-
شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
سلام دوستان:72:
خیلی از دست شوهرم و حرفش دلم شکسته، خواستم با شما عزیزان هم درمیون بگذارم تا حرفها و نصیحتهای شما کمکم کنه و شاید با گفتنش حداقل یکم آروم بشم.
بعد از حدود 2.5 سال که از ازدواجمون میگذره، من و شوهرم تازه تصمیم به بچه دار شدن گرفتیم.
چند وقت پیش از شوهرم پرسیدم: اگه ما بچه دار نشیم، تو چی کار می کنی؟ از هم طلاق می گیریم؟ می ری سراغ کس دیگه؟
خلاصه که شوهرم خیلی سریع جواب داد: "تا حالا بهش فکر نکردم." :302:
خوب این یعنی چی: یعنی اینکه ممکن هم است که فکر کنه و همین کار رو انجام بده. :47:
خلاصه که من در اون لحظه خودم رو نباختم و سربسرش گذاشتم که اشکال نداره، مهریه ام رو بده منم می رم با کس دیگه زندگی می کنم و از این جور حرفا.
اما از اون روز حس خوبی نسبت بهش ندارم و مدام تو این فکرم که خودم خیلی براش مهم نیستم و فقط یه وسیله ام که اونو به بچه برسونم...
موندم چرا بدون ملاحظه این حرف رو به زبون اورد و نخواست فعلا که نتیجه معلوم نیست، به قول معروف آبروداری کنه و من رو از خودش نرنجونه؟!
حالا اگه بچه دار بشیم، من تا آخر عمر فکر می کنم که اگه این بچه نبود، ممکن بود که شوهرم من رو نخواد.
واقعا نمی دونم با این حسی که درم بوجود اومده چی کار کنم؟ احساس می کنم دیگه علاقه ای بهش ندارم...
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
سلام،
دوست عزیز،
هیچ انسانی تا زمانی که در شرایط واقعی قرار نگرفته، نمیتواند با اطمینان از تصمیمی که در آن شرایط باید بگیرد سخن بگوید!:300:
افراد زیادی هستند که تا زمانی که همه چیز رو به راه هست، اظهار عشق و علاقه شدیدی به همسر خود میکنند اما هنگامی که برای مثال متوجه میشوند این همسر مبتلا به یک بیماری لا علاج شده یا ورشکست شده یا ... او را ترک میکنند!
افراد زیادی هم هستند که اظهار علاقه افراطی یا ... نمیکنند اما تا آخر عمر، پا به پای همسفر خود میروند!:104:
اینها را ننوشتم که امید واهی بدهم یا..، نوشتم تا به شما بگویم، واکنش همسرتان طبیعی و منطقی بوده است! اگرچه برای شما خوشایند نبوده! اما هیچکس از آینده و تصمیمی که ممکن است در یک شرایط سخت بگیرد مطمئن نیست!
و همسر شما نه پاسخ مثبت داده و نه منفی! تنها گفته تا به حال در مورد این موضوع فکر نکرده!
این نشان میدهد، ایشان اهل پاسخهای احساسی و بدون منطق نیست! همین!
و نشانگر این نیست که اگر بچه دار نشوید الزاماً شما را ترک میکند!
نشانگر این هست که ایشان به سوال شما منطقی فکر کرده و شاید این منطق، در صورت بروز شرایطی که عنوان کردید، در کنار شما ایستادن را انتخاب کند نه ترک شما را!
به نظر من، شما باید خوشحال باشین از اینکه همسر شما منطقی فکر میکند و نه احساسی، این نشان میدهد، شما برای ایشان مهم و با ارزش هستین، انقدر که نمیخواهند سوال شما را با یک پاسخ احساسی و بی تفکر پاسخ گویند!
راستش اگر همسر خود من، چنین سوالی از خود من میپرسید، بعید نمیدانم پاسخش را به همین گونه میدادم!
خوشبخت باشین،:72:
کامران
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
خب شما هم کار خوبی نکردین گفتین مهریه منو بده، منم میرم با کس دیگری زندگی میکنم. احتمالا همسر شما هم از دست شما ناراحته:302: و با خودش فکر میکنه که زن منم منو دوست نداره و برای با من بودن، حتی یه ذره اصرار هم نکرد و از خدا خواسته بهم گفت؛ منم میرم با یکی دیگه.
در ضمن اگه تاپیک با سوءتفاهم ها چه کنیم را بخوانید،:303: اونجا نوشته ام که اولا همسر شما جزء اون 95 درصده و منظوری نداشته و در ضمن، شما هم جزء 95 درصد برای همسرتون هستید.:305:
حالا اگه می خواهید ببینید که چقدر همسرتون منظور بدی داشته، به حرف خودتون فکر کنین و ببینین که چقدر از این حرف طلاق و زندگی با یکی دیگه منظور داشتین، اون وقت به همون مقدار همسرتون هم منظور داشته.:305:
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
سلام خانومي...:72:
من هميشه منطق شما رو تحسين ميكنم. :104: اما گمان ميكنم مسائلي يا نگراني هايي موجب آشفتگي شما شده.(اين رو از سؤالي كه از همسرتون پرسيدين درك كردم). دوست عزيزم، شما يه سؤال غير منتظره پرسيدين، يه پاسخ غير منتظره هم دريافت كردين. همين! اما دوست خوبم همين جواب كه "تا حالا بهش فكر نكردم،" خودش كللللليه! چون نشون ميده ايشون تا به حال فكر جدايي از شما رو از ذهنشون هم نگذرونده!:104: بايد از داشتن چنين همسري خوشحال بود و بهش افتخار كرد.:227:
بنابراين از اين آشفتگي ها فاصله بگيرين و سعي كنيد از حساسيت پرهيز كنيد. چون حساسيت يه خصيصه ي اخلاقيه كه اگر انسان بهش دچار بشه، خيلي رنج آوره .
موفق باشين.
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tesoke
خب شما هم کار خوبی نکردین گفتین مهریه منو بده، منم میرم با کس دیگری زندگی میکنم. .
البته من همون اول نگفتم که میرم با کس دیگه. اولش گفتم که عیب نداره تو برو با کس دیگه ولی باید مهریه منو بدی و منم می رم برای خودم تنها زندگی می کنم.
بعد مشستم با خودم فکر کردم و صحنه همخوابی همسرم با یکی دیگه :163: تو ذهنم اومد، آتیش گرفتم. و خواستم مقابله به مثل کنم و اونم حرصش بگیره، جمله بالا رو گفتم.
در ضمن اینم بگم که همه این حرفا رو کاملا با لحن شوخی می گفتم هرچند از درون ناراحت و غمگین بودم.
چندین بار این حرف رو تکرار کردم، شوهرم یکم عصبانی شد و گفت من که فکر نکردم ولی انگار تو فکر کردی.:33: راستش منم ترسیدم و دیگه هیچی نگفتم.
ولی حرفش رو اصلا فراموش نکردم!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tesoke
حالا اگه می خواهید ببینید که چقدر همسرتون منظور بدی داشته، به حرف خودتون فکر کنین و ببینین که چقدر از این حرف طلاق و زندگی با یکی دیگه منظور داشتین، اون وقت به همون مقدار همسرتون هم منظور داشته.
بنظرم یکم مقایسه درست نباشه چون؛
- من ازش جدی سوال کردم و اونم لحنش جدی بود.
- من تو کلامم لحن شوخی کاملا هویدا بود.
- پاسخ و عکس العمل من یه مقابله به مثلی بود در جواب اون.
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
من هم هیچ برداشت منفی ای از جمله ی همسرتون نکردم.
شوهرتون گفته من تا حالا به این موضوع فکر نکردم. این همون بحث تفاوتهای زن و مرد هست در صحبت کردن یا تصمیم گرفتن و ...
شما سوالی ازشون پرسیدید که تا به حال بهش فکر نکرده بودند. ایشون هم خیلی صریح و واضح فقط به همون سوال شما جواب دادند ولی شما با نگاه زنانه تان آن را به هزار و یک موضوع دیگر زندگیتان ربط دادید.
اتفاقا به نظر من جواب شما دل شکننده تر بوده. مهریه ام را بده تا برم با یکی دیگه زندگی کنم:33:
از نظر ایشون فقط همین. من تا حالا به موضوع بچه دارشدنمون فکر نکردم!!
بقیه اش تفسیرهای شماست.
پست من و خودتون تقریبا همزمان شد.
ولی به هر حال جمله ی بدی گفتید. مخصوصا اینکه اینقد هم تکرار کردید تا صداشون دراومده.
فکر کنم دست پیش را گرفته اید که ... وگرنه حرف شما خیلی بدتر بوده. در ضمن بعضی حرفها شوخیش از جدیش وحشتناک تره.
اگر پای بحث جدی بود شاید حرف شما قابل قبول تر بود.
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط blue sky
البته من همون اول نگفتم که میرم با کس دیگه. اولش گفتم که عیب نداره تو برو با کس دیگه ولی باید مهریه منو بدی و منم می رم برای خودم تنها زندگی می کنم.
بعد نشستم با خودم فکر کردم و صحنه همخوابی همسرم با یکی دیگه :163: تو ذهنم اومد، آتیش گرفتم. و خواستم مقابله به مثل کنم و اونم حرصش بگیره، جمله بالا رو گفتم.
در ضمن اینم بگم که همه این حرفا رو کاملا با لحن شوخی می گفتم هرچند از درون ناراحت و غمگین بودم. چندین بار این حرف رو تکرار کردم، شوهرم یکم عصبانی شد و گفت من که فکر نکردم ولی انگار تو فکر کردی.:33: راستش منم ترسیدم و دیگه هیچی نگفتم. ولی حرفش رو اصلا فراموش نکردم![/color]
خودتون نشستی با خودت یه سوال را مطرح کردی و بعد شوهر بیچاره را گیر آوردی و بهش گفتی و اون هم تازه جواب بدی هم نداده، بعد ناراحت شدی و بعد رفتی صحنه ی همسرت را با کس دیگری تو ذهن آوردی و بعد اومدی تا تلافی کنی و اونو ناراحت کنی تا دیگه ناراحتت نکنه. این کارتون مثل اینه که آدم بشینه و یه سوزن به خودش بزنه و گریه کنه و بگه: چرا این قدر درد داره، آخه چرا، من که از زدن این سوزن به خودم منظوری نداشتم.:311: این خیلی سوزن بدیه. نباید این قدر به من درد وارد میکرد. ازت متنفرم سوزن. :311:
ببخشید، سرگرمی بهتری جز ناراحت کردن خودت و شوهرت ندارید!!!:302:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط blue sky
بنظرم یکم مقایسه درست نباشه چون؛
- من ازش جدی سوال کردم و اونم لحنش جدی بود.
- من تو کلامم لحن شوخی کاملا هویدا بود.
- پاسخ و عکس العمل من یه مقابله به مثلی بود در جواب اون.
اینو شما میگین، اما من که بیطرف به قضیه نگاه میکنم، می بینم که مقصر شمایید. تازه یادت باشه، غیرت زنانه هر چی هم باشه، گوشه ای از غیرت مردانه نمیشه. پس اگه شما ناراحت شدید، شوهرت از درون له شده. در ضمن این که شوخی بگی یا جدی، این قضیه فرقی نداره و اگه همسر من یه روز همچین حرفی به من بزنه، خیلی جایگاهش توی قلبم میاد پایین و معلوم نیست بتونه جبرانش کنه.:163:
در ضمن فکر میکنم که شوهر شما به خاطر این قضیه ناراحت باشه و من هم فکر میکنم که شما در این قضیه خوب رفتار نکردین و یه معذرت خواهی به شوهرتو بدهکارین. :305:
بهتره توی یه نامه ی عاشقانه برای همسرت بنویسی که از اون حرف ها منظوری نداشتی تا قلب شکسته اش را دوباره ترمیم کنی و گرنه ممکنه این زخم همیشه توی قلبش باقی بمونه.:302:
در ضمن به همه ی خانوم ها و خانوم آینده ی خودم توصیه ی مهمی دارم: هیچ وقت با شوهرتون سر مسائلی که به غیرتش برمی گرده شوخی نکنین. این شوخی ها بدجوری از جایگاه شما در قلب شوهرتون کم می کنه.
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
سلام
بلو اسکای عزیزم میدونم که فکرت درگیر مساله شده و چون ابعاد منفی به ذهنت میاد خیلی ناراحت هستی .
عزیزم کمی از این تمرکز بر روی پاسخ همسرت کم کن . چنین تمرکزی باعث عذابت میشه و فقط یک کینه در قلبت به وجود میاره .
پاسخ همسرت بیشتر شمارو متوجه جنبه منفیش کرده اینکه ممکنه زمانی فکر جدایی شما رو هم بکنه .
اما عزیزم واقعا چرا چنین سوالی از همسرت پرسیدی ؟ این سوال اون هم جدی نشانه تردید شما در وفاداری اون هست . چرا چنین فکری میکنی .
ببینید اکثر ما خانما یک مشکل بزرگ داریم و اون هم آفریدن یک مساله و مشغله ی ذهنی است .
ما خانم ها گاهی چیزی ذهنمون رو مشغول میکنه و برای خارج شدن از این درگیری ذهنی به هرچیزی متوسل میشیم .
هم شما هم تمام خانم های متاهل بهتره وقتی که مطرح کردن مساله ای امکان بازخورد دلخواه از همسر رو نداشته باشه کلا بیان نشه تا یک مساله به وجود نیاد .
اگر شما به وفاداری همسرت در موقعیت نداشتن بچه تردید داری بهتره اصلا چنین تردیدی رو مطرح نکنید چون خود مطرح کردنش ممکنه سبب کدورت و ناراحتی و تزلزل رابطه بشه .
به سوالت دقت کن: اگر بچه دار نشیم طلاق میگیری ؟ میری باکسی دیگه ؟
این سوال کاملا نشان دهنده بدبینی ذهنی شما نسبت به این مساله است و خودتون سرنخ های اصلی ایجاد یک ناراحتی رو دادید چون سوالتون کلی نیست و دارای جزئیات هست .
چنین سوالاتی سریعا مرد رو متوجه حس بدبینی شما میکنه و این بدبینی و عدم اطمینان در شما اون رو عصبانی میکنه اونوقت در چنین موقعیتی شما انتظار یک بازخورد مثبت هم دارید .
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
سلام اسمان ابی عزیز:72:
البته من قصد راهنمایی شما رو ندارم چون دوستان خوب گفتن.
از این حرف همیشه تنهای عزیز خوشم اومد که این حرفش نشونه اینه که اصلا به جدایی از شما فکر نکرده.
چون همون اول که مطلبتون و خوندم همین به ذهنم رسید که در پست همیشه تنها دیدم.
تازه بهتم تبریک می گم که می خواین بچه دار بشین. موقعی که بچه بیاد زندگی شیرین تر می شه. زندگی من که این طور بود امیدوارم مال شما هم همین طور باشه.
اسمان ابی اصلا از شوهرت دلخور نشو بهترین جواب و داده. البته از دید خودشون. هر چند که ما خانمها دوست داریم بشنویم که من تا اخر عمر اگه چپه چلاق هم بشی باهات می مونم اما واقعا نمی دونم چرا اقایون این حرف و نمی زنن. دقیقا شوهر خواهر منم در جواب همین سوال همین جواب و داده بود.
راستی یه چیزی:
این تجربه منه هر کی می خواد بچه دار بشه من بهش همین توصیه رو می کنم هر چند می دونم خودتون بهتر از من می دونید. این موضوع رو به فامیل و اقوام و دوستان نگید چون اونا منتظرن و این انتظار اونا شما رو عذاب می ده و خودش باعث استرس شما هست.
فعلا خودت و شوهرت بدونید هر وقت باردار شدید خبرش و به دیگران هم بگید:46:
موفق باشید:72:
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
بلو اسکای خواهرم خوشی زیر دلتو زده؟
اینم سواله تو پرسیدی؟؟
بیکاری ها:311:
انگار تله میذاری یکی رو میندازی تو تله بعد می گی چرا افتادی تو تله
حرف های تو که بدتر بوده اگه من این حرفها رو به محمد میگفتم دیگه واویلا بود تا عمر داشت یادش نمی رفت
نکنه اعصابت از جای دیگه خورده؟؟
به نظر من که هیچ اتفاق مهمی نیافتاده که تو دلخور باشی
بعدشم نشستی همخوابگی اونو با یه دختر دیگه مجسم کردی بعد ازش دلخور شدی:311:
عین اینه که خواب ببینی شوهرت بهت توهین کرده بیدار بشی بگی چرا بهم توهین کردی
:46:
من فکر می کنم شاید اضطراب حاملگی و ... تو رو برداشته
به نی نیت فکر کن برو لباس های بچگونه ببین لذت ببر و بیخیال این افکار مزاحم شو
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
واقعا حرف تسوکه را قبول دارم آخه اینم سواله ؟
باور کنید خیلی خوب جوابتونو داده راستش اگه من جای اون بودم جوابی می دادم که حداقل یه چند روزی قهر کنید! :311: حالا هم با شوخی رفتید بهش می گید که شما برو با یکی دیگه منم می رم با یکی دیگه ؟:320:
اگر همسرتان اینجا بود حتما بهش یه راهکار می دادم از خجالتتون بیرون بیاد!
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
با سلام
شما به خاطر بالا بودن ميزان احساساتتون ، بيشتر تحت تاثير درون خودتان و برداشتهاي ذهني خودتان هستيد.
بايد يه كمي با واقعيات ارتباط بيشتري پيدا كنيد.
شما از بي مشكلي و راحتي در زندگي دنبال خلق هيجانهاي كاذب با تصورات از حوادث موهوم در آينده هستيد!!!
خب چه جوابي مي خواستيد؟! شوهرتان اين هيجان را برايتان فراهم كرده است. :104::104::104:
بله حادثه براي هر كسي ممكن است پيش بيايد. اما هر وقت مرگي پيش آمد آن وقت گريه هم خواهيم كرد.
اما با تصور مرگ در آينده گريه نمي كنيم.:160:
خلاصه:
لطفا دست به فرستنده نزنيد (منظورم همسرتون هست)، لطفا گيرنده را تنظيم كنيد.(منظورم خودتون هستيد.)
به جاي رمانتيك بازي ها و پرورش احساسات انتزاعي و ذهني از زندگي، روي اينجا و اكنون تمركز داشته باش.
Here and Now
گذشته ، آينده و خيالات پيرامون آنها را رها كن. تا لذت زندگي را در ذائقه خود بيشتر احساس كني.
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
دوست عزیزم
منم میگم سوال خوبی نپرسیدی!
از همین حالا که قصد دارین بچه دار بشین چرا با این سوال بدبینانه شروع کردی؟ تازه اون موقعیتی هم که سوالو پرسدی مهمه، که شوهرت حوصله داشته صحبت کنه یا خسته بوده و حال فکر کردن به این مسئله رو نداشته!
میتونستی بگی : راستی دوست داری بچه مون دختر باشه یا پسر؟
یا : عزیزم تو دوست داری اسم بچه مون رو چی بذاریم؟
یا : راستی اگه دوقلو بودن نظرت چیه؟
یا یه سوال خوشبینانه دیگه
از جواب شوهرت هم اصلا نباید ناراحت میشیدی چون به نظرم کاملا منطقی و درست بوده و من که منظور بدی ازش برداشت نمیکنم.
یعنی اگه من جای تو بودم باور کن ناراحت نمیشدم هیچ تازه خوشحال هم میشدم! چون مطمئن میشدم که شوهرم تا حالا یه ذره هم به نبود من و جدایی از من فکر نکرده.
راستش اگه من جای شوهرت بودم همین جوابو میدادم!
برای اینکه نمیخواستم سرسری و بدون فکر جواب بدم و این خیلی خوبه حتی اگه دلخواهت نباشه.
گلم همونطوری که دوستان گفتند تو هم اصلا کار خوبی نکردی که اسم مهریه و کسان دیگه رو آوردی اصلا:305:
و اگه خواستی چیزی بگی اگه من بودم میگفتم : حتی اگه با کس دیگه ای هم ازدواج کنی من ازت جدا نمیشم و نمیخوام کس دیگه ای جای تو رو تو قلبم بگیره!
اینجوری هم اسمی از مهریه و کس دیگه نبردی هم اینکه با وجودی اینکه به وفاداریت مطمئن بوده مطمئنترش میکردی که تحت هر شرایطی تو اونو تنها نمیذاری و خودش یه درس بود!
حالا دیگه از این فکرهای آزار دهنده نکن چون نی نی به آرامش نیاز داره:46:
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
به نظر من سوال شما هم خیلی درست نبوده و اینکه در ادامه هم شما گفتید که مهریه ام را بده من هم می رم با کس دیگری هم درست نبوده و حتی این معنی را می ده که همسرت چون مهریه شما را نمی تونه بپردازه شما را طلاق نداده البته اگر بخوای اینطوری فکر کنی
اینقدر زندگی تو به خاطر این حرف ها سخت نکن آقایان مثل ما خانم ها نمی تونند اینقدر درباره آینده تصمیم قاطع بگیرند و به نظر من همه زوج ها به این مسئله فکر می کنند که اگر با هم بچه دار نمی شوند ادامه بدهند یا خیر خودتان هم اگر خدای نکرده مشکل از طرف همسرتان باشد به ادامه با همسرتان فکر می کنید یا خیر ؟ بهتر از همسر من بود که حتی تصمیمی هم برای بچه دار شدن نداشتیم به من گفت که اگر بچه دار نشدیم ادامه بدیم یا نه؟
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
عزیزم بنظر من بهتر بود بجای اینکار در مورد آینده بچه با هم صحبت میکردین.اسم بچه اتاق بچه و غیره
امروز یه غذای خوشمزه درست کن و سعی کن طوری که اصلا شوهرت حساس نشه از ته ته دلش بیرون بیاری ولی حساسش نکن بذار قضیه تموم شده باشه و اگر خدای نکرده زمانی این حرفو مطرح کرد بگو که کاملا شوخی بوده و تو هم حرفهای اونو کاملا شوخی گرفتی موفق باشی:310:
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
دوستای گلم همتون رو یه دنیا دوست دارم. از اینکه اینهمه شرمنده ام کردین و برام وقت گذاشتین خیلی خوشحالم. حتی آقای مدیر هم لطفش شامل حالم شده. :310:
دست همگی درد نکنه. :46::43:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیر همدردی
شما از بي مشكلي و راحتي در زندگي دنبال خلق هيجانهاي كاذب با تصورات از حوادث موهوم در آينده هستيد!!!
البته من اونقدرها هم که فکر می کنید، بی مشکل نبودم و راستش علت اینکه این 2.5 سال اقدام به بچه دار شدن نکردیم، اینه که خیلی باهم مشکل داشتیم و حتی من به جدایی هم فکر کرده بودم. (حالا نگین چقدر روم زیاده که با وجود فکر کردن به جدایی، اون سوال رو از شوهرم کردم!) حقیقتش اگه مساله زیاد بودن سنمون نبود فعلا اقدام به بچه دار شدن نمی کردم تا زندگیمون به ثبات برسه.
ببینید شاید قضیه اصلا رمانتیک بازی نباشه. من همیشه دلم می خواست بخاطر خودم و خصیصه های اخلاقی ام انتخاب می شدم و نه اینکه فقط یه وسیله باشم برای اینکه یه موجود دیگه رو به این دنیا بیارم. نمی دونم تونستم منظورم رو برسونم یا نه؟
با شرایط امروز و پیشرفت علم پزشکی، کمترین زوجی هستند که موفق به داشتن فرزند نشن و فقط متاسفانه بعضی روشها بسیار پرهزینه هستند. کاش شوهرم به این مطلب اشاره می کرد!
شاید هم واقعا نخواهد متحمل هزینه شود و ساده ترین راه و زندگی با یک نفر دیگر را ترجیح دهد.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرانک1389
اگه خواستی چیزی بگی اگه من بودم میگفتم : حتی اگه با کس دیگه ای هم ازدواج کنی من ازت جدا نمیشم و نمیخوام کس دیگه ای جای تو رو تو قلبم بگیره!
اینجوری هم اسمی از مهریه و کس دیگه نبردی هم اینکه با وجودی اینکه به وفاداریت مطمئن بوده مطمئنترش میکردی که تحت هر شرایطی تو اونو تنها نمیذاری و خودش یه درس بود!
فرانک جان من هرگز و تحت هیچ شرایطی حاضر نیستم دروغ به این بزرگی بگم.
همه دوستان شوهرم رو بخاطر واقع بینی و ندادن جواب احساسی تشویق کردند، حالا من پاسخی به شوهرم بدم که اون رو متوقع کنه در صورتیکه اگه پای عمل برسه، جا می زنم؟ ما در قبال حرفهایی که می زنیم مسئولیم.
باور کن تو لحظه اول وقتی بهش گفتم که مهریه ام رو بده و من هم تنها زندگی می کنم، بابت این بود که اصلا و تحت هیچ شرایط حاضر به زندگی با هوو:163: نیستم و نمی توانم با این موضوع کنار بیایم. اگر طلب مهریه ام رو کردم، بخاطر این بود که بتونم خودم رو اداره کنم. الان با اوضاع کارم اصلا مطمئن نیستم که بعد از مرخصی بازهم بتونم اون محیط رو تحمل کنم!
خواستم از همین ابتدا موضعم رو با شوهرم مشخص کنم که اگه بخاطر بچه بخواد بره سراغ یه زن دیگه، من نیستم.
البته بعدش که گفتم منم می رم با یکی دیگه، خوب خواستم حرصش بگیره، چون اون حرفای اول رو که گفتم، هیچی نگفت.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ستاره1388
خودتان هم اگر خدای نکرده مشکل از طرف همسرتان باشد به ادامه با همسرتان فکر می کنید یا خیر ؟
ستاره عزیز برای من داشتن فرزند تو الویت نیست. من صرفا بخاطر بچه دار شدن نبود که ازدواج کردم.
البته نباید متوقع باشم که شوهرم هم مثل من فکر کنه، هرچند دوست داشتم که اینطور بود.
=================================
نتیجه گیری:
واقعیتها رو هرچند تلخ باید پذیرفت.
نمی توان دیگران رو مجبور کرد مثل ما فکر کنند و خواسته هاشون همانند ما باشه.
من باید موقع انتخاب دقت و مهارت بیشتری داشتم و فردی با ارزشهایی نزدیک به خودم انتخاب می کردم. حالا که نتونستم گناهش متوجه خودمه.
شوهرم حق داره فرزند رو به همسر ترجیح بده و نمیشه به زور کسی رو وادار کرد که به غایت دوستت داشته باشه.
و در آخر کلا سوال من اشتباه بود. بعضی سوالها و بی موقع پرسیدن آنها باعث می شه که صرفا حرمتها شکسته بشه. من درک این موضوع رو مدیون دوستان عزیزم هستم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
گذشته ، آينده و خيالات پيرامون آنها را رها كن. تا لذت زندگي را در ذائقه خود بيشتر احساس کنی.
:104::104::104:
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
سلام بلو اسکای جونم:72::
هورا یعنی من دارم خاله میشم دیگه..................هورااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااا
ببین بلو اسکای عزیزم همه دوستان عالی گفتم به خصوص نظر آقای تسوکه که منو حسابی خندوند..مثال سوزنشو می گم:311:..
به نظر من اصل مطرح کردن موضوع مشکل داشته..
شما می خواستی بگی اگر بچه دار نشم چی میشه و انتظار داشتی عین تو فیلمها بگه من فقط تو رو می خوام نه بچه رو..بودن کنار تو برام مهمه و حالا اون اینو نگفته ..آخه گلم تو که مدها رو باید بهتر بشناسی اونم یک مرد منطقی...
اتفاقا من یک بار این سوالو از همسرم پرسیدم البته گفتم اگر مریض لاعلاج بگیرم چی کار می کنی؟اولا عصبانی شد که تو آخه این فکرا از کجا میاد تو ذهنت..( البته این موضوع مال شاید 5 ماه پیشه) یعد هم گفت من اصلا به این چیزا فکر نمی کنم که بخوام جواب بدم..تو هم برو بچه جان تا کلاهمون تو هم نرفته..حوصله داری ها؟!!!!
این جواب همسر من بود ..و بعدا که واضح برام گفت که اصلا این موضوع ها نباید گفته بشه و آینده مال ماست من نه تو موقعیتش بودم نه تصور می خوام بکنم ولی می دونم مرد نیمه راه نیستم..
عزیزم من از اون صحبت تا آخر عمر درس گرفتم که به قول دوستان برای چی دنبال دردسر بگردم..حالا هم دیگه هر وقت حرف می زنیم می گم دوست دارم دوقلو باشه؟یکی دختر یکی پسر؟اسمشونو چی بذاریم؟و همش چیزهای قشنگ برای صحبت پیش میاد..
در ضمن عزیزم این همه تو تالار مطلب می خونیم از تفکر مثبت اونوقت شما رفتی عجب سوالی پرسیدی...:305:.
به نظر منم حرف همسرت منطقی بوده ..و جواب خوبی بهت داده عزیزم..این دو فایده داشت:
شما فهمیدی دلیل نداره همسرت مثل فانتزی ذهنی شما رفتار کنه ..
و همچنین فهمیدی باید به جنبه های مثبت فکر کنی نه منفی...
به نظر من شما این بحثو پیش نکش..امروز ظهر تا اومد خونه ببوسش و بگ وقتی فکر می کنی قراره بچه مرد دلخواه زندگیم رو بدنیا بیارم غرق خوشبختی میشم..راستی اسمشو چی بذاریم به نظرت؟کاشکی مثل من باشه و ...هی سر به سر هم بذارین..
گلم سری که درد نمی کنه که دستمال نمی بندن.خب..؟:227:.
آفرین ....:46:
** انگار بلو اسکای جونم پست ها همزمان شد..عیب نداره مال منم بخون دیگه!!!!
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
عزیزم این حرفارو به شوخی گفتم بزنی نه جدی!
ببین منظورم اینه که فضا رو جدی نمی کردی همین وگرنه منم با هوو نمیسازم :163:
اصلا یه سوال : مگه شما تا حالا برای اینکه بفهمید بچه دار میشید یا نه اقدامی هم کردید ؟؟
آخه از این قضیه خیلی مطمئن حرف میزنی!
اصلا از کجا معلوم اگه خدای نکرده بچه داری هم نشید مشکل از طرف تو باشه نه اون ؟؟؟
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط blue sky
شاید هم واقعا نخواهد متحمل هزینه شود و ساده ترین راه و زندگی با یک نفر دیگر را ترجیح دهد.
خواستم از همین ابتدا موضعم رو با شوهرم مشخص کنم که اگه بخاطر بچه بخواد بره سراغ یه زن دیگه، من نیستم.
البته بعدش که گفتم منم می رم با یکی دیگه، خوب خواستم حرصش بگیره، چون اون حرفای اول رو که گفتم، هیچی نگفت.
ستاره عزیز برای من داشتن فرزند تو الویت نیست. من صرفا بخاطر بچه دار شدن نبود که ازدواج کردم.
البته نباید متوقع باشم که شوهرم هم مثل من فکر کنه، هرچند دوست داشتم که اینطور بود.
واقعیتها رو هرچند تلخ باید پذیرفت.
نمی توان دیگران رو مجبور کرد مثل ما فکر کنند و خواسته هاشون همانند ما باشه.
من باید موقع انتخاب دقت و مهارت بیشتری داشتم و فردی با ارزشهایی نزدیک به خودم انتخاب می کردم. حالا که نتونستم گناهش متوجه خودمه.
شوهرم حق داره فرزند رو به همسر ترجیح بده و نمیشه به زور کسی رو وادار کرد که به غایت دوستت داشته باشه.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
گذشته ، آينده و خيالات پيرامون آنها را رها كن. تا لذت زندگي را در ذائقه خود بيشتر احساس کنی.
:104::104::104:
آی خانمی هنوزم بدجوری ذهنت درگیره . خواهش میکنم این افکارو بریز دور . چرا باید بشینی به این فکر کنی که اگر شوهرت بره سراغ زنه دیگه نمیتونی تحمل کنی یا شاید شوهرت حق داره بچه رو به زن ترجیح بده و.....
این درگیری های ذهنی الکی بریز دور تا از پا درت نیاورده . کلا دیگه به این مساله فکر نکن . اگر مشکلاتی با همسرت داشتی گذشته سعی کن با افکار مزاحم مشکل جدید به وجود نیاد .
مگه مدیر نگفت این خیالات رو رها کن تا از زندگی لذت ببری
پس تمام سعیت رو بکن گلم .
موفق باشی:46:
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سارا بانو
سلام بلو اسکای جونم:72::
هورا یعنی من دارم خاله میشم دیگه..................هورااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااا
سارا جان از اين به بعد صدات ميزنيم خاله سارا :227:
blue sky گلم با اين انرژي كه شما داري بايد دعا كنيد 4 قلو نشه.:311: خوش به حال اون ني ني خوشگل كه مامانش هميشه آسمونش آبيه. :72:
پس بيخيال اين افكار. الان وقتشه بريد خريد لوازم كودك كه اون ماه هاي آخر ديگه نميشه، سخته. تازه مگر تاپيك "خاطرات عاشقانه منو همسرم" جناب تسوكه رو يادتون نيست؟! همه خاطرات خوب هاشون مال دوران حاملگي بود.... پس كلللللي خاطرات خوب با همسرتون در پيش دارين. :310:
اين روحيه رو عوض كنيد. مادر بايد يه روحيه قوي و سازنده داشته باشه گلم. :104:
موفق باشين.:72:
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
بچه ها چقدر دارین تند می رین!!!!!
بابا بچه کجا بود،من حالا دارم به این موضوع فکر می کنم که اگه بچه دار نشیم، چکار می کنیم، شما بچه رو به دنیا هم اوردین؟! :P
اما خداییش اگه دو قلو بود که ماه می شد. هرچند دو سال اولش سخته، اما بعدش راحت تره. مخصوصا ما که سنمون بالا رفته و شاید دیگه فرصتی برای بارداری دوم نباشه. اما خوب فکر کنم دوقلوزایی وراثتی باشه و ما کلا تو دور و برمون دوقلو نداریم.
اما درکل بنظرم درست نیست خیلی تند بریم. انتخاب اسم بچه و تهیه و پسند لباس و وسایل برای بعد از بارداریه. حالا 9 ماه وقت هست. اگه زیادی امیدوار بشیم و یه وقت واقعا بچه دار نشیم اونوقت خیلی می خوره تو ذوقمون.
خوبه که همه احتمالات رو در نظر گرفت تا در صورت وقوع هرکدومون آمادگیش رو داشته باشیم و کمتر ضربه روحی بخوریم. البته این اعتقاد من.
حالا که بحث به اینجاها کشید. بازم دلم میخواد حرف بزنم و یکم سبک شم. آخه این چیزا رو به کسی نمی شه گفت الا به دوستان بی نظیر همدردی:72::72:
بقول یکی از دوستان: "می دوستمتون".
می دونید چیه الان دومین ماهه که ما اقدام به بارداری کردیم. من رشته دبیرستانم تجربی نبود و اصلا اطلاعاتم تو این زمینه ها قابل توجه نیست. تو این مدت سعی کردم اطلاعاتم رو بیشتر و بیشتر کنم.
خوب ماه اول که نطفه تشکیل نشد و من فهمیدم که دیر اقدام کردیم و از زمان تخمک گذاری گذشته بوده.
عوضش سری بعد طبق مطالعاتم از زمانی که احتمال تخمک گذاری می رفت تقریبا به فاصله دو روز در میون اقدام کردیم تا وقتیکه که احتمال تخمک گذاری تموم می شد. الان هم حدود یه هفته از پریودم گذشته ولی باردار نیستم. :302: (چون دوبار تو خونه تست بارداری انجام دادم و جواب منفی بود.)
البته می دونم خیلی مهم نیست چون خونده بودم که در هر ماه احتمال بارداری 30% هست و با گذشت ماههای بیشتر این احتمال بصورت نمایی بالا می ره. و یه زوج سالم که اقدام به بارداری می کنن تا یکسال هم اگه باردار نشن مشکلی ندارن.
اما اگه همون ماه اول باردار می شدم، عالی بود. چون به محض اتمام مرخصی بدون حقوقم، درخواست 6 ماه مرخصی زایمان می کردم. :227: عالی می شد ولی حیف که نشد.:(
خوب اینایی که گفتم زیاد ربط نداشت به تالار و الانه که مدیر بیاد و تذکر بده :81:
الان مشکلم رو می گم...
تو ماه گذشته خیلی بهم سخت گذشت. اینکه هربار خودم به شوهرم گفتم که برای نزدیکی آماده شه، یه حس بدی درم بوجود اورد.
هربار برام سخت بود و اینکه دوباره بخوام از اول شروع کنم اذیتم می کنه.
دلم می خواست شوهرم خودش مدیریت این مساله رو بعهده می گرفت و خودش ازم درخواست می کرد که باهم رابطه داشته باشیم.
اما خوب اون خیلی مثل من نیست و هم اینکه من از بدنم بیشتر اطلاع دارم و زمان تخمک گذاری رو بهتر می تونم حدس بزنم.
واقعا نمی دونم باید چی کار کنم. احساس می کنم رابطمون خیلی فرمولی شده و تقاضای من برای رابطه احساسم و غرورم رو زیر سوال می بره و از طرفی من 34 سالمه.
مامانای تالار می شه یکم راهنماییم کنین. :46:
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
باشه ولي اگه احتمال ما درست از آب در اومد (كه در مياد) ما شيريني ميخوايم، شيرينيييييييي...................:73:: 73::73:
ما هم دنبال بهونه ايم كه خوش بگذرونيم.:123:
:326::326:
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
سلام اسمان ابی عزیز:72:
نگران نباش. شما هم مثل همه باردار خواهی شد فقط استرس و از خودت دور کن.
شوهرتم بچه میخواد یا به خاطر شما داره تن به بچه دار شدن می ده؟
اگه خودشم میخواد و اشتیاق داره حالا مهم نیست کی اقدام کنه.
در ضمن اینم بدون که معمولا خانما بیشتر ذوق مرگن تا اقایون. شوهر من در دوران بارداری وقتی ازش می خواستم دستش و رو شکم من بذاره و تکونهای بچه رو حس کنه دعوا راه می انداخت که اینا مسخره بازی جلف بازی و ....
الان بیا ببین جونش به این جقله بنده.:311:
اما در مورد بارداری با اجازه سارا بانو خانم دکتر تالار من چون رشته تحصیلیم یه خورده به چیزا ربط داشت می خوام یه ذره صحبت کنم
اسمان ابی جان در کل یک ماه که 7 روزش پریودی محسوب می شه فقط 1 روزه که احتمال باردار شدن خانم هست در واقع تخمک خانم فقط 24 ساعت زنده هست.
علایمش و هم باید خونده باشی که البته بعضی خانما علامتی ندارن. اما معمولا روز تخمک گذاری زیر دل درد یا سینه درد و یا گرم شدن بدن و می شه حس کرد.
با عرض پوزش بعد از نزدکی زود از جا بلند نشو. و اجازه بده که اسپرمها این زمان و داشته باشن تا خودشون و به تخمک برسونن هر چند که حرکت اسپرم ها تند و سریعه. اما
با بالا رفتن سن یک مقدار این حرکات کند می شه البته فقط یک مقدار و این زمان و شما باید بدی.
در ضمن بی بی چک ها باردای کمتر از 2 هفته رو نشون نمی دن.
پس بعد از هر بار نزدیکی یک بی بی چک نخر و منتظر باش.
زمان دادن خیلی مهمه.
موفق باشی:72:
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
می دونی خود همین استرس ها باعث میشه که شما بارداری با موفقیت کمتری پیش بره! شما اصلا نباید زمان تعیین کنید؛ یعنی چی؟ یعنی اینکه درسته توی همون چند روزی که زمان تخمک گذاریتون فعال هست رو می تونید با نشاط تر و جذاب تر باشید و به همسرتون هم این موضوع رو از روز قبل یا قبلترش بگید و بعد از اون اجازه بدید همسرتون بخاطر همون جذابیت های جنسی تون و رفتارهای مهربانانه و طنازیهاتون به سمتتون بیاد و مثل همیشه که با هم رابطه داشتید رابطه داشته باشید؟! اصلا نیازی نیست که شما فکر کنید الان با هم رابطه داریم فقط برای اینکه بچه دار بشیم؛ این درسته که می خواید بچه دار بشید اما نباید همه ی احساس و جذابیت های جنسی تون رو خلاصه کنید به یه روزهای خاصی و بدون هیچ احساسی فقط یه حرکت فیزیکی رو انجام بدید!
در ضمن این رو در نظر داشته باش که جا انداختن این موضوع که ما برای اینکه همدیگر رو دوست داریم به هم نزدیک میشیم یا برای بچه دار شدن؛ فقط و فقط دست خود شماست!
اصلا هم نگران نباش و امیدت به خدا رو از دست نده؛ هنوز که اتفاق خاصی نیافتاده!:43:
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
از این جا به بعد دیگه مجلس زنانه شد و ورود آقایون ممنوع. :305:
فقط اگه 4 تا شد نگران نباشید، دولت کمکتون میکنه،:325: تازه شما رو توی اخبار هم نشون میدن.:311:
راستی اگه 4 قلو شد، میشه اسمشونو بزارین: میتی کمان، تسوکه، کایکو، سگارو.
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
توضيحات سيسيلي جونم بسيار كامل و ارزنده بود
من فقط يه چيز كوچولو اضافه كنم البته با اطلاعات كم و ناقص خودم:D
اونم اينه كه فكر كنم زمان تخمك گذاري 2+-14 روز (12 تا 16 روز) پيش از قاعدگي هست پس در اين زمان احتمال بارداري بيشتره!
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
فکر می کنم شما کلا مدلتون اینجوریه!
یه خورده فکر نمی کنی زیادی پرتوقعی؟؟ :72:
اون از مدل برخوردت با جواب معمولی همسرت، اینهم از انتظارت از تخمک ها و اسپرمها که انتظار داری خودشون را با مرخصی شما تطبیق بدن. :311:
به نظر من بدون توجه به برنامه و ... یکسال کامل به خودت فرصت بده و از هیچ روش پیشګیری استفاده نکن و ریلکس زندګیت را بکن. هر بار هم قبل از رابطه روی این موضوع که قراره بچه دار بشی و انشالله این نطفه سالم و صالح خواهد بود یه تمرکز کوچولو بکن و دیګه بهش فکر نکن و به شوهرت هم چیزی نګو و به خودت و ایشون استرس وارد نکن.
می تونی اینجا را هم ببینی.
این هم یه عکس کمی تا قسمتی مربوط:
http://uploadtak.com/images/2s8z4p5k79vppnh8q8rt.jpg
-
| خیلیتنها
سلام
به سلامتی و شادی ؛ ایشالا مبارکه:72::323:
با اجازه ی سارا خانم ، پزشک تالار ( که استاد من هستند:316:) ؛ من دیدم سارا خانم سرنزدن و جواب ندادن گفتم علی الحساب جواب مختصری در حیطه ی دانسته هام بدم و نگرانیتون رو کمتر کنم. اگه ایرادی داشت ایشون تصحیح میکنن:
اولاً در این شرایط بدترین کاری که میشه انجام داد ، داشتن استرسه! تبریک میگم که بدترین کار رو انتخاب کردین!:311:
دوماً این جملات اشکال علمی دارند:
نقل قول:
البته می دونم خیلی مهم نیست چون خونده بودم که در هر ماه احتمال بارداری 30% هست و با گذشت ماههای بیشتر این احتمال بصورت نمایی بالا می ره. و یه زوج سالم که اقدام به بارداری می کنن تا یکسال هم اگه باردار نشن مشکلی ندارن.
تو ماه گذشته خیلی بهم سخت گذشت ... و اینکه دوباره بخوام از اول شروع کنم اذیتم می کنه
نقل قول:
در کل یک ماه که 7 روزش پریودی محسوب می شه فقط 1 روزه که احتمال باردار شدن خانم هست در واقع تخمک خانم فقط 24 ساعت زنده هست.
این جمله ی yasa درسته:
نقل قول:
اونم اينه كه فكر كنم زمان تخمك گذاري 2+-14 روز (12 تا 16 روز) پيش از قاعدگي هست پس در اين زمان احتمال بارداري بيشتره!
راستی خودتون رو آماده کنید ها! بچه خیلی اعصاب میخواد!:325:
بچه همش که این شکلی نیستا : :199:
90% اوقات این شکلیه :54:
تازه اگه به قول تسوکه چهارتا باشن این شکلیه: :54::54::54::54:
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
دوست خوبم من هم اندك اطلاعاتم رو در اختيارتون قرار ميدم، شايد به دردتون خورد.(البته با پوزش از صاحب نظران و متخصصين)
اول يك توصيه::305: خانم هايي كه مايلند در آينده نزديك باردار بشن، بايد به طور دوره اي توسط پزشك ويزيت بشن. تا مادر با سلامت كامل وارد حاملگي بشه و روند حاملگي سالمتري داشته باشه. تو اين ويزيت ها مشخصات فردي مثل:قد، وزن، سن، سابقه بيماري و فشار خون و... مد نظر قرار ميگيره و معاينات فيزيكي كامل انجام ميشه، چراكه گاهي بيماري هاي مقاربتي كه شخص از اون بي اطلاعه، مانع از بارداري ميشه. همچنين اگر عادت ماهانه منظم نباشه، شما رو در روز تخمك گذاري به اشتباه مي اندازه، پس بهتره حتما به پزشك مراجعه كنيد.
همونطور كه دوستان گفتند 12 تا 16 روز قبل از عادت ماهانه بعدي تخمك گذاري انجام ميشه. شما در سن 30_34 سال هستيد و 60% احتمال بارداري دارين و خب اين يعني يه شانس زياد! افرادي كه هفته اي يك بار نزديكي دارند 20 درصد و افرادي كه هفته اي سه بار مقاربت انجام ميدن 50 درصد احتمال بارداري دارند.
نكته::305: نزديكي با احساس بيشتر، مخصوصا براي آقايون خيلي به بارداري كمك ميكنه چون باعث ميشه اسپرم هاي جهنده تري داشته باشند كه قاعدتا امكان رسيدنشون به تخمك بيشتره! پس تحريك جنسي همسرتون مخصوصا روزهاي مشخص تخمك گذاري ميتونه بهتون كمك زيادي كنه.
در آخر خانومي نبايد عجله داشته باشين. چون بايد چندين شرايط همزمان برقرار باشه تا حاملگي اتفاق بيوفته، مثل: زمان قرارگيري تخمك در نزديك ترين مكان، قدرت اسپرم، زنده ماندن اسپرم، رسا شدن تخمك و زنده ماندن تخمك و محدوديت زمان نزديكي و.... پس نگران نباشيد و عجله نكنيد.
موفق باشين :72:
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
دوستان عزیزم خیلی ممنون از اینکه وقت می گذارین ولی انگار موضوع داره منحرف می شه.
من تو این تالار دنبال پیدا کردن مطالب علمی نیستم. بیشتر قصدم فائق اومدن به مسائل روحی و روانی هست.
ببینید من خودم زیاد تمرکز کردم رو پیدا کردن مقالات علمی راجع به بارداری. یعنی فکر کنم تئوری ام کم و بیش کامل شده ولی وقتی می خوام تو عمل اجراشون کنم، از لحاظ روحی و احساسی کم میارم. (توضیحش رو تو پست قبلی دادم.)
می خوام به این احساساتم غلبه کنم و در واقع این فاصله بین تئوری و نیاز روحی و روانی خودم رو از بین ببرم.
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
آها! پس مشكل شما اينه كه دوست دارين همسرتون بياد به طرفتون، نه اينكه شما بريد طرف همسرتون! عزيزم اول يه نكته بگم كه غرورتون نبايد بشكنه چون آقايون از خداشونه. اتفاقا بيشتر لذت ميبرن چون احساس ميكنن همسرشون حس زيادي بهشون داره كه ازشون درخواست ميكنه و خوشحال هم ميشن!
اما اگر گمان ميكنيد رابطتون فرموليه، بهتره بگم درسته مرد هم در اين رابطه سهمي داره، اما مهره اصلي زنه. در حقيقت اين زنه كه ميتونه همسرش رو به خودش نيازمند كنه. چون زيبايي مال زن هاست و اونا بايد بدونن چه جوري ازش در راه هدفشون استفاده كنند. اينجوري به خودتون هم كمك زيادي كردين. شما بايد با ناز كردن، دلربايي كردن ، صحبت هاي شيرين و هنرمنديتون مرد رو به سمت خودتون جذب كنيد. نيازي به درخواست زباني هم نيست، غرورتون هم نميشكنه، رابطه تون هم از فرمولي بودن خارج ميشه. پس بايد شما هنرتون رو بيشتر كنيد، و الا مردها از خداشونه:D
در ضمن بهتره بچه رو هدف دومتون فرض كنيد و اولويت رو به عشق به همسرتون بدين. قشنگيش به اينه كه سورپرايز شين نه اينكه در انتظار حاملگي باشين. چون اگر از همين الان بخواين در انتظار باشين زود خستتون ميكنه.
پس فعلا شوهرو سفت بچسبين، بچه خداكريمه!:D
براتون آرزوي موفقيت ميكنم.:72:
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamishetanha
غرورتون نبايد بشكنه چون آقايون از خداشونه.
تکذیب میشود. آقایون دیو که نیستند.
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
چی تکذیب می شه تسوکه؟
فکر کنم منظور ایشون این بود که آقایون از خداشون که با همسرشون رابطه داشته باشند
شما فکر کردید که منظورشون اینه که آقایون از خداشونه که غرور همسرشون بشکنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tesoke
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamishetanha
غرورتون نبايد بشكنه چون آقايون از خداشونه.
تکذیب میشود. آقایون دیو که نیستند.
يعني از خداشون نيست؟! البته ديو ها كه احساس ندارند. ولي فكر كنم آقايون اونقدر احساس دارند كه از پيشنهاد يه رابطه عاشقانه بدشون نياد. منظورم اين بود كه آدم عاقل نقد رو با نسيه عوض نميكنه. تازه اگر پيشنهاد رو قبول نكنن ديو هستند. چون نشون ميده خيلي بي احساسن.:302: از قديم گفتن زن در مقام نازه و مرد در مقام نياز! منم گفتم بيشتر ناز كنن تا بيشتر به نياز بندازن،:227: همين!
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
سوء تفاهم: من فکر کردم که میگین از خداشونه که غرور زنشون را بشکنن.
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
خانوم blue sky عزیز سلام.
با اجازه بقیه خانوم دکترای تالار باید بهتون بگم حتی همین حسه شما هم خیلی طبیعیه.
چون شما بیشتر از شوهرتون نگران هستین و بیشتر از ایشون زمان واستون مهمه. اصلا تو این شرایط به فکر اینا نباشید.
حالا وقت زیاد دارین که شوهرتون بیاد جلو و شما ناراحت بشین و .....
الان چیزای مهمتری هست. مقاله هایی که گرفتین بخونیین. تاثیر استرس و ناراحتی رو هم حتما نوشتن.
پس بهشون عمل کنید.:72:
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
خدایی چه تاپیک با حالی شده کلی خنده کردم از عکس بهشت گرفته تا حرفهای تسوکه که میگه مجلس زنونه شد واسمهایی که پیشنهاد کرده
بلو اسکای:
هنوزم نوشتی همسرم بچه رو به من ترجیح می ده
بابا ما که خودمون زنیم موندیم از کجا به این نتیجه رسیدی؟ این داداش ما ( همسرتو ) اینقدر اذیت نکن گنا داره !:72:
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
ببینم چی شد؟! شماها دوستای منید یا شوهرم؟! بابا اینجا تالار منه نه شوهرم و شماها هم تالاریای من هستید، چرا طرف شوهرمو می گیرید؟؟؟؟؟ :161::302:
این از "سابینا"، اون هم از "آشنای دیروز" که می خواست راهکار یاد شوهرم بده! نه که خودش اصلا بلد نیست!
باید یه تاپیک جدید بزنم با عنوان " هم تالاریهام :47:"
نقل قول:
نوشته اصلی توسط PUPAK
حالا وقت زیاد دارین که شوهرتون بیاد جلو و شما ناراحت بشین و .....
الان چیزای مهمتری هست. مقاله هایی که گرفتین بخونیین. تاثیر استرس و ناراحتی رو هم حتما نوشتن.
پس بهشون عمل کنید.
پوپک جان منظورت رو متوجه نشدم، میشه بیشتر توضیح بدی؟
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
blue sky عزیز؛ اینقدر سخت نگیر؟! می دونم که میخواید یه تغییر بزرگ توی زندگیتون به وجود بیارید؛ اما عزیز دلم یادت باشه که همیشه خود هدف مهم نیست؛ گاهی نحوه ی رسیدن و راه رسیدن به هدف هم مهمه! بذار خودت و همسرت با عشق و محبتی که بین تون هست به هم نزدیک بشید و از این راهی که انتخاب کردید نهایت لذت رو ببرید! بذار چه وقتی که به هدف می رسید و چه زمانی که خدای ناکرده صلاح نیست که به هدفتون برسید همیشه از راهی که با هم انتخاب کردید لذت ببرید!
شما عاشقانه همسرت رو نگاه کن و تصورات دیگه رو رها کن! محبت رو با همه ی وجودت بهش بده و بازخورد محبت آمیز ازش بگیر و قلبت رو تماما در اختیار خداوند قرار بده و آروم باش!استرس رو از خودت دور کن و با نگاه مثبت به زندگیت فضای خونه ات رو پر از عشق و آرامش کن! مطمئن باش هر آنچه که به صلاحت هست برات اتفاق می افته! پس نگران نباش!:43:
-
RE: شوهرم با حرفش قلبم رو شکست!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tesoke
راستی اگه 4 قلو شد، میشه اسمشونو بزارین: میتی کمان، تسوکه، کایکو، سگارو.
نه خانم blue skyمن از خدا می خوام بهتون 4 تا دختر بده:311: اسمشون رو هم بذارید سیندرلا، سفید برفی، هایدی، زیبای خفته:311:
راستی راز می گه: می خوای موفق باشی باید فک کنی خدا از قبل اون خواسته تو بهت داده...
خب ما هم این فکرو می کنیم که خدا بهتون بچه داده و داریم براشون اسم پیشنهاد می کنیم...الان همه کائنات آستیناشو بالا زدن که خواسته دل شما و دوستای هم تالاری تون رو برآورده کنن..فقط اگه دختر باشن اسمشونو همینایی که پیشنهاد کردم بذارید..قول بدید..باشه؟:311:
کنار همه نوشته های بالام که خیلی دلم می خواد یه روز بیاین و خبر به دنیا اومدن یه دختر یا پسر رو بهمون بدید چون گفتید که با حرف همسرتون قلبتون شکسته یه نقل قول براتون می یارم که بهتون ثابت شه حرفش از روی عمد نبوده،
نقل قول:
نوشته اصلی توسط blue sky
البته من همون اول نگفتم که میرم با کس دیگه. اولش گفتم که عیب نداره تو برو با کس دیگه ولی باید مهریه منو بدی و منم می رم برای خودم تنها زندگی می کنم.
بعد مشستم با خودم فکر کردم و صحنه همخوابی همسرم با یکی دیگه :163: تو ذهنم اومد، آتیش گرفتم. و خواستم مقابله به مثل کنم و اونم حرصش بگیره، جمله بالا رو گفتم.
در ضمن اینم بگم که همه این حرفا رو کاملا با لحن شوخی می گفتم هرچند از درون ناراحت و غمگین بودم.
چندین بار این حرف رو تکرار کردم، شوهرم یکم عصبانی شد و گفت من که فکر نکردم ولی انگار تو فکر کردی.:33: راستش منم ترسیدم و دیگه هیچی نگفتم.
قسمتی رو که مد نظرمه پر رنگ کردم..
بینید چرا عصبانی شده؟ چرا این حرف رو زده؟ همین نشون می ده که ایشون به شما علاقه منده و از این که شما ممکنه قبلا در این مورد فکر کرده باشی نگران شده...
واین برا منی که نوشته هاتون رو خوندم یه معنا داره..همسرتون دوستتون داره و شما رو به خاطر صرفا ارزش وجودی خودت می خواد:43: