نکاتی از کتاب های پائلو کوئیلو

• وقتی از ژرفای قلبت چیزی را بخواهی به روح جهان نزدیکتری .روح جهان همواره نیروی مثبتی است
• در این سیاره یک حقیقت بزرگ وجود دارد هر که باشی وهر کار کنی وقتی چیزی را از ته دل می طلبی وطلب می کنی این خواسته در روح جهان متولد شده .این ماموریت تو بر روی زمین است تحقق بخشیدن به افسانه های شخصی یگانه وظیفه آدمیان است
• همه چیز تنها یک چیز است وهنگامی که آرزوی چیزی را داری سراسر کیهان همدست می شود تا بتوانی این آرزورا تحقق بخشی .براستی زندگی برای کسانی که افسانه شخصیشان را می جویند سخاوتمند است .عشق هرگز انسان را از افسانه شخصی شان جدا نمی کند .
• هرگز از رویاهایت دست نکش ، از نشانه پیروی کن .
• یادت باشد همواره بدانی چه می خواهی .
• همه چیز تنها تجلی یک چیز است .
• تا زمانی که عشق بورزیم ،همواره آرزومندیم بهتر از آن باشیم که هستیم وعشق نیرویی است که روح جهان را استحاله می بخشد وبهتر می کند کیمیا گری برای همین وجود دارد برای انکه هر انسانی گنجش را بجوید وان را بیابد وسپس بخواهد بهتر از انی باشد که در زندگی پیشینش بوده است ،سرب وظیفه خود را به انجام می رساند تا هنگامی که جهان دیگر به سرب نیازی نداشته باشد سپس باید به طلا استحاله یابد .
• کیمیا گری همان نفوذ به روح جهان وکشف گنجی است که او برای ما ذخیره کرده است (حضرت علی در کتاب نهج البلاغه می فرماید که نیرو های طبیعت وجود دارد وطبیعت سبب نشاط ادمی است )
• چشم ها قدرت روح را اشکار می کند.
• هر جا که قلبت باشد گنجت هم همان جاست .
• ترس از رنج از خود رنج بدتر است واینکه هیچ قلبی تا زمانی که در جست وجوی رویاهایش باشد هرگز رنج نمی برد ، چون هر لحظه جست وجو ،لحظه ملاقات با خداوند و ابدیت است .
• هر لحظه ،لحظه ی معراج تو است .
• مکتوب : اگر من بخشی از افسانه ی تو باشم ، روزی بر می گردی .
• زبان موجودات صاحب عشق و شور ، زبان کسانی است که در جست وجوی ان چیزی هستند که ارزویش را دارند.
• در بعضی حلول ها روح ها به دو روح دیگر تقسیم می شود واین دو روح تازه به دو روح دیگر تبدیل می شود ، بدین ترتیب در طول چند نسل بر بخشی از کره زمین پخش می شویم وتنها یکی از این بخش ها از هویت خودش آگاه است وما بخشی از چیزی هستیم که کیمیا گران آن را (اینما موندی )یا روح جهان می نامند در حقیقت اگر روح جهان فقط تقسیم بشود وهر چند گسترش می یابد ،اما ضعیف می شود ، پس همان طور که تقسیم می شود ،دوباره با هم ملاقات می کنیم ونام این ملاقات عشق است .چون وقتی روحی تقسیم می شود همیشه به یک بخش نرینه ویک بخش مادینه تقسیم می شود .
• شهامت خطر داشتن به خطر شکست تن دادن ،خطر نومیدی وسر خوردگی را پذیرفتن ، اما هرگز دست از جست وجوی عشق نکشیدن .کسی که از این جست وجو دست نکشد پیروز می شود .
• اگرگیاهان یقین دارند که روزی بهار خواهد امد چرا ما انسان ها باور نداریم که روزی خواهیم توانست به ر آنچه می خوهیم دست یابیم .(جبران خلیل جبران )
• سخت گشت جانم از لطافت های عشق دل نخواهم جان نخواهم آ ن من کو آن من :مولانا