چه توجیهی برای این رفتار وجود دارد ؟؟؟
شخصی از من پرسید :
در چه شرایطی ما اجازه داریم به کسی توهین کنیم ، تهمت بزنیم ، و پرخاش داشته باشیم ؟؟؟
در حرفاش که دقت کردم در واقع منظورش این بود ، که در چه صورت باید به کسی که به ما توهین می کند و تهمت می زند و پرخاشگری می کند ، حق بدهیم و این رفتار را از او بپذیریم ، یعنی اصلاً این رفتار پذیرفتنیه ؟
جوابی که من به او دادم بماند .
اما اینجا دلم می خواهد این موضوع را به بحث بگذارم و نظر دوستان را جویا شوم ، ضمن پاسخ به سئوالات بالا ، دوست دارم با هم به آنالیز شخصیتی که این نوع رفتار را از خود نشان می دهد بپردازیم .
فرض کنید من نوعی اینگونه رفتاری دارم ، که زود عصبانی می شوم و قضاوت می کنم و بعد توهین و تهمت و پرخاش نثار طرفم می کنم .
چه عواملی در وجود من نوعی ، باعث این نوع رفتار می شود ، به عبارتی ریشه این رفتار در من نوعی کجاست ؟؟
منتظر پاسخهای دوستان عزیز هستم
RE: چه توجیهی برای این رفتار وجود دارد ؟؟؟
با سلام...
فرشته مهربان عزیز به نکته بسیار خوبی اشاره نمودند که انشاالله با یاری اعضا تالار به یک نتیجه مثبتی برسیم.
بنده نیز جواب خود را فعلا نمی گوییم و قصد دارم به بررسی این گونه رفتار بپردازم سپس در اخر بحث نظرم را می گوییم.
به نظر بنده ....افراد در پذیرش و دریافت اطلاعات و تحلیل آنها به دو دسته تقسیم می شوند.
1>> افرادی که گلوگاه دریافتی آنان اطلاعات را در همان زمان پخش دریافت کرده و بدون گذراندن از صافی ..قصد دارد بدون پذیرش ...پاسخی برای آن بیابد
2>> افرادی که گلوگاه دریافتی انان تمام اطلاعات پخش شده را دریافت می نماید و اتفاقا همه را قبول می کند ولی در این راه از یک ""صافی"" می گذراند ..در نتیجه با سبک سنگین کردن اطلاعات مثبت ترین آن را برمی گزیند و پاسخش طابع همان انرژی مثبت است.
.................................................. .................................................. ..................
حال با توجه به این دسته بندی ما دو گروه داریم....یکی گروه "بی فاصله" و دومی گروه "کم فاصله".....
گروه یک که گروه "بی فاصله" است در دریافت و پاسخ اطلاعات چنین روشی را اتخاذ می نماید:
(((روش گروه یک>> او حرف یا سخنی راکه می شنوند(بخصوص انتقاد) "قبول" نمی کند و در نتیجه بر حسب عدم پذیرش در همان ابتدا و بلافاصله راهی را می جوید که با استفاده از تدابیری ثابت نماید که سخن طرف مقابل صحیح نبوده است. اما آیا تنها گفتن او را راضی می سازد ..خیر!! او باید فکری به حال احساس سرکوب شده خود که ناشی از عدم پذیرش است نماید ....بنابراین این احساس را توسط چند واسطه بروز می دهد که از جمله آنها :: پرخاشگری.. عصبانیت..تهمت..و... است.))))
(((روش گروه دوم>> او حرف و سخن تمام افراد را می پذیرد..و انها را دریافت می نماید. بنابراین در اولین وهله خود را از آسیب احتمالی سخن که همانا "" سرکوب ناشی از عدم پذیرش است"" که با واسطه هایی از جمله ""خشم و..."" بروز می کند ....می رهاند. سپس با یک ذهنی باز اطلاعات را از یک صافی خاص عبور می دهد (این صافی همانند دستگاه آبمیوه گیری عمل می نماید یعنی محتوای سخن را پذیرفته و پوسته ان را بیرون می اندازد). و بعد از عبور از صافی..... دو واکنش نشان خواهد داد:
1>> دریافت محتوای اصلی سخن نه تایید ان..
2>> پاسخگویی مبتنی بر همان محتوای اصلی با تاکید بر چکیده سخن خود.)))
((البته تمام مراحل بالا تنها در چند ثانیه اتفاق می افتد))
.................................................. .................................................. .................
اما نکته مهم در این جاست که این دو گروه دو تفاوت عمده با یکدیگر دارند
گروه اول>> سخن یا اطلاعاتی را که می شنوند و می بیند نمی پذیرد چرا؟؟؟؟؟.... چون می پندارد دریافت و پذیرش سخن و عدم واکنش به معنای """تایید"" سخن است.
گروه دوم>> سخن را می پذیرد اما اگر بر طبق اصول نباشد ""هرگز تایید"" نمی کند.
.................................................. ................................................
تفاوت دیگر گروه یک و دو در این است که:::
گروه یک>> افرادی هستند که به خود این را تلقین کرده اند که ""جواب موشک با موشک است""....زیرا توان و استعداد بکارگیری راه های دیگر را نداشته و اسان ترین راه را انتخاب می نمایند..
گروه دوم>> افرادی هستند که می پندارند ""جواب موشک... دیپلماسی است"
.................................................. ................................................
نقش جامعه و خانواده در مورد واکنش های گروه اول چه بوده و تا چه حدی تاثیر داشته؟/
اگر دقت کرده باشید وقتی کسی ورشکست می شود همه و حتی جامعه از او انتظاری بجز اینکه زانوی غم بغل بگیرد و ناراحت باشد ندارند که اگر جز این باشد و فرد ورشکسته بخندد و انرژی زیادی داشته باشند همه او را ""نفرین"" می کنند.
در مورد گروه یک هم همین طور است.....افراد و جامعه با تلقین اینکه اگر فردی در جوابگویی و واکنش میانه رو باشد حقش را می خورند و او با این کار کوچکتر و خوار بشمار می آید زمینه های و جرقه ابتدای ....پرخاشگری....تهمت و غیره....را می زنند.
.................................................. .................................................. .
نکته آخر>> :305: :305: :305: سعی کنید در بروز دادن رفتارهای خود بجای تاکید بر ""مچ گیری""..توجه خود را به "ابهام زدایی" جلب نمایید. :305: :305:
بنده یک سری توضیحات دادم و نظر خود را مطرح کردم و بعد از اینکه اعضایی دیگر هم در بحث شرکت کردند.....نظر نهایی خود را اعلام خواهم کرد..
با تشکر از شما
RE: چه توجیهی برای این رفتار وجود دارد ؟؟؟
من هم با نظر نقاب عزیز موافقم..
اصولا افرادی که سریع قضاوت می کنن و بعد از اون عکس العمل نشون میدن، افرادی هستن که به جای پردازش موضوع در ذهنشون سریع حالت تهاجمی میگیرن و سعی می کنن که از خودشون رفع اتهام کنن، حالا معلوم نیست که آیا طرف مقابل واقعا قصد متهم کردن اونها رو داشته یا نه.. معمولا این افراد بیشتر از اشخاص دیگه بدبین هستن (اینو بر حسب تجربه ی برخورد با این افراد گفتم) و همچنین در بیشتر اوقات روی قضاوت خودشون پافشاری می کنن و یا برای رهایی از محکوم شدن برای بار دوم، حاضر به قبول اشتباه خودشون نمی شن و انگشت اتهام رو به سمت طرف مقابل می گیرن، این افراد باطن اصلی کلمات و جملات رو دریافت نمی کنن و فقط به برداشت لحظه ای خودشون بسنده می کنن.
و معمولا چون خود اونها نمی تونن درست گوش کنن و درست پردازش کنن، همین کار رو هنگام عکس العمل نشون دادن تکرار می کنن و یک عکس العمل سطحی نشون میدن که اون هم شامل خشم و اتهام و .. میشه چون نزدیکترین راه و بی دردسر ترین راه برای رها شدن از اون مخمصه برای کسی که اهل فکر کردن و پردازش کردن نیست، همینه.
:72:
RE: چه توجیهی برای این رفتار وجود دارد ؟؟؟
جوابهای نقاب عزیز و شاد گرامی خیلی عالی و دقیق بودند .
بنظر من بیشتر مردم جزو دسته دوم دسته بندی مورد اشاره نقاب قرار دارند . اما با توجه به شرایط و آستانه تحمل و نوع تربیت اونها ، در مواقعی دیگه به اطلاعات دریافتی فکر نمیکند و عکس العمل اونها سریع و دفاعی هست . مثلا ممکنه یک نفر در حالت عادی و حتی فشارهای عادی روزمره فردی صبور باشه و عکس العملهاش سنجیده باشه اما همین فرد ممکنه بعد از یک تصادف بسیار پرخاشگر بشه و حتی جواب یک حرف عادی رو با پرخاش و توهین بده .
بنابر این هنگامیکه رفتار بدی از فردی میبینیم اگر شرایط اون فرد رو هم در نظر بگیریم بهتر میتونیم در باره رفتارش قضاوت کنیم .
RE: چه توجیهی برای این رفتار وجود دارد ؟؟؟
با سلام
نقاب عزیز و سایر دوستان خیلی دقیق :72:به این مساله پرداختند
من به زبان خودم به این مساله پاسخ میدم
به نظر من هم میشه افرادی که چنین واکنش هایی دارند را به چند دسته تقسیم کرد ولی یه چیز تو همه انها مشترک است " ناتوانی و ضعف "
دسته اول کسانی هستند که با پیش فرض های خودشان زندگی میکنند برای هر مساله ای فرض هایی رو در نظر گرفتند و بر اساس اطلاعات ذخیره شده خودشان برخورد میکنند , این افراد در رویارویی با انتقاد و رفتاری در جهت مخالف خودشون سریع به پیش فرض هاشون مراجعه میکنند و بر اساس ذهنیت خودشون و تجربه قبلی شروع به قضاوت کرده و در اکثر اوقات به نتیجه منفی میرسند واکنش های تهاجمی و غیر متعارف نشون میدهند.
گاها میشه این افراد رو در زمره گروه "کافر همه را به کیش خود پندارد " در آورد چون همه چیز را بر اساس واکنش ها و طرز تفکرات خودشان تحلیل میکنند و چون برخورداشون و افکارشون بیشتر گرایش به منفی بودن دارد پذیرش برخورد و تفکر مثبت برایشان دور از ذهن است.
دسته دوم کسانی هستند که به واقعیت انچه با آن روبرو میشوند واقفند ولی پذیرش واقعیت به صورت مستقیم از سوی آنان به معنای پایین آمدن از اریکه قدرت است به هر نحو که شده مخالفت خود را ابراز کرده در بهترین حالت فرد از آنچه با آن روبروست بعد از پرخاش و تهمت و .... استفاده می نماید و در بدترین حالت با وجود آگاهی به صحت مساله ,عمل و استفاده از واقعیت را همچنان نشانه ضعف و دستکشی از قدرت میداند.
دسته سوم کسانی هستند که کاملا به ضعف خود واقفند .این افراد فریاد می زنند و پرخاش میکنند چرا که می خواهند به خودشان و دیگران اثبات کنند که فکرشان و فعلشان صحیح است و چون دسترسی به ابزار منطق ندارند و در برخورد با منطق سست خواهند شد با پرخاش و تهمت و... سعی در فریب خود در درجه اول و افراد دیگر در مراتب پایین تر دارند.( از دیدگاه من افرادی که در شرایط مختلف براحتی داد میزنند بسان انسان کم شنوایی یا نا شنوایی هستند که برای شنیدن صدای خویش نیز نیاز به صرف انرژی بسیار دارند چرا که آگاهند که صدای منطقشان بسار ضعیف است)
دسته چهارم افرادی هستند که کنترل کمی نسبت به رفتار و افعال خودشون دارند .این افراد در مواجه با انتقادی که بی اساس است(از دیدگاه عقل سلیم) قدرت پاسخگویی و ارئه راه حل ندارند و از طریق توهین و پرخاش و تخریب شروع به پاسخگویی میکنند . هر چند که حق به جانب این افراد است ولی این افراد توانایی استفاده از ابزار صحیح را ندارند.
از این 4 دسته که بگذریم گاهی باید (فقط در مواقع عصبانیت و نه توهین و تهمت) شرایط فرد عصبانی را نیز در نظر گرفت چرا که شاید آستانه تحمل صبورترین افراد هم در شرایط متفاوت به حد ماکزیمم برسد.
تبصره :در برخورد با بعضی افراد در بعضی شرایط چاره ای جز پرخاش باقی نخواهد ماند.
RE: چه توجیهی برای این رفتار وجود دارد ؟؟؟
سلام
در مورد توهین و تهمت که دو تا از خصوصیات غیر اخلاقی و ناشایستند ، به نظر من کسانی که مرتکب چنین اعمالی میشن در درجه اول ضعیف هستند و بروز این رفتارها ناشی از ضعف و ناتوانی شونه .اغلب دوست دارن به یه مقامی و جایگاهی برسن اما چون استعداد و ظرفیت و توانش رو ندارن ، از طرفی شاهد پیشرفت و استعداد دیگران هستن ، حس حسادت و خودخواهی در درونشون شعله ور میشه و دست به توهین یا تهمت دیگران میزنند.
گاهی برای حفظ موقعیت و داشته هاشون یا برای به دست آوردن موقعیت بهتری که چه بسا حقشون هم نیست متوسل به این رفتارها میشن.مثلا" توی یک اداره می بینند کسی قراره به پست یا مقامی برسه که لایقش هم هست به دلیل حسادت سعی می کنند از طرف مقابل عیبی ایرادی بگیرن و موقعیتش رو خراب کنن برای همین به دیگران تهمت
می زنندو سعی در ریختن آبروی دیگران دارند
گاهی کسی ناخواسته و از روی عصباینت یه لحظه قادر به کنترل خودش نیست و این رفتار رو از خودش نشون میده و البته این افراد خیلی زود پشیمان شده و از کار نادرست خود شرمنده میشن.
کسانی هم هستند که نه از روی غرض و عمد بلکه به خاطر یک سوء تفاهم یا شک که این خودش به دلیل عدم آگاهی و جهل نسبت به موضوعی پیش میاد ، و قبل از حصول اطمینان از مسئله سریع قضاوت می کنند و نتیجه اش این میشه که به دیگران توهین می کنند یا تهمت و افترا می زنند. البته در این مورد بعضیها بعد از پیدا کردن آگاهی و آشکار شدن حقیقت انتقاد رو می پذیرن و از مختطبشون عذر خواهی می کنن اما بعضی دیگه به خاطر غرور و اینکه کم نیرن زیر بار اشتباه خود نمیرن و همچنان پافشاری می کنن و از قبول اشتباه شون سر باز می زنند
اما در مورد پرخاشگری : ببینید یکی از امتیازات مهم زندگی انسان اینه که زندگیش بر پایه محبت و دوستی و صلح و صفا باشه و اصولا" روحیه انسان طبیعی با این موارد سازگاره نه با خشونت و قهر و غضب. با این وجود هیچکس نمیتونه ادعا کنه که زندگیش بدون خشونت و غضب طی شده یا میشه و این خصوصیات در زندگیش جایگاهی ندارن و اصلا" چنین تفکری اشتباه هست . چون خداوند « قوه غضبیه » رو در آفرینش انسان در وجودش قرار داده تا در زمان مناسب از اون استفاده کنه.اما اینکه در زندگی انسان کدام یک از این دو دسته حاکم بشه و در صدر قرار بگیره مهم هست.
بعضیها هستند که از کل زمان بیداریشون در طول روز بیشتر عصبانی و خشمگین هستند تا اینکه به دیگران محبت کنند و آرامش داشته باشند .صرفنظر از اینکه علت و زمینه این رفتار در این افراد چیه ، زندگیشون حول محورخشونت و قهردر حرکت هست تا صفا و محبت .از زمینه ای بروز چنین رفتاری هم میتونه ناکامیها و کمبودهای دوران کودکی یا نوجوانی باشه مثل : کمبودهای عاطفی ، غذایی ، روحی و روانی ، جنسی و ...