-
طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
با سلام
با طویل شدن و قفل شدن تاپیک طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (1)، بخش دوم طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده با این پست گشوده می شود.
======================
ایام هفته و زندگی زناشویی
شنبه
مرد : امروز ناهار چی داریم؟
زن : ببین ، امروز قراره من و زری با هم بریم «فال قهوه روسی یخ زده» بگیریم . میگیند خیلی جالبه ، همه چی رو درست میگه . به خواهر شوهر زری گفته « شوهرت برات یه انگشتر بزرگ میخره » خیلی جالبه نه ؟ سر راه یه چیزی از بیرون بگیر بیا
یکشنبه
مرد : عزیزم ، امروز ناهار چی داریم؟
زن : ببین ، امروز قراره من و زری بریم برای کلاسهای «روش خوداتکایی بر اعتماد به نفس» ثبت نام کنیم . هم خیلی جالبه ، هم اثرات خوبی در زندگی زناشوئی داره . تا برگردم دیر شده . سر راه یه چیزی از بیرون بگیر و بیا
دوشنبه
مرد : عزیزم ، امروز ناهار چی داریم؟
زن : ببین امروز قراره من و زری با هم بریم «شو»ی «ظروف عتیقه» . میگن خیلی جالبه، ممکنه طول بکشه، سر راه یه چیزی از بیرون بگیر و بیار
سه شنبه
مرد : عزیزم ، امروز ناهار چی داریم؟
زن : ببین امروز قراره من و زری با هم بریم برای لباس مامانم که برای عروسی خواهر زری میخواد بدوزه دگمه انتخاب کنیم . تو که می دونی فامیل مامانم اینا (!) چه قدر روی دگمه لباس حساس هستند . ممکنه طول بکشه . سر راه یه چیزی از بیرون بگیر بیا
چهارشنبه
مرد : عزیزم ، امروز ناهار چی داریم؟
زن : ببین ، امروز قراره من و زری بریم برای کلاس «بدنسازی» و «آموزش ترومپت» ثبت نام کنیم . همسایه زری رفته ، میگه خیلی جالبه . ترمپت هم میگند خیلی کلاس داره ، مگه نه؟ ممکنه طول بکشه چون جلسه اوله ، سر راه یه چیزی از بیرون بگیر و بیار
پنجشنبه
مرد : عزیزم ، امروز ناهار چی داریم؟
زن : ببین ، امروز قراره من و زری بریم با هم خونه همسایه خاله زری که تازه از کانادا اومده . میخوایم شرایط اقامت را ازش بپرسیم ، من واقعا'' از این زندگی خسته شدم . چیه همه ش مثل کلفتها کنج خونه ! به هر حال چون ممکنه طول بکشه ، سر راه یه چیزی از بیرون بگیر و بیا
جمعه
مرد : عزیزم ، امروز ناهار چی داریم؟
زن : ببینم ، تو واقعا'' خجالت نمی کشی؟ یعنی من یه روز تعطیل هم حق استراحت ندارم ، واقعا'' نمی دونم به شما مردهای ایرانی چی باید گفت؟ نه واقعا'' این خیلی توقع بزرگیه که انتظار داشته باشم فقط هفته ای یه بار شوهرم من رو برای ناهار ببره بیرون ؟
منبع
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
زندگی متـأهــلی یعنــــی
به همــسرت مسیــج بدی : ای عشــــق ، خداوند نگهدار تو بــاشد
اونوقت جواب بگیری :
یه بسته قارچ ، آبلیمو ، مرغ ، نون ، بـــــوس
فقط یه زن ایرانی میتونه به شوهرش بگه:
عزیزم من پنج دقیقه میرم خونه همسایه ، تو نیم ساعت یک بار غذا رو هم بزن!
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
یکی می گفت:
از تشیع جنازه پدر بزرگم برمیگشتیم عمم داشت خودشو از شدت ناراحتی میکشت یکی از اقوام گفت عزیزم چقدر مدل موهات قشنگه یهو عمه صاف نشست گفت :تازه الان بهم ریختس:311:
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
یه پسره می ره باشگاه بدن سازی ،می گه :آقا ببخشید از کدوم دستگاه استفاده کنم می تونم دختر مورد علاقه ام رو جذب کنم؟؟:307:
مربی می گه از دستگاه خود پرداز دمه بانک
:58:
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
یه پسره با خانوادش میره خواستگاری
مادر دختر می پرسه:ببخشید آقا داماد چکاره هستن؟
مادر پسر میگه:والا راستش پسر من دیپلماتِ
مادر دختر: وای چه جالب ،اون وقت یعنی دقیقاچیکار می کنه؟
مادر پسر:یعنی دقیقا از وقتی دیپلم گرفته همین جور ماتِ
:311:
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
وقتی فیلم عروسیم رو از آخر به اول می بینم خیلی حال می ده
زنم حلقه اش رو در میاره می ده به من و می ره خونه باباش !
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
زن با خشونت بسیار زیاد پای تلفن : "معلوم هست این موقع شب کجایی توووووووووو؟!"
مرد : سلام خانوم ،عزیزم اون جواهر فروشی رو یادته ؟! یادته از یه انگشتر برلیان خوشت اومده بود و گفتی من اینو می خوام،اما من اون موقع پول نداشتم ولی بهت گفتم که حتما این انگشتر یه روز مال تو میشه عشقم...؟!
زن بسیار مهربان و با ملاطفت : " خوب معلومه عزیرممممممممممممم..."
... .
.
.
.
مرد : من تو رستوران بغلیشم دارم با دوستام شام می خورم شبم دیر میام خونه!!!!
زن به شوهر: من احمق بودم که باهات ازدواج کردم!
مرد: عزیزم چرا عصبانی می شی! خب من هم عاشقت بودم اینو نفهمیدم !!
بیشتر مردان موفقیت شون رو مدیون زن اولشون هستند و
زن دومشون رو مدیون موفقیت شون!!
نام همسر در موبایل آقایون:
بعد١ماه:عزیزم
بعد٢ماه:خانمم
بعد٣ماه: همسرم
بعد١سال:منزل
بعد٢سال: هیتلر
بعد٣سال:عزرائیل
بعد۴سال: unknown
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
از مربی بدنسازی پرسیدم: با كدوم دستگاه بیشتر كار كنم تا دخترها عاشق هیکلم بشن؟
مربی گفت: از دستگاه خودپرداز بیرون سالن استفاده كن
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
دو تای اخر تکراری بودند عزیزان دل!
و اما، بالاخره کتابی در مورد چگونگی درک زنان چاپ شد (بنظرم این جلد اولشه:311:):
http://www.hamdardi.net/imgup/19039/...4b1c4e3a8e.jpg
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
اینم که تکراریه عزیز بی دل :)
اینو آقا حامد 65 خریده فکر کنم:)
چون چند ماه پیش این کتاب رو معرفی کرده بود:) اگه تونسته تا آخرش بخونه، بیاد برامون بگه مفید بود یا نه:)
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
یک روز از یک زوج موفق سوال کردم: دلیل موفقیت شما در چیست؟ چرا هیچ وقت با هم دعوا نمیکنید؟
آقاهه پاسخ داد: من و خانمم از روز اول حد و حدود خودمان را مشخص کردیم و قرار شد خانم بنده فقط در مورد مسائل جزئی حق اظهار نظر داشته باشه و من هم به عنوان یک آقا در مورد مسائل کلی نظر بدهم!
گفتم: آفرین! زندهباد! تو آبروی همهی مردها را خریدهای! من بهت افتخار میکنم.
حالا این مسائل جزئی که خانمت در مورد اونها حق اظهارنظر داره، چی هست؟
آقاهه گفت: از روز اول قرار شد خانم بنده فقط در مورد مسائل جزئی نظر بده و تصمیم بگیره، مسائل بیاهمیتی مثل این که ما چند تا بچه داشته باشیم، کجا زندگی کنیم، کی خانه بخریم، ماشینمان چه باشد، چی بخوریم، چی بپوشیم و با کی رفت و آمد کنیم و ...
گفتم: پس اون مسائل کلی که تو در موردش نظر میدی، چی هست؟
آقاهه گفت: من در مورد مسائل بحران خاور ميانه، نوسانات دلار، قیمت نفت و... نظر میدهم.
:311:
منبع
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
سوال پسر از مربی بدنسازی: با كدوم دستگاه بیشتر كار كنم تا دخترها عاشق هیکلم بشن؟
مربی : از دستگاه خودپرداز بیرون سالن استفاده كن.
:311:
چیز هایی که از والدینمان آموختیم:
هر كاري جايي دارد:
اگر می خواهید همدیگه رو بکشید برید بیرون! من تازه اینجا رو تمیز کردم!
دعا:
دعا کن سر جاش باشه وگرنه…!
منطق:
به خاطر اینکه من می گم!
آینده نگری:
اگر از اون تاب بیافتی و گردنت بشکنه محاله با خودم ببرمت خرید!
رعایت آداب غذا خوردن:
موقع غذا خودن دهنت رو ببند!
توجه:
اگر بدونی پشت گوش هات چقدر چرکه!
استقامت:
تا وقتی کلم بروکلی هاتو نخوردی از جات تکون نمی خوری!
اصلاح رفتار:
تو دیگه مثل بابات رفتار نکن!
قناعت:
میلیون ها بچه کم شانس توی دنیا هستن که آرزو می کردن من مادرشون بودم!
انتظار:
وایسا برسیم خونه…
مراقب از خود:
ژاکتت رو بپوش! یه جوری رفتار می کنی انگار من که مادرتم نمی دونم کی سردت میشه!
ژنتیک:
باید به خاطر ژن بابات باشه!
اصل و نصب:
این چه وضع اتاقه؟ مگه تو طویله به دنیا اومدی؟
خرد:
وقتی به سن من برسی می فهمی!
عدالت:
یه روزی بچه دار میشی و امیدوارم بچه هات عین خودت بشن
:311:
پدر به دختر: دخترم این موقع شب تو بالکن چیکار میکنی؟دختر: دارم ماهو میبینم بابایی!پدر: پس بی زحمت به ماهت بگو خبر مرگش اون ماشینشو خاموش کنه، صداش نمیذاره بخوابیم!!!
:311:
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
ازدواج یعنی از دست دادن توجه کثیری از افراد
و به دست آوردن بی توجه ای یک فرد
اینم مربوط میشه به خانواده ....و ازدواج!
حميد در يك تصادف زير ماشين رفت وله شد
دوست حميدكه مي خواست اين خبر را به زنش بدهد كه نترسد
گفت ايا شوهر شما كوتاه قدو لاغر بود
زن گفت بله چطور
دوستش گفت متا سفانه حالا دراز وپهن شده
:311::311::311::311::311::311::311::311:
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
این جوک رو امروز داداشم تعریف کرد:
از یه زن و شوهر که اسم پسرشون سیامکه میپرسن اگه یه دختر بیارین اسمشو چی میذارین؟
میگن سفیدک:311:
پاورقی:با عرض پوزش ار کسایی که اسمشون سیامکه:163:
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
کمپوت باز کردیم بخوریم ، به مامانم میگم : مامان فکرکنم مزش عوض شده ...میگه : آره
میگم : بریزمش دور ؟
میگه : نه بزار تو یخچال بابات میاد میخوره !!!!
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
1-زنه سکته ناقص میزنه، شوهرش میگه: تو چرا هیچ کاری رو درست انجام نمیدی؟! [/color]
2-مردم دنيا زمان رو 3 حالت مے بينن، اما ما ايرانيا 4 حالت..؛ زمان گذشته ، زمان حال ، زمان آينده ، زمـــان شـــاہ.....!!!!
3-می دونی چرا با ازدواج دین آدم کامل میشه؟
چون تا قبل ازدواج فکر میکنه دنیا بهشته …!!؟
اما بعدش به جهنم اعتقاد پیدا میکنه!!!؟؟؟؟
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
تنها راهی که یه زن میتونه یه مردو میلیونر کنه:
.
.
.
.
.
اینه که مرده میلیاردر باشه!
----------------------------------------------------------------------------------------------
آقاهه با زنش دعواش میشه میگه:
به خدا اگه به خاطر یارانه ها نبود میکشتمت!!
:311:
:311:
:311:
:311:
:163:
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
اگر کریستوفر کلمبوس ازدواج کرده بود ممکن بود هیچگاه قاره امریکا را کشف نکند چون بجای برنامه ریزی و تمرکز در مورد یک چنین سفر ماجراجویانه ای باید وقتش را به جواب دادن به همسرش در مورد سوالات زیر می گذراند:
- کجا داری میری؟
- با کی می ری؟
- واسه چی می ری؟
- چطوری می ری؟
- کشف؟
-برای کشف چی می ری؟
- چرا فقط تو می ری؟
.
.
- تا تو برگردی من چیکار کنم؟!
- می تونم منم باهات بیام؟!
-راستشو بگو توی کشتی زن هم دارین؟
- بده لیستو ببینم!
- حالا کِی برمی گردی؟
- واسم چی میاری؟
.
.
- تو عمداً این برنامه رو بدون من ریختی? اینطور نیست؟!
- منظورت از این نقشه چیه؟
- نکنه می خوای با کسی در بری؟
- چطوری ازت خبر داشته باشم؟
- چه می دونم تا اونجا چیکار می کنی؟
- راستی گفتی توی کشتی زن هم دارین؟!
.
.
- من اصلا نمی فهمم این کشف درباره چیه؟
- مگه غیر از تو آدم پیدا نمی شه؟
- تو همیشه اینجوری رفتار می کنی!
- خودتو واسه خود شیرینی می ندازی جلو؟!
- من هنوز نمی فهمم? مگه چیز دیگه ایی هم برای کشف کردن مونده!
-چرا قلب شکسته ی منو کشف نمی کنی؟
.
.
- اصلا من می خوام باهات بیام!
- فقط باید یه ماه صبر کنی تا مامانم اینا از مسافرت بیان!
- واسه چی؟؟ خوب دوست دارم اونا هم باهامون بیان! آخه مامانم اینا تا حالا جایی رو کشف نکردن!
.
.
- راستی گفتی تو کشتی زن هم دارین؟
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
[size=medium]سربه سر زنها نگذارید
خانمی در زمین گلف مشغول بازی بود. ضربه ای به توپ زد که باعث پرتاب توپ به درون بیشه زار کنار زمین شد. خانم برای پیدا کردن توپ به بیشه زار رفت که ناگهان با صحنه ای روبرو شد......
قورباغه ای در تله ای گرفتار بود. قورباغه حرف می زد! رو به خانم گفت؛ اگر مرا از بند آزاد کنی، سه آرزویت را برآورده می کنم.
خانم ذوق زده شد و سریع قورباغه را آزاد کرد. قورباغه به او گفت؛ نذاشتی شرایط برآورده کردن آرزوها را بگویم. هر آرزویی که برایت برآورده کردم، ۱۰ برابر آنرا برای همسرت برآورده می کنم!
خانم کمی تامل کرد و گفت؛ مشکلی ندارد.
آرزوی اول خود را گفت؛ من می خواهم زیباترین زن دنیا شوم.
قورباغه به او گفت؛ اگر زیباترین شوی شوهرت ۱۰ برابر از تو زیباتر می شود و ممکن است چشم زن های دیگر بدنبالش بیافتد و تو او را از دست دهی.
خانم گفت؛ مشکلی ندارد. چون من زیباترینم، کس دیگری در چشم او بجز من نخواهم ماند. پس آرزویش برآورده شد.
بعد گفت که من می خواهم ثروتمند ترین فرد دنیا شوم. قورباغه به او گفت شوهرت ۱۰ برابر ثروتمند تر می شود و ممکن است به زندگی تان لطمه بزند.
خانم گفت؛ نه هر چه من دارم مال اوست و آن وقت او هم مال من است. پس ثروتمند شد.
آرزوی سومش را که گفت قورباغه جا خورد و بدون چون و چرایی برآورده کرد.
خانم گفت؛ می خواهم به یک حمله قلبی خفیف دچار شوم!
نکته اخلاقی: خانم ها خیلی باهوش هستند. پس باهاشون درگیر نشین
;
قاضی: اسم؟
برشت: شما خودتون می دونین
قاضی: میدونیم اما شما خودت باید بگی.
برشت: خب. من رو به خاطر برتولت برشت بودن محاکمه میکنین. دیگه چرا باید اسمم رو بگم؟
قاضی: با این حال باید اسمتون رو بگین. اسم؟
برشت: من که گفتم. برشت هستم.
قاضی: ازدواج کرده اید؟
برشت : بعله
قاضی: با چه کسی؟
برشت: با یک زن
خنده حضار در دادگاه
قاضی: شما دادگاه رو مسخره میکنید؟
برشت: نه این طور نیست.
قاضی: پس چرا میگویید با یک زن ازدواج کردهاید؟
برشت: چون واقعا با یک زن ازدواج کردهام!
قاضی: کسی را دیدهاید با یک مرد ازدواج کند؟
برشت: بعله!
قاضی: چه کسی؟
برشت: همسر من. او با یک مرد ازدواج کرده است
عزیزم!
می توانی خوشحال باشی، چون من دختر كم توقعی هستم. اگر می گویم باید تحصیلكرده باشی، فقط به خاطر این است كه بتوانی خیال كنی بیشتر از من می فهمی! اگر می گویم باید خوش قیافه باشی، فقط به خاطر این است كه همه با دیدن ما بگویند”داماد سر است!” و تو اعتماد به نفست هی بالاتر برود!
می گویم باید ماشین بزرگ و با تجهیزات كامل داشته باشی، فقط به این خاطر است كه وقتی هر سال به مسافرت دور ایران می رویم توی ماشین خودمان بخوابیم و بی خود پول هتل ندهیم!
اگر عروسی آن چنانی می خواهم، فقط به خاطر این است كه فرصتی به تو داده باشم تا بتوانی به من نشان بدهی چقدر مرا دوست داری و چقدر منتظر شب عروسیمان بوده ای!
اگر می گویم هرسال برویم یك كشور را ببینیم، فقط به خاطر این است كه سالها دلم می خواست جواب این سوال را بدانم كه آیا واقعا “به هركجا كه روی آسمان همین رنگ است”؟! ا
گر تو به من كمك نكنی تا جواب سوالاتم را پیدا كنم، پس چه كسی كمكم كند؟!
اگر از تو توقع دیگری ندارم، به خاطر این است كه به تو ثابت كنم چقدر برایم عزیزی!
و بالاخره…
اگر جهیزیه چندانی با خودم نمی آورم، فقط به خاطر این است كه به من ثابت شود تو مرا بدون جهیزیه سنگین هم دوست داری و عشقمان فارغ از رنگ و ریای مادیات.
روابط ریاضی مردها و زنها
ریاضیات خرید
مرد برای جنس هزار تومانی حاضر هست تا دو هزار تومان بپردازد زیرا به آن نیاز دارد
زن برای جنس دوهزار تومانی بیش از هزار تومان نمی پردازد و تازه به آن نیازی هم ندارد
معادلات و آمارها
یک زن نسبت به آینده خود نگران است تا آنکه شوهر گیر بیاورد
یک مرد هرگز نسبت به آینده خود نگران نیست مگر آنکه زن بگیرد
یک مرد موفق کسی است که بیشتر از آنکه زنش بتواند خرج کند پول دراورد
یک زن موفق کسی است که بتواند یک چنین مردی را به تور بزند
خوشبختی
زن برای آنکه با مردی احساس خوشبختی کند باید او را به میزان زیادی درک کند و مقدار کمی هم دوست داشته باشد
مرد برای آنکه با زنی احساس خوشبختی کند باید او را به میزان زیادی دوست داشته باشد ولی هیچ وقت در صدد درک او بر نیاید
حافظه
هر مرد متاهلی باید اشتباهات خویش را بدست فراموشی بسپارد زیرا دلیلی ندارد دو نفر یک چیز واحد را به یاد داشته باشند
تکنیک مباحثه
یک زن در هر مباحثه ای حرف آخر را می زند
هر چیزی که مرد بعد از آن حرف آخر بر زبان آورد ، خود سر آغاز مباحثه جدید دیگری
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
:323:
خدایا من شوهر میخوام کور باشه کچل باشه مهم نیست مهم اینه که اسمش شوهر باشه!!
:323:
:311:
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
http://1.iped.netne.net/images/c4ea5258ef3f.jpg
خدایا من زن می خوام کور باشه کچل باشه فقط اسمش زن باشه
:199::311::311:
:311:
:311:
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
دختر اول: هیچ فحشی بدتر از این نیست که یه پسر به آدم شماره ایرانسل بده
دختر دوم: تو این اوضاع بی شوهری اگه کد پستی هم دادن باید بگیری...
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
می گن زمانای قدیم یه روز 3 تا پسر بچه میرن پیش ملا نصرالدین
میگن ما 10 تا گردو داریم میشه اینارو با عدالت بین ما تقسیم کنی؟
ملا می گه با عدالت آسمونی یا عدالت زمینی؟
بچه ها میگن خوب عدالت آسمونی بهتره با عدالت آسمونی
تقسیم کن.
ملا 8 تا گردو می ده به اولی
2 تا می ده به دومی
دو پس گردنی محکم هم می زنه یه سومی
بچه ها شاکی میشن می گن این چه عدالتیه ملا؟
ملا می گه :
خدا هم نعمتاشو بین بنده هاش همینجوری تقسیم کرده!!!:311::311::311:
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
کاربرد هریک از وسایل و افراد در عاشقی :):
تلفن:شرط لازم و کافی برای شروع ، ثبوت و گسترش یک رابطه عاشقانه . در گذشته برای تشخیص صداقت طرف هم کاربرد داشت اما با این سیستم مسخره آی دی کالر و افتادن شماره :97:، دیگر به درد این کار نمی خورد. نوع همراهشم که دیگه معرکه است! آخر حریم خصوصی و آره و اینا! معمولاً تن صدای عشاق در پشت خط کمی خشدار می شود البته این اشکال مربوط به مخابرات است ، این گونه تماس های تلفنی معمولاً طولانی هستند. شما فکرش را بکنید دو نفر دارند آخرت ِ دورنمای آینده خودشان را برای هم ترسیم می کنند!
همکلاسی:یک تصادف تاریخی . در این مورد سازمان کنکوری ها نقش واسطه را ایفا می کند :311:عشقی چند منظوره که در تقلب ها و ورقه عوض کردن سر جلسه امتحان هم کاربرد بسزایی دارد. می تواند کلی هم بانی خیر شود برای بچه های دیگر !سر کلاس معمولاً عشاق جوری می نشینند که امتداد نگاهشان از هم عبور کند:در این جور مواقع استاد هم آن دورها در یک گراند تصویر مشغول فعل و انفعالی نامعلوم است.حضرت عشق در این جور مواقع ابتدا به صورت جزوه و نمونه سوال و بعد ها در قالب های مختلف مخابراتی و مراسلاتی ظاهر می شود!
هدیه: بروز عینی ماکزیمم عشق دو کبوتر. وسیله ای که با آن عاشق فریاد می زند :دلم فقط تورو می خواد نوع آن بسته به جیب ِطرف،از عروسک های خرسی و مرغی و اردکی گرفته تا سند آپارتمان متغیر است.
اتومبیل: وسیله ای برای آزاد شدن انرژی جنبشی ، عامل جاری شدن سیل عشق در بزرگراه ها،لایی کشیدن در اتوبان برای نشان دادن دست فرمان به طرف به همراه آهنگ" ما دو بال پرواز مرغ عشقیم پر کشیدیم تا اوج آسمونا" بسیارمؤثر است. نوع ماشین هم بستگی به توانایی مالی پدر مربوطه :Dاز پیکان جوانان 57 جوات اسپرت تا پژو 206 ناز بشی الهی،متغیر است. سیستم صوتی هم هرچه باحال تر باشد روابط بهتر تر تحکیم می شود!
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
آخرین ویرایش شعرسعدی:
بجز قوم شوهر ، بنی آدم اعضای یکدیگرند !:311:
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
به جز قوم شوهر که ویرانگردند ، بنی آدم اعضای یک دیگرند
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
خداوند زمین را آفرید سپس استراحت کرد
مرد را آفرید سپس استراحت کرد
اما زن را که آفرید ، نه خدا استراحت کرد نه زمین و نه مرد
:311:
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
پسر : یه بوس میدی ؟
دختر : قبل از ازدواج نمیزارم منو ببوسی
پسر : ازدواج کردی بهم زنگ بزن بیام ببوسمت ، قول دادیا :311:
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
دختر 11 ساله به مامانش میگه: "آخه تو از عشق چی میدونی؟"،
:311:
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
I don’t worry about terrorism. I was married for two years
Sam Kinison
من از تروریستها وحشتی ندارم ، من دوساله ازدواج کردم:311:
سام کینیسون
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
زن رو به شوهرش میگه: شوهر همسایه هر روز صبح که میخواد بره سر کار زنش رو
میبوسه! تو چرا این کار رو نمی کنی؟
شوهر میگه: آخه من که زنه رو خوب نمی شناسم !ببوسمش؟! :311::311:
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
پسر به دختر : می خوای خورشید زندگی من باشی ؟
دختر : آره
پسر : پس ۹۲,۹۵۵,۸۸۷٫۶ مایل از من دور بمون !
:311:
زن در حالی که در آینه نگاه میکنه به شوهرش میگه:
من جدیدا خیلی وحشتناک، چاق و زشت به نظر میرسم..
لطفا یه چیز خوب به من بگو
شوهر: بیناییت فوق العادست عزیزم!!!
:227:
برای یک زن زیاد مهم نیست شوهرش کجاست
همینکه بدونه به شوهرش خوش نمیگذره براش کافیه!
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
چهار چیز که حوّا نمی تونست به آدم بگه:
۱- آدمت می کنم!
2- از شوهرای دیگه یاد بگیر!
3- قبل از تو صد تا خواستگار داشتم !
4- می رم خونه مامانم!
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
تا هنگامی که مجردی هرکی بهت میرسه میگه:
تو که همه چی داری چرا ازدواج نمیکنی؟
وقتی ازدواج کردی هرکی بهت میرسه میپرسه:
تو که همه چی داشتی واسه چی ازدواج کردی!
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
سه تا زن انگليسي ، فرانسوي و ایرانی با هم قرار ميزارن كه اعتصاب كنن و ديگه كارای خونه رو نكنن تا شوهراشون ادب بشن و بعد از يك هفته نتيجه كارو بهم بگن.
زن فرانسوي گفت:
به شوهرم گفتم كه من ديگه خسته شدم بنابراين نه نظافت منزل، نه آشپزي، نه اتو و نه … خلاصه از اينجور كارا ديگه بريدم. خودت يه فكري بكن من كه ديگه نيستم يعني بريدم!
روز بعد خبري نشد ، روز بعدش هم همينطور .
روز سوم اوضاع عوض شد، شوهرم صبحانه را درست كرده بود و اورد تو رختحواب من هم هنوز خواب بودم ، وقتي بيدار شدم رفته بود .
زن انگليسي گفت:
من هم مثل فرانسوي همونا را گفتم و رفتم كنار.
روز اول و دوم خبري نشد ولي روز سوم ديدم شوهرم
ليست خريد و كاملا تهيه كرده بود ، خونه رو تميز كرد و گفت كاري نداري عزيزم منو بوسيد و رفت.
زن ایرانی گفت :
من هم عين شما همونا رو به شوهرم گفتم
اما روز اول چيزي نديدم
روز دوم هم چيزي نديدم
روز سوم هم چيزي نديدم
شكر خدا روز چهارم يه كمي تونستم با چشم چپم ببينم
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
مغازه شوهر فروشی
" یک مغازه شوهر فروشی در نیویورک باز شده که خانمها میتوانند به آنجا رفته و برای خود شوهری تهیه کنند . در تابلوی راهنمای مقابل درب ورودی از جمله مطالب ذیل نوشته شده .... شما در طول عمرتان فقط یکبار میتوانید از این محل دیدن کنید - اینجا شش طبقه است و ارزش محصولات هر طبقه بالایی بیشتر از طبقه پائینی است - شما میتوانید فقط یک محصول از یکی از طبقات انتخاب کنید و یا به طبقه بالایی بروید - شما نمیتوانید به طبقات پایینی برگردید ولی میتوانید از هر طبقه که خواستید از فروشگاه خارج شوید - خانمی را که تازه وارد فرشگاه شده در نظر گرفته و با او همراه میشویم . او به طبقه اول میرود - که در تابلو ورودی آنجا نوشته:این مردان دارای شغل ثابت هستند. مردان بنظرش جالب میایند ولی تصمیم میگیرد. - طبقه بالا را هم ببیند اینجا نوشته این مردان دارای شغل ثابت هستند و بچهها را دوست دارند. با خودش میگه خیلی خوبه ولی من بیشتر میخوام و به طبقه سوم میره - اینجا نوشته شده این مردان شغل ثابت دارند و بچهها را دوست دارند و بسیار خوش قیافه هستند نگاهی به مردان میندازه میگه وای خدای من ولی احساس میکنه که باید بره طبقه چهارم که آنجا نوشته:این مردان شغل ثابت دارند بسیار خوش تیپ و قیافه هستند عاشق بچهها هستند و به کار های خانه علاقمندندخانم اینجا رو هم میبینه و میگه واااای خدای من کمک کن دیگه نمیتونم خودمو نگهدارم ولی ناخود آگاه میره طبقه پنجم که اینجا نوشته: این مردان شغل ثابت دارند عاشق بچهها هستند فوق آلعاده خوش بر و رو هستند شدیداً به کارهای خانه علاقمندند و مردانی رُمانتیک میباشند دیگه آنچنان وسوسه شده که نمیتونه صرف نظر کنه ولی باز ناخود آگاه میره طبقه ششم که اینجا روی یک تابلوی دیجیتال نوشته شما بازدید کنندهشماره ۳۱۴۵۶۰۱۲از این طبقه هستید اینجا هیچ مردی وجود ندارد این طبقه فقط برای این است که ثابت کنیم که زنها را بهیچ وجه نمیتوان راضی نمود.
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
ღزوج ايده آل : شوهر كر و زن لال
:311:ღ♥ღ
خانمی وارد داروخانه میشه و به دکتر داروساز میگه که به سیانور احتیاج داره! داروسازه میگه واسه چی سیانور میخوای؟ خانمه توضیح میده که لازمه شوهرش را مسموم کنه.
چشمهای داروسازه چهارتا میشه و می گه: خدا رحم کنه، خانوم من نمیتونم به شما سیانور بدم که برید و شوهرتان را بکُشید! این بر خلاف قوانینه! من مجوز کارم را از دست خواهم داد..... هر دوی ما را زندانی خواهند کرد و دیگه بدتر از این نمی شه! نه خانوم، نـــه! شما حق ندارید سیانور داشته باشید و حداقل من به شما سیانور نخواهم داد
بعد از این حرف خانمه دستش رو می بره داخل کیفش و از اون یه عکس میاره بیرون؛ عکسی که در اون شوهرش و زن داروسازه توی یه رستوران داشتند شام میخوردند. داروسازه به عکسه نگاه می کنه و می گه: چرا به من نگفته بودید که نسخه دارید؟!
-- :311::311:
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
بچه از باباش میپرسه: بابا، تو بهشت زنها از شوهراشون جدا زندگی میکنند یا باهم هستن؟
باباهه میگه: بچه جون، اگه زنها با شوهراشون یکجا باشن که آنجا دیگه بهشت نمیشه !!!:311:
-
RE: طنز و لطیفه های ازدواج ، عشق و خانواده (2)
زن براي عاشق شدن به چندين قرن نياز دارد و براي فراموشي به يك دقيقه.........ولي
ولي ...مرد براي عاشق شدن به يک دقيقه نياز دارد و براي فراموش کردن به چندين قرن