-
یک قدمی مرگ
سلام 2 روز قبل من با خانواده ام داشتیم به مسافرت وزیارت حضرت معصومه می رفتیم در بین راه با یک تریلی تصادف کردیم والبته زنده ماندیم :72:زمانی بابام گفت ماشینو نمی تونم کنترل کنم من و حتی مامانم باور نکردیم چون خیلی به راننندگی بابام اعتماد داشتیم اما زمانی که دیدم ماشین داره جلو تریلی میره ویکباره صدای وحشتناکی شنیدیم باور کردم:302: اما تو اون لحظه فقط بابامو نگاه می کردم گفتم یا فاطمه الزهر:203:ا ،خدای من باور کردنی نبود کمتر از یک ثانیه گذشت ماشینمون تا نزدیکی های شیشه اش جمع شد این فقط یک معجزه بود که حتی کوچکترین زخمی برنداشتیم راننده تریلی می گفت از دور متوجه شدم که ماشین شما از کنترل خارج شده وداره روی جاده لیز می خوره برای همین سرعتمو کم کردم راننده می گفت من همیشه با سرعت زیاد رانندگی می کنم نمیدونم چی شده بود که امروز اینقدر به ارومی رانندگی می کردم و تونستم ماشینمو کنترل کنم .شاید اگه سرعتش زیاد بود یا سرعت ماشین ما یکم زیادتر بود الان من ...خدای من ،به قدرتت بیشتر از گذشته ایمان اوردم تا ادم چیزی رو از نزدیک نبینه باورش نمیشه برای همه چیزسپاس:203:
-
RE: یک قدمی مرگ
خدا را شکر که تدبیر کار همه کس دست اوست.
-
RE: یک قدمی مرگ
آره واسه منم پیش اومده مثلا یه ماشین بطرز خطرناکی از کنارم رد شده.و من خوشبختانه چیزیم نشد.احساس بعدش که مشابه احساس شماست رو درک می کنم ولی متاسفانه با گذشت زمان یادمون می ره و دوباره می شیم همون فراموشکاری که فکر می کنه تا مرگ خیلی فاصله ست.
-
RE: یک قدمی مرگ
سلام mosavi
واقعا خدا رو شکر :203: :203: :203:
از اینکه می بینم دوباره در جمعمون هستی خوشحالم... :227:
واقعا هیچ کدوم طوری نشدید؟!
حکمت اوسا کریم... :73:
شاید هنوز خیلی کارهای ناتمام و مفید داشتیید که باید انجام می دادید....
باز هم خدا را شکر می کنم، که خدا تو را و خانواده ات را حفظ کرد.....
به زیارت حضرت معصومه می اومدید....؟! :72:
آیا با این اتفاق توانستید باز هم زیارت کنید....، اگر موفق نشدید... اطلاع بده من به نیابت شما زیارت می کنم.:203:
-
RE: یک قدمی مرگ
سلام
موسوی جان خدا را شکر. شاید خدا می خواسته بهتون بگه حواستون هست من اینجام. خدا در زندگی خیلی جاها ببخشید همه جا واقعا به داد بندش می رسه. همین اتفاق اما به شکل خیلی وحشتناک هم برای خانواده من افتاد باورتون نمی شه وقتی ماشینمونو دیدم یه نگاه به ماشین یه نگاه به خانوادم باورم نمی شد دقیقا مثل یک کاغذ مچاله شده اما حتی یک خراش کوچک............ ما همه لطف زندگیمون به لطف خدا و ائمه و وجود مقدس امام زمان است انشاءالله خدا همیشه و همه جا با ما باشه و کاری نکنیم که قهر خدا شامل حال ما بشه.
باز هم خدا رو شکر
-
RE: یک قدمی مرگ
جناب سنگ تراشان
با عرض سلام و احترام
خواهش می کنم نائب زیاره همه دوستان دور از حرم مطهر کریمه اهل بیت حضرت معصومه(ص) باشید. آخر سر ما را هم یاد کنید و دعا فراموش نشه
با تشکر از شما
-
RE: یک قدمی مرگ
من هم خیلی خوشحالم که سالم و زنده هستید .همونطور که گفتید این یک معجزه بود که هر روز میبینیم ولی اهمیت نمیدیم و میگذریم ....
-
RE: یک قدمی مرگ
منم مثل بقیه دوستان از اینکه شما را دوباره در تالار می بینیم خوشحالم و برای شما و خانواده محترم آرزوی سلامت و موفقیت می کنم
-
RE: یک قدمی مرگ
آقای سنگ تراشان سلام
من تا حالا سعادت زیارت مرقد مطهر حضرت معصومه را نداشتم خیلی دوست دارم بیام و زیارت کنم نمی دونم موفق می شم یا نه ؟؟؟؟؟؟/
می تونید هر وقت رفتید حرم ما رو هم دعا کنید نایب الزیاره ما هم باشین ؟؟؟؟؟؟ :203:
-
RE: یک قدمی مرگ
سلام دوستان خوب ومهربانم ،ممنون از لطفتون ،اره شکر خدا خود وخانواده همگی سالم هستیم ونتونستیم به زیارت بریم برگشتیم خونه، اقاسنگ تراشان لطفا نائب وزیاره دوستان وخانواده من باشید:203::203: .
به راستی خدا با این کارش به من یه اخطار داد گفت به همین راحتی عمرتو می گیرم ان شاءالله بتونم کار های عقب موندمو جبران کنم برا راستی چرا ادم در راحتی خدا وقدرتشو به فراموشی میسپاره شاید نمازی ودعا یی بخونیم اما وقت گرفتاری یه جور دیگست ؟؟!!