-
خیانت باور نکردنی زنم
سلام خدمت اعضا محترم
من 46 سالم و 40 سالش73 روز پیش متوجه شدم که همسرم با چند نفر رابطه داره و با 2 نفر از آنها رابطه جنسی. الان حدود 2 سال که به این کار مشغول است. وقتی فهمیدم در یک لحظه احساس کردم خاکستر شدم ،خاک شدم ،نابود شدم ،له شدم. در عرض این مدت 8 کیلو وزن از دست دادم. قبافه ام شبیه علامت سوال شده. یک شب سعی کردم با چاقو رگمو بزنم. دلش برام سوخت و منو پیش مشاور برد. منو مقصر می دونه. اگر جای من بدبخت بودین چکار می کردین؟ بارها به خودم میگم ای کاش متن اس ام اس هایی رو که گرفته بود نمی خوندم. من زنمو با چه کلماتی صدا می کردم و اون بی همه چیز با چه کلماتی. هر نفسی که فرو میدم ،درده که بیرون می آید. ای کاش می تونستم با کسی حرف یزنم. با آبروی رفتم چه کار کنم.جواب دو تا دخترهامو چی بدم. دختر کوچیکم تاره چند روز پیش رفت کلاس اول. خواهش می کنم کمکم کنید..
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
سلام دوست عزيز
ضمن درك شرايط سختي كه در آن هستيد .
خيلي خوشحالم كه اقدام به باز كردن تاپيك كرديد . به نظر اين خود نشانه اي خوب است .
چند سئوال داشتم
ازدواجتان جگونه شكل گرفت ؟
چند سال است كه ازدواج كرده ايد ؟
فكر مي كنيد همسرتان چرا اقدام به اين كار كرده ؟
رابطه ي شما و همسرتان چگونه بود ؟
آيا ناراحتي و دلخوري عميقي از شما داشته اند ؟
رضايتمندي شما از همسرتان به غير از مورد اخير چقدر بوده ؟
شما چطور متوجه ماجرا شديد ؟
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
من و همسرم در سال 1370 درمحل کارم با همدیگر اشنا شدیم. من برای یک بازدید دانشجویی به یک سازمان دولتی رفته بودم که توسط یکی از استادید در همان جا جذب شدم. همسرم دانشجو بود و برای رفع مشکلات درسیش به من مراجعه می کرد که کم کم بیکدگر علاقه مند شدیم و یک سال بعد هم ازدواج کردیم. من هتوز 2 سال از درسم باقی مانده بود و با توجه به پایان تحصیلات همسرم و بخاطر مشکلات مالی و خانودگی او در حالی که من هنوز 2 سال از درسم باقی مونده بود و با توافق خانواده ها ازدواج کردیم.من اهل تهران هستم و همسرم اهل یکی از شهرهای شمالی کشور.در موقع ازدواج من 27 ساله و او 21 ساله بود.
همسرم همواره رفتار عصبی داشته و داره که البته مشاورم اخیرا بعد از آزمایش تست شخصیت گفت که ایشان فوق العاده احساساتی و نیازمند توجه شدید است و ظاهرا من در این خصوص کوتاهی کردم.
مشکلاصلی ما از سال 1382 با یک بارداری ناخواسته و سقط بچه به اصرار من شروع شد. من کارم را از دست داده بودم و در شرایط امنی بسر نمی بردم و برام سخت بودم که تصمیم یک طرفه همسرم را قبول کنم.من نمی دانستم که سقط بچه تا چه اندازه می تواند برای زن دردآور باشه. خواهرش چندین بار این کارو انجام داده بود و ظاهرا با قضیه راحت کنار آمده بود.بهر حال همسرم سال بعد مجددا بدون هماهنگی با من باردار شد و اینبار من سکوت کردم.
کم کم از خانه فراری شدم و شبها تا دیر وقت اضافه کاری و باشگاه ورزشی و ....
هر چندماه یک بار برای ماموریتهای کاری برای چند روزی از تهران دور میشدم. سال 1378 برای 2 ماه ،من به چند تا ماموریت کاری و اموزشی اعزام شدم که از ان به بعد همسرم احساسکرد که من با کسان دیگری ارتباط دارم ، در حالی که من هیچ خطایی از این بابت نداشتم .
روز به روز روابط ما تیره تر شد و تقریبا از سال بعدش اون شروع کرد به خیانت.
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
درك مي كنم .
احساس ايشان با اين مسئله ي برملا شده چيست ؟ و اساسا چه توضيحي براي كارشان دارند ؟
نظر مشاور چيست و ايا تصميم داريد به مشاوره ادامه بدهيد ؟ همسرتان در راه مشاوره شما را همراهي مي كنند ؟
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
سلام دوست عزیز
متاسفم این اتفاق افتاده
تا قبل از اینکه متوجه خیانت بشید رابطه شما چگونه بود؟ از نظر احترام؟ احساسی؟ روابط جنسی؟
الان میخواید چی کار کنید؟
به هم علاقه دارید؟
اینجور که صحبت کردید من تصورم این بود که خانمتونو زیاد تنها میگذاشتید و از نظر عاطفی درکش نمیکردید و شما به عادت فقط زندگی میکردید من اشتباه برداشت کردم؟
خودتون چی فکر میکنید؟
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
همسرم به دکتر گفت از بس به من بی توجهی کرده این مرد، که به جای اون با یکی دیگر بیرون میرفتم ولی به خودم میگفت تو به من خیانت میکنی و از این حرفها که شنیدنش برام زجر آور بود.
2 تا از خواهرهای همسرم طلاق گرفتن و کلا واژه طلاق در خانواده آنها چیز ناراحت کننده ایی به حساب نمی آید. همسرم و خانواده اش بارها و بارها به من دروغ گفتن و کلا دروغ گویی و استفاده از کلمات رکیک در شوخیها و صحبت ها، برای اقوام همسرم عادی به حساب می آید که برای من ناراحت کننده است.خواهر کوچکترش 3 سال بعدد از ازدواج از یک مرد دیگه بار دار شد و الان داره مثلا با اون زندگی میکند. وقتی برای خواستگاری رفته بودم مادرش به من گفت که پدر همسرم افسره و ... که بعدا معلوم شد یک درجه دار ساده است و همسرم هنوز که هنوز است حاضر نیست در این خصوص توضیحی بدهد.تقریبا 5 الی 6 مرد و زن را در خانواده همسرم می شناسم که از همسرانشون جدا شدند. در خانواده من حتی یک مورد هم وجود نداشته است.فکر میکنم زندگی ما در طی 6 سال اخیر بر اساس عادت و بدون احترام بیکدیگر سپری شده و در این بین بچه های معصومم بیشترین آزار رو تحمل کردن
من حدود 14 ماه پیش یک گوشی موبایل در آشپزخانه دیدم که خمسرم با سرعت اونو از من گرفت و گفت خواهرم ظهر اینجا بوده و اونو جا گذاشته است که به نظرم منطقی نبود.
2 ماه بهد خواهرش را دیدم و از اون سوال کردم که متوجه شدم چیزی نمی داند ولی همسرم که صدای صحبت ما رو شنیده بود قضیه را ماست مالی کرد و گفت گوشی رو پس داده. من همیشه فکر می کردم شاید یکی از اقوم مرد فامیل این گوشی را آورده و چون همسرم تنها بوده و خواسته من ناراحت نشم به من دروغ گفته.2 الی 3 هفته بعد دوباره گ.وشی را در اتاق خواب زیر بالشش پیدا کردم ولی باز هم به زنم بخاطر خیانت شک نکردم و ازون توضیح خواستم که گفت تو گفتی پول تلفن زیاد شده من هم این گوشی رو از خواهرم گرفتم که غر نزنی . بعد از اون من گوشی رو ندیدم ولی هر بار که سوال می کردم انکار می کرد. می دونستم که همسرم دفتر خاطرات داره و دنبال یک فرصت بودم دفترش را پیدا کنم ولی همواره از دفتر خاطراتش با دقت محافظت می کرد.حدود 2 ماه پیش برای پیدا کردن دفترچه بیمه ام داخل کمد را می گشتم که دفتر خاطرات پارسالش را پیدا کردم و هر وقت که نبود اونو می خوامندم ه قضیه موبایل برام روشن شه که متاسفانه فهمیدم چه فاجعه ایی رخ داده. بعد که سوال کردم انکار می کرد تا اینکه مجبور شدم قضیه دفترش را بگم و انهم اعتراف کرد هر کس که به من توجه کرد ، من نه نگفتم و این تعداد به حساب من تا به حال به 5 نفر رسیده.روزهای اول می کردم که فقط یک نفر است و اون همسرم را فریب داده و قصد داشتم انتقام بگیرم و چیزی برام مهم نبود، ولی وقتی آدرس و خانه و محل کار اون نامرد را پیدا کردم متوجه شدم که با حدا قل 2 نفر رابطه جنسی و عاطفی داشته است. اون مرد همسرم در خصوص نحوه رفتارش به گونه ایی که منو عذاب بده و تلافی کند راهنمایی می کرده .مثلا بهش گفته بود همیشه دوپهلو باهاش حرف بزن، همیشه مثل زن من از اون طلب کار باش. ازنم به بهانه های مختلف پول می گرفته است و پس نمیداده. بازنم مثل یک روسپی نو محل کارش ، تو خیابان ،توی پارک، در پارکهای چنگلی ،در داخل ماشین، کنار خیابان کام میگرفتهو اصلا یک رابطه سالم بین اونا نبوده و همیشه همراه با استرس وترس و... همراه بود براساس نوشته های همسرم اون در 90 موارد ارضاء نمیشده و همیشه در روابطش با این 2 نفر نیمه کاره می مونده. نوشتن زجر اور است و احساس سبکی می کنم. یکی از ارزوهای اخیرم اینه که بتونم یک شب به طور پیوسته و برای چند ساعت با آرامش بخوابم .
در طی چند سال گذشته روابط ما سطحی و سرد بودو اون هیچوقت شروع کننده نبود.و در 2 سال گذشته مرتب به بهانه شرکت در کلاسهای انرژی درمانی و عرفان از منزل خارج میشد و معمولا تا 10 شب برنمیگشت.اقوام و فامیل من مدتها است که بعلت بی احترامیهای اون از ما بردین و تقریبا نه با دوستانمون ارتباط چندانی داریم و نه با فامیل.مرتب لباسهای نو می خرید و از چند روز قبل رفتن به کلاس به ارایشگاه میرفت و به سر و وضع خودش می رسید و در تمام این مدت من غافل از اینکه زنم با یکی دیگه است.تا جایی که فهمیدم با این اقایون محترم در همان کلاسها آشنا شده و ادامه داده. واقعا از اینکه تا این اندازه به همسرم اعتماد داشتم و اونو تعقیب نکردم از خودم بیزارم. هنوز هم نمی توانم باور کنم. روزهای اول تصمیم به خودکشی گرفتم و وقتی متوجه شد به مشاور مراجعه کردیم ولی ادامه ندادیم. چیزی که خیلی ناراحت کننده است اینکه اون هنوز به خودش نیامده و ابراز پشیمانی نمکنه و کارشو توجیه می کند. در طی این مدت ما به یک مسافرت یک هفته ایی رفتیم و روابط کافی هم با هم داشتیم ،ولی هیچ چیز نمیتونه ارامم کند.2 هفته پیش وقتی متوحه شدم که هنوز از طریق ایمیل و حضوری (گاها) با اون ارتباط داره شراطم رو برای طلاق اعلام کردم و گفتم اگر شرایطم را نپذیری شکایت میکنم. از آنروز اتاق خوابش را جدا کرده و هر دو منتظریم
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
فقط ميتونم بهتون بگم كه شرايط عاقلانه اي براشون گذاشتيد
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
متاسفانه یک ساعت پیش متوجه شدم که هفته گذشته هنوز هم با یکی از آنها که من فکر می کردم با هم رابطه جنسی دارند چت می کرده و یک ماه قبل در حالی که من بفکر خودکشی با قرص خواب اور بودم برای یکی از همکارهای مشرکمون ایمیل زده که دوسسسسسسسسست دارم و برای همدیگه ایمیل های عاشقانه می فرستند. اون آقا الان در اتاق کناری من نشسته است!!!
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
سلام دوست خوبم. ضمن درک شرایطتتون، از شما می خوام آرامش خودتون رو حفظ کنید. چون هر قدمی که بخواین برای حل مشکلتون بردارین، نیازمند برخوردی منطقی و به دور از احساسه. پس آرام باشین تا شرایط هوشمندانه تر پیش بره.
در این مورد شما دو راه حل دارید.
یا از همسرتون جدا شین، یا او رو نگه دارین.
خوبی انتخاب اول اینه که از فشاری که بر شما حاکمه یه مقدار کاسته میشه. اما فرزندانتون...؟ همسرتون...؟
خوبی انتخاب دوم اینه که حداقل فرزندانتون رو از آسیب نجات دادین. شاید بتونید همسرتون رو هم نجات بدین و بعد از مدتی حادثه رو فراموش کنید.
حالا همینجا شما باید تصمیم خودتون رو بگیرید. یا راه اول. یا راه دوم.
اگر انتخابتون راه اول باشه که دیگه بقیه مسیر با خودتونه.
اما اگر انتخابتون راه دوم باشه، بهتره هم اینجا مشورت بگیرید و هم تحت نظر مشاور خانواده باشه.
در مورد انتخاب دوم نظر شخصی من اینه که با شرایط شما عاقلانه تره. چون فرزندانتون همانقدر که به شما احتیاج دارن، به مادر هم احتیاج دارن. ضمن اینکه اگر جویای دلیل شن، شاید بتونید یه مدت ازشون پنهان کنید. اما بالاخره متوجه خواهند شد. و اتفاقا اگر این اتفاق بیوفته و متوجه بشن، علاوه بر ضربه ی شدید روحی و احساس سرافکندگی، بعید نیست اون شکست عرفیات که در خانواه همسرتون رخ داده، در خانه ی شما هم رخ بده. در حقیقت ممکنه این مسئله مانند مادر و خاله و ... براشون بی اهمیت بشه.
اما آنچه که مسلمه اینه که همسرتون شدیدا در رنج عاطفیه و از یک خلاء جدی در عذابه. خلاء ای که آنقدر عظیم هست که همسرتون چشمش رو بر همه چیز ببنده و حتی توجیهی برای قانع کردن وجدانش هم داشته باشه.
حتی شاید از لحاظ جنسی در رنج باشه.
پیشنهاد من اینه که در برخورد اول با او جدی و قاطعانه باشید. (مخالف پرخاشگر و عصبانی) لزوم این برخورد هوشیار سازی همسرتونه. در حقیقت دو دلیل داره. اول اینکه همسرتون به خودش بیاد، دوم اینکه سوء برداشت نشه که با این کار محبت و توجه شما رو جلب کرده.
در برخورد دوم باید سعی در درمان و محبت به او داشته باشید. تا بتونه پس از هوشیاری، خودشو از این منجلاب نجات بده.
در این صورت همسرتون چنین برداشت خواهد کرد که به خاطر بخشیده شدن باهاش مهربونید. نه به خاطر نگه داشتن او.
نکته ای که نباید فراموش بشه اینه که مشاوره و درمان هم زمان هم باید برای هر دوی شما پیش بره.
تا اینجا باشه تا هم شما تصمیمتون رو در مورد نگه داشتن یا نداشتن همسرتون بگیرید و هم کارشناسان عزیز تشریف بیارن برای راهنمایی.:72:
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
با اين كارهايي كه خانمتون انجام داده توزندگي اعتماد را كامل از بين برده . ظاهرن هم هيچ تلاشي براي اعتمادسازي نميكنن .به نظر من ازشون جداشيد
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
سلام دوست خوبم
اوضاع خیلی دردناک و ناراحت کننده ای
دوست عزیز ازتون خواهش می کنم دیگه حتی اسم خود کشی رو هم نیارید چه برسه به....
آخه بچه های شما چه گناهی کردن که مادرشون اینطوری باشند و پدرشونم به خودکشی فکر کنه
یه سوال که با خوندن تاپیک شما به ذهنم رسید اینکه به نظرتون چنین خانومی صلاحیت تربیت و نگهداری از بچه هاتونو داره؟؟!!
آیا اون اصلا به واژه ای به این مقدسی یعنی مادر فکر می کنه چه برسه به......
اصلا میگیم شما تو این رابطه اشتباه کردید و خانوم به خاطر کمبوداش دست به این کارا زده که به نظر من بازم خیلی غیر منطقیه ولی این خانوم واقعا تو چشمای بچه های معصومش با چه جراتی نگاه میکنه!!!!
به نظر من خیلی خیلی جدی فقط و فقط به صلاح بچه هاتون فکر کنید نه چیز دیگه ای
چون زندگی اون خانوم با اولین خیانتش تباه شد و دل شما هم تا اخر عمرتون با ایشون صاف نمی شه و رابطه شما هیچ وقت درست نمی شه
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
شب بارانی عزیز توضیحات شما خیلی ارمش بخش است. دل انگیز شما در شرایط من نیستید و نمی دانم آیا تجربه مشابهی داشتید یانه.من اگر بطور قطع تصمیم به جدایی داشتم برای همدری و استفاده از مشاوره شما عزیزان به اینجا نمی آمدم .اینجام چون می خوام بهترین راه حل را پیدا کنم.
بزرگترین مشکل من در حال حاضر، همانطور که قبلا هم گفتم این است که چطوری همسرم بخودش بیاد و احساس پشیمانی کند؟ شب بارانی شما هم به اینم موضوع اشاره کردید ولی من نمیدانم چطوری اونو ترقیب به این کار کنم.
اون همیشه به من می گه که تو پدر خیلی خوبی هستی و رابطه من با دخترانم خیلی خیلی صمیمی و نزدیک است.
2 سال پیش وقتی که دختر بزرگترم فقط کلاس دوم ابتدایی بود به من زنگ زد و گفت |"بابا از خدا فقط می خوام که مادرم بمیرد" هنوز که هنوز احساسی که آنروز به من دست داد فراموشم نشده است. رفتار همسرم با بچه ها خیلی خیلی بد است و اصلا به آنها توجه نمی کند .حتی به فکر شام و نهار آنها هم نیست. و همیشه در حال بگو مگو و بدهنی و داد وفریاد با آنها است
اقلیمای عزیز یکی از عواملی که باعث شد، جلوی خودم را در پایان دادن به زندگیم بگیرم این بود که فکر کردم ممکن است بعد از من بچه ها را به امان خدا ول کند. در حال حاضر در این فکر نیستم ولی گاهی به اون فکر می کنم. این افکار بیشتر مربوط به ماه اول تا اواسط ماه دوم بود. الان 73 روز از اون موقع میگذره
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
با سلام
منم با دوستمون اقليماي عزيز موافقم ما مسلمونيم و توي قرآن خود خداوند كه همه بندهاشو خيلي بيشتر از مهر خالصانه مادر و پدر به بچشون يا هر عاشقي به معشوقشه دوست داره، واسه يه همچنين گناهي مجازات سنگيني تعيين كرده و دستور صريح داده.شما كه خيلي علاقه اي بينتون نيست اگر هم بود باز هم بايد اين خانم تنبيه بشه تا عبرتي باشه براي موارد مشابه.تازه شما بايد به فكر بچه هاتون باشيد اين مادر كه خودش ارزش هاي اخلاقي رو نمي شناسه چطور مي تونه بچه هاي خوب تربيت كنه؟
به نظر من ازدواج شما از همون ابتدا بر سر عادتي بوده كه بهم داشتين در محيط كار و بر پايه هيچ معياري نبوده و اشتباه.اشتباه دومتون بچه دار شدنتون كه پاي 2 تا انسان بيگناه كه بدون خواست خودشون وارد اين دنيا شدن و از سوي مادر كه توي جامعه ما نقش اصلي و اساسي داره توي تربيت و آينده بچه ها كمبود دارند.
اين تفكر كه حالا باهاش مدارا كنيد تا مشكلش از لحاظ كمبودهاي عاطفيش حل بشه يا بريد پيش مشاور از نظر من تفكر جامعه غربي كه توي جامعه ما اصلا كاربردي نداره.چه بسيارند خانم هايي كه كمبود عاطفي دارند ولي دست از پا خطا نمي كنن و به تعهدشون پايبندن و دارند همه سختي ها رو تحمل مي كنن به اميد حفظ و تداوم و اصلاح زندگيشون (حتي گاهاٌ ديده شده با وجود ديدن خيانت از شوهرشون بازهم توي راه مستقيم خودشون هستن،اگه يه گشتي توي همين سايت بزنيد متوجه ميشين)چون قبح موضوع با داشتن ارتباط با چند نفر همزمان براي خانمتون ريخته و مطمئنا اين كاراشون تمومي نداره.به نظرم با توجه به روحيات آقايون جامعه ما تا همين جا هم شما خيلي باهاش راه اومدين وخيلي اغماض كردين!
به نظر من شما اصلا درنگ نكنيد و جلوي ضرر رو از هر جا بگيريد فايده اس.نهايتا اگر ايشون هم دست بردار بشن كه خيلي احتمالش كمه،بعيد ميدونم كه شما بتونيد مثل قبل دلتونو صاف كنيد و گذشته ها رو فراموش كنيد. و اينو بدونيد اگر ادامه بديد بچه ها يه روزي متوجه كاراي ايشون ميشن و حتما براشون خيلي دردناكتر خواهد بود و ممكنه زندگي آيندشون هم از اين موضوع متاثر بشه تا اينكه امروز بدون هيچ اطلاعي از چنين موضوعات اسفباري جدا بشن از مادرشون.به هر حال تصميم باشماست.
برادر خوبم اميدوارم درست ترين كار رو انجام بدين و بدونيد اگر به خدا توكل كنيد خداوند بهترين ها را نصيبتان خواهد كرد و شما در قبال خوشبختي خودتون و بچه هاتون مسئولين.موفق باشيد:72:
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
سلام
بخاطر وقایع پیش آمده شدیدا متاسف و متاثرم .
نقل قول:
بزرگترین مشکل من در حال حاضر، همانطور که قبلا هم گفتم این است که چطوری همسرم بخودش بیاد و احساس پشیمانی کند؟
دوست عزیز میتونم بپرسم که از اینکه همسرتون به خودش بیاد و احساس پشیمانی کنه چه هدفی دارید؟
همسرتون و خانوادش ثابت کردند که قبح این مسائل در نظرشون ریخته ،آیا شما تمایل دارید فرزنداتون که دختر هم هستند اینگونه تربیت بشن ؟
گاهی اوقات نداشتن که یه نعمت خیلی بهتر از اینه که اون فرد یا نعمت باعث از هم پاشیدن ساختار فکری و تربیتی دو طفل معصوم بشه . مادری که در آماده کردن نیازهای اولیه فرزندانش کوتاهی میکنه چطور شایستگی الگو بودن براشون رو داره ؟
بترسید از روزی که فرزندانتون هم بخاطر کمبود محبت مادر یا هرکس دیگه بخوان دنباله رو راه خانواده مادریشون باشند.:305:
خوشحال میشم دلایلتون رو واسه این حرفتون بشنویم
نقل قول:
من اگر بطور قطع تصمیم به جدایی داشتم برای همدری و استفاده از مشاوره شما عزیزان به اینجا نمی آمدم
ادامه زندگی با همسرتون چه آیتم های مثبتی داره که جدایی رو بعنوان راه حل نهایی درنظر گرفتید؟
سهم خودتون رو در خیانت همسرتون چقدر میبینید که با بازگشت ایشون و ابراز پشیمونیشون امید به اصلاح این زندگی دارید ؟
آیا به همسرتون حق میدید که بخاطر رفتارهای شما خیانت کنه ؟
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
دوست خوبم همانطور که اشاره کردم، اول برخورد قاطعانه و بعد برخورد ترحم آمیز همراه با درمان.
به هر حال چه بهتر اینکه همسرتون درمان بشه. چون اینچنین، به او هم کمک کردین. هرچند خاطرتون آزرده و مکدره. اما نباید نادیده گرفت اگر او را رها کنید. اوضاعش از امروز هم بدتر خواهد شد. و البته اگر از او جدا شین، شاید دیگه همسر شما نباشه، اما مادر فرزندانتون باقی خواهد ماند و همانطور که گفتم موجب سرافکندگی فرزندانتون خواهد شد.
:305: یک نکته رو باید در نظر داشت. تشویق ما به نگه داشتن همسرتون، دلیلی بر نفی طلاق نیست. بلکه ترقیب به کوشش برای نگه داشتن زندگی و آزمودن یک راه دیگه غیر از طلاقه. مسلما اگر درمان کاملا بی نتیجه بمونه، طلاق بهترین تصمیمیه که میتونید بگیرید. چون در صورت بی نتیجه ماندن درمان، حضور همسرتون آسیب بیشتری برای فرزندانتون خواهد بود تا عدم حضورشون.
پس پیشنهاد حقیقی من به شما اینه:
اول تلاش برای حفظ زندگیتون، که البته نیاز به صبر و تحمل هم داره.
بعد تصمیم گیری بر اساس نتیجه ی تلاش.
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
روز شمارت را از كار بينداز ( 73 روز !)
جليل محترم
به واقع درك مي كنم در چه شرايطي هستيد
بهترين راه براي شما مشاوره ي حضوري و ادامه دادن اين مسير است .
ضمن اينكه خودتان مي دانيد كه كم توجهي و بي توجهي و عدم دقت و مديريت و .....چه آسيبي بر پيكره ي خانواده ي شما و ...زده .
اما خوشحالم كه تابوي سكوت شكسته شده و به خودت فرصت داده اي تا آلام خودت را با ما شريك شوي . و در عين حال به جدايي فكر نمي كني و افكار سازنده را در سر مي پروراني
كسي از بر ملا شدن اشتباهش خوشحال نمي شود و همسر شما هم مستثني نيست . يادت باشه پذيرش اشتباه و مقصر ندانستن ديگران كار آساني نيست و فرد به راحتي نمي پذيرد و يا آن را با صداي بلند اعلام و اذعان نمي كند و..... كه اين كار شهامت و جسارت بسياري مي خواهد وو......
درنتيجه به دنبال واژه نباش شايد در رفتار و حركت و....بهتر بتواني نتايج پشيماني را پيدا كني و....
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
من هم باخواندن مشکلتون متاسف شدم .درحدی خودمونمی بینم که بخوام شماروراهنمایی کنم چون هرچی باشه موضوع مهمیه وسرنوشت دوتابچه روهم نبایدنادیده گرفت.به نظرمن فقط بایددرحالت ارامش وبانظرکارشناسان محترم بهترین تصمیموبگیرید.
ارزوی موفقیت براتون می کنم.
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
سلام :72:
مشکل شما خیلی ناراحت کننده بود و من رو متاثر کرد .
من کار همسرتون رو تأیید نمیکنم ولی هر انسانی ممکن فریب وسوسه های شیطان رو بخوره ! ( ما معصوم نیستیم ) . انسانی سعادتمند است که بتونه گناه دیگران رو ببخشه و تا جایی که میتونه بش کمک کنه .
من به اینکه ما تو چه جامعه ای زندگی میکنیم ندارم چون جامعه رو خود ما میسازیم . چون تو این جامعه اگر این قضیه برعکس بود یعنی شما این خیانت رو در حق همسرتون کرده بودید . بخشیده میشدید چون یک مردید. که این مسئله خلاف قوانین انسانیت و بشر دوستی است .
شما و همسرتون باید با یه مشاور صحبت کنید و همه مسائلتون رو بگید . شاید راه حلی برای اصلاح همسرتون وجود داشته باشه . شاید این کار رو به خاطر کمبود محبت انجام داده همانطور که گفتید خیلی وقتا تنهاش گذاشتید . آیا همسرتون قبل از ازدواج با شمام این طور بود ؟ اگه نبود پس شما هم تا حدودی مقصر هستید .
پس راه حل من :
1 - یه مشاوره حضوری 2 نفره با یه مشاور حاذق تا حرفهای دو نفرتون رو بشنوه و تو تصمیم نهایی کمکتون کنه .
2 - به هیچ عنوان تصمیم عجولانه نگرید .
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
سلام دوست دردمند به نظرمیرسد یک راه بشتر نداری نجات خودت ودخترات البته باتوجه به توضیحاتی که شما دادید نشانه این است که توان شما برای نجات همسرت پایین است .چون ایشان غرق شده ولی شما و بچه هات به ساحل نزدیکترید.اگر ازمیزان اعتقادات خودت وبقیه هم بگی بیشتر میشه نظر داد{.ان مع العسر یسرا}
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
ما اجازه ي قضاوت و داوري و نتيجه گيري و.....از روي حرف مراجع نداريم .
مراجع در شرايط سخت و فشار روحي است ودر پاره اي از مسائل امكان پررنگ نگري وجود دارد .
در اين شرايط بعضي از حرفها عنوان كردنش نه تنها كمك كننده نيست بلكه سيستم يك خانواده ي آسيب ديده را مي تواند دچار التهاب و بحران بيشتر بكند و ما مسئول آنچه به عنوان راهنمايي بيان مي كنيم هستيم .
سرنوشت زندگي 4 انسان و كانون يك خانواده در ميان است .
از دوستان خواهش مي كنم فقط همدلي كنند و از قضاوت كردن پرهيز كنند .
و تاپيك آفتهاي احتمالي در كار مشاوره را حتمالا مطالعه كنيد .
به جاي مراجع تصميم گيري نكنيد
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
سلام دوست عزیز،
بسیار متاثر شدم،
فقط خواستم بگم که با فکر کردن در مورد خودکشی، یا از بین بردن خودتان به جایی نخواهید رسید...
آرامش خودتون رو حفظ کنید و سعی کنید منطقی فکر کنید.
دقت کنید که شما در قبال فرزندانتان مسئول هستید، و آنها در این رابطه هیچ گناهی نکرده اند.
شاید از نظر خیلیها این قضاوت شخصی باشد، اما شخصاً خیانت با این وصف را به هیچ عنوان قابل گذشت و توجیه پذیر نمیدانم...
برای من شخصاً سلامت شما و فرزندان شما از هرچیز مهمتر هست،
با مشاوره رفتن موافقم، اما با هزینه سنگین کردن برای ساختن زندگی دوباره با این زن خیر! چون به نظرم صرف وقت و انرژی بیشتر روی این خانم، ممکن هست باعث آسیب بیشتر به خود شما و فرزندان شما بشه...
بنابرین اگر دیدید، درمان ایشان، و پذیرش اشتباه از سمت ایشان، ممکن نیست یا به آسانی ممکن نیست...دیگر به ایشان فکر نکنید،
خیلی راحت بگویم، او را در سریعترین زمان ممکن از زندگی خود بیرون کنید!
و تنها به سلامت روحی و روانی خود و فرزندانتان فکر کنید، که اتفاقا به نظر من با توجه به شرایط سنی و جنسیتی که دارند، موقعیت بسیار حساسی دارند.
گاهی اوقات مجبور به انتخاب بین بد و بدتر هستیم، و موقعیت شما متأسفانه چنین شرایطی را دارد.
به نظرم اگر فرزندان شما سایه مادر را بر سر خود نداشته باشند، خیلی بهتر از این هست که سایه چنین مادری بر سر آنها باشد که حضورش بسیار میتواند خطرناک تر از عدم حضورش باشد.
ضمن اینکه، دنیا به پایان نرسیده و شما همچنان فرصت ساختن یک زندگی جدید را دارید.
دقت کنید، که حرفهای من تنها به استناد حرفهای شما بود و با این فرض که صحت داشته باشند.
موفق باشید،:72:
کامران
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
ضمن تاييد حرفهاي آقاي كامران، چند نمونه زنان اينچنيني مي شناسم كه با وجود داشتن زندگي و همسر همچنان تمايل به برقراري ارتباط با مردان ديگر دارند و ابدا از انجام آن ابراز پشيماني نمي كنند بلكه گاهي اوقات از اين راه كسب درآمد هم مي كنند.
اميدوارم همسر شما از اين دسته افراد نباشد...
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
از اینکه دلسوزانه نظر می دین ممنون هستم.چندتا نکته که فراموش کردم بگم و یکی یکی به ذهم میرسد میگم تا شما قضاوت یک طرفه نداشته باشید. از نظر من همسرم زیباترین زنی که تا حالا دیدم و همواره اونو عاشقانه دوست داشتم هر چند که در حال حاضر بسیار غمگینم و احساسات منتاقضی در مورد اون دارم.
اینکه چرا دلم میخواهد اون به خودش بیاد اینه که ،بهر حال ما لحضات زیبای بسیاری باهم داشتیم که نمیتوانم فراموش کنم و بعنوان یک انسان دلم می خواهد که او درمان شه ،چون احساس میکنم او مثل یک بیمار مبتلا به سرطان روز به روز بیشتر فرو می ره. راستش فکر نمی کنم که بتوانم با او ادامه بدهم ،ولی به هر حال اون مادر بچه هام باقی می ماند و آینده بچه هام و خودم و اون برام مهم است.
5 سال بعد از ازدواج تصمیم گرفتیم که بچه دار شیم ولی متاسفانه با مشکل نازایی مواجه شدیم. کسانی که این موضوع را تجربه کردن، بخوبی میدانند که درمان نازایی تا چه اندازه دردآور و پر هزینه است و اکثر معالجات بر روی رنان صورت می گیرد. 4 سال تمام طول کشید و هر دو ی ما عذاب زیادی را متحمل شدیم که سهم همسرم از این بابت بیشتر بود. با آمدن بچه زندگی ما شیرین شد و روزهای خوبی را شروع کردیم ولی در طی 3 الی 4 سال اخیر همسرم مشکلات بسیاری با فرزند اولم که الان 10 سالشه داشته و من فکر میکنم علتش بخاطر سختی هایی که برای تولد اون متحمل شد. لازم ذکر کنم که منو دخترهام همدیگر را عاشقانه دوست داریم.
ضمنا نه من و نه همسرم فامیل زیادی در تهران نداریم و همسرم بشدت احساس تنهایی می کرد و هیچ دوست صمیمی هم نداشت و بطور کامل وابسته به من بود که این برای بشدت ناراحت کننده بود و خسته ام میکرد و من نمی توانستم با آرمش ساعاتی را برای خودم داشته باشم.
این روزها به من میگه که تو گفتی دوستی در تهران ندارم و بی عرضه ام ، خوب حالا دارم، ناراحتی!!
من سال 84 یک دوره خانوادگی ب ادوستان قدیمیم و خانواده هاشون راه انداختم که ماهی یکبار دور هم جمع می شدیم ، می خوردیم،می نوشیدیم و می رقصیدیم که بعلت ندونم کاری کی 2 تا از خانمها بهم خورد.
از سال 84 تا حالا من نتوانستم بخندم.
دکترم گفت که 50 درصد افسردگی دارم و همسرم هم کمی کمتر از من افسرده است.
در پاسخ به اون دوستی که در خصوص اعتقادات مذهبی من سوال کرده بودن باید بگم که من چندان اعتقادات مذهبی ندارم ولی همسرم تمام ماه رمضان را روضه گرفت ونماز خواند و هر شب قران می خواند.همسرم در زمان تحصیلات مدرسه اش معلم قران بود. بنابراین فکر می کنم اعتقادات مذهبی هیچ نقشی در بیماری ایشون و روابطش با من نداشته است. مگر مسلمانی هست که از مجازات گناه زنای زن و مرد محسنه بی خبر باشه.
در پاسخ به اون دوستی که در خصوص اعتقادات مذهبی من سوال کرده بودن باید بگم که من چندان اعتقادات مذهبی ندارم ولی همسرم تمام ماه رمضان را روضه گرفت ونماز خواند و هر شب قران می خواند.همسرم در زمان تحصیلات مدرسه اش معلم قران بود. بنابراین فکر می کنم اعتقادات مذهبی هیچ نقشی در بیماری ایشون و روابطش با من نداشته است. مگر مسلمانی هست که از مجازات گناه زنای زن و مرد محسنه بی خبر باشه.
الان داشتم با خودم فکر می کردم که اونو بشرکت در این تاپیک دعوت کنم چطور است. نظر شما چیه است. حتی اگر چیزی ننویسه ، حداقل خواندن مطالب به صلاحش هست یانه؟
الان داشتم با خودم فکر می کردم که اونو بشرکت در این تاپیک دعوت کنم چطور است. نظر شما چیه است. حتی اگر چیزی ننویسه ، حداقل خواندن مطالب به صلاحش هست یانه؟
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
نقل قول:
الان داشتم با خودم فکر می کردم که اونو بشرکت در این تاپیک دعوت کنم چطور است. نظر شما چیه است. حتی اگر چیزی ننویسه ، حداقل خواندن مطالب به صلاحش هست یانه؟
تا جایی که من میدونم نظرات کارشناسای اینجا اینه که حضور هر دوطرف اینجا زیاد جالب نیست و
بنظرم میتونه اتفاقا باعث مشکلات جدیدتر بشه و کارو خرابتر بکنه!
در ضمن شما نباید به این مشاوره مجازی اکتفا بکنین،محیط اینجا بنظر من فقط یه استارتی هست برای تغییر یا تثبیت نگرشتون،در صورتیکه بپذیزین و عمل کنین به توصیه ها،لازمه که هم خودتون و هم همسرتون پیش یه مشاور برین.
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
سلام
من اصلا درک نمی کنم!
چرا این جا هیچ کس جسارت این را ندارد که دست کم به این مرد بگوید بهترین راه برای تو جدایی است.
به جای او تصمیم نگیرید بلکه خودتان را به جای او بگذارید.
جالب است که ایشان از خواب نداشته شان می گویند و شمایان از مشاوره و کنکاش در گذشته و...
به خدا طلاق و جدایی برای همین مواقع است.داشتن زیباترین همسر دنیا خوب است به شرطی که فقط تو مالکش باشی...
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
اقای محترم تا اونجایی که من متوجه شدم همسر شما سالهای زیادی با شما زندگی کرده و در حالی که خیلی جوانتر بوده ولی باز به سراغ این کارها نرفته.
اما کم کم زندگی فشارهای زیادی بر هر دوی شما وارد کرده که باعث شده هر دوی شما مدیریت و کنترل احساسات و رفتارهاتون رو از دست بدید و هر کدوم از شما به روشی سعی کردید این فشارها رو تحلیه کنید (البته از روش نادرست). شما از خانه فراری شدید و چسبیدید به کار و همسرتون هم از خانه فراری شد و چسبید به جایی که احساس کند لذتی موقت را حد اقل تجربه می کند.
نمی خواهم ابگویم همسرتان کار بدی نکرده که به واقع گناهی بزرگ بوده اما به قول خودتان شما سالهایی را با هم خوش زندگی کردید و همسرتان با تمام سختی هایی که داشته باز در کنار شما بوده . پس به حرمت اون روزها و به سپاس روزهایی که همسرتون تنها به شما فکر می کرده سعی کنید امروز هم به خودتون و هم به ایشون کمک کنید تا زندگیتون رو دوباره بسازید.
ببنید من به عنوان یک زن حس تنهایی همسرتون رو درک می کنم. و حس اینکه اگر فکر کنی نمی تونی بچه ای داشته باشی. و همچنین من احتمال می دهم همسرتون دچار افسردگی بعد از زایمان هم بوده (چون برای بچه دار شدن خیلی سختی کشیده و این احتمال افسردگی را بالا می بره و بعضی از خانمها همیشه حس اینکه اون بچه یا همسرشون باعث این سختی بودند رو با خودشون به همراه خواهند کشید).
و در اخر سن پر مخاطره همسرتون بوده در سنی که همسرتون دچار تغییرات هورمونی زیادی بوده و دوباره داشته نگاهش رو به اطرافش تغییر می داده. و در همین حال توجهاتی از خارج دریافت کرده.
باز هم می گویم من قصدم توجیه اونچه اتفاق افتاده نیست. اما باید بدونبد که در این اتفاق خیلی عوامل تاثیر داشته.
امیدوارم زودتر مشاوره حضوری رو پش بگیرید تا همسرتون رو متوجه اشتباهش بکنید.
فکر می کنم شاید لازم باشه ابتدا با ایشون همدلی کنید و خاطرات شیرین و تلخ زندگیتون رو با هم مرور کنید و بعد پای صحبتهای هم بشینید تا هر دو سهمتون رو از اشتباهاتون بپذیرید. وقتی ایشون و احتمالا شما خطاهاتون رو بپذیرید بهتر می تونید برای درمان اون تلاش کنید.
موفق و سربلند باشید.
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
با سلام اول باید بگم که خیلی از اتفاقی که افتاده متاثر شدم اما از طرفی ام بهتون تبریک میگم به خاطر صبر و پایبندیتون به زندگی مشترک و تصمیم و تلاشتون برای اصلاح همسرتون.
فقط یه نکته رو میخواستم بهتون یادآوری کنم به هیچ وجه تحت هیچ شرایطی حتی خدایی نکرده بعد از جدایی تون اجازه ندید آبروی همسرتون ریخته بشه حتی دخترهاتون متوجه ماجرا نشن و هیچ کس و هیچ کس.... چون تبعاتی براتون خواهد داشت که در آینده فرزنداتون تاثیر مستقیم میذاره. به هر حال براتون آرزوی موفقیت میکنم. و دعا میکنم.
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
قبل از ازدواج همسرم اعلام کرد که بطور مادرزادی بکارت ندارد و مثل خواهر بزرگترش می ماند .گفت که دکترش گفته بهمراه مادر شوهر ت بیا تا در این خصوص به ایشان گواهی بدم. در ان موقع من عاشق بودم و کور و موضوع را پیگیری نکردم و برای حفظ آبرو از خیرش گذشتم ولی چون صادقانه گفته بود باور کردم.ابنروزها به همه چی شک دارم و بطور مدام گذشته و وقایع قبلی را مرور میکنم.
می خواستم از خانمها سوال کنم که آیا حرفی که همسرم قبل از ازدواج زده درسته و اصلا چنین چیزی امکان پذیر است؟
-
Re: خیانت باور نکردنی زنم
سلام خلیل عزیز
واقعا از اتفاق پیش آمده برایتان متاسفم
انشالله با توکل به خدا و مشاوره های تخصصی درست ترین تصمیم را بگیرید
واقعیتش من انقد مشکلتون رو تخصصی و حساس می دونم که صحیح نمی دونم در مورد مشکلتون با نظر شخصی
راهنماییتون بکنم ، فقط می تونم بگم حتما با یک مشاور آگاه و متخصص در تماس کامل باشید.
در مورد بکارت همسرتون باید عرض کنم بله چنین چیزی امکان دارد برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد انواع پرده بکارت
کلیک کنید
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
دوست عزيز
در مورد اينكه همسرتان در اين تاپيك شركت كند بايد با قطعيت اعلام كنم كه اين كار را نكنيد مواردي را شاهد بوده ايم كه حتي زندگي هاي قابل اصلاح منجر به تجربه شرايط سخت تر زوجين از روز اول حضور در تالار شده اند .
ضمن اينكه بعضي از زندگي ها به واقع مسائل پيچيده و هزار خم دارند كه فقط بايدتحت نظر يك فرد كاربلد افراد تحت نظر و مشاوره قرار بگيرند .
امشب با يك حاج آقايي صحبت مي كرد م كه ايشان روحاني هستند و ..... ايشان در ميان صحبتهاي خودشان به نكته اي اشاره كردند كه من ناخودآگاه به ياد شما و حكايت زندگي تان افتادم .
ايشان فرمودند فردي نزد امير المومنين در مورد زناي محسنه صحبت به ميان آورد . امير فرمودند برويد و ديگر حرفش را هم نزنيد اين عدل علي است و...........گو.ش و چشمش را به روي اين سخنها مي بندد و گوينده را دور و ساكت مي كنند و............
و چرا بايد 4 مرد بالغ شهادت بر ديدن با چشم و شنيدن با گوش و ............بدهند ؟!و............
حال ما با كمترين ميزان اطلاعات مي خواهيم براي زني كه در شرايط او نبوده ايم و ابدا از ميزان واقعي رابطه هايش باخبر نيستيم و ...........حكم صادر كنيم حتي در حد جدايي !!!
آخر مگر ما كه هستيم ؟!
دوست محترم
درك مي كنم كه بي اعتمادي به سراغت آمده و بدبين شده اي اما از شخم زدن ديروز به كجا مي خواهي برسي ضمن اينكه بله پرده بكارت داراي حالات مختلف است و.........
ضمن اينكه همسر شما به شما گفته مادرت را بفرست تا دكتر با او صحبت كند آيا فكر مي كنيد اگر مشكلي داشت مادر شما را با خود همراه مي كرد ؟!!!!!
قدري منطقي باش و مسائل را از هم تفكيك كن . همه چيز را در يك ظرف نريز .
خيلي خوشحالم كه با نگاهي از سر انصاف به مرور خاطرات خود مي پردازي و قسمتهاي خوب و بد و سخت و تلخ و شيرين زندگي ات را مرور مي كني .
به اين احساس و نگاه به واقع احترام مي گذارم .
مهم نيست كه چه تصميمي مي گيريد مهم اين است كه تصميم شما از سر خشم - دلخوري - رنجش و .....نباشد و همه ي جوانب را خارج از فضاي احساسات بسنجي و ...............
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
به تجربه شما احترام می گذارم و همسرم را به تاپیک دعوت نمیکنم. من در شرایطی نیستم که بخوام همه چی را خودم تجربه کنم. سعی میکنم با ایشان یا حتی بدون ایشان ، هفته آینده به مشاور مراجعه کنم.
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
خیلی خوشحالم که می خواهید راه مشاوره رو در پیش بگیرید. امیدوارم بتونید مدیریت زندگیتون رو دوباره در دست بگیرید. این نشون میده که امید در شما موح می زنه و امید یعنی رسیدن.
راستش فقط می خواستم یک اشاره بکنم که از نظر خدا تنها گناه نابخشودنی شرک و بقیه گناهها قابلیت بخشش رو در شرایطی دارند. برای تربیت بچه هاتون شاید بهتر باشه از این به بعد سعی کنید رنگ گناهها رو در زندگیتون کمرنگ کنید. بعضی از گناهها چون زیاد انجام میشه ما فکر میکنیم گناه نیست و متاسفانه اثراتش زندگیمون رو داغون می کنه. گناهانی مثل دروغ، سقط جنین، شراب خواری و .... گناهانی که پرده حیا و غیرت رو پاره می کنندو در زندگی خیلی از ماها انجام میشن.
براتون ارزوی موفقیت دارم.
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
دلجوی گرامی ، راستش خودم هم نمی دانم که برای چی می خوام به مشاور مراجعه کنم. در حالی که اطمینان ندارم این زندگی نامشترک ، دوام زیادی داشته باشه. فقط به حرمت روزهای خوشی که با هم داشتیم، دلم می خواهد کمکش کنم . ولی 3 تا هدف اصلی را دنبال می کنم که نمیشه اسمش را امید به زندگی گذاشت،
1.چرا همسرم به این کار اقدام کرده و چرا ادامه میدهد ، در حالی که می بیند من دارم خون گریه می کنم و روز به روز بیشتر آب می شم.
2 . چطوری میشه درمانش کرد تا وضعش بدتر از این نشه.
3 . راهی برای بازگشت به آرامش پیدا کنم برای خودم، همسر از دست رفته ام و دخترهام.
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
اگر دوست ندارید اسمش رو امید بذارید اصراری نیست. اما
نقل قول:
نوشته اصلی توسط kjalil
دلجوی گرامی ، راستش خودم هم نمی دانم که برای چی می خوام به مشاور مراجعه کنم. در حالی که اطمینان ندارم این زندگی نامشترک ، دوام زیادی داشته باشه. فقط به حرمت روزهای خوشی که با هم داشتیم، دلم می خواهد کمکش کنم . ولی 3 تا هدف اصلی را دنبال می کنم که نمیشه اسمش را امید به زندگی گذاشت،
1.چرا همسرم به این کار اقدام کرده و چرا ادامه میدهد ، در حالی که می بیند من دارم خون گریه می کنم و روز به روز بیشتر آب می شم.
این یعنی می خواهید ریشه یابی مساله کنید و ریشه یابی به حل مساله منجر خواهد شد و این یعنی امید
2 . چطوری میشه درمانش کرد تا وضعش بدتر از این نشه.
این یعنی امید به درمان دارید.
3 . راهی برای بازگشت به آرامش پیدا کنم برای خودم، همسر از دست رفته ام و دخترهام.
این یعنی امید برای بدست اوردن ارامش دارید و یعنی امیدهایی (خودتون، همسرتون و دخترهاتون) در زندگیتون می درخشند.
امیدوارم خداوند اجر تلاشی که می کنید بهتون سریعتر بده.
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
جليل محترم
حال روحي ات كاملا نسبت به شرايط نرمال است خودت را اذيت نكن . به مرور همه چيز بهتر خواهد شد . اندكي صبر و رها كردن مشكل و مسائل پيش آمده . فكرت را از اين افكار فعلا رها كن . مشاور به بهبود ي حالت كمك مي كند به شرط اينكه خودت بخواهي .
مطمئن باش كه سربلند از اين دوران عبور خواهي كرد .
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
سلام :72:
خوشحالم از اینکه میخواید پیش یه مشاور برید .
مشاوری رو انتخاب کنید که دلسوز باشه و مهارت کافی داشته باشه . :72:
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
دلجو، سمانه و آنی گرامی. از همدردیتون سپاسگزارم، از اینکه چند نفر وجود دارند که دلشون برام می تپد، واقعا احساس خوبی دارم.
امروز صبح ساعت 8، دوباره شروع کرده که تو با زن همسایه،دخترخالت،همکارت،.... .. رابطه داشتی و توقدیس نیستی و تو این کارها رو کردی و منم تلافی کردم.
آخه من چی بهش بگم . چه جوری قانعش کنم که به اون خیانت نکردم. بهش میگم هر مدرکی می خواهی ،بگو تا ارائه کنم.ریز مکالمات موبایلم، تلفن خانه، تلفن اداره و هر چی که تو بگی. میگه تو زرنگی ، دم به تله نمی دی ، من احساس کردم که تو این کارو کردی و از این حرفها.
می گم ماه که همیشه پشت ابر نمیمونه، اگر بعد از این همه سال چیزی پیدا نکردی ، بخاطر اینه که چیزی وجود نداره عزیزم. خلاصه پاک قاطی کرده است. بهش گفتم دیگه با تو بحثی نمیکنم، اگر می خواهی، ادامه حرفها باشه در حضور یک مشاور بی طرف که بیشتر از من و تو می فهمه. بهش گفتم تو در حضور مشاور قول دادی که تمام ارتباطات قبلی را قطع کنی، ولی تو روزی 7 الی 8 تا اس ام اس می گیری و می فرستی.تو روزی 7 الی 8 تا ایمیل از 2 نفر که یکی از آنها ، مثلا دوست صمیمی من در محل کارم است ، می گیری و می فرستی.با آنها رابطه ایجاد کردی ......
خدایا، پس خدمات پس از خلقتت کجاست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دیگه از آستانه تحمل من خارج شده است!!!!!!
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
سلام
آقا جلیل!
من اصلا دوست ندارم نه به شما نه به هر کس دیگه بگم جدایی برات بهترین راهه کارشناس مذهبی یا روانشناس و مشاور هم نیستم اما یک مسلمانم که در حد توانم سعی میکنم به دستورات دینی عمل کنم و نظر شخصیم رو میگم.
روابط زناشویی خارح از تعهد زن و شوهری که زنا نام داره این روزها برای خیلیها عادی شده و تنها یک اشتباه برای بعضیها هم توجیهی برای کم کاری همسر یا... اما در هر صورت زناست.
امام رضا (ع) می فرمایند : عمل زنا گناهش از آدم کشی و قتل نفس بیشتر است زیرا شخص قاتل جز مقتول کسی را فاسد نگرداند ولی شخص زناکار با این کارش نسلی را تا روز قیامت فاسد میگرداند.
تفسیر جامع جلد 4 صفحه
در مذمت زنا روایات بسیاره که همین یکی رو اگر دقت کنیم کافیه.
اگر همسر شما از کار زشتی که مرتکب شده قلبا و عملا پشیمان باشه و توبه کنه و دیگه هرگز گرد چنین عملی نگرده، بله میشه ایشون رو بخشید چون خداوند فرد توبه کار رو می بخشه ما کی باشیم که نبخشیم!
اما چیزی که مهمه اینه که همسر شما نه تنها اظهار پشیمانی حتی زبانا نمیکنه و مدام در پی توجیه کارش هست در چنین مواقعی در مواجهه با چنین عمل گناهی آیا راهی برای بخشش هست؟
به نظر من که نه نیست.
همسر شما اگر بداخلاق یا بددهن یا ... میشد شما به خاطر بچه هاتون کوتاه بیاید و تحملش کنید تا بلکه شایه اش رو سر دخترهاتون باشه که مبادا راه کج نرن اما ایشون توی مهمترین مسئله مشکل داره و من که فکر میکنم بچه ها ازش دور باشند خیلی بهتره چرا که بچه ها از بزرگترها و اعمالشون الگوسازی میکنند.
جدا من نمیدونم اگه قرار باشه هر زندگی ای حتی چنین زندگی ای رو حفظ کرد پس خداوند طلاق رو برای چه مواقعی حلال کرده؟
براتون دعا میکنم هرآنچه خیر و صلاحتون هست اتفاق بیوفته انشاء الله.
موفق باشید
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
جليل محترم
چيزي كه در زندگي شما به شكل دو طرفه از بين رفته اعتماد است .
ارتباط همسر شما با همكار و دوست صميمي تان نكته اي را به ذهن من رساند شايد اين زاويه ديد تازه باشد و البته بسيار خوشبينانه.
شما مطمئن هستيد كه اين ارتباط ، ارتباط نا سالمي است ؟!
شايد همسر شما ، از دوست شما كمك مي گيريد .....
گاهي در فشارها آن چنان ذهن دنبال منفي ها مي رود كه از هر عمل و حرف و صحبتي برداشت منفي و ....مي كند .
شما فرموديد همسرم فكر مي كند كه من به او خيانت كرده ام در حالي كه اينگونه نيست
شايد شما هم در مورد همسر خود دچار چنين حكايتي هستيد و به افكار خود بال و پر زيادتر از واقعيت داده باشيد .
مخصوصا كه خانم شما چون چنين احساسي دارد و با حس انتقام هم روبه رو است به واقع بدون اينكه عمل خلافي از نظر جنسي و .... انجام داده باشد .....نقش زجر دهنده بازي مي كند و ....( البته اين نقش در شما دو نفر تغيير مي كند )
من به كرات در خانم ها ديده ام كه وقتي از زندگي و همسرشان به نوعي نااميد مي شوند متوصل به فاميل و دوست و آشنا و غير آشنا و.... مي شوند و از آنها راه كار مي گيرند و البته در ميان ممكن است فردي اگر مسئولانه برخورد نكند حتي با دادن اطلاعات غلط آتش بيار معركه بشود و......
و در بسياري از مواقع هم شاهد بوده ام كه يكي از همسران با زن و يا مرد ديگري ارتباط گرفته كه فقط از زندگي اش و بي وفايي همسرش و ....با يك غريبه و غير همجنس صحبت كند ( به تائيد شده بودن و يا نشدن اين قضيه كاري ندارم ) اما فقط دارم از تجربيات خودم مي گويم يعني به نوعي مسئله به شدتي كه طرف مقابل فكر مي كند فاجعه نيست و .....
براي مثال خودم يك مورد را شاهد بودم كه ابدا مرد با زن هاي غريبه با هم ارتباط ( جنسي )نداشتند دو دوست ساده بودند اما به صرف انتقام گيري از زن ( به اتهام اينكه زن همسرش را تائيد و نوازش نمي كند و ...) با هم تباني كرده بودندو مخرفاتي به هم مي بافتند و تحويل خانم همسر مي دادند و ........كه خواب و خوراك را از زن گرفته بود و .....و در نهايت زندگي اين زوج بر اثر اين رفتارهاي كودكانه و .....به جدايي كشيده شد و مرد امروز مثل هاپو از كرده ي خود پشيمان است اما ذهن خانم كاملا نسبت به مرد ،بي دليل بي اعتماد شد
از اين ابعاد هم ماجرا را بررسي كنيد و باز بهترين راه همان مشاور رفتن است
و باز ياد آوري مي كنم صحبت و منش اميرالمومنين را .
-
RE: خیانت باور نکردنی زنم
kjalil گرامی
فضای مجازی بیش از این امکان راهنمایی شما را ندارد ، موضوع و مشکل شماباید با مشاوره خانواده و حتی روانشناس بالینی پی گیری شود .
لذا تاپیک قفل می گردد و از شما تقاضا می شود حضوری پی گیر مشکل خود باشید .
.