-
این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
سلام ، وسط یک دوراهی قرار گرفته ام ، امسال توی موقعیت کاری با یک نفر آشنا شدم که نمی دونم حرکاتش چه معنی می تونه داشته باشه ، فقط این را خوب می دونم که او ازهمه لحاظ ازمن سراست از قیافه ، تحصیلات ، خانواده اما من خیلی ازاو پایین ترم حتی من از نظرسنی دوسال ازاوکوچکترم ، اینرابگم که دوستش هم دارم اماچون میدونم خیلیها دوستش دارند و موقعیت خوبی هم داره ، دلم نمی خواد بهش دل ببندم و بعدبرود دنبال کارش و اعصابم خردبشه ! از حرکاتش سردرنمی آورم ، الان برای عید تصمیم گرفتم که اصلا پیامی ندهم ، دوتا پیام داده البته نصفه ،1- پیام عید این است که دوست داشته باشیم چون زمان همیشه ازآن ما نیست و...
2- چقدر سخته که ببینی گلی را که براش.... گل من باغچه نو مبارک .
اینها یعنی چی ؟؟ آیا واقعا دوستم داره یا بازهم باید صبرکنم ؟ یا بشینم به ارشدم فکرکنم و اصلا بیخیال پیام ها و حرکاتش بشم البته خدایش دوستش دارم دلم نمی خواد اگه واقعا دوستم داره ازدستش بدهم و بعد حسرت بخورم ، نمی تونم رک ازش بپرسم :163:،و چون خودش هم رشته اش با خانواده و زندگی هست فکر نمیکنم قصد سرکاری داشته باشه ! چون از مشکلات جامعه و خانواده ها خیلی بهتر از بقیه سررشته دار ه ! به نظرتون این پیامها معنای خوبی داره ؟ ادامه داره یا نه ؟:303:
با سپاس به خاطر راهنمای شما .
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
سلام دوست عزیز
شما خانم هستید یا آقا؟
سنتون؟
قصد ازدواج ندارید یا با ایشون مایل نیستید قضیه ازدواج را مطرح کنید؟
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
سلام به نظر من بهش زنگ بزن يادت باشه زنگ بزني نه پيامك پيامك چيه ؟
خيلي محترمانه ازش بپرس آقاي ؟ شما نسبت به من حسي داريد ؟ اگر گفت چطور و فلان و .... بگو همنجوري پرسيدم . اگر شما را بخواهد خوب مشخصه ديگه ! با اين كار خيالت راحت ميشود و نيز حساب كار دستش ميآيد كه با آدمي طرف است كه اهل مسخره بازي و .... نيستيد در هر صورت براتون مشخص ميشه
راستي من خودم شبيه به اين شيرين كاري كردم ها چند سال پيش
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
بندازش تو یه موقعیت سخت و محکش بزن
اینکه بفهمی یکی دوستت داره یا نه خیلی سخته
تنها راهش اینه که در شرایطی سخت و مجازی محکش بزنی
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
سلام ، اول از هر چیز دلم می خواهد از بهشت و نیمه ی گمشده و رضا تشکر کنم بابت همکاریشون ، من دخترهستم و سی سال سن دارم و به خاطر شرایط خانوادگی و بیش از اندازه حجب و حیاشون این را یاد گرفته ام که خیلی جدی باشم و همه چیز را به دل نگیرم نتیجه اش هم این شده که با این که شاغل هستم هنوز نتونستم ازدواج کنم ، گفته بودیدامتحانش کنم آخه چه جوری شما آقایون همدیگررا بهتر می شناسید یعنی واقعا سرکاری و شیرین کاری است اما فکر نکنم چون گفتم اون رشته اش با خانواده و مشکلات خانوادگی و ازدواج و .. است فکر نکنم بیاد و زندگی یک نفررا به بازی بگیره ، نمی دونم اخلاقم جوری نیست که زنگ بزنم بگم منظورت چیه ؟ برام افت داره اگه واقعا منظوری نداشته باشه این هم توی موقعیت کاری ، چون من از نظر کاری بالاتر ازاون هستم و این جوری جا افتاده ام که خیلی سرسنگین باشم و ادعای فهمیده بودن می کنم اونوقت این وسط بیام سوتی بدم همه چیز خراب می شه ! میگم اگه شما خودتون یک دختر را دوست داشته باشیند چه جوری اقدام می کنید آیا رک حرف می زنید یا پیامی که داده که هم عاشقانه بوده و هم ... یعنی میخواسته در مورد کسی دیگه با من درد دل کنه ، همین ؟ چون خواهر نداره می خواسته درد دل کنه ؟ نمی دونم گیج شدم ، توی خواستگاری قبلی از این جا تونستم خیلی کمک بگیرم و بدون این که ناراحتی برام پیش بیاد و افسرده بشم بیخیال خواستگارم بشم ! اون استادبود اما به دردهم نمی خوردیم و بچه های سایت خوب راهنماییم کردند خواهشا اگه می تونید بازهم راهنمایم کنیدچون شما از زاو یه بهتر به قضیه نظر داریدوازبالا نظاره گرهستید بهتر ازمن می تونید نظر بدید . یه دنیا هم تشکر .
من هنوز منتظر راهنماییتون هستم فقط خیلی زود . یادم رفت بگم اون دوسال ازمن کوچکتر است و تحصیلات بالاتر ، قیافه و خانواده بالاتر اما شغلی فعلا من بالاتر هستم . قصد ازدواج هم دارم اما چون احساس می کنم اون از همه لحاظ ازمن بالاتر است تصمیم گرفتم که اصلا بهش فکر نکنم چون می دونم که خاطرخواه هم زیاد داره ، اما الان پیامهاش گیجم کرده ، هرچه می خوام بیخیالش بشم ، نمیشه .
چه جوری محکش بزنم ، راهی هست ؟
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
دوست عزیز،
اولا اعتماد به نفس داشته باش و مدام تکرار نکن که اون از همه لحاظ از من بالاتر است. هر انسانی خوبیها و بدیهایی دارد و ایشون در یک جنبه هایی ممکن است وضعیت بهتری از شما داشته باشد و در یک جنبه هایی شما بهتر باشید.
من در مورد اون آقا قضاوت نمی کنم. اما می خوام یک حرفی را بهتون بزنم که کلی است و شاید شاید شاید در مورد ایشون هم صدق کند. متاسفانه توی محیط های کاری و بعضا تحصیلی وقتی دختر خانمی کمی سنش بالا باشد، آقایون فکر می کنند که حالا به خاطر سنش یا نیازش یا ... ممکنه بتونن یه استفاده ای این وسط بکنند. سنگی در تاریکی می اندازند و می گن شاید اهل رابطه باشد، یه مدت باهاش هستیم و ... و البته مستقیم این حرف را به شما نمی زنند. با عشق و محبت و به قصد شناخت و ازدواج و ... شروع می کنند و کم کم طرفشان را خام می کنند. حتی آقایون متاهل هم به خودشون این اجازه را می دهند که وارد این بازی شوند و به بهانه اختلاف با همسر و می خوام طلاقش بدم و ...
پس حواستون باشه که کسانی که قدم جلو می گذارند یک درصدیشون از این قماش هستند که فکر می کنند حالا چون شما سی ساله هستید و مجرد، شاید ...
در مورد این آقا به نظرم هیچ اقدامی نکنید. ایشون اگر مایل باشند خودشان بلد هستند که چطوری باید خواستگاری کنند و حتی اگر بلد هم نباشند از دو نفر می پرسند که من از کسی خوشم اومده باید چیکار کنم. ضمن اینکه با توجه به اینکه ایشون از شما کوچیکتر هستند بهتره اصلا به این قضیه جدی نگاه نکنید. بر فرض صورت گرفتن این ازدواج، وقتی شما یک خانم چهل ساله هستید که تقریبا میانسال و آروم می شید. ایشون یک مرد سی و هشت ساله است که به قول معروف تازه اول چل چلیشه! :311:
بعد اگر کمی هم اهل سر و گوش جنبیدن و ... باشد هی باید بیفتی دنبال زندگیت که جمعش کنی.
به نظر من کلا بی خیال این آقا بشید. کامل از ذهن و فکرتون بیرونش کنید. اما اگر اومدند و مستقیم پیشنهاد ازدواج ( نه دوستی ) دادند برای فکر کردن وقت بخواهید و بعد مشاوره بگیرید.
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
سلام ، باشه بهشت جون ، سعی می کنم درموردش فکر نکنم، اون نمی دونه من از اون بزرگترم یا چندسال ازاون بزرگترم ، مجردهم هست ، ازدواج نکرده ، اگه ازش خوشم میومد به خاطر این بود که رشته خودش با زندگی و طلاق وازدواج مربوط بود پدرش هم همینطور ، مادرش هم خیلی مومن بود و خانه هامون هم نزدیک به هم است ویک بار برای گرفتن یک مقاله آدرس مارا گرفت اومددرخونه ، اما خوب به هرحال اونقدر سروزبون داره که راحت حرفش را بزنه ، راست می گی دوباره باید بیخیالش بشم ، چون هیچ راه دیگه ای ندارم هنوز که اقدامی نکرده تازه اگه هم بکنه مشکلات سن و موقعیت خانوادگی و .... پیش میاد باید مثل قبل دوباره امیدم به خدا باشه ،
بابت راهنماییتون مرسی بهشت جون.
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
دوست عزیز
در این دوره زمانه این پیامها نشانه ی هیچ چیزی نیست.به رفتارهای عجیبش که نمی دونم چه رفتاری اصلا دل نبند که در این دوره زمانه نشانه ی هیچ چیزی نیست.
برای چی دوستش داری؟بدون رابطه که علاقه مفهومی نداره!
چه معیاری برای ازدواج داری؟
اگر پسر هستی تا زمانی که خودش به طور رسمی تر نشانه ایی نشون نده شما با فرض علاقه ی منطقی به ایشون نیاز نیست هیچ کاری بکنی اگر هم دختر هستی که باید کاملا بیاد جلو
از هر کدوم از جنسها که هستی اگر طرف رو منطقا با معیارهای درست می خواهی که بعید می دونم باید شرایط را فراهم کنی
ولی بنظر من چیزی در این ماجرا نیست بهتره ولش کنی
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
سلام ، گفتم که دختر هستم ، اما چرا دوستش دارم ؟ دفعه ی اول که دیدمش اصلا ازش خوشم نیومد یعنی ظاهرا چاق بود و خیلی جلب توجه نمی کرد بااین که کاری هم برای من انجام داد بیشتر از دوستش که باهاش بود تشکر کردم و علاقه ای باهاش نداشتم دقیقا دوروز بعد دوباره همدیگه را دیدیم والان یک سال است که مسیرراهمون یکیه ، اما کم کم از اخلاقش خوشم اومد از رک بودنش ، مهربون بودنش و دلسوزیاش برای همه ، یک جورای هم ما دوتا با هم رقیب حساب میشیم ، من توی یک کارهنری از اون موفقترم و اون هم توی تحصیلات ازمن پیشی گرفته امسال برای ارشد خیلی تلاش کردم که بهش برسم اونم از لحاظ هنری داره تلاش می کنه ، و دوتایی میدونیم که رقیب هستیم .
خیلی پختگی داره و سرسنگین است و من هم سعی می کنم که خیلی تودار و سرسنگین باشم تابه حال چندین مرتبه توی حرفهاش با خنده گفته که خیلی بداخلاقم و جدی ! منم فقط یک لبخند زدم و درحددوکلمه از خودم دفاع کردم . بیشتر ارتباط ما با پیامک بوده ، همین . حتی یک بار سرهمین رقابت ومسابقه مان اون شرطی گذاشت که من قبول نکردم که هرکی باخت باید یک شام بده اما من سریع گفتم خانواده ام قبول نمیکنندو اونم اصرار نکردو شرط کتاب من را پذیرفت .
با خودم عهد بسته بودم که توی امسال اصلا دیگه پیامی ندهم که خودش دوتا پیام عاشقانه فرستاد البته قبلش هم برای شب یلدا و چندمورد دیگه این کار را کرده بود اما تا الان اینقدر تحت تاثیرقرار نگرفته بودم میگم من همه چیز را به دل نمیگیرم . اما پیام این دفعه ( گل من باغچه نو مبارک ) یه جوری بود اما الان که دوستان میگند احتمالا هیچی نیست بیخیال میشم چون ظرفیت عاشق شدن و شکست خوردن را ندارم .
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
سلام، ببخشید مگه باغچه جدید پیدا کردید که باغچه نو مبارک؟! قاعدتا اینو وقتی می گن که کسی رو دوست داری و بعد مثلا اون با یکی دیگه ازدواج می کنه یا وارد رابطه می شه!
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
قضیه را که کلا قرار شد منتفی فرض کنیم.
اما در مورد اون گل و باغچه می خواستم یه چیزی بگم.
این جمله را در موردی می گن که مثلا شما با ایشون رابطه ای داشته باشی و بعد بری با کس دیگه ای ازدواج کنی یا رابطه ی جدیدی و ... بعد می شه گل من باغچه ی نو مبارک. حالا باغچه ی نوی شما از نظر ایشون چی بوده، خدا داند :311:
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
دوست من
تا رسما چیزی نگفته حتی بهش فکر هم نکن.
اینها که شما می گیه در این دوره زمونه نشانه هیچ چیزی نیست
من نمی دونم معیارهای شما برای ازدواج چیه؟چون خصوصیات این اقا رو خیلی کلی بیان کردی و نمی دونم بدون ارتباط نزدیک چطور شناخت لازم رو بدست اوردی؟
اون اگه می خواد باید بیشتر به شما نزدیک بشه.اگه می تونستی احساسات خودت رو کنترل کنی که اینطور بنظر نمیاد بهتر بود باهاش بیرون میرفتی شاید باعث می شود اگه قسطی داره بهتر بیان کنه.
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
سلام عزیزم.به حرف های بهشت گوش کن و تا زمانی که اقدام به خواستگاری بطور رسمی نکرده حتی فکرم نکن راجبش چی برسه به پیامک و تماس.کوچکترین حرکتی از تو =بزرگترین اشتباه
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
سلام به همه ی عزیزانی که وقت گذاشتندو وارد سایت شدندو نظر دادندمی دونید من خودم کسی هستم که خیلی از کتاب های مشاوره را خوانده ام ، حتی توی مسابقات مشاوره ای همیشه حتی بدون مطالعه هم رتبه ی برتر وممتازی میارم اما جالبه توی یه مشکل کوچک که درمورد خودمون میشه ، کم میاریم .خوب چون شماها ازبالا وبدون جبهه گیری نظرمیدید ومن چون خودم اون دوست دارم هی توجیحش می کنم . اما به هرحال از بهشت جون ، نایس و امیدوار و تامس و رضا و جویای نیمه ی گمشده تشکر میکنم به خاطر راهنماییهاشون . فعلا که دیگه پیامی نداده و من هم هیچی . به هرحال میره تا بعداز سیزده بدر ، که دوباره همدیگه را ببینیم . البته بگم همون اول کارش دوست داشت در قسمتی که من کار میکنم بیاد و زیر نظرمن کار کند واینرا ازمن پرسید اما من توجیحش کردم که ازنظر قانونی نمیشه یک آقا توی این محیط زیر نظر یک خانم کار کنه ! به هرحال بیخیال شدم . یک دنیا تشکر .مرسی
میگم یادم رفت بگم بهشت جون من نه باکسی ارتباط نداشته ام فقط یک مورد خواستگاری بود که یکی از آقایون همکار برای برادر خانمش ازمن کرده بود که اونم مستقیم به خودم نگفته بود به یکی دیگه از خانم های همکار گفته بودکه اون خانم هم سرخود جواب منفی داده بود و بعداز یک هفته برای این که یکوقتی من نفهمم و کارش لو نره ، گفت بهم نمیخوردید ومنم جواب رد دادم ، که فکر نمیکنم اون این موضوع را شنیده باشه .
شاید الکی حوصله اش سررفته گفته بگذار یک چیزی بفرستم بره .
چون چیزی این وسط نبوده ، حتی من فقط به همین یک نفر بین تمام همکارهام پیام تبریک دادم به بقیه چون میدونم شایدبهم بگندچون باهام همشون دوستندپیام تبریک هم ندادم یعنی نیازی نبوده که پیام بدم :72:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tamas
دوست من
تا رسما چیزی نگفته حتی بهش فکر هم نکن.
اینها که شما می گیه در این دوره زمونه نشانه هیچ چیزی نیست
من نمی دونم معیارهای شما برای ازدواج چیه؟چون خصوصیات این اقا رو خیلی کلی بیان کردی و نمی دونم بدون ارتباط نزدیک چطور شناخت لازم رو بدست اوردی؟
اون اگه می خواد باید بیشتر به شما نزدیک بشه.اگه می تونستی احساسات خودت رو کنترل کنی که اینطور بنظر نمیاد بهتر بود باهاش بیرون میرفتی شاید باعث می شود اگه قسطی داره بهتر بیان کنه.
نه نمی تونستم باهاش بیرون برم به دلیل اینکه :1 - خانواده ام کاملا مخالف این کارهاهستند.حتی توی نامزدی رسمی هم قبول ندارند که دختر وپسرباهم بیرون برندچه برسه به دوتا همکاروای ...
2- من خودم نمیشناسمش ، اگه باهاش بیرون رفتم و اومد برای همه گفت و من را بااون موقعیت که خودم توی محیط کار به عنوان راهنمایی کننده دیگران هستم لو بده چی میشه ،خودش مرده مشکلی براش پیش نمی آید اما من نه ...
من حتی توی پیامک های که میدم هزاربار میخونمش و خیلی محترمانه وسرسنگین پیام میدم حتی درجواب پیامهای شاید عاشقانه اش ، حواسم را جمع میکنم که فکر نکنه دوستش دارم نمیخوام فکر کنه خیلی آماده ی هر ارتباطی هستم.
ودر آخر نمیتونم ، اگه میتونستم که خیلی چیزها به قول شما کشف می شد اما واقعا نمیتونم.
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
سلام آسمان
چه جالب که دوتایی داریم همدیگه رو راهنمایی می کنیم.
یه توصیه: در جامعه رنگین باش و در عین حال سنگین
به پسرها توجه کن و نگو میخوام کم توجهی کنم.
توصیه من به تمامی دختران دم بخت و خودم اینه که تا میتونید در اجتماع حضورتون رو بیشتر کنید تا فرد مورد علاقه تون در مسیر زندگیتون قرار بگیره.
نکته بعد اینکه اصلا و تحت هیچ شرایطی اولش دل نبند.
من خودم سال 86 به یکی از دانشجوهام دل بستم و اون قبول نکرد که خیلی اوضاع بهم ریخت.
الان هرجا میرم خواستگاری حتما به دختر خانم خاطر نشان می کنم که این فقط یه خواستگاریه و ممکنه به هم نیاییم.
سعی کن اگه می تونی بیشتر باهاش باشی تا بیشتر خصوصیات اخلاقیشو کشف کنی.
نگو من دختر مذهبی ام و نمی تونم ...
با نامحرم شب در یک رستوران غذا خوردن نه ضربه ای به اسلام وارد می شه و نه ضربه ای به مسلمین!!!
من خودم بسیار مذهبی ام ولی دوست ندارم خواستگاری دختری که میرم خیلی ادا در بیاره...
دختر مذهبی باید علاوه بر حفظ معنویتش ، اجتماعی بودنش و معاشرتش رو کنار نذاره.
امیدوارم به دردتون خورده باشه.
داستان داداشتون دقیقا داستان منه!!!
منم به شدت به مطالعه علاقه دارم...:72:
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
مرسی جویای نیمه ی گمشده ، مطمئن باش حتما به دردم میخوره ، ولی این وسط من مقصرنیستم ، میدونم که رفتن بیرون هم به دین ضرری نمیرسونه ، اما وقتی خانواده میگه نه ، یه دختر مجبوره قبول کنه ، وگرنه وای مثل اینه که یک جنایت کرده باشی:302: خوب بگذریم ، دوست دارم ببینم تا آخر کدوممون زودتر مشکلش حل میشه ؟ امیدوارم خیلی زود مشکل همه ی بچه های توی سایت بخصوص شما حل بشه ! اما یه چیزی هم بگم ، خداییش خیلی دوستش دارم کاشکی اگه قسمته که بهش برسم حداقل زودتر یک نشونه ای پیدا بشه واگر قسمت نیست زودتر از هم جدا بشیم تا بهش عادت نکنم . خداییش حال و حوصله ی شکست را ندارم .
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
سلام دوست من
از شرایط خانوادت ماسفم،واقعا این نوع برخورد جای سئوال داره ..
امیدوارم به نکاتی که در 2تا پست خودم ارسال کردم توجه داشته باشی
میشه دلایلت رو برای دوست داشتن بگی؟اخه بنظرم با این نوع ارتباط شما نباید شناخت قابل توجهی وجود داشته باشه پس علت دوست داشتنت ممکنه یک احساس درستی نباشه اینطور نیست؟
اگر هم همه چیز بنظرت خوبه پس چرا انقدر سر سنگین هستی باهاش؟ممکنه بخاطر این رفتارت جرات حرف زدن نداره؟
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tamas
سلام دوست من
از شرایط خانوادت ماسفم،واقعا این نوع برخورد جای سئوال داره ..
امیدوارم به نکاتی که در 2تا پست خودم ارسال کردم توجه داشته باشی
میشه دلایلت رو برای دوست داشتن بگی؟اخه بنظرم با این نوع ارتباط شما نباید شناخت قابل توجهی وجود داشته باشه پس علت دوست داشتنت ممکنه یک احساس درستی نباشه اینطور نیست؟
اگر هم همه چیز بنظرت خوبه پس چرا انقدر سر سنگین هستی باهاش؟ممکنه بخاطر این رفتارت جرات حرف زدن نداره؟
سلام ، از اینکه بهم سرمیزنی مرسی.
شرایط خانوادت ماسفم،واقعا این نوع برخورد جای سئوال داره...
خوب خانواده ام یکمی زیاد مذهبی و تعصبی هستند به هر حال هرخانواده ای یکجوریه .
میشه دلایلت رو برای دوست داشتن بگی؟
اما در مورد این سوال ، من قبلا هم گفتم ، دفعه ی اول که دیدمش فقط به ظاهرش توجه کردم با اینکه کاری برام انجام داد زیاد ازش خوشم نیومد . اما به مرور زمان خوب به هر حال درست است که محیط کارمون ازهم جداست اما صبح و ظهر موقع برگشتن به خونه همدیگه را میبینیم! از اخلاقش خوشم اومد از رک بودنش ، از ادب و کلاسش ، از مهربونیاش نه فقط به من بلکه به همه و همه جا ، از اینکه فقط به فکر خودش نیست و هر جا بتونه از حق همه میخواد دفاع کنه ، خوب آروم ، آروم ازش خوشم اومدخیلی سرسنگین است در حین اینکه اجتماعی هم است اهل تحصیل و کتاب هم هست
خوب منم عاشق کتابم و ادامه تحصیل ، بهترین تفریحم کتاب خوندنه ، میدونی حس میکنم نه افراط داره نه تفریط ، البته نمگم کامل کامله چون هرکسی ایراداتی داره ، اما من شده حتی استاد دانشگاه هم به خواستگاریم اومده در برخورد اول به خاطر اینکه بهم اجازه ی ادامه تحصیل دادندعلاقمندشدم اما در مرحله ی بعدی دیدم نمیتونم باهاش کناربیام ، چون یکیشون خیلی خشک بود دقیقا مثل خانواده ام ، ودومی اصلا بهم نمیخوردیم اونم ازنظر مذهبی.
اینرا بگم فعلا عیبی که دیدم ازش اینه که خیلی زود تحت تاثیر حرفهای اطرافیان به خصوص خانم ها قرار میگره ، خوب شاید چون خواهری نداشته ، و زیاد با خانم ها نبوده اینجوریه ! نمیدونم به هرحال گل بی عیب خداست منم خیلی عیب ها دارم ، یکمی زودعصبی میشه ؟ برعکس من به همه اعتماد داره ( این را خودش بهم گفته ، من توی محیط کار به هیچ کس اعتمادنمیکنم اما اون میگه من به همه اعتماد دارم ) . به هرحال نسبت به بقیه خواستگارهام یا کسانی که دیدم ازش بیشتر خوشم اومده و فکر میکنم با هم تفاهم داریم .
اما درمورد این که میگیدشایدجرات حرف زدن نمیکنه ، نه فکرنکنم میگم خیلی رک است دیدم اگه یکی یه حرفی بزنه حتی اگه خانمم باشه حالا بقیه شاید توی دلشون یه حرفی بزنند و مستقیم نگند ولی اون رک حرفش را میزنه .
اما چرا سرسنگینم چون نمیخوام آتو دست کسی بدهم که فکر کنند شایدبه قول بهشت جون ، چون سنم داره بالا میره و هزارتا حرف دیگه به هرحال محیط کارو ...و حسادتهای زنانه و ...چون دقیقا هرروز این موضوعات را میبینم. پس باید خیلی سرسنگین باشم به خصوص چون سنم از اون دوسال بیشتره ،
با اینکه خیلی دوستش دارم اما نمیخوام زیاد بهش نزدیک بشم میخوام خودش انتخاب کنه و تحت تاثیر من قرارنگیره بعد خدای نکرده پشیمون بشه ، از طرفی خودم هم بیخودی بهش اگه قرارنیست چیزی باشه عادت کنم . دیونه شدم ، ازطرفی دوستش دارم ازطرفی نمیتونم هیچ اقدامی بکنم .اگه پسر بودم واون دختر کوتاه نمیومدم تا آخرش می ایستادم اما بدی کار اینه که برعکسه وتوی جامعه مااین جانیوفتاده .
میدونی بعد از دادن اون دوتا پیام اصلا دیگه پیامی نداد دارم فکر میکنم شاید اصلا الکی اون پیامهارا داده ، یعنی پسرها الکی هم پیام میدندآخه ما دخترها اینجوری نیستیم . کاشکی اگه قراره هیچی نباشه زود ازهم جدابشیم ، بیشتر از این نبینمش .بعضی وقتها میگم اصلا غیرازسلام دیگه بهش حرفی نمیزنم ، نگاهش نمیکنم تا راحتتر فراموشش کنم ، نمیدونم چرا خودش اون موقع بیشتر دنبال بهونه میگرده ویک جوری سرحرف را بازمیکنه ، یا به نزدیکترین همکارم میگه امروز بداخلاق شدی مثل دوستت ( منظورش منم )که یک جوری سرحرف باز بشه ، نمیدونم خدایش قاطی کردم.
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
این پسر قصدش ازدواج با شما نیست.دوستی م جرات نمی کنه مطرح کنه چون می دونه قبول نمی کنی.فقط از اینکه
در کنارش یه دختری هست که نه دردسرای دوست دخترو داره نه مسولیت های همسرو و می تونه باهاش در ارتباط باشه
لذت می بره و نمی خواد با مطرح کردن دوستی یا خاستگاری از دستت بده.شما کاملن قطع ارتباط کن حتی سلام ... اون
موقه که دید کامل از دستت داده اگر قصدش ازدواج باشه دیگه ترسی از دست دادنت نداره و اقدام می کنه اگر نیومد
می فهمی که قصدش لذت بدون تعهد بوده.
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
asaman عزیز
اینا که گفتی صفات خیلی خوبیه اگه که واقعا مطمئنی که داره چون وقتی دختر ها پسرها از هم خوششون میاد شاید واقعیت هم رو نبینن.
ولی اینا برای دوست داشتن به طور خاص و ازدواج کافی نیست
بزرگتر بودن شما هم نکته ی قابل توجهییه ولی ملاک صد در صد برای رد طرف مقابل نیست چون بزرگی به رفتاره نه سن ممکنه ایشون خیلی پخته باشن و ازسنشون بیشتر به نظر بیان اینطوریه؟
ولی ایشون که نه اقدامی کردن نه حرفی زدن، رفتارت عادی باشه نه خودت رو بگیر نه خیلی راحت باش تا اگه قصدی داره بیاد بگه.
ببین من موافق حرفی که یکی از دوستان زدن از اینکه در کنارشی لذت می بره نیستم ما چرا باید همچین قضاوتی در مورد کسی بکنیم؟
این روابط که گفتی در محیط کار کاملا طبیعیه نشان دهنده چیزی نیست لطفا برای خودت تصور اشتباه نساز
چندتا اس معمولی که نشان دهنده چیزی نیست
نمی گم 100 درصد تو ذهنش نیستی چون هر دختر و پسری که هم رو می بینن به اولین چیزی که فکر می کنن این موضوعه ،ولی در حال حاضر قد جدی ایی نداره چون کاری نکرده
دخترها هم همینور هستن از این اس ها زیاد می زنن ، خیلی خوبه که شما اینطوری نیستی ولی لطفا اینطوری فکر نکن که ایشون بهت علاقه ی خاصی داره چون اینطوری نشون نمی ده اگه رفتار متفاوتی نشان داد یا پیشنهادی داد بعد باهم در مردش حرف میزنیم
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
سلام
تاپيك رو خوندم
والا به نظر من شما بيشتر به ايشون عادت كردي تا اينكه دوستش داشته باشي يعني اين دوست داشتن از روي عادتي كه به ايشون كردي
در مورد خانواده، والا نمي دونم ايد چي كار بكنيد
فقط مي دونم هر جوري هست بايد به اونها بفهمونيد كه سن شما داره بالا ميره و فرصتها هم از دست
اگه بتونيد حرف هاي آقاي شهاب مرادي يا حسين دهنوي رو براشون بزاريد شايد تاثير گزار و مناسب باشه
در مورد اون آقا من نمي تونم نظري بدم كه ايشون قصدش چيه، يعني از روي همين حرفا ها نميشه نظر داد
اين امكان رو در نظر بگيريد كه ايشون اون پيام ها رو اشتباهي براي شما فرستادن
ولي همونطور كه بهشت عزيز گفتن اگه به اين خواستگار توجهي نكنيد بهتره
مسئله سن و اختلاف سني شايد در اوايل جدي نباشه اما بعد از چند سال جدي ميشه
مخصوصا كه آقايون تنوع طلبي و دمدمي مزاجيشون از خانم ها بيشتره
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
باسلام و تشکر از فرهنگ جون و tamasبه خاطر راهنمایی خوبتون . باشه اگه چیزی شد حتما ازتون کمک میگیرم .
شب خوبی داشته باشید. باسپاس.
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
سلام ، دوباره دلم برای این قسمت تنگ شد گفتم بیام و دوباره بنویسم .
هنوز من سرکار هستم و موندم . قرار بود موردم را فراموش کنم ، خداییش هم دیگه برنامه ریزی کردم که نبینمش ، ولی یک هفته که میگذره میبینم که یک پیام البته مودبانه میفرسته ، دیروز هم یکی از دوستانم که معمولا باهم هستیم توی یک موقعیتی اون رادوباره دیده بود میگفت بهش گفتم میدونی اینجا جای کی خالیه ؟ یک لحظه اسم تورا اورد نمی دونم یعنی به خاطر این که ما بعضی وقتها باهم هستیم این جواب را به دوستم داده ؟ اون که با کسی رودرواسی نداره میتونست بگه نمی دونم یا اسم یک نفر دیگه را بیاره ویا...
امروز هم زنگ زد که من نشنیدم و جواب ندادم بعد که ازش پرسیدم گفت میخواستم ببینم کی برمیگردی این دفعه ی اولش بود هیچ وقتها از این سوالها نمیکرد .
خداییش وسط دوراهیم . یعنی واقعا نظری درموردم داره یا نه ؟
شما آقایون بهتر همدیگه را میشناسید یعنی واقعا نظری درموردم داره یا همینطوری دوباره یه چیزی پرونده ؟؟:303:
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
سلام ، دو روزه که واقعا داره اتفاقات عجیب و غریبی برام می افته ، باورم نمیشه ، کسی که خیلی توداربوده و چیزی نشون نمی داده ، چند روزه که می خواد قرار ملاقات بگذاره ، هرچه میخوام یک جوری زیرش دربرم نمیشه . آخرش قرار شده این چند روزه ببینمش . خیلی استرس دارم چون واقعا تاحالا با جنس مخالفی قرار نگذاشته ام که ندانم مثلا چکار داره ، درمورد خواستگاری چرا چندین مورد بوده که قراربیرون گذاشته بودیم یا درمورد موقعیت کاری هم همینطور ، اما میخوام اسمش را بگم ، سعید حتی مشخص نکرده که دلیل قرارش چیه ! حتی ازش پرسیدم دلیل قرارش چیه ؟! دلیلش رانگفت و گفت بعدا بهتون میگم . نمی دونم کارم درسته یا نه ولی باخواهرم مشورت کردم و گفتم بگذار تکلیف کار مشخص بشه ، من که نمیتونم هرروز بگم یعنی منظورش چیه ، یعنی درموردم چی فکر میکنه ، حالا که خودش پا پیش گذاشته بگذار همه چیزمشخص بشه ، توی این تالارهم که هیچکسی پیدا نمیشه ، مثل این که هرکسی از غم خودش می ناله :303:،
راستی موندم که چگونه درموقع برخورد باهاش حرف بزنم ، من برای حرفهای معمولی مثل سلام کردن هم با ایشون یکمی استرس داشتم و ... چه برسه به الان که دوتایی تنهایم و قراره باهم صحبت کنیم . به نظرتون چی میخواد بگه ؟
یعنی هنوز هم نظرخاصی نداره ؟ هنوز به چشم برادر بهش نگاه کنم ؟ چکار کنم که هول نشم وای چقدر استرس زاست !
میگم چه باحاله ، اصلا قصدش از این قرار مثلا یک پیشنهاد کاری باشه یا فقط یک درددل کردن :311::311:
اما هرچی باشه بالاخره من هم راحت میشم و منظور حرکاتش را خواهم فهمید.
نظرشما چیه ؟ شما چی فکر میکنید ؟ نکنه سرکاریه :311::311::311:
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
اسمان عزیز سلام
1_تاپیکم باز شده :72:
2_سعید حتی مشخص نکرده که دلیل قرارش چیه
چی شنیدم ؟؟ سعید !!!!:300:
3_اسمان ما باید خدمت شما درس پس بدیم بابا
وقتی میدونی از خیلی جهات باهاش تناسب نداری!!
اسمان بی گدار به اب نزن !
نذار احساساتت غالب بشه
4_بدون استرس و بدون خیالپردازی باهاش صحبت کن
اصلا مهم نیست چی میخواد بگه !
اصلا مهم نیست به تو علاقمند شده باشه یا نه
اصلا مهم نیست اون از با عقلش تصمیم بگیره یا با دلش
مهم تویی ! مهم انتخاب توی مهم اینه که تو درست تصمیم بگیری
تو باید با در نظر گرفتن شرایط و موقعیت خودت و اون انتخاب کنی نه اینکه انتخاب بشی
اسمان عزیز تو چیزی کم نداری
خودتو دست کم نگیر
احساستو مهار کن :324:
(باور کن که منم دارم همین کارو میکنم:72:)
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
سلام خارپشت جان ، از این که خیلی زود بهم جواب دادی مرسی.
هر جند که می دونم چیزی نیستم باشه سعی میکنم که خودم را دست کم نگیرم . اماخداییش اون بالاتره ، نمیگم کامله ، نه هرکسی عیب و ایراداتی داره ولی خوب نسبت به این موضوعاتی که گفتم اون بالاتره .
با شه خارپشت جان نمیگذارم احساساتم غالب بشه ، اما همشه هم همینطور بودم به خاطرهمینه که تا حالا نتونستم ازدواج کنم با این که موقعیتهای زیادی داشتم . الان دارم میترسم اگه سنم بیشتر ازاین بشه و دیگه نتونم....
نمیگم اگر ازدواج نکنم نمیتونم زندگی کنم ،نه ، من حتی الان روی پای خودم هستم و توی موقعیت کاری خوبیم که خیلی ها بهم حسرت میخورند دارم ادامه تحصیل میدم و برای مطالعه از هر چیزی مهم تره ، اما به هرحال ازدواج هم بخشی از زندگیه وبه نظر من اونهایی که علاقمند بهش هستند باید تجربه اش کنند گفتم که خانواده ی ما خیلی سنتی فکر میکنند و.... امروزی نیستندبه هر حال هر خانواده ای افکار خاص خودشون را دارند و یکمی هم پایین بودن اعتماد به نفسم همه همه دست به دست هم داد و تا الان ازدواج نکردم .
نمیگم باید همین بشه اما نمیتونم خیلی راحت مثل اونهایی که سنشون پایین است جواب منفی بدم ، این احساساتم نیست که این را میگه ، این عقل و منطقم !
خارپشت جون گفتی :
مهم تویی ! مهم انتخاب توی مهم اینه که تو درست تصمیم بگیری
تو باید با در نظر گرفتن شرایط و موقعیت خودت و اون انتخاب کنی نه اینکه انتخاب بشی
اگر قرار باشه من انتخاب کنم ، من خداییش دوستش دارم نه به خاطر قیافش و تیپش یا ....حتی گفتم روز اول زیاد ازش خوشم نیومدو محلش هم نگذاشتم چون چاق بود:311:
اما الان
من دوستش دارم چون مودبه ، مردم داره ، اهل مطالعه و ادامه تحصیله ،از گفتن حقیقت فرار نمیکنه و رکه و میتونه حرفش رابین جمع بزنه مثل من نیست که خیلی چیزها را بدونم ولی نتونم بگم ، احساس میکنم اون میتونه نیمه ی دیگه ی من باشه اگه من خجالتیم اون خوش سروزبونه اگه من رک نیستم اون رکه !
مشکل اصلی من سرسن هم نیست چون توی موقعیت کاری هردوی ما افراد زیادی با تفاوت سنی زیاد که مرد کوچکتراز زن بودند ازدواج کردندو مسئله ای پیش نیومده و این موضوع را اگه موضوع خواستگاری پیش اومد بهش حتما می گم که من بزرگترم این براتون مشکلی نداشته باشه !؟
چیزی که خیلی برام سخته ، تفاوت سطح خانوادگیه ، اون توی خانواده ای بزرگ شده که پدر ومادر با تحصیلات دانشگاهی هستند و با شغل سطح بالای علمی ولی من با پدر ومادر بیسواد و سطح شغلی پایین .
میترسم نکنه اول کناربیاد وقبول کنه وبعد بخواد هرروز کلاس بگذاره ، که اعصاب خوردیه
این راهم بگم سعید هم خودش وهم پدرش شغلی دارند که با زندگی خانواده ها و طلاق و ... در ارتباط بوده و هست یعنی روزانه با این مسائل روبرو بوده اندوهستند و از جامعه و مردمش اطلاع کامل دارند ویکی از علتهای این که اونم با بهترین شرایط هنوز ازدواج نکرده ، همین بوده که به خاطر ترس از جامعه ومردم بوده و اینکه هنوز وارد زندگی نشده روزانه با مشکلات دیگران آشنا میشده و .....بوده است . شاید این باعث میشه یکمی بیشتر بهش اعتمادکنم که خودش بیگدار به آب نمیزنه !
به هر حال خارپشت جان من شما رامثل برادرم دوست دارم ، وروی حرفهات خیلی حساب میکنم ، تنهام نگذار ، میتونی خوب راهنماییم کنی چون شما آقایون منظور ومقصودهمدیگه رابهتر میفهید . هراتفاقی افتاد بهت میگم . برام دعا کن ، :323:
خارپشت جان نوشتی :چی شنیدم ؟؟ سعید !!!!300
3_اسمان ما باید خدمت شما درس پس بدیم بابا
چرا ؟؟؟ البته اسمش سعید نیست ، الحساب گفتم سعید که به آسمان هم بیادهردو (س) دارند:311::311:
یک دنیا تشکر.:104:
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
سلام ، امروز یکی از بدترین روزهای زندگیم بود ، با شادابی کامل روزم را شروع کردم اما همون اول صبح یک اشتباه بزرگی کردم که خیلی بد بود بعدش هم سعید را دیدم البته خیلی خشک وبدبرخورد ، تازه اینجوری بیان کرد که انگاری من ازون خواستم که بیاد نه اون . برام عجیب بود خیلی عجیب ! :303:
خلاصه خیلی زود سر5دقیقه حرفمون تموم شد و هیچکدوممون حرفی نزدیم و سریع خداحافظی و تمام .:302:
باورم نمیشه ، چرا دروغ گفت ؟ روحیم واقعا خرابه ! با این که خواهرم خیلی باهام صحبت کرده اما فقط دلم میخواد زار زار گریه کنم فکر میکنم خیلی خورد شدم ، یعنی چه فکر الان درموردمن میکنه ! من خیلی حساسم ، باورتون نمیشه اصلا دفعه ی اولم بود با کسی بیرون قرار گذاشته بودم ، کاشکی حرفش را قبول نکرده بودم و ....غرورم را نشکسته بودم ،:302::302: خواهرم میگه خوب این نشونه ی نامردی اکثر مردهاست . :305:میگه ببخشید اما اکثرمردها همینطورند .
فکر نکنید شاید خیالات من بوده ، باورکنیدپیامهاش را به خواهرم هم نشون داده ام اون یک زن متاهل با تجربه است و مثلا شایدمن تحت تاثیر قرار گرفته باشم و خیلی احساساتی عمل کنم ولی اون نه این مراحل را گذارانده و تموم شده وقتی گفتم اینجوری شده باور نمیشد . به نظرتون چرا اینجوری کرد؟؟؟؟:303:
خلاصه سعید برای من دیگه مرده ، دیگه دلم نمیخوادببینمش یا اسمش را بشنوم ، از مردها بدم میاد ، خودخواه و غیرقابل پیش بینی هستند ، دروغگوند ، بدند،بدند،بدند. :302:احساس میکنم دیگه نمیتونم بهشون اعتماد کنم یعنی الان حرفی میزنندبعد میزنندزیرش ، وتا وقتی به آدم نیاز دارند و کمک میخواندبا خودخواهی ....
احساس میکنم خیلی خورد شدم ، و موقعیتم را خراب کردم حالا برای بقیه همکارها چی میگه ؟ حالا فکر میکنه من از اون دخترهای هستم که دنبال بهونه برای قرار گذاشتن هستم ، وای ، چه بد شد !
من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم زبی آبی ، ولی با خفت و خواری پی شبنم نمی گردم .
فرشته ی مهربون ، فکر میکنی کارم اشتباه بوده که قبول کردم و رفتم سرقرار ، من که تمام عمرم چنین کاری نکرده بودم توی دفعه ی اول با چه شکستی هم روبروشدم . از یک طرف فهمیدم که اون هیچ نظری درموردم نداره فقط به دنبال اهداف و خودخواهی های خودش هست ، ازطرفی با این که حرفی نزدم فقط گفتم دلیلت برای این قرارچیه ؟ گفت : تو این قرار را گذاشتی نه من . خیلی سنگینه برام ، .....
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
سلام
عجولانه تصميم نگير خواهر من
خارپشت درست گفت
مهم تويي و وقتي در مورد خوت فكر ميكني بيخيال بقيه
خواهرم يكي از برداشت هاي بدبينانه اي كه مي شد رو گرفتي
اول فرض كن كه هنوز باهاش قرار نزاشتي و نرفتي سر قرار
مي خوام در مورد علامت سوالهاي اون موقعت حرف بزنم
شايد تاپيك من رو خونده باشي و بشناسي من رو
ببين حتي من كه شايد يكي از پسرهاي كم برخورد با دخترها بودم و نمي دونم كلا چي بهشون بگم اگه كسي رو واقعا بخوام كمي چپ و راست ميكنم ولي بالاخره حرف خودم رو يه جوري مي زنم
خوب و يا بد نتيجه حرف مهم نيست، مهم اينه كه بالاخره يه راهي پيدا مي كنم و مسئله رو به آخر مي رسونم
خيلي از آقايون هم اين طور هستن
پس اگه ايشون اگه واقعا قصدي داشته باشه، بالاخره بعد از يكم چپ و راست رفتن يه جوري ميگه
حالا كه رفتي سر قرار
خوب شما همكار بودين
ببين واقعا حرف كاري مهمي زدين؟ چيز مهم ديگه اي گفته شده يا نه؟
اگه نه من احتمال خوشبينانه ام اينه كه ايشون مي خواسته بگه ولي هر كاري كرده كه بگه نشده
مثلا 2-3 تا راه براي حرف زدن برنامه ريزي كرده و هيچ كدومش پيش نيومده و نتونسته حرفش رو بزنه
شايد شما هم يه حرفايي پيش بيني كرده بودين كه نزدين
يه نظري دارم كه نمي دونم چقدر درسته
اگه يه دفعه جدي از طريق پيامك يا تلفن يا هر جور ديگه ازش بپرسي شما قصد و نيتت از اين رفتارها و نزديك شدن به من چيه خوبه
واقعا جدي، يه طوري كه احساس كنه يكه خورده يا همچين چيزي
يا اينكه توي مدتي كوتاه ميگه ازدواج يا نهايتا هيچ نمي گه
كلا اگه يكم جديت(منظورم چيزي مثل اصرار نيست) نشون بدين شايد بد نباشه
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
کسی که خیلی توداربوده و چیزی نشون نمی داده ، چند روزه که می خواد قرار ملاقات بگذاره
سعید حتی مشخص نکرده که دلیل قرارش چیه ! حتی ازش پرسیدم دلیل قرارش چیه ؟! دلیلش رانگفت و گفت بعدا بهتون میگم . نمی دونم کارم درسته یا نه ولی باخواهرم مشورت کردم و گفتم بگذار تکلیف کار مشخص بشه ، من که نمیتونم هرروز بگم یعنی منظورش چیه ، یعنی درموردم چی فکر میکنه ، حالا که خودش پا پیش گذاشته بگذار همه چیزمشخص بشه
میگم چه باحاله ، اصلا قصدش از این قرار مثلا یک پیشنهاد کاری باشه یا فقط یک درددل کردن
چیه اسمان ؟ مشکل چیه ؟ همین شد ؟ هیچی نبود ؟حالا چته ؟!
هر جند که می دونم چیزی نیستم باشه سعی میکنم که خودم را دست کم نگیرم
تو ازدواج تناسب شرطه
بالا پایینی معنا نداره
بازم میگم خودتو دست کم نگیر (اینو بر اساس نوشته های خودت میگم من که تو رو نمیشناسم )
با شه خارپشت جان نمیگذارم احساساتم غالب بشه ، اما همشه هم همینطور بودم به خاطرهمینه که تا حالا نتونستم ازدواج کنم با این که موقعیتهای زیادی داشتم . الان دارم میترسم اگه سنم بیشتر ازاین بشه و دیگه نتونم....
به خاطر مهار احساساتته که تا حالا ازدواج نکردی ؟؟
رو چه حسابی این حرفو میزنی ؟!
اگه قرار بود با احساس و بدون فکر انتخاب کنی همون بهتر که تا حالا ازدواج نکردی !
بالا رفتن سن دلیل خوبی برای عجولانه تصمیم گرفتن نیست
مواظب باش از چاله تو چاه نیفتی !
نمیگم اگر ازدواج نکنم نمیتونم زندگی کنم ،نه ، من حتی الان روی پای خودم هستم و توی موقعیت کاری خوبیم که خیلی ها بهم حسرت میخورند دارم ادامه تحصیل میدم و برای مطالعه از هر چیزی مهم تره ، اما به هرحال ازدواج هم بخشی از زندگیه وبه نظر من اونهایی که علاقمند بهش هستند باید تجربه اش کنند گفتم که خانواده ی ما خیلی سنتی فکر میکنند و.... امروزی نیستندبه هر حال هر خانواده ای افکار خاص خودشون را دارند و یکمی هم پایین بودن اعتماد به نفسم همه همه دست به دست هم داد و تا الان ازدواج نکردم
اعتماد به نفستو تقویت کن
همه چی که خونواده تحصیلکرده و به قول تو امروزی نیست
خدا رو شکر کن که خونواده سالم ومعتقد داری
قدر چیزایی رو که داری بدون !
من دوستش دارم چون مودبه ، مردم داره ، اهل مطالعه و ادامه تحصیله ،از گفتن حقیقت فرار نمیکنه و رکه و میتونه حرفش رابین جمع بزنه مثل من نیست که خیلی چیزها را بدونم ولی نتونم بگم ، احساس میکنم اون میتونه نیمه ی دیگه ی من باشه اگه من خجالتیم اون خوش سروزبونه اگه من رک نیستم اون رکه
از کار امروزش معلوم بود که چقدر رک و مردم دار ومودبه !
در ضمن حواست باشه درسته که زن و شوهر باید مکمل هم باشن اما شباهت بین اونها مهمتره
نمیگم باید همین بشه اما نمیتونم خیلی راحت مثل اونهایی که سنشون پایین است جواب منفی بدم ، این احساساتم نیست که این را میگه ، این عقل و منطقم
من نگفتم خیلی راحت جواب منفی بده
من گفتم شان تو خیلی بیشتر از اونیه که بخوای قبل از هر اقدام رسمی از طرف اون احساساتت رو پر وبال بدی !
چیزی که خیلی برام سخته ، تفاوت سطح خانوادگیه ، اون توی خانواده ای بزرگ شده که پدر ومادر با تحصیلات دانشگاهی هستند و با شغل سطح بالای علمی ولی من با پدر ومادر بیسواد و سطح شغلی پایین .
میترسم نکنه اول کناربیاد وقبول کنه وبعد بخواد هرروز کلاس بگذاره ، که اعصاب خوردیه
بله بایدم بترسی
باید عاقلانه تصمیم بگیری
باید حسابی سبک سنگین کنی
و احساساتت بدجوری مزاحمه
این راهم بگم سعید هم خودش وهم پدرش شغلی دارند که با زندگی خانواده ها و طلاق و ... در ارتباط بوده و هست یعنی روزانه با این مسائل روبرو بوده اندوهستند و از جامعه و مردمش اطلاع کامل دارند ویکی از علتهای این که اونم با بهترین شرایط هنوز ازدواج نکرده ، همین بوده که به خاطر ترس از جامعه ومردم بوده و اینکه هنوز وارد زندگی نشده روزانه با مشکلات دیگران آشنا میشده و .....بوده است . شاید این باعث میشه یکمی بیشتر بهش اعتمادکنم که خودش بیگدار به آب نمیزنه
فکر نمیکنی یه ادم وسواسی باشه یا کمال گرا ؟
شاید هنوز مطمئن نیست
نظر خودت چیه ؟
همون اول صبح یک اشتباه بزرگی کردم که خیلی بد بود بعدش هم سعید را دیدم البته خیلی خشک وبدبرخورد ، تازه اینجوری بیان کرد که انگاری من ازون خواستم که بیاد نه اون . برام عجیب بود خیلی عجیب
نمیخوای دقیق تر بگی چه اتفاقی افتاد ؟!
چرا دروغ گفت ؟
مگه به تو قولی داده بود ؟؟
هزاریم که پیامک داده باشه
هیچوقت مستقیما چیزی بهت نگفت
پس ول کن خودتو اذیت نکن !
احساس میکنم خیلی خورد شدم ، و موقعیتم را خراب کردم حالا برای بقیه همکارها چی میگه ؟ حالا فکر میکنه من از اون دخترهای هستم که دنبال بهونه برای قرار گذاشتن هستم ، وای ، چه بد شد !
اینقدر نگران حرف ملت نباش ! به بقیه چه ربطی داره ؟
با بی توجهیت بزن تو دهنشون!
بعدم تو کاری نکردی که اینقدر نگرانی !
اولین بارت نیست که با یه مرد حرف زدی !
انگار بیشتر از خونواده ات این خودتی که باید افکارتو یه خورده عوض کنی
اینقدر سخت نگیر اسمان عزیز!
از یک طرف فهمیدم که اون هیچ نظری درموردم نداره فقط به دنبال اهداف و خودخواهی های خودش هست
خودخواهی یعنی چی ؟
مگه اون از تو چی میخواد ؟
از مردها بدم میاد ، خودخواه و غیرقابل پیش بینی هستند ، دروغگوند ، بدند،بدند،بدند. احساس میکنم دیگه نمیتونم بهشون اعتماد کنم یعنی الان حرفی میزنندبعد میزنندزیرش ، وتا وقتی به آدم نیاز دارند و کمک میخواندبا خودخواهی ....
اگه این حرفا ارومت میکنه اشکالی نداره بگو
اما خودت خوب میدونی که اینجوری نیست
اسمان مگه من مرد نیستم !دست شما درد نکنه
دوباره میگم احساساتتو مهار کن نه عشق نه نفرت
اسمان عزیز منم شرایط بدی دارم
خیلی بدتر از تو مطمئن باش
با خودت مهربون باش
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
سلام احمدعلی ، آره میشناسمت وقبولت دارم تاپیکت راهم خوندم ، میدونی حتی تا لحظه های آخریک جوری میخواستم قرار راکنسل کنم وبهونه می آوردم که بیام خونه ، اما خودش میگفت من نیم ساعت دیگه میرسم ، دارم میرسم و... اما همینکه موقع رسیدنش شد خوب منم صدمورد فکرکردم که چیکار داره ؟ به خاطر همین بهش گفتم نکنه برای خرید....میخوای شیرینی بدی که ... . یک لحظه گفت شما گفتید با شما کاردارم ، اصلا باورم نشد منم بهش گفتم که شما پیام دادی جالبه هنوز پیامش را دارم هرچی می خونم دقیقا خودش اینرا برام فرستاده اما چرا زد زیرحرفش ، مگه من بازیچه ی دست اونم .
توی قرارهای اولیه مون سریک مسابقه ، شرط شام گذاشت که من قبول نکردم و من شرط کتاب کردم ، دیروز هم کتاب را بهش دادم اما کادو نکردم که فکر نکنه ، قصد خاصی دارم تازه میگفت این برای چیه ؟ یعنی اصلا یادش نیست ، یعنی اینقدر بیخیاله و حرف و گفته هاش روهواست که یادش میره چه قراری گذاشته بوده ، منم بلجم گرفت هش گفتم این یک یادگاریه ، همین وبس.
بعدم با اینکه تعارف ظاهری کرد که برسونمتون ، خیلی جدی بهش گفتم نه ، جای کار دارم . وترجیح دادم سوار اتوبوس بشم وبرگردم خونه .
چرا پیامکاش جور دیگه ای است ، ولی برخوردش یکجور دیگه ؟
واقعا دیگه بهش بی احساس شدم فقط دلم میخواد توجیحش کنم که من از اون دسته دخترهایی نیستم که هر کی میرسه وقرار میگذاره قبول کنم ، جالبه دیشب داشتم توی سایت از بقیه کمک میگرفتم که دفعه اولم ، چیکارکنم حالا اون فکر میکنه که ....دوست ندارم اینجوری فکر کنه وبرای بقیه بگه . آش نخورده و دهن سوخته .
حالامیگندآخی خودش را محجبه و با ایمان ومظلوم جلوه میده اما ببین چه جوریه . با این که خیلی ساده ومثل همیشه رفتم بدون کوچکترین تغییری در لباس و ظاهر....:303:
به نظرتون براش الان که نه ولی بعدا پیام بدم که این یک سوءتفاهم بوده و من اصلا چنین قصدی نداشتم قصد داشتم کتابش را بدم اما بهش گفتم میدهم به شخصی دیگه بهش برسونه ، خودش نوشت که اگه بشه ببینمتون.
از خودم بدم میادچه زودگولش را خوردم ..
کاشکی مثل دفعه ی قبلی بهش گفته بودم خانواده ام مخالفندو نرفته بودم کاشکی ....:302:
چرا چرا چرا به خودمون جرات میدیم با احساسات یک نفربازی کنیم . نمیخوام دیگه ببینمش، اگه پیام هم بده جوابش را نمیدم ، جالبه از بعد از عصرتاحالا هم دیگه پیام ندادحالا یقین فکر میکنه که از شریک مزاحم ، بدجنسی مثل من راحت شده و حقم را گذاشته کف دستم .
البته بی انصافی هم نکنم ، اون مودبانه حرف زد ولی خیلی جدی .:300:
شرمنده خارپشت جون ، نه منظورم شما ها نیستید اگه شما ها نبودیدکه دیگه هیچی ، اول خدا بعدش خواهرم وبعدش شماییدکه توی این تاپیک دارید راهنماییم میکنید . اما آره آروم میشم احساس میکنم سعیدجلومه دارم بهش حرف میزنم و اینرا میگم . نمیدونی الان چه جوری دارم مینوسم اشکام جوری داره میریزه که زوری صفحه را میبینم .
اولین ملاقات و اینجوری خوردشدن باورت نمیشه چه جوری یکه خوردم .
گفته بودم که من حتی پایین تراز اونم ، من منتظر حرف خاصی نبودم ، وخودم را با اون همطرازنمیدیدم با اینکه از نظر شغلی فعلا بالاترازاونم در حدی که خودش بهم گفت به سنت نمی آیدسریع به این مرحله رسیده باشی مردای 45و 50ساله با تو برابرند میدونه چقدر توی محیط کار دیگرانب هم احترام میگذارندو قبولم دارندو توی زمینه های دیگه هنری هم حرف اول نزنم به هرحال بالاتراونم . ولی دلم از این میسوزه که شد آش نخورده و دهن سوخته !
اشتباهی هم که صبح کردم این بودکه برای خواهرم درموردسعیدنوشتم ورنگ لباسش و کجا دیدمش رانوشتم و اشتباهی با عجله فرستادم برای خودش . همون موقع گوشی راخاموش کردم که پیامم برگرده اما برنگشته بود و به دستش رسیده بود زنگ زدم و عذرخواهی کردم خودش را زد به یه راهی که یعنی نفهمیده من درمورد اون داشتم پیام میدادم . خیلی عادی برخورد کرد نمیدونم من اسمش راننوشته بودم اما رنگ لباس و کجا نشسته و همه راتوش توضیح داده بودم . اما به هرحال علت حرکتش به پیامک مربوط نمیشه چون حرف بدی که نزده بودم بعدم عذرخواهی کردم گفت متوجه شدم که اشتباهی پیام دادی و خندید.:311:
خارپشت جان گفتی :
ا[b][b][b]ینقدر نگران حرف ملت نباش ! به بقیه چه ربطی داره ؟
با بی توجهیت بزن تو دهنشون!
بعدم تو کاری نکردی که اینقدر نگرانی !
اولین بارت نیست که با یه مرد حرف زدی !
انگار بیشتر از خونواده ات این خودتی که باید افکارتو یه خورده عوض کنی
میدونی اتفاقا بایدنگران باشم چند سال پیش اتفاقی برام افتاد حدودا مثل الان ، سکوت کردم و بیتوجهی کردم به حرف همکارام ، اما زجری کشیدم و تا مرحله مرگ کشیده شدم ، افسردگی گرفتم که فقط به همه نگاه میکردم ، تنهایی تحمل کردم کارم به جایی کشیدکه باورت نمیشه ، در عالم خواب کیا به من امیدزندگی دادند ، اون موقع اولش ایمانم را کامل از دست دادم میگفتم اگه این آدمای دروغگو مسلمونندو شیعه ، من نمیخوام مثل اونا باشم ، اما براثرخوابهایی که دیدم ، دوباره برگشتم و تازه ایمانی از روی یقین پیدا کردم نه روی عادت . عاشق مولا علی شدم و زندگیم عوض شد .می خوام بگم نمیشه همه جا سکوت کرد چون خیلی راحت با تهمتاشون آدم راداغون میکنند . به خاطر همینه که اینقدر حساس شدم و میگم ... اون دفعه هم کاری نکرده بودم اما توی محیط رقابت کاری دوست دارند لهت کنندتا خودشون بالا برند اینراقبول نداری ؟!
آره اولین باری نیست که با یک مرد حرف میزنم اما توی محیط کار نه محیط بیرون وتوی خیابون باهمکار.:300:
به هر حال یه دنیا تشکر اگه شماهانبودید منفجر میشدم ، امشب هم شما و احمدعلی خیلی کمکم کردید.:104:
یه چیز جالب بگم تا منتظرسعیدبودم یه دخترخانمی اومدکنارم نشست داشت گریه میکرد اول حرفی نزدم بعد دلم به حالش سوخت نگاهش کردم و گفتم مولا علی میگه : دنیا دو روزه ، یک روز موافقته یک روز برضدت ، اون روزی که موافقته مغرور نشو و آن روزی که برضدته ناامیدنشو . نگاه عجیبی کرد و گفت آخه حماقت کردم بهش گفتم هممون حماقت میکنیم یکی کوچیک یکی بزرگ اما همه اشتباه کردند هیچ کس بدون اشتباه نیست . حالا باید این حرفهارا به خودم بزنم . وشایدبه قول اون دخترخانم منم حماقت کردم که این قدر از سعید خوشم اومد بایداز همون ابتدا اصلا محلش هم نمیگذاشتم .:305:
بازم معذرت میخوام و ازته دل ازخدا میخوام مشکل شما هم حل بشه :72::72:
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
راستی خارپشت جان تاپیکت که هنوز مسدود بود .
من فردا و فرداشب هم نیستم میخوام برم یک جای خلوتی وبه خدا بگم کمکم کن که دیگه عاشق نشم . میخوام بهش بگم هر چی میخواستم از عشقای زمینی ببینم دیدم بسه ، یک بار عاشق میشی ، طرف تصادف میکنه کشته میشه ، یک بار عاشق میشی ، طرف میره با یکی دیگه ازدواج میکنه ، یک بار دیگه عاشق میشی ، طرف خوردت میکنه .
دیگه بسه ، دیگه نمیخوام عاشق بشم کاشکی احساسات در وجودم میمرد تا راحت میشدم.
برای حل مشکل شما هم حتما دعا میکنم برای تمام بچه ها بخصوص شما و احمدعلی و نیمه گمشده که فعلا سرش شلوغه و پیداش نیست و ....
:323:
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
سلام
قبل از توضيحات، شخصا آدم فراموشكاري هستم و اين فراموشكاري توي مردا شايعه
عموما دخترا زود دل ميدن
من نمي خوام شما رو روي اين عشق نگه دارم
مي خوام سبك تر بشي
يه حرفي با ديد مثبت ميزنم كه اصلا بهش اعتماد نكن
گاهي آقايون با هم يه شوخي هايي ميكنن كه سرتون سوت ميكشه
كليپ هاش هم زياده
امكان شوخي با ايشون توسط دوستانشون وجود داره
گوشيش رو قاپيدن و پيامك فرستادن و پاكش كردن
امكان همون حرف هاي برنامه ريزي شده كه گفتم هم موجوده
بعضي وقتا منم هول ميشم يه لقمه ساده رو بيخود دور سرم مي پيچونم
از يه جاي بدي شروع ميكنم
اون وقت لقمه به دهان نميرسه
ديدگاه ديگه رو برادر خارپشت گفت
روي حرفم كه گفتم جدي بهش بگو چه غرضي داره فكر كن
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
عزیزم اگرچه ناراحتی و دلت شکسته ولی بعضی وقتها ادم دلش بشکنه بهتره تا به باد بره.
تو تصمیم گیری برای ازدواج باید در دل رو ببندی و درهای چشمها و گوشهاتو باز کنی. و بعد از ازدواج باید در ها رو برعکس باز و بسته کنی.
اگر عاشق کسی بودی که الان مرده، خدا بیامرزدش، ولی بهتر از اینه که می رفتید زیر یک سقف و بعد تازه عروس بیوه می شدی.
اگر عاشق کسی بودی که رفت و با یکی دیگه ازدواج کرد چه خوب که در یک زندگی ای نیافتادی که طعم خیانت رو بچشی.
اگر عاشق کسی بودی که خوردت کرده، چه خوب که وارد زندگی ای نشدی که همیشه محبت رو بخوای از طرفت گدایی کنی.
این نشونه ها رو جدی بگیر ، مگر اینکه بگی برات مهم نیست چنین بلاهایی بعد ازدواج سرت بیاد.
شایدم این اقا بعدن بتونه این رفتارشو جبران کنه ولی اون چیزی که الان باید نتیجه بگیری اینه.
یک شعر هم نقل کنم تا روحیه ات یه کم عوض بشه البته فقط قصدم شوخی:
آن کس که سلامت است و نانی دارد
وز بهر نشست آشیانی دارد
و بالای سرش شوهری ندارد!![/color]
گو شاد بزی که خوش جهانی دارد
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
سلام ، از همتون ممنونم . احمد علی من دیگه نظری روی سعید ندارم یعنی با همون یک قرار تا آخر خط را رفتم تموم شد . دیگه نمیخوام ببینمش و یا درموردش فکر کنم . دلجوجان حرفهای شما هم در مورد سه مورد عاشقی درسته ، اگه واقعا بعدا این اتفاقها می افتاد بدتر بود .
چیزی که الان خیلی ناراحتم کرده وعجیب توی فکرشم ونمی تونم ازش آزاد بشم اینه که طرف هیچ احساسی درموردمن نداشته والان فکر میکنه من عاشقش بودم خیلی بدشد . دلم نمیخواست یک چنین فکر بکنه ولی ناخواسته باعث شدم اینرا بفهمه . بدشد خیلی هم بد شد . یکمی فکر میکنم میگم براش پیام بدم بگم سوتفاهم شده یا بهش زنگ بزنم و بگم اما ازطرفی هم چون خیلی راحته و رک میترسم جواب نده اونوقت خردتر هم بشم . میگم بیخیال شم بعد از یک مدت یادش میره ؟؟ نمیدونم .
تازه پیامی که این وسط براش اشتباهی فرستادم بدتر شد . اصلا اون روز چه روز نحسی بود از اولش نحس وبدشروع شد تا آخرش.
بدجوری سوتی دادم ، از اون وقت تا حالا هم پیام نداد حتی پیام تشکر به خاطر یادگاریا. اگه بده دیگه جوابش رانمی دم نه به خاطر این که ازش متنفرشدم نه به خاطر اینکه یکمی ا زاین که فکر نکنه بدجوری کشته مردش شدم ، اما اگه پیام بده یکمی از عذاب وجدان راحت میشم و آرومتر میشم .
میدونید فکر میکنید کارم اشتباه بوده که بهش یادگاری دادم ، آخه این قرار خودش بوداماخودش را زد به فراموشی .
کاشکی بهش نداده بودم وای دیونه شدم از بستگی روی این موضوع فکر کردم که کاشکی کاشکی ....
به خودم تلقین میکنم تا 5سال دیگه اصلا این موضوع دیگه برام مهم نیست وبه این لحظه میخندم اما دوباره لحظه ی الان به یادم میاد و کاری که در زمان حال کرده ام . اما میدونم عاقلانه است که الان هیچ حرکتی انجام ندم چون شاید دوباره یک اشتباه دیگه رخ بده وبدتربشه .:303:
راستی دیشب برای تمومتون دعا کردم وبه یادتون بودم .:323:
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
به نظر من هیچ پیامی نده. تو این شرایط بهترین کار سکوته. اگر بیشتر کشش بدی بیشتر به طرفت می فهمونی کع عاشقش بودی.
البته ناراحت اصلا نباش. بذار هر چی می خواد فکر کنه. من اون وقتها وقتی این سوتی ها رو می دادم می رفتم برای خواهرم تعریف می کردم و کلی با هم می خندیدیم. :311:
البته بهت حق می دم بالاخره تو ذهنت یک تصوراتی ساختی که عکسش شد و احساس خورد شدنت به خاطر اینه. وگرنه اگر در کل و از دید اون اقا نگاه کنی خیلی هم قضیه ضایع نبوده. یعنی اون از تصورات شما خبر نداشته.
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
سلام به همه ی دوستان.
دلجوجان نوشته ای که :البته ناراحت اصلا نباش. بذار هر چی می خواد فکر کنه. من اون وقتها وقتی این سوتی ها رو می دادم می رفتم برای خواهرم تعریف می کردم و کلی با هم می خندیدیم.
می دونی شما یک مرد بودی امامن یک زنم ، اصلا برام خنده دار نیست حالا میگه آهان کسی که ادعای سرسنگینی میکرده حالا لو رفت . میدونی تازه فهمیدم چراتوی دین اسلام میگند مردها برندخواستگاری ، چون ما زنها قدرت و ظرفیت منفی شنیدن رانداریم وزود داغون میشیم . امامردها بعداز یک مدت فراموش میکنند.
البته بهت حق می دم بالاخره تو ذهنت یک تصوراتی ساختی که عکسش شد و احساس خورد شدنت به خاطر اینه. وگرنه اگر در کل و از دید اون اقا نگاه کنی خیلی هم قضیه ضایع نبوده. یعنی اون از تصورات شما خبر نداشته.
میدونی خوب که پیامم را که اشتباهی براش فرستادم میخونم میبینم سوتی پیامم هم کم نبوده میدونی من مشخصات اون را نوشتم که پهلوی کیا نشسته اما اسمش را عوض کرده بودم و برای این که جایی لونره همیشه بااسم یک دختر مشخصش کرده بودم یعنی رمزی بود بین من و خواهرم ، حالا فکر ش را بکن من اسم یک دختر را نوشتم که کنار .... نشسته ، دیدم وقتی زنگ زدم عذرخواهی کنم ، گفت : خوب حالا جای این خانم کجاست؟ و کجا دیدیش ، اما حواسم نبود فکر کردم خودش را داره میگه ، میدونی فکر مکنه من یک دختر بدجنسیم که دوستام هم با دیگران در ارتباط هستند . پیامم معنای زشتی نداره دراصل یک گزارشه ، اما اگه اسم یک دختر اولش بگذاری ، خیلی معنا ومفهوم بدی پیدا میکنه ، اون نفهمیده منظور من اون بوده ، فکرکرده من دارم درباره ی دوستم صحبت میکنم ، البته اینرا هم بگم اون بعدا لباسش را عوض کرده بود حالا یا واقعا نفهمیده منظور خودشه یا اینکه فهمیده و لباسش را عوض کرده ، به هر صورت می دونم که برداشت خوبی نداشته ، چون در غیراین صورت بود حداقل یک پیام تشکر میفرستاد . عصری تو فکر بودم وبد جوری بهم ریخته بودم گفتم چرا همه ی این اتفاقات عجیب توی یک روز افتاد ودقیقا این روز ؟؟!
خواهرم میگه حکمتی توی کاربوده که تو نمیفهمی ، خدا خودش بهتراز ما بنده ها میفهمه .
نمیدونم ، فقط میدونم خدا بنده هاشو دوست داره و تنها نمیگذاره ، واینراهم میدونم که اگه یک خطایی بکنم خیلی زود ادب میشم و نتیجه اش را میبینم ، شاید داشتم توی مسیری میرفتم که اشتباه بوده ، شاید هم داشتم ریا میکردم و خودم راخوب نشون میدادم ، به هرحال یکسال خوب بودن و عاقل نشون دادن ، آخرکار خراب شدن و ضایع شدن اونم بدجورش خیلی بد بود .چندسال پیش ارشد مجاز شدم و اونم با رتبه ی دورقمی ، همه گفتند قبولی اونم توی یکی از دانشگاههای عالی کشور ، نگهان توی انتخاب رشته ام اشتباهی شد وقبول نشدم ، دوباره پیام اومده بود که من چون مجاز شدم میتونم توی یکی از دانشگاههای دیگه ادامه تحصیل بدم جالبه کسی که باید پیام را میاورد اتقاقی براش افتاد نتونست پیام رابرسونه ، داغون شده بودم وبه خدا اعتراض میکردم ، همه میگفتند حکمتی توی کاره ، ولی من اعتراض میکردم ومیگفتم هیج حکمتی نیست، اما یک ماه بعدش امتحان استخدامی گذاشتندومن با رتبه ی عالی کی رقمی قبول شدم وسرکاررفتم فهمیدم اگه ارشد را رفته بودم نتونسته بودم استخدامی را شرکت کنم و شغلم را ازدست میدادم ، وحکمتش رافهمیدم ، امیدوارم این یکی هم همینطور باشه و بتونم حکمتش رابفهمم وگرنه از ذهنم بیرون نمیره . بگذریم ، فکر کنم یکمی زیادی داشتم غرق در عشق زمینی میشدم و خدا را فراموش میکردم . :316:
به خواهرم میگم اگه پیام داد بهش بگم منظورمن یک دختر نبوده واین اسم یک رمز بوده ، خواهرم میگه اینجوری هم تازه دوباره میگه به به پس روی همه اسم میگذاشته ، قاطی کردم . بهش بگم اسمه رمز بوده میفهمه که منظور خودش بوده و من درباره ی اون نوشتم ، نگم هم میگه عجب دختریه باکیا دوسته که با مردها در ارتباطند . خداییش عجب چیزی شده ، یکمی خنده ام میگیره یکمی توی موضوع موندم :303::303:
فعلا که کاری نمیکنم تا بیینم اون چکار میکنه ، ولی بدسوتی شده ، هرچی میام درستش کنم میبینم انگاری بدترمیشه .:311::303:
اینم یک درس عبرتی شد که اینقدر با تلفنم بازی نکنم وتوی انجام دادن کارها هم عجله نکنم.:305:
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
اسمان
خواهر عزیزم
هزار بار گفتم بازم میگم اینقدر خودتو اذیت نکن
مگه ما چقدر عمر میکنیم که بخوایم نصف بیشترشو با توهم اینکه دیگران راجع به ما چی فکر میکنن سپری کنیم
همونطور که گفتم تو قدر خودتو نمیدونی !
فراموشش کن و تا خواستی دوباره به سوتی که دادی وسعید فکر کنی سریع خودتو مشغول یه کار دیگه کن
چون اگه باز بهش فکر کنی بصورت ناخوداگاه توی رفتار و گفتارت اون فکرا و اون حس ها ظاهر میشه
نمیتونی جلوشو بگیری
افکار ادم تبدیل به رفتار و گفتارش میشن
پس فراموشش کننننننننننننننننننن:72:
از خانوم دلجو دلتنگ هم به خاطر راهنمایی خوبشون ممنونم
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
سلام ، خارپشت جون . اتفاقا همین فکر را درسردارم . البته یه اتفاقی افتاد که فهمیدم سعید هم اصلا روی این موضوع حساس نشده ، خوشحال شدم اما واقعا تصمیم گرفتم که دیگه روی موضوع و افکار قبلی خودم تجدیدنظرکنم ، وتصمیم دومم اینه که دیگه زیاد پیام ندهم وموقع هرکاری یکمی بیشتر حوصله و صبرداشته باشم جواب پیام ندهم بهتر از سریع جواب دادن و بعدش اعصاب خردیه . دوباره تصمیم گرفتم برگردم به سراغ کتابهام وشروع کنم به خوندن میخوام تمرکزم را ببرم روی ادامه تحصیل .
خارپشت جان شما واقعا مثل یک برادر برای من برادری کردی واقعا ازتون متشکرم .
امیدوارم بتونم خیلی خوب از تمام راهنماییهایتون استفاده کنم و....
یه دنیا تشکر .:72::72:
الان خیلی راحت تر شدم وبه قول خودت دنیا ارزش این همه متمرکز شدن روی یک موضوع را نداره درصورتی که طرف مقابلت اصلا این چیزها براش مهم نیست اصلا دنبال زندگی خودشه و من اینجا .....:311::
دلجوجان من فکر کردم شما ا زگروه آقایون هستیدشرمنده :311:
ودر آخر خارپشت جان یه دنیا گلهای رز قرمز تقدیم به شما که آنقدر مهربان هستید.:43::43::72::
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
سلام
نقل قول:
احمد علی من دیگه نظری روی سعید ندارم یعنی با همون یک قرار تا آخر خط را رفتم تموم شد .
خيلي خوبه
عاليه
من فقط مي خواستم سبك تر بشي
حالا خدا رو شكر ميكنم كه راحت تر شدي
اميدوارم توي اهداف جديدت موفق باشي
پ.ن : خوبه كه وقتي پستي مثل پست من مفيد نيست، تشكري نكنيم
اينجوري يه كمكي به نويسنده ميشه كه بدونه كه اشكالي در كارش وجود داره
-
RE: این حرکات چه معنی میتونه داشته باشه ؟
سلام ، بچه ها خوبید ؟ یه سوال داشتم موقعی که میخواهیم وارد تاپیک ها بشیم 5ستاره جلوی تمام تاپیکها هست که همه ستاره ها بدون رنگ است اما چرا ستاره های تاپیک من زرداست ؟ دلیل خاصی داره ؟ یعنی چی ؟