1 فایل پیوست
ديـــروز ، امـــروز،فـــردا
سلام به تمامي شما دوستان خوبم ،اعضاي محترم تالار همدردي
امشب شب آخريه كه به تالار سر مي زنم حيفم اومد كه چيزي ننويسم و برم ، اولا يه بار ديگه همينجا جشن تولد نقاب عزيز رو تبريك ميگم از همه بچه هايي كه جشن تولد اين جوون رعنا رو پرشور گرفتن تشكر مي كنم ، خدمت برادر بزرگوارم جناب گردآفريد هم عرض ادب مي كنم و من هم متقابلا از ايشون بابت اينكه گاهي اوقات ناخواسته خاطر ايشون رو مكدر كردم معذرت خواهي مي كنم .
امشب يكبار كامل خاطرات حضور خودم در تالار رو مرور كردم واقعا كه لحظات خوب و شيرين تو تالار زياد داشتم و گاهي هم لحظاتي آزار دهنده اما همه اينها تجربيات و فرصتي بود كه در اختيار من قرار گرفته بود و خوب و بد هر چه بود گذشت ، ديروز و امروز و فرداهاي زيادي در تالار گذروندم همه شما دوستان تالار هم مثل من ديروز و امروز و فرداهايي رو در تالار گذرونديد و خواهيد گذروند ، دوستان خوب بنده از هر كدوم شما بزرگواران خاطراتي دارم و نام كاربري شما عزيزان تو ذهن من هك شده و هميشه به ياد شما هستم مطمئنم كه واسه همتون دلم تنگ ميشه ، واسه گذشته واسه حال و واسه آينده !! واسه فردا و فرداهاي بعد !
شاید بگید آدم برای گذشته هاش دلتنگی میکنه نه برای روزی که هنوز نیومده !!! من کاملا موافقم اما منظور من فردایی نیست که نیومده , من فردا و فرداهایی رو میگم که گذشته ... وتمام شده...
روز هایی که کلی برنامه ریزی براشون انجام داده بودیم . و انتظار رسیدنشونو میکشیدیم.
و میخواستیم کارهای مفید کنیم ...اخلاقمونو تغییر بدیم ... بهتر باشیم ...به جایی که میخواستیم برسیم و خلاصه چیزی که میخواستیم بشیم... اینا همون حرفایی بود که برای روز نیومده (فردا) میزدیم .
اما وقتی که فردا میومد دوباره همه چیز مثل دیروز میشد و انگار که هیج تصمیمی نداشتیم برای خودمون... و همین طور روزها و فرداهای دیگه...
و اینطور بود که بزرگ و بزرگتر شدیم .
بعضی هامون تو گذشته موندیم و حسرت کارهای نکرده و راههای نرفته ای رو خوردیم که باید انجام میدادیم و میرفتیم ... و به جاش بیراهه رو انتخاب کردیم .
بعضی دیگه هم بعد از کیش و مات شدن ; دوباره بازی درست تری رو با دقت و پیش بینی کردن شروع کردیم تا اشتباههای گذشته رو جبران کنیم ...
...و بعضی دیگه هم (به خیال خودمون) فکر کردیم دیگه هیچی فایده نداره...حتی جبران! اما یادمون رفت که " انسانی برنده ست که تو بازی زندگی بعد از شکستش دوباره بلند شه و شروع کنه! شروع..."
...و اینطور می شه که آدم برای گذشته(فردای تموم شدش) دلتنگی میکنه که ای کاش اون فرداها رو به خوبی تموم میکرد و زود تر به خواسته های خوب زندگیش میرسید و "دوباره میگه هنوز هم دیر نیست! فردا های زیادی هست که هنوز نیومده ! "
...و به خودمون میگیم : امروز فرداییست که دیروز منتظر آن بودی پس از دستش نده تا همانند قبل افسوس بخوری و آن را بر باد رفته ببینی...هنوز فردایی هست که از دستت نرفته!
پس این حرفو رسمی تر و عادلانه تر برای خودمون و تو گوش دیگران زمزمه می کنیم :
"راه فردا که در پیش داریم راه نرفته ی ماست آن را درست بپیماییم "
دوستاي گلم در پايان از همه شما بابت تمام محبتهايي كه در طي حضورم در تالار به بنده حقير داشتيد تشكر و قدرداني مي كنم و از كساني كه از بنده دلخوري دارن هم طلب بخشش مي كنم ، حرف آخرم رو با اين قطعه موسيقي انتخابي مي گم و از حضورتون مرخص ميشم ( لطفا روي دكمه play كليك كنيد)
<p align="center">
<object classid="clsid:6BF52A52-394A-11D3-B153-00C04F79FAA6" id="WindowsMediaPlayer1" width="120" height="40" style="border: 1px dotted #999">
<param name="URL" value="http://www.hamdardi.net/attachment.php?aid=964">
<param name="autoStart" value="0">
<param name="volume" value="100">
<param name="rate" value="1">
<param name="balance" value="0">
<param name="currentPosition" value="0">
<param name="defaultFrame" value>
<param name="playCount" value="1">
<param name="currentMarker" value="0">
<param name="invokeURLs" value="-1">
<param name="baseURL" value>
<param name="mute" value="0">
<param name="uiMode" value="full">
<param name="stretchToFit" value="0">
<param name="windowlessVideo" value="0">
<param name="enabled" value="-1">
<param name="enableContextMenu" value="-1">
<param name="fullScreen" value="0">
<param name="SAMIStyle" value>
<param name="SAMILang" value>
<param name="SAMIFilename" value>
<param name="captioningID" value>
<param name="enableErrorDialogs" value="0">
</object></font></body>
RE: ديـــروز ، امـــروز،فـــردا
سلام :72:
آرمان عزیز چی شده ؟ واسه چی شب آخره ؟ کی دوباره بر میگردی ؟
RE: ديـــروز ، امـــروز،فـــردا
سلام آرمان 26
به نتیجه گیری جالبی اشاره کردید:
"راه فردا که در پیش داریم راه نرفته ی ماست آن را درست بپیماییم "
و من اضافه می کنم به جمله بالا:
راه فردا که در پیش داریم= راه نرفته ی ما + راههای صحیح رفته شده دیروز ماست
امیدوارم آرمان 26 مانند گذشته باز هم بتوانی هر موقع وقت داشتید و شرایط برایتان ایجاب می کرد، ما را از تجارب خود بهره مند کنید. همچنین بتوانیم از محتویات فکری شما استفاده کنیم.
گاهی ممکن است یک مسئله در ذهن ما عادی شود. لیکن آن مسئله همیشه مهم و قابل توجه هست.
و توجه به دیگران و استفاده از توانایی خود برای کمک رساندن به آنها از جمله ی همین مسائل مهم هست.
منتظرت مثل همیشه خواهیم ماند
RE: ديـــروز ، امـــروز،فـــردا
:72:هیچ دلیلی برای رفتن وجود ندارد وقتی هنوز قلب های دیگرانی هستند که دوستتان دارند و هیچ زمان ترک کردن موجب نمی شود که چیزی عوض شود ....تنها ما هستیم که به گوشه ای می خزیم ..تنها ..و می اندیشیم به هزاران کاربری که در مقابل معدود مزاحمان دوستشان داشتیم...
ترک کردن محفلی که امید و آرزوی کسی است ...جایی که هستند سایرینی که شما را حتما درک می کنند ..چه باک از مزاحمینی که از ایشان رنجیدید.....ترازوی دوستدارانتان به مراتب سنگین تر است......خیلی سنگین تر..
لیست سیاه تالار را پر کن از نام آنها که از ایشان رنجیدی!!! شاید 3-2 مورد باشد و روح زیبای خود را برای باقی دوستدارانت سرشار از عشق و امید کن..بگذار آنان که از ایشان رنجیدی در حسرت نبودنت بسوزند تو خود را از دیگران دریغ نکن پیشکسوت محترم......:72:
RE: ديـــروز ، امـــروز،فـــردا
سلام
آقای آرمان برادر گرامی چرا ؟
گفتید از اول مهر به خاطر جابجایی نمی تونید به تالار سر بزنید ، باشه .من فکر کردم حتما" به سلامتی خونه ساختید که تلفن نداره از این بابت خوشحال شدم و گفتم منزل نو مبارک.
خب من و کسای دیگه هم هستیم که اصلا: تو خونه کامپیوتر نداریم چه برسه به اینترنت . گاهی که محل کار سرمون خلوته سری به تالار میزنیم و از حال دوستانمون خبری میگیرم شما هم مثل ما .
راستش من تا چند وقت پیش اصلا" یک بار هم توی عمرم کافی نت نرفته بودم اما جند وقتی که اینترنت نداشتم حقیقتا" نمی تونستم دوری دوستان تالار رو تحمل کنم و این بود که گفتم ارزشش رو داره که چند باری کافی نت برم و از دوستانم خبری بگیرم .شما هم مثل ما
چرا ما رو از دوستی و اینکه برامون برادر باشید محروم می کنید ؟
من که تو این مدت خوشحال بودم از اینکه یه برادر سید هم دارم اما شما انگار نمی خواید برادر ما باشید... به زور که نمیشه .هر طور که راحتید خدا نگهدارتون
امیدوارم هر جا میرید خدا باهاتون باشه همچنان که هست ، موفق و سلامت و پیروز باشید .
من برای شما دعا می کنم شما هم ما رو از دعای خیرتون محروم نکنید .
RE: ديـــروز ، امـــروز،فـــردا
دوستتان داریم برادر هنرمند و با ذوق و مهربان .
امیدوارم هر چه زودتر مشگلات تان حل شود و به تالار بر گردید .
RE: ديـــروز ، امـــروز،فـــردا
آرمان عزیز، فکر می کنم به سلامتی دیگه جا به جا شدین (منزل نو مبارک).. و فکر می کنم که این پست ها رو نتونید بخونید و یا اگه خدا بخواد در آینده خواهید خوند.
میخواستم از شما تشکر کنم هر چند که قادر نیستم اونطور که باید سپاسگذاری کنم. شاید باور نکنید روحیه ای که شما به من دادید وقتی با اون مشکل مواجه بودم بسیار بزرگ و ارزشمند بود. نمیدونم چطوری ازتون تشکر کنم.. در اون شرایطی که من داشتم، بهترین هدیه ممکن رو به من دادین و برای همین هیچ وقت شما و اون هدیه ارزشمند رو فراموش نمی کنم...
براتون آرزوی سلامت و بهروزی می کنم
:72: :72: :72: