نمایش نسخه قابل چاپ
سلام دوستان خوبم:72:
من دختر هستم و بیشتر سوالم مربوط به پسرهاست
دوست دارم بدونم چطورمی شه فهمید که یه آقا قبلا رابطه ی جنسی داشته یا نداشته
این فاکتور چقدر می تونه تو موفق یا ناموفق بودن ازدواج تاثیر گذار باشه؟
می دونم اگه یه روزی متوجه بشم کسی که باهاش می خوام ازدواج کنم قبلا رابطه داشته خیلی ازش سرد می شم و انگار دنیا رو سرم خراب می شه
از اونجایی که خودم هرگز به سمت اینجور رابطه ها نرفتم آیا حق دارم بخوام با کسی ازدواج کنم که قبلا سکس نداشته یا خیر؟
سلام دوست عزیزم:46:
این نظر شخصی منه که تو این دوره زمونه که این مسائل خیلی زیاد شده(روابط قبل از ازدواج خصوصا روابط جنسی) اینکه دنبال کسی باشیم که اصلااین روابط رو نداشته نمیگم غیرممکنه ولی سخته ومن شخصا دوست دارم با کسی ازدواج کنم که این روابط رو برای 1یا 2بارتجربه کرده باشه که یه تجربه کوچیک داشته باشه ولی کسی بهم گفته که آقایون اگه قبل از ازدواج خیلی رابطه جنسی داشته باشن بعدا مشکل پیدا میکنن چون کافیه یکی از اون روابط براش خوشایند باشه همیشه دنبال اون حس میگرده .
به نظرم اگرهمسرم رابطه جنسی 1یا2بار قبل ازازدواج داشته باشه خوبه (البته اینا درحد حرفه شاید نتونم تحمل کنم:311:چون منم عین شما همیشه سعی کردم خودم رو کنترل کنم)
سلام..
شما رو دعوت می کنم اول به خواندن پست های زیر :به خصوص لینک سوم که کامل است...
http://www.hamdardi.net/thread-3992.html
http://www.hamdardi.net/thread-7627.html
http://www.hamdardi.net/thread-7378-page-1.html
http://www.hamdardi.net/thread-6914.html
موفق باشید..:72:
سارا بختیاری عزیز:72:
از نظرت ممنونم عزیزم اما من حتی فکر کردنش هم عذابم می ده و می دونم که اگه خدایی نکرده قبل ازدواج طرفم رابطه ی جنسی داشته بوده باشه احتمال خیلی زیاد رابطه م شدیدا به سردی می ره, تازگی مثل خوره افتاده به جونم نوشته هات رو که خوندم حس خیلی بدی بهم دست داد تازه شما نظرت خودت رو گفتی اما واقعا برام غیر قابل تحمل و غیر قابل هضمه, ترجیح می دم هیچ تجربه ای نداشته باشه, شاید باورت نشه که چقدر برام منزجر کننده ست:163:.
سارا بانوی خوبم:72:
دارم لینکها رو می خونم و ازت خیلی خیلی ممنونم گلم لینکها به نظر کامل می رسن
اما خب سوال ها کمی متفاوت هستن و دلم می خواد از این سرگردونی در بیام چون احساس خیلی بدی نسبت به این موضوع دارم, تو این زمونه زن و شوهرها به راحتی می تونن با استفاده از علم پزشکی به رابطه ی جنسی دلخواهشون برسن و کلی مقاله هست و حتما نیازی به تجربه نیست و رابطه ی جنسی قبل ازدواج واسه من تعریف نشده ست.
سارا بانو جونم:72: لینک ها بهم اطلاعات خیلی خیلی مفیدی رو داد اما با نگاه اجمالی که همون اول انداختم جواب سوالم رو نگرفتم الانم که کامل خوندم باز جواب سوالم رو نگرفتم
شاید چون سوال من متفاوته
خیلی تاپیک ها در مورد رابطه ی جنسی قبل ازدواج و خوب یا بد بودنشه اما من شدیدا با رابطه ی جنسی قبل ازدواج مخالفم و برام قانع کننده نیست و نتیجه گیری علمی هم اینه که خوب نیست
اما اینکه از کجا متوجه بشم که طرفم قبلا رابطه ی جنسی داشته یا خیر سوال جداگانه ای یه
و اینکه تا چه حد این معیار از لحاظ منطقی در انتخاب همسر آینده درسته
شاید من غیر منطقی ام, آیا حق دارم نسبت به این موضوع حساس باشم؟
راستی به این موضوع هم اشاره می کنم که این معیار یکی از مهم ترین معیارهام برای ازدواج هست واسه همین مطرحش کردم:72:
سلام،
دیگه این کمی هم بستگی به خودتون داره که چطور این مسئله رو متوجه بشوید.
فرض بگیریم که طرف رابطه داشته. شما همون اول به او می گویی که این مسئله خیلی برایت مهمه که خواستگارت قبلاً رابطه نداشته باشه.
حالا یا طرف صادقانه به شما می گوید که پس من مناسب شما نیستم و یا اینکه فیلم بازی می کنه.
دیگر تشخیصش کمی سخت می شود.
من خودم ترجیح می دهم به خصوص در جلسات اول مستقیم چیزی در این مورد نگویم. ولی با سوالهای مختلف سعی می کنم بدون اینکه او متوجه طرز فکر من بشود، متوجه بشوم که نظر او چی هست و قبلاً رابطه ای داشته یا نه.
همینطور تحقیق خیلی مهم است و اینکه ببینیم طرف از چه خانواده ای هست، چه خواهر برادری دارد، جو خانواده شان چطوری است و ...
با سلام
من نظرم اینه که کسی اگر اهل این کارا باشه در جلسات خواستگاری با حتی در دوران نامزدی مشخص میشه البته باید زرنگ باشید و از روشهای زنانه خود استفاده کنید و مو رو از ماست بکشید
به عقیده من بلانسبت یک مرد هرزه قدرت کنترل خودشو نداره در اکثریت قریب به اتفاق این قشر اینطورند الان با مثال خدمتتون عرض می کنم وقتی تو خیابون راه میره همش چشم چرانی می کنه اصلانم به سن و سال ربطی نداره و وقتی با کسی نامزد میشن رو خودشون کنترل ندارندو همش اصرار به ارتباط کامل جنسی دارند و مثال هایی که در جمله نمی گنجند و حسی هستند و با کمی توجه متوجه خواهید شد.
قدم دوم نگاه به اعتقادات طرف مقابل هست منظورم مستقیم به نماز و این مسائل نیست ببینید ایشون چه حسی نسبت به خدای خودشون دارند و معتقد هستند البته نماز و روزه و... شرط لازم هست ولی کافی نیست بعضی ها نماز نمی خونند ولی دلشون پر است از مهر خداوندی ولی بعضی مثل اون اتفاقی که برای سمانه خانم توی تاپیک خسته ام می ترسم... افتاده بود گرگند در لباس میش .:324:
لازم دونستم به شما تبریک بگم با این حسی که دارید چون من هم با این که پسرم ولی حس مشابهی به شما دارم و خوشحالم که روی این موضوع تاکید دارید و بی تفاوت نیستید ولی این را هم باید بدانید که فکر زیاد در این مورد به شما ضربه می زند توکلتان به خداوند قادر و رحیم باشه:72:
یا علی:72:
حامد و هوتی عزیز مرسی که کمکم کردید:72:
از همین می ترسم که بخاطر اینکه من رو از دست نده بهم دروغ بگه
می شه چند نمونه از سوالها رو بهم بگید؟ ممنون می شم آخه نمی دونم در این مورد خاص چی باید بپرسم
به نظرتون خانواده تا چه اندازه می تونه تو این مسئله نقش داشته باشه؟
خانواده ایشون تا حدودی مذهبی هستن پدرشون باحیاست و تا حالا ندیدم بخواد به دختری زل بزنه و خودش هم همینطوریه
مشکل اینه که من زیاد احساساتی می شم در این مسئله و تابلو می کنم که چقدر از این مسئله بدم میاد
خودتون می دونید وقتی آدم نامزد می کنه اگه بخواد جدا بشه با یه چشم دیگه نگاش می کنن البته زیاد مهم نیست اما یکم ناراحت کنندست, درستش اینه که نامزدی رو نباید به کسی گفت اما ماها جشن هم میگیریم!:316:
یه سوال دیگه
یه آدم تا چند وقت می تونه خودش رو یه جور دیگه نشون بده؟
فکر نکنم کسی بتونه با لباس میش به من آسیبی برسونه چون به کوچکترین احساس ناامنی واکنش نشون می دم و خدا رو شکر تا حالا خودم رو حفظ کردم و امیدوارم از این به بعد هم خدا بهم کمک کنه:72:
هوتی جان منم به شما تبریک می گم:72:
حامد عزیز باز هم ازت ممنون:72:
بالاخره یک موقع باید بپرسید که قبلاً رابطه ای داشته یا نه.
مثلاً می توانید بپرسید که چی شد که رابطه شما به هم خورد و اینکه چه مدت با طرف رابطه داشته و اینکه در رابطه اش تا کجا پیش رفته. اصلاً رابطه با چه هدفی و در چه سنی شکل گرفته و ...
و اینکه کلاً طرف راجع به رابطه قبلیش چطور صحبت می کنه. آیا از نظرش این یک چیز طبیعی و معمولی هست که دوست دختر داشته و یا اینکه اصلاً اون رو "دوست دختر" نمی دونه و بلکه یک رابطه رسمی به قصد ازدواج بوده و مسائلی دیگر.
مگر آقا پسر رو چند ماهی نیست که می شناسی (با توجه به تاپیک های قبلی شما)؟
دیگر باید متوجه این مسائل شده باشی...
موفق باشی
آقا حامد ایشون قبلا با چند نفری دوست بوده اما می گه فقط چون بگم منم دوست دختر دارم دوست می شدم و هیچوقت خودم کسی رو واسه خودم پیدا نکردم و همیشه واسطه ای بوده و همشون بد چهره بودن و خجالت می کشیده, می گه همه مسخره م می کردن و بهم می گفتن بیوه منم واسه اینکه دهنشونو ببندم دوست می شدم
می گه یکی شون دلش پیش یکی از دوستام گیر کرد و چند وقتی که تهران نبودم با اون رفیق شد و برام مهم نبود
یکی ش خود ارضائی می کرده (البته کاملا بسته و غیر مستقیم گفت) و اینکه اونو به خونشون دعوت کرده یا ازش می خواسته شبها باهاش تلفنی صحبت کنه واسه همین کات کرده
و یکی دیگه هم دختر سالمی نبوده و تا دیده سالم نیست باهاش بهم زده که خودم با این آخریه مکالمه داشتم و بهش از طرف ایشون با خط خودش اس ام اس دادم اما معلوم بود که رابطه ی خاصی نداشتن.
می شناسم اما ترسی که با دیدن روابط دیگران بوجود میاد رو چیکار کنم؟ این اعتقاد رو چیکار کنم؟ نمی تونم تشخیص بدم, آدما تا چند وقت می تونن خودشون رو نگه دارن یا یه جور دیگه نشون بدن؟
مرسی حامد عزیز:72:
TELL ME خواهرم سلام
كنجكاوي خيلي زياد شما واسه دونستن رابطه قبليش به چه دردتون ميخوره ؟؟؟ ازروش به چه نتيجه اي ميخواين برسيد؟ بهتر نيست جاي زوم كردن به روابط قبل يه فرد به حالش دقيق تر بشيد؟؟؟
هركسي ميتونه تو گذشتش اشتباهاتي داشته باشه البته منظورم افرادي نيست كه پايبندي به هيچي ندارن منظورم ادمهايي با اعتقاد هست كه اشتباهاتي داشتن زوم كردن به گذشته اونا به نظرم از دوحال خارج نيست
1 - سريع نظر منفي بديد و ردش كنيد
2- باهاش بمونيد ولي هميشه گوشه ذهنتون يه علامت سوال باشه
من اگر جاي شما بدم خيلي خيلي دقيق ميشدم رو رفتارهاي فعلي فرد مورد نظرم
راستي خواستگار فعليتون چند سالشونه ؟ شما چندسالتون؟
سلام سحر جان مرسی برام نوشتی خانم گل:72:
سحر جان هر دو 23 ساله ایم
چه کنم؟
خیلی برام مهمه که قبلا چه جور آدمی بوده
شاید چون خودم آدمی بودم که دست از پا خطا نکردم فکر می کنم همه باید اینجوری باشن
از لحاظ اخلاقی تقریبا با معیارهام جوره و فقط چند مورد کوچیک (از نظر من) هست مثل تحصیلات که پائین تر از منه و اینکه از لحاظ مادی خیلی تامین نیست و مشکل مادی هم هست, مادیات خیلی برام مهم نیست, اکثر خواستگارایی که قبل ایشون داشتم پولدار بودن اما چند تایی شون رو بخاطر اینکه فکر می کردم تجربه ی جنسی داشتن رد کردم و یه سری هم پدرم رد کرد بخاطر سربازی و این چیزا
ایشونم تا حالا چون فکر می کنم رابطه نداشته و از لحاظ اخلاقی با درک و خوبه و اهل خلاف و دختر بازی نیست باهاش موندم اما استرس دارم نکنه رابطه داشته و بهم نگفته یا دروغ گفته, می ترسم باهاش برم زیر یه سقف و از یه جایی بهم خبر برسه که با فلان دختر رابطه داشته, اونوقت فکر نکنم بتونم تحمل کنم و شاید به طلاق برسه می خوام که هنوز اتفاقی نیافتاده تو خودم حلش کنم
فکرش رو که می کنم می بینم همیشه حساس بودم و تا پای ازدواج رفتم و برگشتم بخاطر ترس از آینده
من خیلی ترسو هستم (در مورد ازدواج) برعکس مواقع دیگه که کله شق و بی فکرم اما تو این یه مورد شدیدا محتاط هستم و نمی خوام به مشکلی بر بخورم
شاید خنده دار باشه اما راجع به کوچکترین چیزها باهاش صحبت کردم
اینکه مثلا اگه کسی اذیتم کنه چیکار می کنی یا اگه حوصله نداشته باشم غذا درست کنم یا حالم بد باشه
اما حرف کجا واقعیت کجا
یه وقتایی اصلا دلم نمی خواد ازدواج کنم
اما تو این خانواده هم تحمل ندارم بمونم
خیلی گیجم خیلییییییییییییییییییی
چطور به ترسم غلبه کنم؟:323:
می دونم همه چیز دست خداست اما می دونم هم که خدا بهم عقل داده
دارم افراط می کنم؟
سلام
بله دارید افراط میکنید یکی از اون طرف بوم می افته و یکی از این طرف یکی از روی احساس محض ازدواج می کنه و زندگیش به 6 ماه نمیرسه یکی مثل شما انقدر مته به خشخاش می گدارند که بسیاری از فرصت های زندگی را از دست می دهند
خواهرم شما می توانید با هوش و زبان چرب و نرمتان زیر و بم آقا پسره رو بکشید بیرون ( نمیدونم شما خانوما چرا میتونید تو مسائل دیگه از این امکانات خدادادی استفاده کنید تو این مسائل نمی تونید؟):311: :58:
زیادم حساس نباشید اینطور که گفتید پسر خوبیه همه ما هم در زندگی اشتباهاتی کردیم که در صدد جبران اونیم پس شما هم برای اون آبانتاژ بدید و درصدد این باشید که شناخت بیشتری روی اون پیدا کنید با همان مهارتی که گفتم:311: واین یکم زمانبره برای ازدواج عجله نکنید:199::R
انشاءالله درست میشه و قطعا خوشبخت میشوید توکل به خدا:72:
یا علی:72:
كاش موقع افرينش اقايون خدا مثل دور موتور ماشينا يه دستگاهي هم براي اقايون ميزاشت كه ما كاركرد با عرض پوزش دستگاه تناسليشون را ميدونستيم اينجوري ازدواج راحتتر بود :311::311::311:
هوتی جان ازت ممنون که تاپیکم رو دنبال می کنی:72:
حرفهات یکم آرومم کرد:82:
واقعیت اینه که من زیاد سیاست ندارم فقط در مسائلی که مربوط به غرورم بشه کمی اوضاع فرق می کنه
یعنی می شه از کسی هم که خیلی حرفه ای دروغ می گه حرف کشید؟ (اصلا منظورم به ایشون نیستااااااااااااااااااااا ااا) کلا دارم احتمال یک درصد می دم
پسر خوبیه و خانواده دوسته
امیدوارم تو زندگی زناشویی هم اینقدر خانواده دوست باشه
راستی چطور به ترسم غلبه کنم؟
به قول فرشته ی مهربان که می گه من تلقین پذیرم واقعا هم هستم
یا به عبارتی دهن بین اما در مواردی مثل ازدواج
درست نمی تونم تصمیم بگیرم
چند بار این رو در مورد خودم شنیدم
وقتی یه جایی چیزی می خونم دوباره ترس میاد سراغم و شروع می کنم با خودم کلنجار رفتن که نکنه واسه منم اتفاق بیفته
من هم برای شما آرزوی خوشبختی می کنم:72:
:311:آره واقعا!!!!!!!!!!!!!!!!! الان آقایون میان اعتراض می کنن پائیز جوووووووووووووون:46:نقل قول:
نوشته اصلی توسط پاييز خزان2
بدین وسیله من اعتراضمو ابراز می کنم.ما هر کاری دلمون بخواد می کنیم ولی شما نبایدحتی مورچه رو بدنتون راه بره
و البته برای ما دختر از چین می فرستن.
تلمی انقدر همزاد پنداری نکن.
بله كه حق دارين. فكر كنم آيه قرآنه كه ميگه: ان الخبيثات للخبيثان و الطيبات لالطيبان.:104:نقل قول:
نوشته اصلی توسط tell me
شك نكن كه تو حق داري با كسي باشي كه مثل خودت باشه و اصلا مجبور نيستي پا روي ارزش هات بگذاري. اصلا هم حساسيت بي مورد نيست و كاملا منطقيه. اگر روي اين حساس نباشين، پس روي چي حساس باشيم.:305:
اما در مورد اين كه چطور بفهمي، قبلا يه تاپيك بود كه توش بحث كرده بود كه چطور بفهمم كه خواستگارم دوست دختر داشته يا نه؟ اونو بخون:303: و از راهكارهاش، براي شناخت رابطه ي جنسي ازش استفاده كن.:305: توش گفته بود كه بايد از خودش بپرسي و نبايد كامل به حرف هاي او اطمينان كني و بايد از آشناها، همكاران و دوستانش هم تحقيق كني.:305: در ضمن اگر خيلي بهش گير بدي، ممكنه با خودش فكر كنه كه تو زن بدبيني هستي:163: و كات كنه. اينم بدون كه با حساسيتي كه تو نشون دادي، اگر هم رابطه اي داشته، اونو نميگه تا تو رو از دست نده.
بنابراين اون تاپيك را كامل بخون و روي تحقيق از ديگران متمركز شو و به خودش گير نده.:305:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
فرهنگ عزیز همزاد پنداری یعنی چی؟
دختر از چین می فرستن؟
واضح بگو من هم متوجه بشم
مخم هنگه اینقدر درس خوندم:163:
تسوکه جان ازت خیلی ممنونم:72:
دقیقا ترسم از اینه که بخاطر واکنش هام ازم مخفی کرده باشه
اما آخه از کی تحقیق کنم؟
می رن بهش می گن اونوقت خیلی ازم ناراحت می شه, منم باشم ناراحت می شم
دارم دنبال لینکی که گفتی می گردم:72:
مرسی یه دنیا:72:
تسوکه جان پیداش نمی کنم باید کجا بگردم؟ search هم جواب نداد:72:
راستی یه چیزیییییییییییییییییییییی یییییییییییییی
هر وقت می بینه دخترای دبیرستانی جلف بازی در میارن یا از مدرسه شون می زنن و با پسرا تو کوچه خیابونن عصبی می شه و بهشون بد و بیراه می گه یا در مورد دوست دخترای قبلیش و حد رابطه ش می پرسیدم شدیدا نسبت بهشون جبهه گیری می کرد و می گفت آشغال بودن و ازین حرفا
چند وقت پیش به سرم زد برم یکی از اون دخترا رو ببینم چون شماره همشون تو خط قبلیش بود و وقتی باهاش دوست شدم خطش رو ازش گرفتم و گفتم یه خط دیگه بگیر
همون موقع بود که با اون آخریه اس ام اس بازی کردم اما چیز زیادی دستگیرم نشد چون همش زنگ می زد و من بر نمی داشتم
چند وقت پیش بهش زنگ زدم اما گوشیش خاموش بود
شماره اونی هم که خیانت کرده بود بهش هم خاموش بود می گه همون موقع ها ازدواج کرده
یه کم مشکوکم که چرا باید شمارشون تو گوشیش باشه؟
می گه اون آخریه چند وقت یه بار بهش اس ام اس می داده و جوابش رو نمی داده
بیشترین حس بدی که دارم از یه سوالیه که ازم پرسید
یه بار گفت اگه بفهمی من رابطه داشتم چیکار می کنی؟ گفت اصلا منظورم این نیست که داشتم فقط دوست دارم بدونم
منم گفتم واسم غیر قابل تحمله
گفت اما اگه تو حتی الانم بهم خیانت کنی بازم رهات نمی کنم و می بخشمت
خدایا........................................ ..............................
خیلی سوالش رفته رو مخم
می ترسم ازدواج کنم و بعد متوجه یه جیزایی بشم
به نظرتون درسته اگه تونستم دوست دختر آخریه رو ببینم؟
اگه تونستم یکی شون رو گیر بیارم و حضوری باهاشون صحبت کنم یا ممکنه اونا هم دروغ بگن یا بی فایده ست؟
متین عزیز
ببخش اینو میگم ولی این حست عادی نیست
چرا اینقدر بهش شک داری
البته حق داری چون دوستی با چند دختر حتی بدون رابطه نزدیک به تنهایی جای بحث داری
تو که با این قضیه کنار اومدی
دیگه اینقدر بیخودی خودتو اذیت نکن
در ضمن تجسس در زندگی دیگران با تحقیقات ازدواج متفاوته :305:
قبلا هم بهت گفتم
از سوراخ سوزن رد میشی از در دروازه نه !!
در مورد دوستت (یا نامزدت) موارد زیاد دیگه ای هم هست که باید بیشتر بهشون فکر کنی
ذهنتو ازاد کن واینقدر به خودت تلقین نکن که قراره اتفاق بدی بیفته یا مچ کسی رو بگیری
شاید اینکه اون قبلا با کسی رابطه داشته یا نه خیلی هم بحران ساز نباشه (چون سابقه دوستی با جنس مخالف اون رو پذیرفتی اما میخوای مطمئن شی که محدود بوده )
بلکه مهمتر از اون طرز فکر و میزان پایبندی فعلی این ادم به امور اخلاقیه
درک قبح این مسائل !
چون حقیقتا برای خیلی از افراد بسیاری روابط ،عادی و غیر قابل پیشگیریه !
اگه میخوای تجسس کنی بگردی و پیدا کنی
خب از خودش شروع کن
ببین میتونه دلیل و منطق درستی برای نداشتن رابطه جنسی قبل از ازدواج داشته باشه
ادمی که منطق نداره نمیتونه قید و بند رو بپذیره
و ادمی که قید نداشته باشه خیلی خطرناکه !!
خارپشت عزیز ممنونم از اینکه برام نوشتی خیلی وقت بود چیزی برام ننوشته بودی:72:
اوایل خیلی به نوشته هات و اینکه برام بنویسی وابسته شده بودم با اینکه حتی نمی دونستم کی هستی شاید چون اولین نفری بودی که برای تاپیکم نظر ارسال کرده
در مورد دوستم
یه بار ازش پرسیدم که چرا با وجود اینکه می تونسته باهاشون رابطه داشته باشه و خودشون هم می خواستن باهاشون کات کرده؟
گفت من واسه خودم اعتقاداتی داشتم و دارم
اول اینکه واسه بدن خودم احترام قائلم
دوم اینکه از ایدز و بیماری هایی که ممکن بود بوجود بیاد شدیدا می ترسیدم
خارپشت یه مدتی بخاطر اصرار من که از کارش خوشم نمی یومد بیکار بود
همون موقع پدرم دوستش رو فرستاد تا تحقیق کنه
چون وابستگی و رفت و آمد زیادی با پدربزرگش داره به پدرم گفتن بیکاره و همش اینجاست
فکر نکنم دیگه بخواد تحقیق کنه
شایدم الکی به من گفته تا باهاش کات کنم
محدود بودنش واسم خیلی خیلی مهمه
چون می دونم مشکل ساز می شه (با توجه به شناختی که از متین دارم) می گم
در حال حاضر کسی که من می شناسم آدم سر به زیر و چشم پاکیه اما من که تو دلش نیستم
یه سری چیزها هم هست که بهم قوت قلب می ده
مثل اینکه در مورد مسائل جنسی و اعتقاداتش که می خواد بگه اصلا مستقیم نمی گه و غیر مستقیم می گه
خارپشت به نظرت دارم زیادی وسواس به خرج می دم؟
چیکار کنم که به ترسم غلبه کنم؟
می خوام تمام سعی م رو کنم تا بتونم بهترین انتخابم رو انجام بدم.
tell me دوست گلم
نميدونم ولي به نظر من تجسس و شك تو زندگي گذشته ديگران خيلي نتيجه بخش نيست ببين تحقيق واسه ازدواج دقت تامل تفكر همه و همه لازم ولي شك اصلا" خوب نيست
تو ميتوني خيلي با ظرافت وضعيت فعلي ايمانشو در نظر بگيري مثلا" دقيق باشي نماز ميخونه به نحوه نگاه كردنش و حرف زدنش با ديگران وقتي فكر ميكنه حواست نيست و .... دقيق شي و بسنجيش حالا اگه همه اينا خوب بود حالا فرضا" تو گذشتش يه رابطه اي هم داشته خوب ادمه و جايز الخطا البته لطفا" برداشت اشتباه از حرفم نكني منظورم پسرهايي نيستن كه عين ادامس دختر تعويض ميكردنا !!!!! بعدم اينهمه ترس و نگراني شما بعد ازدواج ميتونه شروع بيماري شك و دودلي باشه
راجع به سوالات و ريز شدنت به مسايل نميخوام نا اميدت كنم منم هم سن و سال شما كه بودم ازدواج كردم خيليم دقيق بودم همسرم ازم نزديك 400 تا سوال پرسيد واسه انتخابش و .... ولي خواهر گلم ادما تو شرايط مختلف رفتارهاي مختلف دارن ببين شما الان تو نقش دختر خانواده در مقابل پدرت يه عكس العملي داري ولي تو نقش همسر شك نكن عكس العملت متفاوت ميشه حالا يا بهتر يا بدتر خيلي به اين سوال ها و جواب هات دل نبند طرفت بهت راست ميگه ولي اون بنده خدا تو نقش شوهر كه تاحالا نبوده بدون عكسالعملش چه جوري خواهد بود شمام همينطور بهتره به رفتارهاي پايه ايش بيشتر دقيق شي و عكسالعمل هاش تو موقعيت هاي واقعي وگرنه بعد از اينكه وارد زندگي شدي از خيلي چيزا شوك ميشي پس باور كن زندگي 2 2 تا 4 تا نيست و مهارت هارو سعي كن ياد بگيري با توجه به سن هردوتون مخصوصا" همسرت فكر كنم بايد خيلي خيلي مهارت ياد بگيري چون هنوز احساساتش پايدار نيست و .... و تو از لحاظ سطح عاطفي و عقلي جلوتري پس بدون و اماده باش واسه يكسري بازي ها
یه وقتایی اصلا دلم نمی خواد ازدواج کنم
اما تو این خانواده هم تحمل ندارم بمونم
ازين حرفت خيلي خيلي نگران شدم خواهر گلم ترس خيلي منطقيه منم نگران بودم دلهره داشتم ولي بايد بياي تو دل بازي البته با مهارت با سياست با امادگي بايد بياي كه كامل شي نه واسه فرار و ازادي و استقلال كه اگه اينجوريه لحظه اي شك نكن كه از چاله در مياي مي افتي تو چاه
من فكر ميكنم يكم بايد رو خودت كار كني هنوز تكليفت با خودت روشن نيست؟
مشكلت دقيقا" تو خونه چيه؟
سحر عزیزم:72:
مرسی که برام نوشتی خانمی:46:
نگران اون حرفم نباش:227: چندین و چند بار گفتم که بخاطر شرایطم تو خونه دلم نمی خواد فرار کنم و ازدواج ناموفقی داشته باشم:46:
واسه همینه که اینقدر دارم حساسیت به خرج می دم
خونه واسه من خونه نیست
خانواده ای نیست
وقتی آرامش هست که همه از هم دوریم
بابا سر کاره
مامان کلاسه
داداش خونه نیست
در این صورت خونه خیلی آرومه
قبلا براش تاپیک باز کرده بودم, با مادرم خیلی مشکلات داشتم اما خدا رو شکر حالا اونم تا حدودی حل شده:323:
اینکه تو چه خانواده ای بدنیا اومدم دست خودم نبوده
اما اینکه چه خانواده ای می خوام برای خودم بسازم دیگه دست خودمه
واسه همینه هر روز اگه خونه باشم میام تو تالار و تاپیکهای بقیه رو می خونم
اگه بتونم کمک کنم نظر می دم و در کنارش روی زندگی بقیه فکر می کنم
مهارتها رو هم دارم با خوندن کتاب و.. یاد می گیرم
در مورد سنمون درست می گی اون احساسی تر و وابسته تره تا من
من بیشتر با منطق می رم جلو و اون با احساس
کلی کلنجار رفتم تا بتونم از خودم کمی دورش کنم تا اینقدر احساسی نباشه و منطقش به کار بیفته و بهش گفتم دوست دارم واسه انتخاب من دلیل داشته باشی نه با احساس, همونطور که من دلیل دارم
تا چند وقت پیش نیم ساعت یه بار اس ام اس نمی دادم ناراحت می شد اما الان چند ساعت از هم بی خبریم و هر کدوم به کارهامون می رسیم
از وقتی باهاش دوست شدم تا به امروز تونستم یه سری تغییرات به شرط خواستن خودش توش بوجود بیارم
مثال اینکه خیلی ساده بود و همه ازش باج می گرفتن
اما الان به کسی باج نمی ده و فقط در حد کمک و کسی هم نمی تونه حقش رو بخوره
پیش مشاور هم داریم می ریم و تمام مواردی که حس کردم توش ضعیفه رو به مشاورم گفتم البته اون جلسات اولشه اما من چند جلسه ست دارم می رم, گرچه اونم از رفتار خشکم ناراحته و منم بهش گفتم تا وقتی دوستیم در همین حد می مونه.
یه سوال شخصی اگه دوست داشتی جواب بده
الان زندگی خوبی داری با همسرت؟ با توجه به اینکه شما هم دقیق بودی (احتمالا نه مثل من وسواسی)
Salutation Tell me! I will go to take exam! today at 2:00 O'clock
I gonna to speak with you about this subject after that
i have a lot of opinion about your Matter
have nice time
جو میگیره مکانمو گم کردم اینجا کجاست؟:311:
فعلا بریم امتحان بدیم.
یا علی:72:
I wait for ur opinion and ofcourse the result of ur quizنقل قول:
نوشته اصلی توسط hooty
i hope u the best:72:
:72:جالبه برام بدونم چه نظراتی داری که می گی کلی نظر دارم:72:
منتظرم:72:
سلام خانم "به من بگو!"
خوب هستید؟.....
دوستان صحبت های خوبی کردند من هم نظرم رو میگم..راستش در زمانی که شما با اقایی برخورد میکنید و مدتی باهاش هم صحبت بشید و با اخلاقیاتش اشنا بشید با احتمال 90 درصد به راحتی میتونید در مورد اینکه این اقا چقدر مثل خودتون رعایت اصول اخلاقی قبل ازدواج رو کرده نظر بدید! و این یعنی شناخت یک دیگر در قبل ازدواج!...خوب هر کسی یک سری فاکتور هایی رو در ذهن داره که یکی از فاکتور های شما همین رابطه جنسی در قبل ازدواج هست...مظمئنا شما با بررسی روحیات مذهبی و اجتماعی فرد مورد نظر می تونید رو این مورد نظر بدید و حتی شناخت بهتری هم بهش پیدا کنید.
البته اگر همسرتون هم مشاوره میره میتونید از مشاور هم خیلی خوب در این زمینه کمک بگیرید.
انشا الله خوشبخت بشید(دعا کنید منم بشم!:316:البتها گر یه خانم دسته :72: شبیه شما پیدا کنم!:104:)
سلام دکتر بینگو:72:
هنوزم می گم اسمتون خیلی بانمکه
مرسی که کمکم کردید:72:
تا به حال هیچ چیز منفی ازش ندیدم
تو این یک سال و نیم هیچ موردی ندیدم که بخوام بگم آدم سالمی نیست من خیلی حساس و دقیق هستم به رفتارهاش اما زیاد هم رو نمی کنم که اذیت نشه و سعی می کنم تو خودم حلش کنم
اما از قبلش که خبر ندارم
نه من نه ایشون مذهبی نیستیم
منظور اینکه اهل نماز نیستیم
اما هر دو شدیدا به خدا معتقدیم و خدا ترس هستیم
هر دو با خدا حرف می زنیم و دردو دل می کنیم اما نه در قالب نماز و روزه:72:
خب زیاد هم نمی شه به نمازخون بودن طرف اعتماد کرد
وقتی 20 ساله بودم خواستگاری داشتم که پدرم ردش کرد و اون بهم پیشنهاد صیغه داد تا کاراش جور بشه و دوباره بیاد خواستگاری! از اون بچه بی غما بود که پدرش میلیاردر بود و نماز خون بود شدیدااااااااااااااااااااا اااا و اعتقادات مذهبی (به ظاهر) داشت من هم بدجوری حالش رو گرفتم و گفتم چه فکری در مورد من کردی؟ فرداش زنگ زد که اجازه بده فردا دوباره بیایم خواستگاری منم تلفن خونه و موبایلم رو قطع و خاموش کردم و خوشبختانه چند روز بعدشم از اون خونه اسباب کشی کردیم.
واسه همین هیچوقت به این چیزا اهمیت نمی دم
دعای بهترین زندگی رو براتون دارم و اینکه شما لطف دارید
شما هم دعا کنید که بتونیم از لحاظ مالی خودمون رو بکشیم بالا, می خوام رو بی پولیش بخاطر تمام چیزهای مثبتی که داره چشم ببندم و چون اهل کار هست می دونم پیشرفت می کنه.
عزیزم
منظورش از اینکه می گه شما خشکید چیه؟ مثلا انتظار داره تا چه حد جلو برید؟ می دونید به نظر من شما باید یه جوری متوجه بشید رابطش با شما به خاطر اینکه شما اینطوری محدود هستید در این حده یا خودش اگرم شما بخواهید باز رابطش رو دوست داره محدود نگه داره. اگر به خاطر رفتار خشک شما داره خودش رو موجه نشون می ده ممکنه در روابط فبلیش هم رعایت بعضی حدود رو نکرده باشه. به نظر من هم تحقیق باید بکنید اما نه از دوست دخترای قبلیش. از یک سری ادم که حرفشون قابل قبول باشه. در کنارش بعضی اوفات هم امتحانش کنید. این کار تجسس نیست. قبل ازدواج باید 2 تا چشم هم قرض کنید ولی بعدش دو تا چشم خودتون رو هم باید ببندید.
اینکه از چه روشی امتحانش کنی رو می سپارم به هوش خودت ولی من اگر جای شما بودم گاهی اوقات خودمو برعکس چیزی که هستم نشون می دادم تا ببینم عکس العملش چیه.
موفق باشی.
مراقب پیامدهای این نوع امتحان کردن باشیننقل قول:
نوشته اصلی توسط deljoo_deltang
چون ممکنه کار دستتون بده
شاید باعث ایجاد بدبینی بشه
شایدم چون میخواد با شما ازدواج کنه خیلی به خودش سخت نگیره (این توجیه خوبی نیست ولی خب . . . )
بنظر من خیلی مستقیم وارد اینجور بحث ها نشین نباید کاملا شفاف راجع به اینجور مسائل رفتار کنین یا حرف بزنین
حالا یه سوال از دیگه
متین عزیز گفتین خیلی مذهبی نیستین پس قطعا مقید به احکام دینی نیستین
ضمن اینکه دوستی قبل از ازدواج رو رد نمیکنین (حالا به اسم اشنایی برای ازدواج یا هرچیز دیگه ای ) وضعیت فعلی خودتون هم موئد همین نظره !!
خب با این توصیفات
چرا رابطه جنسی قبل از ازدواج رو یک امر نابخشودنی و غیر قابل تحمل میدونین ؟
چرا روابط عاطفی یا دوستی محدود با جنس مخالف مورد پذیرش شماست اما رابطه جنسی نه ؟
مبنای این درست و غلطهای شما چیه ؟
دین که نیست ، چون دین به کل هر گونه رابطه رو مردود میدونه
عرف جامعه است ؟
میبینید نظر خیلیا اینهنقل قول:
این نظر شخصی منه که تو این دوره زمونه که این مسائل خیلی زیاد شده(روابط قبل از ازدواج خصوصا روابط جنسی) اینکه دنبال کسی باشیم که اصلااین روابط رو نداشته نمیگم غیرممکنه ولی سخته ومن شخصا دوست دارم با کسی ازدواج کنم که این روابط رو برای 1یا 2بارتجربه کرده باشه که یه تجربه کوچیک داشته باشه ولی کسی بهم گفته که آقایون اگه قبل از ازدواج خیلی رابطه جنسی داشته باشن بعدا مشکل پیدا میکنن چون کافیه یکی از اون روابط براش خوشایند باشه همیشه دنبال اون حس میگرده .
جامعه ایه که توش هستیم روز به روز و با سرعت به سمت بی اخلاقی میره
و هر روز واژه اخلاق جور دیگه ای معنا میشه
طبیعیه چون با کنار گذاشتن مفاهیم دینی مبنای واحدی رو برای خوب بودن و بد بودن یا پاکی و ناپاکی نداریم !
پس نگران حرف مردم هم نباشین
مردم شرایط این دوره زمونه رو درک میکنن !!!
ایا حساسیت شما در رابطه با سوابق روابط جنسی احتمالی دوستتون مبنای خاصی داره ؟
یا نه یه حس شخصیه ؟ سلیقه شماست ؟ یه حس حسادت ؟؟!!
اینکه دوستتون پاک باشه مهمه
یا اینکه دوستتون فقط مال شما بوده باشه امروز و دیروز و همیشه !!!!
به نظر شما پاک بودن به چه معناست ؟
دلجو جونم:72:
بهم گفت خیلی خشک باهام حرف می زنی حداقل انتظار دارم یکم دوستانه تر صحبت کنی, می گه احساس می کنم داری با یه غریبه یا مثلا مغازه دار سر کوچتون صحبت می کنی از اون لحاظ نگفت, مرسی که اینقدر ریز بینانه نوشته هام رو می خونی و نظر می دی گلم شاید اگه یکی زیاد به این جملات توجه نداشته باشه خیلی براش راه گشا باشه خیلی ممنونم:72::104::72:
اما اینکه اگرم من بخوام رابطه ش رو محدود نگه می داره رو نمی دونم و نخواهم دونست اما خب نسبت به بیشتر پسرای دیگه که همش دنبال فرصتن تا با دختره تنها باشن وقتی مقایسه می کنم می بینم اصلا اینجوری نیست و تو این فازا نیست.:72:
اونقدر حساسم که نمی تونم خودم رو برعکس جا بزنم و اینکه می ترسم راجع بهم فکر بدی کنه اگه نشون بدم مثلا از رابطه ی جنسی بدم نمیاد اونوقت چه فکری می کنه راجع بهم؟
خیلی انتخاب سخته, این چند وقت همش فکرم مشغوله, منم به حرفت اعتقاد دارم که باید قبل ازدواج چشمها رو باز کرد:72:
دلجو جونم ازت خیلی ممنونم:43::46::72:
راستی ببخشید تو اون یکی تاپیکم اسمت رو اشتباه نوشتم, نوشتم دلی جون آخه فکر می کردم نوشتی دلی چون اسم یکی از دوستام دلی بود فکرم رفته بود به اون.
ولی من اگر جای شما بودم گاهی اوقات خودمو برعکس چیزی که هستم نشون می دادم تا ببینم عکس العملش چیه.
مراقب پیامدهای این نوع امتحان کردن باشین
چون ممکنه کار دستتون بده
شاید باعث ایجاد بدبینی بشه
شایدم چون میخواد با شما ازدواج کنه خیلی به خودش سخت نگیره (این توجیه خوبی نیست ولی خب . . . )
بنظر من خیلی مستقیم وارد اینجور بحث ها نشین نباید کاملا شفاف راجع به اینجور مسائل رفتار کنین یا حرف بزنین
اگر منظورمو بد بیان کردم ببخشید. منظور من این نبود که بگن من دوست دارم دستهاتو بگیرم یا این کارا. منظور من این بود که نطرشون رو جوری مطرح کنن که طرفشون با توجه به اعتقاد خودش به اون نظر عکس العمل نشون بده . مثلا در مورد خاصی که مطرح کردن هیچ عکس العمل تندی نشون ندن و جوری رفتار کنن که نامزدشون نتونن نظر ایشون رو حدس بزنن و مجبور بشن خود واقعیشونو نشون بدن تا بفهمن نظر tell me چیه.
خارپشت عزیز:72:
دوستی قبل ازدواج رو مرددم که درسته یا خیر
اونم بخاطر مشکلات و اعصاب خوردی هایی که کشیدم
اما از یه نظرم برای شخص من خوب بوده چون حداقل می تونم با اطمینان بیشتری انتخاب کنم و همه جانبه برسی کنم :72:
نمونه ش همون موردی که تو 20 سالگی برام بوجود اومد, اگه پدرم ردش نمی کرد من باهاش ازدواج می کردم چون نماز خون بود و اونموقع من هم نماز خون بودم و اینکه رفتارهاش به نظرم منطقی جلوه می کرد اما با اون پیشنهادش متوجه شدم که حتما با خیلی ها بوده و تردید کردم که بتونم آینده ی خوبی باهاش داشته باشم.
اما اگه نامزد کنم چی؟ باید بدون شناخت کامل برم سر زندگی؟ بیچاره یکی از دخترای فامیل نامزد کرد و واسه اینکه خانوادش از حرف بقیه ناراحت نشن عقد و ازدواج و آخرشم رسید به طلاق و اونقدر بعد طلاق حرف شنید که دوباره ازدواج کرد نمی خوام ریسک کنم ابدا, خودت که وضعیت زندگی من رو می دونی, ترس تمام وجودم رو گرفته از آینده و اینکه با فامیل هایی که داریم طلاق بگیرم باید به عالم و آدم جواب پس بدم و هزار تا فکرم می کنن و ببخشید آدم رو خراب می دونن:163:(ببخشید).
رابطه ی جنسی قبل ازدواج از اونجا برام غیر قابل تحمله که وقتی کسی یه بار مزش رو بچشه دیگه براش عادی می شه و از قید و بند خارج می شه اونوقت بعد ازدواج هم براش فرقی نمی کنه چون خیلی عادیه و اینکه در مورد روابط جنسی کسایی که به سمتش می رن چون با آدمای مختلف بودن نمی تونن به یک نفر پایبندی داشته باشن (منظورم کلشون نیت اما اکثریت اینجوری هستند)اما در مورد روابط عاطفی (که من درگیرش نیستم و فقط یه دوستی معمولیه) فرق می کنه, ما با خیلی ها روابط عاطفی داریم, مثلا اعضای خانواده, دوستان و ... اما کنترل کردنش تو رابطه ی پسر و دختر می دونم که دشوارتره و ممکنه به روابط جنسی بکشه و خدا رو شکر در بحث من و ایشون نمی گنجه چون کاملا کنترل شدست.:72:
گفتید حسادت... باکی ندارم بگم که حسادت هم هست اما کمرنگ تر از موردیه که عرض کردم.
خارپشت در مورد اعتقاداتم حرف زیاده اگه بخوام بگم اما دنبال توجیح نیستم, فقط این رو می گم که هر انسانی اعتقادات خاص خودش رو داره و قابل احترامه و من هم دوستی م با کسی هست که اعتقاداتمون تو یه مسیره و از لحاظ اعتقادی به مشکل نمی خوریم و بهتر اینه که هر کسی با طرفش هم اعتقاد باشه این نظر منه و کاملا شخصیه و نظر شما هم برام محترمه.:72:
راستی
بالاتر از خدا هم هست؟:72:
من به خدا اعتقاد دارم و همین اعتقاد باعث شده که راه کج نرم:72:
آیا خدا کافی نیست؟:72:
tell me گرامی،
سلام،:72:
صرف نظر از سطح اعتقادات شما، سوالی هست که دوست دارم از شما بپرسم، که البته امیدوارم خوب به آن فکر کنید:
فکر نمیکنید، اگر ارتباطی را که در حال حاضر دارید، با اطلاع خانواده میداشتید، حاشیه امن بهتری برای شما فراهم میشد؟
منظورم این نیست که الزاماً همه فامیل از رابطه شما با اطلاع میشدند، بلکه تنها پدر و مادر شما از اینکه شما با چنین فردی به قصد ازدواج در رابطه هستید و در حال برسی او میباشید مطلع می‌بودند.لزومی هم نداشت که الزاماً رسما نامزد بشوید و کلّ فامیل با خبر بشوند...این روزها، اهمیت دوره شناخت برای ازدواج برای خیلی از خانواده‌ها روشن شده است و بنابرین، در این موارد اکثرا منعطف تر برخورد میکنند.
این امر چند مزیت داشت:
۱- از همفکری و پشتیبانی پدر و مادر خود میتوانستید در این ارتباط استفاده کنید، حتی میتوانستید از خانواده خود برای تحقیق هر چند اولیه در رابطه با این آقا پسر کمک بگیرید.
۲- ارتباطی که دارید منطقی تر پیش میرفت، شناخت منطقی تری نسبت به یکدیگر پیدا میکردید، و ورود بی مقدمه به فاز احساسات که معمولا در چنین روابطی صورت می‌گیرد، چشم شما را به روی برخی حقایق نمیبست! قاعدتاً ارتباط سنجیده تری میتوانستید داشته باشید!
۳- اعتماد خانواده به شما بیشتر میشد.
۴- نزد آقا پسری که در حال حاضر با او در ارتباط هستید، اگر واقعا قصد ازدواج داشته باشد، وجهه بهتری پیدا میکردید، چرا که برای او مبرهن میشد که شما دختر خانواده داری هستید و با هر کسی وارد رابطه نمیشوید، اگر هم که قصد آقا ازدواج نبود و صرفاً اتلاف وقت و سو استفاده بود، که حساب کار دستش میامد که تورش را جای خوبی پهن نکرده است!
به هر حال با شرایطی که شرح دادید، قصد ندارم که شما را بدبین کنم، اما دوست دارم به اینها هم فکر کنید:
۱- چقدر با اطمینان میتوانید بگویید، شما اولین نفری هستید که این آقا پسر این حرفها را به او زده است؟ یا اصلا مطرح کرده است که قصد ازدواج دارد؟:163:
۲- اگر خانواده شما بر خلاف میل شما، از رابطه شما مطلع شوند، چه احساسی نسبت به شما پیدا میکنند؟:163:
در مورد سوال اول، بر اساس تجربه خیلی از دوستانم به شما میگویم، که این روزها خیلی از پسر‌ها با مطرح کردن قصد ازدواج وارد رابطه با دختر‌ها میشوند، و البته این را هر پسری میداند که اگر به دختر بگوید من قصد ازدواج با تو را ندارم، یا به عبارتی امید او را به ازدواج از بین ببرد، آن دختر رابطه را ادامه نخواهد داد. به همین دلیل، اکثر پسر ها، حتی وقتی دختری را برای مدت محدود(دوستی) میخواهند، با او صحبت از ازدواج میکنند، اما واقعیت این است که پسری که قصد ازدواج داشته باشد یا رسما به خواستگاری شما میاید یا ارتباط خود را نسبتا رسمی می‌کند، یعنی این ارتباط را زیر نظر خانواده‌ها ادامه میدهد...
و اما در مورد سوال دوم، اعتماد کردن کار خیلی سختی هست و از آن سخت تر جلب اعتماد دوباره...:303:
به هر حال، من اگر جای شما بودم، سعی می‌کردم ارتباط نزدیکتری با خانواده‌ام برقرار کنم و از این آقا پسر هم می‌خواستم، تا اگر قصد ازدواج دارد، ضمن در جریان قرار گرفتن دو خانواده، این آشنایی به قصد ازدواج ادامه پیدا کند...که البته، این خود می‌توانست محکی برای میزان جدی بودن این آقا پسر در امر ازدواج هم باشد.
این چند خط را به قصد مباحثه ننوشتم، به این قصد نوشتم تا کمی عمیق تر فکر کنید.:300:
در نهایت صلاح ملک خویش خسروان دانند .
موفق باشید،:72:
کامران
کسی که رابطه جنسی داشته باشه به این راحتی ها به شما نمی گه و اونقد ماهر هست که نذاره بفهمید.
دختری هم که باهاش بوده همینطور. فکر کردی می ری زنگ در خونه اشون را می زنی می گی شما با ایشون رابطه تون در چه حد بوده می گه بفرمایید تو براتون تشریح کنم؟؟؟
بهتره به جای این شک ها و موشکافی هایی که بعضا به سختی به نتیجه می رسه، بررسی کنی که شخصیت سالمی داشته باشه، معتاد نباشه، چند جلسه برید مشاوره و خوب جوانب قضیه را بررسی کنید. کاری و با اعتماد به نفس باشه. اهل زندگی باشه و .... بعد از ازدواج دنبال این مسایل نباشه.
کم پیدا می کنی مردی را که اهل این مسایل نبوده و بعد از ازدواج هم دنبالش نره. مردی که در تمام زندگیش با یک زن باشه .... خییییلی سخته که پیدا کنی. اگرم تا حالا نبوده بعد از ازدواج تازه چشم و گوشش باز می شه و ... پس دنبال کسی باش که عاقل باشه، فهیم باشه، باشعور باشه. متعهد باشه.
با عرض معذرت از حامد و کامران و فرهنگ ( و بقیه آقایونی که می گن ما رابطه نداشتیم و ... )
همچین هم نیست که کسی اگر رابطه داشت دیگه قبح همه چیز براش بریزه یا دیگه نتونه خودش را کنترل کنه و همیشه بره دنبالش و ... اینها همه بستگی به شخصیت فرد داره. ببین توی این تالار چند تا از مردهایی که خیانت کردن ظاهر موجه و اهل دین وایمان و ... بودند. نهایتش اینه که اسمش را می ذارن صیغه. روی رابطه زوم نکن. روی شخصیتش زوم کن خانم گل.
جالب تر اینکه شما باهاش دوستید اما می گید به دوستی های قبلیش شک دارید ...
نداشتیم مگه زوره ولی شما راست می گی.ممکنه یه نفر قبل از ازدواج محدود بوده نتونسته سراغ این برنامه ها بره ولی
بعد ازدواج که آزادی بیشتری داره وارد این برنامه بشه.
سلام تل می
ببین اولین چیزی که به ذهنم میرسه چند سواله:303:
چه قدر دوستش داری؟ و چقدر دوست داره تا حالا از زیر زبونش کشیدی؟ واقعتو بفهم نه حرف حرف باد هواست ؟
ببین خواهرم یه چیز برادرانه بهت میگم اگر کسی کسی رو دوست داشته باشه واقعی خودشو وقف معشوقش میکنه بلاخره تو باید یه نفرو برای خودت انتخاب کنی پس باید به یه نفر اعتماد کنی همه آدما هم مثل هم نیستن ببین یه چیز دیگه بگم انقر تو این ماجرا مانور نده از قدیم میگن از هرچی بدت بیاد سرت میاد خیر الامور اوسطها در همه چیز حد وسط رو نگه دار
شما تو تاپیک های قبلی گفتی برادر داری؟ رابطتت باهاش چطوره؟ می تونی ازش کمک بگیری بگو با طرفت دوست شه و زیر و بمشو برات مشخص کنه:311: یادت باشه پسرا زبون هم دیگرو خوب می فهمن:227:
بعد میتونی از مادرت کمک بگیری هرچی باشه اون توی اینکاربا تجربس و سالهاست با پدرت زندگی می کنه بهترین مشاور مادره:305:
ببین شما خیلی میتونی در دوران نامزدی روی طرفت تاثیر گذار باشی!!
پسر مجرد مثل آرده وقتی عاشق میشه تبدیل به خمیر میشه وهر حالتی رو می پذیره پس بقیش به مهارت دستان معشوق بستگی داره که با هنر خودش حالتی دل پسند به عاشقش بده استثنا هم داره اونم آردای بنجل چینی هستند که یا خیال بدی دارند و فقط به نیات پلید خودشون می اندیشند و بویی از عاشقی نه انسانیت نبرده اند و دسته دوم اونایی که دلشون تک حالتس و به هیچ صراطی مستقیم نیستن:311:
شما تحقیق کن ببین طرفت کدومیه:305:
ولی خودمونیما چه جمله ای گفتم به به:311:
راستی یادم رفت اینو بگم ما برای خودمون زندگی می کنیم نه برای دیگران از نظر شما زندگی یعنی چی ؟ غیر از اینه که کنار کسی که دوستش داری شاد باشی و زندگی رو بگذرونی پس گور پدر حرف مردم :72:
ما نباید نیازمند دیگران باشیم ما باید نیازمند خدا و خودمون باشیم دستتو بذار رو زانوت و بگو یاعلی و مشکلتو خودت حل کن کار مردم تو این دورو زمونه شده نیش و کنایه و غیبت و ... بگذریم
موفق باشی
من در خدمتم:72:
یا علی:72:
اول خارپشت عزیز سلام:72:
داشتم فکر می کردم که شرایط من اونقدرها هم کثیف نبود که اینطوری تو تاپیکم نوشتی(لحنم کاملا دوستانه ست):72:
فقط خواستم بگم شرایط ناسالم تر و اعتقادات بدتر از اعتقادات من هستن و اینقدر زود رفتی تو اجتماع و اخلاقیات و بی بند و باری تو تاپیک بنده.
من خدا رو می دونم و می پرستم با تمام وجودم و به هیچ کس نه توصیه می کنم با کسی دوست بشن نه اینکه مثل من با خدا ارتباط برقرار کنن من تو نماز خدا رو گم کردم و خوشحالم که با زبون دلم دوبار پیداش کردم
من و شما یا من و بقیه فقط طرز ارتباطمون با خدا متفاوته و این چیزی از ارزش دیگری کم نمی کنه.
آقا کامران گل :72:مرسی بابت اینکه نوشتی اما تو همین تاپیک هم گفتم که خانواده ها از همون روز اول در جریان دوستی ما بودند اوایل مادرامون بعد مدتی خانواده ایشون کلا و بعدش کل خانواده ی من
با وجود رابطه ی خوبی که با مادرم نداشتم اما روز اول بهش گفتم و راهنمایی م هم می کرد, با اینکه بهم محبت نمی کنه اما حداقل گاهی از لحاظ فکری ساپورتم می کنه
بارها گفتم من وارد فاز احساسی نشدم کاش کل پست های حداقل من رو که تو این تاپیک گذاشتم می خوندید
اصلا نمی تونم با اطمینان بگم که من اولین نفر بودم اما شما قضیه رو خیلی جنایی کردید, من اون رو می شناسم و شناختم از روی منطقه, رفتارهاش رو با خودم دیدم و کاملا حد خودش رو رعایت می کنه و برام احترام قائله من سوالم فقط در مورد گذشته ش بود که بحث کشیده شده به اینجا من هم فکرم راجع به گذشته ش مشغول بود و حالا باید چیزی رو که سوال کردم رو جواب بدم؟
البته بحثامون خوبه چون ازش دارم هم یاد می گیرم هم برام مرور می شه یه چیزایی.
آیا فکر می کنید منی که تو پست بقیه میگم گول نخورید ساده نباشید خودم گول کسی رو می خورم؟ با شناختی که خودم از گذشته و الانم دارم می گم نه, من آدم حساس و احساساتی هستم اما نه در این مورد خاص.
شب نم عزیزم :72:با صحبت هات کاملا موافقم عزیزم مرسی که برام روشن کردی و امیدوارم بتونم تو خودم حلش کنم
فرهنگ جان مرسی
هوتی عزیز:72:
چقدر دوست داشتن من کاملا به اخلاقیاتش بر می گرده, نمی دونم اصلا دوست داشتن حساب می شه یا خیر اگه شما می دونی بهم بگو
قضیه اینه: اگه بهم بد بودنش ثابت بشه بدون هیچ درنگی ازش جدا خواهم شد و شاید نهایت یک ماه فکرش ناراحتم کنه . تو اون یک ماه هم اگه بیاد سراغم غیر ممکنه که قبول کنم اینو با اطمینان کامل می گم
در مورد ایشون فقط یه نمونه ش رو می گم, حدود یک ماه و نیم پیش دیدم دارم بخاطر قسط هاش خیلی مظطرب می شم و همش تو فکر می رم و با خودم گفتم اصلا به من چه که باید اینقدر استرس بگیرم و بهش گفتم من دیگه حوصله ندارم و دیگه تمومش کن من دیگه ادامه نمی دم, فرداش رفت دنبال کار منم اصلا جوابش رو نمی دادم حتی وقتی التماس می کرد پس فرداش شروع به کار کرد! 6 ماه بود دنبال کار می گشت و تو اون 6 ماه خیلی اذیت شدم.
این حرفت خیلی منطقی بود:
بلاخره تو باید یه نفرو برای خودت انتخاب کنی پس باید به یه نفر اعتماد کنی
من هم تو همین اعتماد کردن مشکل دارم
برادرم اصلا اخلاقی نداره که بتونم برم سمتش و بگم برو باهاش دوست شو مخصوصا اینکه اصلا موافق نیست من با ایشون ازدواج کنم اونم چون بیکار بود و تحصیلاتش از من کمتر بود.
مادرم هم دارم ازش کمک می گیرم اما از تجربه های تلخش تا خودم تکرار نکنم
من اصلا حرف دیگران مهم نیست فقط تاثیرش رو خانوادم برام مهمه و شرط عقل انه که درست انتخاب کن تا پشیمون نشی.
هوتی مثال آردت هم خیلی قشنگ بود بهش فکر می کنم مرسی از حضورت:72:
راستی امتحان چطور بود؟
منم با نامزدم مشکل شدید پیدا کردم چطور میتونم به صورت جداگانه مطرح کنم این شماره کاربری داداشمه.خودم ثبت نام کردم ولی نمیدونم چطور مشکلم از طریق شماره کاربری خودم مطرح کنم
:72:سلام دوست عزیزنقل قول:
نوشته اصلی توسط ali98916
باید بری تو قسمت طرح مشکلات ازدواج و در موضوع مربوطه وارد بشی مثلا (عقد و نامزدی), بالای صفحه ی موضوعات نوشته موضوع جدید, اونجا می تونید موضوعتون رو مطرح کنید.
موفق باشید:72:
عزیزم اینکه نکته بین باشی قبل ازدواج خیلی مفیده
مطمئن باش اگر خوب دقت کنی می تونی سر نخ رفتارهای اینده همسرت رو تو حرفها و رفتار امروز دوستت (نامزدت ) پیدا کنی. حتی در مورد رابطه جنسی اگر قبلا داشته. این در مورد 90 درصد ادما صدق می کنه هر چقدر هم که ادم زیر اب کاهی باشن. پس کافیه دقتت رو بیشتر کنی البته لازم نیست در ظاهر اینو نشون بدی. الحمدالله که خودتم دختر عاقل و فهمیده ای هستی.
منم اگر این نکته بینی امروزم رو برای دوستای مجردم در زمان مجردی خودم داشتم همه رفتارهای شوهرم رو قبلا باید حدس می زدم در حالیکه همسر من فوق العاده ادم زرنگی بود.
بذار یه نمونه مثلا بگم تا دستت بیاد چطور باید دنبال سر نخ باشی. مثلا من به نامزدم گفتم که وقتی رفتیم خارج غذا رو چی کار کنیم. گفت خوب می گردیم دنبال حلالش و بعد ایه ای از قران رو خوند که گفته اگر حلال گیر نیاوردید گوشت مردار براتون حلاله. خوب من اون موقع گفتم عجب ادمی همه قرانم حفظه همونیه که من می خواستم (من دنبال یه پسر مذهبی و مومن بودم) حواسشم دقیقا بود که من منظورم حلال حرام بود. ولی نگو اصلا همسر من هیچ ایه ای از قران رو بلد نبود و اصلا چیزی که براش مهم نبود حلال حرام نبود. سر نخشم همین بود که دقیقا ایه ای رو خوند که گفته اگر حلال پیدا نکردید هر چی بود بخورید.
حالا متوجه منظورم از سر نخ شدی عزیزم؟
موفق باشی
دلجو جونم مرسی که برام نوشتی عزیزم:46:
متوجه شدم که می خوای چی بگی کلا اما نتونستم بفهمم که همسرت بخاطر اینکه نشون بده قرآن خونه رفته و اون آیه رو دراوورده یا واقعا بلد بوده؟ اگه بخاطر جلب رضایت شما اون کار رو کرده شما از کجا متوجه شدی؟:72: