تا حالا با شیطان حرف زدی ؟
سلام
دوستان خوبم شماها تا حالا با شیطان حرف زدین ؟
اول بذارید نطقی از شیطان ملعون رو بگم بعد در موردش حرف میزنم.
ابلیس میگه : من در عجبم از بشر (آدم) که خدا را قبول دارد اما نافرمانیش می کند و مرا قبول ندارد و لعن میکند اما از من فرمان می برد !
وقتی اینو شنیدم خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم و با خودم گفتم واقعا" اینو خوب اومدی .
ما مدام میگیم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ، لعنت بر شیطان ، چشم شیطان کور ، گوش شیطان کر و ... اما خودمون حواسمون نیست که در عمل دائما" داریم ازش فرمان می بریم و هر آنچه که اونو راضی می کنه رو انجام میدیم بدون اینکه خودمون متوجه باشیم اگر هم متوجه هستیم خودمون رو میزنیم به اون راه .
در مقابل مدام میگیم بسم الله الرحمن الرحیم ، خدایا به امید تو ، توکل بر تو ، الهی و ربی من لی غیرک ، حسبنا الله و نعم الوکیل ، لا حول و لا قوة الا بالله و ... اما باز حواسمون نیست که در عمل دائما" داریم بر خلاف فرمان و خواستش عمل می کنیم و برای هر کار نادرست و غلطمون توجیهاتی میاریم که خودمون هم میدونیم درست نیست !
اگه دقت کنیم این سخن گهربار شیطان واقعا" میتونه به ما در جهت بهتر زندگی کردن ، دیندار و مخلص بودن و ... کمک کنه
همه ما وقت دعا کردن با خدا حرف میزنیم .......اما.........تا حالا شده با شیطان هم حرف بزنید ؟
من گاهی حرف میزنم ..........
چه اشکالی داره با دشمن مون دو کلمه حرف بزنیم ؟ به نظر من باید با هر دشمنی نشست و حرف زد و دلایل دشمنی رو گفت و شنید ! رو این حساب من گاهی با شیطان حرف میزنم .وقتی میبینم میخواد منو به سمت یک عمل غیر عاقلانه و نادرست بکشونه و زشتیها رو در نظرم زیبا و پسندیده جلوه بده و خوشبختانه اون لحظه حواسم هست ، باهاش حرف میزنم و حتی گاهی بهش لبخند میزنم البته نه لبخند از روی دوستی بلکه در واقع نیشخند.
شیطان دشمن قسم خورده ماست و اگر تونست ما رو به کفر و شرک میندازه و اگر نشد حرام و مکروه و ... تا بلکه دلش شاد بشه .شیطان حسوده چون خودش از بهشت رانده شدهو نمیتونه ببینه بشر، کسی که روزی میگفت او از خاک است و من از آتش و به دیده حقارت به بشر نگاه میکرد ، پس من برترم !
ما باید یقین بدونیم در حال گناه معبود و مسجود شیطانیم نه خدا هر چند با زبان صد فحش و ناسزا به شیطان بگیم.در این مواقع در حقیقت ما میگیم « اعوذ بالشیطان من الرحمن » !!! این با حال گناه ما سازگاره اما با زبانمان خیر .
شیطان روز قیامت میگه : من فقط وسوسه کردم و تو خودت به سمت من امدی و گناه کردی پس من مقصر نیستم .اما اون روز خیلی دیره ......... گاهی ( ای کاش همیشه همینطور بود) که وسوسه میشم کار ناشایستی انجام بدم ، ناخودآگاه احساس میکنم که شیطان روبروم نشسته و داره مو تشئیق به اون کار میکنه و از خوبیهاش میگه . برای یک لحظه نگاش میکنم و میگم نه حرفتو گوش نمیدم ......... میگم تو غلط کردی ........... میگم بهت ثابت میکنم که این کارو نمی کنم .........تصمیم جدی میگیرم و واقعا" از اون کار چشم پوشی میکنم .......اما ای کاش همیشه بتونیم شیطان رو فرمان نبریم .
انشاء الله
RE: تا حالا با شیطان حرف زدی ؟
سلام تا حالا من با شيطان حرف نزدم
RE: تا حالا با شیطان حرف زدی ؟
سلام
من تجربه کرده ام، بخصوص صحبت لجبازانه با او .
در چه شرایطی زمینه را برای صحبت با شیطان فراهم دیده ام ؟
هر وقت تصمیمی دارم ، یا قضاوتی میاد سراغم ، یا برنامه ای مد نظرمه و یا معطوف به خودم میشم .
این وقتها در بررسی تردید وار برای درک درستی یا نادرستی هر کدام از موارد بالا ، رد پای توجیه را جستجو کرده ام و در هر کدام از این موارد وقتی ان قلتی منطقی به خودم وارد کرده ام ، با توجیحات شیطان مواجه شده ام که بخواد مثلاً در مورد تصمیمی که فهمیدم غلطه یا قضاوتی که دلیلی برای اشتباه بودنش پیدا کرده ام یا .... خطا در هر کدام از مواردی که ذکر کردم پیش رویم بوده ، دیدم می خوام خودمو راضی کنم ، همینجا می فهمیدم این خودم نیستم این شیطانه ، باهاش وارد صحبت می شدم و دقیقاً یک بحث در می گرفته و خیلی برام لذت بخش بوده ، چون همین که از وجودم بیرونش می کشیدم تا پشت خودم پنهان نشده بهم القاء کنه ( که گویی درک خودمه که داره بهم راه نشون میده ) ، باهاش راحت تونستم روبرو بشم و در این درگیری از ان قلت آوردن و توجیحات او را محکوم کردن با دلایل منطقی و مستدل ، لذت می بردم و قوت می گرفتم و بر اشتباه پیش رویم فائق می اومدم و احساس قوت پیدا می کردم . این روش را حتی به شاگردام هم توصیه کرده ام و بعضی تجربه کرده و خیلی جالب دیده اند .
من خیلی چیزها از این روبرویی با شیطان به دست آوردم ، چون برای جواب دادن به توجیحاتش وادار به فکر کردن ، مشورت و حتی گاه مطالعه می شدم و خود به خود مانع تصمیم گیری سریع و نسنجیده می شده و ... خلاصه از درسهای خوب این حرف زدنها و مواجه شدنها و درگیرم باهاش هر موردی که یادم اومد رو میگم .
شیطان هم زرنگه هم حماقت داره ، اگر ما مواظب باشیم از فتنه های زیرکانه اش با استفاده از حماقتهاش خودمونو حفظ کنیم خیلی موفق خواهیم بود ( در مبارزه ) و خشمگینش می کنیم .
مثلاً وقتی شیطان از درگاه خدا رانده شد و از خدا مهلت طول حیات خواست و خدا بهش داد ، بعدش قسم خورد که بنی آدم رو گمراه کنه ، حماقتش را اینجا در کجا می تونیم ببینیم ؟! ، اونجا که میگه : همه رو گمراه می کنم ، الا مخلصین ، یعنی بی آن که متوجه بشه کد در امان موندن از شرش رو خودش داده ، اونم اخلاصه ، آدم زیرک در مواجهه با شیطان هر جا که خطر نفوذش هست با در پیش گرفتن اخلاص خودش رو خلاص می کنه .
و.... خلاصه قصه ام در مورد شیاطن ... سر دراز دارد ، که باشد برای فرصتهای بعدی .
RE: تا حالا با شیطان حرف زدی ؟
بنده ازشنیدن نامشم وجودم بلرزه درمیاد همیشه هم تنها اسم ملعونش را بالعن بکاربردم اما امیدوارم همانطور که جنابش گفته فرمانبرش نباشیم:203:
RE: تا حالا با شیطان حرف زدی ؟
منم یه زمانیباهاش حرف میزدم و همیشه هم وقتی باهاش حرف میزدم مقابلش موفق بودم ولی الان انقد ضعیف شدم که فقط ازش فرار میکنم
اصلا بهش فکر نمی کنم ، فقط به خدا پناه میبرم
فعلا چند روزی هست که خدا در اغوشم گرفته