-
میخواهم از نامزدم جدا شوم.
سلام
من و نامزدم مدت 4 سال است که عقد کرده ایم. مراسم خواستگاری و بله برون و تعیین مهریه و عقد ازدواج ما همه اش یک روز یا دو روز طول کشید. ما قبلا یکدیگر را نمیشناختیم و هیچ آشنایی با هم نداشتیم. قبل از او من یک دختر دیگر را میخواستم اما خانواده امم مخالفت کردند و با وعده ی پشتیبانی مالی مرا راضی کردند که با این دختر یعنی نامزد فعلیم ازدواج کنم. بعد از مدتی من متوجه شدم که ما با هم تفاهم نداریم راستش او مرا خیلی دوست دارد و به هیچ وجه حاضر نیست از من جدا شود اما من به چند دلیل میخواهم از او جدا شوم یک اینکه باهوش نیست و به سختی یک مطلب را یاد میگرد هوشیار و زیرک نیست من با خیلی از افراد مقایسه اش کرده ام اما آنها باهوشتر بودند به این خاطر از صحبت کردن با او هیچ لذتی نمیبرم و زود خسته میشوم و حتی گاهی از دستش عصبانی میشوم و از نفهمیش به ستوه می آیم. دوم اینکه از ظاهرش خوشم نمی آید. همیشه حسرت داشتن یک همسر زیبا و فهمیده را میخورم.
سال گذشته خواستم او را طلاق بدهم اما خانواده اش مانع شدند و مرا تهدید کردند که اگر را طلاق بدهم مرا خواهند کشت هرکدام از اقوامش به نحوی مرا تهدید کردند که میکشیم میزنیم چنین میکنیم و چنان میکنیم خودش هم میگوید من نمیتوانم بعد از طلاق حرف مردم را تحمل کنم و خودم را میکشم. این گذشت تا اینکه همین یک ماه پیش دوباره اختلافات من و نامزدم شدت گرفت و من تصمیم گرفته ام که هر طور شده از او جدا شوم و برای اینکه از تهدیدات خانواده نامزدم در امان بمانم میخواهم او را رها کنم تا خودش دادخواست طلاق بدهد اما خانواده اش نمیگذارند دادخواست طلاق بدهد و میگویند بگذار او خودش یعنی من اول اقدام کنم. میخواهم نظر شما اساتید گرامی را در مورد تصمیمم بدانم. آیا من تصمیم درستی گرفته ام؟ آیا کاری بهتر از آن میتوانم انجام دهم؟
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
با سلام
ببخشید که رک میگم ولی این کار شما چیزی جز نامردی نیست.. موقع خاستگاری و عقد که دست و پای شما رو نبسته بودن پس چرا قبول کردید؟؟؟ شما که هوش خودتون رو بالاتر از نامزدتون میدونید چرا موقع خاستگاری به عقلتون رجوع نکردید تا ایشون رو بهتر بشناسید؟؟؟... با خودتون هیچ فکر کردین که دارید با زندگیه یه انسان بازی میکنید؟؟؟؟
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
من از رک گویی شما بدم خوشم می اید چون خودم هم ادم رک گویی هستم. ا
خب اون زمان من جوان بودم و خام بودم و کله ام داغ بود تجربه قبلی هم نداشتم پدر و مادرم هم راهنمای خوبی برای من نبودند چون من بیشتر روی دانش و تجربه اونا حساب می کردم.
من فکر میکنم که شما منظورتون اینه که به این زندگی مشترک ادامه بدم یا اینکه سعی کنم اصلاحش کنم البته این هم یه راهه که باید بیشتر در موردش فکر کنم.
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط abuzar141592
سلام
من و نامزدم مدت 4 سال است که عقد کرده ایم.
چرا تا الان ازدواج نكرديد؟؟
میخواهم او را رها کنم تا خودش دادخواست طلاق بدهد اما خانواده اش نمیگذارند دادخواست طلاق بدهد و میگویند بگذار او خودش یعنی من اول اقدام کنم. میخواهم نظر شما اساتید گرامی را در مورد تصمیمم بدانم. آیا من تصمیم درستی گرفته ام؟ آیا کاری بهتر از آن میتوانم انجام دهم؟
اين كار اصلا صحيح نيست...دور از انسانيت و انصافه كه اين دختر بيچاره رو اين طور بچزوني!!!تا به حال فكر كرديد كه گناه اون دختر توي اين نقشه شما و خانوادتون چي بوده؟خانواده شما براي منصرف كردنتون از ازدواج با دختر مورد علاقتون رفتن سراغ اين دختر از همه جا بيخبر...اين نامرديه!!
در ضمن سنجيدن سطح هوش يه نفر به همين راحتي ها نيست كه من و شما بتونيم انجام بديم تست هاي خاصي ميخواد ازمون هاي خاصي ميخواد...
در مورد زيبايي ظاهري هم شما مگر روز اول ايشون رو نديدي؟؟چرا اون موقع متوجه ظاهرش نشدي؟؟
دو دليلي كه نوشتي بيشتر يه بهونه است تا دليلي منطقي!!
خدا اخر و عاقبت همه مارو به خير كنه!!
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
ببخشید اون در اون پست بالایی یک کلمه اضافی تایپ کردم منظورم این بود که من از رک گویی شما خوشم می آید.
در ضمن من تهدید به خودکشی نامزدم جدی نیست این فقط یه حربه برای منصرف کردن منه چون قبلا هم برای هدف دیگری چنین تهدیدی کرده بود ولی عملی نکرد من مطمئنم که او خودشو نمیکشه. در هر حال از پاسخگویی شما ممنونم
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
سلام....
به تالار همدردی خوش آمدید....
برادر گرامی مطلبی که شما بیان می کند از دو جنبه به نظر من قابل بررسی ست...
اول چون من خودم خانم هستم از دیدگاه یک خانم....
* اون خانم چند سال دارند؟
ببینید از دید اون خانم و خانواده شان که البته به نظر من هم تهدیدات آنها عملی نیست و بیشتر جنبه ترساندن شماست چون به هر حال مملکت قانون دارد و طلاق هم حق قانونی هریک از زوجین ولی ما همه انسانیم ..آیا شما هیچ به آینده این خانم فکر کرده اید؟
دوست من 4 سال مدت کمی نیست؟آن هم عقد کرده...اینکه تا کنون رابطه را به صورت عقدی ادامه داده اید خودش خطای بزرگ خانواده هر دو طرف است..
شما با این کار به خانم لطمه جبران ناپذیری می زنید و آینده ایشان را خدشه دار می کنید؟چقدر در این تصمیم به آینده طرف مقابلتان فکر کرده اید...؟
از دید شما اگر بخواهیم بررسی کنیم...شما چند سال دارید؟
ببین دوست من شما ذکر کردید که با قول حمایت مالی دختر مورد علاقه خود را رها کردید همین موضوع میزان پایبندی شما به مورد اول رو زیر سوال می بره....انتخاب همسر با معیارهای ناپایدار و عدم انتخاب صحیح که بر پایه منطق و معیارهای نوشته شده باشه و همین طور مراسم و انتخاب عجولانه به نظر من ثمره ای جز دلزدگی نداره برادر من ..دقیقا جایی که شما روی اون ایستاده اید....
اشتباهات شما و خانوداه:
-عدم معیار مناسب برای انتخاب همسر
- گوش سپردن به انتخاب دیگران بدون تحقیقات لازم و تنها بر پایه حمایت مالی که معیاری ناپایداره و دستخوش زمان.
-برگزاری مراسم به صورت فوری..
-عدم شناخت دقیق خانم قبل عقد
-طولانی کردن زمان عقد با وجود مشکلات موجود
-در نهایت عدم توجه به آینده ایشان و بهانه هایی که قابل برطرف کردن هستند..
-فکر به طلاق بدون رفتن سایر راهها
دوست من زندگی و آینده انسان ها اصلا و ابدا شوخی نیست..شما زن زیبا و فهمیده می خواستید خب به قول غزاله جان چطور از اول متوجه زیبا نبودن وی نشده اید که هر چند من معتقدم اگر ایشان از لحاظ درک و ... در حد لازم بودند شما هیچ زمان ظاهر نا زیبایش را نمی دیدید...
سیرت زیبا همیشه برتر بوده و هست...
و البته من فکر می کند که خانم هم مهارت لازم در جذب شما نداشته اند چون خداوند در گوهر وجودی هر زنی هنرهایی ذاتی برای جذب همسرش قرار داده که اگر خانم مهارت لازم را بکار ببره حتما در جذب همسرش موفق میشه ..و البته شما هم به نوعی..
من فکر می کنم شما معیارهای خودرا قبل از هر تصمیمی مجددا بنویسید و با معیارهایی که در خانم کنونیتان می بینید بسنجید.و سبک سنگین کنید و اگر دوست دارید برای ما هم بگویید.و در کنار اون به خصوصیات مثبت همسرتان هم اشاره کنید خصوصیاتی که موجب شده شما 4 سال عقد بمانید..و باز برای ما بگویید که چه فکر می کنید..
به نظر من ابتدا صبر لازمه و در نهایت بررسی همه جوانب رابطه و در نهایت حتی اگر تصمیم به هر راهی هست از یک مشاور حضوری به همراه همسرتان حتما استفاده کنید...
موفق باشید.
سارا:72:
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
[align=justify]ضمن تشکر از شما دوست گرامی
ایشان 21سال دارد و من 28 سال دارم من میتوانستم پیش از این عروسی کنم اما مهمترین دلیلی که تاکنون نامزد مانده ایم عدم علاقه من به ایشان است. اگر خانواده ایشان مانع نمیشدند ما همان سال اول از هم جدا میشدیم و به 4 سای نمیکشید.
به عقیده من دوران نامزدی دوران شناخت طرفین است و فلسفه بوجود آمدن دوران نامزدی این است که طرفین به این مهم برسند که آیا میتوانند یک عمر زیر یک سقف با هم زندگی کنند یا نه، و من از همان سال اول به این نتیجه رسیدم که ادامه زندگی مشترک ما اشتباه است. اما به دلیل ممانعت خانواده دختره نتوانستیم از هم جدا شویم.
طلاق که پایان زندگی نیست او هم میتواند برای خود شوهر مناسب تر از من پیدا کند. شوهری که او را دوست داشته باشد.
بله، همانطور که شما فرمودید من از ابتدا معیارهای منطقی برای ازدواج نداشتم. اما به هر حال این اتفاق اکنون رخ داده است و زمان به عقب باز نمیگردد. چاره چیست؟ آیا من باید با این زندگی بدون عشق و علاقه بسازم و بسوزم؟ آیا راه حل دیگری بجز طلاق وجود دارد؟ راستش یکی از راه هایی که بجز طلاق به ذهن من میرسید پیدا کردن یک دوست مؤنث بود که این راه را هم امتحان کردم اما دوستم هم بعدا بدلیل اینکه ابروی خودش را در خطر میدید از ادامه راه منصرف شد.
همچنین همانطور که فرمودید اگر ایشان از لحاظ مهارتهای دیگر غنی بودند من به زیبایی ظاهریش زیاد اهمیتی نمیدانم اما این مسئله هم هست که او هیچ هنری ندارد که من به آن دل خوش کنم.
درست است که من از ابتدا اشتباه کردم و خانواده من و خانواده نامزدم هم در این اشتباه سهیم هستند اما حالا باید چکار کنم؟
معیارهای من و خواسته من از یک همسر خوب، زیبایی ظاهری، درک و فهم در حد مناسب و شادبودن و پر انرژی بودن است که این موارد را در نامزدم نمیبینم.
سپاس از راهنمایی شما.[/align]
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
سلام و درود.
چرا اینقدر افکارتون منفیه؟ چرا روی اشکالات ایشون فکر میکنید؟ یعنی همسر شما هیچ خوبی و امتیازی ندارد؟ غیر ممکنه!
به نظرم هیچ تلاشی برای ایجاد این معیار هایی که ذکر کردید در ایشان نکردید.همچنین هیچ کوششی برای آفرینش عشق و علاقه در این مدت نکرده اید.
شما فقط روی افکار منفی خودتون و ایرادات جزئی و کلی ایشان تاکید دارید.
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط abuzar141592
[align=justify]ضمن تشکر از شما دوست گرامی
ایشان 21سال دارد و من 28 سال دارم من میتوانستم پیش از این عروسی کنم اما مهمترین دلیلی که تاکنون نامزد مانده ایم عدم علاقه من به ایشان است. اگر خانواده ایشان مانع نمیشدند ما همان سال اول از هم جدا میشدیم و به 4 سای نمیکشید.
به عقیده من دوران نامزدی دوران شناخت طرفین است و فلسفه بوجود آمدن دوران نامزدی این است که طرفین به این مهم برسند که آیا میتوانند یک عمر زیر یک سقف با هم زندگی کنند یا نه، و من از همان سال اول به این نتیجه رسیدم که ادامه زندگی مشترک ما اشتباه است. اما به دلیل ممانعت خانواده دختره نتوانستیم از هم جدا شویم.
طلاق که پایان زندگی نیست او هم میتواند برای خود شوهر مناسب تر از من پیدا کند. شوهری که او را دوست داشته باشد.
بله، همانطور که شما فرمودید من از ابتدا معیارهای منطقی برای ازدواج نداشتم. اما به هر حال این اتفاق اکنون رخ داده است و زمان به عقب باز نمیگردد. چاره چیست؟ آیا من باید با این زندگی بدون عشق و علاقه بسازم و بسوزم؟ آیا راه حل دیگری بجز طلاق وجود دارد؟ راستش یکی از راه هایی که بجز طلاق به ذهن من میرسید پیدا کردن یک دوست مؤنث بود که این راه را هم امتحان کردم اما دوستم هم بعدا بدلیل اینکه ابروی خودش را در خطر میدید از ادامه راه منصرف شد.
همچنین همانطور که فرمودید اگر ایشان از لحاظ مهارتهای دیگر غنی بودند من به زیبایی ظاهریش زیاد اهمیتی نمیدانم اما این مسئله هم هست که او هیچ هنری ندارد که من به آن دل خوش کنم.
درست است که من از ابتدا اشتباه کردم و خانواده من و خانواده نامزدم هم در این اشتباه سهیم هستند اما حالا باید چکار کنم؟
معیارهای من و خواسته من از یک همسر خوب، زیبایی ظاهری، درک و فهم در حد مناسب و شادبودن و پر انرژی بودن است که این موارد را در نامزدم نمیبینم.
سپاس از راهنمایی شما.[/align]
يا پيغمبر....:163:قلبم به درد اومد از اين همه بي وجداني و نامردي...:320:
فكرش رو كردي اگه كسي با خواهر خودت اين بازي رو ميكرد چه به روزش مياوردي؟؟:81:
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
چیکار کنم دوستش ندارم. البته نکات مثبتی هم دازه این که منو دوست داره . و وفاداره. اما اینا به چه درد من میخوره وقتی دوستش نداشته باشم؟
من به خواهرم چیکار دارم. خواهرم اگه با شوهرش سازگاره با هم کنار بیان وگرنه از هم جدا بشت زندگی بدون عشق دوجانیه بی فایده است.
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
خوب به نظرت یه زیبای خفته ی! باهوش! اما بیعلاقه به زندگی با تو و بدون هیچ قید و بندی و بدون وفاداری بهتر از یه همسری است که مشخصه اصلیش از سوی کسی که دوستش ندارد(شما) دوست داشتن وافر همسرش و وفاداریست؟:305:
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
البته که نه!
اما منم معیارهای خاص خودمو دارم کی گفته که اگر با این نتونستم زندگی کنم. نفر بعدی حتما بی وفا و بی علاقه به من خواهد بود؟
پس مسئله علاقه من چی میشه. خب یه راهکار بدید. آیا این درسته که به خاطر یه اشتباه، تا آخر عمر با کسی که هیچ علاقه ای به او ندارم زندگی کنم؟
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
ببخشید که رک حرف میزنم ،این هم درست نیست که تاوان اشتباه شما رو ,:همسر بی گناهتون پس بده ،یک کم وجدان تو زندگی لازم هست :305:[/size][/font]
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط abuzar141592
با وعده ی پشتیبانی مالی مرا راضی کردند که با این دختر یعنی نامزد فعلیم ازدواج کنم.
[/align]
the life is tradeoff[align=left]
دوست گرامی شما خودتان اعتراف می کنید که 4 سال پیش بخاطر پشتیبانی مالی از طرف خانواده تان راضی به ازدواج شدید.
پس با علم انتخاب کردید.
بین "صورت زیبا و هوش و ذکاوت همسر" و "پشتیبانی مالی"، دومی را انتخاب کردید.
حالا بعد از 4 سال که احتمالا اوضاع مالیتان از آن آشفتگی و نیاز به حمایت درآمده، تصمیمتان تغییر کرده؟
ظاهرا شما همه را کودن (با عرض معذرت از همه دوستان) فرض کردید، که بهانه های اینچنینی برای جدایی از نامزدتان را می آورید!
عدم زیبایی و هوش و فراست را در همان جلسه اول می توان فهمید. اولی را که خدا به شما چشم داده و دومی با چندتا سوال و جواب ساده. نیاز به 1 سال و 4 سال زمان نیست. اگر هست شما خودتان مشکل هوشی دارید!
شما یک دختربچه 17 ساله را قربانی بدست آوردن پشتیبانی مالی خانواده تان کردید. مرد باشید و پایش بایستید.
بنظر من بیشتر از شما نامزدتان نیاز به مشاوره دارد. من جای او بودم یک لحظه هم با چنین مردی زندگی نمی کردم و تمام حق و حقوق قانونی ام را از او طلب می کردم (تا قرون آخر مهریه و نفقه را می گرفتم).
یک دختر 21 ساله هنوز فرصت های زیادی دارد و لازم نیست پای شما بنشید و مدام تحقیر شود.
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
سلام اقای ابوذر
به همدردی خوش آمدید
به نظر من مشکل شما اصلا انتخاب ایشان نیست ،شما با این طرز فکر و دیدگاه با هر کسی ازدواج کنید ،به مشکل بر خواهید خورد:300:، شما اصلا نه از خودتان شناخت دارید و نه بالطبع از معیارهایتان ،
شما کسی رو که دوستش داشتین با وعده مالی کنار میذارید ،خب معلومه با این خانم که خانواده تون انتخاب کرده اند ،چه رفتاری رو در پیش خواهید گرفت ،شما به هیچ وجه تعهد اخلاقی ندارین نسبت به مسوولیت هاتون:300:
به نظر من قبل از هر چیزی با یک مشاور ابتدا تنها و بعد به اتفاق خانمتون به مشاور مراجعه کنید تا با بررسی همه جانبه بهتر بتونن راهنماییتون بکنن:300:
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
سلام،
دوستان لطفا" دنبال مقصر نگردید, حالا اشتباه شده؛ یا اون موقع دیدگاه این آقا با الان تفاوت داشت، یا هر چیز دیگه ای ,در زمان حال این مشکل پیش آمده؛
سو تفاهم نشود؛دوستان لطف کنند درست ترین راهی را که در نظر دارند به ایشان بگویند؛
با در نظر گفتن؛ 4سال وابستگی دختر خانم
آبرو خانواده؛ و عدم علاقه با دید کلی این آقا نسبت با نامزدش
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
سلام
با تشکر از همه دوستان که اینقدر با نیت خیر خواهی این مسئله را بررسی میکنید.
باید بگم که تنها دلیل رها کردن دختر مورد علاقه ام وعده پشتیبانی از طرف خانواده ام نبوده است پدر و مادرم به من خیلی فشار آوردند و کلی عیب و ایراد از او و خانواده اش بیان کردند که اکنون میدانم صحت نداشته. من آن زمان خود را ضعیف میدانستم و فکر میکردم نمیتوانم با خواسته پدر و مادرم مخالفت کنم. اگر حالا این مشکلو داشتم مسئله فرق میکرد من یاد گرفته ام که چگونه حرف خود را به کرسی بنشانم. موافقت با ازدواج با نامزد فعلیم هم نتیجه تعریف و تمجیدهای بی مورد پدر و مادرم بود. راستش ابتدا هم که ظاهر و رفتار او را دیدم جوابم منفی بود اما به گونه ای خود را در کار انجام شده میدیدم و توی رودر بایسی قرار گرفتم. به این دلیل جواب مثبت دادم.
البته همانطور که دوست عزیر بلو اسکای میفرمایند یک دختر 21 ساله با شرایط ایشان نباید پای من بایستد ایشان از نظر طاهر هم نسبتا خوب هستند و نظر خیلی ها را جلب کرده اند اما فقط به دل من نمی نشیند. مسئله اصلی ما خانواده ایشان است که با طلاق مخالفت میکنند و میگویند طلاق در خانواده ما مرسوم نیست. ما با هم صحبت کرده ایم و او به طلاق رضایت میدهد اما میگوید خانواده ام با این امر مخالفند.
من وضعیت مالی روبراهی هم ندارم الان دانشجو هستم و بجز اندک درامدی که خودم در میاورم بیشتر مخارجم را پدر و مادرم متحمل میشوند.
آن زمان مهمترین مسئله برای من این بود که از تنهایی در بیایم. و معیار درستی برای انتخاب همسر نداشتم.
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط abuzar141592
سلام
با تشکر از همه دوستان که اینقدر با نیت خیر خواهی این مسئله را بررسی میکنید.
باید بگم که تنها دلیل رها کردن دختر مورد علاقه ام وعده پشتیبانی از طرف خانواده ام نبوده است پدر و مادرم به من خیلی فشار آوردند و کلی عیب و ایراد از او و خانواده اش بیان کردند که اکنون میدانم صحت نداشته. من آن زمان خود را ضعیف میدانستم و فکر میکردم نمیتوانم با خواسته پدر و مادرم مخالفت کنم. اگر حالا این مشکلو داشتم مسئله فرق میکرد من یاد گرفته ام که چگونه حرف خود را به کرسی بنشانم. موافقت با ازدواج با نامزد فعلیم هم نتیجه تعریف و تمجیدهای بی مورد پدر و مادرم بود. راستش ابتدا هم که ظاهر و رفتار او را دیدم جوابم منفی بود اما به گونه ای خود را در کار انجام شده میدیدم و توی رودر بایسی قرار گرفتم. به این دلیل جواب مثبت دادم.
البته همانطور که دوست عزیر بلو اسکای میفرمایند یک دختر 21 ساله با شرایط ایشان نباید پای من بایستد ایشان از نظر طاهر هم نسبتا خوب هستند و نظر خیلی ها را جلب کرده اند اما فقط به دل من نمی نشیند. مسئله اصلی ما خانواده ایشان است که با طلاق مخالفت میکنند و میگویند طلاق در خانواده ما مرسوم نیست. ما با هم صحبت کرده ایم و او به طلاق رضایت میدهد اما میگوید خانواده ام با این امر مخالفند.
من وضعیت مالی روبراهی هم ندارم الان دانشجو هستم و بجز اندک درامدی که خودم در میاورم بیشتر مخارجم را پدر و مادرم متحمل میشوند.
آن زمان مهمترین مسئله برای من این بود که از تنهایی در بیایم. و معیار درستی برای انتخاب همسر نداشتم.
سلام دوست عزیز
من فکر می کنم که هر چقدر که پدر و مادر شما به شما فشار آوردند ولی در نهایت خود شما این تصمیم را گرفتی و یکی از ویژگی های بزرگ شدن این است که "مسئولیت انتخاب خودتان را قبول کنید".
به نظرم برای فردی با سن شما اینکه از زیر این مسئولیت شانه خالی می کنی مشکل بزرگی است.
بالاخره چه درست چه غلط شما با این خانم ازدواج کردید و در نهایت تصمیمش را خودتان گرفتید و همان روزی که او را دیدید قیافه و ..همه ی چیزهایی را هم که الان دارید ازش ایراد میگیرید را دیدید.
راستش با عرض معذرت بسیار من فکر می کنم شما شرایط خاص و متفاوتی ندارید در حالیکه واقعا توقعتان بالا است و من این توقع بالا را در نظرات خواهرتان هم نسبت به شریک زندگیش می بینم. در حالی که شرایط شما و حسن های شما مطابقتی با این توقع بالا ندارد.
شما اگر حتی بتوانید هم طلاق بگیرید شرایطتان پایین تر می آید:
یک مرد طلاق گرفته،دانشجو،در حالیکه با این سن هنوز پدر و مادرتان به شما کمک مالی می کنند و مسئولیت انتخابی را که کرده اید را به عهده نمی گیرید.
پس چطور انتظار دارید که دختری از نظر شما زیبا و فهمیده که به شما علاقه مند هم باشه و متعهد هم باشه شما را انتخاب کند؟
به نظر من شما بیشتر دارید با خودتان و پدر مادرتان لج بازی می کنید وگرنه همین علاقه و وفاداری همسرتان با توجه به شرایط شما برای یک زندگی کافی است و اگر همت کنید می توانید زندگیتان را بهتر هم کنید.
موفق باشید:72:
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
سلام
میدانم که این تصمیم را نهایتا من گرفتم و مسئولیت آن به عهده من است اما هر کسی در زندگیش مرتکب اشتباه می شود.
چرا فکر میکنید که توقعات من بالا است؟ اون دختری که من در ابتدا پسندیده بودم از خانواده فقیری بودند و خانواده اش هم از چنان مقام و منزلت اجتماعی خاصی برخوردار نبودند. مهمترین ویژگیهای اون خانم که مرا مجذوب خود کرده بود زیبایی او شاد بودن و پر انرژی بودن و مؤدب بودن وی بود.
من با هر مشکلی بتونم کنار بیام با خنگی نامزدم نمیتونم کنار بیام. پی بردن به این عیبش زیاد سخت نیست. کافیه با یک فرد معمولی از نظر هوش و ذکاوت مقایسه اش کنم.
موقعیت من بد نیست درسم که تموم بشه خیلی زود میتونم وارد کار بشم. در ضمن من یه پسرم گزینه های زیادی برای انتخاب دارم اگر یکی منو انتخاب نکرد یکی دیگه انتخاب میکنه. گزینه های خوب خیلی پیدا میشن.
برای نامزدم هم این بهتر است که با یه نفر دیگر که دوستش دارد زندگی کند. وقتی من به او علاقه نداشته باشم قطعا نمیتوانم از ته قلب برای او ابراز محبت کنم. و در این صورت او هم احساس خوبی نخواهد داشت و از زندگیش به اندازه کافی لذت نخواهد برد. با موقعیتی که او داره میتونه فرد مناسبتری برای خودش انتخاب کنه و با اون خوشبخب بشه.
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
با خانوادت و خانوادش صحبت كن و حرف اخر رو بگو...بگو نميتونم باهاش زندگي كنم دوسش ندارم...و ميخوام طلاقش بدم...
يك كلام ختم كلام...
برو طلاقش بده البته با دادن تمام مهريه و حق و حقوقش!!
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
مرسی از راهنماییتون. این شد یه چیزی
فقط یه مشکل دیگه وجود داره و اونم اینکه خانوادش ممکنه بخوان برای من مزاحمت ایجاد کنند.
چطوره دست نگه دازم تا اون خودش اقدام کنه؟
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط abuzar141592
چطوره دست نگه دازم تا اون خودش اقدام کنه؟
فکر خیلی خوبیه، اونوقت می تونی شرط طلاقش رو هم بذاری بخشش مهریه ش.
می خوای اونقدر تحقیرش کن و آزارش بده که بگه مهرم حلال، جونم آزاد؟؟؟؟؟؟؟
عجب آدمایی پیدا می شه تو این دنیا!!! :323:
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
واقعا منم نمی دونم دیگه چی بگم.....
شما فقط به فکر خودتان هستید:163:
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
این زندگی که الان با این احساس شروع شده تا زیر یه سقف نرفته بهتره تموم بشه . من با این که از سنگ دلی این آقا خیلی ناراحتم اما فکر می کنم تصمیم عاقلانه این است تا فرصت بیشتر از این از دست نرفته از هم جدا بشن تا هردو فرصت دوباره برای ازدواج داشته باشند هرچند که بازم می گم شما خیلی سنگ دلی و فقط به فکر خودتونید
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
جناب ابوذر خودخواهي هم حدي داره!!
چوب خدا صدا نداره ها!!
محترمانه مثل دو تا ادم برين محضر و با تسويه تمام حقوق از هم جدا بشين...
براي چي ميخواي صبر كني تا دختر بدبخت جون به لب بشه و بياد دادخواست طلاق بده كه به خيال خودت از مهر و غيره بگذره؟؟
خوش غيرت اين رسمش نيست!!
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط gh.sana
با خانوادت و خانوادش صحبت كن و حرف اخر رو بگو...بگو نميتونم باهاش زندگي كنم دوسش ندارم...و ميخوام طلاقش بدم...
يك كلام ختم كلام...
برو طلاقش بده البته با دادن تمام مهريه و حق و حقوقش!!
اما غزاله اینجوری غرور اون دختر پیش خانوادش له می شه.
منم اعتقادی به ادامه زندگی این دو ندارم و بیشتر بخاطر خود اون دختر.
ولی ابوذر باید یه راهی پیدا کنه که غرور دخترانه اون رو از بین نبره. نباید نا مردی اولیش رو با یه نامردی دیگه کم رنگ کنه.
ابوذر اونقدر بد اون دختر رو تو دنیای واقعی نگو. راضیش کن بعد طلاقش بده تا آهش دامنت رو نگیره. :302:
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
دو چیز در بین ما کمرنگ شده. یکی مسیولیت پذیری نسبت به اعمالمون و دیگری انسانیت. که اولی زیر مجموعه دومی هست.
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
جنگ اول به از صلح اخر گرچه اين جنگ اول زياد هم اول راه نبوده و تقريبا يكي دو سال طول ميكشه تا اون دختر به حالت اول برگرده اما خب از توهين ها و تحقيرهاي بعدي در امان مي مونه...
متاسفم براي دختري كه از همه جا بيخبر وارد يه زندگي يا بهتر بگم يه بازي شد و حالا بايد اين طور با خفت از زندگي اش بيرون بره...
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
[color=#0000CD]
من قصد ندارم حق و حقوق اونو ندم. حقوقشو میدم اما مشکل من اینه که خانواده ی متقصبی داره و اگه طلاقش بدم ممکنه برای من دردسر درست کنند. حرف منطقی هم که سرشون نمیشه.
یه مدت دست نگه میدارم اگه خودش اقدام نکرد خودم دست بکار میشم. ما همه حرفامونو با هم زدیم نامزدم خودش به طلاق رضایت میده ولی مشکل اصلی خانوادشه.
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
سلام ابوذر محترم
تمام تاپیک شما و پست دوستان را به دقت خواندم .
دوست محترم و جوان
شما تصمیمی را یک زمانی گرفته اید و امروز با باور بر فرصتهای بی نهایت خود از قدرت اختیار خود بهره می برید و تصمیم دیگری را امتحان می کنید .
به هر ترتیب این باور که دنیا با یک انتخاب اشتباه به آخر نرسیده ، خیلی خوب است اما دوست جوان توجه داشته باشید که هر انسانی باید هزینه یا بهای تصمیمات خود را نیز بپردازد و فرار از پرداخت هزینه امکان پذیر نیست .
مورد شما بیشتر به پرداخت هزینه شباهت دارد تا پرداخت بها .
و برای اینکه از پرداخت هزینه ی تصمیم خود می ترسید مسئله ی خانواده ایشان را مطرح می کنید . این طبیعی است که این خانواده به هر ترتیب واکنش داشته باشند و شما نیز باید برای آنها چنین حقی را منظور کنید .
از منظر و دیدگاه و باور و اعتقادات آنها هم به این مسئله نگاه کن و حق و حقوق انها را در نظر بگیر و ...............و قبول مسئولیت کن و هزینه ی تصمیم خود را به گردن بگیرو بپرداز
اگر به درستی تصمیم خود ایمان دارید با ترسهای خود مقابله کنید و از راه درست و اصولی و قانونی جلو بروید و هزینه آن را پرداخت کنید . ببینید یک عمر رهایی از دست یک دختر نازنین کم تجربه و 21 ساله !!!!!!(که انگشت اتهام شما به سمت هوش و ذکاوت وی گرفته شده است ) و قبول هزینه های این تصمیم بهتر است یا ماندن در منجلاب فکری و این بهانه های غیر مسئولانه .
شما متاسفانه نه نسبت به خود احساس مسئولیت دارید و نه نسبت به این خانم و خانواده اش . شما ابدا احساس مسئولیت نمی کنید .
دوست جوان مرد ومردانه هزینه ی اشتباه خود را پرداخت کن و یادت باشد در کائنات چیزی وجود دارد به اسم "کارما" ( انرژی های خوب و بدی که به کائنات ارسال می کنیم ) . شما نتیجه کارماهای خود را در مسیر زندگی خواهید دید . این یک اصل است و اگر از دست خانواده ی این دختر در بروی با این کارمای خراب خود چه می کنی ؟!!!
مسئولیت پذیر باش . کسی به تصمیم شما ایراد نمی گیرد اما عدم مسئولیت پذیری شما و ترس ها و قضاوتهای شما جای بحث دارد
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
به نظر من شما بیشتر تو رویاهای خودتان بسر می برید و مطمئن باشید که وقتی که اون خانم را طلاق دادید و به دختر مورد علاقه تان رسیدید بازم احساس خوشبختی نمی کنید چون به نظر من شما آدمی هستید که از آدم ها و چیزهای دست نایافتنی خوشتان می آید و وقتی که رسیدید به آن چیزی که قبلاً خوشتان می آید دیگه برای آن چیز ارزشی قائل نمی شوید برای شما واقعاً متاسفم .شما به خاطر این رفتارتان همیشه در آینده مشکل خواهید داشت و بدانید خدا ظلمی که به این دختر کرده اید جبران می کند چرا سعی نمی کنید همسرتان را دوست بدارید چرا 4 سال عقد مانده اید شما بیشتر دارید از مسئولیت ازدواج شانه خالی می کنید.البته برای اون دختر هم جدایی از شما خیلی بهتر است چون وقتی که زن و شوهر همدیگر را دوست داشته باشند سعی در قایم کردن وحتی رفع کردن عیب و ایراد های همدیگر می کنن چون خانم شما باید یک هنری داشته باشد تا شما دوستش داشته باشید شما امضا کرده اید که تو شادی و غم های یکدیگر شریک باشید شما چه هنری دارید شما اصلاً به خودتان هم فکر کرده اید شما کی هستید چه قدر باهوش هستید و مهارت های ارتباطی را تا چه میزان آموخته اید اگر می خواهید طرف مقابلتان تغییر کند اول خودتان تغییر کنید از خودتان شروع کنید حتماً موفق می شوید.
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط abuzar141592
سلام
میدانم که این تصمیم را نهایتا من گرفتم و مسئولیت آن به عهده من است اما هر کسی در زندگیش مرتکب اشتباه می شود.
چرا فکر میکنید که توقعات من بالا است؟ اون دختری که من در ابتدا پسندیده بودم از خانواده فقیری بودند و خانواده اش هم از چنان مقام و منزلت اجتماعی خاصی برخوردار نبودند. مهمترین ویژگیهای اون خانم که مرا مجذوب خود کرده بود زیبایی او شاد بودن و پر انرژی بودن و مؤدب بودن وی بود.
من با هر مشکلی بتونم کنار بیام با خنگی نامزدم نمیتونم کنار بیام. پی بردن به این عیبش زیاد سخت نیست. کافیه با یک فرد معمولی از نظر هوش و ذکاوت مقایسه اش کنم.
موقعیت من بد نیست درسم که تموم بشه خیلی زود میتونم وارد کار بشم.
در ضمن من یه پسرم گزینه های زیادی برای انتخاب دارم اگر یکی منو انتخاب نکرد یکی دیگه انتخاب میکنه. گزینه های خوب خیلی پیدا میشن. برای نامزدم هم این بهتر است که با یه نفر دیگر که دوستش دارد زندگی کند. وقتی من به او علاقه نداشته باشم قطعا نمیتوانم از ته قلب برای او ابراز محبت کنم. و در این صورت او هم احساس خوبی نخواهد داشت و از زندگیش به اندازه کافی لذت نخواهد برد. با موقعیتی که او داره میتونه فرد مناسبتری برای خودش انتخاب کنه و با اون خوشبخب بشه.
شما با این ذهنیت زندگی میکنین؟وای به حال اون بنده خدایی که قراره یه عمر با شما زندگی بکنه ،
کی گفته فرصت های بی شماری خواهید داشت؟ یکی از اشنایان ما سر یه اشتباه ،اونم نه عقد 4ساله ،عقد یه شبه ،الان برای ازدواجش مشکل داره ،انتخابش محدود شده ،نمی تونه اون دختر خانمی رو که انتخاب کرده ،باهاش ازدواج کنه ، فکر نکن این چیزا برای دخترا مهم نیست تو انتخابشون
شما با این ذهنیت به خودتون حق میدین که هر کاری با اون دختر خانم بکنین؟چند نفر رو باید فدای بچگیتون بکنین؟
واقعا چقدر اعتماد به نفس کاذب دارین شما!!!!!!!!!!!!!:163:
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
گاهی با خودم میگم شاید این مطلب رو همین طوری گذاشتی تا ببینی آدم ها چطوری عصبانی میشن. باور رفتارهای شما برای من خیلی سخته. شما خیلی مغرور و خودخواه هستی و فکر می کنی همه دخترای خوب و قشنگ و باهوش نشستند تا شما از نامزدتون جدا بشین و به یکی از اونها پیشنهاد ازدواج بدید! در حالی که فرصت زیادی (4 سال) برای ایجاد یه زندگی خوب داشتید در تمام این مدت فقط فکر کردید که چطور دل نامزدتونو بشکنید تا خودش برای طلاق اقدام کنه. شما حتی این جا هم نمیخواین مسئولیت کاری را که انجام داده اید به عهده بگیرید؟ میخواین این خانوم خودش به تنهایی با خانواده اش رو به رو بشه! تا این وسط شما با راحتی و به قول خودتون بدون هیچ مشکلی از طرف خانوادش به زندگی خودتون برسین؟
ادامه زندگی اون خانوم با شمایی که اصلا به فکر ادامه زندگی نیستید درست نیست. پس حداقل مردانگی کنید و عواقب کارتان را خودتان قبول کنید. پرداخت حق و حقوق کمترین کاری است که می توانید انجام بدید. از خانواده ایشان و نامزدتان عذر بخواین و خودتون پیشنهاد جدایی را بدید.
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط blue sky
ولی ابوذر باید یه راهی پیدا کنه که غرور دخترانه اون رو از بین نبره. نباید نا مردی اولیش رو با یه نامردی دیگه کم رنگ کنه. :302:
مثلاً چه راهی؟ شما چه راهی پیشنهاد میکنین؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
سلام ابوذر محترم
تمام تاپیک شما و پست دوستان را به دقت خواندم .
دوست محترم و جوان
شما تصمیمی را یک زمانی گرفته اید و امروز با باور بر فرصتهای بی نهایت خود از قدرت اختیار خود بهره می برید و تصمیم دیگری را امتحان می کنید .
به هر ترتیب این باور که دنیا با یک انتخاب اشتباه به آخر نرسیده ، خیلی خوب است اما دوست جوان توجه داشته باشید که هر انسانی باید هزینه یا بهای تصمیمات خود را نیز بپردازد و فرار از پرداخت هزینه امکان پذیر نیست .
از منظر و دیدگاه و باور و اعتقادات آنها هم به این مسئله نگاه کن و حق و حقوق انها را در نظر بگیر و ...............و قبول مسئولیت کن و هزینه ی تصمیم خود را به گردن بگیرو بپرداز
دوست جوان مرد ومردانه هزینه ی اشتباه خود را پرداخت کن و یادت باشد در کائنات چیزی وجود دارد به اسم "کارما" ( انرژی های خوب و بدی که به کائنات ارسال می کنیم ) . شما نتیجه کارماهای خود را در مسیر زندگی خواهید دید . این یک اصل است و اگر از دست خانواده ی این دختر در بروی با این کارمای خراب خود چه می کنی ؟!!!
مسئولیت پذیر باش . کسی به تصمیم شما ایراد نمی گیرد اما عدم مسئولیت پذیری شما و ترس ها و قضاوتهای شما جای بحث دارد
سلام دوست خوبم!
باهاش نمیتونم زندگی کنم چون دوستش ندارم. این دوست داشتن یا دوست نداشتن دست خود آدم که نیست بالاخره یکی به دلت میشینه یکی به دلت نمیشینه.
اگر هم بخوام من اول اقدام کنم مطمئنم که دچار دردسر بزرگی میشم شما که این طایفه رو نمیشناسید. اینها عربند و اخلاق اعراب دوران جاهلیت رو به ارث برده اند. یه وحشی گریهایی ازشون دیده ام که از هیچ بشری بر نمیاد بعنوان مثال اگه یه ماشین توی منطقه شان تصادف کند دسته جمعی میگرند راننده اش را میزنند. گاهی بدون هیچ دلیلی یه عابر بی گناه رو مثل سگ تیکه پاره میکنند. یه شب به عینه دیدم که یکی او همون عربها به طرف یه ماشین که در حال گذر بود بدون دلیل سنگ بزرگی رو پرت کرد و فرار کرد. حرف منطقی حالیشون نمیشه. فکر میکنند همیشه زور کارسازه. من از نامزدم خواستم که اول اون دادخواست طلاق بده و من هم موافقت کنم. حق و حقوقش هم بهش میدم. برادرش به من میگه اگر طلاقش بدی من از سگ بدترم. پسر عموش میگه خودت میدونی من فراریم و جایم توی این کوه هاست اگه طلاقش بدی میکشمت. من با این وضع نمیتونم اول اقدام کنم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط gole maryam
کی گفته فرصت های بی شماری خواهید داشت؟ یکی از اشنایان ما سر یه اشتباه ،اونم نه عقد 4ساله ،عقد یه شبه ،الان برای ازدواجش مشکل داره ،انتخابش محدود شده ،نمی تونه اون دختر خانمی رو که انتخاب کرده ،باهاش ازدواج کنه ، فکر نکن این چیزا برای دخترا مهم نیست تو انتخابشون
163:
مشکل اون اینه که به یه نفر گیر داده. اگه چند مورد و امتحان کنه حتما یکیشون بهش جواب مثبت میدن. احتمال جواب مثبت گرفتنشون کم شده ولی صفر نشده.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط aftabgardon
گاهی با خودم میگم شاید این مطلب رو همین طوری گذاشتی تا ببینی آدم ها چطوری عصبانی میشن.
نه من چنین قصدر ندارم. هدف من اینه که به اشکالهای کار خودم پی ببرم و از شما و دوستان دیگر راهنمایی بگیرم
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
سلام ابوذر محترم
هر انسانی باید هزینه یا بهای تصمیمات خود را نیز بپردازد و فرار از پرداخت هزینه امکان پذیر نیست .
از منظر و دیدگاه و باور و اعتقادات آنها هم به این مسئله نگاه کن و حق و حقوق انها را در نظر بگیر و ...............و قبول مسئولیت کن و هزینه ی تصمیم خود را به گردن بگیرو بپرداز
دوست جوان مرد ومردانه هزینه ی اشتباه خود را پرداخت کن و یادت باشد در کائنات چیزی وجود دارد به اسم "کارما" ( انرژی های خوب و بدی که به کائنات ارسال می کنیم ) . شما نتیجه کارماهای خود را در مسیر زندگی خواهید دید . این یک اصل است و اگر از دست خانواده ی این دختر در بروی با این کارمای خراب خود چه می کنی ؟!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط abuzar141592
سلام دوست خوبم!
باهاش نمیتونم زندگی کنم چون دوستش ندارم. این دوست داشتن یا دوست نداشتن دست خود آدم که نیست بالاخره یکی به دلت میشینه یکی به دلت نمیشینه.
اگر هم بخوام من اول اقدام کنم مطمئنم که دچار دردسر بزرگی میشم شما که این طایفه رو نمیشناسید. اینها عربند و اخلاق اعراب دوران جاهلیت رو به ارث برده اند. یه وحشی گریهایی ازشون دیده ام که از هیچ بشری بر نمیاد بعنوان مثال اگه یه ماشین توی منطقه شان تصادف کند دسته جمعی میگرند راننده اش را میزنند. گاهی بدون هیچ دلیلی یه عابر بی گناه رو مثل سگ تیکه پاره میکنند. یه شب به عینه دیدم که یکی او همون عربها به طرف یه ماشین که در حال گذر بود بدون دلیل سنگ بزرگی رو پرت کرد و فرار کرد. حرف منطقی حالیشون نمیشه. فکر میکنند همیشه زور کارسازه. من از نامزدم خواستم که اول اون دادخواست طلاق بده و من هم موافقت کنم. حق و حقوقش هم بهش میدم. برادرش به من میگه اگر طلاقش بدی من از سگ بدترم. پسر عموش میگه خودت میدونی من فراریم و جایم توی این کوه هاست اگه طلاقش بدی میکشمت. من با این وضع نمیتونم اول اقدام کنم.
همین هایی که تعریف کردید می شود هزینه ی انتخاب ( من 70 -80 در صد حرف شما را در مورد این قبیله و طایفه پذیرفته ام ) یعنی با علم به اینکه این اتفاقات می افتد سر دوربین را بچرخان بر روی این دختر .
یعنی فکر می کنی چنین طایفه ای از خون دختر خودشان می گذرند ؟!!!
با آنچه که شما تعریف می کنی به مراتب سرنوشت سخت تری در انتظار این دختر است .
این همان مسئولیتی است که دائما سعی داری بر اثر ترس از آن فرار کنی . یعنی برای تو مهم نیست که چه سرنوشتی در انتظار این دختر بخت برگشته است اما برایت اهمیت دارد که فقط خودت جان سالم به در ببری .
من کاری به درست و غلط بودن کار این قبیله ندارم اما شما با توجه به شناخت از این خانواده باید کاری را انجام بدهی که دست کم جان کسی به مخاطره نیفتد . اگر خودت در بروی این دختر گیر است و جانش در خطر . به این مباحث فکر کن و کمی از جایگاه بالغ تصمیم درست بگیر . تصمیمی که با باورهای این خانواده همخوانی داشته باشد .
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
کسی قرار نیست کشته شود. درست است که نامزدم تهدید کرده است که در صورت طلاق دست به خود کشی میزند اما همانطور که گفتم این فقط برای ترساندن من است و قبلا هم از این تهدید استفاده کرده است اما هیچ وقت عملی نمیکند.
حتی به فرض اینکه خودکشی کند. او مرتکب گناه شده است نه من، خدا مرا بخاطر گناه دیگری مجازات نمیکند.
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط abuzar141592
اگر هم بخوام من اول اقدام کنم مطمئنم که دچار دردسر بزرگی میشم شما که این طایفه رو نمیشناسید. اینها عربند و اخلاق اعراب دوران جاهلیت رو به ارث برده اند. یه وحشی گریهایی ازشون دیده ام که از هیچ بشری بر نمیاد بعنوان مثال اگه یه ماشین توی منطقه شان تصادف کند دسته جمعی میگرند راننده اش را میزنند. گاهی بدون هیچ دلیلی یه عابر بی گناه رو مثل سگ تیکه پاره میکنند. یه شب به عینه دیدم که یکی او همون عربها به طرف یه ماشین که در حال گذر بود بدون دلیل سنگ بزرگی رو پرت کرد و فرار کرد. حرف منطقی حالیشون نمیشه. فکر میکنند همیشه زور کارسازه. من از نامزدم خواستم که اول اون دادخواست طلاق بده و من هم موافقت کنم. حق و حقوقش هم بهش میدم. برادرش به من میگه اگر طلاقش بدی من از سگ بدترم. پسر عموش میگه خودت میدونی من فراریم و جایم توی این کوه هاست اگه طلاقش بدی میکشمت. من با این وضع نمیتونم اول اقدام کنم.
اگر قرار نیست کسی کشته شود چرا این پست را زدید و چرا اینگونه؟!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط abuzar141592
کسی قرار نیست کشته شود. درست است که نامزدم تهدید کرده است که در صورت طلاق دست به خود کشی میزند اما همانطور که گفتم این فقط برای ترساندن من است و قبلا هم از این تهدید استفاده کرده است اما هیچ وقت عملی نمیکند.
حتی به فرض اینکه خودکشی کند. او مرتکب گناه شده است نه من، خدا مرا بخاطر گناه دیگری مجازات نمیکند.
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
آقای محترم:
دوست داشتن تو مرام شما یعنی چی کلن؟
آخه چطور می شه ادعای دوست داشتن کسی رو داشت و اونو با وعده های مالی (!) رها کرد.
گمانم شما حتی اگه الان نامزدتون رو دوست هم داشتید، یه روز با یه وسوسه دیگه، کنارش میذاشتید.
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
در قدم اول راه کار رو سازش می دونم ، شما هیچ تلاشی برای بهبود رابطه خود و این خانم اون هم در مدت 4 سال نکردید.
پس یه کمی روی خودتون کار کنید ،
- می گید هوشش پایینه، منظورتون چیه؟ شاید شما چیز سختی می خواید؟!
- زیبا نیست ، شما چه شکلی می خواید ؟
- تا به حال خواستید اونجوری که شما می خواید رفتار کنه ؟!
یه کم تلاش کنید .
یه چیزی رو یادت باشه ، دختری با ظاهر زیبا ، هوش خوب ، پر انرژی و زرنگ نمیاد با
شما که پس فردا می شید یه مرد مطلقه ازدواج کنه (از دیدگاه جامعه ایرانی عرض کردم) همچین دختری خودش رو لایق یه فرد پولدار و خوش تیپ می دونه (چون خوشبختانه یا متاسفانه اینها برای مردان ما ملاکه و امتیاز داره )، نه شما که هنوز از نظر مادی دستتون توی جیب پدرتونه!!!
مراقب باش ، خیلی خودتو بالا نبین ، بد جوری با سر زمین می خوری.
برو روی ارتباطت کار کن ، کمی تاوانشو بده ، فقط خودت
که نیستی پای آینده شخص دومی هم درمیونه ! ببین چی مانع می شه (واقعاً) که به اون دختر دل نبندی؟
پای کس دیگه ای در میونه ؟ دلت جایی مونده؟
اگر حقیقتاً به نتیجه نرسیدی می تونی به طلاق فکر کنی. (اینها نظر من بود)
:72: :72: :72:
-
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
این همان مسئولیتی است که دائما سعی داری بر اثر ترس از آن فرار کنی . یعنی برای تو مهم نیست که چه سرنوشتی در انتظار این دختر بخت برگشته است اما برایت اهمیت دارد که فقط خودت جان سالم به در ببری .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
اگر قرار نیست کسی کشته شود چرا این پست را زدید و چرا اینگونه؟!
منظور من این بود که نامزدم قرار نیست کشته شود و کسی او را تهدید به قتل نکرده است. بلکه اون منم که چنین تهدیدی دریافت کرده است.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط آویژه
آقای محترم:
دوست داشتن تو مرام شما یعنی چی کلن؟
آخه چطور می شه ادعای دوست داشتن کسی رو داشت و اونو با وعده های مالی (!) رها کرد.
گمانم شما حتی اگه الان نامزدتون رو دوست هم داشتید، یه روز با یه وسوسه دیگه، کنارش میذاشتید.
شاید عبارت دوست داشتن را اینجا نباید بکار میبردم. من به اون دختر هیج وعده و وعیدی نداده بودم که زیرش بزنم فقط بعنوان یک گزینه مناسب برای ازدواج به او نگاه میکردم. در هنگام خواستگاری هم فکر کردم "کاچی به از هیچی" فکر کردم نامزد فعلیم میتواند جای او را برای من پر کند.