تمايل به ازدواج،مخالفت خانواده
پرسش :
جواني كه تمايل به ازدواج دارد و علت ازدواج او هم اين است كه قدرت اين را ندارد كه بر شهوتش غلبه كند و بايد طوري خودش را راحت كند اما والدين او با ازدواج كردنش مخالفند چرا كه ميگويند بايد كاري و پساندازي داشته باشي اين جوان در مقابل مخالفت پدر و مادر چه بايد بكند؟
پاسخ :
زندگي يك افسانه و خيال نيست بلكه يك حقيقت و واقعيت عيني ميباشد و اين زندگي واقعي ابعاد متعددي دارد و ما در اينجا دراين راستا به نكاتي اشاره ميكنيم و قضاوت نهايي را به شما وا ميگذاريم.
الف) كانون ازدواج يك كانون مبارك و با بركت در اسلام است و يكي از سنّتهاي ارزشمند به شمار ميرود, و اين سنّت نيكو علاوه بر ارضاي جنسي باعث تكامل, آرامش و بالندگي روحي و معنوي ميگردد و اگر به موقع و طبق ضوابط عقل و شرع مقدس انجام شود, باعث تقرب انسان به خدا و باعث نزول خير و بركات ميگردد. حضرت امامجعفر صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: دو ركعت نماز, كه انسان متأهل ميخواند, از هفتاد ركعت نماز, كه انسان مجرد بخواند, برتراست.[1]
و پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد_ صلّي الله عليه و آله _ فرمودند: ما بُنِيَ فِياِلاسلام بَناءٌ اَحَبّ الي اللهِ و اَعَزَّ مِنَ التَّزويج؛[2] هيچ كانوني در اسلام بر پا نشده است كه نزد خداوند از كانون ازدواج محبوبتر و عزيزتر باشد.
شهيد مطهري دربارة نقش تربيتي ازدواج ميگويد: يك پختگي هست كه اين پختگي و بالندگي جز در پرتو ازدواج و تشكيل خانواده پيدا نميشود و اين بالندگي مخصوص تشكيل خانواده و ازدواج است.
ب) اگر چه ازدواج امري مقدس و لازم است ولي نبايد از اين نكته غافل بود كه بايد با شرايط خاصّ خود و زمان خاصّ خود انجام گيرد تا آن بركات ويژه بر آن مرتب شود. و از جمله شرايط ازدواج اين است كه پسر علاوه بر بلوغ و عقل, توانايي ادارة يك زندگي ابتدايي را داشته باشد و نبايد تصّور شود كه ازدواج يعني وسيله دفع شهوت جنسي و بس. بلكه ازدواج بناگذاري يك زندگي مشترك و آمادگي براي تربيت فرزند و قبول مسئوليت خطير تربيت و پذيرفتن تعهّد اخلاقي و اجتماعي در مقابل همسر و خانوادة همسر ميباشد, و ديگر اينكه بايد توجه داشت همانطور كه تأخير در ازدواج پسنديده نيست, ازدواجهاي زود و ناپخته و همچنين ازدواج با افرادي كه صلاحيت يا آمادگي ندارند نيز مذموم و مشكل آفرين خواهد بود.
ج) يكي از وظايفي كه والدين در حق فرزند دارند اين است كه وقتي به سن بلوغ و كمال رسيد براي او همسري انتخاب كنند پيامبر گرامي اسلام دز اين زمينه ميفرمايند: مِنْ حَقِّ الْوَلََد علي والِده ثلاثة: يُحْسَِن اِسْمُهُ وَ يُعَلِّمَهُ الكِتابَه وَ يُزَوِّجَهُ إذا بلَغَ؛[3] از حقوقي كه فرزند بر پدر دارد سه چيز است: نام نيكي براي او انتخاب كند؛ و خواندن و نوشتن ياد دهد؛ و چون به سن بلوغ برسد همسري برايش انتخاب كند.
و پدران معمولاً اين وظيفة اخلاقي را انجام مي دهند و تمام تلاش و كوشش آنان اين است كه فرزند دلبندشان به سعادت و كمال برسند و بر فرزندان لازم است در امر انتخاب همسر از نظرات والدين غافل نباشند و به خيرخواهي, دلسوزي و صلاحديد والدين توجه كنند. ممكن است آنچه را پدر و مادر عاقل و فهميده در«خشت» ميبيند, فرزندان جوان در «آينه» نبينند. اين مطلب درست است, اما متأسفانه در بعضي موارد بزرگترهايي يافت ميشوند كه يا از روي خودخواهي و هواي نفس و يا از روي جهل و ناداني تيشه به ريشة فرزندان ميزنند و با كجسليقگي, بهانههاي خلاف شرع و عقل, ِاعمال نظرهاي غلط و دخالتهاي بيجا بر سر راه آنان (جوانان) سنگاندازي كرده و باعث بدبختي و تباهي آنان ميگردند. دراين گونه موارد پسرهاي جوان دو راه در پيش دارند: 1- باافراد بهانه تراش و سنگانداز ولو والدين باشند به صورت مستقيم صحبت كنند و با طرح محترمانة مسايل و بيان نيازهاي جنسي و روحي خود و با متذكّر شدن وظايف پدري, او راقانع سازند.
2- با قرار دادن واسطه و فرستادن كساني كه با والدين, رابطة خوب و عاطفي دارند, آنها را نسبت به مشكل جوانان متوجه سازند و با دلايل منطقي آنها را رام كنند,[4]
د) در وجود انسان نيازهاي متعددي وجود دارد و هر كدام از اينها در موقع خاصّ بايد ارضاء شود ولي راه ارضاءِ اين نيازها بايد منطقي و شرعي باشد و بايد طوري باشد كه به ارزشهاي اخلاقي و ديني لطمه نزند و اگر زمينة ارضاي نيازي در جامعه به طور عقلاني وجود نداشته باشد بايد ارضاءِ آن نياز را به تأخير انداخت مثلاٌ يكي از نيازهاي اساسي انسان نياز به غذاست و اگر انسان توانايي برآورده ساختن اين نياز به طور مطلوب نداشته باشد بايد به حداقل آن كفايت كند و حق ندارد براي ارضاي آن به اموال ديگران تعدّي كند. نياز به ازدواج هم يكي از نيازهاي روحي و جسماني انسان است ولي اگر شرايط مهيا نبود بايد آن را به تأخير انداخت تا زمينه فراهم گردد و با راهكارهايي كه براي جلوگيري از تحريك شهوت وجود دارد شهوت جنسي را كنترل نمود. ما دراينجا راههاي چندي را براي جلوگيري از تحريك شهوت جنسي بيان ميكنيم.
1. پرهيز ازچشم چراني و دوري از نگاه به نامحرم.
2. اجتناب از تماشاي فيلمهاي تحريك كننده.
3. پرهيز از شوخيهاي جنسي و محرّك.
4. تقيد به عبادات و واجبات مخصوصاً نماز و دعا.
5. بيشتر روزه گرفتن و پرهيز از غذاهاي پركالري و تند.
6. اجتناب از خلوت با زنان نامحرم.
7. توسل و انجام مستحبات.
8. تفكر نكردن دربارة مسائل جنسي و منحرف كردن فكر از آنها.
9. ورزش و تلاش جسماني.
10. مطالعة و كارهاي فكري.
خلاصة كلام اينكه اگر شما خيال ميكنيد كه واقعاً به بلوغ فكري و اجتماعي رسيدهايد و توانايي ادارة يك خانواده را از لحاظ اقتصادي، تربيتي و غيره داريد، بايد با والدين خود محترمانه صحبت كنيد و يا از طريق واسطه و غيره آنان را قانع سازيد و ثابت كنيد كه مرد زندگي هستيد والا بايد صبر كنيد و با عمل به توصيههاي فوقالذكر در انتظار حصول شرايط لازم باشيد.
انديشه قم
RE: تمايل به ازدواج،مخالفت خانواده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Bruss Lee
1. پرهيز ازچشم چراني و دوري از نگاه به نامحرم.
2. اجتناب از تماشاي فيلمهاي تحريك كننده.
3. پرهيز از شوخيهاي جنسي و محرّك.
4. تقيد به عبادات و واجبات مخصوصاً نماز و دعا.
5. بيشتر روزه گرفتن و پرهيز از غذاهاي پركالري و تند.
6. اجتناب از خلوت با زنان نامحرم.
7. توسل و انجام مستحبات.
8. تفكر نكردن دربارة مسائل جنسي و منحرف كردن فكر از آنها.
9. ورزش و تلاش جسماني.
10. مطالعة و كارهاي فكري.
تمامي موارد بالا راهكارهاي مناسبي مي باشد مشروط بر اين كه فرد با اراده بوده و از عزت نفس قوي برخوردار باشد و بتواند خود را بااراده قوي به سمت تقيدات ديني و مذهبي و تمامي موارد بالا هدايت كند.
تمرين اراده از سنين كمتر كمك ميكند تا جوانان در سنين بالاتر راحت تر بتوانند ده مورد بالا را بكار گيرند.
RE: تمايل به ازدواج،مخالفت خانواده
سلام بر عزیزان
چرا شما روی نیاز جنسی متمرکز شده اید؟ گاهی نیاز های روحی پارا فراتر از نیاز جنسی می گذارند...
بنده در گذشته ی دور تحت فشار زیادی برای نیاز جنسی خود بودم اما شکر خدا بالاخره یاد گرفتم آنرا مهار کنم اما من هم اکنون بشدت درگیر نیاز روحی خود هستم و نیاز جنسی بسختی گوشه ای ناچیز از فکر مرا مشغول میسازد...
شاید من 20 ساله به درکی از زندگی رسیده باشم که ازدواج کنم چرا باید صبر کنم؟ چرا من نمی توانم 4یا5سال نامزد باشم؟ چرا؟ چرا؟
من خود فردی مذهبیم و رابطه ی دوستانه با کسی ندارم اما تا کی؟
دارم... کم میارم...
من درباره ی زندگی مشترک مطالعه ی زیادی داشته ام و مقالات زیادی خوانده ام(متاسفانه این درک کامل از زندگی مشترک نیازهای روحی مرا تحریک کرده اند...) چرا با وجود توانایی درک رابطه ی متقابل تنها بمانم حال آنکه خود را در عین بودن با خانواده ای مهربان بی کس و تنها حس می کنم و این تنهایی جز در حضور جنس مخالف یا بهتر بگویم کامل کننده بهبود نمیابد زیرا تنهایی واقعی وجود ندارد بلکه نیاز به باهم بودن محبت و یک دلیل مضاعف برای تلاش در جهت بهبود وضع زندگی مرا به دلتنگی و افسردگی کشانده...
چه کنم؟؟؟
از اینکه خاطر شریفتان مکدر شد عذر می خواهم گاهی پاره نوشته ای هم یک نیاز است...
موفق و شاد باشید.
یاعلی:72:
RE: تمايل به ازدواج،مخالفت خانواده
سلام دوست عزيز و به خاطر عضويت در اين تالار به شما خير مقدم مي گويم
تمامي صحبتهاي شما درست است و بايد به اين خواسته هاي روحي و عاطفي جواب مثبت داد اما به نظر من نمي توان مسائلي مانند مسائل اجتماعي و اقتصادي را ناديده گرفت.
اگر با خانواده اي بسيار بسيار كم توقع هم كه بخواهيد وصلت كنيد با اين حال خود شما در زندگي نياز به حداقل امكانات خواهيد داشت كه الزاماً بايد فراهم شود و شما نمي توانيد با ناديده گرفتن آنها اقدام به ازدواج كنيد در ثاني اين طبيعي است كه زماني كه فردي نيازي به چيزي داشته باشد شدت نياز بر روي تصميم گيري عقلاني فرد تآثير زيادي گذاشته و احتمال اينكه نتواند منطقي تصميم بگيرد وجود دارد اما اگر به خاطر نياز فراوان نباشد و پس از گذشت دوره اي خاص و فكري باز تصميم بگيرد انتخاب بهتري در مورد همسر آينده خود خواهد داشت.
RE: تمايل به ازدواج،مخالفت خانواده
Y.A.S عزيز خانم دانه حرفهاي جالبي زدند،
بنده نيز تا چندي پيش درگير اين نياز بودم،
حتي بعدا مثل شما نياز جنسيم به حداقل رسيد و نياز روحيم بيشتر شد،
ولي باز ديدم هنوز آمادگي ازدواج از نظر مالي رو ندارم.
از حرفهاي بروس لي هم 50 درصدش رو قبول دارم،
فقط اون قسمتهايي رو احاديث مستند بود رو قبول دارم.
RE: تمايل به ازدواج،مخالفت خانواده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دانه
سلام دوست عزيز و به خاطر عضويت در اين تالار به شما خير مقدم مي گويم
تمامي صحبتهاي شما درست است و بايد به اين خواسته هاي روحي و عاطفي جواب مثبت داد اما به نظر من نمي توان مسائلي مانند مسائل اجتماعي و اقتصادي را ناديده گرفت.
اگر با خانواده اي بسيار بسيار كم توقع هم كه بخواهيد وصلت كنيد با اين حال خود شما در زندگي نياز به حداقل امكانات خواهيد داشت كه الزاماً بايد فراهم شود و شما نمي توانيد با ناديده گرفتن آنها اقدام به ازدواج كنيد در ثاني اين طبيعي است كه زماني كه فردي نيازي به چيزي داشته باشد شدت نياز بر روي تصميم گيري عقلاني فرد تآثير زيادي گذاشته و احتمال اينكه نتواند منطقي تصميم بگيرد وجود دارد اما اگر به خاطر نياز فراوان نباشد و پس از گذشت دوره اي خاص و فكري باز تصميم بگيرد انتخاب بهتري در مورد همسر آينده خود خواهد داشت.
سلام بر دانه ی عزیز
بنده از سال (فکر کنم مرداد)87 عضو این سایت هستم اما بدلایلی با هماهنگی مدیر تغییر نام دادم...
می دانم عزیز من بدلیل کمبود وقت همه چیز را ننوشتم و حس خود را در چراهای موجود تخلیه کردم...
خانواده ی من از لحاظ مالی هیچ مشکلی ندارند می توانند به من خانه ای مستقل بدهند و از من تا پایان تحصیلات حمایت کنند هرچند من که نمی خواهم بلافاصله وارد زندگی مشترک شوم من چندسالی را بصورت نامزد برای شناخت کامل لازم می دانم، می دانم آنها از من دریغ نمی کنند و گاها پدرم بصورت ضمنی گفته که بعد از ازدواج از من کاملا حمایت می کند ولی فضا و شخصیت من بگونه ایست که اگر خودشان هم بخواهند از من حمایت مالی خوبی انجام دهند غرور مردانه ام این اجازه را به من نمی دهد و پدرم همیشه می گوید من از این اخلاقت خوشم می آید که می گویی اینها مال من نیستند مال پدر و مادرم هستند!
آری همین گونه است اما چرا باید سخت گرفت چرا نباید بسادگی ازدواج کرد چرا؟ چرا نباید دختر یا پسر مجرد که خرجشان بعهده ی خانواده است با هم محرم باشند چرا بعد محرمیت باید هزینه ها بدوش پسر باشد؟ آیا نمی شود هم در کنار خانواده باشند و هم دلبسته ی همسر آینده؟؟؟
چرا برای محرمیت باید همه ی دنیا خبر دار شوند و یک مراسم گرفت که هزینه ای سنگین بر دوش پسر گذاشت؟
چرا؟ چرا؟ چرا؟
اینها دردی برآمده از دل بودند من از شما راهکار نمی خواهم می خواستم بخوانید و بدانید از آنچه که در درون می گذرد شاید متاهل ها مسخره کنند اما این ها هم دردهایی هستند که آثارشان تا ابد (حتی بعد ازدواج) در روح انسان ها باقیست به گذشته ی خود رجوع کنید خواهید دید تنهایی چه آثار سوئی در روحیه تان گذاشته که هرگز جبران نمی شود البته اگر حسش کرده باشید....
موفق و شاد باشید.
یاعلی:72:
RE: تمايل به ازدواج،مخالفت خانواده
آيا مي توانيد اين سئوال مرا جواب دهيد؟!
آيا به واسطه داشتن ثروت پدر و مادر جوان بي مسئوليت بار نمي آيد؟! براي اين مسئله چه تضميني هست؟!
آيا خانواده دختر بر حسب حدس و گمانها كه ممكن است شاه داماد در آينده چه كاره شود چه ها بدست بياورد دختر خود را به او بسپارند.!؟
از صحبتهاي من به دل نگيريد. سئوالها و حرفهاي من واقعيتي است كه در حال حاضر در كشور و فرهنگ ما حاكم است شايد با پاسخ گفتن به اين سئوالات بتوان فرهنگ را رو به رشد قرار داد و به قول معروف وقتي در خونه اي را براي قصد خواستگاري زدي بتواني از پس همه اين سئوالها بر بيايي....
RE: تمايل به ازدواج،مخالفت خانواده
فقط اين رو ميدونم كه بايد خودمون رو از قيد وبند يه سري منطق ها و يك سري به ظاهر مطلقات خلاص كنيم،
بايد بكوشيم يك سري از فرهنگهاي مسخره رو عوض كنيم.چرا من جوون نوعي بايد متقاعد بشم كه الان نميتونم ازدواج كنم؟
من تو پست اول بروس لي خوندم كه پيامبر فرمودند كه وقتي جوان به بلوغ رسيد بايد براي او همسر انتخاب كنند.البته من ميدونم اينجا منظور از بلوغ،فقط بلوغ جنسي نيست،بلكه بلوغ شخصيتي و مالي هم هست،اما من حرفم اينه،چرا اين مسائل مالي انقدر دردسر شده؟
خانم دانه شما بيش از حد با ديد عقل و منطق به قضيه نگاه ميكنيد،
هيچ چيز جز خدا مطلق نيست،نميشه با اطمينان گفت كه در صورت حمايت يك خانواده فرد بي مسئوليت بار مياد،
تازه شايد اين حمايت باعث بشه يك استارت قوي در فرد زده بشه كه رو پاي خودش وايسته،
چرا انقدر ديدتون به قضيه مطلقه؟
پاي استدلاليان چوبين بود......پاي چوبين سخت بي تمكين بود
RE: تمايل به ازدواج،مخالفت خانواده
سلام
شغل من برحسب رشته ی تحصیلیم پیشاپیش مشخص و تقریبا تضمین شده است من در شرکتی کارآموزی داشتم بهمراه دوستم اما در نهایت فقط از من خواسته شد باقی بمانم...
اما راجع به خودم یقینا طرز فکر افراد با سخنانشان نسبت مستقیم دارد اما سطح مالی خانواده می تواند هم یک پشتوانه باشد هم یک عامل برای تضعیف توان فرد!
حق با شماست اما بسادگی می توان فرد بی مسئولیت را از فردی مستقل تشخیص داد اینطور نیست؟ حداقل می توان طی مدت زمانی کوتاه و ایجاد رابطه ای دوستانه فرد را شناخت...
این بحث فوق العاده گسترده است طبق احتمالات بیشمار و افکار بیشمار راهکارهای بیشماری دارد اما حداقل می توان به پسری که آینده اش در حد تامین خانواده(زندگی معمولی) تضمین شده آن هم بصورت مستقل اعتماد کرد حال آنکه این حداقل امکان پیش روست یعنی آینده ی فرد در بدترین شرایط (غیر اتفاقات غیر منتظره که لحظه و برای هرکس ممکن است پیش آید!) اینگونه است. و در شرایط مناسب وضعیت مالی خوبی خواهم داشت (انشاءالله)...
طبق این احتمالات شاید هم روزی شوهر خانم ایکس از محل کار خود اخراج شدند پس نباید ازدواج کرد نه؟؟؟
گفتم که من بدنبال راهکارنیستم... گفتم که گفته باشم...
اما سوالاتتان جالب است و بنظر کمک شایانی در آمادگی برای زمان خود می باشند.
موفق و شاد باشید.
یاعلی:72:
RE: تمايل به ازدواج،مخالفت خانواده
با سلام,
به عقیده بنده ,یک جوان ,هنگامی که به بلوغ ,عقلی ؛عاطفی ؛هیجانی ،فکری،اجتماعی ؛دست یافت,مهارت تصمیم گیری قوی داشته باشدو به خود آگاهی لازم رسیده باشد
و به لحاظ اقتصادی توانایی این را داشت که عهده دار مسئولیت اداره یک خانواده جدید باشد؛ میتواند ازدواج کند؛
اگر به لحاظ اقتصادی استقلال چندانی نداشت؛در این صورت اگر خانواده او از این لحاظ تأمین بودند؛میتوانند تا استقلال شخصی ؛مکمل او باشند؛
با این شرایط فرد آمادگی ازدواج دارد؛بعد از آمادگی مهمترین بحث؛انتخاب است؛که بر چه اساسی باشد ؛و شرایط اصولی را طی کند
و اما چند نکته::
بیشتر ازدواجها در سنین كم با مشكلاتی روبرو هستند چرا كه در سنین كم انسان تمامی معیارهای خود را نمی شناسد و وقتی وارد زندگی میشود بعد از یك مدت متوجه میشود فردی كه انتخاب كرده با معیارهای خود فرق عمده ای دارد.
قبل از ازدواج سعی کنید اول خودتون را بشناسید و سپس سعی کنید با توجه به شناختی که از خود پیدا کردید همسری را انتخاب کنید و او را بشناسید عجله نکنید اکثر این احساساتی که فکر میکنید دوست داشتن و علاقه است و یا شاید عشق احساساتی مجازی بیش نیستند که بعد از 6 ماه زندگی از بین رفته و جای خود را کم کم به احساست حقیقی می دهند اگر همسر خود را نشناخته باشید تازه اونروزی که احساسات حقیقی شما شکل گرفت میبنیید که معیار انتخاب شما اشتباه بود و دیگر یک عمر سوختن و ساختن بهمراه دارد