-
طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
من 22 سالمه و دانشجوی ترم آخر معماری
همسرم 26 ساله و دانشجوی ترم آخر حقوق و در عین حال طلبه...
ما هر کردوممون تو یه شهر جدا زندگی میکنیم.
فروردین سال گذشته عقد کردیم و قرار بود دوماه دیگه عروسی کنیم که همه چی به هم خورد...
تو این یه سال متوجه شدم که همسرم مشکلاتی داره که اصلا نمیتونم باهاش کنار بیام مثه دروغگویی، بخیل بودن و اینکه مرتب قهر میکنه...
خانواده همسرم هم یعنی مادر و پدرش هم این خصوصیت دروغگویی و بخیل بودن رو دارن.
بارها بهش تذکر دادم اما یه مدت خوبه و دوباره شروع میکنه، عروسی ما به خاطر همین دست تنگیشون بهم خورد، خرج عروسی من زیاد نمیشد... لباس کرایه ای و خلاصه ای همه چی کم ترین خرج بود. اما به خاطر هزینه همه چی رو منتفی کردن
دیگه تحمل ندارم؛ میخوام ازش جدا شم.... کمکم کنید اوضاع روحیم خوب نیست....
-
RE: راهنماییم کنید طلاق بگیرم یا نه!
سلام عزیزم
خوش اومدی با تالار
اروم باش عزیزم
یکمی ارامش داشته باش
همسرت چه دروغهایی رو می گه یعنی به شما هم دروغ می گه یا نه از دروغهاش به دیگرون خسته شدی ( یکمی بیشتر توضیح بده ) ؟
البته دروغ گفتن خودش ریشه در کمبود اعتماد بنفس دارد یعنی از جایی رنجی ( مثل اعتماد بنفس ضعیف ) دارد که نمی تواند راست بگوید که هر چند دروغگویی معضلات زیادی دارد و باعث به وجود آمدن دروغهای دیگر می شود پس اول باید ریشه یابی کنی
سعی کن همسرت رو اول خوب درکش کنی شاید واقعا خرج همون یه مقدار کم عروسی رو هم نداشته باشه ؟
و اینکه بخیل بودن رو تو چی می بینی اینکه همسرت داره و برات خرجی نمی کنه یا نه نداره و انتظار خرج کردن داری؟
و از همه مهمتر دلیل قهر هاش برای چیه و چرا خیلی قهر می کنه یعنی بحثهاتون سر چیه؟
-
RE: راهنماییم کنید طلاق بگیرم یا نه!
سلام؛ ممنونم
هم به من دروغ میگه هم به بقیه... حتی سر مسائل کوچک یا این که حتی مسائلی هست که اونا رو اصلا به من نمیگه...
اتفاقا اعتماد به نفس زیادی بالایی داره؛ فکر میکنه همه چیز دانه حتی اگه ندونه هم باز اظهار نظر میکنه.
بخیل بودن رو تو این میبینم که هر بار میاد شهر من برای دیدنم دست خالی می اومد تا من اینقده گفتم و با یه جعبه شکلات می اومد. با خیلی از این موردا که اگه بازم نیازه مثال بزنم.
-
RE: راهنماییم کنید طلاق بگیرم یا نه!
سلام معذرت میخوام پا برهنه میام وسط ولی چرا الان می خوای طلاق بگیری ؟
دروغ میگه ؟ چی میگه ؟
خسیسه ؟ چیکار میکنه خسیسه؟
لباس عروسی و خرج عروسی رو بنویس که کمترین یعنی چی ؟
تا بعد.....
-
RE: راهنماییم کنید طلاق بگیرم یا نه!
پابرهنه چیه؟ کمک کنید پابرهنه هم بیاین
چون فکر میکنم اگه تو دوران عقد جدا شم بهتره تا بعد عروسیم... و اینکه فکر میکردم اصلاح شدنیه اما متاسفانه اینطور نیست
خرج عروسی لباس رو من گفتم حداکثر چهارصد تومن خرج تالارم میشه ششصد تومن و باقی رو هم میخواین میگم
-
RE: راهنماییم کنید طلاق بگیرم یا نه!
سلام خانومی
خوش امدی به همدردی
600 تومان خرج تالار رو شما گفتی؟از کجا میدونی تالار با این هزینه گیرت میاد؟وقتی انقدر داری دست پایین میگیری این مشکلاتم پیش میاد
عزیزم جدا شدن و طلاق هنر نیست.همه ماها نقصهایی داریم.حالا با درجات متفاوت
چه کارهایی برای بهبود روابطتتون کردی؟چرا دورغ میگه؟
شما خودت چه نقصهایی داری؟
میشه دقیق جواب سوالات رو بگی
-
RE: راهنماییم کنید طلاق بگیرم یا نه!
ششصد تومن رو دقیق گفتم چون مربوط به فرهنگیانه برای ما با تخفیف حسای میشه.
من هیچ علاقه ای ندارم که تو این سن مهر مطلقه بودن بخوره رو پیشونیم.
تو این یک سال من بارها همه ی تذکرات رو بهش دادم... اینکارو بکن و اینجوری برخورد کن
حتی خواستگاری من هم دست خالی اومدن!!!!!!!
دلیل دروغاش رو هم نمیدونم؛ خودش که انکار میکنه دروغاش رو
مثلا میره به دخترخالش که دبیرستانه درس بده به من میگه میرم به پسرخالم که ابتداییه درس بدم
نقص های منو فکر کنم شوهرم بهتر میتونه بگه بهش گفتم بیاد اگه اومد حتما براتون میگه نیومد خودم میگم.
-
RE: راهنماییم کنید طلاق بگیرم یا نه!
دوباره لا پای برهنه پریدم
نگفتی هزینه های عروسیتونو
تالار 600 تومن ؟ با غذا و میوه و سرویس ؟!!!!!
دست خالی یعنی حلقه و شیرینی نگرفت بیاد ؟
لباس عروس بخری 400تومن یا کرایه کنی ؟
میشه بگین چی ها چقدر قیمت دارن ؟
خب شاید گفته حس زنونگیت تحریک نشه که گفته پسر خاله بجای دختر خاله
حتما برخورد چکشی کردی که محرم اسراش نیستی که بهت بگه
شاید تحت فشارش میذاری که عوض گفتن حقیقت می خواد رعایت حالتو بکنه !!!
دی!
-
RE: راهنماییم کنید طلاق بگیرم یا نه!
نه هدی جان همین پابرهنه اومدنت رو دوست دارم....
تالار فقط میشه ششصد با میوه و شیرینی رو من نمیدونم اما بیشتر از دومیلیون میشه
کرایه ی لباس رو من بیشترین قیمت رو گفتم ؛ تو شهرمون که پرسیدم از صد بود تا چهارصد
من بهشون فشار نیوردم گفتم اشکالی نداره من حاضرم صبر کنم تا شما پولاتون رو جمع کنید؛ در ضمن از اینکه تو این یه سال هیچ هدیه ای برام نخریده بودن هم ناراحت بودم نمیخواستم سر عروسیم کوتاه بیام
من مکه برفتم براشون سوغات اوردم؛ روز پدر روز مادر؛ رفتم خونشون هدیه بردم اما اونا......
اینجور هدیه ها قیمتی نداره...
جمعا همه ی هزینه های عروسی میشه هشت میلیون...
باور کنید من تا به حال همچین برخوردی نداشتم باهاش...
اتفاقا هر وقت خانمی رو از فامیل ما میبینه اصلا نگاشم نمیکنه من میگم سرت رو بالا بگیر و سلام کن
منم مثه هر زن دیگه ای دوست دارم شوهرم فقط مال خودم باشه اما نه اینکه محدودش کنم
بذارین خودش بیاد متوجه میشین من گیر نمیدم....
با اول که اومدن خونمون دست خالی بود بار دوم به انگشتر اوردن
اینم بگم که ما چون شهرامون فرق میکنه اونا برای بار اول سه روز اومدن خونه ی ما موندن؛ آخه آذم میخواد سه روز خونه ی غریبه هم بمونه دست خالی نمیره چه برسه به خانواده ای که میخواد دخترشون رو ببره
اوایل میگفتم چون از راه دور دارن میان نمیتونن شیرینی و اینا بیارن؛ عاشق بودم و برا خودم توجیه می اوردم
اما الان میفهمم که مشکلشون پوله
وقتی پدرش حاضره به خاطر پول هر حرفی رو به من بزنه... معنیش همینه دیگه: پول است نه جان است که اسان بتوان داد...
بچه ها قراره که بیاد اون وقت خودش توضیح میده براتون
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
:72:arch_girl87 عزیز
طلاق آخرین راه نه اولین راه
خیلی ها هستن که با توجه به این که مشکلشون خیلی بزرکتر از مشکل توست هنوزم روی طلاق مردد هستند
خیلی ها هشتند که آرزوشونه شوهرشون مثل شوهر تو خسیس باشه ولی خیانت نکنه معتاد نباشه و .......
نمی خوام بگم بسوز و بساز
من میگم همه ی تلاشتو واسه ساختن بکن به شوهرت فرصت بده همینطور به زندگیت
به نظرم بهتره فعلا فکر طلاق و سرت دور کنی و به فکر ساختن باشی....
فکر کنم خوب باشه همراه با شوهرت به 1 مشاوره حضوری بری
:72:
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
شوهرم همین جا رو به راحنی نمیاد دیگه مشاوره ی حضوری؟؟؟
دوماه پیش بهش گفتم بیا بریم مشاوره تا هر کدوممون عیبامون رو برطرف کنیم
به سوال من دقت کنید من راهنمایی میخوام که چیکار کنم چه جوری طندگیمو درست کنم؟ اگه درست شدنی نیست طلاق بگیرم؟؟؟
من تو فرهنگی بزرگ شدم که درست متضاد شوهرم هستم؛ من عادت کردم حتی در نداری هامم بخشنده باشم.
همون جور که الانم با وجود اینکه من کارمند نیستم و تنها پولی که میگیرم پول تیجیبی های بابامه من تا الان توی خیلی از مخارج به شوهرم کمک کردم
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
اصلا دوست ندارم با این طرز فکرت از پا برهنه اومدن من خوشت بیاد مهندس
به حاطر مادیات خودتو داری بدبخت میکنی شوهرت هم همینطور
عینا تفکرات یه ماتریالیست ؟
راست میگن که مادی گرایان با الهیون نمیتونن جور دربیان نمونه بارزش شمایین
خوشحال میشم برای تز دانشگاهم از شما در تحقیقاتم کمک بگیرم چون دقیقت اینجوری که شما گفتی میشه شما رو ماتریالیست و شوهرتون رو الهی یا روحانی یا همون طرفداران دین قلمداد کرد و نشون داد که یه دانشجوی معماری ممکنه در ظاهر مادی گرا نباشه اما در باطن جور دیگه ای هست
شوهر به این خوبی که حتی به زن غریبه نگاه هم نمیکنه کجا میتونی پیدا کنی یا اینکه خوشی بیش از حد زده زیر دلت ؟
توی این چند سال خیلی برام جالت بوده که همه به خاطر اینکه شوهرشون به کس دیگه ای هم نظر داره یا معتاده یا دست بزن داره یا فحاشی میکنه پیشم اومدن
حالا شما میفرمایین شوهرتون مشکل پولی داره میخواین ازش طلاق بگیرین ؟
گفتین طلبه است ؟
مگه شهریه طلاب علوم دینی چقدره ؟
هم طلبه است و هم دانشگاه میخونه ؟
کی وقت میکنه استراحت کنه و بخوابه ؟
معمولا برای محاسبه درآمد یه شخص و اینکه بدونی خسیسه یا نیست باید اینها رو مد نظر داشته باشی
چقدر دخل داره و چقدر خرج داره ؟
دخل : تما در آمد ها و دریافتی ها
خرج تمام هزینه کرد ها که معمولا عبارت است از هزینه رفت و آمد کرایه خونه شارج ماهانه آب برق گاز تلفن اقساط وام خرج خوراک و پوشاک سوای اینها باید از این دخل و خرج پس انداز هم بکنه البته چون فرمودین ایشون طلبه هم هستن باید به فکر سال خمسی هم باشن
شما با یه طلبه ازدواج کردین نه اینکه با یه سرمایه دار یا شیوخ خلیج فارس
مگر شما این آیه از سوره نور که میفرماید :
وَأَنْكِحُوا الْأَيامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يكُونُوا فُقَرَاءَ يغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ
مردان و زنان بيهمسر خود را همسر دهيد، همچنين غلامان و کنيزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقير و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بينياز ميسازد؛ خداوند گشايشدهنده و آگاه است!
خداوند از فضل خود
شما با این طرز فکر که حتما باید برای شما عروسی بگیرن و بعلاوه مخلفاتش در مقام انکار این آیه بر اومدین چه بسا در انکا معاد و اصل پنداری این دنیای دنی و انکار معاد
با این تفاسیری که فرمودین شما باید انسان ساز باشین نه انسان حیوان کن
اگر شما زن خوب و فهمیده ای باشین در کنار شوهر خود می ایستین و اجازه ورود هیچ مشکلی رو به حریم زندگیتون نمیدادین و به خاطر خدا در کنار کسی که نیت کرده فقیه در دین اسلام بشه گامی بردارین نه اینکه در این کار مجدانه بکوشید تا مشکلاتی به زندگی ایشون هم اضافه کنین با طلاق
نصیب هر کس نمیشه که بتونه توی این محیط های طلبگی باشه
یکی که به من مراجعه کرده بود میگفت آرزو داشته شوهرش طلبه باشه یا در فضای حوزه و طلبگی باشه
به نظر من باید بگم که در این جامعه وا نفسا که خودتون از وضیعت جامعه با خبر هستین پیدا کردن پسری که حتی سر بلند نمیکنه که زنان رو یک نظر ببینه از هر چی بگین بیشتر می ارزه
گفتی طلبه است ؟
داشته باش این حدیث رو :
پيامبر اكرم صلی الله علیه وآله :
مَن أدّى إلى أمَّتي حَديثا يُقامُ بِهِ سُنَّةٌ أو يُثلَمُ بِهِ بِدعَةٌ فَلَهُ الجَنَّةَ
هر كس به امّت من حديثى برساند كه به سبب آن سنّتى برپا شود يا بدعتى آسيب بيند، پاداشش بهشت است
بده شوهرت در راهی هست که کمترین پاداشش بهشت هست ؟
کمه که شوهرت طبق صریح قرآن عمل کرده که طلبه شده ؟
چشم به روی همه اینها بسته ای و فقط فقط به بدی ها فکر میکنی ؟
از اوهام و خیالات در بیا
خوبی ها رو ببین نه بدی ها رو
شوهرت یدونه خوبی نداره که به خاطر خدا
نه به خاطر کس دیگه ای
به خاطر خدا باهاش زندگی کنی ؟
مگه شما مسلمون نیستی که نمیدونی که مومن بدی های دیگران را فراموش کرده و در مقابل خوبی های دیگران را در نزد اونها و دیگران بازگو میکند ؟
مگس صفت نباشید که فقط دنبال عیوب میگردن که روی اونها بشینن و اونها رو بزرگ کنن
حیفه این همه خوبی رو ندید گرفت و صرف یه اتهام که ایشون خسیسه یا برای رعایت شما حقیقت رو نمیکنه نه اینکه دروغ بگه
وقتی نمیخواد حرفی رو بزنه اینقدر وادار نکنید که الا و لا غیر باید بگین باید بگین اگه نگین نه من نه تو به طور مثال عرض میکنم
بیشتر به درک شوهرتون بپردازین
شوهرتون از شما چی ها خواسته در مقابل این چیز هایی که شما ازش خواستین ؟
آیا بینی و بین الله شما هم از دستوراتش اطلاعت کردین آیا هر وقت به شما احتیاج داشت و شما رو خواسته بود اجابتش کردین آیا آبروی اون رو جلوی همه حفظ کردین
الدنیا دارالمکافات
فکر نکنین که با طلاق همه چی حل میشه
نه با طلاق خیلی چیز های شروع میشه
در زندگی میشه خیلی چیز ها رو حل کرد با هم ادامه داد
مگر دنیا محل آزمایش نیست ؟
مگر دنیا محل آسایش هست ؟
چرا فکر نکردین به اینکه شما مورد آزمایش واقع شدین تا به درجاتتون افزوده بشه؟
واقعا به نظرتون خدا رو خوش می اید که شما از اون طلاق بگیرین ؟
شوهرتون چی قصد طلاقتونو داره یا فقط شما به جدایی فکر میکنین ؟
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز یابد روزگار وصل خویش
شکر نعمت نعمتت افزون کند
کفر نعمت از کفت بیرون کند
چوب خدا صدا نداره اگه بزنه دوا نداره
اون چیزی که این چند سال یاد گرفتم اینها بوده حالا خواه پند گیر خواه ملال به حال من سود داره که شما به زندگیتون ادامه بدین چون ثواب اصلاح البین بهم میدن ولی ....
خلاصه استغفار زیاد بکن
زیاد
منم دعا کن شوهرم رفته ماموریت دلم براش لک زده لک
الان لک لک شده دلم
دی!
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
فکر کنم از دخترایی هستی که بهت زود بر میخوره
درسته ؟
زندگی بالا پایین زیاد داره
نباید زود از میدون به در بری
دشمن زیاده
بدا به حال کشوری که از درون بهش خنجر بزنن
تو رو خدا به حرفام فکر کن بدون تعصب و ناراحتی از حرفام
باشه آبجی گلم ؟
به خاطر من هم نه فقط به خاطر خدا فکر کن
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
من نه به خاطر مادیات باهاش ازدواج کردم نه به خاطر مادیات فکر طلاق به سرم زد حرف من سر خصلت خساسته....
وقتی من به عقدش در اومدم شهریش فقط شصت تومن بود نه بیشتر!!!! هیچ توقعی ازش نداشتم اما توقع بی احترامی هم ندارم....
من کنارش بودم حتی جلوی همه برگشتم گفتم که با شوهرم مشکلی ندارم... اما الان دیگه از دست من خارجه شوهر من آشکارا زبونش درست نمچرخه؛ حرفایی که میزنه باعث ناراحتی میشه؛ هر وقت با یکی حرف میزنه من تمام فکرم اینه که الان داره چی میگه یه وقت بی احترامی نکنه، حرفی از زندگی خصوصیمون نزنه...
من خیلی از خرجا رو خودم گردن گرفته بودم ؛ همه ی پولامو جمع میکردم تا به بهونه ی تولدش بهش ربع سکه دادم؛ مدام کمکش میکنم؛ اما اون انگار اصلا اینا رو نمیبینه، من بهش میگفتم نصف هزینه ی عکاسی با من اما به محض اینکه فهمید سرم داد زد؛ میتونست بهتر حرف بزنه
میدونم طلاق مشکلی رو حل نمیکنه؛ باور کنید از فکر طلاق شب و روزم شده گریه؛ نمیتونم تصمیم بگیرم؛ حس جنون بهم دست داده.
بله لباس روحانیت قداست داره؛ شوهر من هیچی نداشت من زنش شدم، فقط به این امید که روحانی خودشم نخواد در مسیر درستیه و ناخواسته هم حتی هدایت میشه؛ میخواستم دست من رو هم بگیره ....
اما من خودم دیدم که گاهی از لباس سواستفاده میشه؛ که حالا اینجا جاش نیست توضیح بدم چون ذهنیت پاکی که مردم درباره روحانیت دارن خراب میشه.
آره خصلت خوب داره؛ دراه که یه سال به امید این خوبیاش زندگی کردم؛ اما هر کار خوبی هم که میخواد انجام بده اول کلی خون به دلم میکنه و حرصم میده و بعد انجام میده....
چرا فکر میکنید ما معماری ها از دین جداییم؟؟؟ ازدواج من با یه روحانی یعنی مهر تایید به همه ی دینداری یعنی منم دین رو دوست دارم؛ چادری بودن و موندن من با شرایط معماری با اون وضع که باید بری سر ساختمون و ممکنه همین چادر بیاد لای دست و پات و بگیره و بخوری زمین اما من حفطش کرذم یعنی دینمو دوست دارم که با روحانی بودن همسرم اوردمش تو زندگیم.
زود بهم برنمیخوره اما زود گریم میگیره....
کاش می اومد و الان خودش میگفت....
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
به طلاق فکر نکن به زندگی باهاش فکر کن عیالشی
عیال یعنی اینکه کمکش کنی
بیشتر بهش کمک کن
باور کن اجرت پیش خدا محفوظه
در دینداری شما شکی نیست
شما وقتی میگین باهاش کنار اومدین خب تا آخرش باهاش باشین
زندگی شما تضمین شده هست
تذکر بدین و اصلاح کنین خدا بهتون کمک میکنه
یه سوال شما با هم توی یه خونه زندگی میکنین یا هنوز با هم زیر یه سقف نرفتین ؟
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
گغتم که عقد کرده ایم
زندگی میدون جنگ نیست... جاییه برای آرامش ... برای درک متقابل نه یه طرفه
من باهاش کنار اومدم اما اون ... آخه چرا باهام راه نمیاد؟ برام محدودیت میذاره؟
یه ترسی وجودمو گرفته بعدا اگه من تو یه شهر دیگه فقط با شوهرم باشم ازم حمایت میکنه؟ هوامو داره؟
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
اگه تجربه من رو بخوای تا نری زیر یه سقف نمیتونی بفهمی که چه گوهری نصیبت شده با این تفاسیری که خودت میگی چشم پاکه
باهاش عروسی کن اون وقت میفهمی چی میگم
اون موقع دلت به رحم میاد و من رو هم دعا میکنی آبجی گلم
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
شما امروز عضو شدی؟؟؟؟ فقطم به من کمک میکنی؟؟؟؟
الان دیگه من جواب باباشو دادم؛ هر چی باباش بی احترامی کرده جواب دادم
چه جور برگردم؟؟؟؟
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
معذرت خواهی نکن
ولی طلاق هم نگیر
با شوهرت زندگیتو بساز
من وکیل هیچ کس نیستم
شوهرت همه فکرت باشه نه دور و اطراف شوهرت
میدونم حرفام به نظرت یه طرفه هست ولی تجربه من هست
تجربه ای که خیلی گرون به دستش آوردم
حق داری حرف بزنی اما حق تحکم چی در مورد عروسیت داری؟
شوهرت در مورد عروسی بهت گفته حق نداری حرف بزنی ؟
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
اول شک کردم که وکیلشی حالا دیگه میگم خودشی......
ابنو خودشم نمیدونه ولی قبلا هم یه بار دیگه تو دنیای مجازی بذئن اینکه بدونه من اینور خطم داشت حرف میزد
اون موقع هم برا یبه دست اوردن من تقلا میکرد.... آش دهن سوزی نیستم اما....
من همه ی فکرم شوهرم بود که میخواستم به خاطرش جایی باشم که فقط اونو داشته باش... چی بگم ... قدر ندونست... یک کلمه!!!!
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
با سلام،
این تاپیک بیشتر شبیه چت شده تا تاپیک مشاوره!
دقت کنید که ظرفیت تاپیک های مشاوره ای حداکثر 50 پست است و با این روند این تاپیک به زودی قفل خواهد شد.
پست های چتگونه تنها ظرفیت تاپیک شما رو پر می کنند و بار مشاوره ای کمی دارند.
متاسفانه احساس می کنم این تاپیک از روند مشاوره ای خود منحرف شده.
با این شرایط یا نیاز هست پست های چتگونه حذف شوند و یا تاپیک قفل خواهد شد.
اگر می خواهید در این تالار به نتیجه ای برسید، نباید این روند رو ادامه بدهید.
موفق باشید.
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
خب من چیکار کنم؟؟؟ سوال میپرسن جواب میدم دیگه
یعنی چه جوری باشه درسته؟
خیلی ممنون
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
سلام مجدد،
من یک سری از پست های چتگونه تاپیک رو حذف کردم.
می توانید این تاپیک رو هم مطالعه کنید تا متوجه بشوید چطور می توانید از تاپیکتون بهتر نتیجه بگیرید:
http://www.hamdardi.net/thread-19327-post-179544.html#pid179544
دقت کنید که اطلاعات خصوصیتون رو در اینجا ننویسید. چون این تاپیک برای همه قابل دسترسی هست.
و توصیه می شود که اینجا رو به شوهرتون معرفی نکنید. چون اون وقت دیگر نمی توانید مشکلاتتون رو با خیال راحت مطرح کنید.
پیشنهاد من به شما این است که ضمن اینکه تاپیک های مشابه رو مطالعه می کنید، مشکل خود رو کامل تر و مشخص تر شرح بدهید تا ان شا الله دوستان بتوانند در روزهای آتی به شما کمک کنند.
hooda گرامی،
دقت کنید که کاربرانی که به اینجا می آیند، از این تالار و کارشناسانش درخواست کمک و مشاوره دارند. اینجا جای مناسبی برای جمع آوری اطلاعات از اعضا و بررسی اونها جهت تکمیل پروژه دکتری شما نیست.
با تشکر از توجه شما.
موفق باشید.
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
اینجا کسی بهم کمک نمیکنه؛ میخوام حذفش کنم، میشه؟
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
دارم از تصمیم به طلاق پشیمون میشم، کاش یه راهی براهی برای برگشت گذاشته بودم...
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
سلام آبجی
کاش یه راهی برای برگشت گذاشته بودی ؟
مگه شوهرت موافقه طلاقه ؟
ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه هست
شوهرتو حفظ کن هر سر و سری داری با شوهرت داشته باش
خدای دومه خب
ولایت داره
موجب تقرب به خدا میشه همین شوهر
ماجرای خانم مجتهده امینه رو شنیدی ؟
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
دیگه نمیشه چون تو روی همه وایسادم...
چون همه جا جار زدم که طلاق میخوام....
چون این حرف رو زدم همه به خودشون اجازه دادن هر بدی از شوهرم دیدن و تا الان به احترام من تو دلشون نگه داشتن رو بگن...
الان دیگه نمیشه برگردم.... نمیشه چون اگه بخوام برگردم باید خانواده خودم و خانواده اونو حذف کنم؛ منم از پس این کار برنمیام.... من آدمیم که کوتاه میام جز زمانی که بهم توهین شه؛ این یکی رو بشنوم زمین و زمان رو به هم میریزم... الانم دقیقا همین کار رو انجام دادم
نشنیدم...
میدونی چیه این خدای دوم(!!!!!!!!) الان خوبه و محبت میکنه اما همین که یکم از این ماجرا دور بشیم همه اینا یادش میاد و تا چیزی میشه قهر میکنه و یادآوری میکنه
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
زندگی شما و شوهرتونه نه زندگی پدر مادر هاتون
اگر پدر مادرتون بخوان دخالت کنن که نمیشه
سنگ روی سنگ بند نمیشه
توی روی همه هم وایسی دلیل نمیشه طلاق بگیری
همه جا هم جار زده باشی باز هم دلیل موجهی برای طلاق نیست؟
یه سوال پدر مادر شما در مورد شوهرتون به شما توصیه هم میکنن؟
توصیه به طلاق هم کردن اونها یا فقط شما تنها این نظر رو دارین ؟
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
توصیه نه .... من گفتم و تایید کردن
من دایم درحال اینم که به شوهرم یاد بدم چه جوری برخورد کنه؛ بهش بگم الان به فلانی زنگ بزن؛ این کارو انجام بده ؛ اونکار و نکن....
آداب معاشرت رو بلد نیست و همه ی اینا رو میذاره پای رسم و رسوم ما و راحت ازش میگذره؛ وقتی بهش تاکید میکنم که مثلا فلان حرف رو نزن بعد گوش نمیده و چندین بار تکرار میکنه عصبانی میشم
حتی قبولم میکنه ها اما گوش نمیده انگار که بفهمه و نخواد عمل کنه....
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
به نظر من اینها مشکلاتی نیست که بخواین با هم جر و بحث کنین
آیا شما دقیقا اون چیزی هستین که اون ایده آلش بوده ؟
توقع زیاد نداشته باشین
با هم بسازین
حیفه به خدا حیفه
الان ممکنه خانوادت باهات موافق باشن و تاییدت کنن ولی دو روز بعد که آب ها از آسیاب افتاد به نحوی از انحاء میان و مذمتت میکنن
ممکنه بگی خانوادت هستن و یه عمر بزرگت کردن ولی باز هم همین ها هست
با شوهرت باش پشتیبان شوهرت باش
وقتی بری سر خونه و زندگیت میفهمی چی میگم
آداب معاشرت یعنی چی ؟
عمل خلاف اخلاق انجام میده ؟
فحاشی میکنه ؟
مردم رو با بی ادبی خطاب میکنه ؟
یا اینکه دیگرون خیلی ازش توقع دارن که از توانش خارجه ؟
شما دوست داشتین شوهرتون یک قدیس باشه ؟
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hooda
به نظر من اینها مشکلاتی نیست که بخواین با هم جر و بحث کنین
آیا شما دقیقا اون چیزی هستین که اون ایده آلش بوده ؟
نمیدونم, چون تا به حال اعتراضی نکرده که من اینجوری نمیخواستم؛ اون فقط وقتی عصبانیه اعنراض میکنه، اون موقع یه حرفایی میزنه که هر کاری کنم هم یادم نمیره
توقع زیاد نداشته باشین
با هم بسازین
حیفه به خدا حیفه
الان ممکنه خانوادت باهات موافق باشن و تاییدت کنن ولی دو روز بعد که آب ها از آسیاب افتاد به نحوی از انحاء میان و مذمتت میکنن
ممکنه بگی خانوادت هستن و یه عمر بزرگت کردن ولی باز هم همین ها هست
با شوهرت باش پشتیبان شوهرت باش
وقتی بری سر خونه و زندگیت میفهمی چی میگم
آخ که این حرف رو چقد آقای ما هم میزنه منم میگم سالی که نکوست از بهارش پیداست
آداب معاشرت یعنی چی ؟
عمل خلاف اخلاق انجام میده ؟
خلاف اخلاق نه ولی نمیدونم چه جوریه که هر کاری انجام میده یه دلخوری پیش میاد، خسته شدم بس پشت سرش اومدم حرفاشو درست کردم که نه همچین منظوری نداشته....
فحاشی میکنه ؟
مردم رو با بی ادبی خطاب میکنه ؟
یا اینکه دیگرون خیلی ازش توقع دارن که از توانش خارجه ؟
نخیر در توانش هست؛ توان اون خیلی بالاتر از این حرفاست
شما دوست داشتین شوهرتون یک قدیس باشه ؟
قدیسه نمیخوام چون خودم کامل نیستم اما انتظار دارم که وقتی تذکر میدم بهش عمل کنه.
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
شوهرتون طلبه هست برین سر خونه زندگیتون میفهمین که چی میگم
اینقدر سرش شلوغ میشه اینقدر مردم بهش مراجعه میکنن که حد نداره
آدمی که این مشخصه ها رو داره نیازمند کمک بیش از حد شماست
معمولا خانواده ها از هم توقعاتی دارن ولی به قول معروف همه چیز که نباید ایده آل باشه آبجی
فکرت رو بده به چیزهای خوب به زندگی در کنارش
البته اگه من رو کسی میدونی که خیرخواهت هستم
همین که هیچ اعتراضی نمیکنه شک نکن که خیلی دوستت داره که کاستی هاتو به چشمش نمیاره
خوش به حالت
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
چه مشخصه ای داره که نیازمند کمکه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تا خدا چی بخواد.....
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
مشخصه های یه طلبه
وقت کم
مشغله زیاد
رجوع زیاد مردم
توقع زیاد دور و اطرافیان
تا خدا چی بخواد یعنی چی ؟
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
گفتم که کاری از دستم برنمیاد...
ببینم چی پیش میاد
قراره بابام باهاش صحبت کنه هر وقت زنگ زد؛ ببینم چی میگه و با چه لحنی جواب میده؛ بابام هم با چند نفر مشورت کرده و الان دیگه اصلا راضی نیست من برم شهر همسرم....
از اینکه وقتی این حرفا رو بهش میگم خیلی خونسرده عصبانی میشم؛ من شب و روزم گریه است اما اون.... انگار که نه خانی اومده نه خانی رفته
حتی باباش زنگ نمیزنه بگه تکلیف عروسیمون چی شده چقد عقب افتاده؛ بلاتکلیفی خیلی سخته؛
من دلم میخواست اینجا باشه و خودش حرف بزنه که معلومه نمیخواد با عنوان خودش بیاد؛ منم بیشتر از این نمیتونم اینجا باشم؛ فکر کنم همه ی حرفا رو هم گفتم؛ جالبه حتی از من نپرسید ایمیلت چی بود!!!!
عاشق همین سوتی های تابلوتم
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
عاشق همین سوتی های تابلوتم ؟؟
زندگی خودته می خوای با ورود دیگرون خرابش کنی بسم الله
شما باید پا فشاری کنین توی ازدواجتون
من از شوهرتون خبر ندارم که بخوام در موردشون حرفی بزنم
ولی توصیه من این بود
فکر میکنم دوست ندارین من چیزی بگم
چشم چیزی نمیگم!
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
میشه یه کوچولو هم که شده خودتو بذاری جای من؟
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
جای شما چرا ؟
آیا شما مثل من اجازه دخالت هیچ کس توی زندگیتون رو نمیدین یا اینکه پشت سر خانوادتون پنهان میشین ؟
من شوهرمو خیلی خیلی دوست دارم من خودمو وقف شوهرم کردم
توی این دوره زمونه که بهش میگن آخر الزمان مگه شوهر خوب پیدا میشه ؟
من تمام توان و تلاشم رو گذاشتم روی زندگی مشترکمون که خدا هم گفته جهاد زن همینه
هر وقت شما تونستی این کارها رو بکنی و خودت خواستی شوهرت رو با همه حجمه ها و گفته های دیگرون اون جوری که هست بخوای میتونی از من توقع داشته باشی که من هم یه ذره جای شما خودم رو قرار بدم
تجربیات همین جوریبه دست نمیاد خودت باید در مورد زندگیت تلاش کنی خودت نه پدر نه مادر نه برادر و نه خواهر
خودت حلال مشکلاتی
شوهرت رو بچسب و تنهاش نگذار
وفتی پرده ها افتاد میفهمی که چقدر خوب کردی که پشتیبان شوهرت باشی
شما باید جوری باشی که اگر دنیا هم اومد در مورد شوهرت بد گفت باز هم خاطر خواهش باشی وگرنه با ذره ای شک باز همون آش و همون کاسه هست
در ضمن بدون هم من و هم شما زن هستیم باید مطیع شوهر باشیم نه اینکه مطیع پدر و مادر و.....
اینها وظیفه دینی هست نه اینکه من از خودم بگم
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
1- همسرت دروغگو نیست فقط کمی زیادی ملاحظه کاره و این مساله بعد ازدواج کم کم حل میشه اگه شما خیلی راخت چند بار باهاش موضوع رو مطرح کنی
2- بعضی ها واقعا ندارند .....
3- طلبه ها واقعا خوبن !!!! خدا رو شکر کن و بچگی نکن
4- قهر کردنش هم طبیعیه چون احساساتیه چون عاشقته چون توقعش از تو بیشتر از ایناست
-
RE: طلاق بگیرم یا نه؟! (دروغگویی، بخیل بودن و قهرهای مکرر همسر)
arch girl عزيز سلام
عزيزم وقتي خانوم هدي تنها پاسخگوي شماست و مثل يه طلبه پر از آيه و حديث و آشنا به زندگي و شرايط اونهاست و يه روز قبل از شما عضو سايت شده. يكم با احتياط تمام مسايل رو بازگو كن. شايد .... نبايد به اين سرعت اعتماد كني. شايد با يه دروغ ديگه روبرويي.
يكم بيشتر دقت كن
موفق باشي.