+مخالفت غیر منظقی خانواده

سلام
باتشکر از شما حالا که اختلاف من با نامزدم برطرف شد ترجیح میدم این مورد رو هم ازتون راهنمایی بخوام لطفا کمکم کنید
راستش من حدود 11 ماه پیش تو یه فرووم مدیر بودم و بواسطه ارتباطی که با بقیه بچه ها داشتم با نامزدم آشنا شدم از اول هم ما به قصد تبادل نظر و مشورت با هم صحبت می کردیم و کم کم که با هم اشنا شدیم بهم علاقه مند شدیم خلاصه تا 9 ماه قبل که خواستم حضوری ببینمشون و همون زمان با خانواده ام این مورد رو مطرح کردم در اون زمان موافقت کردن اما از روز بعدش شروع به مخالفت کردن و بالاخره تونستم راضیشون کنم بیان برای آشنایی دوباره مخالفت کردن به این بهانه که از رفتار پدر نامزدم خوششون نیومده و این که قیافه نامزدم مورد پسندشون نیست خلاصه باز اوضاع بهم ریخت تا اینکه مجددا راضی شدنن برای بله برون اول مرداد بریم متاسفانه جواب آزمایش کم خونی رو نشون داد و پدرنامزدم گفت تا جواب آزمایش درست نشد حرف زدن بی فایده اس و یه ماه به تاخیر افتاد مراسمون در راه برگشت به بنده قول دادن حمایتم می کنند اما حالا که اومدیم به بهانه رتبه کنکور نامزدم زیر قولشون زدن و گفتن اگه دانشگاه قبول نشن اقدامی نمی کنن من به علت تغییر مداوم مواضع دو طرف (آخه پدرنامزدم هم سر مهریه بحث افتاده بود و یه زمانی می خواست بهم بزنه که با کلی دردسر نذاشتم) بشدت دچار اضطراب شدم یعنی تا حرف این مراسم میاد بهم می ریزه اعصابم شما چه توصیه به من دارید؟ من به هیچ وجه نمی تونم حالا که حتی حلقه دادیم به نامزدم عقب بشینم
هربار می خوام توجیه کنم دلایل انتخابم رو با دعوا و داد وفریاد نمی زارن میگن چون از طریق اینترنت آشنا شدین قبول نمی کنیم و ظاهر و تحصیلات نامزدم و رفتار خانواده ایشون رو بهانه کنن

دوست جوا ن انتخاب اينترنتي يكي از انواع انتخاب همسر در سالهاي اخير بوده است ولي هيچ مي داني اين انتخاب قدري مخاطره آميز است و نياز به شناخت بيشتر داريد و زمان در اين مرحله بسيار كارگشا ست .


از دست خانواده خود و همسرتان دلخور نباشيد . اين جور كه شما تعريف كرده ايد هر دو طرف با ايجاد اين سنگها اندازي ها مي خواهند به شما زمان بيشتر در جهت شناخت بيشتر بدهند . 9 ماه زمان كمي براي شناخت است آن هم از طريق مجازي! شناخت از طريق دنياي حقيقي كار دشواري است تا چه رسد به دنياي مجازي .

دلخور نباشيد و به جاي ايجاداسترس در درون خود قدري عميق تر به ماجرا نگاه كنيد .

تعهد شما نسبت به انگستر ي كه به همسرتان داده ايد ستودني است اما دوست من گاهي نامزدي انسان به هم بخورد بهتر است تا با يك يا دو بچه كار به جدايي بكشد . هيچ به اين موضوع فكر كرده ايد ؟!

بله متوجه منظور شما هستم ولی همون طور که گفتم آشنایی اینترنتی ما به منظور دیگری بود در این مدت بنده چندین مرتبه حضوری ایشون رو دیدم اون هم در حضور خانواده اشون تقریبا با اخلاقیات هم آشنا شدیم هیچ آدمی بی عیب نیست بنده به مراتب بیشتر از ایشون نقاط ضعف دارم و به نقاط ضعف خودم و ایشون واقف هستم و به نظرم می تونیم با اندکی بخشش و همکاری زندگی خوبی بسازیم
در حقیقت تا مدتها روی این مسئله فکر کردم و در عین حال برخورد ایشون رو در مقابل خودم دیدم و به اطمینان رسیدم الان سوال من اینه وقتی از هر 4 ازدواج معمولی یک ازدواج به طلاق منجر میشه و شاید بگیم یک ا دوتای دیگه هم طلاق پنهان پس چرا خانواده ها فکر میکنند روش مناسب تریه من به ازدواج خودم به چشم ازدواج اینترنتی نگاه نمیکنم مطمئنم اگه در محیط دانشگاه یا کار یا زندگی با ایشون آشنا می شدم هم فرقی در ماجرا نداشت داشت؟ مشکل اینجاست که خانواده ام به بنده به عنوان یک فرد بالغ اجازه انتخاب نمیدن و دوست دارن به سلیفه خودشون عمل کنن

سلام بر دوست گرامی..

دوست عزیز "اینترنت" هم وسیله ای است برای "آشنایی" و "شناخت".
دقت کنید "شناخت"...
اینترنت تنها اولین جرقه برای آشنایی است و شناخت زمانی حاصل می شود که ما رابطه را از دنیای مجازی بیرون کشیده و متوجه دنیای واقعی گردانیم.و به قول شما هم هیچ تضمینی وجود ندارد که کسانی که از طروق دیگر مانند دانشگاه و غیره....آشنا شده اند زندگی موفق تری داشته باشند.

ولی تنها چیزی که اشنایی از طریق اینترنت را مخرب می سازد......""وابستگی"" طی زمانی است که ما از طریق دنیای مجازی....به طرف مقابل علاقه پیدا می کنیم...یعنی چه؟؟

یعنی ما قبل از ینکه معیارها و ویژگی هایی طرف مقابل را در محیط واقعی جست و جو نماییم به محیط مجازی که اتفاقا دلچسب و مشغول کننده هم هست ...امید می بندیم.

اما در مورد مشکلات....
ببینید دوست خوبم همین مشکلات و موانع یکی از پیش زمینه های مهم برای ازدواج یک زوج محسوب می شود....در مقابله با این موانع است که صبر و قدرت انعطاف زوجین سنجیده می شود .
در این مرحله بسیار حساس است که شما باید خود و همسر آینده تان را بشناسید... چرا خود را؟؟
برای اینکه شناخت خود لازمه شناخت دیگری است....شما باید بدانید آیا هنوز آمادگی ازدواج را دارید؟؟آیا در مقابل کوچکترین مشکل زندگی که همان صبر برای تشکیل یک زندگی هست مقاوم هستید؟؟
و همچنین...همسرآینده خود را مورد بررسی قرا دهید ...آیا او در مقابل فشارها و سخنان خانواده مقاوم است و می تواند بر تکیه بر خویشتن نظر خود را بیان و طاقت بیاورد؟؟

آری دوست من....گاهی این موانع و مشکلات....شیرین ترین فرصت های زندگیست.. از آنان استفاده کن...

صبر کن دوست خوب :72:

مرسی واقعا لطف کردید راستش به نظر من ایشون خیلی خوب صبر کردن راستش خصوصیت من باعث میشه که دلم بخواد وضعیتم مشخص باشه یعنی شاید به تعبیری بگم عجولم اما واقعا استرس کم شده دارم سعی می کنم وقتی نمی تونم تغییری در وضع ایجاد کنم خودم رو با فکر کردن بهش خسته نکنم اما تا کی میشه خوش باوری کرد آیا من چیز غیرمنظقی خواستم که حالا اینجوری بهم جواب می دن؟ با تهدید به طرد کردنم؟ یه مدته بروز نمی دم حرفام رو تا حداقل با دعواهاشون اعصابم رو خورد نکنن

سلام دوست گرامی
من کاملا شما رو درک می کنم چون وضعیتی که من داشتم و دارم دقیقا عین شماست من هم کسی که برای ازدواج انتخاب کردم با مخالفت شدید خانواده روبرو شدم ولی کم کم با صبر خودم و شوهرم که بالاخره تونست خودش به پدر و مادرم ثابت کنه بعد از 2 سال و الان نزدیک 4 ماه که عقد کردیم و هنوز من اعصاب خوردی دارم و دیشب با داداشم بحثم شد چون میگفت شغل شوهر تو آبروی من و خانوادم میبره ولی من اهمیتی نمی دم چون در انتخاب شوهرم کوچکترین شکی ندارم و باهاش خوشبختم و میدونم که درست انتخاب کردم اینارو گفتم که اول مطمئن بشید کسی که انتخاب کردین ارزشش داره که مقابل خانوادتون وایسین و راضیشون کنید دوم سعی کنید شرایطی رو به وجود بیارین که بتونید نامزدتون رو به خانواده ثابت کنید و بهشون بفهمونید که دارن اشتباه می کنن و سوم شما هم خودتون رو به خانواده نامزدتون ثابت کنید و وقتی ببینن شما خوشبختین نظرشون روز به روز بیشتر عوض میشه من پدرم زمانی چشم شوهرم نداشت ولی حالا که شناخت پیدا کرده اجازه نمیده کسی بهش توهین کنه.فقط زمان لازم هست و صبر