-
چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
سلام به کسانی که واقعا تو این تالار زحمت می کشند.
من 23 سالمه و 3 ساله ازدواج کرده ام.البته یک سال نامزد بودم.3سالی که همش جنگ و دعوا.تو این 3 سال من زندگیمو حفظ کردم.یعنی هر مشکلی پیش میومد سعی میکردم معذرت خواهی کنم تا همه چی تموم بشه بره.مثلا اگه دعوایی پیش میومد شوهرم پا میشد به خانوادش زنگ میزد تا اینا بیان مشکل ما رو حل کنن.در ضمن اگه تو این دعواها تقصیر گردن شوهرم بود من باید معذرت خواهی می کردم:302:این اواخر بحث ما سر مامانش بود.این اقا خیلی به مادرش وابسته هست.یعنی حاضر زندگیش به خاطر مادرش بخوره به هم.آخرین باری که دعوا کردیم از خونه گذاشت رفت خونه مادرش و فردا صبح اومد وسایلاشو ببره برگشت به من گفت من مادرمو بیشتر از تو دوست دارم و تو هم جهازتو وردار گم شو برو خونه بابات می خوام طلاقت بدم.بعد رفت.به خاطر اینکه تنها نباشم منم رفتم ولی فرداش که برگشتم دیدم قفل درو عوض کرده.بهش زنگ زدم التماس کردم که بیا زندگیمونو بکنیم گفت نه ازت متنفرم:302:حالا حدود 1 ماه خونه بابام هستم.2 هفته پیش بهش اس ام اس زدم که اقدام کردی واسه طلاق برگشت گفت خودت برو اقدام کن.الانم موندم چی کار کنم.نمی دونم چرا این کارارو می کنه؟چرا اصلا سراغی از من نمیگیره.من حتی وسایلم با خودم نیاوردم.درم که قفله نمی تونم برم وردارم.
خواهشا کمکم کنید:302:
من خیلی دوسش دارم و نمی خوام این زندگی از هم بپاشه
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
خب شما انگار دیگه زیادی عذرخواهی کردی ! ایشون هم عادت کردند.
بیشتر از خودتون از آشناییتون بگید.
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
سلام گل یاس جان
خوش اومدی به همدردی
عزیزم شما قلبا میخواستی زندگی رو حفظ کنی اما با هر بار معذرت خواهی بی مورد و لاپوشونی موقت مشکل بدتر زندگی رو رو به فروپاشی بردی
در حالیکه عذر خواهی بی مورد همسرت رو متوقع تر میکنه و حتی اگر کار غلطی میکنه منتظره که شما دوباره برگردی و عذر خواهی کنی
دوست عزیزم چند تا کار کردی و همش غلط !
البته در این شرایط ادم خیلی بهم میریزه و نمیدونه باید چیکار کنه.
مطالبی که نوشتی یک طرفه بود.یعنی ننوشتی شما در مقابل به ایشون چی گفتی که گفت من مادرمو بیشتر از تو دوست دارم؟
یا اصلا نگفتی سر چی مامانش باهم دعواتون شد؟
یه چیزی رو بهت خواهرانه میگم.
به هیچ عنوان تحت هیچ شرایطی حتی اگر تنها هم بودی منزل رو ترک نکن.
چرا که اگر کار به دادگاه بکشه نگاه نمیکنن چرا شما منزل رو ترک کردی
و شما رو مقصر میدونن.
این بار هم مثل دفعه های پیش که میرفتی التماس میکردی و بی مورد معذرت خواهی میکردی..دوباهر این کارر وکردی
منم جای اون اقا بودم همین رفتار رو میکردم.
چون میدیدم خیلی بهم وابسته هستی
مردها از اینکه یه زن همیشه منفعل باشه و دائما در حال عذرخواهی باشه خوششون نمیاد.
هرچیزی راهی داره و باید بدونی معذرت خواهی بی جا فقط اوضاع رو به ظاهر خوب میکنه اما مثا خاکستر زیر آتیش میمونه.
چرا بهش اس ام اس زدی؟
اینم یه اشتباه دیگه بود.
اشتباه دیگه اصلا چرا اسم طلاق رو شما آوردی؟
حالا روی وسایلت حساس نشو.
دوست عزیزم منم این روزا رو گذروندم.
دقیقا درکت میکم.
اصلا انگار دارم با خودم حرف میزنم !
اینکه گفته خودت برو اقدام کن خوبه.
یعنی خودش نمیخواد بره.
من اگر جای شما بودم فعلا هیچ کاری نمیکردم و فقط صبوری میکردم.
چون الان هر اقدامی شما بکنی باعث میشه همسرت بگه ازت متنفرم و ...
بذار کمی دیگه بگذره تا همسرت ارومتر بشه
البته شما بهتر از هرکس دیگه ای همسرت رو میشناسی .
میدونی رگ خوابش چیه.میدونی با چه جملاتی اروم میشه
دوست عزیزم صبوری کن...
خانوادش هیچ اقدامی نکردن؟
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
گل یاس عزیز سلام
در شرایط بدی قرار گرفتی و ناراحتیتو درک میکنم فکر کنم کمی زیاده روی کردی
دوست عزیزم بهتره از بزرگترها کمک کنی تا با واسطه آشتی و بعد مشکلتو حل کنی
بهتره در مورد طلاق هم باهاش صحبت نکنی با هر تنشی که نباید اسم طلاق رو آورد
در آخر سعی کن بیشتر از مشکلت بگی تا کارشناسان راهنماییت کنن
نگران نباش مشکل بدون راه حل وجود نداره عزیزم
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
سلام خیلی ممنون از پاسختون.
حقیقتش منو مامانش پسندیده و اومدن خواستگاری.یعنی ما از قبل آشنایی نداشتیم و 2 جلسه با هم حرف زدیم و اخرش بله برونو عقد.شما درست میگین من بد عادتش کردم ولی الان 2 هفته هست که اونا هیچ اقدامی نکردن.منم دیگه کاری به کارش ندارم
خیلی ممنون که زود جواب دادین.
حقیقتش دعوای اخرمون سر این بود که پدر شوهرم بیمارستان بود و قرار بود بره اطاق عمل.بعد از ظهر من بلوزشم اتو کردم و با خوشرویی فرستادمش تا بره بیمارستان.
به منم سپرده بود که به کسی نگم که باباش عمل می کنه.مثلا من به پدر مادرم نگم و حتی به برادر شوهرم و جاریم.نمی دونم همه وظایفا گردن شوهر منه.از بیمارستان زنگ زد که شب ساعت 11 مادمو میارم تا تنها نباشین و من بمونم پیش پدرم.بالاخره ساعت 8 اومد اونم چه اومدنی بی حوصله و اخمو.در ضمن پدر شوهرم سپرده بود که عروسها بیمارستان نیان من معذبم.شب وقتی شوهرم اومد به من گفت میایی با هم بریم تو هم تنها نباشی منم گفتم نه چون بابات گفته و در ضمن تو شب مامانتو میاری دیگه.ساعت 10 شد این نرفت مامانش بهش زنگ زد که میایی گفت اره گفت زنتم میاری(منو دیگه)گفت نه.حقیقتش منم تصمیمم عوض شده بود می خواستم برم ولی اطاق انتظار بشینم.با ملایمت گفتم من تصمیمم عوض شده می خوام بیام.سرم داد کشید که تو اصلا نمی دونی چی میگی تو نمی تونی تصمیم بگیری.منم نشستم اروم اشک ریختم.در این وضعیت برگشت گفت پاشو شاممو بده چون شام حاضر نبود گفتم 10 دقیقه صبر کن یا اگه عجله داری برو بیرون یه چیزی بخور.با عصبانیت پا شد رفت.منم تا 11 منتظر موندم دیدم نیومد بهش زنگ زدم که مامانتو میاری گفت رفتم دارو بخرم کارم طول میکشه و بدونه خداحافظی قطع کرد.به من بر خورد.تا 12 بهش هر چی زنگ زدم جواب نداد بالاخره به گوشی مادر شوهرم زنگ زدم اونم بعد از 100 بار زنگ زدن شوهرم خودش جواب داد گفتم کجایی چرا به گوشیت جواب نمیدی برگشت پیش مامانش گفت چون تو به من شام ندادی منم به تو جواب نمیدم بعد قطع کرد.منم خیلی ناراحت شدم.ساعت 1.5 به مامانم زنگ زدم که تنهام میترسم.مامانم گفت هر موقع شوهرت اومد به من بگو تا نگران نشم.خلاصه نصف شب ساعت 2.5 اومد.گفتم کجا بودی چرا به من اهمیت نمیدی رفتم بازوشو بگیرم منو حول داد.منم حرصم در اومد گفتم چرا به داداشت یا پدر مادر من نمیگید که من تنها نباشم.در این حین مامانم زنگ زد که شوهرت اومده منم گفتم بعله تشریف اوردن.شوهرم گوشیرو از دستم گرفت به مامانم گفت(با فریاد)تو اگه به شوهرت شام ندی چه بلایی سرت میاره؟منم این طرف بهش میگفتم باب جان حاضر نبود چرا متوجه نمیشی داد میکشید خفه شو.خفه شو.پاشد گوشیرو کوبید زمین که به بازویه من برخورد کرد.منم پاشودم حولش دادم اونم منو حول داد که من یه سیلی بهش زدم نه محکم ولی خیلی عصبانی بودم(الان خیلی پشیمونم)بعد از خونه فرار کرد رفت.منم به مامانم زنگ زدم اومد پیشم موند.صبح با مامانش اومد وسایلاشو ببره مامانش به مامانم می گفت دخترت پسرمو کتک زده.بی چاره مامانم جلوی شوهرمو می گرفت می گفت دختر من غلط کرده تو ببخشش.اونم بر گشت گفت من دخترتو نمی خوام دخترتو.جهازشم وردارین گمشین برین.نه من چیزی گفتم نه مادرم به اونا بی احترامی کرد.به بابام زنگ زد دخترت بی حیاست طلاقش میدم.
شرمنده اگه طولانی شد.من الان موندم بلاتکلیف نمیدونم چی به سرم میاد
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
اصلا دعوا سر مامانش نیست که
مثلا 2 هفته قبل از دعوامون مامانش سینه اش درد میکرد به من گفت منم اومدم به شوهرم گفتم که مامانت سینه اش درد می کنه زود برگشت گفت حتما باید ببرمش ماموگرافی منم چیزی نگفتم.
چند روز بعد یه دفعه سرم گیج رفت شوهرم اصلا توجه نکرد برگشتم به شوخی گفتم مامانتو چه زود میبری دکتر ولی به من اهمیت نمیدی.سر این حرفم 1 روز با من حرف نزد.واقعیتش من اصلا به مامانش بی احترامی نکردم .تو اون روز که اومده بود وسایلشو جمع کنه مادر شوهرم برگشته به من میگه من هر موقع بمیرم تو اون روز جشن میگیری تو این وضعیت که شوهرم مثل بمب داره منفجر میشه مادرشوهرم هم این وسط از اب گل الود ماهی میگرفت:302:برگشته به من میگه پسرم به خاطر مهریه نمی خواد که بپوسه:302:اینم بزرگتر شوهرم.حالا جالبتر مادرم چند روز بعد به مادربزرگ شوهرم زنگ زد که نزدیکه عیده خوب نیست این عروستون اینجا بمونه مادر بزرگش برگشت گفت من حتما با اونا حرف میزنم.شب زنگ زده به مامانم میگه حرف زدم (شوهرم)گفته زنی که شوهرشو کتک زده تو اون خونه جاش نیست.من درسته یه سیلی زدم ولی نمیدونم چرا شوهرم می خواد منو خراب کنه.منم چون خجالت میکشم پیش دیگران به گردن نمیگیرم.شوهرم میگه تو دروغ گویی تو روانی هستی میگه مگه تو منو نزدی.یکی نیست بگه اخه من پیش دیگران روم نمیشه اعتراف کنم.این چیزارو درک نمیکنه:302:
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
سلام دوست عزیز:72:
مریم خانم درست فرمودند. منزل رو به هیچ عنوان نباید ترک کنی.
چون میره دادگاه {ترک تمکین}بهتون میزنه ومقصر به حساب میاید.
هر طوری شده به منزل برگرد.اگرم میخواد شما به منزل پرتان برید بزار خودش با آژانس یا با یکی از آشناهاتون ببره منزل پدرتان.
تا شاهدی باشه که خودش شمارو از منزل بیرون کرده.
اگر خانواده مقروری باشن پاپیش نمیزارن.
باید از طریق دوست آشنا وفامیل اقدام کنی واسته بشه. هم خودتت را کوچک نکردی هم به حدفت میرسی.
من 3سال راه دادگاه رو رفتم .دعا میکنم پای نا مسلمون به دادگاه باز نشه .چه برسه به مسلمونش.
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
کبوتر عزیز خیلی ممنون از پاسختون
اون منزلو ترک کرده منم به خاطر اینکه تنها نباشم رفتم
ولی فردا اومدم دیدم قفل درو عوض کرده.یه بلوک شاهده که قفل در عوض شده.
بره تمکین بده منم میگم من برگشتم و درو بسته دیدم شاهدم داره.
اصلا شاید اون چند روز خونه نبوده من نمی تونستم بیرون برم؟مثلا خریدی چیزی
بالاخره زندانی نمی شدم که شاید اون نمیومد.
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
گل یاس عزیز
احساس میکنم همسرت خیلی وابسته است و هنوز به بلوغ اجتماعی نرسیده
امیدوارم هر چه زودتر دوستایی که تجربه بیشتری دارن بت راهکار بدن و اگه بتونی پیش مشاورم حضوریم بری خیلی خوبه
چیزی که به ذهن من میرسه اینه که اصلا اصلا خودت و خانوادتو کوچیک نکن . از خانوادت بخواه کاملا ازت طرفداری کنن
اون تو رو هل داده حتی اگه سیلی زدی در دفاع از خودت بوده(هر چند اشتباه داشتی تو رفتارت)
خیلی ناراحت شدم از خوندن تاپیکت امیدوارم هر چه زودتر مشکلت حل شه و زندگی آرووم و عاشقانه ای کنار همسرت و خانواده هاتون داشته باشین:72:
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
دوست عزیز:72:
منزل شما آپارتمانه وتها میشد بمونی هیچ ترسی هم نداره.
ومیتونی برگردی منزل کلید ساز ببری قفل رو بازکنه.بری داخل منزل وشاهدم که داری منزل خودته وکلید سازم بهانه نمیاره.
واگر شوهرت متوجه شد به منزل برگشتی .شاید برخوردی کنه نگران نباش بزار همسایه ها متوجه بشن که شما رو ازمنزل بیرون میکنه.
ومیتونی بری شورای حل اختلاف ماجرا رو بگی که صورت جلسه میشه برای دادگاه که شما اقدام به برگشت کردید .
ولی شوهر قبول به زندگی نکرده.حتما با خودت شاهد ببر زن های همسایه هم میشه.
شورای حل اختلاف دادگاه نیست که خوشت نیاد.
و با این کارت طرف مقابل به خودش میاد که شمارو دست کم نگیره.
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
گل یاس عزیز
همه مشکلات به خاطر کم تجربگی شما و خانوادته.
شما هم مقصری..شبی که میدونی همسرت نگران پدرشه و تمام بار مسولیت این کار روی دوش همسرته...اون شب که میاد خونه حتی اگر به شما ناسزا هم گفت شما باید ارومش میکردی و به دل نمیگرفتی
باید شرایطش رو درک میکردی...که نکردی خانومی
وقتی میبیی همسرت بابت پدرش نگرانه..پریشونه..باید اسباب ارامشش رو فراهم کنی.
مثلا همین حاضر نبودن غذا.
چون خداحافظی نگرد بهت برخورد.یک لحظه با خودت نگفتی شاید برای پیدا کردن دارو به سختی افتاده و الان اعصابش خورده.توقع داشتی مثل همیشه باهات برخورد میکرد؟
به خصوص اینکه به خاطر حاضر نبودن شام هم ناراحت بوده
دوست عزیزم تنهایی چیه؟من نمیدونم شما کجا زندگی میکنی اما الان دیگه با این خونه های دیوار نازک و ساختمونای پر جمعیت ترست چیه؟
به خصوص اینکه شما در بلوک هم زندگی میکنید...
یه آیه الکرسی میخوندی با چراغ روشن میخوابیدی.
یا اصلا اون شب به خاطر همسرت نمیخوابیدی...
خانومی به جای درک وضعیتش مدام رو اعصابش دوچرخه سواری کردی....
اون شب در اون وضعیت اعصاب خوردی همسرت به جای فراهم کردن ارامشش رفتی میگی چرا به من اهمیت نمیدی؟
فکر میکنی جاش بود؟
چرا اخه مادر شما التماس شوهرت میکرده؟
گل یاس عزیز مشکل اکثر ما زنا همینه
دوست داریم همون محبتی که به مادر شوهرامون میشه به ما هم بشه
در حالیکه نمیتونیم این مرز رو حدشو رعایت کنیم و بدونیم هیچ وقت جایگاه ما رو مادر شوهر نمیگیره و بالعکسش هم همینطور
خانومی دروغ نگو.کاری رو که کردی گردن بگیر اما از حق خودت هم دفاع کن.
الان هم اگر میتونید همون مادر بزرگ رو واسطه کنید .مثلا یه قرار خونه مادربزرگ بذارید.تا اونجا بشینید و حرفاتونو بزنید.
بازم میگم شرایط شوهرتو بالا پایین کن.
اگر فکر میکنی این مورد جواب نمیده فعلا دست نگه دار.
اما مادر بزرگ گزینه خوبیه.
بگو من از کارم پشیمونم اما چون مثلا اون فلان کار رو کرد منم از روی عصبانیت این کار رو کردم.
اما بازم میگم من اگر جای شما بودم زمان میدادم.
چون اگر پا پیش بذارید ممکنه شما رو از موضع ضعف و کوتاه اومدن ببینه و شاید شرایط بدتر بشه.
اما اگر منتظر بمونید خودش بیاد اینطوری میتونی حرفات رو بزنی.هرچند که من با صحبتهایی که از شما شنیدم بیتشر شما رو مقصر اوضاع پیش اومده میبینم
حالا شما ببین همسرت چه جور آدمیه.ببین اصلا ادمی هست که باید دنبالت؟
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
دادگاه خانواده؟؟؟؟؟؟چرا شلوغش کردین.؟
شما تو شرایط بحرانی همسرتون وقتی ذهنش درگیر پدرش بوده اون رفتار اشتباهو داشتین.
غرورش جریحه دار شده جریحه نه شکستیش.واسه همین دنبالت نمیاد حتی زیر بار کاری هم که کردی نرفتی.
به نظر من یه نامه یا ایمیل بهش بده و ازش معذرت خواهی کن و بگو اشتباه کردی.
اینکه چرا حتی زیر بار اشتباهت نرفتی رو توی نامت توضح بده .
ازش بخواه دوباره زندگی کنین .
اگر هم قبول کرد باید بیای اینجا چون خیلی چیزا باید یاد بگیری تا دیگه این اشتباهات انجام نشه
ایشالا که هر چه زود تر مشکلت حل شه:323:
بیا و از حال خودت خبردارمون کن
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
سلام گل یاس
متاسفم به خاطر مشکلی که برات پیش اومده ولی آرامشتو حفظ کن، حل میشه به امید خدا.
خواهر من، شما یکی از مشکلاتی که داری اینه که زمان شناس خوبی نیستی. اگه می خوایی حرفات اثر گذار باشه، باید توی موقع مناسب حرف بزنی. اون جوری هم احترام خودت حفظ میشه و هم امکان به نتیجه رسیدن حرفت بیشتر میشه.
نکته ی دوم رو هم فقط برای تو نمیگم، به همه ی خواهر های خوبم که این تاپیکو می خونن میگم.
هیچ وقت توی زندگیتون با مادر همسرتون الاکلنگ بازی نکنین. یعنی به هیچ وجه همسرتون رو سوق ندین به سمت انتخاب یا ترجیح دادن. منظورم حرفاییه مثل: منو بیشتر دوس داری یا اونو؟ چرا فلان کارو برای اون کردی برای من نکردی؟ چرا بهش توجه میکنی به من نمیکنی؟ من اهمیت ندارم برات؟ و . . .
چرا؟ چون وارد یه بازی ای شدین که نتیجه اش از قبل مشخصه. شکست. شکست معنیش این نیست که شما رو کمتر دوس داره یا اهمیتی برای شما قائل نیست. معنیش اینه که چون سر دو راهی قرارش میدین و دچار تعارض میشه، یه هو میزنه صورت مسئله و طراح سوال رو با هم میترکونه :)
در مورد مشکلتون هم اولین چیزی که به ذهنم میرسه اینه که بهتره اشتباهت رو (سیلی زدن) قبول کنی و ازش عذر خواهی کنی.
همسرت (به هر دلیلی، کاری به درست و غلط بودنش ندارم) از شما آزرده شده و اوضاع رو متشنج تر کرده و اجازه ی ادامه ی ارتباط رو به شما نمیده. شما این وسط چی کار کردی؟ کلا ایشون رو همراه با دلیل آزردگیش زدی نابود کردی. چه طور؟ با انکار کردنت. علاوه بر اینکه آزدگیش برطرف نشده برچسب دروغگو بودن و توهم زدن هم بهش خورده.
حالا چه طور انتظار داری همچین آدمی توی این وضعیت بیاد دنبالت؟ این جواب سوال اصلیت بود: "چرا شوهرم دنبالم نمیاد".
به نظرم برای شروع رفع مشکلات، اول باید اشتباهات رو پذیرفت.
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
سلام
خیلی خوشحالم که با این تالار آشنا شدم:323:
حقیقتش من یک هفته بهش اس ام اس زدم که من اشتباه کردم.من پشیمونم.نمی خوام زندگیم از هم بپاشه.حتی به مادرش زنگ زدم که پشیمونم و می خوام به خونم برگردم و در نهایت تاسف مادر شوهرم برگشته میگه مردی که زنشو نخواد می تونه طلاقش بده.به مادر بزرگش زنگ زدم گفتم کاری کنید من به زندگیم برگردم اونم گفت ما بزرگترها کارتونو حل می کنیم ولی تا الان خبری نشده.منو خونوادم خیلی تلاش کردیم ولی اونا اصلا حرف نمی زنند که منم عذرخواهی کنم.
راستی امروز سالگرده عقدمونه:302:خیلی دلم براش تنگ شده.حقیقتش پدرم میگه نه زنگ بزن نه اس ام اس.به خاطر بابام هم نیست خودمم دلم ازش گرفته.آخرین باری که زنگ زدم که بیام خونه حتی اون لحظه سیلی زدنو به گردن گرفتم برگشته به من میگه امروز پدر مادرم میان خونه من زندگی کنند منم گفتم عیب نداره پس من چی می شم منم می خوام به خونم برگردم برگشته به من میگه لازم نکرده تو برو درخواست طلاق بده.حتی میگه بیا تفاهمی از هم جدا بشیم.دیگه التماس کردن چقدر میشه.:316:
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
گل یاس جان همونطور که hamdardi عزیز گفت شما موقیعت شناس خوبی نیستی.
یک هفته با توجه به چیزهایی که ا ز همسری میگی برای اروم شدنش کافی نیوده.تلاش شما و خانوادت چون بیش از حد بوده الان اینجوری مسئله جا افتاده که شما 100 در 100 مقصری
حرف پدرت رو گوش کن و عزت نفست رو حفظ کن.
از خانوادت بخواه که کاملا حمایتت کنن نه اینکه التماس کنن.
حمایت کنن و طوری برخورد نکنن که انگار خونه پدریت جای شما نیست و شما باید هرطور شده زودتر برگردی.
دوست عزیزم تا وقتی شما به صحبتها و تجربیات ما گوش ندی ما هم کمکی نیمتونیم به شما کنیم.
التماس کردن ممنوع
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
maryam جان خیلی ممنون که زود به من پاسخ میدین:72:
این تالار خیلی به من آرامش میده.
حالا یه سوال داشتم
اگه من بهش فرست بدم به نظرتون زندگیم درست میشه؟:302:
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
هيچ كاري نكن. هيچ تماسي هم نگير. فقط صبر كن. خودش برمي گرده. به شرطي كه يك مدت از ناحيه تو هيچ ارتباطي (اعم از اس ام اس، تلفن، حضوري) نباشه. يادت نره هيچ ارتباطي نبايد باشه.
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گلنوش67
دادگاه خانواده؟؟؟؟؟؟چرا شلوغش کردین.؟
شما تو شرایط بحرانی همسرتون وقتی ذهنش درگیر پدرش بوده اون رفتار اشتباهو داشتین.
غرورش جریحه دار شده جریحه نه شکستیش.واسه همین دنبالت نمیاد حتی زیر بار کاری هم که کردی نرفتی.
به نظر من یه نامه یا ایمیل بهش بده و ازش معذرت خواهی کن و بگو اشتباه کردی.
اینکه چرا حتی زیر بار اشتباهت نرفتی رو توی نامت توضح بده .
ازش بخواه دوباره زندگی کنین .
اگر هم قبول کرد باید بیای اینجا چون خیلی چیزا باید یاد بگیری تا دیگه این اشتباهات انجام نشه
ایشالا که هر چه زود تر مشکلت حل شه:323:
بیا و از حال خودت خبردارمون کن
سلام گلنشون دوست عزیز:72:
من نگفتم دادگاه خانواده.
عرض کردم شورای حل اختلاف. که یک روهانی ویک منشی هستند. واز شوهر و خانم در خواست میکنند هر دو حظور داشته باشن ومشکلشون رو مطرح کنند. و انگاری یکی از آشنایان واسطه شده همون کار رو انجام میدن.
اصلا هم شکل دادگاه نیست. معمولا در پایگاه مسجد یک دفتر ایجاد شده .به عنوان شورای حل اختلاف.
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
گل یاس جان خودت بگو تا الان تلاش ها و التماس هایی که کردی فایده داشت؟جز بدتر کردن اوضاع؟
پس صبوری کن.
نه زنگ...نه اس ام اس...نه واسطه...هیچی....
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
حنما به حرفاتون گوش می کنم
امیدوارم به نتیجه برسم
از همه دوستانی که به فکر من هستن تشکر میکنم و من هم همیشه برای شما دعا گو خواهم بود:323:
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
گل ياس هر گونه ارتباطي ممنوع.
فعلا يك مدت ديوار آتشين بكش دور شوهرت و اصلا سراغش نرو.
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
با اینکه سخته ولی این کارو می کنم
ولی نمی دونم چقدر باید صبر کنم
امروزم سالگرد عقدمون بود فکر می کردم زنگی اس ام اسی بزنه ولی اصلا من براش مردم:302:
خیلی داغونم .بعضی موقع ها فکر می کنم نکنه یکی دیگه تو زندگیش هست:302:
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
وای عزیزم .جریان تو رو که خوندم انگار جریان زندگی خودم بود .دقیقا همون اعصاب خوردی ها ،همون سیلی(به شدت درکت می کنم، منم همین کارو کردم و شدم مقصر) ،همون قهر ، همون التماس، همون پشیمونی ،وای از همه مهمتر همون عید ، مامان منم دقیقا مثل مامان شما زنگ زد گفت عیدی یعنی اینا باید این طور قهر باشن؟مردم چی می گن؟( یعنی کاری به سرت میارن که مجبور بشی التماس کنی که بیاین من و ببرین آشتی).بابای منم مثل بابای شما می گفت نباید نه زنگ بزنی نه اس ام اس .ای خدا عجب شباهتی باورم نمیشه.همیشه من بودم که بر خلاف میل باطنیم باید می رفتم واسه آشتی .تا خودم عذاب نکشم .
منم همیشه میخواستم بهش ثابت کنم که تو برای فلانی فلان کارو میکنی ولی برای من .و با این حرفا ارزش خودمو کم میکردم .
عزیزم تو هم مثل گذشته من بی تجربه هستی و بی سیاست .و همسرت هم مثل همسر من مغرور و جدی
گل یاس عزیز منم همه این روز ها رو داشتم و پشت سر گذاشتم و دقیقا می فهمم چی میکشی خانم گل .من تا به حال مشکلم رو تو این تالار مطرح نکرده بودم چون به امید خدا انقدر سعی کردم و تلاش کردم که مشکلم رو حل کردم و وقتی با این تالار آشنا شدم که دیگه الان به امید خدا مشکلی نیست مشکلاتم حل شده .یعنی قلق زندگیمو و شوهرمو و خودمو فهمیدم و دیگه نمیزارم پیش بیاد. اگه الان به تالار سر می زنم میام تا اگه بتونم با بچه ها همدردی کنم.و اگه بتونم تجربه کمی که دارم رو در اختیار بقیه هم بزارم .با اینکه منم 2 سال و نیم بیشتر نیست که ازدواج کردم ولی تجربه های زیادی کسب کردم .
دوست خوب فکر می کنم شما زیاد احساساتی هستی و فکر می کنی که شوهر شما ،شما رو درک نمی کنه و در موقعیت های حساس می خوای شوهرت رو محک بزنی ببینی چقدر دوست داره عاشقته .دوست خوبم این کار رو نکن هیچ وقت این کار رو نکن .می دونم خیلی عجول هستی و همچنین موقعیت نشناس .
شوهر منم هیشه گله داره که چرا نمی تونی یک تصمیم درست بگیری .آخه نمن همیشه 2 دل هستم و هر تصمیمی می گیرم زود می خوام عوضش کنم :311:
گل یاس عزیز وقتی شوهر شما عصبانی و ناراحت میشه ( مثلا میگه نمی تونی یک تصمیم بگیری)شما نشین اشک بریز و منتظر شو که بیاد ازت معذرت خواهی کنه .اینطوری همه چی رو بزرگش میکنی .این طور مواقع باید بخندی و با شوخی به قول معروف سر و تهش رو هم بیاری. چون شوهرای ما تو این موقعیت ها توقع دارن درک بشن تا درک کنن .
وقتی میگه شام ،بگو باشه الان آماده میکنم .لازم نیست بگی 10 دقیقه طول میکشه اگه عجله داری برو بیرون شام بخور :163: جون اون مطمئننا 10 دقیقه صبر میکنه ولی شما با این حرفت ناراحتش میکنی
بچه ها اینجا راست میگن ،خونه آپارتمانی ترس نداره که زنگ زدی به مامان و بعد بلند شدی رفتی اونجا . بعد شوهرت بخواد به این شکل به مادر شما بگه که دختر خودت مقصر هست.هیج وقت دیگه موقع ناراحتی و عصبانیت پای مادر پدرت رو وسط نکش چون بهشون بی احترامی میشه .حتی مادر شوهر و پدر شوهرت رو .
خانمی ناراحت نباش همه چیز به امید خدا درست میشه .ولی این دفعه که همه چیز درست شد ارتباطت رو با این تالار قطع نکن چون خیلی بهت کمک میکنه تا اول خودت رو بشناسی و بعد بدونی که چطور با همسرت مدارا کنی من واقعا درکت می کنم چون خیلی هم خودت به من شبیه هستی و هم همسرت به همسر من
اینجا حتما کارشناس ها راه حل های خوبی بهت معرفی میکنن تا زندگیت رو به راه بشه .توکل کن به خدا
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
من اگر جای شما بودم سعی میکردم از این موقعیت استفاده کنم و یکخورده رفتارهام رو و طرز نگرشم رو اصلاح کنم.
ایرادات رفتاری شما را در آن شب دوستان بخوبی اشاره کردند. وقتی گفت نظرت رو زود عوض میکنی، نمیشد یا یک شوخی ای، با یک لطیف کدن فضا با کلام دلنشین و قربون صدقه کارت رو پیش ببری؟ خود من با توجه به شناختی که از همسرم دارم مثلا ممکن بود بر حسب احوالاتش بگم عزیزم هر جور فکرشو میکنم میبینم درسته بابا جان (چه میدونم آقا جان...) گفتند نیا ولی دلم نمیاد توی این موقعیت در کنار و همراه تو عزیزم نباشم و ...(از این مخ زنی ها). ، یا مثلا ممکن بود بگم ای بابا شوشو جان! مگه کلام ما وحی منزله که خدشه بهش وارد شه! یه حرفی زدیم حالا اراده میفرمایم عوضش کنیم و به خاطر گل روی همسرمون و مادر شوهر نازنینمون بیایم:311: یا اینکه میگفتم: (این دیگه از اون سیاست های بدون پدر مادره!) وااااااااااای دلم برای مادرجون (مادر شوهر جون) یه ذره شده، پس دیگه لازم شد بیام ولی به احترام پدر جون توی سالن انتظار میشینم، نظرت چیه عزیزم (آقای شوشو)؟
شام هم که ده دقیقه دیگه آماده میشد، میتونستی به حرف بگیریش، تازه تا آوردن کاسه بشقاب و مخلفات و خرت و خورت های دیگه ده دقیقه خوبخود سر اومده بود...
زنگ زدنهای راه برات هم بعد از ناراحت کردنش و قهرش، و از اون بدتر گنده کردن دو ساعت تنهاییت توی خونه هم از اون کارا بود! بقیه اش رو هم خودت خلاقیت به خرج بده ببین اگر چیکار میکردی بهتر بود.
و در کل هم به نظرم میرسه که دست به التماست خیلی ملسه! البته التماس خیلی ساده تر از بکار انداختن فکره! و شاید یک جاهایی جواب بده اما متاسفانه در دراز مدت ....
گریه و التماس ارزش و احترام زن رو نزد مرد از بین میبره!
ببین از این سالروز عقدت چه بهره ای میشه برد؟ بزرگترها رو دخالت نده. ببین از چه راه خلاقانه ای میتونی روی همسرت تاثیر بگذاری؟ بلاخره توی این چند وقت اخلاقاش دستت اومده دیگه.
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
گل یاس مهربون مشکلتون مشکل حادی نیست نگران نباش خانومی حتما حل میشه اینو به خاطر آروم کردنت نمی گم با توجه به تجربیاتی که دارم و با شناختی که از این جور مردای جدی و لجباز دارم می دونم که می خواد یه کاری کنه که تو بترسی و سعی کنی اخلاقتو عوض کنی این جور مردها زن مطیع دوست دارند زنی که در مقابل رفتارها و تصمیمات شوهرش نظر نده و نخواد اونو از تصمیمش منصرف کنه حداقل با امر و نهی کردن و تیکه و کنایه زدن نمیشه روشون تاثیر گذاشت فقط باعث میشه درست مقابل ما بایستند و ما رو آزرده خاطر کنند .
الان بهتره عجله نکنی و به هیچ وجه هم التماس نکن خواهشا اشتباهی رو که من کردم و نتیجه نگرفتم شما تکرار نکن چون قضیه رو بدتر میکنه و اونو مصمم تر و فکر میکنه واقعا حق با اونه نباید خونه رو ترک می کردی هر چند من خودم بارها این کارو کردم و خودم برگشتم حالا نتیجه اش این شده که 8 ماهه خونه بابام موندم و نمی تونمم برگردم چون مثل شما قفل در خونه ما هم عوض شده . به هر حال کاریه که شده حالا که اومدی تو هم ثابت قدم باش و اگه کسی از طرف اونا اومد دنبالت بگو تو اون شرایط اونقدر بهم فشار عصبی وارد کرد که نفهمیدم دارم چیکار می کنم و سعی کن از خودت دفاع کنی و از همین حالا هم تو دهنش بانداز که تو منو از خونه بیرون کردی من برا قهر نرفته بودم و اینم شاهدام که فرداش برگشتم تو منتظر بودی منو از خونه باندازی بیرون و بالاخره هم موفق شدی . نذار فکر کنه هر کار ی می تونه بکنه هر جوری عادتش بدی همونجوری هم عادت می کنه می دونم شرایط سختی داری من خودم هر موقع میومدم قهر چون همسرم دنبالم نمی اومد منم نمی خواستم کسی از فک و فامیل و در و همسایه متوجه بشه زود خودم برمی گشتم ولی از اول اشتباه بود هم قهر اومدن و هم برگشتن خودم اینطوری قضیه لوس میشه توکل به خدا کن و وقتی برگشتی تحت هیچ شرایطی از خونه بیرون نرو حتی اگه خواست تو رو از خونه بیرون کنه پای پدر و مادرتم وسط نکش بذار حرمت اونا حفظ بشه .
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
دوستان عزیزم خیلی ممنون که منو راهنمایی می کنید.
میدونید چیه تو رانندگی می گن حادثه خبر نمی کند جریان منم اونطوریه:311:
یعنی من اگه می فهمیدم اون شب با نرفتنم شام ندادنم و سیلی زدنم به این روز میوفتم به خدا لال می شدم
راست می گین من تو زندگیم سیاست نداشتم و خودم باعث شدم کارم به اینجا برسه.
تمنا جان اگه میشه بهم بگو که چند مدت موندی خونه بابات و اخر سر چجوری برگشتی سر خونه زندگیت
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
عزیزم من 2 ماه خونه بابام بودم .وضعیتم خیلی بد بود چون اصلا فامیل هامون هیچی نمی دونستن منم نمی خواستم کسی چیزی بفهمه هزار تا دروغ گفتم به این و اون .
1 ماه و نیم بعد از اینکه قهر بودم نشستم با خودم فکر کردم ، دیدم منم اشتباهات زیادی داشتم .مثلا اگه این کارو نمی کردم اون طوری نمیشد .اگه فلان کار رو نمی کردم اون طوری میشد .دیدم باید صبور تر می بودم در برابر همسرم .همسرم در کل ادم خوبیه فقط نباید کاری کنم که کار به لجبازی برسه چون واقعا لجبازه خودش هم همین و میگه.
مشکل منم مثل شما همین بود خانمی.منم همیشه می گفتم من روحم هم خبر نداشته اگه فلان حرف رو بزنم قیامت میشه ولی قلق این طور مردها اینه که در اینطور مواقع که میبینیم خیلی جدی هستن و احساس میکنیم که میخوان باهامون نا مهربون باشن همه چی رو از حالت جدیش در بیاریم و با شوخی کردن و اداهای خوشمزه در آوردن همون جا بحث رو تموم کنیم وگرنه شوهرامون آدمایی ناز بخری نیستن پس کاری نکنیم که خودمون ناراحت بشیم .چون شما هم مثل من ادمی هستی که وقتی نا مهربونی شوهرت رو می بینی می خوای باهاش بجنگی .ولی من دیگه این کارو نمی کنم چون اول به خودم بد میکنم .
من تو اون 1 ماه حسابی نشستم فکر کردم و تصمیم گرفتم به همسرم زنگ بزنم و بهش زنگ زدم و رک و پوسکنده گفتم که" منم اشتباهاتی داشتم و نشستم به خیلی از کارای خودم فکر کردم و به اشتباهات خودم فکر کردم نمی تونم ازت دور باشم چون دوست دارم .زندگیمو دوست داره .(اصلا فعلا نباید بگی که تو هم مقصری چون خودش می دونه که اونم مقصره ولی چون فعلا با قهر کردنش می خواد تو رو ادب کنه اصلا حاضر نیست قبول کنه )بزار از حرفات بفهمه که از کاری که کردی پشیمونی .چون اون فقط همین و می خواد .خداییش با سیلی زدن غرورشو خرد کردی .
.( ببین در این جور مواقع باید کلن غرورتو تو خودت بشکنی وگرنه امکان داره الان دوباره یک چیزی بگه بهت و اگه جوابشو بدی کار بدتر بشه .)
البته همسر من حرفای من و قبول نمی کرد و من می فهمیدم که قبول نمی کنه که بهم بگه که فکر نکن هر کار می خوای میکنی و بعدش راحت معذرت خواهی کنی .باید تاوان پس بدی .منم کلن بیخیال حرفاش بودم چون فقط می خواستم به زندگیم برکردم که همه چی رو از نو بسازم.
البته این و هم بگم من با این کاری که کردم اگه به زندگی بر میگشتم دیگه فرصت خطا نداشتم .پیه همه چی رو به طنم مالیده بودم
خلاصه بعد از 2 ماه به زندگیم برگشتم ولی کلن یک آدم دیگه شدم چون من شوهرمو نمی تونستم عوض کنم پس فقط خودمو عوض کردم .
آقایون می خوان که زناشون مطیعشون باشن و اگه مطیع شدی عاشقت میشن .حداقل شوهرای ما که از این نمونه هستن
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
خیلی ممنون تمنا جان.
حقیقتش دوستانی که اینجا هستن می گن زنگ نزنم
من خودمم موندم سر دوراهی.نمی دونم چیکار کنم.در ضمن من شغلم یه جوریه که از اول اردیبهشت شروع میشه و تمامی مدارک وسایلای مربوط به کارم مونده خونه.خونوادمم می گن نمی خواد ازش بخواهی اونارو بده.اگه اونارم ور ندارم کارم ایراد پیدا میکنه.حقیقتش دیگه افسار زندگیم دست خودم نیست.ایندفعه پدر مادرم تصمیم می گیرند.تو رو خدا برام دعا کنید.خیلی بلاتکلیفم:302:
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
از طریق قانون میتونید برید مدارک کارتون و وسایل شخصی تون رو بردارید.
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
كبوتر عزيز اين كار شوهرش را جري تر مي كنه.
گل ياس فعلا فقط بايد صبر كنه. صبر صبر صبر
تا شوهرش خودش بياد سراغش.
برو محل كارت بگو وسايلت را گم كردي و داري المثني مي گيري و زمان بره.
مطمئن باش باهات همكاري مي كنن و با كپي هاش كارات را برات انجام مي دن.
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ليلا موفق 2
كبوتر عزيز اين كار شوهرش را جري تر مي كنه.
گل ياس فعلا فقط بايد صبر كنه. صبر صبر صبر
تا شوهرش خودش بياد سراغش.
برو محل كارت بگو وسايلت را گم كردي و داري المثني مي گيري و زمان بره.
مطمئن باش باهات همكاري مي كنن و با كپي هاش كارات را برات انجام مي دن.
بله شما درست میگید .دوست عزیز لیلا موفق 2
ولی مرد ها مقرورند هیچ وقت پاپیش نمیزارند.قرورشون چنین اجازه ای رو نمیده.
حتی بدونند خودشونم مقصرند.
با صبر کردن بین شون نفاق میوفته.وبه نبود هم عادت میکنند.بلا استسناع
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
دوستان خیلی ممنون که کمکم می کنید
ولی حقیقتش نمی دونم چیکار کنم
یکی میگه صبر کن میاد
یکی میگه نه برو قانونی اقدام کن
نمی دونم بالاخره چیکار کنم
کبوتر عزیز راستشو بخوای اکثرا می گن که از طریق قانون زوده
من خودم با حرف لیلا موفق دوست عزیز موافقم ولی بازم موندم که چیکار کنم:316:
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
گل یاس عزیزم سلام
چه اسم قشنگی داری خانم.
امیدوارم هر چه زودتر این مشکلت هم حل بشه.
واقعا اینطور مسائلی آدمو داغون میکنه.
من هم مثل لیلا جون و بعضی دوستان فکر میکنم بهتره شما تماسی اصلا نگیری.
باور کن بدتر میشه.
برو سر کارت و دوباره لوازم و اسبابتو تهیه کن. مدارکتو تهیه کن.
درسته که مردا مغرورن و شاید دیر پا پیش بذارن اما این باعث نمیشه بخوای اشتباه کنی .
راهکار قانونی میتونه آخرین راه باشه و نه مناسب الان.
با پدر و مادرت خیلی درست و شفاف صحبت کن.
حتما بهشون بگو که همچنان به همسرت علاقه داری و خواهش کن که وارد ماجرا نشن . چون امکان داره توهینی بهشون بشه.
ازشون بخواه که اجازه بدن خودت مشکلتو حل کنی عزیزم.
باید روی بالا بردن اعتماد به نفست کار کنی. خیلی مهمه که از وابستگی رها بشی.
لطفا نه تماس و نه اقدام قانونی.
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
گل یاس جان زندگی مهم تر از کاره.
به خاطر کارت زندگیتو خراب نکن.
فعلا فقط سکوت...حفظ ارامش و نزدیک شده به خدا.
سخته اما این روزها هم میگذره.
شاید در نهایت شوهرت نیاد دنبالت اما حداقل میفهمه که این فاصله هم برای تو خیلی مهم نبوده (مثلا !)
چون الان همسرت عصبیه....
صبوری کن تا راوم بشه اوضاع
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
اگه می خوای دوباره زندگی کنی اقدام از طریق قانون یه زخم بزرگ روی زندگیت می ندازه و باعث میشه مردت هیچ وقت این کم لطفیتو فراموش نکنه
لطفا یکم صبوری به خرج بده
راستی از مشاوره حضوری و یه متخصص هم استفاده کن
یه کم صبور باش
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
عزیزم شوهرت لجبازه شما هرچی لجبازی کنی اون بدتر میکنه .
منم فکر می کنم زیاد خوب نیست زن و شوهر از هم دور باشن .دوست خوبم شما الان خودت می دونی مقصر هستی چون به همسرت سیلی زدی بعد هم حولش دادی .چرا وقتی اشتباه از خودمونه اصرار داشته باشیم که اونا بیان معذرت خواهی تا غرورشون بیشتر خرد بشه .شما باید به اشتباهت اقرار کنی. البته همه حرفایی من می زنم در صورتیه که اگر این کارو کردی و به زندگی برگشتی همه حواست به این باشه که خودت رو کنترل کنی و راهای برخورد با شوهرت رو یاد بگیری .وگرنه اگه قرار باشه برگردی و 2باره همون کارا اصلا بهش زنگ نزن
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
یاس عزیز آخرین باری که با همسرت حرف زدی کی بوده و بهش چی گفتی و جواب اون چی بوده ؟
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
سلام اقلیما جان
حقیقتش قبل از عید که به خونه برگشتم دیدم قفل درو عوض کرده بهش اس ام اس زدم که این کارو کردی پس تکلیف من چی میشه اونم برگشت گفت من تصمیم قطعی گرفتم واسه طلاق.منم ناراحت شدم گفتم پس زودتر اقدام کن اونم گفت اگه می خوای زود تموم بشه بیا توافقی تمومش کنیم منم گفتم من طلاق نمی گیرم که تو می خوای طلاقم بدی بعد بهش گفتم که مامانت می گفت مهریتو میده و اگه مرد زنو نخواد می تونه طلاقش بده.اونم گفت من تا عید اقدام می کنم اگه تا عید نتونستم بعد عید اولین فرصت اقدام می کنم.منم گفتم باشه منتظرم :300:
بعد از عید یعنی اخرین بار بهش اس ام اس زدم که چی شد رفتی اقدام کردی برگشت در جوابم گفت که اصلا ربطی به سوال من نداشت (من پدر مادرمو میارم خونه خودم امروز وسایلشونو میارن) منم گفتم باشه بیان ولی من این وسط چی می شم اونجا خونه منم هست چرا پس طلاقم نمیدی اونم برگشت گفت خودت برو درخواست طلاق بده
منم چیزی نگفتم زنگ زد یه کم به پدر مادرم فحش داد منم جوابی ندادم
بعد از 1 ساعت بهم اس ام اس زد که (حاضری هر کاری بگم بکنی؟هر کاری)منم جواب ندادم بعد یه اس ام اس دیگه زد(برو بمیر)بازم جواب ندادم و در اخر یه اس ام اس خالی زد تموم شددیگه از اون روز یعنی 2 هفته پیش تا الان نه اون زنگ زده نه من
در ضمن اینم بگم من بعضی موقعها به همسایم زنگ میزنم حالشو بپرسم اون می گفت شوهرت دیگه حفاظ درو قفل نمی کنه (هم قفل درو عوض کرده بود و هم حفاظو قفل می کرد)ازش پرسیدم کسی تو خونه هست گفت نه خودش تنها میشه
دوستان فکر کنید وقتی از اداره برمیگرده تو خونه میشینه تا فردا صبح که به اداره بره:311:
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
گل یاس تو هر بار که به همسرت زنگ زدی فقط باهاش جنگیدی و با لجبازی هاش لجبازی کردی
نمی دونم چه قدر حرفم درسته یا نه امیدوارم کارشناس ها بیان و نظر بدن
من نظر شخصیه خودمو می گم
به نظرم با همسرت یه جایی خارج از خونه قرار بذار بهش بگو که اشتباه کردی و از کرده خودت پشیمونی و همش بخاطره عصبانیت بوده
بگو دلت برای خونه و زندگیت تنگ شده ولی اگه تو(همسرت) دلت می خواد که برای مدتی از هم دور باشیم تو فبول می کنی و به نظرش احترام می ذاری
و این رو هم به حساب کار زشتت می ذاری
ببین شواهد نشون می ده که همسرت هم دوستت داره و هم خیلی پشیمونه وگرنه تا حالا صد بار رفته بود اقدام کرده بود
ولی غرورش خیلی خیلی جریحه دار شده و نمی خواد اونو زیر پا بذاره از طرفی رفتارهای تو بهش نشون داده که اصلا از کاری که کردی پشیمون نیستی
در آخر هم ازت می خوام خانواده ات رو به هیچ عنوان تو این قضیه دخالت ندی
-
RE: چرا شوهرم دنبالم نمیاد؟
گل ياس عزيز
از نوشتههاتون متوجه شدم كه همسرت بيصبرانه منتظر شماست.
اما ميخواد اقدام از طرف شما باشه.
توي پيامكهاش كاملاً مشهوده
داره يواش يواش آروم ميشه
دلش هم برات خيلي تنگ شده
برگرد ولي با سياست برگرد.
نميخواد خيلي با التماس معذرت خواهي كني، مسئوليت كارت را قبول كن و توجيه خودت را بگو، اما بعد ديگه با حفظ عزت نفست برو جلو. اجازه نده اين مسأله برات سركوفت بشه
يك فكري به ذهنم رسيد
يك پيامك بزن و فقط بگو
"دلم برات تنگ شده" همين ديگه هيچي ببين چكار ميكنه.