-
من خواستگار ندارم...چرا؟
سلام به همه دوستای همدردی
من یک دختر 27 ساله هستم ، مدرک تحصیلی ام کارشناسی ارشد هست و از نظر ظاهری هم خوبم ، خانواده خوبی هم دارم و در بسیار اجتماعی هستم و در جامعه مخصوصا در محیط دانشگاه ارتباط صمیمانه ای با همه دارم ، راستش خسته شدم از این وضع یک خواستگار خوب ندارم لطفا کمکم کنید...
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
همین ظاهر خوب و ارشد باعث می شه از دور که می بی ننت با خودشون فکر کنن توقعاتت بالا باشه و جرات جلو
اومدن نداشته باشن.همیشه میوه هایی که در وسط درخت قرار دارن زودتر چیده می شن.اون بالا ها که دست کسی
بهش نمی رسه اون پایینم که برای کسی ارزش نداره.
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
ممنونم از پاسخ شما
اما راه حل این مشکل چیه؟
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
یه چیز دیگه،می خوام یه واقعیتو بدونی،شما 27 سالته ارشد داری،یه پسر همسن خودت یا چند سال بزرگ تر می ره
سراغ یه دختر کوچیک تر و احتمالن سطح تحصیلات کم تر تا بتونه اقتدارشو نشون بده.پس شما انتظار نداشته باشه
به اندازه یه دختر 23 4 ساله خاسگار داشته باشی.
سرکار می ری؟دانشگاه می ری؟آیا موقه راه رفتن سربالایی یا سرپایین حالتایی که آدم می گیره پیام های مختلفی
می رسونه مثلن یه دختری که داره از رو به رو میاد سربالا،یکم اخم پیام پرتوقع بودن و مغرور بودن به من می رسه.
مسئله دیگه قدته،اگر قدت از نرم یه دختر بیشتر باشه از تعداد متقاضی کاسته می شه.
فعالیت اجتماعی در گروه دختر و دختر یا دختر و پسر؟
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
سلام ناز عزیز
چرا اینقدر این مساله برات بزرگه؟ نکنه فکر میکنی داری پیر دختر میشی؟ خیلیا هستن که خواستگار ندارن ولی هرچی بیشتر روش تمرکز کنی بیشتر عذابت میده، تو این مورد تو نباید کاری بکنی چون از دستت کاری بر نمیاد، ولی این شرایط پایدار نیست و بالاخره اون سواره اسب سفید(حالا اگه بجای اسب قاطر بود تو بیخیال شو!!!) پیداش میشه، به نظر من طول زندگی زیاد مهم نیست، عرض زندگی مهمه، اگه تو تو سن35 سالگی هم ازدواج کنی ولی زندگی موفقی داشته باشی برنده ای، راستی اگه تونستی یکیم واسه من پیدا کن چون منم خواستگار ندارم!!!:311:
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
سر کار که نمی رم چون تازه درسم رو تمام کردم
در مورد قدم هم بلند نیست خوبه
من در سن 23 24 هم بودم خواستگاری نداشتم
در مورد سر بالا و پایین بودم هم متوجه منظورتون نشدم میشه بیشتر برام توضیح بدید؟
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط parhaam
سلام ناز عزیز
چرا اینقدر این مساله برات بزرگه؟ نکنه فکر میکنی داری پیر دختر میشی؟ خیلیا هستن که خواستگار ندارن ولی هرچی بیشتر روش تمرکز کنی بیشتر عذابت میده، تو این مورد تو نباید کاری بکنی چون از دستت کاری بر نمیاد، ولی این شرایط پایدار نیست و بالاخره اون سواره اسب سفید(حالا اگه بجای اسب قاطر بود تو بیخیال شو!!!) پیداش میشه، به نظر من طول زندگی زیاد مهم نیست، عرض زندگی مهمه، اگه تو تو سن35 سالگی هم ازدواج کنی ولی زندگی موفقی داشته باشی برنده ای، راستی اگه تونستی یکیم واسه من پیدا کن چون منم خواستگار ندارم!!!:311:
پرهام که اسم پسره.
ینی تو چهرت غرور وجود داره یا سر به زیری؟یا اگر بخوام بازترش کنم ناراحت نشی،چهرت یه چهره مبارز طلبه یا مطیع.
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
خوب حالا چی میشه پسرا هم خواستگار داشته باشن؟؟!!! یه شوخی بود عزیزم جدی نگیر:46:
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
سلام پرهام جان
ممنون از پاسخ شما
اما من برام مهمه که در کنار پیشرفتم ازدواج کنم
موفقیت و پیشرفت بدون ازدواج معنی نداره
ازدواج اگر درست باشه به انسان آرامشی میده که صد برابر بیشتر پیشرفت میکنه
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
اره تو درست میگی ولی اخه تو همه چیزو ارمانی و صددرصد در نظر میگیری، ببینم اصلا تو زندگیت رابطه عاطفی یا عاشقانه با کسی داشتی؟ کسی تو زندگیت نبوده هیچ وقت؟
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ناز
یک خواستگار خوب ندارم لطفا کمکم کنید...
پس يعني خواستگار داري، اما خوب نيست، خواستگارات در چه سطحي هستند؟ چرا به نظرت خوب نيستند؟ :303:
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
ببین فرهنگ جان
من در جامعه صوری رفتار نمی کنم که مورد پسند باشم
بلکه طوری رفتار می کنم که واقعا هستم ،من با همه همکلاسی های خودم که همه پسر بودن رابطه بسیار خوبی داشتم
صمیمانه همراه با احترام
من در زندگی به قدری که یک همسر باید از شوهرش حرف شنوی داشته باشه دارم
اما برام خودم هم ارزش فائل هستم
به هر حال من یک دختر 18 ساله نیستم بلکه یک دحتر عاقل و تحصیل کرده هستم و از همسرم انتظار دارم که به دید یک همسر فهمیده بهم نگاه کنه
از بحث دور نشیم
سلام تسوکه
چند تایی که قبلا بودند در حد من نبودند
الان که خواستگاری ندارم
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
ناز عزیز سوالمو جواب نمیدی؟
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
پرهام
راستش رو بخوای داشتم خیلی هم رابطه خوبی بود
اما نمی دونم به چه دلیلی جلو نیومد
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
ناز عزیزم، بعضی از دخترا شخصیتشون جوریه که به نظر پسرا خیلی دست نیافتنین، مخصوصا تو که تحصیلات خوبی هم داری هرچند به نظر من تحصیلات ملاک خوب بودن اما نیست، شاید تو جوری بودی که همه فکر میکردن زندگی با تو خیلی سخته، تو توی ارتباطت با پسرا چقدر راحتی؟ مثلا خیلی اتو کشیده رفتار نمی کنی؟ بعد از اینکه رابطت با اون اقا تموم شد هیچوقت دنبال علتش گشتی؟ شاید چیزائی در تو دیده که مطابق میلش نبوده یا احساس کرده نمیتونی نیازهاشو جواب بدی یا باهات راحت نبوده.
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط parhaam
ناز عزیزم، بعضی از دخترا شخصیتشون جوریه که به نظر پسرا خیلی دست نیافتنین، مخصوصا تو که تحصیلات خوبی هم داری هرچند به نظر من تحصیلات ملاک خوب بودن اما نیست، شاید تو جوری بودی که همه فکر میکردن زندگی با تو خیلی سخته، تو توی ارتباطت با پسرا چقدر راحتی؟ مثلا خیلی اتو کشیده رفتار نمی کنی؟ بعد از اینکه رابطت با اون اقا تموم شد هیچوقت دنبال علتش گشتی؟ شاید چیزائی در تو دیده که مطابق میلش نبوده یا احساس کرده نمیتونی نیازهاشو جواب بدی یا باهات راحت نبوده.
دقیقن می خواستم همینو بگم.
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
با سلام
مسئله خواستگار نداشتن، سوابقي در تالار داره، پيشنهاد مي دهم آنها را به دقت مطالعه بفرمائيد. و بعد با توجه به موقعيت اختصاصي خودتون ،مسائلي كه خاص هست مطرح كنيد تا جوابهاي كلي تكراري داده نشود.
بعضي تاپيك هاي مطرح در اين خصوص عبارتند از:
من خواستگار ندارم.
40 موضوع موثر در انتخاب شوهر
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
عزيزم اوني که خدا مقدر کرده همسره تو بشه اون روزي که خدا مقدر کرده از راه ميرسه و بدونه اينکه بفهمي چي شد و چطوري شد ميبيني که ازت خوشش اومده و داره همه چي جور ميشه...پس اصلاً ناراحت نباش و با افکار منفي اونو از خودت دور نکن:163: به نظر من براي تسريع توو اين موضوع بيشتر خدا رو عبادت کن:323: و ازش بخواه که هر چه زودتر نيمه ي گمشده تو برسونه عجله هم نکن فکر هم نکن دير شده باور کن اونايي که زودازدواج کردن اونقدر که تو جووني کردي و از مجرديت لذت بردي نبردن...پس جملات تاکيدي مثبت رو دائماً با خودت تکرار کن دعا کن و صبور باش:43:.... براي من مثله روز روشنه که به زودي از راه ميرسه مرد آرزوهات....:227:
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
سلام ناز عزیز
دوستان نکته های خوبی گفتن ... تو اکثر مسائل ومشکلات یه جورایی هم خودمون نقش وتاثیر داریم ....
حالا که شما فوق لیسانس دارین بهتره حتما به دنبال یه کار مناسب باشی تا بیشتر تو جمع وجامعه باشی ...
این مورد شما علتهای زیادی می تونه داشته باشه 1- خصوصیات شخصی و اجتماعی خود شما2- معیارهاو ملاکهای فردی خود شما در مورد همسر اینده 3- شرایط خانوداگی و خود جامعه و خیلی چیزها....
در دو سه مورد اول خودتون بهتر می تونین تشخیص بدبد وقضاوت کنین ....
معیار خود شما در مورد همسر آیندتون از لحاظ علمی وشغلی به چه صورته ؟
هم قسمت هم همت .................
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
به نظر من تو دنیای مجردی آدم خیلی راحت تره. هیچ کس مثل پدر و مادر مهربون و دوست داشتنی نمیشه.
من اگه خودم با این فکر الانم بوده هیچ وقت ازدواج نمیکردم. برو خدات شکر کن و تا جایی که میتونی وقتت به نحو احسن پر کن
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
سلام ناز عزیز...:72:
:305:سن ازدواج بالا رفته و این مختص به شما نیست. و اصولا در خانواده های سنتی دخترا تو سنای پایین عروس میشن.
من 29 سالمه 3 ماهی میشه عروسی کردم. چون هم خودم و هم همسرم درس می خوندیم. و اینکه تو این سن ازدواج کردم اتفاقا خیلی هم بهتره چون اصولا کسانی که تو سن پایین ازدواج کردن از این که دوران شیطنت و سرزندگی رو زیر بار مسئولیت طی کردن پشیمونن. برای ازدواج دیر نمی شه سعی کن با تکیه به خدای بزرگ و با امید به آینده ای روشن از خدا کسی رو که لیاقتت رو داره سر راهت قرار بده.
برات آرزوی خوشبختی می کنم دوست من:72:
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
بنظر من هم 27 سال سن زیادی نیست. من خودم 31 سالم بود عقد کردم.
شما خودت را در محیطهای اجتماعی که امکان انتخاب شدنت هست، قرار بده اما اصلا نگران این مساله نباش که کی ازدواج کنی. بیشتر مراقب باش که بتوانی هم کفو خودت را در زمان مناسب تشخیص بدی و دچار اشتباه در انتخاب نشی.
اینرا باور داشته باش که؛
مجرد بودن بسیار بسیار بهتر از ازدواج ناموفق داشتن است.
تاثیراتی که یک زندگی آشفته روی روح و روان همسران و فرزندان آن ازدواج می گذارد خیلی نگران کننده تر و آسیب رسان تر از زندگی مجردی است.
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
فکر کنم این لینک به دردتون بخوره
چرا کسی به این دختر خانم پیشنهاد ازدواج نمیدهد؟ بحث+ راهکار پیشنهادی :
http://www.doctorshiri.com/weblog/archives/001081.php
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ناز
سلام به همه دوستای همدردی
من یک دختر 27 ساله هستم ، مدرک تحصیلی ام کارشناسی ارشد هست و از نظر ظاهری هم خوبم ، خانواده خوبی هم دارم و در بسیار اجتماعی هستم و در جامعه مخصوصا در محیط دانشگاه ارتباط صمیمانه ای با همه دارم ، راستش خسته شدم از این وضع یک خواستگار خوب ندارم لطفا کمکم کنید...
عزيزم همون بهتر كه نداري منم نداشتم و خيلي دوست داشتم داشته باشم اما يكي اومد كه نيامدنش بهتر بود برو سرگذشتم رو بخون همون تايپيكي كه نوشتم تا الان از يه پسر رو دست خوردي
دختر خوب منم 23 سالمه منم خواستگار ندارم پس به سن و سال و موقعيت اجتماعي نيست
به خدا به چهره هم نيست فقط فقط به شانسه
من خودم خانواده اي رو ميشناسم 5 تا دختر داره 4 تا ائلي به تر تيب ازدواج كردن به جاهاي پولدار و تحصيلكرده در صورتي كه پدرشون وضعي نداشته دختر 4 خيلي لاغر بود و اصلا قيافه نداشت اما مهندس نساجي گرفتش
پس به شانسه .........................
اميدوارم بخت خوبي گيرت بياد عيب نداره دير باشه اما ان شااللله كه خوب باشه
بعد هم دختر خوب سن ازدواج تو مملكت ما رفته بالا تا 32 سالگي براي دخترا و 35 سالگي براي پسرا وقت هست
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
سلام من براتون آرزو میکنم که هر چه سریعتر یه خواستگار خوش اخلاق و مهربون و خوش تیپ براتون بیاد
اگه کمکی از دست ما بر بیاد خوشحال میشیم کمک کنیم
البته در همچین مسائلی نمیشه ناامیدانه عمل کنی امیدوار باش چون امیده که انسان رو به موفقیت میرسونه
من یه پسرم شاید نتونم مشکل شما رو مثل خودتون درک کنم ولی این و مطمئنم که انسان با امید و البته یه کمم خوش بینی و خوش برخوردی میتونه موفق باشه
از ته دل آرزو میکنم موفق و پیروز باشی ایشالا
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
به نظر من بهتره عجولانه تصميم نگيري يعني اگه خاستگاري اومد به خاطر اينكه سنت داره بالا ميره اونو قبول كني منظورم اينه به خاطر فشار سني نبايد ازدواج كرد چون حتي اگه ازدواج نكني بهتر ازاينه كه ازدواج نا موفقي داشته باشي
بهتره بيشتر در مجامع اجتماعي حاضر بشي و بيشتر فعاليت داشته باشي انشااله ازدواج خيلي خوبي بتوني داشته باشي
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
ممنونم از همه دوستای خوبم که باهام همدردی کردین
راستش حرفای همه شما رو قبول دارم
عجله هم ندارم که زود تر ازدواج کنم و الان هم با توجه به شرایطم به دنبال ادامه تحصیل و... هستم
اما همیشه این برای من سوال بوده که چرا در دوستان و آشنایان ، هر کسی که به من برحورد میکنه کلی اظهار خوشنودی می کنه و کلی پیش مادر و پدرم ذوق می کنه که چه دختر خوبی دارین ، چقدر خانم ،چقدر ظریف ، به به تحصیل کرده هم که هستن و....
و دو روز بعد می بینی داره واسه پسرش دنبال زن می گرده ولی ایقدرم دیگه دختر به این خوبی نمی خواد ، یه جور دیگه می خواد...
من که متوجه نمی شم
بازم از همتون ممنونم و همه لینک هایی که گفته بودین رو خوندم
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
سلام دوست خوبم. كم خواستگار داشتن بدون مشكل ميتونه ناشي از موارد زير باشه:
1. اينكه گمان كنن دختر، خانه داري و... بلد نيست
2. فكر كنن دختر از خودشون بالاتره و در سطح خودشون نيست
3. فكر كنن دختر قصد ازدواج نداره.
4. گمان كنن اگر پا پيش بذارن دختر ناراحت بشه
5. فكر كنن توقعات دختر بالاست.
6. اعتقاد به خرافات، مثل بد قدم بودن و...
7. اعتقاد فاميل به ازدواج غير فاميلي
8. رسم دختر كم سن وسال گرفتن در فاميل
9. و....
كه همه ي اينها ميتونه به كم خواستگار بودن خانوما منتهي بشه. من دوستي دارم كه تمام كمالات رو با هم داره! 32 سالشه اما ازدواج نكرده. در حال حاضر هم دكتري ميخونه. ميگفت: زماني كه خواستگار داشتم گفتم ميخوام درس بخونم و منتظر پسر شاه پريون بودم، اما حالا كه به كمترشم قانع هستم ديگه خواستگاري ندارم. چون همه فكر ميكنن دوست دارم مجرد باشم. به خاطر شرمو حيا هم نميتونم به كسي بگم قصد ازدواج دارم. و اين شد كه با تمام خانومي و زيباييش هنوز ازدواج نكرده.
اما دوست خوبم . دير ازدواج كردن بهتر از براي حرف مردم ازدواج كردنه. هميشه انتخاب آگاهانه داشته باشين. در ضمن! دعا خيلي كمك ميكنه! دعا كنيد خداوند همسر ايده آل شما رو واستون انتخاب كنه. خداوند هيچ دعايي بي پاسخ نميذاره! پيروز باشين!:72:
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
ممنونم از شما hamishetanaha
دقیقا به نظر من به چند تا از دلایل بالاست که به صورت موردی بهم گفتی
اما من هیچ وقت نگفتم قصد ازدواج ندارم و همیشه منتظر بودم اما خانوادم یکمی از ابتدا سخت گیری کردن
پدرم تو ذهنش ارزوهای بزرگی برام داره و کمی از ازدواج می ترسه
خیلی ها در فامیل مون هستند که پس از ازدواج دچار مشکلات شدند و درس رو نیمه کاره رها کردند در حالی که من خودم شخصا معتقد هستم که ازدواج اگر با انتخاب اگاهانه صورت بگیره می تونه خیلی زیبا باشه و میتونه خیلی باعث پیشرفتم بشه
شاید اشتباه فکر کنم اما این نظر منه
البته این رو هم بهتون بگم پدر و مادرم هیچ حرفی از ازدواج نمی زنند و جتی راضی تر هستند که من بهش فکرم نکنم
گاهی اوقات که با خودم فکر می کنم احساس می کنم اگر در سن پاین تری ازدواج کرده بودم الان به اینجا نرسیده بودم
الان واقعا به خودم افتخار می کنم
بازم از همتون ممنونم برای همدردی صمیمانتون
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
سلام به همه دوستان-می دانید دوست خوبم خواستگار داشتن به سن و سال نیست من خودم خواستگارهایی که بعد 30 داشتم خیلی بهتر از رده 20 بود. من از طرف خانوادهام خیلی تحت فشار بودم ولی همیشه فکر می کردم خیلی مهم است با کسی ازدواج کند که با ان شخص تفاهم داشته باشد نه برای حرف مردم-شما تا ان جایی که می توانید بیشتر در جامعه باشید-متاسفانه جامعه ما دخترهای خوب را دیرتر می بیند-تا ان جایی که می توانید موفق شوید و به خدا توکل کنید که برای هر کدام جفتی آفریده که باعث ارامشش شود مهم ان ادم است و گرنه فقط خواستگار داشتن مهم نیست. خدا برای همه ما بهترین می خواهد-موفق باشید:310:
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
سلام بازم ممنون از همه دوستای خوبم
حرفاتون رو که می خوانم بهم ارامش میده
بازم منتظر صحبت های گرمتون هستم
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
ناز عزیزم به نظرم الان دیگه وقتشه که یه کم فعالیتهای اجتماعیتو بیشتر کنی.....
دنبال یه کار خوب بگردی وسعی کنی توی یه محیط مناسب مشغول به کاربشی
درکنارش به فعالیتهای هنری ...ورزشی یا هرنوع فعالیتی که دوست داری ادامه بدی
خلاصه باید وارد یه جامعه ای بشی تا دیده بشی..تا تعامل داشته باشی ...چون اگه...رفتاری درتو سبب این موضوع میشه که کسی پا پیش نذاره توی اجتماع و همین تعاملاته که اشکال خودت رو متوجه میشی و می تونی سریع برطرفش کنی پس هرچه جامعه رو بزرگتر انتخاب کنی بهتره چون تعامل های بیشتر و درنتیجه تجربه های بیشتری نصیبت میشه
دراخر هم باید توکل کنی به خدا....ازش بخواه اونی رو که تو رو خوشبخت می کنه و تو هم می تونی خوشبختش کنی سر راهت قرار بده...
موفق و خوشبخت باشی عزیزم
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
سلام دوستای خوبم بازم بهم راه کار بدین
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
سلام به تو ای ناز ...
خوبی ...دوستان حرفای خوبی زدند ..امیدوارم که روحیت سرجاش باشه ...مهمترین چیز اینه که اعتمادبه نفستو داشته باشی و سعی کنی بالاتر هم
ببری ...بذار برات یه داستان که واقیعت داره را تعریف کنم..امیدوارم بتونی ازش چیزی بدرد بخور بکشی بیرون...
خانوادمون از گذشته با یه خانواده ایی تقریبا مذهبی و مقید جور شده بود (حدود ۲۰ سال پیش ) اون خانواده ۳ تا دختر داشت و۲ تا پسر ...اونا تو طهرا ن
نبودند و ما هر سری میرفتیم اونجا منزل اونها هم دعوت میشیدیم وبرعکس ...از زمان بچگیم به یاد دارم دختر بزرگشون که تقریبا ۷ سال از من بزرگتر
هست همیشه حرف شوهر که وسط میومد به شوخی میگفت : مرده شور شوهرو ببره ..! کی شوهر میخواد !! از این حرفا که همیشه میزد...تا زمانی که لیسانسشو گرفت ..
و بعد در سن ۲۵ /۲۶ بود که یواش یواش خواستگارا شروع کردن به امدن ...خب یکی رو خانواده نمیپسندید ...یکی رو خودش ...یکی اصلا ارزششو نداشت ....یه چندتایی هم الکی بهانه اورد که دارم ارشد میخونمو اینطوری پیچوندشون که اونا موردای خوبی بودند ..بعد از ۱.۵ سال بعد خواهرش کوچکترش ازدواج کرد و این همینطور با یه بهانه های که خب هر دختری داره رد میکرد ...(در واقع توقعات ) و میگقت مرده شور شوهر ببره ..چیزی که زیاده شوهره ...من خیلی باهاش صمیمی بودم و میگفتم که نگو ولی خب عادت کرده بود ...تقریبا ۲ سال گذشت و داشت ۲۹ رو رد میگرد ...
تو یه عروسی دیدمش ..دیدم داقون شده ..کاملا میشد بخونی که از افسردگی شدید داره رنج میبره ...۷۵ درصد دخترای فامیلشون ازدواج کرده بودند ...وقتی دیدمش گفتم چرا اینطوری شدی ...!!! هیچ جوابی نمیداد ...واقا داقون شده بود ...فهمیدم که خیلی مورد حرف خانوادش قرار گرفته و هر کسی بهش گفته که تقصیر خودت هستو از این حرفا... یه شب که پیشش بودم گفتم فکر گذشته نباش نفر بعدی امد روش تحقیق کن و از این حرفا ..!! ولی تا اینو گفتم یهو زد زیر گریه گفت الان ۳ ساله که یه خواستگار هم نیومده ...من دیگه بدخت شدما ...ازدواج برادرشت داشت گریه میکرد ..میگفت چرا یه مادری برای پسرش پسند نمیکنه منو..واقا نمیدونستم چی بگم ...خدایش قیافش بدون ارایش خوب بود وقتی هم که ارایش میکرد واقا عالی میشد ... واقا همچیزش مورد پسند بود ...گذشت تا این که ایشون ارشدشونو گرفتند و در دانشگاه مشغول به کار شدند ..فکر کنم وارد ۳۱ سال شده بود ..یه شب بهم زنگ زد گفت دارم دق میگنم ..اصلا ازدواج نمیگنم ..کلی به خودش بدوبیرا گفت...بعد از ۱۰ روز دیدمش و یه ۲ روز پیشش بودم ..بهم میکقت چی کار کنم ؟؟ کلا منو خیلی قبول داشت ...بهش گفتم که کلا بگو تو زندگیت چه رفتارایی داری ؟
چطور لباس میپوشی ؟ ارایشت چطوریه ؟ طرز برخوردت با یه مرد چطوریه ؟ و کلی از این حرفا ...همرو براش رو کاغذ اوردم و ایراداشو بهش گفتم ..
خدایشم یه سری ایرادا هم داشت که از نظر خودش ایراد نبود ولی به چشم می خورد از دید یه مرد...
سرتو درد نیارم بعد از کلی حرفو تا صبح بیدار موندن ...گفتن نگته های کلیدی در رفتارها ..ازش قول گرفتم که اگه این رفتارا انجام بده در عرض ۶ ماه ازدواج میکنه ...کلی اعتماد به نفس گرفت ..از فرداش که خواستم ازش جدا بشم دیدم تیپشو عوض کرده ..حتی بهش گفتم تو که تو خیابون راه میری از خودت انرژی پخش میکنی ..پس با انرژی باش و سرحالو ..کلی چیز دیگه ...
باورت نمیشه بعد از ۴ ماه زنگ زد که چنتا امدن و یکیشونو پسند کرده و مطابق خواسته هاشه ...الان عقد کردن وخیلی هم راضی و خوشبخته ...
منو میبینه میگه جبران میکنم در حالی که من کاره ایی نبودم !!!!( نکنه بودم خودم خبر ندارم!!!:D)
میخوام بهت اینو بگم که اگه ناامید بشی ...اگه رو یه چیزی زوم کنی ...حساس بشی ...خیلی بهت ضربه میزنه ...در هر مساله ایی ...پس رو این مساله ازدواج خیلی دقت کن که اینطوری نشه ...
فقط کمی تغییر کن ..خودت متوجه میشی و چیزایی به چشت میاد که تاحالا نیومده ...
خوشحال میشم بازم کمکت کنم ...
شرمنده زیاد شد ...
لاقربطا
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
سلام دوست عزیزم imoon
خیلی حرفات بهم آرامش داد...
خدا کنه که همین جور که تو میگی باشه
باشه من سعی می کنم که امید داشته باشم یعنی الان دیگه امیدوار امیدوارم
و اینکه یک بررسی در رفتارام می کنم شاید کمک کنه
بازم به راهنماییهات نیاز دارم
حتماً ازت کمک می گیرم
بازم یه دنیا ممنونم از حرفای دلگرم کنندت
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
سلام به دوستای خوبم
این روزها خیلی این مشکل برام دوباره بزرگ شده
چیکار کنم
خیلی بهش فکر می کنم
هیچ کس حتی به من فکرم نمی کنه
چه برسه به اینکه بخواد باهام ازدواج کنه
خیلی دارم عذاب می کشم:302:
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
سلانم ناز عزيز ،اميدوارم كه روزهاي خوبي را در اينده در پيش داشته باشي ،راستشو بخواي من هم مثله شما هستم خواستگار دارم اما هيچكدوم مطابق ميله من نيست اما نميشه كه همش به اين قضيه فكر كرد تا اونجايي كه برام اماكانش وجود داره سرمو گرم ميكنم به كتاب خوند ن،نت ،كلاس و............شمام ميتونيد براي خودتون فعاليت ايجاد كند تا از اين فكر بيرون بيايد مثله منو شما تو اطراف كم نيست چه كنيم كه چشم بينا وجود نداره :311:توكل برخدا كن انشا.. كه موفق باشي:323:
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
ناز عزیز
میدونی منم تو شرایط خودم هستم ...شرایطمو البته هنوز عنوان نکردم ولی به خدا منم خیلی برام سخته در این مسایل ...ببین میخوام بهت بگم اینقدر سعی نکن بهت فشار بیاد ..خود من وقتی به این مساله فکر میکنم از همه زندگیم وا میمونم...نمیدونم با اینکه روی یک خط هدف دار دارم جلو میرم ولی باز دیونه کنندس...
پس خواهش میکنم زیاد به این مساله فکر نکن .و...خودم یه تجربه ای که دارم همیشه اینه که همیشه برای یه چیزی عجله میکنم بهش نمیرسم تا به وقتش ...اینو خود خدا بهم ثابت کرده ...اولا برام عجیب بود ولی الان به این موضوع پی بردم که اینجوریه ...پس از روی این تجربه میگم زیاد فکرشو نکن ...
مادرم همیشه تو بعضی چیزا وسواس به خرج میداد و در عاقبت نصیبش شد ...خواهش میکنم ..
عاجزانه روی این مساله تاکید میکنم که کلیک نکن روی این مساله و با درایت کامل خودت باش و به زندگیت برس تا وقتش برسه ...
من اینو بهت ثابت میکنم که روزی میرسه میای میگی بالاخره دارن میان ...باشه ...
تو دختر خیلی خوبی هستی و از همه مهمتر جذاب هستی ..به دوستانت نگاه نکن و اینو مطمن باش که نوبت تو هم میرسه ...خودم بهت قول میدم ...تو همینطوری ادامه بده ...
وقتی تو خیابون راه میری با اعتماد به نفس کامل راه برو ...به اسمون نگاه کن و با لبخند پذیرای زندگی باش ..
دیگران همه با عینک دودی زندگی میکنند ...دیگران همه نوک مماقشون رو میبینند ولی تو با اونا فرق میکنی ...
تو با استعداد هستی و میتونی داشته هاتو با کمال تمام عشق بورزی ...
میدونی فرق تو با دوستات چیه ؟؟؟؟ ( اینو نمیگم الکی بهت )
قبلش بگم تو یه اشتراک داری ...اون اینه که توهم به دست میاری چیزی رو که دیگران دارند ..بالاخره دیر یا زود ولی
بدست میاری ...این از شباهتتون ...
ولی تفاوت اصلی که داری اینه که با اینکه تو دیرتر بدست میاری ولی وقتی بدست میاری با تمام وجود ازش مراقبت
میکنی..پس تو امتیاز ویژه ایی داری که خیلیا ندارند ...پس قلب و روحتو بذار برای اون ...چون به زودی بدستش میاری ..
بهت قول میدم ...
رو کمکم حساب کن
-
RE: من خواستگار ندارم...چرا؟
سلام به همه دوستای خوبم
مخصوصا دوست عزیزم imoon
باشه عزیزم همه تلا شم رو می کنم که بهش کمتر فکر کنم
من دارم مسیر زندگیم رو طی می کنم ولی میدونی که هر چه جلوتر میرم
اهدافم تو زندگیم خیلی سحت تر بدست میان و باید براشون خیلی تلاش کنم
اینم میدونی هر چه به اهدافم بیشتر برسم انسان بزرگ و بزرگتری می شم
و کمتر کسی دلش می خواد با انسان بزرگ ازدواج کنه
با خودش فکر میکنه که چرا برم واسه این دختره با این همه کمالات که قطعا راه سختی خواهد بود میرم واسه کسی که زود و به راحتی به دستم بیاد و این موضوع خیلی آزارم میده
با اینکه در احتماع دارای اعتماد به نفس بالایی هستم اما ... تو خونه که می رسم دپرس میشم
اما حرفای تو بهم اعتماد به نفس میده
ممنونم از این همه لطفی که بهم داری و قول میدم به حرفات گوش کنم و سعی میکتم بهش کمتر فکر کنم
:72: