* وظایف زن و مرد چیست ؟

با سلام به دوستان عزیز
خیلی از زوج های جوان به دلیل عدم مهارت های زندگی دچار اشتباه و سردرگمی در رفتارشان با همسر می شوند از جمله خود من واقعاً نمی دانم رفتار صحیح با شوهر چیست ؟
و مدام سوالات زیر در سرم هست .
آیا برای محبت کردن اندازه ای وجود دارد ؟
چطور همسرمان را متوجه وظایفش کنیم ؟
آیا فداکاری برای شوهری که واقعا مهربان و فهمیده است ، کار درستی است ؟
برای خانم های کارمند ، وظایف زن و مرد در خانه و بیرون خانه چیست ؟
به نظرم می آید مردان گاهی اوقات و تا حدود خاصی حاضر به انجام دادن کارهایی در منزل هستند ، درسته ؟
من با محبت ها و کارهای خاصی که در خانه انجام داده ام ، باعث شده ام که توجه شوهرم در خانه به من زیاد باشد و اصلا میلی به معاشرت با رفقا ندارد
بیشتر صحبت کردن با من را دوست دارد .
همیشه از کارهایم تشکر زیاد می کند .
حتی احساس می کنم شخصیت او در حال عوض شدن است و رفتارهایش شبیه خودم می شود .
گاهی اوقات هم خیلی کم به من کمک می کند .
ولی به طور معمول علیرغم خستگی کارم ، در منزل در حال جنب و جوش هستم که حتی فامیل من می گویند : فلانی عاشق زندگی و شوهرش است چون بلافاصله بعد از رسیدن به خانه شروع به کار کردن می کند ،

نمی دانم کار من درست است ؟ به نظر شما مرد خانه در اثر محبت زیاد پرتوقع نمی شود ؟

خواستم با ایجاد این موضوع از شما دوستان خوبم خواهش کنم که به طور واضح و با مثال هایی دقیق به شرح وظایف مرد و زن بپردازید و من را راهنمایی کنید .

خیلی خوبه اما من هم بعضی وقتها فکر می کنم آیا با زحمت زیادی که متقبل میشم همسرم پر توقع نمیشه؟ اما یک تجربه کسب کردم و اون اینه که فقط و فقط مطیع بودن در مقابل همسران اونا رو وادار می کنه هر کاری رو برات انجام بدن یه جورایی خودشون خجالت می کشن وقتی تو اینقده خوبی به حرفت گوش ندن.

کیمیا 2 چیز هستد که حد و مرزی ندارد محبت بخشش هر چه کنی بازم کم کردی زیرا در برابر محبت وبخشش پروردگارت هیچ است . تو توانستی تغییر و شادی ودگرگونی در همسرت ایجاد کنی این ارزشمند است من چیزی که از بزرگان در ازدواج یاد گرفتم صبر گذشت ومحبت است اینها کلید موفقیت هست واقعا آفرین . محبت بزرگترین تحول ها را ایجاد می کند حتی بزرگان می گویند به دشمنان هم محبت کنیدشاید عوض شوند پس این اعطا ی بزرگ را کوچک نپندار .

با سلام
از همه بابت مطالبتون ممنونم ، ممنون می شوم آدرس سایت آقای امینی را برایم بنویسید .
آئین نامه را خودم بدست آورم؟
برخی از دوستانم که چند سابقه زندگی مشترک دارند می گویند :
با توجه به اینکه هر دو بیرون از خانه مشغول هستید . (البته شوهرم بیکار است و چند ماه است در شرکتی آموزش می بیند و حقوقی ندارد .)
1- زیاد به شوهرت محبت نکن
2- به او کارهایی را محول کن
3- به او بگو جوراب هایش را بشوید
4- لباسش را اتو کند
5- کارهای منزل را نصف نصف کنید
6-حقوق خودت را در منزل خرج نکن
7- پولت را به پای شوهرن نریز
8- هر چی خریدید بگو مالکیت نصف نصف داشته باشید .
9- بعد از اینکه حقوق او آمد ، به او بگو باید خرج خانه رابدهی ( من گفتم : در آینده حقوق من برای خرج خانه ، حقوق تو پس انداز و قسط وام برای خرید خانه)
10 -میزان حقوقت را به همسرت نگو .

من برعکس موارد بالا را انجام دادم .
هیچ وقت به او فرمان نمی دهم .
اصلا جوراب ها را به لباس شویی می اندازم .
همه لباس ها را من اتو می کنم .
می گذارم هر وقت دوست داشت به من در کارهای خانه کمک کند .
در خرج کردن دست و دل باز هستم و اصلا با هم برای خرید منزل و لباس و هدیه و .. مشورت می کنیم و پول کنار می گذاریم .
هیچ چیزی را از او پنهان نکردم .

من واقعا نمی دونم کدام یک از موارد بالا صحیح است .
دلم می خواد روی همه موارد با یک نفر بحث کنم .
اصلا هدفم از ایجاد این موضوع بحث روی این 10 مورد بود .

ولی مادرم می گوید : عجله نکن ، محبت بی دریغ ، صبوری ، گذشت ، فداکاری کن تا شوهرت مثل خودت شود چون آدم انعطاف پذیری است . زندگی شریکی مال من و تو ندارد . من خودم برای پدرت همه کاری انجام دادم و تا الان زندگی خوبی داشته ایم .
اول زندگی ات پایه را درست ایجاد کن .
الان تو اینطور رفتار کن تا بعد از اینکه او هم حقوق دار شد ، مثل تو باشد .

لازم به ذکر است همسرم اخلاقی دارد که بدون مشورت و هماهنگی با من هیچ کار، خرج ، تصمیم، و ... نمی گیرید و می گوید : من دوست دارم هر کاری را با مشورت همدیگر انجام دهیم .
وقتی مهمان به خانه ام می آید توجه ای فوق العاده به کارهای من و کمک دارد .
بدون اینکه چیزی بگویم گاهی از صمیم قلب در خانه کمکم می کند .
همیشه من را حمایت کرده است و می گوید : تو فقط با من طرف هستی ، تو به حرف هیچ کسی از خانواده ام گوش نکن ، من پشتت هستم ، من دوستت دارم ، بزار هر چی می خواهند بگویند . فقط سکوت کن .
همیشه از تک تک محبت هایم قدردانی می کند .
مرد بسیار مودب ، مهربان ، با ایمان و منطقی و تحصیل کرده ای است و به نظر خودم ارزش این محبت ها را دارد وحتی بیشتر .....
من عاشق شوهرم هستم ولی می خوام بیست سال دیگه ببینم از زندگی و طرز رفتارم راضی هستم و شوهرم قدردان باقی مانده است و او هم عاشق من است .
فکر میکنم با توجه به ایمان قوی این مرد وقتی خود من به نام شوهرم هستم چرا باید برای مال دنیا جوش بزنم و مالکیت نصف نصف بخواهم . (وقتی خودش می گوید : لازم باشد و به موقع من خانه ای را به نامت می کنم و مهریه ات را می دهم چون بر گردن من است .)
چرا نباید حقوقم را در منزل خرج کنم .
چرا نباید علاوه بر کار در خارج از منزل ، در منزل کار کنم ؟
کارهای منزل که زیاد نیست ، با این همه وسایل برقی و راحتی ، خنده دار است که ام و نهی کنم .

خدایا نمی دونم کارهایم درست است یا نه .

سلام کیمیا
واقعا به خاطر این موضوع عملیاتی که ایجاد کردی از شما تشکر می کنم.
کار شما دقیقا درست است.
کار درست از آرامش و راحتی که در طی زمان ایجاد می کند، می توان متوجه شد.
و موفقیت شما در زندگی ، به خاطر درایت و ظرافتهایی هست که در برابر همسرت به کار گرفته ای.

البته یک تبصره داره:
و آن اینکه گاهی مردانی هوسباز، بی مسئولیت، تنبل، غیر منعطف ، و بی توجه وجود دارند که طی یک مدت 6 الی 12 ماهه می توان هویت این مردان را کشف کرد. ( دقت کنید گفتم طی یک مدت، نه مثلا 1 یا 2 ماه) ، چون بعضی های 1 ماه یک روش را پیش می گیرند، و می گویند شوهرمون متوقع بار اومده و هیچ تغییری نکرده. خیر اگر طی یک مدت طولانی تر، متوجه شدید، او نسبت به کار، وظایف و مسئولیت هایش روز به روز عقب می نشیند. و روز به روز بد اخلاق تر شده و وظایف خود را نیز بر گردن شما می اندازد، اوضاع فرق می کند.
از آنجا که چنین مردی مشکلات شخصیتی دارد، نیاز به درمان دارد و روش خاص خود را می طلبد.
مثلا مردی که تن به کار نمی دهد، اهل کتک کاری هست، و .....، و خانم منزل هم به مرور متوجه می شود روز به روز بیشتر دور بر می دارد. اینجا باید روش خاصی را متناسب با رفتار او برای تغییرش پیگرفت.
ولی غالبا در اکثر موارد، مشکلات معمولی زندگی از طریقی که شما عمل می کنید، حل می شود.
این به معنای سوختن و ساختن نیست.
این به معنای اینست که با انتخاب و درایت و هوشیاری چگونه زندگی را تغییر دهیم و البته دراین مسیر تحمل و گذاشتن انرژی مثل هر کار دیگری اجتناب ناپذیر است.

باز هم از شما به خاطر طرح این موضوع تشکر می کنم.
امیدوارم ، خانمهای دیگر هم به تناسب با به کارگیری روشهای مثبت و سازنده ، زندگیهای بهتری را داشته باشند.

كيميا جان سلام
من هم حدود يك سال است كه ازدواج كرده ام و زندگي خوبي را با شوهرم شروع كردم و همديگر هم خيلي دوست داريم . من هم شاغلم و هم پاي شوهرم كار مي كنم . و درامدم خويش را نيز متعلق به او مي دانم و همه انرا در ابتدا به او مي دهم منتها براي من هم هميشه سوال بود كه ايا اين كار درست است يا نه ؟ من مادرم نيز شاغل بود و او هم در زندگي خويش همين گونه بوده و هميشه درامدش را به پدرم مي داد بدون هيچ گونه ناراحتي و نگراني و حتي هيچ قروني از ان را براي خودش خرج نمي كرد و هيچ درخواستي هم براي نصف كردن مال و اموال نداشت و پدر من هم شايسته اين رفتار بود و در عوض خوبيهاي مادرم بود و بعد از مدتي كه دست و بالش باز شد هر چيزي كه مي خريد به نام مادرم مي كرد بجز خانه اولش بنابراين من هميشه شاهد يك زندگي خوب بودم و اينكار را درست مي دانستم و با اين طرز فكر بزرگ شده بودم ولي از طرفي توي محيط كار خود مي ديدم افرادي كه سر اين قضيه مشكل داشتند و به مشكل مي رسيدند و هميشه ادعا داشتند كه نبايد به مرد زياد رو داد و نبايد حقوق خودمون و به مرد بديم و يا نبايد اونهارو از كل حقوق مطلع كنيم كه بعدها همشو ازمون بگيرند و خلاصه از اين حرفها كه مطمئنم تو هم خيلي شنيدي / ولي من معتقدم اينجور افراد زندگي خيلي خوبي با شوهرانشان ندارند و طعم يك زندگي خوب و بدون قل و قش و ريا رو با شوهرشون نچشيدند و معتقدم در اينگونه زندگي ها هر يك از زوج براي خويش زندگي مي كنند و شايد خيلي از خريدها و معاملات هم به دور از چشم هم انجام دهند و كلا براي هم به نوعي غريبه اند / من اينگونه زندگي رو دوست نداشتم ودوست داشتم همانند مادرم باشم و يك زندگي ارومي رو شروع كنم / حالا بايد از كجا مي فهميدم كه شوهر اينده من هم مثل پدرم لياقت داره و پرو نمي شه و ارزش كار منو مي دونه و هزار تا سوال ديگه / چي كار كردم اومدم از اول زندگي با شوهرم صحبت كردم گفتم من و تو زندگيمون براي همديگست و نبايد چيزي رو از هم مخفي كنيم و گفتم كه دوست دارم هر چي مي خريم با مشورت هم باشه چون اين كار احترام به سليقه همديگست و بيان كردم : براي اينكه توي زندگي با توجه به كاري كه مي كنم اندكي استقلال داشته باشم و بتوانم حداقل اگر خواستم براي تو كادويي تهيه كنم خودم نيز مستقل باشم نياز دارم كه مقداري از حقوق خويش را براي خود پس انداز كنم و حتي براش مشخص كردم كه اين مبلغ هر سال فلان مقدار بيشتر مي شه تا اينجوري هم شوهرم احساس كنه كه مرد من هست و از اون مردونگي خودش پايين نياد هم من احساس نكنم كه در حقم اجحاف شده و احساس استقلال داشته باشم /
در مورد كارهاي خونه هم چون از صبح باهم بيرون مي اييم و باهم مي رسيم خيلي دوست داشتم كه بهم كمك كنه /حالا شوهر من ادمي بوده كه توي خونشون دست به سياه و سفيد نمي زده و حتي اب هم مي خواسته مادر بنده خداش مي داده دستش / گفتم واويلا حالا من چي كار كنم با اين همه كار و مسوليت و .... / ولي خوشبختانه همه چيز درست پيش رفت
همون ابتدا باهاش درميون گذاشتم كه من هم مثل تو كار مي كنم و شايد به خيلي از كارهاي خونه نرسم البته من خريد و به عهده اون گذاشته بودم ولي هميشه باهم مي ريم اون هم به خاطر اينكه خودم دوست دارم همراش باشم ولي مي دونه كه اگه يك روز من باهاش نرفتم اون بايد بره و جز وظايفش مي باشد توي خونه هم اصلا كاري به اشپزي و ظرف شستن و رخت و لباس نداره و هيچ كمكي توي اين زمينه نمي كنه ولي توي گردگيري و مرتب كردن خانه و جارو كشيدن هميشه كمكمه و حتي بيشتر اون انجام ميده و بعضي اوقات من طوري وانمود مي كنم كه الان كه من دارم جارو مي كشم دارم كار تو رو انجام مي دم ولي خب با شوخي مي گم چون اگه جدي بگم بهش بر مي خوره و هميشه از كارايي كه برام مي كنه تشكر وقدرداني مي كنم
ولي مي خوام بگم همين طور كه مي بيني منم مثل تو همه كاري براي شوهرم مي كنم و اعتقاد دارم كه بايد باهاش صادق باشم و روراست و نتيجه خوب هم گرفتم ولي خب همه انسانها يك ظرفيتي دارند و اون ظرفيت ممكنه يك روزي به انتها برسه منم به خاطر اينكه اينجوري نشه و روزي نشه كه از كارهاي خودم خدايي نكرده پشيمون بشم يك حدو حدود خاصي رو همون طور كه گفتم تعيين كردم تا اينجوري اون هم بدونه كه با كمك كردنش به من خيلي خوشحالم مي كنه واينجوري راضي ترم و لذت بيشتري از زندگي مي برم و همين طور با اندك استقلال مالي كه دارم بهتر زندگي مي كنم ( هر چند كه همين امسال هر چي پس انداز كردم براي خودش كادو خريدم )
اين كارارو مي شه با كمي تدبير و درنگ انجام داد بدون اينكه كوچكترين سوتفاهمي پيش بياد البته با روش كردن هدف و نشون دادن خلوص نيت