-
خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
سلام اینم تاپیک جدیدمه .
امروز رفتم دانشگاه که پیگیر کارای پایان نامم باشم و وقت دفاعیه بگیرم . فعلا که الافمون کردن این اساتید محترم . یه برگه دادن دستم که صد نفر باید امضاش کنن . یکی هست اونیکی نیست . یکی می گه ساعت 1 بیا اونیکی می گه ساعت 2 به بعد بیا .
فعلا که الاف شدیم .
زنگ زدم سر کار که بگم نمی یام . منشیمون گفت شوهرت زنگ زده بود دوباره گفتم چی گفت گفت هیچی پرسید امروزم نیومده ؟ یعنی هیچکی خبر نداره اونجا می آد یا نمی آد ؟ اونم گفته راستش حالش خوب نیست کسی زیاد گیر نمی ده بهش . کی می آد کی می ره . و شوهرم گفته هر چی زنگ می زنم موبایلشم خاموشه . اگه می شه بهش بگین حتما کارش دارم و باهام تماس بگیره .
فعلا که موبایلمو خاموش کردم . ولی خودمونیم چقدر بدون موبایل زندگی کردن سخته . یه دفعه می خوای زنگ بزنی می بینی نمی شه حسابی کنف می شی .
از یه طرفم مطمئنم که حتما کارشو بهم اس ام اس کرده و اگه روشن کنم یه وقتی موبایلمو حتما دلیوری اس ام اس و می گیره و می فهمه اس ام اسشو خوندم . :324:
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
سبک تکین سلام
چه طوری
باید صد آفرین گفت به تو که اینقدر قاطعانه موبایلت رو خاموش کرده ای
خیلی خوبه که داری پیگیر کار پایان نامه ات میشی ... و چقدر خوبه که لازمه از صد نفر امضا جمع کنی ... اون هم یکی بود و یکی نبود هستش ... همه اینها کمکت می کنن که از روی مشکل پیش اومده کمی فاصله بگیری و بیشتر روی داشتن آرامشت فکر کنی
سبک تکین عزیز
یه گوشه خلوت بشین و با خودت فکر کن ببین دوست داری چه جور زندگی داشته باشی
توی این زندگی سبک تکین را فقط نگاه کن و روی خودت و آرامشت و خوشبختیت زوم کن
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
سبکتکین عزیز اگه دوست داشتی برو پیش یه روانپزشک. من شنیدم تاثیر داروهایی که تجویز میکنن یه ذره طول میکشه اما اثرش عالیه. کمکت میکنه تا بهتر و آسونتر تغییر کنی. بی خیال شی و اعتماد به نفستو به دست بیاری و ...
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
دوستان گرامی از زدن اسپم در این تاپیک خودداری کنید
نقل قول از فرشته مهربان
نقل قول:
سبکتکین عزیز
ازت میخوام که تاپیکی دیگر با عنوانی مناسب و با روحیه انتخاب کن تا اونجا دوستان راهنمائی دهند .
پاورقی
=====
دوستان عزیز
جداً از ارسال مطالب حاشیه ای و بدون همگامی با کارشناسان پرهیز کنید . تا سبکتکین بهتر در جهت تغییر یاری شود .
با تشکر
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
یه کمی سرم خلوت تر شه و از فکر این پایان نامم در بیام حتماپیش روانشناس می رم . زیاد بد نیست دیگه حالم . سعی می کنم واقعیت ها رو بپذیرم و دنبال قرص و آرام بخش کمتر برم .
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
سلام سبکتکین عزیزم
حالت چطوره ؟
می بینم که تصمیم گرفتی به حرفای دوستان گوش کنی:310:
آفرین داری درست پیش میری، اینکه دنبال کارهای دیگه ات هم هستی خوبه .
داشتن تنوع تو زندیگ خیلی کمک میکنه که فقط اتفاقات ناخوشایند و نامطلوب زندگی رو نبینیم و به خوبیها هم یه نیم نگاهی بندازیم:104:
برات آرزوی موفقیت میکنم:72:
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
سلام خانومی راستی اگه اهل مطالعه و یا فیلم دیدن هستی حتما اینکارو بکن ولی فقط مثبت هاشو بخون و ببین یعنی از فیلمها و کتابهایی که استفاده کنه آدم یاد میدن زندگی یعنی صبر در برابر مشکلات.
شاید باور نکنی ولی من که اینجوری دارم باهات از صبر حرف میزنم خیلی مشکلات ریز و درشت دارم .خانوادگی ، کار ، زندگی شخصی:316:اما چه کنم مشکلات میان و باید باهاشون مبارزه کرد همین.
به هرحال خیلی برات خوشحالم سعی کن بهتر ازین بشی گلم برات دعا میکنم :104::104:
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
سلام سبكتكين عزيزم
منم خيلي خيلي از اينكه مي بينم از اون حال و هوا دراومدي و با اون ناراحتي ها خداروشكر فاصله گرفتي خوشحالم اين عاليه كه دوباره داري روال زندگيت رو بدست مياري و با مسائل زندگي كنار مياي ، تاپيك جديدت رو كه خوندم دقيقا ياد خودم و اون روزايي كه منم مثل شما تصميم گرفتم خودم رو پيدا كنم افتادم اگه همينطور ادامه بدي مطمئنا موفق ميشي ، همينطور پيش برو و زندگي كن چون زندگي در جريانه و اجازه نده كه هيچ چيزي مانع ادامه دادنت بشه و متوقفت كنه ،
------------------------
این پست توسط keyvan ویرایش شد
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
سلام سبکتکین جان
این مدت که سر نزدم چه اتفاقهای خوب خوبی افتاده! خدارو شکر:227: چقدر خوب شدی دختر!!! اگه می شد ماچت می کردم:46:
خدا رو شکر که تصمیم گرفتی تغییر کنی مطمئن باش ضرر نمیکنی.
منم تولد دوباره ات رو بهت تبریک می گم گلی:72:
از تجربیات دوستان استفاده کن...موفق باشی:310:
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
سلام سبکتنین
خیلی خوبه که رفتی دنبال پایان نامه، عزیزم خودتو سرگرم کن.
آفرین آفرین آفرین،:104:
از خدا میخوام که هر مشکلی داری حل بشه..:323:
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
انسان همچون رودخانه است ؛ هر چه عمیق تر باشد ، آرام تر و متواضع تر است
***
اين رو هي تكرار کن .
***
انشالله منم دعا كنيد . يامولا
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
صبح به خیر سبکتکین جان:72:
خوشحالم که بهتری و آروم تر.
حالت عصبی و عجولت در نوشته هات کمتر شده.
دیدی اگر هیچ کاری نکنی آروم تر می شی و بعد بهتر می تونی تصمیم بگیری. تصمیمات سریع و عجولانه و هیجانی خودت را هم خسته کرده بود. اگه چند روز تحمل کنی و به خودت و آرامشت بیشتر اهمیت بدی کم کم به اوضاع مسلط می شی و تصمیمات بهتری می گیری.
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
سلام به همگي شما دوستاي خوب
اميدوارم كه حالتون خوب باشه . شرمندم كردين با پست هاتون .
واقعا موندم اگه يه روز پاشه بياد سر كارم . يا بخواد بياد وسايلاشو از خونه ببره من چيكار كنم . نمي دونم مي تونم آروم باشم يا باز عصبي مي شم . از دوستان مي خوام راهنماييم كنن در اين زمينه .
يه چيزي هم مي خوام بگم جالبه شوهرم نه تو اين مدت به خونه زنگ زده نه خونه خواهرمينا . فقط سر كار زنگ مي زنه . حتي با اينكه چند روزه كه زنگ مي زنه و من نيستم و بقول خودش كار مهمي هم داره ولي تا حالا با خونه تماس نگرفته چون شماره ها رو چك كردم .
نمي دونم چيكار داره باهام . از يه طرف يه كم دودل شدم از اين كاري كه مي كنم . آخه اون حتي تو اون مدت كه موبايلشو خاموش كرده بود بهم گفت اگه كارم داشتي سر كارم و واقعا هم هر وقت زنگ مي زدم مي تونستم پيداش كنم . نمي دونم اين كارم درسته يا نه كه نمي ذارم باهام تماس بگيره . مي دونم نگران نمي شه ولي مي گم نكنه بدتر لج كنه كه من دارم اذيتش مي كنم با اين كارام .
نمي دونم اگه مي شه راهنمايي كنين ممنون مي شم .
m25teh عزيز ، من خيلي به ياد شما هستم و اميدوارم هر چه زودتر برين سر خونه زندگيتون . باورتون مي شه يكي ازچيزايي كه واقعا آرومم مي كنه تو اين موقعيت فكر كردن به زندگي شماست و صبري كه داشتين . يه ذره اميد بهم مي ده اميدوارم كه همسر منم يه خورده آرومتر بشه و دست از غرورش برداره . باور كنيد خيلي براتون دعا مي كنم.
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
از ديد من رفتارت دوستانه باشه به نوعي كه او متعجب از صميمانه بودن آن بشود .
مردها حوصله ي زن بغ كرده و اخم آلود را ندارند و معمولا در اين شرايط علي رقم تنفر از اين حالت ، منتظر چنين حالتهايي هستند. و علت در رفتن و فرارهايشان و.....در خيلي از موارد به اين موضوع بستگي دارد .
اجازه بده ذهنش در گير علامت سئوال صميميت و جذب آن بشود . معجزه مي كند اين زبان خوشي كه مي تواند مار را از سوراخ بيرون بكشد .
همين خويشتن داري باعث مي شود تا بستر گفتگوهاي صميمانه باز بشود و......نتيجه گفتگوي صميمانه و انتخاب و تصميم گيري دوستانه تر خواهد بود . يادت باشه پدركشتگي با شوهرت نداري . حتي اگر تصميم بگيريد كه با هم زندگي نكنيد .
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
يعني چي دوستانه باشه ؟ يعني يه جوري رفتار كنم انگار برام مهم نيست و اتفاقيه كه افتاده ؟ يا اينكه بي خيال باشم ؟
البته فكر ميكنم اگه هم يه روز بخواد بياد و وسايلشو برداره حتما يه موقعي مي آد كه من نباشم خونه . چون خودش كليد داره .ولي نمي دونم اگه يه وقت باهام بالاخره تماس گرفت چي بگم من اصلا نمي دونم چي مي خواد بگه كه خودمو آماده كنم .
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
سعي كن خلاقيت داشته باشي . او شوهر توست و تو او را بهتر از همه مي شناسي .
بعد هم به جاي اينكه در شرايط فعلي فكر كني كه چه برخوردي داشته باشي سعي كن بيشتر روي خودت متمركز باشي و يك خورده مهارتهاي ارتباطي خودت را افزايش بدهي . اين را كه درست كني خلاقيتهاي تو هم به وقتش شكوفا مي شود .
صبر داشته باش
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
سبک تکین سلام
من بانظر انی گرامی مخالفم
شما باید کاملا متعادل باشی نه خیلی مشتاق نه خیلی ناراخت و غمگین ... یه برخورد خیلی عادی ....
اونچیزی که واقعا هستی
حقیقتش اینه که شما با توجه به استخاره ای که کردی نمی خواهی فعلا طلاق بگیرید و در تلاشی که روی خودت کار کنی و اخلاق و رفتارت رو اصلاح کنی بنابراین چنانچه نشون بدی از دیدنش خوشحالی تمام رشته هایی رو که بافتی پنبه می کنی
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
سلام واقعا لذت میبرم میبینم هم صبورتر شدی(جواب تلفن نمیدی)هم آروم داری تاپیک میزنی.و دیگه عصبی نیستی از تاپیکهایی که میزنی مشخصه داری تغییر میکنی:46::104::104::104::104::227:
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
. مي خواستم امسال دكترا شركت كنم ولي مي دونم وقتي نمونده و نمي رسم بخونم مي ذارم سال بعد واي از هر چي درسه ديگه خسته شدم . از وقتي يادمه دانشجو بودم . :316:
خيلي كيف مي ده يه سال تمام درس نخوني . كلي برنامه دارم واسه اين يه سال كلي كلاس بايد برم . هر چند تو اين يه سال بازم بايد درس بخونم براي امتحان دكتراي سال بعد ولي يه سال خيليه قشنگ وقت مي كنم بدون استرس و عجله بخونم ديگه .
سعي مي كنم رفتارمو متعادل كنم در مقابلش .
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
سبکتکین جون خیلی برات خوشحالم ایشالا روحیت و همین جوری حفظ کنی،اینا همش از دعاهای دوستای تالاریته شک نکن!!:43:
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
باور کن حالا هرکی پستاتو بخونه ذوق میکنه ، خدا رو شکر حالت خیلی خوب شده.آفرین:104:
حتما موفق میشی همون طور که تا الان به خوبی تو درست پیشرفت کردی از این به بعدم میتونی.
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
بالهاي صداقت
من نظرم بر شاد و شنگولي نبود .
بلكه نظرم بر داشتن صميميت بود و رفتاري از سر دوستي . اين آقا شوهر اين خانم است . قرار نيست با عدم صميميت بازي ها ي جديد طراحي كنند و بازي هاي گذشته را كش دار كنند .
عدم صميميت منجر به انزوا و در نتيجه بازي رواني ( بازي قهر - بازي طلاق و...) مي شود . همان كه الان اتفاق افتاده .
و در صورت عدم صميميت متاسفانه ساير بازي ها هم پايشان به بازي كشيده مي شود و......
و ماجرا بيشتر بيخ پيدا مي كند .
و باز نظرم بر خود سازي و كسب آگاهي است
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
حتما همينطوره . واقعا مديون همتونم با دعاها و رهنمايي هاي خوبتون . ايشالله كه هر كي تو اين تالار مشكل داره خيلي زود مشكلش حل شه .
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
سلام سبكتكين عزيز:72:
مثل هميشه پيگير تاپيكت هستم و برات بهترين ها را ارزو دارم
خيلي خوشحالم كه به خودت ايمان آوردي ، داري اعتماد به نفست رو پيدا مي كني و با صبر و توكل ماجرايي زندگيت رو پيش مي بري :104:
با همين رويه و با راهنمايي دوستاي خوب تالار روز به روز موفق تر خواهي شد انشاا..
به نظر من اگه با شوهرت روبه رو شدي خيلي عادي و معمولي صحبت كن . نه غمگين و ناراحت نه خوشحال و ذوق زده. بزار اون سر صحبت رو باز كن و اگه ديدي مايل به صحبت و گفتگو نيست تو هم چيزي نگو
اگر هم در مورد خاموش بودن تلفن و جواب ندادن ها پرسيد بگو چون خيلي ذهنم آشفته و درگير بود خواستم چند روزي به خودم استراحت بدم و از دغدغه ها دور بشم
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
دوستان عزیز :
می دونم همتون خیلی خوشحالید که سبکتکین روندی جدید رو آغاز کرده ، منم همینطور ، و قطعاً تشویقهای شما اثر گذاره اما خواهش می کنم از ارسال اسپم و پستهای بدون راهنمایی مؤثر و فقط ذکر خوشحالی بطور متعدد و تکراری در این زمینه خود داری کنید که به جد حذف خواهد شد(برای نمونه بعضی از اعضاء چند پست با یه محتوا یعنی صرفاً ابراز خوشحالی ارسال کرده اند که اضافات حذف شده )
خلاصه محکم این تاپیک مدیریت می شود تا کارشناسان عزیز و دوستان راهنما بتونند سبکتکین را در جهت درست راهنمایی دهند ،
با آرامش خودتون در مقابل هیجانهای قشنگتون :104:و پرهیز از ارسال پستهای حاشیه ای :305:که لطمه به تخصصی بودن تاپیک میزنه ما را همراهی کنید
پیشا پیش ممنونم از شما عزیزان حرفشنو :46::72::72:
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
من به نوبه ی خودم به saboktakin عزیز تبریک عرض می کنم
آفرین:104::104::104:
با احترام
:72::72::72:
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داستن زیباست
نمي دونم چرا اينو نوشتم . هميشه خيلي دوسش داشتم اين دو بيت رو .
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
شوهرم به خونه زنگ زده بود ديروز من نبودم وقتي رفتم خونه ديدم .
همين الانم زنگ زده بود منشيمون نبود يكي برداشته بود وصل كرد به من . ديدم خط بيرونه جواب ندادم به همكار ديگم گفتم جواب بده اگه شوهرم بود بگه نيستم . اونم بهش همينو گفت شوهرم گفته بود پس اگه مي شه وصل كنيد منشيتون . اونم گفت فكر كنم منشيمون دستشوييه 5 دقيقه ديگه زنگ بزنين . رفتم به منشيمون گفتم بهش بگه ديگه از اينجا رفته و نمي آد .
دست و پام داره مي لرزه . اعصابم خورد شده خدايا كمكم كنيد .
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
چراداري فرار مي كني ؟
چرا با همسرت صحبت نمي كني ؟
اين كارها يعني چه ؟
بعدا تو بايد دنبالش بدوي .
اين راهكارها را از كجا آورده اي كه به جاي رو به رو شدن با مشكل و حل مسئله از آن فرار مي كني ؟
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
چرا مي ترسي؟ ترس نداره! به خودت مسلط باش. قاطع باش. فرار هم نكن. بالاتر از سياهي كه رنگي نيست.
بهش بگو دوست ندارم ديگه اداره زنگ بزني! هر چي حرف داري توي خونه. اينجا محل كارمه و برام بد مي شه. من ديگه آدم سابق نيستم. نمي خوام هم باشم! شغلم هم برام خيلي مهمه! اگه حرف جديدي داري زنگ بزن خونه. اگرم نداري هي پاپي من نشو برو خودت اقدام كن. بذار منم زندگيمو بكنم!
به خودت دلداري بده كه نترسي خانمي! تغيير كردن راحت نيست. نگران نباش. اينجا همه هواتو دارن:46:
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
آخه مگه قرار نشد من يه مدت باهاش هيچ ارتباطي نداشته باشم و صبر كنم . خودتون گفته بودين .
خب چيكار كنم درسته الان موبايلمو روشن كنم ؟ به نظرتون فايده نداره اگه يه خورده صبر كنم ؟ موندم چيكار كنم ؟
فكر مي كنم بالهاي صداقت و فرشته مهربون با اين موافق بودن كه يه مدت باهاش تماس نداشته باشم . اگه مي شه راهنماييم كنين ؟
يعني مي گين موبايلمو روشن كنم . حداقل بهم اس ام اس بزنه و بفهمم چيكارم داره ؟
روشن كردم موبايلمو . به اميد خدا
خدايا خودت كمكم كن .
اس ام اسي كه فعلا نيومد . خدا كنه تماس نگيره خيلي عصبي مي شم وقتي زنگ مي زنه . اميدوارم اس ام اس بده به جاي زنگ زدن .
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
من نظر شخصي ام رو ميگم. انشاا... دوستان نظرات بهتري اگه دارن ميگن. بخصوص بالهاي صداقت عزيز.
به نظر من موبايلت رو به هيچوجه روشن نكن. راه ارتباطي رو براش هموار نكن كه هر دقيقه با اسمس و زنگ اذيتت كنه. يه ايرانسل بخر و كاراتو باهاش انجام بده. پست بالا رو هم براي همين نوشتم كه ديگه سركارتم باهات در ارتباط نباشه.
قضيه تو خانوادگيه و اگر هم حرفي داره بايد خونه زنگ بزنه و باهات صحبت كنه.
مي دوني چيه؟ اصل ماجراي تو اين بود كه كلا بلد نبودي به شوهرت نه بگي. الان اينو ياد گرفتي كه ندوي دنبالش و التماسش نكني. الان اختيار احساساتت دست خودته. هرجا كه لازم بود بايد حرفتم بزني اما از موضعت كوتاه نياي.
مهم اينه كه تو ماجرا رو به سمتي بكشوني كه مورد دلخواه تو هست. اون وقتي ببينه كه با اين بازيهايي كه سر تو در مياره نمي تونه تورو به طلاق توافقي راضي كنه يا خودش اقدام ميكنه(كه زمانبر هست) يا اينكه ميره سراغ كار خودش و احتمالا به تو و تغييراتت فكر خواهد كرد. پس تو كار خودتو بكن روي خودت كار كن و از عكس العمل هاي اون نترس.:46:
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
جالبه انقدر مغروره كه وقتي گفته موبايلمو خاموش مي كنم حتي موبايلشو روشن نكرده يه اس ام اس بده . مي خواد حتما زنگ بزنه . كه يه وقت موبايلشو روشن نكنه . اعصابم خورده اول صبحمو خراب كرد دوباره . خدايا بهم صبر بده . :323:
خب اون ديروز زنگ زده بوده و من خونه نبودم . به بچه ها هم اينجا گفته كه بهم بگن باهاش تماس بگيرم . خوب چيكار كنم تماس بگيرم باهاش . يعني اس ام اس بدم ببينم چيكار داره .البته اگه موبايلش روشن باشه ؟
بالاخره اونم مشكلي نداره كه سركار زنگ مي زنه فكر مي كنه فقط اينجا مي تونه پيدام كنه وگرنه خب خونه زنگ مي زد . حالا درمونده شدم نمي دونم چيكار كنم .
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
معلومه نبايد بهش اسمس بدي! هر كاري داره خودش پيدات مي كنه. تازه فكر مي كني چيكار داره؟ خودت بگو! غير از طلاق حرف ديگه اي داره؟ خواهش مي كنم خودتو گول نزن. ولش كن. به عكس العمل هاي شوهرت فكر نكن. به خودت برس. فقط و فقط به خودت برس. باشه؟ انقدر درگير اون نباش.
خونه زنگ زده كه زده. نبودي جواب ندادي. يبار ديگه زنگ مي زنه اگه بودي جواب مي دي. حرفتم همونه كه هست. حرف اونم توي اين مدت كوتاه عوض نشده مطمئن باش. سعي كن خودت اين قضيه رو مديريت كني. نه اينكه نگران زنگ زدنها يا جواب ندادنها باشي. آفرين دختر خوب! اصلا فكر نمي كردم در طي اين مدت كوتاه انقدر ذهنت عوض بشه. آفرين:43:
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
نگفتيم كه باهاش حرف نزني و صدايش را نشنوي .
گفتيم تو دنبالش ندو . بگذار اون بياد جلو
حالا بايد كار بيخ پيدا كنه؟!مثل آدم متمدن خوب ببين چي مي گه . تا بعد فكر كنيم ببينيم قدم بعدي چيه . حالا كه تو اصلا نمي دوني كجاي كار ايستاده اي و براي چي بهت زنگ زده ؟! شايد آتيش گرفته مي خواد بگه يك ليوان آب بده بدستم . ( من واقعا معني اين كار و تلفن جواب دادن را نمي فهمم اصلا شوهرت نه يك آدمي بهت داره در عرض 24 ساعت چندين بار زنگ مي زنه حتما كار داره ديگه )
شايد حرف تازه اي داشته باشد . گوش بده ببين چي مي گه ؟! توي دعوا كه نبايد شمشيرها را از رو بست . اگر با هم بخواهيد يك درصد زندگي كنيد اين كارها و اين بازي ها خطرناكه والله . نمي دونم چرا همش دنبال كش دادن ماجرا هستيد و به اثبات رساندن قدرتهايتان .
تو از شوهرت بدتر . شوهرت هم از تو بدتر .
بعد هم چرا دوستي و صميميتي كه بهت گفتم را فراموش كردي ؟
جواب دادن به تلفن و گوش كردن حرفهاي همسرت يعني همين ديگه . ساكت باش و فقط گوش بده ببين چي مي گه . بعدش هم بگو معذرت مي خوام بهت زنگ مي زنم الان نمي تونم صحبت كنم .
بعد هم بيا بگو ببينيم چي گفته تا يك فكري بكنيم
از دوستان خواهش مي كنم تحريكش نكنيد و اينقدر به سمت كارهاي غير اخلاقي و غير اصولي كه با چارچوبهاي خانوادگي مغاير است و طلاق سوقش ندهيد . شما مگر علم غيب داريد كه از طرف شوهرش حرف مي زنيد و ........فكرش را مي خونيد ؟!!!!!!!!!!!!!!
تا زماني كه حرف نزني خانمي هيچي معلوم نيست . قدم به قدم جلو برو /
تو بودي و جواب ندادي اين را يادت نره . اين يعني دروغ و بچه بازي .
يادت باشه اين آقا شوهر توست و نه دوست پسرت كه بچه بازي و لوس بازي و ...در مياري . زندگي كه شوخي نيست . تلفن را جواب بده :305:
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
نمي دونم چرا خبري ازش مي گيرم انقدر استرس مي گيرم . همه بدنم مي لرزه . سعي مي كنم آروم بشم . ممنون .
باشه بهش جواب مي دم بهش . آخه گفتم دفعه آخرم كه با يكي از فاميلامون كه مرده و در جريانه حرف زدم . بهم گفت ببين من خودم مردم بزار يه مدت اون دنبالت بگرده و نگرانت بشه . چون تو كه ديگه اميدي نداري كه برگرده بزار اين راهم امتحان كن . خواستم از ديد اون كه مرده هم يه ذره قضيه رو ببينم . ولي بقول شما فكر كنم خيلي بچه بازيه و بيشتر عصبي مي شه شوهرم .
باشه جوابشو مي دم اگه گفت كجا بودي چرا تلفن و جواب نمي دادي چي بگم . بگم حالم خوب نبود . اينجوريم باز فكر مي كنه دارم زجه مي زنم براش . چي بگم كاش تلفنمو قطع نمي كردم .
همكارم بهش گفته بود 5 دقيقه ديگه زنگ يزنه ولي نزد .نگرانم پا نشه بياد اينجا .
اس ام اسم نداده تو اين مدت .
حس مي كنم تنها كاري كه مي تونه باهام داشته باشه يا اينه كه مي خواد بياد وسايلشو ببره يا اينكه مي خواد بگه بدون عقدنامه نمي شه و منو راضي كنه براي طلاق . اصلا قدرت حرف زدن باهاشو ندارم . بقول شما بيشتر بچه بازي در مي آرم وقتي باهاش حرف مي زنم . چون عصبي مي شم و دست خودم نيست . اگه بياد لباساشو ببره ديگه تمومه مطمئنم .
خدا خودش كمكم كنه . نمي دونم چرا انقدر لجبازه و تحت هيچ شرايطي كوتاه نمي آد . بخدا گريمو در مي آره . نمي دونم چي بگم .
اصلا هم صبر نمي كنه تا ته خطو مي ره كه ديگه راهي نمونه براي برگشت . :323:
نمي دونم چرا ديگه زنگ نزد . به موبايلمم زنگ نزده .
دوباره تمركزمو بهم ريخته از صبح . دست و دلم به هيچ كاري نمي ره . بايد پايان ناممو كار كنم اما نمي تونم . ديگه اعصاب برام نمونده. همينجوري نشستم تا زنگ بزنه .
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
چرا اينقدر ذهنت دنبال دروغ گفتن است ؟!
اگر باهاش حرف زدي بگو آمادگي صحبت كردن نداشتم .همين نه بيشتر . كم گوي و گزيده گوي
اينقدر ذهن اين مرد بخت برگشته را نخوان و از جايگاه او فكر نكن . ميشه خواهش كنم !!!!!!!
عصبانيت و لرزيدنت هم به خاطر فشار بازي است كه خودت راه انداختي و مي اندازي و به شوهرت ابدا ربطي نداره حتي اگر بگه كه قباله را بده .
همين يك موردي كه تو تعريف كردي نشان مي ده تو هم كم از آقا لجبازي و بچه بازي نداري . زندگي زناشويي را زيادي شوخي گرفته ايد .
از ديد من جدا روي رفتارهاي خودت و تفكرات و احساساتت يك بازبيني اساسي داشته باش .
در ضمن از اين به بعد قبل از خرابكاري بيا بگو چه خبره نه بعد از خرابكاري . يك كم صبوري در ارائه دادن روشهاي شگفت انگيزت را ياد بگير .
الان ديگه منتظر زنگ او نباش . به كارهات برس .
خود كرده را تدبير نيست . جلوي همكارهايت او را ضايع كردي و شخصيتش را مورد هدف قرار دادي فكر نكن نمي فهمد
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
ani عزيز
من الان چند روزي هست كه اينجا نوشتم كه مي خوام جواب تلفن هاشو ندم . نمي دونستم كارم غلطه . بعضي بچه ها گفتن كه كار درستي مي كنم . البته شايد من منظورشونو بد متوجه شدم . ولي قصدم بچه بازي نبود . الانم نمي دونم كار درستي هست بهش بگم كه آمادگي نداشتم باهات حرف بزنم . اين يعني هنوزم ضعف دارم در پذيرفتن اين مسيله و يه موضوع ديگه هم براي اينكه بقول شما فكر نكنه من پيش همكارام ضايعش كردم بهتر نيست بهش بگم دنبال كاراي پايان نامم بودم و نبودم چون واقعا هم همينطور بود و اين چند روزه همش درگير بودم . و بازم اينكه بهتر نيست بهش زنگ بزنم و بگم چيكارم داشته بهش بگم كه همكارم بهم پيغامشو رسونده و منم زنگ زدم .
فكر مي كنم اين بهتر باشه . اينطور نيست ؟
من اصلا قصدم لجبازي نبود . مي خواستم بيشتر صبر كنيم همين . اما متاسفانه اون اصلا نمي خواد كه صبر كنه و همش عجله داره براي بستن همه درهاي پشت سرش . خب چيكار مي تونم بكنم . گفتم شايد اين راه يه كم كمك كنه كه اوضاع از اين تنش در بياد .
ديدين فهميدم مي خواد چيكار كنه . الان خواهرم زنگ زد گفت زنگ زده بهم و گفته كه من مي دونم سر كاره و سپرده كه بهم جواب نده . كجاست ؟ خواهرمم گفته نه هست مي ره سركار . خيلي ضايع شدم .
بعد گفته نه ما قرار بود بريم تفاهمي جدا شيم بهم گفته نمي آد و گفته خودت برو اقدام كن . اگه مي اومد شنبه با هم مي رفتيم تا 2 شنبه بيشتر طول نمي كشيد من با وكيل حرف زدم .
ولي اينجوري من مجبورم وكيل گرفتم و تنها چيزي كه مجبورم ازش شكايت كنم قضيه اون پسره است خواستم بهش بگم كه فردا نگه نمي خواستم خانوادم بدونن . بالاخره فردا خانوادش مي فهمن و براش بد مي شه . من نمي خوام اينكارو بكنم . بهش خبر بدين و بگين چي كار كنم من .
من تنها چيزي كه مي تونم ازش شكايت كنم همينه .
و بعدم گفته ببينين مي تونم برم سر كار و 5 دقيقه ببينمش . خواهرمم گفته من نمي دونم . بعد خواهرم گفت حالا مي خواي چي بهش بگي ؟ گفتم نمي دونم . مي خواستم با شما مشورت كنم قبلش . بعد گفتم اگه زنگ زد بهش بگو موبايلم روشنه .
دارم دق مي كنم از اين همه بي انصافي و نامردي . خدا كمكم كن .
من حالا چه جوابي بهش بگم . آبروم پيش همه مي ره با اين كارش . چرا اينكارو مي كنه آخه ؟ ديوونه شدم ديگه .
به نظرتون بهش زنگ بزنم ؟ اصلا چي بهش بگم . ؟
خدا بچه ها كجايين ؟ فرشته مهربون ؟ بالهاي صداقت ؟ ani ? دلشوره دارم .
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
شايد آني عزيز راست بگن اما قبلا هم آقاي شوهر زنگ مي زدن و خانم سبكتكين جواب مي داده و حرف فقط حرف طلاق و قباله عقد و اينكه زودتر تموم كنيم بوده. الانم اتفاق خاصي نيفتاده جز اينكه رفتن پيش مشاور و آقا بر تصميم طلاق مصمم تر شده.
حالت هاي اصضطراب و تنش هم بنظر من براي اينه كه تا حالا چنين كاري رو انجام نداده و ترس از ايستادن در مقابل خواست شوهرش داشته.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط saboktakin
من اصلا قصدم لجبازي نبود . مي خواستم بيشتر صبر كنيم همين . اما متاسفانه اون اصلا نمي خواد كه صبر كنه و همش عجله داره براي بستن همه درهاي پشت سرش . خب چيكار مي تونم بكنم . گفتم شايد اين راه يه كم كمك كنه كه اوضاع از اين تنش در بياد .
بنظرم كار خوبيه. صبر كردن براي اينكه هر دوتون بيشتر فكر كنيد.
دوست دارم نظر بالهاي صداقت عزيز رو هم بدونم.
سبكتكين جان! نگران نشو. شما فعلا خودتو مشغول كن. كاري هم نكن تا همه با هم يه فكري برات بكنيم.
-
RE: خدا رو شکر می کنم و سعی می کنم تغییر کنم
به منشيمون گفتم اگه يه وقت زنگ زد وصل كنه بهم . ولي نمي دونم چه جوابي بدم .