خود را بپذیریم ، انکار نکنیم
سلام
خود را بپذيريم ، انكار نكنيم
عزت نفس، عبارت از قضاوتي است كه ما در مورد خود مي كنيم، براي اينكه قضاوت درستي در مورد خود داشته باشيم، دقت به اين نكات ضروري است:
1. نسبت به خود ( افكار ، احساسات و اعمال خود ) آگاه باشيم .
2. با خود رفتار خصمانه نداشته باشيم .
3. واقعيتهاي وجود خود را چه دوست داشته باشيم چه دوست نداشته باشيم ببينيم و بپذيريم كه اينگونه ايم. در اينصورت مي توانيم عزت نفس، ارزشی که برای خودمان قائل هستیم، را مطابق با گوهر انسانی خود افزایش داده و در ارتباط خود با دیگران، راضی و موفق باشیم.
يكي از موانع عزت نفس انكار خود است، به اين معنا كه خودمان را ناديده بگيريم. آيا قبول داريد كه بعضي از ما ، در بسياري از لحظات شبانه روز، مشغول انكار و ناديده گرفتن خودمان هستيم ؟ بيائيد كمي به افكار ، احساسات و رفتارمان در اين اواخر توجه كنيم و ببينيم به چه ميزان با خودمان منصفانه رفتار كرديم. چقدر از واقعيتهاي وجودمان را پذيرفتيم و چقدر را انكار كرده و فكر كرديم كه بهتر اين است به به آنها اعتنايي هم نكنيم . وقتي از موضوعي متاثر و غمگين شديد با خود چه گفتيد؟ آيا قبل از غصه خوردن و يا خود و ديگران را متهم يا نصيحت كردن، يك لحظه با خود گفتيد: بله، اين موضوع مرا ناراحت و غمگين كرده؟ هنگامي كه از موضوعي شاد شديد آيا در اوج شادي توانستيد يك لحظه خود را نگاه كرده، دريابيد كه وجودتان به فلان علت، غرق شادي شده؟ وقتي از عمل خود شرمنده شديد آيا خود را نگاه كرده و با خود مرور كرديد كه: از اين عمل خودم شرمنده هستم ؟
هنگاهي كه از زندگي خسته شده و به دنبال يك زندگي و كار لذت بخش ، مثل يك كلاف سر در گم به اين در و آن در مي زنيد، و يا وقتي به طور تعجب آوري بدون دليل موجه به افراد بيرون از خانواده توجه افراطي مي كنيد و يا زماني كه دائم ناراحت و شاكي هستيد كه همسرم، همكارم و ... مرا آزار مي دهند، آيا هيچوقت شده كه با خودتان خلوت كرده و بپرسيد: من از چه چيزي ناراحتم؟ از چه چيزي ناراضي ام ؟چه نگراني و نارضايتي در وجود من نسبت به خانواده ام يا كارم و ... هست كه اينطور بي قرار و ناخرسند شده ام؟
هنگامي كه هوشياري و ذكاوت در كاري به خرج داديد آيا با خود گفتيد : آفرين ، من در آن مورد هوشيار بودم ؟ ما غالباً به خود بي توجه هستيم. حتي گاهي خود را انكار مي كنيم . غالب اوقات، افكار، احساسات، نقاط ضعف، نقاط قوت، اعمال خوب و اعمال بد خود را به را حتي ناديده مي گيريم . منظور اين نيست كه خودخواه و از خود راضي باشيم ، بلكه نكته اين است كه خودمان را ببينيم و نسبت به خود آگاه باشيم . ضمناً وقتي سعي مي كنيم كه نسبت به خود آگاه باشيم ، ناگزيريم به ديگران هم توجه كرده و نسبت به آنان هم آگاه گرديم .
بدون شك ما همه جسم خود را دوست داريم، به طوري كه اگر تشنه يا گرسنه شديم آب و غذا مي خوريم، بيمار شديم خود را معالجه مي كنيم ، سعي مي كنيم راحتي جسم خود را فراهم نمائيم ، اما چرا در بعضي حوزه ها، مثل عواطف، افكار و عملكردها نسبت به خود بي تفاوت هستيم ؟ حتي خود را ناديده ميگيريم؟ چه نفعي در اين كار عايد ما مي شود ؟
هنگام عصبانيت به موضوع و يا شخصي كه ما را عصباني كرده توجه مي كنيم ، اما به وجود خودمان آگاهي نداريم. به هنگام شادي هم همينطور عمل مي كنيم . زماني كه خود را آگاهانه نگاه مي كنيم ، به آنچه موجب شادي و يا ناراحتي ما شده واقف مي شويم. در اين صورت مي توانيم رفتار مناسب تري داشته باشيم. به هنگام توانائي از پذيرفتن توانائي و به هنگام ضعف از قبول ضعف خود طفره مي رويم. آيا اين آسانترين، بي دردسرترين ( نه مفيدترين ) عكس العملي است كه مي توانيم داشته باشيم؟ اين نوع برخورد چه سودي به حال ما دارد ؟
به اين مثالها توجه كنيد:
• اگر كاري كه انجام مي دهيم ، براي ما يكنواخت و يا آزار دهنده شود و انگيزه خود را از ذست بدهيم ، احساس كسالت خواهيم كرد . اگر به جاي اينكه به اين موضوع توجه كنيم و از احساس خود آگاه گرديم ، منكر آن شويم و به آن بي اعتنا باشيم ، نه تنها در كار خود تغيير مناسبي نخواهيم داد، بلكه براي اجتناب از اين كسالت ، ممكن است به راه حل هاي غير مناسب ، متوسل شويم . مثلاً از خانواده ، همسر و فرزند خود ايراد گرفته، از آنها ناراضي شويم. حتي ممكن است به روابط بيرون از خانواده جذب شده و بدون آنكه خود بفهميم، در پي راه حلهاي نامعقول برويم.
• وقتي با همسرمان مساله داريم اگر آن را انكار كرده و به حيات خلوت ذهنمان پرتاب كنيم ، روابط سرد ، تيره و تيره تر مي شود و نه تنها مسئله حل نمي شود بلكه ، بر مشكلات افزوده و چه بسا به جدايي منجر شود .
• پدر يا مادري را در نظر بياوريد كه هميشه با فرزندش به عصبانيت برخورد مي كند و فرزند از او به شدت مي ترسد . همه ما ، چنين پدر و مادرهايي را ديده ايم . پدر يا مادر نمي پذيرد كه خودش عصباني است و به علت اين عصبانيت رفتار نا مناسبي دارد . او عصبانيت و بد رفتاري با فرزند خود را انكار مي كند و حتي حاضر نمي شود به صحبتهاي فرزندش گوش كند . چنين شخصي هيچگاه نخواهد توانست خود را تغيير داده و رابطه اش را با فرزندش بهبود بخشد .
• دختري كه با استعداد و توانمند است خود را به ناتواني و ناداني مي زند . از استعدادهايش فرار مي كند چرا ؟ زيرا وقتي تحسين اطرافيان را بر مي انگيزد مورد حسادت و آزار ديگران قرار مي گيرد و از اين آزار رنج مي برد. در نتيجه استعداد و توان خود را انكار مي كند .
موارد فراواني را مي توانيم پيدا كنيم كه به خود بي توجهي مي كنيم زيرا اين آسانترين كار است، اما مفيدترين كار نيست. گاهي از احساس و يا رفتار خو ناراحتيم ! آنقدر ناراحت كه نمي توانيم بپذيريم اينگونه رفتار مي كنيم يا اينگونه احساس مي كنيم. در اينجا بهترين كاري كه مي توانيم انجام دهيم اين است كه مقاومت خود را بپذيريم . يعني قبول كنيم كه در مقابل پذيرش اين احساس ، اين رفتار، اين فكر مقاومت داريم . قبول كنيم كه نمي خواهيم آنرا ببينيم و بپذيريم . اگر از اين نقطه شروع كنيم مفيد واقع مي شود . اگر نسبت به مقاومت خود هشيار باشيم مقاومتها مثل يخي خواهد بود كه در برابر حرارت ذوب مي شود.
[b]تمرين:[/b]
حال به تمرين "كامل كردن جملات" بپردازيم. اين تمرين آسان و مفيد است . فقط يك قلم و كاغذ برداريد . براي هر تمرين يك صفحه اختصاص دهيد . هر كدام از جملات داده شده را در بالاي يك صفحه بنويسيد . در اينجا چند نمونه جمله آورده شده است:
1.گاهي وقتي به عقب بر مي گردم به سختي باور مي كنم كه من يك وقتي .... ( مثلاً حسود يا نا اميد ) بودم .
2. براي من آسان نيست كه بپذيرم كه .... ( مثلاً بدبين ) هستم.
3. وقتي .... ( مثلاً ، كاري را خراب ) كنم برايم آسان نيست كه خود را بپذيرم.
شما با هر يك از جملات ناقصي كه به عنوان مثال آورده شده 10-8 جمله كامل با سرعت بنويسيد . هيچ نگران درست بودن جملات يا مغاير بودن آنها با يكديگر نباشيد. اين يك تمرين و تجربه بسيار مفيد است. سه جمله در اينجا آورده شده بقيه جملات را در قسمت خودآزمايي مي يابيد .
توجه داشته باشيد كه اگر فقط اين كلمات را بخوانيد و تمرينات را به شرح فوق انجام ندهيد خود را از كشفيات مهمي محروم مي كنيد بعد از انجام تمرينات براي شما مشخص مي گردد كه چرا پذيرش خويش ، براي تغييرات مثبت ضروري است .
- اگر من از قبول اين واقعيت كه غالباً ناآگاهانه زندگي مي كنم سرباز زنم چگونه مي توانم بياموزم كه آگاهانه تر زندگي كنم؟
- اگر از پذيرش اين واقعيت كه غالباً غير مسئولانه زندگي مي كنم سرباز زنم چگونه مي توانم زندگي مسئولانه را بياموزم؟ اگر ندانم كه عمل به جا و مفيدي را انجام داده ام چگونه مي توانم آنرا در موقع خود و با اعتماد انجام دهم ؟ اگر به نقطه قوت خود آگاه نباشم چگونه مي توانم خود را درست ارزيابي كرده و حتي شكرگزار باشم؟
اگر از ديدن اين واقعيت كه معمولاً به طور منفعل زندگي مي كنم بگريزم چگونه ياد خواهم گرفت جرات كرده و نظر خودم را ابراز كنم؟ من نمي توانم بر ترس يا هر مشكل ديگري كه منكرش هستم غلبه كنم . من اگر وجود يك مشكل در رابطه جنسي را نپذيرم نمي توانم آنرا اصلاح كنم .
من نمي توانم دردم را معالجه كنم اگر از قبول دردي كه دارم امتناع ورزم. من نقطه ضعفهايي را كه اصرار مي كنم ندارم، نمي توانم اصلاح كنم .
اگر قبول نكنم كه عمل اشتباهي را انجام داده ام چگونه مي توانم آنرا اصلاح كنم و يا خود را به خاطر آن ببخشم . براي پذيرفتن خود، بايد اين واقعيت را بپذيرم كه آن طوري كه فكر مي كنيم ، احساس مي كنيم و عمل مي كنيم. همه، تظاهراتي از وجود خود ما و متعلق به ما هستند . پذيرفتن به آن معنا نيست كه آن موارد ، نهايت بودن ما و غير قابل تغيير هستند. اما اگر ما آنها را انكار و طرد كرده، در يك قفس محبوس نماييم ، بدون شك از تغييرشان جلوگيري كرده ايم .
تمرين و خود آزمايي:
- يكي از احساساتم كه نمي توانم بپذيرم...است.
- يكي از كارهايي كه نمي توانم بپذيرم...است.
- يكي از افكاري كه سعي دارم از مغزم برانم...است.
- يكي از چيزهايي كه سخت است براي بدنم بپذيرم...است.
- اگر بدنم را بيشتر...بودم،...بيشتري داشتم
منبع
RE: خود را بپذیریم ، انکار نکنیم
مقاله جالبیه.:104::104:
اون عکس گربه که تو آئینه خودش رو شیر میبینه "گویای خیلی از نگفته هاس"
RE: خود را بپذیریم ، انکار نکنیم
خودتان را همانگونه که هستید بپذیرید
اگر میخواهید استرسها و نگرانیها را از خودتان دور کنید، به آسانی تحتتأثیر عوامل و شرایط محیطی قرار نگیرید و با استفاده از استعدادها و خلاقیتهای خود به ابراز وجود و مقابله با شرایط نامطلوب بپردازید. خودتان را همانطور که هستید بپذیرید. فراموش نکنید شما با هر نقص و کمبودی که داشته باشید، باز هم دوست داشتنی و ارزشمندید. نقص عضو، معلولیت، فقر، مشکلات مالی و هر کمبود یا نقص دیگری نمیتواند چیزی از ارزش شما کم کند. پذیرفتن خود با تمام نقصها، ضعفها و کمبودها نشاندهنده عزت نفس و اعتماد به نفس است.
خیلیها تصور میکنند اگر خودشان را همانطور که هستند بپذیرند، نمیتوانند تغییر کنند و به چیزهایی که میخواهند، برسند. بیشتر وقتها ما فکر میکنیم اگر نسبت به خودمان احساس خوبی نداشته باشیم و از خودمان، شرایط و موقعیت و عملکردمان ناراضی باشیم، این نارضایتی در ما ایجاد انگیزه میکند و باعث میشود برای تغییر، رشد، پیشرفت و رسیدن به شرایط بهتر تلاش کنیم. ممکن است این طرز فکر گاهی - آن هم در کوتاه مدت - درست باشد. خیلی اوقات احساسات ناخوشایندی مانند ناامیدی، عصبانیت، افسردگی و اضطراب، ما را برای تغییر آماده میکنند اما واقعیت این است که نارضایتی و احساسات ناخوشایند بعد از مدتی انرژی ما را میگیرد و توان لازم برای تلاش و ایجاد تغییر را از بین میبرد. اولین قدم در تغییر و تلاش برای رسیدن به هدف، شادی و آرامش است.
پذیرش خود و قبول واقعیت در واقع یک خودآگاهی همراه با احساس شادی و رضایت است. پذیرش، به شما احساس آرامش میدهد و همین، انرژی لازم برای رسیدن به هدف، تلاش برای ایجاد تغییر و رشد و پیشرفت را فراهم میکند. خواستهها و اهداف شما میتوانید ضمن اینکه شرایط را میپذیرید، خواستههایتان را هم داشته باشید و برای رسیدن به آنها تلاش کنید. تصور کنید شما در یک خانه کوچک زندگی میکنید و آرزو دارید خانه بزرگتری داشته باشید. حسرتخوردن و مدام فکرکردن به اینکه خانهتان اندازه قفس است و ایکاش خانه بزرگتری داشتید، فقط روحیهتان را ضعیف میکند. شما میتوانید ضمن اینکه به خرید خانه بزرگتر فکر میکنید و برای رسیدن به این هدف، برنامهریزی و تلاش میکنید، شرایط فعلیتان را بپذیرید. باور کنید در خانه کوچک هم میشود شاد و خوشحال زندگی کرد. زندگی در خانه کوچک هم مزایایی دارد پس بهتر است تا زمانی که در این خانه زندگی میکنید، به مزایای آن فکر کنید؛ مثلا به اینکه راحتتر تمیز میشود، هزینههایش کمتر است و راحتتر و زودتر فروش میرود. پذیرش یا تسلیم پذیرش و قبول واقعیت را نباید با تسلیم در برابر مشکلات و کمبودها یکی دانست. پذیرش یک نوع آگاهی همراه با علاقه، انگیزه و شادی است؛ در حالی که تسلیم نوعی پذیرش همراه با احساس ضعف، شکست و ناتوانی در ایجاد تغییر است.
بهبود روابط اگر خودتان را بپذیرید و با تمام وجود خودتان را دوست داشته باشید و به خود عشق بورزید، این احساس را به دیگران هم منتقل خواهید کرد و دیگران هم با شما راحتتر خواهند بود. پذیرش با ایجاد احساس شادی، رضایت و آرامش موجب میشود شما به شرایط مسلط شوید و راحتتر و بهتر زندگیتان را مدیریت کنید، همچنین این حس باعث میشود روابط شما با دیگران بهبود پیدا کند. تمرین پذیرش حالا که متوجه شدید پذیرش، نقش مهمی در سلامت روان و بهتر شدن زندگی و رشد و پیشرفت شما دارد، بهتر است سعی کنید این مهارت (پذیرش) را در خودتان تقویت کنید. نکات زیر میتواند شما را بیشتر در این باره کمک کند: خودتان تواناییها و علایق خود را بشناسید سعی کنید تواناییها، استعدادها، علایق و ویژگیهای شخصیتی خودتان را بشناسید. شناخت درست و صحیح از خودتان باعث میشود به خودآگاهی برسید و درباره تواناییهای واقعیتان بیشتر بدانید. اهدافتان را مشخص کنید اهدافتان را مشخص کنید و دقیقا و بهطور واضح مشخص کنید که چه میخواهید.
با در نظرگرفتن تواناییهای خود سعی کنید مناسبترین راه را برای رسیدن به اهداف خود انتخاب کنید. با خودتان صادق باشید خودتان را گول نزنید. سعی کنید با دقت و صداقت کامل تواناییها، علایق و اهداف خود را مشخص کنید. دقت داشته باشید ممکن است کارهایی که برای جلب رضایت دیگران و تحت تاثیر اصرار آنها انجام میدهید یا کارهایی که به اجبار، آنها را انجام میدهید، جزء علایق واقعی خودتان نباشند. مطمئن باشید کار را به بهترین شکلی که میتوانید، انجام میدهید. از خودتان توقع زیاد و خارج از تواناییتان نداشته باشید. هنگامی که مشغول انجام کاری هستید، تلاش کنید و مطمئن باشید هر کاری از دستتان بر میآمده، انجام دادهاید. خودتان را با دیگران مقایسه نکنید اگر از آن دسته افرادی هستید که مدام خودشان را با دیگران مقایسه میکنند و به داشتهها و نداشتههایشان فکر میکنند، متاسفانه هنوز خودتان را نپذیرفتهاید. اینکه در یک مهمانی به جای لذتبردن از مصاحبت با دیگران و کسب تجربه و شنیدن خاطرات، مدام به چیزهایی که دیگران دارند و شما ندارید یا شما دارید و آنها ندارند فکر کنید، نشان میدهد هنوز فاصله زیادی با خودباوری و خودپذیری دارید. به خودتان پاداش بدهید برای تقویت پذیرش خود و قبول واقعیتها و شرایط موجود زندگی، لازم است از قدرت تشویق استفاده کنید. هر وقت در برابر شرایط و موقعیتهای مختلف، خودتان بودید و خودتان را با دیگران مقایسه نکردید و هر وقت خطاها و اشتباهات خود را با واقعبینی پذیرفتید و آن را به دیگران نسبت ندادید، به خودتان جایزه بدهید. در صورت لزوم، باورهایتان را تغییر دهید فهرستی از موارد و موضوعاتی که پذیرششان برایتان سخت است و نمیتوانید آنها را بپذیرید، تهیه کنید. بعد یکی یکی درباره شان فکر کنید. باورهایتان را مرور کنید؛ شاید لازم باشد آنها را تغییر دهید تا بتوانید بهتر مسائل را بپذیرید و به آرامش برسید.
● سخن آخر
چطور ممکن است آدم چیزی را تغییر بدهد که آن را انکار میکند یا بیارزش میداند؟ سوال اصلی ۴ دانشجو – که به خودشان اعتماد کامل داشتند– یک هفته قبل از امتحان پایان ترم به مسافرت رفتند و با دوستان خود در شهر دیگری حسابی به تفریح پرداختند اما وقتی به شهر خودشان برگشتند، متوجه شدند که در مورد تاریخ امتحان اشتباه کردهاند و امتحان به جای سهشنبه، دوشنبه صبح بوده است. بنابراین تصمیم گرفتند استادشان را پیدا کنند و علت جا ماندن از امتحان را برای او توضیح دهند. آنها به استاد گفتند: «ما به شهر دیگری رفته بودیم که در راه برگشت لاستیک خودرویمان پنچر شد و با توجه به اینکه زاپاس نداشتیم تا مدت زمانی طولانی، نتوانستیم کسی را گیر بیاوریم و از او کمک بگیریم؛ به همین دلیل دوشنبه دیروقت به خانه رسیدیم». استاد فکری کرد و پذیرفت که آنها روز بعد بیایند و امتحان بدهند. ۴ دانشجو روز بعد به دانشگاه رفتند و استاد آنها را به ۴ اتاق جداگانه فرستاد و به هر یک ورقه امتحانیای را داد و از آنها خواست که شروع کنند. آنها به اولین مسئله نگاه کردند که ۵ نمره داشت. سؤال خیلی آسان بود و به راحتی به آن پاسخ دادند. سپس ورقه را برگرداندند تا به سؤال ۹۵امتیازی پشت ورقه پاسخ بدهند که سؤال این بود: «کدام لاستیک پنچر شده بود؟»...!
دوستان من این سخن آخر رو شخصا" از زبان آقای دکتر انوشه روانشناس شنیدم که خودشون دو تا از دانشجوهاشون رو به این شکل امتحان کردند !
منبع :
نگارش یافته توسط محمود قوچانی
ایران سهراب
به نقل از:http://mohsenazizi.blogfa.com/