+ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
سلام به دوستان
من تازه امروز با انجمن همدردی آشنا شدم و تعداد زیادی از پست ها رو خوندم. می خوام سوالم رو از اعضای خوب انجمن بپرسم و امیدوارم که دوستان راهنمایی ام کنند.
من یک دختر مذهبی هستم و خارج از کشور تحصیل می کنم. چند ماهه با پسری که چهارسال ازم بزرگتره آشنا شدم اما رابطه ما دو هفته و در حد چند بار صحبت حضوری و صحبت های اینترنتی بوده. از اولین صحبت جدی مون بحث ازدواج رو پیش کشیدم( و الان پشیمونم :302:). ایشون میگه می خواد ارتباطی به قصد شناخت با من داشته باشه اما تا یکی دو سال دیگه به هیچ وجه قصد ازدواج نداره. از طرفی خود من هم الان آمادگی ازدواج رو ندارم.
خانواده هامون کمابیش می دونند ولی با هم صحبتی نکردند. من ازش خواستم خانواده ها همو ببینند و ارتباطمون با اطلاع اونها باشه ولی قبول نکرد و گفت تا وقتی خودش به مرحله لازم از شناخت نرسیده باشه به طور جدی با خانواده اش صحبت نمی کنه. الان فقط من رو به عنوان یک مورد مناسب معرفی کرده و گفته می خواد شناخت پیدا کنه.
با توجه به اینکه معیارهای اساسی من از قبیل ایمان، نماز، روزه، اعتقاد به حجاب، راستگویی، تحصیلات، ... رو داره(البته خودش اینها رو میگه من که مدرکی ندارم) آیا صحیح هست که وارد چنین رابطه ای بشم یا نه؟
از راهنمایی همه دوستان سپاسگزارم.
RE: ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
به نظر من شناخت شرط لازم برای یک ازدواج موفقه و هیچ چیز مثل زمان نمی تونه شناخت لازم رو به شما بده ولی این قضیه چند تا مشکل داره
این که وابسته نشین که این محاله بخصوص خانوما خیلی سریع وابسته میشن
اگه احساسی بیتون شکل بگیره باعث میشه عیب های طرف مقابلتون رو تا حدی نادیده بگیرید یعنی سعی می کنید به واسطه احساستون روی یه سری مسائل سرپوس بزارید
همچنین گاهی شخصیت مصنوعی که دوطرف به خودشون میگیرن شناخت رو سخت میکنه
مثلا آقایون همیشه تو این جور مواقع غلام حلقه به گوش هستن و خانوم ها هم به چیزی اعتراض نمی کنن و شخصیت واقعی رو نشون نمی دن
البته اینایی که من گفتم کلیه و همیشه همه مثل هم نیستن ولی اگر می دونید که ایشون فرد قابل اعتمادی هستن و میتونید احساساتتون رو کنترل کنید و به سمت یک شناخت درست مدیریت کنید
شاید مشکلی پیش نیاد
RE: ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
خیلی ممنون mamfred از جوابی که نوشتید.
خب من هم از همین وابستگی می ترسم. از طرف دیگه نمی خوام که این فرصت خوب رو از دست بدم.
الان تقریبا یک هفته است که کامل قطع ارتباط کردیم. چون من گفتم باید به خانواده ها گفته بشه و اون هم عقیده داره که الان وقتش نیست. نمی دونم چی کار کنم. می ترسم با این سکوتم از دستش بدم و بعد پشیمون بشم. تو این یک هفته خیلی فکر کردم. مطالعه کردم. از خانواده و دوستان مشورت گرفتم ولی بازم به نتیجه ای نرسیدم!
اینکه شخص قابل اعتمادی هست تقریبا بهم ثابت شده و مطمئنم که قصدش شناخت هست والا سراغ من نمی اومد. اما چه تضمینی وجود داره که بتونم در آینده احساساتم رو کنترل کنم؟
یه لحظه با خودم می گم نه من این همه صبر کردم، سختی کشیدم چون عقیده داشتم فقط ازدواج و می خوام به همسر آینده ام وفادار بمونم حالا چرا خرابش کنم!
یه لحظه دیگه می گم بیخیال از این همه تنهایی خسته شدم، این توی غربت خیلی می تونه کمکم کنه، آخرش که چی، من هم دوست دارم شناخت داشته باشم، تازه تا کی برای همسری که معلوم نیست کی بیاد و آیا بیاد یا نه سختی بکشم؟؟
نمی دونم، لطفا کمکم کنید. دیگه وقت ندارم! حوصله اشم ندارم. اگه طرز فکرم خیلی قدیمیه و دیگه الان کسی حاضر نیست بدون شناخت طولانی ازدواج کنه بگید؟ ولی آخه یک سال و نیم خیلی زیاد نیست؟؟ توی همین فروم می بینم تقریبا همه ارتباطهای طولانی با شکست مواجه شده و خیلی ها توصیه کردند که از ارتباط طولانی خودداری کنید مخصوصا اگه بدون اطلاع خانواده باشه. لطفا کمکم کنیدددد
RE: ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
عزیزم
شما تحت هیچ شرایطی نباید عقاید خودتون رو تغییر بدید
شما دختر خانم مذهبی هستید و شناخت بدون اطلاع خانواده برایتان امکان پذیر نیست
این خصوصیت های اخلاقی مثبت در هر کسی وجود ندارد و پسرها معمولا به دنبال چنین دختر هایی هستند
به نظر من شما باید به این اقا پسر بگید
درسته که من خارج از کشور زندگی می کنم ولی این دلیل نمی شه که من عقایدم را تغییر بدم من معتقدم که شناخت دو نفر می بایستی به صورت رسمی و تحت اطلاع دو خانواده صورت بگیره
حالا که شما شرایط ازدواج رو ندارید پس ادامه این رابطه عاقلانه نیست هر زمان که شرایط داشتید می تونید برگردید
البته امکان داره برای من توی این فاصله موقعیت دیگری پیدا بشه و من نسبت به شما متعهد نیستم
عزیزم اگه این اقا واقعا شما رو بخواهد حرکت جدی از خودش نشون خواهد داد به شرطی که شما محکم باشید و عقاید تون رو تغییر ندهید:72:
RE: ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
ممنون از شما گرداب عزیز... و ممنون که از من تعریف کردید:rolleyes:
نقل قول:
به نظر من شما باید به این اقا پسر بگید
درسته که من خارج از کشور زندگی می کنم ولی این دلیل نمی شه که من عقایدم را تغییر بدم من معتقدم که شناخت دو نفر می بایستی به صورت رسمی و تحت اطلاع دو خانواده صورت بگیره
من این حرف رو بهش گفتم، گفت چون دو تا برادر بزرگتر داره نمی تونه با پدر مادرش صحبت کنه و اینکه الان آمادگی ازدواج نداره. و چون الان داره به یه کشور دیگه می ره و نمی تونه تا یک سال و نیم دیگه به ایران بیاد پس نمی تونه به ازدواج فکر کنه و هزار و یک دلیل دیگه!
من هم دوباره در جوابش، جواب شما رو گفتم:
نقل قول:
حالا که شما شرایط ازدواج رو ندارید پس ادامه این رابطه عاقلانه نیست هر زمان که شرایط داشتید می تونید برگردید
البته امکان داره برای من توی این فاصله موقعیت دیگری پیدا بشه و من نسبت به شما متعهد نیستم
دفعه اول قبول نکرد. خیلی ناراحت شد گفت به خودت و به من فرصت بده. گفت روی حرفهام فکر می کنه و از منم خواست که فکر کنم.
دفعه بعد ازش پرسیدم نتیجه چی شد گفت سر حرفم هستم و یک عالمه دلیل و منطق آورد.
منم گفتم فرض کن ما بعد از یک ارتباط طولانی به نتیجه نرسیدیم و همه چی تمام شد. حالا فرض کن تو مورد بعدی من هستی. آیا برات قابل قبول هست که من قبلا با کسی دیگه ارتباط داشته ام؟ خیلی فکر کرد و گفت اگه به قصد شناخت بوده باشه اشکال نداره. گفتم یعنی در چه حد؟ گفت خارج از حد شرع نباشه. بعد شک کرد و گفت ارتباطی داشتی؟ گفتم آره ولی هرگز از شرع خارج نشده. خیلی ناراحت شد. اولش گفت تعریف کن. بعد گفت نه نگو. با خودش کلنجار می رفت. آخرش اصرار کرد که بگم و من ارتباط قبلی ام رو صادقانه براش گفتم.(برای جزئیاتش پ.ن. در پایین رو بخونید)
و در ضمن بهش گفتم که دو سه تا موقعیت دیگه تازگی برام پیش اومده که یکیشون رو هم می شناخت و خودش تایید کرد که اون شاید از خودش بهتر باشه. و گفت به خاطر همینه که عجله کرده و می خواسته خودشو به من بشناسونه قبل از اینکه موقعیت های دیگه بیان.
گذشت و فردا شبش بهم تلفن کرد. و گفت از دیشب عذاب وجدان داره و اینکه خودخواه باشه نابودش می کنه و نمی خواد که موقعیت های بهترم رو ازم بگیره. و بعد لیستی از مزایای قطع ارتباط برای من رو برام شرح داد و گفت با اینکه من مایل نیستم و قطع ارتباط مزیتی برام نداره ولی چون نمی خوام خودخواه باشم همین جا خداحافظی می کنم. من هم فقط سکوت کردم و آخرش هم گفتم خداحافظ. واقعا نمی دونستم چی بگم.(ولی من فکر می کنم دلیل قطع ارتباطش این بود که با ارتباط قبلی من مشکل داشته و شاید اشتباه برداشت کرده و من خوب براش تفهیم نکردم که واقعا چیزی نبوده، فکر کرده فراتر از اینها بوده:47:...)
و حالا همش می ترسم که در آینده پشیمون بشم. هیچ کدوم از موقعیت های دیگه ام رو دوست ندارم. و احساس می کنم این از همشون بهتره. توی این مدت فقط ازش خوبی دیدم و فرصت نداشتم که بدی هاشو ببینم و فکر می کنم این در زندگی آینده من هم تاثیر خواهد گذاشت چون این فرصت رو از خودم گرفتم و در آینده به خودم خواهم گفت اگه اون فرصت رو از خودم نگرفته بودم خوشبخت تر بودم. (دقیقا مثل زمانی شده که می خواستم تصمیم بگیرم برم خارج از کشور یا نه و در نهایت با خودم گفتم اگه این فرصت رو از خودم بگیرم قطعا در آینده پشیمون می شم و اومدم و الان هم خیلی راضیم.)
یکی از دوستام میگه: شکست خوردن بهتر از اینه که از ترس شکست همه فرصت ها رو از خودت بگیری:302:
منتظر راهنمایی های ارزشمندتون هستم...mamfred و گرداب عزیز، با توجه به جزئیاتی که گفتم لطفا بیشتر راهنمایی ام کنید... از بقیه دوستان هم خواهش می کنم کمکم کنند...
ببخشید اگه پرحرفی کردم... یک هفته است زندگی ام فلج شده... نمی تونم با خودم کنار بیام:302:
پ.ن.: قبلا یک پسری شدیدا به من علاقه داشت، اما چون شرایط ازدواج نداشت من با بی تفاوتی دو سال طی کردم اما به خاطر مشکلاتی که براش پیش اومد حس دلسوزی پیدا کردم و کم کم من هم بهش علاقمند شدم ولی باز هم هیچ ارتباطی با هم نداشتیم. فقط در حد ایمیل من سعی می کردم کمک فکری و درسی بهش بدم تا بتونه افت تحصیلی اش رو جبران کنه. اما کم کم توی ایمیل هاش شروع به پیش کشیدن حرفهای احساسی کرد و من هم برام قابل قبول نبود و برخوردهای تندی می کردم و کم کم ایمیل هم دیگه نزدیم. گاهی من سراغشو می گرفتم و ازش معذرت می خواستم ولی اون بی تفاوت بود. من هم گمان کردم همه چی تموم شده ولی تازگیها باز احساس می کنم که اون علاقه قبلی از طرف اون پسر هست هرچند من فقط یک سری خاطره تلخ و شیرین از اون دارم و واقعا علاقه ای از طرف من نیست. اما همیشه این شک در من بوجود میاد که نکنه شکستی که اون در زندگی خورد تقصیر من بوده و دارم به این نتیجه می رسم که من خیلی سختگیرم و دور خودم دیواری کشیدم و اجازه نمی دم کسی بهم نزدیک بشه.
بهرحال فکر کردم ممکنه مورد قبلی از ارتباط جدیدم خبردار بشه و مشکل درست کنه به خاطر همین تصمیم گرفتم از همین اول اون مسئله رو بگم تا بعدا ابهام و شکی نباشه. ولی انگار خوب نگفتم و برداشت اشتباه شده:47:
RE: ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
سلام
یک سال و نیم، زمان زیادی هست و من فکر میکنم کار خیلی سختی هست که درگیری احساسی پیدا نکنین...
و همونطور که میدونین درگیری احساسی معمولان نتیجه ائی نداره به جز عدم شناخت و تصمیمگیری منطقی...
در مورد رابطه قبلیتون، برای برخی آقایون این مساله سنگین هست به خصوص اگر خودشون کمی مقید هم باشن...
به هر حال من فکر میکنم، ضمن اینکه حق ایشون بوده که در مورد رابطه قبلی شما بدونه، ایشون مدت زمانی رو لازم دارن تا در این مورد فکر کنن و باهاش کنار بیان، و با توجه به اینکه رابطه گذشته شما رابطه خاصی نبوده اگر واقعا به شما علاقه داشته باشن، دوباره درخواستشون رو تکرار میکنن...
اما باز هم تاکید میکنم، ۱.۵ سال زمان زیادی هست و برای من به عنوانه یه پسر در این مدت زمانی مشکل هست که درگیری احساسی پیدا نکنم، شمارا نمیدونم...
موفق باشین،:72:
کامران
RE: ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
سلام:72::
من هم با کامران گرامی موافقم..
دوست من این مدت زمان خیلی زیاده و من به شما قول می دم حتما حتما به هم وابسته می شید...
به نظر من هم این کار صحیحی نیست..کسی که قسمت شما باشه و به واقع شما براش مهم باشید به درخواست ها و عقاید شما احترام می گذاره چون می خواد به هر قیمتی این شانس رو از دست نده...
چطور اون نباید فکر کنه که دختر خوبی مثل شما رو داره از دست میده ..
کار شما کاملا صحیح بوده.حتما باید خانواده هر دوطرف اگر قصد حتی شناخت برای ازدواج هست در جریان باشند و جر این مسیر واقعا این کار شما یک ریسک بزرگ هست و باید یک سال و نیم دیگه تاپیک بزنید ..
( البته خدا نکنه یک احتماله) من رو گذاشت و رفت..با دوری اش چه کنم؟
دوست گرامی این تالار پر از سرگذشت های این چنین است.اگر شما شانس داشتن او را از دست می دهید او هم شما را از دست می دهد و این چیز کمی نیست دوست من..
به نظر من این ریسک را نکنید.ایشان هم هر زمان آمادگی لازم را دارد می تواند حتی با یک تماس کوچک خانواده ها اجازه شناخت شما با هم را بگیرد...
باز هر طور خودتان صلاح می دانید...
موفق باشید.:72:
RE: ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
ممنون از کامران و سارای عزیز.:72:
با توجه به جوابهای همه دوستان من دیگه تصمیممو گرفتم. خوشحالم که همه یک نظرو داشتند. من نه امّل ام، نه دیوار دور خودم کشیدم و نه خشک مذهبی ام.
توکل بر خدا راهمو انتخاب کردم و محکم در این مسیر قدم بر می دارم.
من به هیچ وجه از عقیده خودم کوتاه نمیام. حالا دیگه صددرصد مطمئنم که تصمیم درستی گرفتم.
اگه در آینده بازم مشکلی پیدا کردم میام و اینجا می نویسم و خیلی خوشحالم که با دوستان به این خوبی در این تالار آشنا شدم:227:
از همتون ممنونمم:72:
راستی یک چیزی رو در مقالات انجمن خوندم که اون هم خیلی به تصمیم گیری ام کمک کرد. گفتم شاید بد نباشه برای افراد دیگه ای که ممکنه مشکل من رو داشته باشند اینجا بذارم:
اگر بحث شناخت هست باید از همان اول زمان شروع و خاتمه آن مشخص باشد. چه معنا دارد زمان شروع رابطه مشخص شود ولی زمان خاتمه و نتیجه گیری نامشخص باشد.
پس دختران باید بدانند پسری قصد ازدواج با آنها دارد که ابتدا شرایط ازدواجش را فراهم کرده است.
متعهدانه و بدون مخفی کاری در ارتباط ظاهر می شود.
به جای تمرکز افراطی روی احساسات رابطه، به مسائل ازدواج و شناخت معیارها همت می گمارد.
از آشکار شدن رابطه و در جریان گرفتن خانواده ها بیمی ندارد.
خیلی زیاد قبول دارم. حرف حساب جواب نداره
البته مورد من اول از احساس وارد شد ولی بعد گفت احساس و روابط عاطفی رو فعلا بروز ندیم برای بهتر تصمیم گرفتن... اما این کافی نبود برای اینکه من بخوام عقیده امو زیر پا بگذارم:rolleyes:
بهرحال برای ایشون و همه افرادی که الان شرایط ازدواج رو ندارند دعا می کنم خدا کمکشون کنه و بتونن در مسیری که باعث سعادتشون می شه قرار بگیرند:72:
RE: ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
سلام yosra... امیدوارم که خوب باشید
دوستان بسیار خوب راهنمایی کردند اما لازم می دانم نکاتی را عرض کنم.
1> اصولا هیچ گونه رابطه ای را نمی توانید بی یابید که به مدت طولانی بین دختر و پسر شکل گرفته اما آنان ""وابسته"" نشده باشند.
2>این را با اطمینان کامل می گویم... اگر پسری قصد ازدواج داشته و هدفش تشکیل یک زندگی باشد هیچ گاه برای شناخت و ازدواج با دختری مدتی طولانی را پیشنهاد نمی دهد... اولین اقدام پسری که تصمیم به ازدواج دارد خواستگاری رسمی از دختر و در میان گذاشتن موضوع با خانواده است.. وگرنه قدری مواظب رابطه باشید.
3> اگر مایل هستید با ایشان ازدواج کنید تنها توصیه این است که به او بگویید هر وقت که آمادگی ازدواج داشت با ایجاد یک رابطه 2 ماهه برای شناخت(خانواده هر دو در جریان باشد) رسما برای خواستگاری اقدام نماید.
موفق باشید:72:
...........................
حاشیه>> بنده هنگام ارسال متوجه متن بالایی شما (مقاله) نشدم.. خب با این مقاله توضیح ما تنها تاکید آن را شامل میشد.
RE: ارتباط به قصد شناخت اما طولانی مدت شروع کنم؟؟
سلام دوستان... :72:ببخشید که من باز اومدم
امروز فرصت شد دوباره با هم صحبت کنیم.
من احساس می کنم ایشون برداشت خوبی از من نداره. فکر می کنه طرز فکرم اشتباه است! (و شاید خودخواه و مغرور هستم و فقط به خودم فکر می کنم!)
چرا آقایون از یه ارتباط اینترنتی آدم ناراحت می شن اما وقتی نوبت به خودشون می رسه می گن چرا نمی ذاری ارتباط داشته باشیم؟! باید همدیگه رو بشناسیم!
در ضمن ایشون امروز به من گفت علاقه ای بوجود نیومده هنوز براش و درصورت ادامه رابطه بوجود میاد...
و گفتند که الان اصلا دل و دماغ ازدواج کردن ندارند و به خاطر دغدغه ی خانواده شون برای فرزندان بزرگتر نمی تونن با اونها مطرح کنند و خودشون هم به خاطر فشار درسی و کاری و رفتن به یک کشور دیگه به زودی، نمی تونن فعلا ازدواج رو در نظر بگیرند.
من هنوز هم معتقدم که این رابطه صحیح نیست. اما وقتی همه اطرافیانم می گن وارد رابطه شو بعد از سه چهارماه اگه دوست نداشتی قطعش کن خیلی شک می کنم. همه معتقدند یک سال و نیم خیلی زیاده ولی می گن می تونی بعد از شروع رابطه کاری کنی که زودتر رسمی بشه. (تاکید می کنم منظور من از رابطه فقط صحبت کردن و ارتباط اینترنتی هست)
چیزی که الان منو اذیت می کنه هنوز اینه که ایشون اگه علاقه ای نداشت چرا رابطه رو شروع کرد؟؟(که از خودشون که پرسیدم گفتن چون یه علاقه ی کوچکی بوده ولی نه اینقدر زیاد که به ازدواج منتهی بشه)
و اینکه اگه من احساس کنم این مورد از همه مناسبتره آیا صحیحه در این شرایط وارد رابطه بشم به این امید که علاقه در آینده بوجود میاد یا نه؟
خیلی ممنون از راهنمایی های دوستان.