-
علاقه یک طرفه
سلام خدمت مشاور اگاه ودوستان عزیز:
در مواجهه با آدمهایی که توی روابطشون فقط به فکر برنده شدن هستند و عشق رو تملک روی آدمها تعریف میکنند چه باید کرد؟
واقعا این جمله که "من اونو میخوام" و رابطه های یک طرفه این شکلی رو چه طور باید جواب داد؟
مخصوصا اینکه خودت یک آدم اگاه باشی و این اتفاقات رو خوب بفهمی......ولی بخاطر احترام وحرمت نگه داشتن طرف مقابل نخواهی طرفت رو بشکنی..
خیلی وقت بود میخواستم این سوال رو مطرح کنم ولی در بیانش مشکل داشتم...
ممنون از وقتی که میدهید....
-
RE: علاقه یک طرفه
سلام دوست من ،
به نظر من آدمهایی که هرچی در دنیا هست رو (از جمله آدمها ) از آن خودشون میدونن ، هیچوقت برنده نمی شن چون حس مالکیت باعث می شه همیشه دچار ترس و واهمه باشن که اگر این مالکیت به ثبوت نرسه و یا از دست بره دیگه هیچی از آدمیت اونا باقی نمی مونه . اونا معنای عشق رو اشتباه فهمیدن .
این جور آدمها ، آدمهای ضعیفی هستند که برای از بین بردن عقده حقارتشون سعی می کنند با ابراز مالکیت ، خودشون رو بالا بکشن.اونا فکر می کنن با رفتار مالکانه در رابطه با دیگران بزرگ می شن و می تونن همیشه در ذهن دیگران زنده بمونن ، در صورتی که معمولا خلاف این انتظار ، اتفاق می افته و نتیجه یک همچین رفتاری دور شدن از دیگران و تنهاییه .
افرادی که به همه چیز نگاه مالکانه دارند خیلی تنها هستند و برای فرار از این تنهایی ( که احتمالا ریشه در کودکی اونا داره ) و به غلط این روش رو انتخاب می کنند.
یک همچین کسایی (هرچند خیلی سخته )باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرن ، نه فقط از اون جهت که احترامشون حفظ بشه بلکه از اون جهت که نکات مثبتشون رو در نظرشون پررنگ کنیم و بهشون ارزش و اهمیت بدیم و بهشون بفهمونیم که دوستشون داریم . چون احتمالا اونا فکر می کنند که مورد توجه و علاقه کسی نیستند و از این طریق می خوان این خلا رو پر کنن.....
از طرف دیگه باید سعی کنیم معنی علاقه یک طرفه (همون اسمی که خودتون گذاشتین ) و خطرات بزرگنمایی با چیزهایی از این دست که می تونه به صورت تنهایی ،پوچی ، ترس و دلهره ، عدم ثبات در رفتار و .... بروز بکنه رو در رفتار و گفتارمون بهش گوشزد کنیم ، اما نه به گونه ای که شخصیت اونو زیر سوال ببریم . بلکه دوستانه و بتدریج.
-
RE: علاقه یک طرفه
سلامvatovato
در بحثهایی که طاهره، ستاره، و شما شرکت می کنید، محتوای غنی و خوبی را به وجود می آورید که اعتراف می کنم برای خود من جالب و آموزنده است. نقطه نظرات و جوانب بحث را خوب می بینید.
اما در مورد علاقه یک طرفه ، عشق ، مالکیت و از این دست موضوعات که مفاهیمی بسیار انتزاعی و کلی هست، اگر بخواهیم بیشتر کاربردی کنیم نیاز به مثال ها و مصداقهای زیادی داریم. مثلاvatovato باید شاهد مثال بیاورد، چیزی را تعریف کند، و خصوصیت بیشتری از این افراد بگوید. و فایده ها و مزایای اینگونه افراد را بیشتر باز کند. این کمک می کند که دیگران اشتراک دقیقترین در موضوع حاصل کنند. مثلا در همین موضوع که شما عزیزان 3 پست نوشته اید، که ذیقیمت و صحیح هم هست، ولی یک تفرق و و فاصله ای حس می شود. در پاسخ ها باید به مثالها و کلمات و توضیحات پرسش کننده اشاره شود.
این بحث می تواند خیلی پرمحتوا شود. متاسفانه مشکلی رایج است....
-
RE: علاقه یک طرفه
سلام به مشاور محترم و دوستای خوبم
طاهره عزیز:
درسته یکم تند رفتی ولی با اصل حرفت موافقم.در باره این مطلب که گفتید""باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرن ، نه فقط از اون جهت که احترامشون حفظ بشه بلکه از اون جهت که نکات مثبتشون رو در نظرشون پررنگ کنیم و بهشون ارزش و اهمیت بدیم و بهشون بفهمونیم که دوستشون داریم ""دقیقا برمیگرده به مشکل من...من همین کار رو کردم و جالبه که فکر میکردم به طرف مقابلم کمک میکنم ولی نه تنها کمکش نکردم بلکه الان میبینم که اونو کاملا تنها کردم...
نکته ای هم درباره حرفای ستاره عزیز:
درباره تنهایی آدما خیلی قشنگ گفتی....واقعا همینطوره که شما گفتی...
درباره عشق هم آنقدر خوب نوشتی که حرفی نمیمونه... ولی درباره عشق برادرانه:
یه لحظه خودت رو جای کسی بزار که با همین عشق برادرانه (البته به گفته شما)سعی میکنه یک نفر رو از ارزش درونیش آگاه کنه و بهش بگه که چقدر نقاط قوتش پررنگه و چقدر آدم موفقیه(واقعا هم باشه)....
بعدش اون آدم فقط به یک چیز فکر کنه:من میخوام با تو باشم واسه همیشه...
چه حسی بهت دست میده؟وقتی میبینی "فکر" چقدر ضعیفه....واینجاست که هر چی بیشتر سعی میکنی قضیه رو درست کنی.....خرابتر میشه!!!
اگه جای این آدم باشید چکار میکنید؟
من یک راه حل عملی میخوام...بی شعار..چیزی که یه آدم ،با اون همه نقاط قوت رو سرکوب نکنه...قانعش کنه..
آن شب که دلی بود به میخانه نشستیم آن توبه صد ساله به پیمانه شکستیم
از آتش دوزخ نهراسیم که آن شب ما توبه شکستیم ولی دل نشکستیم
-
RE: علاقه یک طرفه
سلام vatovato ،
به قول آقای سنگ تراشان ، ما ( بویژه من ) هنوز هم نمی دونیم دقیقا مشکلت چیه و چی می خوای ؟
چون به صورت کلی طرح موضوع کردی ، ما هم به صورت کلی باهات همفکری کردیم. اگه دوست داری شفاف تر صحبت کن تا اگر کسی راه عملی به ذهنش می رسه ، بهت نشون بده .
-
RE: علاقه یک طرفه
سلام vatovato
گفتی که :«من یک راه حل عملی میخوام...بی شعار..چیزی که یه آدم ،با اون همه نقاط قوت رو سرکوب نکنه...قانعش کنه.»
بحث در این یه آدم هست. باید دید این آدم کیه، از خانواده است ، دوسته ؟ فامیله؟ نامزده؟ دختره ؟ پسره؟ کودکه؟ نوجوانه ؟ میانساله؟ بزرگساله؟ تحصیکرده ؟، معلوماتش چیه؟ فرهنگش چیه؟ نگرشهاش چیه؟ چه قدر شما روش شناخت دارید؟
و از همه مهمتر چیه که ما اینقدر برامون مهمه که قانعش کنیم ، چرا این فرد و عوض کردن افکارش برای ما چالش شده، آیا اون نفهمیده که ما خیلی زیادی به طرز نگرش اون حساسیم، آیا ما نقش یک معلم یا یاری رسان را در یک بازی که نقشهاشو دیگری برامون نوشته ، بازی نمی کنیم؟ شاید اصلا بی خیال شدن افکار این آدم خودش یه جواب قاطع و عملی باشه؟!
می بینید که یک بحث کلی می توانه هزاران جواب جور واجور داشته باشه. طاهره هم قشنگ به این مطلب اشاره کرده، موضوع در ذهن شما کاملا روشن است، اما ما نمی دانیم دقیقا باید چه چیز را پاسخگو باشیم؟