشقانه اون در هر دقیقه و ساعت و روز و شب به من سرازیر میشد و من که سر خوش از اینهمه شباهت به روحیه و شخصیت خودم عین همین محبت ها و شاید زیادتر به خودش بر میگردوندم و اینطوری شد که شدیدا بهم وابسته و شیفته هم شدیم
من در مرحله اول شدیدا دلباخته حرفهاش شدم تا خودش و شخصیت خودش
mamosh جان نمیدونم گفتی از تجربه ام بگم منظورت این بود همین جا توی همین تایپک ادامه بدم و یا جای دیگه ای میشناسی؟
به هر حال خدا قسمت هیچ بنده ای نکنه اینطور ندیده و نشناخته عاشق و شیفته کسی بشه که بعدش راهی براش نمونه جز جدایی.
hamdardi1390 بسیار از شما و دوستان دیگه ای که در تایپک قبلی برام نوشتید و منو مورد مشورت خودتون قرار دادید تشکر میکنم
میدونم خداوند هم پاداش شما رو میده شماهایی که حتی با نوشتن یک جمله شاید چنان تاثیری روی زندگی چند نفر بذارین که حتی خودتون هم ندونید ولی خدا همه چی رو میدونه
فقط برام دعا کنید هر چه زودتر زخم این غم بهبود پیدا کنه
مرسی از همه تون
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
آفرین سارا. فقط همینو می تونم بهت بگم. تو دختر قوی ای هستی.:46:
اون موقع که تاپیک قبلیتو می خوندم اصلا فکر نمی کردم همچین تصمیمی بگیری. اما وقتی تاپیک جدیدتو دیدم خیلی خوشحال شدم.
باز هم آفرین:104:
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
سلام سارا جون .وقتی تاپیک امروزتو دیدم اولش باورم نشد تویی.به خدا تو محل کارم هستم و از خوندن نوشته های پاک و صادقانت که معلومه توی کوره صبر و بزرگی گداخته شده یه لحظه بی اختیار اشکم در اومد.تو حتما روح بزرگی داری که تونستی تصمیم به این بزرگی بگیری و مطمئنم که خدا هم این بزرگی و ثبات قدمت رو در نجات زندگی خودت و دیگری بی اجر نمیگذاره.به این فکر نکن که چیو از دست دادی چون چیزی رو که بدست آوردی خیلی خیلی با ارزشتر از هر چیزیه که تا حالا تجربه کردی و هر آدمی توی زندگیش فرصت، لیاقت و قدرت بدست آوردن چنین گوهرهایی رو نداره.
تو الان با همه زخمهای دلت داری شادی واقعی رو تجربه میکنی چون تو الان فهمیدی که بیش وپیش از هر کسی باید عاشق وجود خودت باشی. واول از همه عشق و شور زندگی رو به خودت بدی
برات بهترینهایی رو که شایستشی آرزو میکنم.
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
سارا خانم تصمیم بزرگی گرفتید......و شایسته تقدیر هستید.......بهتون تبریک میگم.
با آرزوی خوشبختی برای شما:72:
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
ساراجان... به جرأت می تونم بگم با اون شور و عشق و به قول خودت اون حباب توخالی واقعا فکر نمی کردم انقدر فوری تصمیم درست رو بگیری... آفرین به تو... فکر نکن کار کمی کردی ها؟ ابدا! دختری رو می شناسم که دقیقا با شیوه ظالمانه ای وارد یک زندگی شد انقدر زنگ زد به مرد آه و ناله کرد خودکشی کرد و ... تا بلاخره خانم خونه رو فراری داد و الان هنوز مهر طلاق اونها نخورده به فکر ازدواج خودشه! فکر نکن همه اینجورین! بخدا گاهی اوقات از کار این بشر دوپا آدم می مونه!
می دونی؟ من بدجور به مکافات اعمال اعتقاد دارم. میگن هرچقدر آدم دیگران رو اذیت کنه و انزژی منفی براشون بفرسته یه جای دیگه از یه موردی که براش خیلی مهمه ضربه می خوره و احساسش جریحه دار می شه. تو فکر کن آدم بخواد یه زندگی رو نابود کنه! حلال خدا رو حرام کنه اونوقت بچه ای که از اون ازدواج متولد میشه چی باید باشه!!!
ساراجان. شاید الان از این کات کردن احساس آزادی بهت دست داده اما اینو بدون پایداری بر سر تصمیمت یه کم سخته. یعنی اینکه نباید کم بیاری. در این موقع ممکنه احساساتت متفاوتی رو تجربه کنی اما درنهایت مهمه که با منطق خودت همیشه خودت رو قانع کنی. اینجوری خیلی کمتر اذیت میشی و احتمال بازگشتت صفر میشه.
من به تو دختر خوب و خانم افتخار می کنم....آفرین
:104:
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
سارای عزیز،
بابت تصمیمت بهت تبریک می گم و امیدوارم که این تجربه کمترین اثرات منفی را در زندگیت داشته باشه.
فقط یک سوال دارم که شاید خیلی درست نباشه، جسارتا مطرحش می کنم.
آقایون معمولا کمتر اهل وبلاگهی شخصی- عاطفی نوشتن و درددلهای احساسی هستند. به نظر من معمولا مردهایی که جنبه رمانتیک و احساسیشون قوی هست و جنبه مردانه و اقتدارشون ضعیفه ( امیدوارم منظورم را درست رسونده باشم و به کسی برنخوره ) اهل اینجور بیان احساسات هستند.
آقای مورد نظر شما هم به نظرم زیادی احساساتی و عاطفی است. ضمن این که زندگیش را هم پای این حرفها گذاشته. قبلا عاشق کسی بوده، بعدها ازدواج کرده و حتما مدتی هم عاشق همسرش بوده، بعد فیلش یاد هندوستان می کنه و عشق قدیمی، در سوگواری برای عشق قدیمی، یک عشق جدید شکل می گیره و ... ضمن اینکه متاهل هم هست.
به نظر خودت نباید این مرد به فکر زندگیش و بچه اش می بود؟ نباید دنبال مسئولیتهای یک مرد و پدر خانواده بود، نه عشق و عاشقی و ... بیشتر شبیه یک پسر 16 ساله عاشق پیشه است تا یک پدر و همسر مسئول!!
شاید من تا به حال عاشق نشدم که درکت نمی کنم. ولی من اگه این همه وقت را که تو با ایشون می گذروندی و این همه بیان احساسات و ابراز عشق و دو شبانه روز چسبیدن به همدیگه و ... را با مادرم یا فرزندم هم داشتم، فکر می کنم بعدش باید یک هفته ای می رفتم استراحت و یک ماهی نمی دیدمش تا حالم بهتر بشه!!
مطمئنی این عشق است و وابستگی یا طلب محبت افراطی یا ... نیست.
منظورم از این حرفها این نیست که خدای نکرده توهین یا جسارتی کرده باشم. منظورم اینه که برو دنبال این که چرا به چنین فرد ضعیف و بی مسئولیت و دروغگویی علاقمند شدی؟
چرا اینقدر علاقه و رابطتون افراطی بود؟
سعی کن این دو تا مشکل را اگر قبول داری بهش فکر کنی و برای رفعش تلاش کنی.
باز هم بهت تبریک می گم که خودت را از یک دردسر بزرگ رها کردی. :72:
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
سارای عزیزمون سلام.حالا که تصمیم گرفتی خودتو کنار بکشی وازوابستگی رهابشی :310:کم کم وپله پله شروع کن.به خودت فشار نیار که هم اون فرد رو نبینی هم ازش بدت بیاد وهم دیگه بخاطر نیاریش .اینجوری فقط داغون میشی .فعلا سعی کن با این قضیه کنار بیای که این رابطه دیگه تموم شده چون باید میشد ودلایلت رو با خودت مرور کن.بعدواسه خودت سرگرمی ایجاد کن زیاد تنها نمون تا کمتر فکر کنی.این جوری میتونی مثل قبل از این وابستگی به زندگی عادیت برگردی.کسی که میخواد اعتیادشو کنار بگذاره ذره ذره دوز داروشو کم میکنه تابتونه تحمل کنه.تاخدا رو داری دیگه چه غمی :323:
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
سارا جان
گرفتن این تصمیم بزرگ رو بهت تبریکم میگم و بسیار خوشحالم که از تاپیک قبلی بهترین نتیجه رو گرفتی
آفرین و به امید بهترین ها برای شما
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
ممنونم از همه شما دوستان عزیزم
سرافراز جان واقعا همینطوره که میگی بعد از یه کات عمیق عاطفی ممکنه احساسات مختلفی رو تجربه کنم
وقتی برای اولین بار اومدم توی این سایت و سرنوشتم رو گفتم مدتی بود که با ذهن و روانم درگیری پیدا کرده بودم
خسته و کلافه شده بودم از اینهمه احساس ضد و نقیص و متضادی که در وجودم شکل گرفته بود! از یکطرف عمیقا دوستش داشتم و از طرف دیگه مشکلاتش داشت کمرم رو خم میکرد بخصوص که پای زنش هم وسط بود و ناخوداگاه حس میکردم دارم به زور وارد زندگیش میشم! اگه اون مجرد بود ما بدون هیچ مشکلی تا حالا ازدواج کرده بودیم حتی خانواده ام قبول کرده بودن اگه برای پدر و مادرش سخته از شهر دیگه بیایند فعلا در جلسه اول و برای شناخت خودم و خودشون فقط همین آقا بیاد کافیه تا در مرحله بعدی با خانوداش بیاد ( آخه همونطور که گفته بودم این آقا قبلش بهم گفته بود مجرده و برای خانواده اش هم کمی دشواره راه دور بیاد و میخواست تنهایی برای خواستگاری اقدام کنه) تا بتونه اولین قدم رو برداره و بعدا سر فرصت زنش رو طلاق بده که من نفهمم قبلا زن داشته (البته اینو بعد ها برام اعتراف کرده بود که وقتی میبینه زنش حاضر به طلاق نیست و خانوداش هم برای مراحل بعدی خواستگاری هیچ قدمی پیش نمیذارن مجبور میشه بهم اعتراف کنه!)
پیدا جان
درسته که برای یه مرد متأهل رسیدگی به زن و بچه اش باید در اولویت باشه و بجای وبلاگ نویسی و اشعار و متنهای عاشقانه باید بره به زندگیش برسه ولی چون بهم گفته بود حدود یکسال از زنش جدا زندگی میکرد ( بخاطر مشکلات و اختلافاتشون) در تنهایی خودش شروع کرده بود به وبلاگ نویسی و نوشتن خاطرات قدیمی اش
منم که موقع آشنایی نمیدونستم اصلا زن و بچه ای در کار هست فکر کردم با یه آدم مجرد عاشق پیشه مهربون و وفادار طرف شدم که توی این دوره و زمونه که همه به هم خیانت میکنن این هنوز در سوگ عشق قدیمی اش بسر می بره! اصلا همین خصوصیتش باعث شد گرایش زیادی بهش حس کنم
ولی بعد ها که فهمیدم زن و بچه داره دیگه برام مهم نبود چه برسه به اینکه برای خودم روابط اون دو نفر رو بخوام مو شکافی کنم
و در مورد این که احساس ما بهمدیگه (با توجه به شرایط مون و اینهمه قاطی شدن مون با هم) عشق بود یا وابستگی و یا کمبود هر نوع محبتی نمیدونم واقعا" نمیدونم اسمش رو چی بزارم
فقط اینو میدونم ما شدیدا از هر لحاظ که بگی بهم علاقمند شده بودیم و از جزء جزء روح و جسم همدیگه خوش مون اومده بود! حرفهای نگفته همدیگه رو میتونستیم از ذهن هم بخونیم و بگیم
دیشب خیلی بهم زنگ زد جواب ندادم اس داد جواب ندادم
واقعا از الان تازه دارم عذاب کشیدن رو تجربه میکنم اون هم بصورت یک حس دردناک تر!
فکر کنید عمیقا" عاشق کسی باشی و دوستش داشته باشی ولی بخاطر مصلحتی بعد از کلی کلنجار رفتن با خودت تصمیم بگیری با دلی پر از خون و قلبی خسته تر از همیشه بذاریش کنار) حالا عشقت مدام جلوی چشمت بیاد و التماست کنه نرو!!
بخاطر یه اشتباه دل میبندی و بخاطر جلوگیری از یه اشتباه بزرگتر میخوای دل بکنی بخدا اینکار خیلی عذاب آوره.
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سارا@
دیشب خیلی بهم زنگ زد جواب ندادم اس داد جواب ندادم
واقعا از الان تازه دارم عذاب کشیدن رو تجربه میکنم اون هم بصورت یک حس دردناک تر!
فکر کنید عمیقا" عاشق کسی باشی و دوستش داشته باشی ولی بخاطر مصلحتی بعد از کلی کلنجار رفتن با خودت تصمیم بگیری با دلی پر از خون و قلبی خسته تر از همیشه بذاریش کنار) حالا عشقت مدام جلوی چشمت بیاد و التماست کنه نرو!!
بخاطر یه اشتباه دل میبندی و بخاطر جلوگیری از یه اشتباه بزرگتر میخوای دل بکنی بخدا اینکار خیلی عذاب آوره.
آخی عزیزم. درکت می کنم. خیلییییییییییییی سخته. بالاخره ما باید تا حدی تاوان اشتباه هایی که تو زندگی می کنیم رو تو همین دنیا پس بدیم. و این سختی که میکشی تاوان اشتباهته. حالا خواسته یا ناخواسته. من اعتقاد دارم این عذابی که تو دنیا میکشیم به خاطر اشتباهاتی که کردیم، از عذاب اون دنیامون کم میکنه و این بهم قوت قلب میده و میتونم عذاب های دنیوی رو راحت تر تحمل کنم.
میتونی یه مدت گوشیتو خاموش کنی؟ تا کمتر با دیدن زنگ و اس ام اس هاش عذاب بکشی؟ فکر نکن که اون آقا راحت از این موضوع دست برمیداره و زنگ زدن و التماس کردن رو کنار میذاره.
من خودم با یه پسری دوست بودم. که به دلایل مشکلات بسیار زیادی که داشت و دروغ های وحشتناکی که بهم گفته بود ازش جدا شدم. اما با وجودی که 4 سال از قطع رابطمون میگذره هنوز هم بهم زنگ میزنه. اما من حتی یک بار هم وسوسه نشدم جوابشو بدم. حتی تماسشو ریجکت هم نمی کنم. کاملا بی تفاوت. یعنی طوری که بود و نبودش واسم فرقی نمی کنه و انگار اصلا تماسشو نمی بینم. البته الان زنگ زدنش خیلی کمتر شده. شاید هر چند ماهی یکبار.
پس تو هم آمادگیشو داشته باش. ممکنه تا مدت زیادی بخواد التماست کنه. ولی فقط باید بی تفاوت از کنار همشون عبور کنی و اگه یه وقت احساس میکنی که ممکنه وسوسه بشی و جوابشو بدی، بهتره گوشیتو خاموش کنی یا شماره تو عوض کنی.
حتی ممکنه با شماره های نا آشنا بهت زنگ بزنه. پس اگه ناخواسته گوشی رو برداشتی و دیدی اونه بدون حتی یک کلمه حرف زدن گوشی رو همون لحظه قطع کن. هر یه کلمه که از التماسش بشنوی ممکنه ادامه مسیر رو برات دشوار کنه.
تو باید آمادگی برخورد با هر کدوم از رفتارهاشو داشته باشی و به خودت بگی که من دیگه نمی خوام با اون باشم. حالا هر چی اون می خواد تو زنگ ها و اس ام اس هاش بگه.
مثلا ممکنه خواهش کنه ازت که فقط یه بار حرفاشو گوش کنی. اما تو میدونی اون چی می خواد بهت بگه. پس دلیلی نداره گوشی رو برداری و به حرفاش گوش کنی. چون یه سری حرف تکراری عاشقانه و التماس های عاجزانه است که با تصمیمی که تو گرفتی، اصلا مجالی برای توجه کردن بهشون باقی نمی مونه.
پس قوی باش. همون طور که تا الان بودی
موفق باشی خانوم
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
hamideh123 عزیز
هر چقدر که عذاب بکشم دیگه برنمی گردم به گذشته چون الان که توی این نقطه وایستادم و دارم زجر میکشم با خودم میگم اگه همون اوایل این ارتباط رو با همه دلبستگی هام کات میکردم دیگه درد و رنجم زیادتر نمیشد و به اینجا نمی رسیدم اینقدر عذاب نمی کشیدم بنابراین میدونم اگه الان به حرف دلم گوش کنم یعنی دوباره دارم میرم به باتلاقی از انواع حس های دردناک و تلخ حسادت، گناه و عذاب وجدان، استرس حتی دیگه نمیخوام اون هیجانهای زیبای دیدار و گفتگوی عاشقانه مون رو دوباره حس کنم چون بعدش میدونم قراره دوباره چه تاوانی پس بدم!
دوستان عزیزم فقط تنها چیزی که منو سخت آزار میده همین مرحله سخت عبور هست فقط همین.
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
سارای عزیز منم بهت تبریک می گم.واقعا تصمیمت قابل تحسینه:104::104::104:
عزیزم مطمئن باش این روزها می گذره با همه تلخیهاش.
ما هم واست دعا می کنیم:323:
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
سارا جون میدونم سخته عزیزم ولی نشدنی نیست .عزیزم بهتره بیشتر از این که سعی کنی فراموش کنی سعی کنی بپذیری .
بپذیر که این هم قسمتی از زندگی شما بود .و باعث شد تجربه های زیادی رو کسب کنی .نگران نباش که چرا این طور شد .
از الان مراقب خودت و آیندت باش .:43::46:
درسته تجربه ای که خریدی شاید گران قیمت بود ، ولی ارزش زیادی داره .به هر حال این هم بها و هزینه این تجربه بود .
سعی کن احساسات رو کنار بزاری و منطقی به موضوع نگاه کنی .
وقتی منطقی بهش فکر کنی به مرور زمان عقل و منطقت بر احساساتت غلبه میکنه و بالاخره پیروز و پیروز تر میشه .
اون روز زمانیه که از درد و غصه رهایی پیدا کردی .
هرجا خیلی دلت گرفت یک لحظه با خودت فکر کن که تنها نیستی ، چون خدایی داری که از همه غم و غصه هات خبر داره .
مطمئن باش که الان هم خواست خدا همینه.
همیشه مادربزرگم میگه هیچی رو به زور از خدا نخواه .چون در کارش یک حکمتی هست که ما ازش بی خبریم .
پروردگارا!
پروردگارا به من آرامشی ده تا بپذیرم آنچه را نمی توانم تغییر دهم،
دلیری ده تا تغییر دهم آنچه را که می توانم تغییر دهم
و بینشی ده تا تفاوت این دو را بفهمم
پروردگارا مرا فهمی ده تا انتظار نداشته باشم دنیا و مردمان آن مطابق میل من رفتار کنند
پروردگارا!بگذار هر کجا تنفر هست بذر عشق بکارم
هر کجا آزادگی هست ببخشایم و هر کجا غم هست شادی نثار کنم
پروردگارا قدرت غلبه بر رفتار های نادرستم را به من عطا کن
خدایا!خطای مرا که باعث قطع امیدم شده است ببخشا ومرا راهنمایی کن....
خدایا !مرا به بزرگی چیزهایی که داده ای آگاه وراضی کن که مبادا کوچکی چیز هایی که ندارم آرامشم رابرهم بزند
خدایا!مددی ده که اگر هر روز چیزی را می شکنیم دل یه آدم نباشه
خداوند پناه و نیروی من است و در هر مشکلی مرا یاری می دهد
موفق باشی دوستم:72:
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
دوستای خوبم ممنونم بخاطر تمام کلمات روح بخش شما
tamanaye man عزیز در تایپک قبلی هم خیلی کمکم کردی اگه صحبتهای شما و دیگر دوستان تالار نبود خیلی بیشتر از الان طول میکشید که من به خودم بیام
خیلی دوست دارم هر چه زودتر از شر این احساس عاطفی بد راحت بشم دوست خوبم.
مرسی از همه تون.
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
به نظر من هم اینجا رو ترک نکن. هدف تو والا و مقدسه و حتما خداکمکت میکنه. دوستان تمام حرفها رو زدن، اما بازهم سعی کن بیای اینجا. اوقات تنهاییت رو با بهترین ها پر کن و سعی کن به جای خوبیهاش به بدیهاش هرچند واست اندک بوده فکر کنی. امیدوارم همیشه توی تمام مراحل زندگیت موفق باشی و مطمئنم که خداوند متعال هم حتما کمکت می کنه.
اگه همه ی زنها مثل تو فکر میکردن، کمترخونواده ای به خاطر وارد شدن یه زن دیگه توی زندگیشون از هم متلاشی میشد و کمتر بچه ای طعم تلخ طلاق رو می چشید.
اگه دوست داری برای داشتن دوستان بیشتر به سایت www.cloob.com بیا.
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
سلام
سارا خانم عزیز من هم این تاپیک رو که خوندم خیلی خوشحال شدم (از ته قلبم).
مطمئنم شما لیاقت بهترین ها رو دارین.
.
به امید خوشبختی و سعادت:72::72::72:
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
سلام دوستان خوبم
من هیچوقت این سایت رو ترک نمی کنم چون نقطه عطفی در زندگیم بوده
darya939 عزیز ممنون حتما به ادرس سایتی که گذاشتین هم میرم
هر اتفاقی که فعلا قراره در ارتباط با اون آقا برام بیوفته میام اینجا مینویسم تا احساس تنهایی نکنم دوستان خوبم
دوباره زنگ زدن ها و اس دادن های اون آقا شروع شده بود وقتی جواب زنگش رو دادم و دلایل خودم رو گفتم اصلا قبول نمیکرد یعنی باورش نمی شد عصبانی شد و تلفن رو قطع کرد منم تو پیامک هام براش کاملا توضیح دادم و ازش خواستم همه چی تموم بشه (بعدش تو تنهایی خودم گریه کردم!)
ولی دوباره زنگ زدن و اس دادنش شروع شده به نظرم رفته تو شوک من هر چی براش میگم انگار نمیفهمه!!
اینجوری بیشتر عذاب میکشم کاشکی اون هم می فهمید و می رفت.
البته برای خودم هم جای تعجب داره چون هیچوقت ما دو نفر پیش بینی همچین روزی رو نمی کردیم.
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
سارا جان من تجربه ام رو بهت ميگم :
من تقريبا 7 سال يه نامزدي غير رسمي داشتم . خدا رو شكر تو محضر خدا شرمنده نيستم .
زندگيم رو (مالي و جاني ) براي اون آدم گذاشتم .
فكر ميكرديم حرف از دهنمون بيرون نيومده همديگرو ميفهميم .
فكر ميكرديم **** ما فرق ميكنيم *****
فكر ميكرديم تا حالا زوجي توي اين دنيا به اندازه اي كه ما همديگرو درك ميكنيم درك نكردن .
اما روزي كه تصميم جدايي گرفتم (خدا شاهده تا لحظه آخر صبر كردم ، اما نميشد ) وقتي با همون دهنم كه باز ميشد طرفم ميفهميد چي ميگم حرفم رو زدم ، اين بار نفهميد .
گل من ، تحمل كن و نخواه تصميمت رو براي اون آدم توضيح بدي .
به خدا چشمام پر از اشكه دارم برات مينويسم اما توضيح نده .
مگه تصميمت رو نگرفتي ؟
به خدا ما هنوز اونقدر متمدن نشديم كه خيلي شيك دلايل جدايي رو توضيح بديم و اون طرف درك كنه و يه عاقبت بخيري به همديگه بگيم و بريم .
ميترسم از روزي كه توضيح دادن دلايلت باعث تجربه كردن روزهاي تلختري برات باشه .
گوشي رو قطع كن . اون آدم رو تو black list قرار بده . عكسهات ، sms ها ، نامه ها همرو پاك كن .
مطمئنم براي پاك كردن هر كدومشون كلي گريه ميكني . اما پاك كن و بگذر .
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
خدا رو شکر سارا جون تصمیم درستی گرفتی
درسته که یک سال به قول خودت هر لحظه به یادش بودی ویک سالت رو ثانیه به ثانیه با اون گزروندی اما عزیزم یک سال در برابر همه سالهایی که میخواستی با اون آقا زندگی کنی که معلوم نبود چه زندگی باشه خیلی کمه
زندگی یه روز ودو روز نیست زندگی خیلی بالا وپایین داره انشا...خداوند پاداشه کاره درستت رو بده
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
بهار رهنورد عزیز
ممنونم از بیان تجربه ات میفهمم وقتی میگی یه زوج خودشون رو خیلی خاص و مجزا از همه عالم میدونن یعنی چی و اینکه برای اون از همه چی و از همه هستی خودت مایه بذاری بعدش بدونی فقط عمر تلف کرد بود چه حس بد و دردناکی به آدم میده.
عزیزم میدونم وقتی هنوز از یادآوریش گریه ات میگیره چه حس تلخی داری
من همه عکس هاش رو پاک کردم وبلاگ عاشقانه مون رو که مثل یه بچه برای هر دومون بود پاک کردم وقتی داشتم اینکارها رو میکردم انگار داشتم بچه ام رو می کشتم!! خیلی بده یه روز صبح بیدار شی و ببینی اون چیزی رو که خیلی بهش علاقه داشتی رو حالا به جایی رسیدی که باید با دستای خودت نابودش کنی این حس خیلی دردناکه بهار عزیز.
دلیل اینکه براش میخواستم توضیح بدم این بود که دیگه مجبور نشم زنگ ها و اس دادنش رو ببینم
چون یک خط ثابت همراه اول دارم و 2 تا خط اعتباری ایرانسل که هیچ کدوم رو نمیتونم دیگه عوض کنم همه شون رو همکارانم و خانواده دارن تازه ایرانسلم رو هم عوض کرده بودم قبلا" (چون دست زنش افتاده بود) بخاطر همین مجبور شدم دوباره به همکارانم و خانواده ام شماره جدیدم رو بدم (چون مدت 6 ماهی میشد همره اولم قطع بود مجبور شدم ایرانسل جدیدم رو بدم) اینکه به هیچ عنوان دیگه نمیتونم موبایلم رو از کار بندازم و تازه بخوان رد تماس بزنم با اس هاش اذیت میشم و نهایت اینکه زنگ میزنه شرکت (قبلا هم دعوا کرده بودم و تصمیم گرفته بودم واسه همیشه از پیش برم موبایلم رو چند روزی خاموش کردم که زنگ زده بود شرکت) نمیدونم چرا بعد از هر دعوایی ما 2 نفر شدیدتر از قبل بر میگردیم پیش هم و واسه همدیگه شیرین تر میشم!! من میخوام دیگه این اتفاق نیافته
میناز عزیز از خدا میخوام دیگه اینطوری اشتباهی عاشق نشم!
بخدا میگم یکسال ولی انگار برای من 100 سال بود انگار خیلی ساله ازش خاطره دارم ...
اگه امکانش بود دوست داشتم یه مدت طولانی برم مسافرت خارج از کشور و دور از دسترس این آقا و هر چی که منو به یاد اون میندازه باشم!
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
وااااای سارا باورم نمیشه این تویی
تاپیک رو که دیدم باورم نشد این همون سارایی هست که دیگه نزدیک بود ازدستش دمپاییهامم در بیارم
ای خدا خیلی واست خوشحالم ،خییییییلی
خداروشکر دختر،تو بزرگترین قدمو برداشتی عزیزم
باور کن گریه ام گرفته و نمیتونم برات بنویسم چقدر خوشحالم
گلم میفهمم خیلی واست سخته اما به قدرت زمان ایمان داشته باش وبدون گذر زمان کمکت میکنه
مهم نیست چند بار. خط عوص کردی ،اینبار یه تحول اساسیه پس هر جور میتونی راه تماس رو ببند
به شرکت هم زنگ زد بگو جواب ندن،حتا اگه اومد اونجا تو مصمم باش
سخته اما میشه
اون سارایی که هیچی جلودارش نبود شده این دختر مصمم
پس مطمین باش میشه
سارا خیلی حالمو دگرگون کردی
دیگه نمیتونم چیزی بنویسم
امیدوارم خدا یه لحظه هم تنهات نزاره
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
ممنونم yalda7 عزیز
وقتی اومدم در این سایت و تایپک قبلی رو نوشتم نشون می داد از قبلش به این فکر افتاده بودم که آیا اینکارم صحیح هست یا نه؟ دوست داشتم نظر دیگران و دلایلشون رو ببینم و با دلایل خودم بسنجم
در واقع احتیاج داشتم یکی منو هل بده به جلو و بگه دختر این کارت اشتباه اینقدر معطلش نکن از این رابطه بیا بیرون! ولی احساس و قلبم اجازه اینکارو نمی داد! یک دلم میگفت برو بیرون لحظه ای دریغ نکن یک دلم می گفت دست نگه دار شاید کار درست رو تو داری انجام میدی و در این میان هزار تا احساس ضد و نقیص و سوال های بی جواب و با جواب منو احاطه کرده بودن!
در این مدت خیلی با خودم فکر کردم کلنجار رفتم توی خلوتم گریه کردم، حتی بعضی وقتها هم می خندیدم!!
به تمام خاطرات خوب و بدم با اون آقا فکر می کردم وقتی یاد دلبستگی ها و لحظه های عاشقانه مون می افتادم میخواستم از دلتنگی بمیرم! میدونی در آخر چی باعث شد تصمیم بگیرم از اون آقا جدا بشم؟ اینکه نمی تونستم وقتی در لباس عروس کنار عشقم ایستادم یه زن دیگه رو زانو هاش خم شده باشه بخاطر خیانت!
بدشانسی من اینه که بد موقعی با عشقم آشنا شدم یا باید زودتر از زن اولش می دیدمش و یا وقتی از هم جدا می شدن ولی نه حالا! بعضی وقتها هنوز این صدا تو گوشم زنگ میزنه که همین آقا بهم گفته بود اگه بخاطر من نبود تا حالا شاید با زنش آشتی میکرد ولی بخاطر من دیگه نمیتونه اونو تحمل کنه! بنابراین هیچ راه فراری برای در رفتن از وجدان ندارم!
بچه ها میدونید چی در حال حاظر خیلی برام سخته؟
اینکه خودم دارم از درون داغون میشم و یه جورایی خودکشی عاطفی کردم تا تونستم تصمیم جدایی رو بگیرم اونوقت عشقم بیاد التماس نکنه و نزاره!!
این سخت تره از قبل هست انگار برای نجات جون بچه ات مجبور بشی اونو نبینی ولی از یه طرف هم اشک ها و زجه های اونو نمیتونی تحمل کنی!
خیلی رفته تو شوک اصلا نمیخواد باور کنه فکر میکنه من واسه امتحان کردنش دارم اینکارو ها ور میکنم! اینجوری من بدتر عذاب میکشم
ولی یه چیزی که هست اینه من هرگز بر نمی گردم پیشش. (این جمله رو بارها توی ذهنم تکرار میکنم)
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
سارا يادته گفتم تو شرايطت بودم
يادته گفتم زود تمومش كردم
يادته ازش بدم اومده بود به دليل اينكه اونم اولش به من نگفت زن و بچه داره اين خيانت در حق من و زنش بود
بايد به من حق انتخاب ميداد
مني كه خيلي راحت تمومش كردم 2 ماه طول كشيد تا اروم شدم, كلي حرص داشتم , كلي خاطره, كلي عشق, كلي نفرت
ميدونم شرايط تو خيلي فرق ميكنه
اما زن اون حتا اگه شيطان هم باشه كه نيست حق داره, انتخاب اون ادمه و در برابرش مسووله, اول اون
در ضمن سارا مگه وجدان تنها مخصوص زنهاست
مگه اون وجدان نداره, بخدا وقتي بري اونم ياد وجداش ميفته , حتا اگه ازدواج هم ميكردي وجدان دردش ميگرفت
اخه وجدان يه لحظه كسيو ول نميكنه
خود من كه نميدونستم ياد يه جمله زنش افتادم و بخدا الان هم تنم داره ميلرزه
من نميدونستم و زنش به من گفت كه زن و بچه داره, يه نشونه هم بهم داد
يه بار كه زنگ زده بودم بهش يه خانمي برداشت و زود قطع شد و ديگه هم جواب نداد, فرداش گفت خواهرم بود كه فضولي كرده و باهم دعوامون شد
ميدوني همون ادم مهربون با زنش چه كرده بود, اوني كه يه لحظه قربون صدقه من از دهنش نميفتاد تا ديده زنش گوشيو جواب داده با مشت كوبيده بود تو سر زنش, بخاطر من سارا
بخدا من هيچوقت خودمو نبخشيدم, من عقل اون ادمو از كار انداخته بودم ناخواسته
اصلا زنش بدترين ادم دنيا
مگه من كي بودم
سارا زنش ميگفت دوستش ندارم اما بخاطر بچه هام مجبورم
من كه تا فهميدم زن داره انداختمش دور بخاطر دروغاش
اما تصور كن بخاطر تو خداي نكرده چقدر ممكن بوده اين مرد رفتارهاي نادرست كرده باشه, حتا در حد يك داد يا بد اخمي به زن و بجه
همه مون انسانيم
كيه كه وجدان نداشته باشه
خوشحالم برات سارا
توكل كن به خدا, ميفهممت اما ميگذره به خدا
-
RE: عشق بدون خیانت! دیگه نمیخوام هوو بشم
سلام بچه ها
دیروز غروب بدترین غروب زندگیم بود
خیلی قاطعانه همه چیز رو براش تموم کردم
اون تازه متوجه عمق قضیه شده بود
صداش غمگین بود و می لرزید
راسته میگن دنیا جای مکافاته! مکافات عمل من پاره پاره شدن قلبم بود سر خورده شدن از هر چی عشق بود
مکافات عمل اون علاوه بر این غم ، التماس کردنش به من بود نمیدونم در این لحظه یاد زنش می افتاد که چطور با گریه التماسش میکرد یا نه؟
تمام وجودم از درون به سوگ نشسته.