-
نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
من آرش هستم . سالها قبل در تالار فعالیت می کردم . به تازگی وارد سی و یک سالگی شدم . لیسانس دارم . ودارای یک فروشگاه هستم . و در فروشگاهم در زمینه فروش قظعات .... فعالیت دارم . خودم فکر می کنم که در شغلم به نسبت سرمایه و توانم موفقم . چون هم پیشرفت کارم خوب بوده و هم نرخ رشد درامد ماهیانه ام . در همه ی زندگیم از هجده سالگی تا الان سه بار رابطه ی عاطفی(عاشقانه) داشتم و غیر از اونم روابط کوتاه دوستی یا صرفا سکسی هم زیاد داشتم .مشکلی که الان دارم اینه که رابطه سکسی و عاطفی راضی کننده ای ندارم البته گاهی رابطه سکسی دارم ولی دیگه خیلی داره برام آزار دهنده و استرس آور می شه .از طرف دیگه همیشه به نظرم ازدواج کار غیر منطقی ای بوده و روابط آزاد رو بیشتر می پسندیدم . ولی می ترسم نکنه اشتباه کنم و بعدا پشیمون بشم که چرا ازدواج نکردم و دیگه نتونم جبران کنم . در کل مشکلی که الان دارم دقیقا اینه که اولا به خاطر شرایط اجتماعی و نوع زندگی وشغل و.... خودم نمی تونم روابط آزاد مطلوبی که دلخواهم باشه را پیدا کنم و نیازهای عاطفی و جنسی خودم رو برطرف کنم . دوم اینکه فکر می کنم اگه بخوام ازدواج کنم الان به لحاظ سنی وقتشه نگرانم نکنه ازدواج نکردنم کار اشتباهی باشه و بعدا هم نتونم جبرانش کنم ...
با سپاس بی اندازه
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
در راه و روش زندگی کردنتون تجدید نظر کنید دوست عزیز
موفق و سالم باشی در زندگیت
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
شما الان به همون نتیجه ای که باید از افکار اشتباهتون می گرفتید رسیدید و اونم اینه که روابط ازاد به انسان ارامش نمی ده و بر عکس ارامش انسان رو میگیره و روابط جنسی در بطن یک زندگی زناشوییه که باعث ارامش و پیشرفت انسان میشه. الان شما در سنی هستید که بیشتر از رابطه جنسی به همراهی عاطفی یک شحص در زندگیتون نیاز دارید. اما ای کاش به کسی که قراره بعدا شریک زندگیتون بشه وفادار میموندید .
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
سلام آرش جان
شما هم شرایط من رو داری و ما تقریبا مثل هم هستیم
من 30 سالمه و بعد از 4 سال زندگی به صورت تنهایی اقدام به ازدواج کردم و در حال حاضر 5 ماه که نامزد دارم عقد کردیم و حالا در حال جدا شدن هستم از این حرفها بگذریم
زمانی که من تصمیم به ازدواج گرفتم 4 سال بود که تنها زندگی میکردم هنوز هم تنها زندگی میکنم من اصلا دوست دختر نداشتم و همچنین تا الان که 30 سالم بشهرابطه جنسی نداشتم برای اینکه به همسر آینده ام که قرار بود بیاد تو زندگیم خیانت نکرده باشم و دوست داشتم که فقط با همسرم رابطه داشته باشم
امااحساس میکردم که یه چیزی توی زندگیم کم دارم احساس میکردم که نیاز به یه هم صحبت دارم یه هم زبون یه هم غذا یه هم خونه یه همراه یه همدل خلاصه اینکه توی وجود خودم احساس نیاز داشتم که با وجود یه همسر این نیاز ها رو برطرف کنم یعنی باید به یه جایی تو زندگی برسی که واقعا نیاز به همسر داشته باشی نه از نظر برطرف کردن نیاز جنسی چون تو با هرکدوم از این خیابونی ها که بخواهی میتونی رابطه برقرار کنی ولی رابطه عاطفی رو نه هرچقدر هم که پول بدی بخاطر پولت باهات رابطه برقرار میکنن باز هم از نظر عاطفی یه چیزی کم داری یه کسی که بتونه درکت کنه و در کنارت باشه تا بتون بهش عشق بورزی و عاشقش بشی و لحظات خوشی کنار هم باشید
من به عنوان یه برادر یه تجربه ای که دارم که در اختیارت میزارم
تا زمانی که این احساس نیاز رو پیدا نکردی اقدام به ازدواج نکن سعی کن این حس رو در خودت به وجو بیاری و بعد این کار رو بکن نمی خوام بگم که اون دختر بدبخت میشه یا اینکه خودت بد بخت میشی نه
زندگی بهتری خواهی داشت بدور از جنگ و اعصاب خوردی این جور چیزها
خوشبختی رو احساس میکنی با تمام وجودت
و در انتخابت هم دقت کن خیلی دقت کن (مثل من پشیمون نشی از انتخابت )ازدواج مثل لباس خریدن نیست که اگر خوشت نیومد بری عوضش کنی و یا پسش بدی کاری با مهریه و مسائل مالی ندارم اینها جای خود
بازی با احساسات یه آدم فرقی نداره چه دختر چه پسر خیلی گناه داره و یه روزی باید جوابگو باشی
قصد توهین به کسی یا شخصی رو نداشتم و منظورم خودم بوده
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
ترس از اینکه سنتون بالا بره و بعدا ممکنه پشیمون بشی دلیلی برای ازدواج نیست
اگه قصدت تغییر زندگیته و نیاز به همراهی عاطفی و.... داری و احساس کردی الان وقت ازدواجه شماست
خودتونم میدونید باید قید این رفتارهای آزادتون رو بزنید باید در قبال همسرتون تعهد داشته باشید که نه کسی رو بدبخت کنی نه آرامش خودتونم از بین بره
البته با این روش زندگی آدم حس میکنه بی هدفه ممکنه افسرده بشید
پس خوب فکراتونو کنید که یک تصمیم قاطع بگیرید که هیچ وقت هم پشیمون نشید
موفق باشید:72:
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
در اينكه ازدواج بهترين راه هست شك نكن ولي:نه با هر كسي!
اميدوارم از حرفام ناراحت نشي ولي شمايي كه دنبال روابط متعدد جنسي بودي(و ظاهرا هنوز هم هستي، و با عزت و افتخار كامل هم درموردش حرف ميزني..!!) بايد تقريبا همچين خانمي رو هم براي ازدواج انتخاب كني نه يه دختر معصوم و بيگناه! (البته خدا هم خودش تا حدي در و تخته رو جور ميكنه!!)
موفق باشي!!
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
برام خیلی عجیبه که چطور می شه آدم با یه نفر رابطه جنسی داشته باشه بدون اینکه حسی بهش داشته باشه، چطور می شه با یه غریبه رابطه جنسی داشت؟ چطور می شه بدون اینکه کسی رو دوست داشته باشی باهاش ارتباط داشته باشی؟
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
آرش جان ميشه بگيد چند سالتونه؟؟؟؟يعني چي كه رابطه جنسي داشتي؟:163:ميشه بيشتر توضيح بدي؟فكر ميكنم حس تنوع طلبيتون بخاطر داشتن روابط جنسي در گذشته تشديد شده.من توصيه ميكنم هرچه زودتر اين كار ها رو كنار بگذاريد هرچند اشاره كرديد كه بخاطر موقعيت شغليتون كمتر سراغش ميريد ولي بنظر من كاملا كنار بذاريد و با خدا آشتي كنيد.:323:
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط yasmin44
در راه و روش زندگی کردنتون تجدید نظر کنید دوست عزیز
موفق و سالم باشی در زندگیت
نمی دونم شما بر اساس چه فکر و احساسی می گید باید در راه و روش زندگیم تجدید نظر کنم ولی خودم هم حس خوبی ندارم از این روزهام و فک می کنم باید تغییراتی رو در زندگیم ایجاد کنم ...
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deljoo_deltang
شما الان به همون نتیجه ای که باید از افکار اشتباهتون می گرفتید رسیدید و اونم اینه که روابط ازاد به انسان ارامش نمی ده و بر عکس ارامش انسان رو میگیره و روابط جنسی در بطن یک زندگی زناشوییه که باعث ارامش و پیشرفت انسان میشه. الان شما در سنی هستید که بیشتر از رابطه جنسی به همراهی عاطفی یک شحص در زندگیتون نیاز دارید. اما ای کاش به کسی که قراره بعدا شریک زندگیتون بشه وفادار میموندید .
اولا در مورد وفاداری باید بگم من که هیچوقت در رابطه ی زناشویی نبودم پس نمی تونم با قطعیت بگم که می تونم وفادار بمونم یا نه .... ولی هر موقع که رابطه ی عاطفی عمیقی داشتم به طرفم وفادار بودم و با کس دیگه ای نبودم .... و اما در مورد آرامش من فکر نمی کنم که ذر مورد رابطه آزاد افکارم اشتباه بوده بلکه به نظرم اگه شرایط ایجاد رابطه آزاد برایم مهیا بود اتفاقا آرامش بیشتری داشتم . من از نظر فردی عمیقا رابطه آزاد رو بیشتر از از ازدواج می پسندم ولی تنها چیزی که باعث می شه به ازدواج فکر کنم شرایط اجتماعیه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mehrdad_m
در اينكه ازدواج بهترين راه هست شك نكن ولي:نه با هر كسي!
اميدوارم از حرفام ناراحت نشي ولي شمايي كه دنبال روابط متعدد جنسي بودي(و ظاهرا هنوز هم هستي، و با عزت و افتخار كامل هم درموردش حرف ميزني..!!) بايد تقريبا همچين خانمي رو هم براي ازدواج انتخاب كني نه يه دختر معصوم و بيگناه! (البته خدا هم خودش تا حدي در و تخته رو جور ميكنه!!)
موفق باشي!!
اولا من با همه ی شخصیتم و آرش بودنم این کار رو کردم و دلیلی نداره با عزت راجع بهش حرف نزنم و دوم اینکه خیلی نمی فهمم منظورت از کناه و و معصوم چی بوده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mehraiin
برام خیلی عجیبه که چطور می شه آدم با یه نفر رابطه جنسی داشته باشه بدون اینکه حسی بهش داشته باشه، چطور می شه با یه غریبه رابطه جنسی داشت؟ چطور می شه بدون اینکه کسی رو دوست داشته باشی باهاش ارتباط داشته باشی؟
چرا برات عجیبه ؟ اتفاقا این موضوع خیلی هم شایعه ... در ایران که به صورت پنهانی و در کشور های دیگه دنیا به صورت علنی در فاحشنه خانه ها ...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مريم صوفي
آرش جان ميشه بگيد چند سالتونه؟؟؟؟يعني چي كه رابطه جنسي داشتي؟:163:ميشه بيشتر توضيح بدي؟فكر ميكنم حس تنوع طلبيتون بخاطر داشتن روابط جنسي در گذشته تشديد شده.من توصيه ميكنم هرچه زودتر اين كار ها رو كنار بگذاريد هرچند اشاره كرديد كه بخاطر موقعيت شغليتون كمتر سراغش ميريد ولي بنظر من كاملا كنار بذاريد و با خدا آشتي كنيد.:323:
در نوشته اولم هم نوشته بودم که به تازگی وارد 31 سالگی شدم ... رابطه ی جنسی هم معنیش واضحه دیگه ...در مورد تنوع طلبی هم بله من تنوع رو دوست دارم و به پروسه به دست آوردن یه آدم برام جدابه در ضمن این داستان به معنی قهر با خدا هم نمی تونه باشه چون رابطه آزاد در خوانش اسلامی از خدا توسط صیغه و ازدواج موقت حل شده
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط آرش
در همه ی زندگیم از هجده سالگی تا الان سه بار رابطه ی عاطفی(عاشقانه) داشتم و غیر از اونم روابط کوتاه دوستی یا صرفا سکسی هم زیاد داشتم .مشکلی که الان دارم اینه که رابطه سکسی و عاطفی راضی کننده ای ندارم البته گاهی رابطه سکسی دارم ولی دیگه خیلی داره برام آزار دهنده و استرس آور می شه .از طرف دیگه همیشه به نظرم ازدواج کار غیر منطقی ای بوده و روابط آزاد رو بیشتر می پسندیدم . ولی می ترسم نکنه اشتباه کنم و بعدا پشیمون بشم که چرا ازدواج نکردم و دیگه نتونم جبران کنم . در کل مشکلی که الان دارم دقیقا اینه که اولا به خاطر شرایط اجتماعی و نوع زندگی وشغل و.... خودم نمی تونم روابط آزاد مطلوبی که دلخواهم باشه را پیدا کنم و نیازهای عاطفی و جنسی خودم رو برطرف کنم . دوم اینکه فکر می کنم اگه بخوام ازدواج کنم الان به لحاظ سنی وقتشه نگرانم نکنه ازدواج نکردنم کار اشتباهی باشه و بعدا هم نتونم جبرانش کنم ...
آقا آرش
نمی دونم پروسه تصمیم گیری برا کارهاتون بر چه معیار / معیارهائی استواره. یعنی وقتی میگید روابط آزاد رو بیشتر می پسندی یعنی چون دلت میخواد ، چون دوس داری ، حست اینو میگه و... دنبال روابط آزادی ؟!
اگر خدا رو از زندگیمون کنار بذاریم هر کاری امکان پذیره.
چون اشاره داشتی که
" رابطه آزاد در خوانش اسلامی از خدا توسط صیغه و ازدواج موقت حل شده" یه کمی ذهن رو به این سمت می بری که شما معتقد به دستورات اسلامی هستی !!
اگه اینطور هست لطفا بفرمائید کجا دستور داده شده روابط کوتاه دوستی یا صرفا سکسی هم زیاد داشته باشی؟؟!!
اگه اینطور نیست ، توصیه ام به شما اینه که خدا رو محور زندگیت قرار بدی ، بعد خودبخود شرع روش زندگی رو بهت میگه ، اونوقت انصاف به کمکت میاد برا اینکه حتی اگه کاری رو قانونی ، منطقی هم یافتی اما انصاف بهت میگه این کار درستی نیست.
نمی دونم سرانجام ازدواج شما که تنوع طلب هم هستی چیه !!
همه انسانها دوس دارن مالکیت رو ، لذت رو ، .... اما آیا صرف داشتن این حس باعث میشه از مرزهای انسانیت هم عبور کنن؟
من اتومبیل بنز همکارم رو دوس دارم ، عاشق این هستم هر روز با یه مدل ماشین ، اونم مدل بالا برم خیابون گردی ، آیا مجازم اتومبیل همکارم رو بدزدم؟!!
درنهایت بعد از چند سالی که در روش زندگیت تجدید نظر کردی ، ازدواج کن نه بدلیل رفع نیازهای عاطفی و جنسی بلکه بدلیل اینکه خداوند گفته. وقتی خدا محور کارهات قرار گرفت می تونی تشخیص بدی که چه کاری انجام بدی و چه کاری رو نه.
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
ترس از بالا رفتن سن و به خطر افتادن موقعیت اجتماعیتون دلیل خوبی برای ازدواج نیست.به نظر من الان وقت ازدواج برای شما نیست...اگر می خواهید در آینده ازدواج کنید یه مقدار روی اخلاق و رفتارتون تجدید نظر کنید
اگه واقعا دیدید نمی تونید این حس تنوع طلبیتون رو کنار بذارید ازدواج نکنید ...
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
آقا آرش
نمی دونم پروسه تصمیم گیری برا کارهاتون بر چه معیار / معیارهائی استواره. یعنی وقتی میگید روابط آزاد رو بیشتر می پسندی یعنی چون دلت میخواد ، چون دوس داری ، حست اینو میگه و... دنبال روابط آزادی ؟!
جواب : پروسه تصمیم گیری من از این قرار است : من از رابطه ی جنسی و عاطفی با یه زن لذت می برم و چون رابطه یه مفهوم دو نفرست باید یکی رو برای این کار پیدا کنم . این کار می تونه در غالب رابطه ازدواج باشه و هم می تونه در غالب رابطه آزاد باشه . به سه دلیل رابطه ازاد رو انتخاب می کنم یک اینکه هر ادمی بعد از یه مدت نهایتا 4 سال جذابیت جنسی خودشو از دست می ده . و دوم اینکه تنوع در رابطه جنسی جذابتراز رابطه با یه آدم که همیشه تکرار می شه . سوم هم اینکه ازدواج دردسر و ومسئولیت خاص خودشو داره که عقلانی نیست به خاطر رابطه جنسی آدم خودشو درگیرش کنه
اگر خدا رو از زندگیمون کنار بذاریم هر کاری امکان پذیره.
جواب : نه با کنار گذاشتن خدا از زندگی هر کاری امکان پذیر نیست چون هر کس رفتار هاش بر اساس افکارشه و در ضمن یه اخلاق هم داره که با همون نوع فکر تعریف می شه ... فقط می تونید بگید رفتار و اخلاقش با افکار شما تناقض داره .همین
چون اشاره داشتی که
" رابطه آزاد در خوانش اسلامی از خدا توسط صیغه و ازدواج موقت حل شده" یه کمی ذهن رو به این سمت می بری که شما معتقد به د ستورات اسلامی هستی !!
جواب : نه من اعقادی به مذهب ندارم و تا الان هم نتونستم تعریفی از خدا داشته باشم ... ولی یه چیزی رو می دونم اونم اینه که این تالار ، تالار روانشناسی هست نه مذهب و فلسفه . و جایی که گفتگوی آدمها گفتگویی روانکاوانه و مشاور گونه می باشد نباید راجع به عقاید آنها حرف زد . منطورم دقیقا این است که شما اگر می خواهید راهنمایی کنید باید در غالب اندیشه من و خارج از اندیشه اسلامی خود این کار بکنبد
اگه اینطور هست لطفا بفرمائید کجا دستور داده شده روابط کوتاه دوستی یا صرفا سکسی هم زیاد داشته باشی؟؟!!
جواب : من اینو نگفتم فقط منطورم اینه که رابطه آزاد در اسلام هم راهکار ی به نام صیغه رو داره ولی این دلیل نمی شه که من بهش معتقدم
اگه اینطور نیست ، توصیه ام به شما اینه که خدا رو محور زندگیت قرار بدی ، بعد خودبخود شرع روش زندگی رو بهت میگه ، اونوقت انصاف به کمکت میاد برا اینکه حتی اگه کاری رو قانونی ، منطقی هم یافتی اما انصاف بهت میگه این کار درستی نیست.
نمی دونم سرانجام ازدواج شما که تنوع طلب هم هستی چیه !!
همه انسانها دوس دارن مالکیت رو ، لذت رو ، .... اما آیا صرف داشتن این حس باعث میشه از مرزهای انسانیت هم عبور کنن؟
من اتومبیل بنز همکارم رو دوس دارم ، عاشق این هستم هر روز با یه مدل ماشین ، اونم مدل بالا برم خیابون گردی ، آیا مجازم اتومبیل همکارم رو بدزدم؟!!
جواب : من نمی دونم کجای حرفای من باعث شده که شما این حرفا رو بگی ... فقط اینو بگم که من فقط مذهبی نیستم و اخلاق اسلامی ندارم و لی این دلیلی بر بی بند و باری نمی شه . من اخلاق خودمو دارم و خیلی هم محکم تر از کسانی که اخلاق اسلامی دارن رعایتش می کنم . چون با فکر بهش رسیدم . مثلا من دروغ نمی گم چون منطقا و عقلا قبول کردم که کار درستی نیست ولی خودتون می بینید که مذهبی ها مثل آب خوردن دروغ می کن چون راجع بهش تفکر نکردن فقط از نطرشون یه گناهه که راهکار اونم توبست دیگه
درنهایت بعد از چند سالی که در روش زندگیت تجدید نظر کردی ، ازدواج کن نه بدلیل رفع نیازهای عاطفی و جنسی بلکه بدلیل اینکه خداوند گفته. وقتی خدا محور کارهات قرار گرفت می تونی تشخیص بدی که چه کاری انجام بدی و چه کاری رو نه
[/quote]
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
آقا آرش
روش من اینه که از توصیه های دینی برا زندگی بهره می گیرم. معتقدم دین بهترین دستورات رو برای سالم زندگی کردن داده. دستوراتی منطبق بر انسانیت و فطرت انسانی ، هرکسی با بهره گیری از روش دین می تونه زندگی خوبی رو در همین دنیا تجربه کنه همراه با آرامش .
خب در فضای غیر شرعی ، توصیه (دلیلی نداره باهاتون بحث کنم ، نقطه نظراتم رو میگم) من به شما اینه که :
1- خیلی به منطق و عقلتون اطمینان نداشته باشید ، آنها هم گاهی اشتباه میکنن.
"سوم هم اینکه ازدواج دردسر و ومسئولیت خاص خودشو داره که عقلانی نیست به خاطر رابطه جنسی آدم خودشو درگیرش کنه"
عقلی که ماحصل پردازشش این جمله باشه ، اسمش عقل نیست (این نظر منه) ، عقل مثل نور می مونه که مسیر حرکت رو روشن میکنه.
2- از نظر من روابط آزاد ، ظلم مسلم به دخترهائیه که باهاشون رابطه برقرار می کنی.
3- این نوع رابطه یه جور دزدیه ، دزدی عفت و حیای اونهاست
4- رابطه آزاد ، غیر انسانیه ،
5- شخص تنوع طلب ، ازدواج موفقی نخواهد داشت.
6- این خیلی خوبه که دروغ نمی گید ، اینجا از منطق و عقلتون بهره بردید.
"ولی خودتون می بینید که مذهبی ها مثل آب خوردن دروغ می کن چون راجع بهش تفکر نکردن فقط از نطرشون یه گناهه که راهکار اونم توبست دیگه "
موافق نیستم ، یا مذهبی ها رو ندیدین ، یا معنای تفکر رو نمی دونین. بله این جمله صحیحه که برخی اسمشون رو مذهبی گذاشتن اما به شرع مقید نیستند.
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط آرش
من آرش هستم . سالها قبل در تالار فعالیت می کردم . به تازگی وارد سی و یک سالگی شدم . لیسانس دارم . ودارای یک فروشگاه هستم . و در فروشگاهم در زمینه فروش قظعات .... فعالیت دارم . خودم فکر می کنم که در شغلم به نسبت سرمایه و توانم موفقم . چون هم پیشرفت کارم خوب بوده و هم نرخ رشد درامد ماهیانه ام . در همه ی زندگیم از هجده سالگی تا الان سه بار رابطه ی عاطفی(عاشقانه) داشتم و غیر از اونم روابط کوتاه دوستی یا صرفا سکسی هم زیاد داشتم .مشکلی که الان دارم اینه که رابطه سکسی و عاطفی راضی کننده ای ندارم البته گاهی رابطه سکسی دارم ولی دیگه خیلی داره برام آزار دهنده و استرس آور می شه .از طرف دیگه همیشه به نظرم ازدواج کار غیر منطقی ای بوده و روابط آزاد رو بیشتر می پسندیدم . ولی می ترسم نکنه اشتباه کنم و بعدا پشیمون بشم که چرا ازدواج نکردم و دیگه نتونم جبران کنم . در کل مشکلی که الان دارم دقیقا اینه که اولا به خاطر شرایط اجتماعی و نوع زندگی وشغل و.... خودم نمی تونم روابط آزاد مطلوبی که دلخواهم باشه را پیدا کنم و نیازهای عاطفی و جنسی خودم رو برطرف کنم . دوم اینکه فکر می کنم اگه بخوام ازدواج کنم الان به لحاظ سنی وقتشه نگرانم نکنه ازدواج نکردنم کار اشتباهی باشه و بعدا هم نتونم جبرانش کنم ...
با سپاس بی اندازه
سلام آرش،
به همدردی خوش آمدین،:72:
من در مورد آینده یا عقاید شما صحبت نمیکنم،
با توجه به طرز فکر کنونی شما، ازدواج به هیچ عنوان برای شما توصیه نمیشود.:303:
چه مسلمان باشی، چه مسیحی، چه زرتشتی...یا اصلا به خدا اعتقاد نداشته باشی، ورود به رابطهای که اجتماع آن را ازدواج مینامد،
نیازمند پایبندی به اصول و خط قرمزهایی هست، که با تفکر کنونی شما کاملا در تضاد هست.
به عبارت دیگر، اگر با چنین طرز فکری، حتی الان تصمیم به ازدواج هم بگیری و ازدواج کنی، ازدواج شما به شکست میرسد.
نه به این دلیل که فرد مقابل شما، مناسب شما نیست یا...، بلکه تنها به این دلیل که شما اعتقادی به کارکرد و هدف از ازدواج نداری!
به عبارت دیگر انگیزه اصلی در وجود شما نیست.
نقل قول:
جواب : پروسه تصمیم گیری من از این قرار است : من از رابطه ی جنسی و عاطفی با یه زن لذت می برم و چون رابطه یه مفهوم دو نفرست باید یکی رو برای این کار پیدا کنم . این کار می تونه در غالب رابطه ازدواج باشه و هم می تونه در غالب رابطه آزاد باشه . به سه دلیل رابطه ازاد رو انتخاب می کنم یک اینکه هر ادمی بعد از یه مدت نهایتا 4 سال جذابیت جنسی خودشو از دست می ده . و دوم اینکه تنوع در رابطه جنسی جذابتراز رابطه با یه آدم که همیشه تکرار می شه . سوم هم اینکه ازدواج دردسر و ومسئولیت خاص خودشو داره که عقلانی نیست به خاطر رابطه جنسی آدم خودشو درگیرش کنه
همانطور که قبلاً هم اشاره کردم نگاه شما به ازدواج و کارکرد آن، اشتباه هست، و در حقیقت اعتقادی به کارکرد اصلی آن نداری...
هدف و کارکرد ازدواج، تنها داشتن رابطه جنسی و ارضأ جنسی نیست...
و البته، شما صحبت از نیازهای عاطفی هم میکنید،
اما سوالی که اینجا مطرح میشود این است که چگونه میتوان با فردی رابطه جنسی و عاطفی داشت، او را بخود وابسته کرد، و پس از اینکه از نظر جنسی برای شما، به قول خودتان تکراری شد، به راحتی از او جدا شد؟
آیا در این رابطه آزاد دو نفره که از آن صحبت کردید، تنها باید به خودمان فکر کنیم؟
طبیعت زنها با طرز فکر شما سازگار نیست، چرا که زنها به دنبال رابطه عاطفی امن و بلند مدت هستند،
بنابرین، زنی که در سوی دیگر رابطه آزاد با شما قرار میگیرد، ضربه سنگینی میخورد...چون پس از مدتی برای شما از نظر جنسی تکراری میشود و شما تصمیم به رها کردن او میگیرید...این در حقیقت یکی از مزایایی هست که خود شما برای رابطه آزاد بر شمردید.
در همه دنیا، جدای از مذهب، ما چیزی داریم به اسم اخلاقیات، و شخصاً فکر میکنم، در یک رابطه دو نفره اینکه تنها به خود فکر کنیم، خودخواهی هست و انسانی نیست. و این نوع زندگی شما، قاعدتاً انسانی نیست.
پرسیده بودید آیا در آینده پشیمان میشوید یا خیر؟
پاسخ این سوال خیلی سخت هست، اما من با توجه به تجربه دوستی پاسخ میدهم که چنین سبک زندگی را داشته،
دوستی دارم، که حدودا ۲۵ سالی با من اختلاف سنی دارد، و البته روابط آزاد را هم تجربه کرده، بدون استرس و هیچگونه فشاری...
صریح بگویم، از هر ملّیتی که فکرش را بکنید دوست دختر داشته و با هر یک مدتی زندگی کرده است...
ضمن اینکه، دوستانی با طرز فکر شما دارم،
با توجه به تجربه او، نمیدانم در آینده از ازدواج کردن یا نکردن در این سنّ پشیمان خواهید شد یا نه،
اما مطمعنم، روزی از داشتن این سبک زندگی پشیمان خواهید شد. چون به پوچی خواهید رسید.
این رو همه زیاد شنیدیم که لزومی نداره چیزی رو که دیگران تجربه کردند، خود ما هم تجربه کنیم...
اما به هر حال، گاهی اوقات باور و درس گرفتن از تجربه دیگران، بسیار سخت هست، و ما ترجیح میدهیم تا دردی رو خودمون با همه وجود لمس و احساس کنیم تا بفهمیم جایی را اشتباه کرده ایم یا راهی را اشتباه آمده ایم،
نمیدانم شما جز کدام دسته قرار میگیرید،
اما امیدوارم روزی که از این سبک زندگی کردن خسته یا پشیمان میشوید، فرصت جبران آن را هم داشته باشید.
موفق باشید،:72:
کامران
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
سلام ارش خان.......استدلالت خیلی تعجب بر انگیزه.....
یه سوال : ببخشید این طور میگم، با توجه به همون توجیهاتی که اوردین اگر مادر شما یا خواهرتون،در پروسه تصمیم گیریشون و در چهار چوب تفکراتی مثل تفکرات شما به این نتیجه برسن که بایدرابطه جنسی ازاد با دیگران برقرار کنند و با مردان مختلف همبستر بشن برات پذیرفتنیه؟
ضمنا اخلاق بیشتر یه مسئله فطریه نه دینی یا اسلامی....دین میاد میگه به فطرتت پای بند باش....حالا اگه منه مسلمون دروغ گفتم من مسلمون خوبی نبودم،چرا میزنی تو سر دین....
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط baby
آقا آرش
روش من اینه که از توصیه های دینی برا زندگی بهره می گیرم. معتقدم دین بهترین دستورات رو برای سالم زندگی کردن داده. دستوراتی منطبق بر انسانیت و فطرت انسانی ، هرکسی با بهره گیری از روش دین می تونه زندگی خوبی رو در همین دنیا تجربه کنه همراه با آرامش .
خب در فضای غیر شرعی ، توصیه (دلیلی نداره باهاتون بحث کنم ، نقطه نظراتم رو میگم) من به شما اینه که :
1- خیلی به منطق و عقلتون اطمینان نداشته باشید ، آنها هم گاهی اشتباه میکنن.
باشه خیلی خوب این که از مسلماته که عقل هم ممکنه بیراهه بره ولی مگه مرجعی برای تصمیم گیری هست ؟؟؟
"سوم هم اینکه ازدواج دردسر و ومسئولیت خاص خودشو داره که عقلانی نیست به خاطر رابطه جنسی آدم خودشو درگیرش کنه"
عقلی که ماحصل پردازشش این جمله باشه ، اسمش عقل نیست (این نظر منه) ، عقل مثل نور می مونه که مسیر حرکت رو روشن میکنه.
این حرف رو قبول ندارم عقل یه وسیله پردازش اطلاعاته و خارج از نتیجه ای که می گیره کارشو انجام می ده و اسمش هم عقله و فقط هم کارش اینه که اطلاعاتی رو که ما توسط حواسمون از پیرامون می گیریم پردازش کنه
2- از نظر من روابط آزاد ، ظلم مسلم به دخترهائیه که باهاشون رابطه برقرار می کنی.
چرا فک می کنی ظلمه ؟ مگه من مجبورشون می کنم ؟ یا مخشونو می زنم ؟ یا دروغ می گم ؟ یا قول ازدواج می دم بهشون ؟
3- این نوع رابطه یه جور دزدیه ، دزدی عفت و حیای اونهاست
4- رابطه آزاد ، غیر انسانیه ،
5- شخص تنوع طلب ، ازدواج موفقی نخواهد داشت.
6- این خیلی خوبه که دروغ نمی گید ، اینجا از منطق و عقلتون بهره بردید.
"ولی خودتون می بینید که مذهبی ها مثل آب خوردن دروغ می کن چون راجع بهش تفکر نکردن فقط از نطرشون یه گناهه که راهکار اونم توبست دیگه "
موافق نیستم ، یا مذهبی ها رو ندیدین ، یا معنای تفکر رو نمی دونین. بله این جمله صحیحه که برخی اسمشون رو مذهبی گذاشتن اما به شرع مقید نیستند.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط برای عدالت
سلام ارش خان.......استدلالت خیلی تعجب بر انگیزه.....
یه سوال : ببخشید این طور میگم، با توجه به همون توجیهاتی که اوردین اگر مادر شما یا خواهرتون،در پروسه تصمیم گیریشون و در چهار چوب تفکراتی مثل تفکرات شما به این نتیجه برسن که بایدرابطه جنسی ازاد با دیگران برقرار کنند و با مردان مختلف همبستر بشن برات پذیرفتنیه؟
ضمنا اخلاق بیشتر یه مسئله فطریه نه دینی یا اسلامی....دین میاد میگه به فطرتت پای بند باش....حالا اگه منه مسلمون دروغ گفتم من مسلمون خوبی نبودم،چرا میزنی تو سر دین....
اولا که رابطه ی هر کس به خودش ربط داره نه به دیگران ... دوما اینکه اگر روزگاری مادر و یا خواهر من بر اساس تفکراتشون بخواهند این کار روبکنن ممکنه اگه من بفهمم بنا بر غریضه ایرانی بودن برام سخت و درد آور و نپذیرفتنی باشه ولی باز هم ارتباطی به من نداره و منطقش اینه که من نفهم که اونا چیکار می کنند... نه اینکه توی کار اونا تجسس کنم و موجب آزار خودم بشم
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
سلام
شما که در برابر همه صحبت های دوستان چه تند چه ملایم اینطور جبهه میگیرید چرا اومدید مشاوره بگیرید؟
هیچ دید مثبتی به انسان هایی که مثل شما فکر میکنند ندارم ولی تمام پست هارو خواندم و بهشون فکر کردم کاری که حداقل از واکنش شما به پست های دیگران بر می آید که انجام نمی دهید.
فارغ از اینکه کی درست میگه سعی کنید روحیه شنیدن حرف دیگران را در خودتون تقویت کنید نه اینکه با این پیش فرض گوش کنید که در محکوم کردنشون چی بگید که دندان شکن تر باشه.
تقویت این روحیه در تمام زمینه های در بهبود کیفیت زندگیتون مؤثره:305:
در حال حاضر ازدواج کردن برای شما اصلا مناسب نیست.
موفق باشید.
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
سلام آرش
من كاملا به شما و عقايد و باورهايتان و حتي مسيري كه پشت سر گذاشته اي احترام مي گذارم و نه با آنها مخالف هستم و نه موافق .
و سعي مي كنم خارج از فضاي قضاوت شما را همينگونه كه هستيد ببينم و درك كنم و مورد احترام قرار دهم و....
ضمن اينكه از دوستان نيز تقاضا مي كنم از سرزنش آرش به دليل راهي كه رفته جدا خودداري كنند و باورهاو...ي او را در حال حاضر شخم نزنند كه مقاومت آرش بيشتر خواهد شد .
به شخصه آرش به تو احترام مي گذارم .
و اما آرش دوست دارم با هم عميق تر به موضوع نگاه كنيم .
اينكه چرا و در چه شرايطي به اين باور رسيدي كه اين مسير ، مسير خوشحال كننده اي بود يا نبود و چرا آرش اساسا تمايل پيدا كرد كه اين تجربيات را داشته باشد ،آرش خودش اين راه را انتخاب كرد يا تحت تاثير موضوعي بود و يا.......و يا چرا آرش تن به تنوع طلبي مي دهد و از آن لذت مي برد و چطور مي توان اين تنوع طلبي را در آرش كنترل كرد به گونه اي كه نه به آرش و نه به شخص ديگري كه وابسته و عزيز آرش است و يا عزيز او خواهد شد آسيب بزند ؟
و يا آرش فكر مي كني چند در صد مردم روي كره ي زمين از تنوع طلبي لذت مي برند ولي آن را مهار و كنترل مي كنند و راهكارهاي ممانعت از تنوع طلبي چيست ؟و اساسا آنهايي كه اين موضوع را كنترل مي كنند با آن دسته از افرادي كه كنترلي بر موضوع ندارند در چه مواردي تفاوت دارند و يا حتي چه شباهتهايي ؟!!
تنوع طلبي و نيازهاي يك مرد كاملا قابل درك است اما اساسا مي بينيم كه همه از يك نسخه استفاده نمي كنند . تو خودت چي فكر مي كني و چه راهي را مثلا به آقاي x تنوع طلب پيشنهاد مي دهي ؟!آيا مسيري كه خودت رفته اي به من يا به كس ديگر پيشنهاد مي دهي ؟ در اين مسير چه لذتهايي داشتي ؟ چه آسيب هايي داشتي ؟ وزنه ي كدام سنگين تر بود ؟ يا اساسا آرش از چه چيز فرار مي كرد كه .........؟ يا براي آرش اين روابط نوعي مسكن بوده براي تسكين يك درد ؟ و يا حتي يك كنجكاوي و .....
من دوست دارم به اين سئوالها پاسخ بدهي و بي نهايت خوشحال مي شوم كه از نگاه تو پاسخ اين سئوالها را دريافت كنم .
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
اگه تصمیم به ازدواج دارید حتما اول یه فرصتی به جسم و روحتون بدید. همه روابط رو کامل بذارید کنار. یه مدتی حالا چندین ماه نمی دونم شایدم بیشتر بذارید وجودتون از ارتباطات قبلی فارغ بشه و آروم بگیره. اونوقت فکر کنید که چی می خواید. الان با این شرایط نمیشه، اگه زنم بگیرید ممکنه به اونم به دید بقیه نگاه کنید یا نتونید ارتباط حسی لازم رو باهاش برقرار کنید یا صرف نیاز به رابطه جنسی پایدار شما رو به ازدواج بکشونه یا حتی بعد ازدواج چند ماه که بگذره به سبک زندگی گذشته برگردید.
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
آقا آرش من هم بسیار مشتاقم تا پاسخ شما رو به پرسشهای آنی عزیز رو بخونم!
ممنونم
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
سلام آرش،
به همدردی خوش آمدین،:72:
من در مورد آینده یا عقاید شما صحبت نمیکنم،
با توجه به طرز فکر کنونی شما، ازدواج به هیچ عنوان برای شما توصیه نمیشود.:303:
چه مسلمان باشی، چه مسیحی، چه زرتشتی...یا اصلا به خدا اعتقاد نداشته باشی، ورود به رابطهای که اجتماع آن را ازدواج مینامد نیازمند پایبندی به اصول و خط قرمزهایی هست، که با تفکر کنونی شما کاملا در تضاد هست به عبارت دیگر، اگر با چنین طرز فکری، حتی الان تصمیم به ازدواج هم بگیری و ازدواج کنی، ازدواج شما به شکست میرسد. نه به این دلیل که فرد مقابل شما، مناسب شما نیست یا...، بلکه تنها به این دلیل که شما اعتقادی به کارکرد و هدف از ازدواج نداری! به عبارت دیگر انگیزه اصلی در وجود شما نیست.
من یه سوال برم پیش میاد اونم اینکه این کارکرد و هدف ازدواج و انگیزه اصلی چی می تونه باشه ؟ می شه بهم توضیح بدی ؟
جواب : پروسه تصمیم گیری من از این قرار است : من از رابطه ی جنسی و عاطفی با یه زن لذت می برم و چون رابطه یه مفهوم دو نفرست باید یکی رو برای این کار پیدا کنم . این کار می تونه در غالب رابطه ازدواج باشه و هم می تونه در غالب رابطه آزاد باشه . به سه دلیل رابطه ازاد رو انتخاب می کنم یک اینکه هر ادمی بعد از یه مدت نهایتا 4 سال جذابیت جنسی خودشو از دست می ده . و دوم اینکه تنوع در رابطه جنسی جذابتراز رابطه با یه آدم که همیشه تکرار می شه . سوم هم اینکه ازدواج دردسر و ومسئولیت خاص خودشو داره که عقلانی نیست به خاطر رابطه جنسی آدم خودشو درگیرش کنه[/quote]
همانطور که قبلاً هم اشاره کردم نگاه شما به ازدواج و کارکرد آن، اشتباه هست، و در حقیقت اعتقادی به کارکرد اصلی آن نداری...
می شه بگید این کارکرد اصلی چی هست ؟
هدف و کارکرد ازدواج، تنها داشتن رابطه جنسی و ارضأ جنسی نیست...
و البته، شما صحبت از نیازهای عاطفی هم میکنید،
اما سوالی که اینجا مطرح میشود این است که چگونه میتوان با فردی رابطه جنسی و عاطفی داشت، او را بخود وابسته کرد، و پس از اینکه از نظر جنسی برای شما، به قول خودتان تکراری شد، به راحتی از او جدا شد؟
من نگفتم که می خوام این کارو بکنم فقط گفتم که چون اون طرف کاکرد جنسی خودشو از دست می ده تحملش در رابطه جنسی ملال آور می شه مگه اینکه بنا بر نظر شما یه کاکرد دیگه داشته باشه ازدواج
آیا در این رابطه آزاد دو نفره که از آن صحبت کردید، تنها باید به خودمان فکر کنیم؟
نه این که می شه خودخواهی ... در رابطه هرکس دنبال منافع خودشه ....فقط باید به طرف مقابلش دروغ نگه یا سعی نکنه که بخواد با حرف اونو تحت تاثیر قرار بده (مخشو بزنه) ولی اینکه یکی از طرفین آسیب ببینه به زرف مقابلش ربطی نداره
طبیعت زنها با طرز فکر شما سازگار نیست، چرا که زنها به دنبال رابطه عاطفی امن و بلند مدت هستند،
بنابرین، زنی که در سوی دیگر رابطه آزاد با شما قرار میگیرد، ضربه سنگینی میخورد...چون پس از مدتی برای شما از نظر جنسی تکراری میشود و شما تصمیم به رها کردن او میگیرید...این در حقیقت یکی از مزایایی هست که خود شما برای رابطه آزاد بر شمردید.
در همه دنیا، جدای از مذهب، ما چیزی داریم به اسم اخلاقیات، و شخصاً فکر میکنم، در یک رابطه دو نفره اینکه تنها به خود فکر کنیم، خودخواهی هست و انسانی نیست. و این نوع زندگی شما، قاعدتاً انسانی نیست.
پرسیده بودید آیا در آینده پشیمان میشوید یا خیر؟
پاسخ این سوال خیلی سخت هست، اما من با توجه به تجربه دوستی پاسخ میدهم که چنین سبک زندگی را داشته،
دوستی دارم، که حدودا ۲۵ سالی با من اختلاف سنی دارد، و البته روابط آزاد را هم تجربه کرده، بدون استرس و هیچگونه فشاری...
صریح بگویم، از هر ملّیتی که فکرش را بکنید دوست دختر داشته و با هر یک مدتی زندگی کرده است...
ضمن اینکه، دوستانی با طرز فکر شما دارم،
با توجه به تجربه او، نمیدانم در آینده از ازدواج کردن یا نکردن در این سنّ پشیمان خواهید شد یا نه،
اما مطمعنم، روزی از داشتن این سبک زندگی پشیمان خواهید شد. چون به پوچی خواهید رسید.
سوالم اینه که این سبک زندگی چه تفاوتی با زندگی کسی که ازدواج می کنه داره که شما فکر می کنی با این سبک به پوچی می رسم ؟
این رو همه زیاد شنیدیم که لزومی نداره چیزی رو که دیگران تجربه کردند، خود ما هم تجربه کنیم...
اما به هر حال، گاهی اوقات باور و درس گرفتن از تجربه دیگران، بسیار سخت هست، و ما ترجیح میدهیم تا دردی رو خودمون با همه وجود لمس و احساس کنیم تا بفهمیم جایی را اشتباه کرده ایم یا راهی را اشتباه آمده ایم،
نمیدانم شما جز کدام دسته قرار میگیرید،
اما امیدوارم روزی که از این سبک زندگی کردن خسته یا پشیمان میشوید، فرصت جبران آن را هم داشته باشید.
موفق باشید،:72:
کامران
[/quote]
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دانوب
سلام
شما که در برابر همه صحبت های دوستان چه تند چه ملایم اینطور جبهه میگیرید چرا اومدید مشاوره بگیرید؟
هیچ دید مثبتی به انسان هایی که مثل شما فکر میکنند ندارم ولی تمام پست هارو خواندم و بهشون فکر کردم کاری که حداقل از واکنش شما به پست های دیگران بر می آید که انجام نمی دهید.
فارغ از اینکه کی درست میگه سعی کنید روحیه شنیدن حرف دیگران را در خودتون تقویت کنید نه اینکه با این پیش فرض گوش کنید که در محکوم کردنشون چی بگید که دندان شکن تر باشه.
تقویت این روحیه در تمام زمینه های در بهبود کیفیت زندگیتون مؤثره:305:
در حال حاضر ازدواج کردن برای شما اصلا مناسب نیست.
موفق باشید.
دوست خوبم ، من جبهه نگرفتم ... اولا که نوع لحن من اینه و این نباید شما رو دلخور کنه ... دوما اینکه این جواب دادن به حرف دوستان فقط به جهت اینه که گفتگو خوب پیش بره و برای من سوالی باقی نمونه که اگه هر تصمیمی گرفتم با ایمان کامل باشه ... و این عدم روحیه حرف شنوی نیست ...
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
من كاملا به شما و عقايد و باورهايتان و حتي مسيري كه پشت سر گذاشته اي احترام مي گذارم و نه با آنها مخالف هستم و نه موافق . و سعي مي كنم خارج از فضاي قضاوت شما را همينگونه كه هستيد ببينم و درك كنم و مورد احترام قرار دهم و....من اينكه از دوستان نيز تقاضا مي كنم از سرزنش آرش به دليل راهي كه رفته جدا خودداري كنند و باورهاو...ي او را در حال حاضر شخم نزنند كه مقاومت آرش بيشتر خواهد شد
به شخصه آرش به تو احترام مي گذارم .و اما آرش دوست دارم با هم عميق تر به موضوع نگاه كنيم .
از نوع نگاهی که به مساله داری و سعی می کنی خارج از باور های خودت به موضوع نگاه کنی ممنون و سپاسگذارم ..
اينكه چرا و در چه شرايطي به اين باور رسيدي كه اين مسير ، مسير خوشحال كننده اي بود يا نبود و چرا آرش اساسا تمايل پيدا كرد كه اين تجربيات را داشته باشد ،آرش خودش اين راه را انتخاب كرد يا تحت تاثير موضوعي بود و يا.......و يا چرا آرش تن به تنوع طلبي مي دهد و از آن لذت مي برد و چطور مي توان اين تنوع طلبي را در آرش كنترل كرد به گونه اي كه نه به آرش و نه به شخص ديگري كه وابسته و عزيز آرش است و يا عزيز او خواهد شد آسيب بزند ؟
در جوابت اینو باید بگم که ایجاد ارتباط با دختر ها برام از اواخر دوره ی راهنمایی و اویل دبیرستان جذاب بود یکی دو مورد هم ارتباط همون موقع داشتم که صرفا در حد یکی ذوبار دیدن و گاهی تلفن حرف زدن و نامه بود ...کامل کننده ی صحبتم اینه که تعریف از این که من با دختری دوست هستم یا اینکه چزور باهاش دوست می شدم در جمع دوستام باعث احساس غرور و قدرت برای من می شد اینو گفتم که بگم اون ذوره حس عاطفی یا جنسی در میان نبود . اصلا من چیزی از این حسها نمی فهمیدم .فقط یه شیظنت و قدرت طلبی بود . و این حس قدرت طلبی تا همین الان هم با من هست . یعنی از اینکه دختری رو داشته باشم احساس قدرت می کنم . در ضمن از نیمه های دانشگاه حس لذت عاطفی و جنسی هم به این اضافه شد . اینا رو در جواب حرفتون گفتم که بتونید تحلیل کنید که چه شد که آرش تنوع طلبی را دوست دارد و به قول شما تن به تنوع طلبی می ده
و يا آرش فكر مي كني چند در صد مردم روي كره ي زمين از تنوع طلبي لذت مي برند ولي آن را مهار و كنترل مي كنند و راهكارهاي ممانعت از تنوع طلبي چيست ؟و اساسا آنهايي كه اين موضوع را كنترل مي كنند با آن دسته از افرادي كه كنترلي بر موضوع ندارند در چه مواردي تفاوت دارند و يا حتي چه شباهتهايي ؟!!
من نمی دونم که آیا چقدر از آدمها تنوع ظلب هستن و اگه هستن چرا کنترل می کنند ولی در مورد خودم فک می کنم که باید یه دلیل یا انگیزه ای باشه که بخوام تنوع طلبی رو کنار بگدارم . چون خودم رو که نمی تونم گول بزنم و ندیده بگیرم این حس رو در خودم .... اگر جواب این سوالاتی رو که پرسیدید بدید ممنون می شم . که بدونم اونایی که تنوع طلبی رو کنترل می کنند چرا اینکار رو می کنند ؟؟؟
تنوع طلبي و نيازهاي يك مرد كاملا قابل درك است اما اساسا مي بينيم كه همه از يك نسخه استفاده نمي كنند . تو خودت چي فكر مي كني و چه راهي را مثلا به آقاي x تنوع طلب پيشنهاد مي دهي ؟!آيا مسيري كه خودت رفته اي به من يا به كس ديگر پيشنهاد مي دهي ؟ در اين مسير چه لذتهايي داشتي ؟ چه آسيب هايي داشتي ؟ وزنه ي كدام سنگين تر بود ؟ يا اساسا آرش از چه چيز فرار مي كرد كه .........؟ يا براي آرش اين روابط نوعي مسكن بوده براي تسكين يك درد ؟ و يا حتي يك كنجكاوي و .....
هر آدمی در طول زندگیش احساس های مختلفی رو تجربه می کنه .خیلی از این حسها اسم دارن مثل شادی . ترس . دوست داشتن . نفرت و.... ولی خیلی دیگه از این حسها چون همه گیر نیست اسمی نداره ... رابطه دونفره محل خوبی برای تجربه این احساسات عمیق بی اسم هست . در کل نکات مثبت این رابطه داشتن ها برای فقط و فقط شخص من اینها بودن : 1- تجربه این حسهای عمق ... 2- لذتهای جنسی 3 - احساس توانایی در بدست آوردن دیگران و آسیبهاش هم : 1- تنهایی و2- نداشتن آرامش بوده ...
البته این آسیب مال این روزهاست که من سنم بالاتر رفته و به کسی برای تنها نبودن نیاز دارم ولی قبلا هرگز همچین نیازی نداشتم . به خاطر این می تونم ازش به عنوان یه اسیب نام ببرم که شاید باید قبلا فکر این روز ها رو می کردم تا تنها نباشم .
اما در مورد پیشنهاد دادن این نوع زیستن به دیگران باید بگم که نوع زندگی هر آدمی مخصوص به خودشه و چه خوب و چه بد اصلا پیشنهاد دادنی نیست
من دوست دارم به اين سئوالها پاسخ بدهي و بي نهايت خوشحال مي شوم كه از نگاه تو پاسخ اين سئوالها را دريافت كنم . [/color]
[/quote]
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
[quote=آرش]
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deljoo_deltang
شما الان به همون نتیجه ای که باید از افکار اشتباهتون می گرفتید رسیدید و اونم اینه که روابط ازاد به انسان ارامش نمی ده و بر عکس ارامش انسان رو میگیره و روابط جنسی در بطن یک زندگی زناشوییه که باعث ارامش و پیشرفت انسان میشه. الان شما در سنی هستید که بیشتر از رابطه جنسی به همراهی عاطفی یک شحص در زندگیتون نیاز دارید. اما ای کاش به کسی که قراره بعدا شریک زندگیتون بشه وفادار میموندید .
اولا در مورد وفاداری باید بگم من که هیچوقت در رابطه ی زناشویی نبودم پس نمی تونم با قطعیت بگم که می تونم وفادار بمونم یا نه .... ولی هر موقع که رابطه ی عاطفی عمیقی داشتم به طرفم وفادار بودم و با کس دیگه ای نبودم .... و اما در مورد آرامش من فکر نمی کنم که ذر مورد رابطه آزاد افکارم اشتباه بوده بلکه به نظرم اگه شرایط ایجاد رابطه آزاد برایم مهیا بود اتفاقا آرامش بیشتری داشتم . من از نظر فردی عمیقا رابطه آزاد رو بیشتر از از ازدواج می پسندم ولی تنها چیزی که باعث می شه به ازدواج فکر کنم شرایط اجتماعیه
[quote=mehrdad_m]
ببینید افکار ما می توهنه شخصی باشه اما اعمال ما بر اساس شرایط اجتماعی شکل می گیره . ما به عنوان جزئی از اجتماع نمی تونیم با در نظر نگرفتن هنجارها و نا هنجارهای جامعه به ارمش برسیم که خودتون هم اشاره کردید که عدم ارامشتون از اینه. اما در مورد وفاداری من منظورم کسی بود که در اینده قراره با او ازدواج کنید. آیا شما می تونید تضمین کنید که در روابطتون با او به یاد روابط گذشتتون نیافتید و یا اون ها رو در ذهنتون شبیه سازی نکنید. این در تمام جوامع بشری به عنوان یک تخریب کننده روابط زناشویی و یا عدم وفاداری شناخته می شه. ایا چنین چیزی رو از همسر ایندتون می پذیرید که وقتی با شما رابطه داره به کس دیگه ای فکر کنه؟
در مورد تنوع طلبیتون من در ایران زندگی نمی کنم و در اینجا که من هستم به قول شما روابط ازاد وجود داره اما کمتر کسی هست که مانند شما رابطه داشته باشه. اینجا بیشتر افراد از سنینی که اجساس کنند نیاز به رابطه عاطفی و جنسی دارند یا یک نفر دوست می شوند و بیشترشان با همان فردبعد از مدتی ازدواج می کنند و به هیچ وجه روابط ازادشون برای ارضاء تنوع طلبی نیست. در واقع اگر ناراحت نمی شید اینجا به کسی که مثل شما عمل می کنه توصیه می شه که به یک سکسولوژی مراجعه کنه چون این امکان وجود داره که دچار بیماری ای باشه که باید درمان بشه.
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
[quote=deljoo_deltang]
[quote=آرش]
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deljoo_deltang
شما الان به همون نتیجه ای که باید از افکار اشتباهتون می گرفتید رسیدید و اونم اینه که روابط ازاد به انسان ارامش نمی ده و بر عکس ارامش انسان رو میگیره و روابط جنسی در بطن یک زندگی زناشوییه که باعث ارامش و پیشرفت انسان میشه. الان شما در سنی هستید که بیشتر از رابطه جنسی به همراهی عاطفی یک شحص در زندگیتون نیاز دارید. اما ای کاش به کسی که قراره بعدا شریک زندگیتون بشه وفادار میموندید .
اولا در مورد وفاداری باید بگم من که هیچوقت در رابطه ی زناشویی نبودم پس نمی تونم با قطعیت بگم که می تونم وفادار بمونم یا نه .... ولی هر موقع که رابطه ی عاطفی عمیقی داشتم به طرفم وفادار بودم و با کس دیگه ای نبودم .... و اما در مورد آرامش من فکر نمی کنم که ذر مورد رابطه آزاد افکارم اشتباه بوده بلکه به نظرم اگه شرایط ایجاد رابطه آزاد برایم مهیا بود اتفاقا آرامش بیشتری داشتم . من از نظر فردی عمیقا رابطه آزاد رو بیشتر از از ازدواج می پسندم ولی تنها چیزی که باعث می شه به ازدواج فکر کنم شرایط اجتماعیه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mehrdad_m
ببینید افکار ما می تونه شخصی باشه اما اعمال ما بر اساس شرایط اجتماعی شکل می گیره . ما به عنوان جزئی از اجتماع نمی تونیم با در نظر نگرفتن هنجارها و نا هنجارهای جامعه به ارمش برسیم که خودتون هم اشاره کردید که عدم ارامشتون از اینه. اما در مورد وفاداری من منظورم کسی بود که در اینده قراره با او ازدواج کنید. آیا شما می تونید تضمین کنید که در روابطتون با او به یاد روابط گذشتتون نیافتید و یا اون ها رو در ذهنتون شبیه سازی نکنید. این در تمام جوامع بشری به عنوان یک تخریب کننده روابط زناشویی و یا عدم وفاداری شناخته می شه. ایا چنین چیزی رو از همسر ایندتون می پذیرید که وقتی با شما رابطه داره به کس دیگه ای فکر کنه؟
یادآوری روابط گذشته رو به عنوان خیانت قبول ندارم ولی به عنوان یک اختلال جنسی می پدیرم و قطعا اگه تصمیم بگیرم که ازدواج کنم حتما قبلش این مشکل رو حل می کنم
در مورد تنوع طلبیتون من در ایران زندگی نمی کنم و در اینجا که من هستم به قول شما روابط ازاد وجود داره اما کمتر کسی هست که مانند شما رابطه داشته باشه. اینجا بیشتر افراد از سنینی که اجساس کنند نیاز به رابطه عاطفی و جنسی دارند یا یک نفر دوست می شوند و بیشترشان با همان فردبعد از مدتی ازدواج می کنند و به هیچ وجه روابط ازادشون برای ارضاء تنوع طلبی نیست. در واقع اگر ناراحت نمی شید اینجا به کسی که مثل شما عمل می کنه توصیه می شه که به یک سکسولوژی مراجعه کنه چون این امکان وجود داره که دچار بیماری ای باشه که باید درمان بشه.
من از حرفتون ناراحت نشدم .... ولی اگر اینطوره که شما می فرمایید و مردمان آنجا در پی رابطه ی آزاد نیستند پس وجود این همه فاحشه خانه برای چیست ؟ یا اصلا همان افرادی که بنا به گفته ی خود شما از سنین نیاز به رابطه عاطفی و جنسی با کسی دوست می شوند قطعا با آن فرد رابطه جنسی هم دارند و ازدواج هم که نکرده اند آیا این خود همان مفهوم رابطه آزاد نیست . من منظورم از رابظه آزاد بی بند وباری و تعدد پارنتر جنسی نیست . بلکه نداشتن تعهدی ازدواج گونه در رابطه هست . که این هم می شود همان روابظ پیش از ازدواجی که شما خود به آن اشاره کردید
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
نمیدونم چرا بعضی اوقات کوچکترین اشتباهی باعث پاک شدن پست و یا قفل شدن تاپیک میشه(که البته حتما بجاست)
اما این آقای آرش خیلی راحت میاد تحت عنوان قدرت طلبی و لذت و تنوع طلبی از زنا حرف میزنه و هیچ ........
به نظر شما این باعث نمیشه قبح مساله بریزه ؟ اصلا چرا باید انقدر راحت در مورد این مسایل که هم از نظر شرعی و هم عرفی خیلی ناپسند هم هستند صحبت بشه؟
ایشون که کوتاه نمیاد و مدام هم داره با توضیحات بیشتر کارو خرابتر میکنه پس چرا اصلا باید با ایشون بحث بشه؟اصلا این بحث کردن با ایشون ارزشی خواهد داشت؟
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
آقا آرش
من بعنوان يك خانم ميگم اگر كسي با چنين تفكري بياد و وارد زندگي من بشه بي برو برگرد همون روز اول قيدشو مي زنم. رابطه داشتن با جنس مخالف فقط برآوردن نياز جنسي نيست. مجموعه اي از اخلاقيات و ديدگاههاي اون آدم، تاثير متقابل دو نفر در زندگي همديگر، جذابيت عادتهاي رفتاري كه براي هر آدمي با آدم ديگه فرق مي كنه، تفاوت ديدگاهها كه در خيلي از اوقات باعث تغيير زاويه ديد و پيشرفت آدم ميشه يك رابطه دو نفره رو مي سازه. رابطه جنسي شايد فقط بعنوان چسبي باشه كه اينارو كنار هم نگه داره وگرنه همه چيز نيست. اتفاقا شيريني رابطه جنسي با بوجود آمدن اتصال عاطفي و فكري خيلي خيلي بيشتر مي شه.
اگر اينطور نبود شما الان در اين موقعيت به شك و دودلي در مورد ازدواج نمي رسيد. فشارهاي اجتماعي براي كسي كه به روابط آزاد اعتقاد داره خيلي معنا نمي ده. براي كسي معنا مي ده كه حرف و نظر ديگران براش مهم باشه.
نكته ديگر اينه كه شما داريد از ديدگاه خودتون به قضيه نگاه مي كنيد و در واقع چيزي از دست نمي ديد. اما براي يك دختر مسأله تعهد خيلي خيلي مهم هست. چون دوره باروري هر خانم محدوده و نهايتا تا چهل و چند سالگي هست و بعد از اون ديگه تواني براش نمي مونه پس بصورت غريزي حتما بايد يك جفت ثابت براي خودش داشته باشه. اما وجود افرادي مثل شما باعث ميشه اين ذخيره در اونها حيف و ميل بشه و درنهايت دست همچنين دخترهايي به جايي بند نيست. نه جايي ثبت شده و نه حق و حقوقي بهشون مي رسه.
نتيجه مي گيريم ضرر كننده اصلي در اين قضايا خانم هست و صد البته ضررهايي كه به شما خواهد رسيد با چشم غيرمسلح قابل رويت نيست اما تاثير اين تنوع طلبي مي تونه از لحاظ تزلزل فكري و از دست دادن آرامش زندگي و يا برخورد با افراد ناسالم يا سوءاستفاده گر باشه.
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
با سلام
اعضاء محترم توجه کنید
لطفا" از پرداختن به مسائلی که به هر نوع موجب انحراف تاپیک از مسیر اصلی خود میشود ،خودداری کنید.
فقط در خصوص مشکل مطرح شده پست ارسال کنید
ممنون
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
من نمیتونم بهتون پیشنهادی بدم یا از عملی شمارو نهی کنم چون این طرز فکر متعلق به خود شماست ومیتونه محترم باشه اما ازتون خیلی سپاسگذارم که تاالان ازدواج نکردین وقصده این کاررو هم ندارین .چون در اینصورت همسرتون خیلی ازار می بینه.من دقیفا دارم عواقب این رفتارو تو زندگی یکی از عزیزانم میبینم .راه به جایی نداره وفقط منتظر لطف خداونده .ببخشید ها اما همیشه ارزوی مرگ همسرشو میکنه تا بتونه زودتر از این استرسو فشار خلاص شه .پس لطفا هیچ وقت ازدواج نکنین.یا اگر میکنین با یه دختر سالم وپاک نباشه چون ظلم حقیقی در حق اون
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مینا چ
نمیدونم چرا بعضی اوقات کوچکترین اشتباهی باعث پاک شدن پست و یا قفل شدن تاپیک میشه(که البته حتما بجاست)
اما این آقای آرش خیلی راحت میاد تحت عنوان قدرت طلبی و لذت و تنوع طلبی از زنا حرف میزنه و هیچ ........
به نظر شما این باعث نمیشه قبح مساله بریزه ؟ اصلا چرا باید انقدر راحت در مورد این مسایل که هم از نظر شرعی و هم عرفی خیلی ناپسند هم هستند صحبت بشه؟
ایشون که کوتاه نمیاد و مدام هم داره با توضیحات بیشتر کارو خرابتر میکنه پس چرا اصلا باید با ایشون بحث بشه؟اصلا این بحث کردن با ایشون ارزشی خواهد داشت؟
اولا مگر هر مساله ای که از نظر شرع و عرف ناپسنده نباید درباره اش حرف زد ؟؟؟ گفتگو بین دو نفر باعث روشن شدن مساله در ذهن و همفکری می شه ... شما فرض کن که به قول شما هیچکس راجع به این موضوع حرف نزنه تا قبحش نریزه ... آیا اینطوره صورت مساله رو پاک نکردیم ؟ مطمئن باش آدمهای با افکاری نظیر من زیاد هستن . فقط شاید روشون نشه راجع به نطراتشون حرف بزنن ...تا زمانی که در مورد چیزی حزف زده نشه فقط صورت مساله در ذهن باقی می مونه .. . با جمله ای که داری می گی کار خراب تر می شه من فکر می کنم چون با افکار شما تناقض داره دارین از این بحث ها آزار می بینین .... که من فکر می کنم اینم ناشی از عدم تحمل افکار دیگرانه که خیلی ها دچارش هستند
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
کسی رو که خوابه میشه بیدارش کرد اما محاله کسی رو که خودش رو به خواب زده بتونیم بیدارش کنیم.
بحث کردن با شما هم هیچ فایده ای نداره. شما واقعا دنبال همفکری هستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟یه ذره از دیدگاه خودت پایین نمیای. واقعا ته ته دلت وجدانت از این کارات ناراحت نیست؟البته اگه وجدانی در کار باشه!!!!!!!!!!
مگه فقط با یه نفر مثل خودت که تا حالا با هزار نفر بوده ازدواج کنی که حتما هم همین طوری میشه که شاید در حق خانومت ظلم نکرده باشی. به دو دلیل:
اولا شما که خیلی ادعای راستگویی میکنی تو مراحل خواستگاریت هم باید به طرفت بگی که این کاره بودی.اون دختر خانوم هم اگه خودش پاک باشه به هیچ عنوان به ازدواج با شما رضایت نمیده مگه این که دروغ بگی!که میگی که نمیگی
دوما حتی تو قران هم داریم زنان بد برای مردان بد و زنان خوب برای مردان خوب.
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سرافراز
آقا آرش
من بعنوان يك خانم ميگم اگر كسي با چنين تفكري بياد و وارد زندگي من بشه بي برو برگرد همون روز اول قيدشو مي زنم. رابطه داشتن با جنس مخالف فقط برآوردن نياز جنسي نيست. مجموعه اي از اخلاقيات و ديدگاههاي اون آدم، تاثير متقابل دو نفر در زندگي همديگر، جذابيت عادتهاي رفتاري كه براي هر آدمي با آدم ديگه فرق مي كنه، تفاوت ديدگاهها كه در خيلي از اوقات باعث تغيير زاويه ديد و پيشرفت آدم ميشه يك رابطه دو نفره رو مي سازه. رابطه جنسي شايد فقط بعنوان چسبي باشه كه اينارو كنار هم نگه داره وگرنه همه چيز نيست. اتفاقا شيريني رابطه جنسي با بوجود آمدن اتصال عاطفي و فكري خيلي خيلي بيشتر مي شه.
من حرفهای شما رو می فهمم و قبول دارم . مسلم اینه که رابطه ی جنسی همه ی آنچه که باید بین دو آدم باشد نیست ... من هم نیاز دارم به آدمی که خارج از رابطه ی عاطفی دوستم باشه و کنارم باشه ... ولی بدی کار اینجاست که تنها بستر مناسب برای این رابطه در ایران ازدواج هست . یعنی اگه تو بخوای آدمی رو داشته باشی که هم باهاش دوست باشی (با همه ی جزئیاتی که شما در بالا گفتید) و هم اینکه رابطه جنسی باهاش داشته باشی ناچاری باهاش ازدواج کنی . و من هم ترجیح می دم که ازدواج نکنم . اینجا دو چیز رو از دست می دم یکی دوستی و دیگزی نیاز جنسی. کمبود دوستی رو می شه با دوستان دیگر جبران کرد ولی نبود رابطه جنسی خیلی آزار دهنده می شه
اگر اينطور نبود شما الان در اين موقعيت به شك و دودلي در مورد ازدواج نمي رسيد. فشارهاي اجتماعي براي كسي كه به روابط آزاد اعتقاد داره خيلي معنا نمي ده. براي كسي معنا مي ده كه حرف و نظر ديگران براش مهم باشه.
چرا فشار برای من هم معنا داره ... از همه مهمتر خانواده ... قانون .. اعتباری که به لحاظ شغلم در شهرم کسب کردم ... و خیلی نگرانی های دیگه ...
نكته ديگر اينه كه شما داريد از ديدگاه خودتون به قضيه نگاه مي كنيد و در واقع چيزي از دست نمي ديد. اما براي يك دختر مسأله تعهد خيلي خيلي مهم هست. چون دوره باروري هر خانم محدوده و نهايتا تا چهل و چند سالگي هست و بعد از اون ديگه تواني براش نمي مونه پس بصورت غريزي حتما بايد يك جفت ثابت براي خودش داشته باشه. اما وجود افرادي مثل شما باعث ميشه اين ذخيره در اونها حيف و ميل بشه و درنهايت دست همچنين دخترهايي به جايي بند نيست. نه جايي ثبت شده و نه حق و حقوقي بهشون مي رسه.
نتيجه مي گيريم ضرر كننده اصلي در اين قضايا خانم هست و صد البته ضررهايي كه به شما خواهد رسيد با چشم غيرمسلح قابل رويت نيست اما تاثير اين تنوع طلبي مي تونه از لحاظ تزلزل فكري و از دست دادن آرامش زندگي و يا برخورد با افراد ناسالم يا سوءاستفاده گر باشه.
من فکر می کنم در هر رابطه ای هر کس مدافع منافع خودش هست نه دیگران .... و قتی تصمیم می گیره وارد رابطه ای بشه حسابگری خواهد کرد و بعد تصمیم می گیره . شاید مثلا یه رابطه برای من سودی که دارد رابطه جنسی باشد و برای اون دختر مثلا مورد توجه واقع شدن یا پول یا محبت یا هر چیز دیگه ای . خب هر کس به خواسته ی خودش می زسه . اینکه اون دختر بنا به حرفهای شما ضرر کننده اصلی هست به خود اون آدم ارتباط داره نه به من .... فقط مهم اینه که من بهش دروغ نگفته باشم یا برای رسیدن به خواسته خودم با حرف اونو تحت تاثیر قرار ندم و به قول معروف مخشو نزنم وبزارم با افکار خودش تصمیم بگیره
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
چه چيز ازدواج انقدر براي شما تكاندهنده و زجرآور هست؟ آيا خاطره بدي از كودكي داريد؟ آيا زماني از شما سوءاستفاده شده؟ اين ترس از كجاست؟
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مینا چ
شما که خیلی ادعای راستگویی میکنی تو مراحل خواستگاریت هم باید به طرفت بگی که این کاره بودی.اون دختر خانوم هم اگه خودش پاک باشه به هیچ عنوان به ازدواج با شما رضایت نمیده مگه این که دروغ بگی!که میگی که نمیگی
حاضرید با یه نفر مثله خودتون ازدواج کنید؟
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مینا چ
کسی رو که خوابه میشه بیدارش کرد اما محاله کسی رو که خودش رو به خواب زده بتونیم بیدارش کنیم.
بحث کردن با شما هم هیچ فایده ای نداره. شما واقعا دنبال همفکری هستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟یه ذره از دیدگاه خودت پایین نمیای. واقعا ته ته دلت وجدانت از این کارات ناراحت نیست؟البته اگه وجدانی در کار باشه!!!!!!!!!!
بله من دنبال همفکری هستم ... شما اشتباه فکر می کنی که من از دیدگاهم پایین نمیام ... اگر شما منطورت از این جمله همراهی من با افکار دیگران هست باید دبهتون بگم که در گفتگو منطقی این اتفاق در مقابل استدلال ها ی قوی تر خواهد افتاد ... شاید بهتر باشه اگه آزار می بینی از این گفتگو خودتو ادیت نکنی و سکوت کنی و بعدا نتیجشو ببینی ...
مگه فقط با یه نفر مثل خودت که تا حالا با هزار نفر بوده ازدواج کنی که حتما هم همین طوری میشه که شاید در حق خانومت ظلم نکرده باشی. به دو دلیل:
اولا شما که خیلی ادعای راستگویی میکنی تو مراحل خواستگاریت هم باید به طرفت بگی که این کاره بودی.اون دختر خانوم هم اگه خودش پاک باشه به هیچ عنوان به ازدواج با شما رضایت نمیده مگه این که دروغ بگی!که میگی که نمیگی
دوما حتی تو قران هم داریم زنان بد برای مردان بد و زنان خوب برای مردان خوب.
در ضمن یک بار دیگه این جمله ای که در امضای من هست و از همون آغاز ثیت نامم در تالار نوشتم رو اینجا می نویسم ... در ضمن شاید بد نباشه یه سرچی در تالار بکنی و تاپیکهای نه چندان زیاد منو بخونی و خواهی دید که من هیشه دنبال گفتگو و حرف منطقی بودم ... و اما جمله به نقل از افلاطون :
آنچه می گویم نه برای این است که آن را می دانم بلکه با یاری شما آنرا جستجو می کنم
این دقیقا مفهوم دیالکتیک است که در گفتگو اتفاق می افتد
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
حاضريد يك نفر مثل خودتون شريك زندگيتون باشه (ازدواج نه ولي چيزي مثل ازدواج فقط بدون تعهدات ازدواج)؟؟؟؟؟
خواهش مي كنم جواب بدين.
چرا جواب نمي دي آرش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوب فكر كن و تا فردا حتما جواب اين سوال را بده.
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
[quote=سرافراز]
چه چيز ازدواج انقدر براي شما تكاندهنده و زجرآور هست؟ آيا خاطره بدي از كودكي داريد؟ آيا زماني از شما سوءاستفاده شده؟ اين ترس از كجاست؟
[/quot
یادم نیست گفته باشم که ازدواج برام زجر آوره ...من گفتم که ترجیح می دم ازدواج نکنم و این ترجیح دادن ربطی به خاطره بد و مورد سو استفاده واقع شدن نداره ...
اگه خودم رو مورد کنکاش قرار بدم این دلایل رو می تون بگم :
1 - تجربه های قبلی من در رابطه هایی که داشتم به من اینو نشون داده که بعد از یه مدت از حضور اون آدم خسته می شم و برام تکراری می شه شاید شما اینو بعنوان یه بیماری قلمداد کنی ولی به هر حال من اینطوری هستم و نمی تونم این حس رو در خودم نادیده بگیرم ...
2- ازدواج یعنی تعهد و مسیولیت که این باعث می شه من از وقتی که دیگه ازدواج می کنم باید موقع هر تصمیم گیری شرایط و نظر همسرم رو هم در نطر بگیرم . برای مثال شما فرض کنید من روزگاری تصمیم بگیرم در کشوری ذیگه زندگی کنم و اونوقت مثلا یه آدم 40 ساله با یه زن و یه دونه بچه باشم . قطعا اون موقع یا باید از تصمیمم منصرف بشم و یا باید به سختیه بیشتر به دستش بیارم ... ببین من اصلا ممکنه هیچوقت نخوام این کارو بکنم ولی داشتن این حس آزادی برام مهم و دوست داشتنیه ...
3- ازدواج باعث می شه که من امکانات ثابت خودم رو تقسم کنم ... شما فرض کنید من ماهیانه 100 هزار تومن درامد دارم که برای خودم هزار تا آرزو از قبیل سفر به یه کشور دیگه یا رفتن به یه قله ی خاص یا خریدن یه وسیله ی خا ص رو دارم که اگر ازدواج کنم باید همین امکان ناچیز رو هم با همسرم تقسیم کنم تازه این فقط به لحاظ مالی نیست همه ی امکانات رو در نظر بگرید از قبیل مالی ، زمانی ، توانایی و ...
4 - ازدواج باعث می شه درگیر قرض و قسط و مخارج زندگی بشم و منو از اون زندگی که دوست دارم و می تونم کوه برم و اسکی بکنم و دوچرخه سواری برم و کتاب بخونم و سفر برم دووووووووووور می کنه
این همه ی حرف نیست و فقط چیزهایی است که الان به ذهنم می رسه ... و قطعا پراکنده و دسته بندی نشده است
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ليلا موفق
حاضريد يك نفر مثل خودتون شريك زندگيتون باشه (ازدواج نه ولي چيزي مثل ازدواج فقط بدون تعهدات ازدواج)؟؟؟؟؟
خواهش مي كنم جواب بدين.
چرا جواب نمي دي آرش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوب فكر كن و تا فردا حتما جواب اين سوال را بده.
اولا پروسه ی تصمیم گری در خانوم ها با آقایان فرق می کنه ... همین هم هست که یه مرد خیلی راحتر نسبت به یه خانوم وارد رابطه ی صرفا جنسی می شه ... برای مثال رابطه جنسی آژاد برای یه مرد ننگ اجتماعی بسیار کمتری داره و مردی که می خواد این تصمیم بگیره که رابطه صرفا جنسی داشته باشه یا نه دیگه لازم نیست این فاکتور رو در تصمیم گیریش رعایت کنه .... یا اینکه برای یه مرد رسوا شدن در جامعه کمرنگتره .... (اینو می تونید از واکنش غیر یکسان والدین در مقابل رفتار جنسی پسر و دختر خانواده بفهمید ) در صورتی که یه زن باید این فاکتور ننگ اجتماعی هم رو در نظر بگیره ... یا یه مثال دیگه بکارت خانوم هست که باید اون رو هم در نظر بگیره ... یا امکان بار دار شدن و رسوا شدن در جامعه و خیلی چیزای دیگه ....
این سه تا که گفتم فقط مثال بود و برای این بود که توضیح بدم یه زن و مرد حتی به فرض داشتن روابط آزاد قبل ازدواج یکسان هم باز مثل هم نیستند چون پروسه تصمیم گیریشون متفاوت بوده ... این یک مرد بوده که تصمیم گرفته و اون یک زن بوده که تصمیم گرفته .
ولی در جواب باید صراحتا بگم اگه بخوام با کسی وارد رابطه بشم چه ازدواج چه رابطه آزاد صرف اینکه رابطه زیاد داشته رهاش نمی کنم و در موردش فکر می کنم . می خووام بگم که این فاکتور برای من عامل وتو کننده نیست
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
همه اينا بخاطر اينه كه در زندگي عشق نداشتيد! اگر عاشق مي شديد تمام بندهاي بالا رو با ذوق و شوق تمام براي همسر و فرزندانتون انجام مي داديد.
در ازل بست دلم با سر زلفت پيوند | *** | تا ابد سر نكشد وز سر پيمان نرود |
|
اگر عاشق باشي ديگه اينهمه حساب كتاب معني نداره!
|
مستي عشق نيست در سر تو | *** | رو كه تو مست آب انگوري |
|
آقا آرش! از دنياي حساب كتاب بيا بيرون. اوني كه تو داري ازش حرف مي زني حتي در مقام يك دوست، انسانه و بودن با هر انساني يكسري تعهد مياره. سعي كن از زواياي ديگري هم به زندگي نگاه كني...اينجوري باشي كساني به زندگيت جذب مي شن كه اونها هم اهل حساب كتاب باشن و اونوقت هرگز كسي رو كه تورو بخاطر خودت بخواد پيدا نمي كني.
اخيرا يك بنده خدايي از من درخواست ازدواج كرده بود كه خيلي رفتارش عجيب و نچسب بود. مردي چهل و چند ساله كه همه زندگيش به حساب كتاب مي گذشت. حتي در توجه كردن به من حساب ريال كارش رو داشت. مي تونيد درك كنيد چقدر همچين آدمي مي تونه نچسب باشه؟ با مدرك مهندسي و سه منزل مسكوني و يك باب حجره در بازار تهران، گداي 5000 تومان پول بود! اينه كه وقتي از روحت فاصله بگيري تبديل به آدم نچسبي مي شي كه اگر هم از كسي خوشت بياد ديگه طرف مقابل بهت تمايل نداره! اينها حقيقته! اون يجور حساب كتاب مي كرد شما يجور ديگه داري حساب كتاب مي كني! يكم بيشتر فكر كن. شايد راههاي بهتري هم باشه...
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
سلام
ببینید من نه بعنوان یه روانشناس بلکه بعنوان یه انسان ، انسانی که سرنوشت دیگران براش مهمه باهاتون صحبت می کنم. از اونجا که گوش شنوائی دارید (برخلاف برخی از افراد که اصلا نمی خواهند بشنوند) باهاتون ادامه می دم .
بنده اگرچه مخالف صد درصد این فعل هستم ، اما خود وجودی آرش و آرشها رو بسیار باارزش می دانم .
به شرطی که سعی نکنید سریعا در مقام پاسخ بربیائید به صحبتها خوب گوش بدید ، بعد فکر کنید ، فکر کنید و بازم فکر کنید.
اونوقت اگه نکته ای مبهم بود بگید به مقداروسعم پاسخ بدم.
اگر در بحث عقلی مرا محکوم کنید و لی مسیر زندگی تون رو درجاده خیر و صلاح ببرید برای baby بهتر هست تا من شما رو محکوم کنم ولی شما کار خودتون رو ادامه بدید. (در این حرفم اصلا تعارف نمی کنم)
با توجه به ارسال قبلتون ، آقای سنگتراشان ، در تاپیکی با عنوان
چک لیست بهداشت روانی = چک لیست مسلمانی
سعی می کنند دستورات کاربردی اسلام خطاب به آدمی را مورد توجه قرار داده و نقش آن را در سلامت روانی انسان بررسی کنند.
اولین درخواستم این هست که مطالبی رو که می خونید بیشتر از این مقداری که دارید تامل می کنید تامل کنید. فکر کنید روی صحبتهای دوستان .
از لغت خیلی استفاده نکنید ، بگوئید بعضی هم رای من هستند. و چون می دانم که صحیح هست برا اون بعضی که موافق این رویه هستند هم عنوان می کنم.
اگر حلقه دوستی هاتون رو عوض کنید می بینید که برخی دیگه هم در همین سنین جوانی ، به فکر بالا بردن خصائل انسانی شون هستند و دارند تلاش می کند. برخی از جوانان قدرت رو در تصاحب جسم یه دختر نمی دونن ، بلکه در کنترل نفسشون می دونن. به خودشون سختی می دن تا ارتباط شون رو با خدا بیشتر و بیشتر کنند. کوله بار شون رو از معنویات پر کنند و پرسشگر راه سعادت هستند.
نه خطاب به شما : جوانی کردن !!، کلمه ای که در فرهنگ ما متاسفانه وجود داره و معنائی مترادف با روابط آزاد دختر و پسر میده.
یعنی چون جوانی و شور و نشاط داری ، این نعمت گرانقدر رو اگه در مسیر معصیت و سرپیچی قادر متعال قرار بدی اشکال نداره!!!! چون جوانی !!! واقعا که چه مجوزی ، جوازی برای از دست دادن شرافت انسانی.
در حالیکه قصه دقیقا برعکسه. باید نهایت استفاده رو از این نعمت برد. جوان می تونه با اختیار خودش و گاهی برخلاف غریزه حرکت کنه (اساسا پیر که غریزه ای نداره) ، می تونه با شیطان مبارزه کنه ، شب بیدار بمونه ، روز رو روزه بگیره و ... (حیلی سخته ، اما سختی ای همراه با شیرینی ، شیرینی رفاقت با خدا)
جوانی کردن!! مترادف با گناه کردن نیست .
برگردیم به بحث خودمون ، ببینید در اولین واکنش نسبت به ارسال شما یاسمین گفته
"در راه و روش زندگی کردنتون تجدید نظر کنید" و ارزوی سلامت در زندگی داشته براتون "موفق و سالم باشی در زندگیت"
چون شما عقل محور هستید ، جا نداره که از خودتون بپرسید ، روش زندگی ؟ روش زندگی من؟ چه بوده و تا به حال چه کردم ؟ مرور کنید 31 سال زندگی رو. (از نظر من اقلا نصف روز باید شما رو به فکر وا می داشت)
واکنش بعدی دلجو گفته "... باید از افکار اشتباهتون می گرفتید رسیدید و اونم اینه که روابط ازاد به انسان ارامش نمی ده"
افکار اشتباه ؟ کجای افکار من اشتباه بوده ؟ او از کجا افکار مرا می دانست؟ من که فقط گزارش کارم رو داده بودم
روابط آزاد آیا آرامش بخشه ؟ آیا هر چیزی که آرامش بخش بود باید مصرف کرد؟؟!!
و همین طور الی آخر ....
گفته بودم 1- خیلی به منطق و عقلتون اطمینان نداشته باشید ، آنها هم گاهی اشتباه میکنن.
گفتی :باشه خیلی خوب این که از مسلماته که عقل هم ممکنه بیراهه بره .
همین که موافقی که این امکان وجود داره ، نخواه که همه چی رو با این عقل ناقص حلاجی کنی بعد عمل کنی.
اگه رفتاری اشتباهه ، الان که فهمیدی (اگه فرض کنیم قبلا نمی دونستی !!!!) ترکش کن .
ولو اینکه عقل شما بگه که چه لزومی داره دروغ نگم در حالیکه می تونم با یه دروغ کلی منفعت کسب کنم و لذت ببرم . و مردم خلن که دروغ نمیگن . برخی مسائل اینقدر بدیهی هستن که نیازی به استدلال ندارن.
گفتی :ولی مگه مرجعی برای تصمیم گیری هست ؟؟؟
بله معیارهای دیگه ای هم هست ، خودت فکر می کنی چه معیارهای دیگه ای درکنار عقل داریم که می تونیم ازشون بهره بگیریم؟
وقتی شما گرسنه ای ، همین عقل (عقلی که کارکردش رو درست انجام می ده ، معیارهای دیگه رو پس نمی زنه ) به شما میگه درست نیست دست در غذائی که مال من نیست ببرم. ولو گرسنگی امانم رو بریده باشه.
درخانه اگر کس است ... یک حرف بس است
فکر کن وجبهه نگیر. حالت شما حالت فردی که مشاوره می خواهد نیست ، در موضع ستیز و مجادله هستید.
-
RE: نداشتن رابطه عاطفی و جنسی دلخواه و عدم و همچنین عدم تمایل به ازدواج
سلام
فکر میکنم خیلی ها در این سایت با تفکرات بنده کم یا بیش اشنا باشند. اما اینجا ضمن احترام برای نظرات همه اعضا محترم، بنده علیرغم میل باطنی ام و فقط حسب وظیفه آمده ام تا نه با آقای آرش، بلکه با یکسری تفکر ریخته پاشیده تکلیف نامعلوم، مخالفت کنم. در ضمن مدیران گرامی! بنده ضمن اشنایی و احترام کامل برای قوانین سایت این بحث را کاملا مرتبط با این تاپیک میدانم. و اما:
همین دیروز برای دومین بار متوالی تاپیکی باز شد تحت عنوان "اخلاق بردگی و اخلاق اربابی" و اتفاقا باز هم یک عده تشکرات خود را ذیل آن به یادگار گذاشتند:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ...
کارل گوستاو یونگ (روانشناس شهير سوئيسي و از شاگردان معروف فرويد كه در بحث ناخودآگاه جمعي از هم جدا شدند) می گوید که انسان ها بر دو نوع اخلاق رفتار می کنند: اخلاق بردگی و اخلاق اربابی.
اخلاق بردگی یعنی همین چیزی که 90 درصد مردم بهش معتقدند؛ اخلاقی که ميگوید در مهمانیها و جمع فامیل لبخند بزن، اگر عصبانی ميشوی، خوددار باش و فریاد نزن، وقتی دخترعمویت بچه دار ميشود برایش کادو ببر، وقتی دوستت ازدواج ميکند بهش تبریک بگو، وقتی از همکارت خوشت نميآید، این را مستقیم بهش حالی نکن، برای این که دوستت، همسرت، برادرت ناراحت نشوند خودت را، عقاید و احساساتت را سانسور کن، برای به دست آوردن تأیید و تحسین اطرافیان، لباسی را که دوست داری نپوش، اگر لذتی برخلاف شرع و عرف و قوانین جامعه بشری است آن را در وجودت بُکُش و به خاک بسپار، فداکار، مهربان، صبور، متعهد، خوش برخورد و خلاصه، همرنگ و همراه و هم مسلک جماعت باش...
اما اخلاق اربابی، کاملا متفاوت است. افرادی که به اخلاق اربابی پایبندند، از نظر روانشناسی، آدمهایی هستند که به بالاترین حد از بلوغ روانی رسیده اند و قوانین اخلاقی را نه از روی ترس از خدا و جهنم و قانون و پلیس وهمسر و پدر و مادر و نه به طمع پاداش و تشویق و تنبیه اجتماعی، که برمبنای وجدان خودشان تعریف ميکنند.
البته وجدان شخصی این افراد، مستقل، بالغ، صادق و سالم است، اهل ماست مالی و لاپوشانی نیست، صریح و بی پرده است و با هیچکس، حتی خودش تعارف ندارد.
بزرگترین معیار خالقان اخلاق اربابی برای اعمال و رفتارشان، رسیدن به آرامش و رضایت درونی است. اخلاق اربابی مرزهای وسیع و قابل انعطافی دارد و هرگز خشک و متعصب نیست.
[b]برای تودههایی که مقید و مأخوذ به اخلاق بردگی هستند، اخلاق اربابی، گاه زیبا و تحسین برانگیز، گاهی گناه آلود و فاسد و در اکثر مواقع گنگ و نامفهوم است.[/b]
یونگ ميگوید افرادی که به اخلاق اربابی رسیده اند تاوان این بلوغ را با تنهایی و طرد شدگی پس ميدهند. آنها به رضایت درونی ميرسند ولی همیشه برای اطرفیانشان، دور از دسترس و غیرقابل درک باقی ميمانند.
بر طبق تعریف بالا و همینطور خیلی از تاپیکهای اینچنینی که خیلی اتفاقا روشنفکرانه هم به نظر میرسد و چقدر هم به به و چهچه در همین سایت برای کپی پیست کننده اش به همراه دارد، جناب آقای آرش خان ما دارای اخلاق اربابی است! و برطبق تعریف اربابی ایشان "به بالاترین درجه از بلوغ روانی رسیده" و همانطور که می بینید ایشان "با کسی تعارف ندارد". حالا اگر رفتار ایشان "گناه آلود و فاسد و گنگ و نامفهوم است" اشکال از اخلاق بردگی ماست!
یک اعتراف احمقانه بکنم: "من یک برده ام! بنده ام! "بنده خدایی که هرچی بگه سر تسلیم فرود میارم و جرات جیک زدن در مقابل نظراتش رو ندارم. اصولا برده و بنده را چه به ابراز وجود در مقابل اربابش! ارباب من-خدای من- به من میگه الغیبة اشد من الزنا، به من میگه: ویل لکل همزة لمزة. توی پستوهای همین سایت، پره از غیبت و تهمت و... اونوقت همه رفته اند بالای منبر که آی آقای آرش تو مطرودی چون زناکاری! این اخ و پیف ها در همین سایت در حالیست که یکی دو کلیک اونورتر دختر پسرهای شکست خورده در عشق یا بقولی زناکارهای عاشق چه همدلیها دریافت نمیکنند!
از اخلاق گفتید، از دین گفتید، از دید اسیب شناسانه و روانشناسانه گفتید، کمر همت بسته اید که این آقا را متقاعد کنید که کارش اشتباه است. دم همه شما گرم. دست مریزاد. اما یادتون باشه چه چک لیست مسلمانی، چه چک لیست روانی، و چه چک لیست های اخلاق مدارانه و روشنفکرانه و ... همه و همه نصفه و نیمه کاره راه به جایی نمیبرند. نمیشه بگی من مسلمونم اما این قسمت اسلام رو قبول دارم ولی اون قسمتش رو نه! اسلام اسمش با خودشه: تسلیم و سر سپردگی یا به عبارتی اخلاق بردگی و بندگی داشتن در برابر قادر متعال. و نمیشه بگی من روشنفکرم و به ارتباط آزاد دختر و پسر اعتقاد دارم، غیبت میکنم، نماز را قبول ندارم و... اما شب لیلة الرغائب هم فکر میکنم خدا اولین آرزویی رو که برآورده میکنه مال منه!
فعلا تا همین جا بسه:303: