+? soal 1

salam man 22 salam hast ba aghayi ashna shodam 39 sal hast az lahaz fekri raftari didgahi rohi kheli ba ham tanasob darim az lahaz chere ham kamtar mikhore be ishon aya mitavan dostan khobi bashim ke sababe roshd va pishraft ham bashim ya na

با سلام
خدمتtina خانم خوش آمد ميگم .

اول خواهش مي كنم از اين به بعد به فارسي تايپ كنيد چون در غير اين صورت مدير محترم جوابتون رو نخواهند داد .... و ازتون درخواست دارم كمي بيشتر در مورد خودتون در مورد اون آقا (شغل ،سواد، ازدواج كرده اند يا خير و اگر نه چرا ازدواج نكرده اند تا الان و .....) توضيحاتي بديد و در مورد خودتون الان كه در حال حاضر چيكار مي كنيد و چطوري با هم آشنا شديد وقصدتون از اين آشنايي آيا دوستي هست يا ازدواج و اينكه تا ما بهتر بتونيم اظهار نظر كنيم

با تشكر

اون اقا دانشجوی معماری هستن در یک شرکت مسئول طراحی .ساخت و... هستن ازدواج نکردن. تو اینترنت با هم اشنا شدیم. 2 سال از تحصیلاتشان می گذره من دیروز ایشون رو دیدم. اول قبل دیدار گفتن 33 سال دارن که موافقت کردم ببینمشون ولی وقتی دیدم گفتن 39سال دارن من به شدت جا خوردم همون لحظه می خواستم برم اما گفتم صبر کنم سخنانشون رو اول بشنوم البته اصلا به ایشون نمی خورد 39سال باشن بهشون می امد 30 ساله باشن . مفصل در رابطه با فکر عقاید نوع نگاه به زندگی صحبت کردیم من خودم مدیریت می خونم سال اولم ترم 2. عقاید وسیع به زندگی دارم ومی خوام زندگیم با ارزش و هدفمند باشه و به دنبال تکامل رشد پیشرفت شخصیتی هستم در حین صحبت متوجه شدم ایشون هم اطلاعات تقریبا وسیعی دارن صحبت مفیدی بود و هدف ایشون هم همین هست.دلیل ازدواج نکردنشون رو به من گفتن در ازدواج حساس بودن دنبال کسی هستن در همه لحاظ 18 باشن. من به ایشون گفتم با این اختلاف سنی مخالفمم از برقراری این ارتباط خودشونم فهمید راغب به ارتباط با این اختلاف سنی نیستم ولی بعد فکر کردم از لحاظ فکری هدف معنوی وشخصیتی با هم تناسب داریم در واقع انسان به دنبال یک مونس سازگار هست که در کنارش احساس ارامش کنه و این متقابل هست ..من قصدم هم دوستی سازنده هم ازدواج است .در واقع در مورد دوستی وازدواج با این اقا چگونه می توان تصمیم گرفت که عاقلانه ودرست باشه . اگر ازدواج رو در نظر نگیرم می توان دوستی مفیدی باشد که باعث رشد وتعامل فکری وبینشی 2 فرد باشه.چون فکر می کنم انسان ها در ارتباط و تعامل خودشان دیگران جهان وخیلی چیز را می فهمند .ایا هر ارتباطی مگه باید به ازدواج حتما ختم بشود اگر علاقه و وابستگی را در نظر بگیریم که از اسیب های هر ارتباطی می تونه باشه من فکر می کنم دنیا پر ار علاقه و وابستگی هست از دنیا گرفته تا اجزاش که ماییم یعنی هر چیزی مارو می تونه وابسته وعلاقه مند کنه نه فقط حتما از جنس انسان باشه من فکر می کنم فقط به دلیل وابستگی و اسیب روحی محض نمی توان از کنار تعامل ا گذشت که شاید در کنارش به تجارب وسیعی برسیم اگر غیر از این باشه پس نباید زندگی کنیم چون اطرافمان پر از خطر وابستگی حرص وگناه درد رنج اما انسان با وجود همه این مشکلات و پیشبینی ها شهامت زیستن را پذیرفت و من فکر می کنم در هر چیزی اگر میانه رو باشیم موفقیم حتی ارتباط و تعامل با جنس مخالف . با دانستن وتجربه دیگران نمیتوان خبلی چیزا را فهمید وحس کرد مثل اینکه انسان تا خود شنا نکند شنا کردن یاد نمی گیرد حالا بیاید از کتابا و تجربه دیگران استفاده کند فایده ندارد البته باز در هر چیزی صدق نمی کند .و در اخر نمی دونم درست فکر می کنم یا نه و انیان از دوستی با جنس مخالف می تونه چه اهدافی داشته باشد که بیهودگی وسر گرمی وبطالت نباشه

راستی جمله قشنگی در مورد اجزا زندگی نوشتی که ربطی هم به این جمله دارد آنچه بوده است همان است که خواهد بود و انچه شده است همان است که خواهد شد ،انچه هست از قدیم بوده است . انچه خواهد شد قدیم است .و حضرت علی هم می گه همچنان حوادث زندگی تکرار می شوند پس با نگاه به گذشته توانایی روبرو شدن رو بدست بیار .و در کتابی خواندم( انسان از تمامی مشقت و رنج دل خود که کشیده است چه حاصل می شود پس کار کننده را از زحمتی که می کشد چه منفعت است سختی که خداوند به بنی ادم داده است تا در ان زحمت کشد ملاحظه کردم او هر چیزی را در وقتش نیکو ساخته است و نیز ابدیت را در دل های ایشان قرار داده است پس فهمیدم که برای ایشان بهتر از این نیست که شادی کند و در حیات خود به نیکویی مشغول باشد )

سلام

با تشكر و قدرداني از شما ،خانم تينا ازتون درخواست مي كنم كمي صبورتر باشيد تا جناب دكتر سنگ تراشان شما رو راهنمايي كنند ، من نظر خاصي ندارم يعني دارم ولي نمي خوام بيان كنم چون صرفا نظر شخصي منه و تازه در اين مورد تجربه اي ندارم كه بهتون بگم يا تو زندگي شخصي خودم تا حالا كسي رو نديدم كه با همچين موردي برخورد داشته باشه كه بتونم شما رو راهنمايي كنم از اين بابت از شما معذرت مي خوام . و بازم ازتون خواهش مي كنم كمي تحمل كنيد حتما از راهنمايي هاي ارزشمند جناب دكتر بهره مند خواهيد شد .

سلام تينا جان ورودت را به سايت خودت تبريك مي گم
بايد بگم عزيزم يك جمله هست كه مي گه هيچ وقت هيچ گربه در راه رضاي خدا موش نمي گيره
ميخوام بدونم چرا در دوستي با اين اقا مي خواهيد به رشذ فكري و تعامل برسيد ؟ درسته كه ادمها در ارتباط باهم خيلي چيزها ياد مي گيرن ولي ايا اين ارتباط شما صحيح مي باشد ؟ ايا به جايي نمي رسه كه به جاي اينكه براتون رشد فكر داشته باشه ، مخرب و ويرانگر بشه ؟ تا حالا چندتا از اين ارتباطها ديدي كه درست تموم شه و واقعا به رشد فكري رسيده باشن ؟ اونم به اين شكلي كه شما انتخاب كردين › اينترنتي . شما چي ازش مي دونيد ؟ ايا همونجور كه در مورد سنش به شما دروغ گفته در مورد چيزهايي ديگه اينطور نبوده ؟ چه دليلي داره تا حالا مجرد مونده باشه ؟درس ؟ خانواده ؟ شغل ؟ پول ؟ تا حالا ازش پرسيديد ؟ عزيزم تو كه تا حالا اون سن بحراني خودتو گذروندي و ديگه اون دختر بچه 18 ساله نيستي كه دستخوش احساست بشي پس عاقلانه تر تصميم بگير

دوست عزیز :هنر مند ، تشکر می کنم درست می گی من بعد از کمی تامل به این نتیجه رسیدم باید در هر مسئل ای میانه رو بود و نمی توان به حرف هایی که طرف مقابل می گه اعتماد کرداما این را می دونم حفظ حد و مرز ارتباطات در دست انسان هست ارتباطات هم میتونه مخرب هم می تونه موثر و سازنده باشه این بستگی به 2 نفر داره من در مورد ارتباط با ایشون نظرم عوض شد به هر حال باید همه چبز را سبک سنگین کرد بعد عمل کرد من می خوام بدونم اگر شرایط روحی فکری وشخصیتی و ارزشی این ادم به این شکل باشه ارتبا ط می تونه موثر باشه وسازنده من برای انجام دادن یا ندادن احتیاج به دلیل دارم بی مهابا وارد نمی شم که بعد پشیمون بشم و بازم از نظر شما تشکر می کنم .

اقای عرمان از شما هم ممنونم

سلام tina
منو به خاطر تاخیرم ببخش
ماشاالله آنقدر پستهای قشنگ در این تالار هست ( که 56 تای اونها را تا این لحظه خودت طی این چند روز زدی)، که من در اونها نزدیک بود غرق بشم....
ما مطالعه سایر پستهایت بیشتر به نظرم رسید که این سئوالت یا در مورد فرد دیگری باشد، یا اینکه در عملیاتی کردن دانسته هایت احتمالا موانعی وجود دارد.

یعنی به نظرم شما همه چیز را می دونی، اما در تصمیم گیری بعضی از آگاهی خود را ( خودآگاه یا ناخودآگاه) نادیده می گیری.
مسئله اختلاف سنی،
مسئله ناصادق بودن اولیه
مسائلی که بصورت کلامی و مجازی بین شما رد و بدل شده...
مسائل احساسی پیشرونده در این رابطه ها
مسائل مربوط به شخصیت فردی که که نزدیک به 40 سال با سخت گیری نتوانسته است کسی را به همسری برگزیند( گذشته از اینکه طی این مدت نیازهای عاطفی، جنسی خود را چگونه گذرانده است، آیا سرکوب کرده، آیا به طرق غیر معمول پاسخ داده، آیا ریاضیت کشیده، یا از نظر عاطفی یا جنسی ضعیف بوده یا ....)،
و بسیار بسیار مسائل دیگر همه و همه در کنار آن گفته های بسیار سنجیده شما باید مورد توجه قرار گیرند...
فراموش نکن، گاهی یک منفی کوچک جلوی یک عدد بزرگ ارزش آن را کامل دگرگونه می کند.

به هر حال با توانایی و آگاهی های شما باور نمی کنم که چنین رابطه ای را ادامه دهید...
البته یک نکته بسیار ظریف را هم گوشزد می کنم که به خاطر شم مشاوره ای هست ، و آن اینکه شما بسیار فردی احساساتی هستید. باید دقت کنید که این احساسات منطق شما را در جهت خواست خودش فریب ندهد.

آقای سنگ تراشان از راهنمایی شما کمال تشکر رو می کنم نه من ادامه ندادم چون فکر کردم میانه رو باشم بهتر است .و مواردی که شما مطرح کردید بهش فکر نکرده بودم شما درست گفتید من احساساتی هستم . می خواستم نظرتون رو بدونم که به دانسته هام اضافه شه و می خواستم بدونم که درست فکر می کنم یا نه.وبه این نتیجه رسیدم کار اشتباهی است واحتیاج به دلیل داشتم .بی نهایت ممنونم