خــانـه خود را از نو بسازيم !
سال گذشته بعد از سالیان طولانی اقامت در یک محله، به دلایلی منزل را عوض کردیم و به یک محله دیگر رفتیم. یک سال نشده دوباره به همان محله قدیمی بازگشتیم، خیلی جالب بود که در عرض این یک سال ، شکل و قیافه محله، به طور کلی تغییر کرده بود. خیلی از مغازه ها بازسازی شده بودند، خیلی از آنها کسب و کارشان عوض شده بود، خانههای قدیمی تخریب شده و مجدداً در حال نوسازی بودند. یک پل عریض و طویل در انتهای محله در حال ساخت بود. تلفنهای عمومی زیاد شده بودند، پیاده روها بازسازی شده و خلاصه آن قدر تغییر که باورم نمیشد همه اینها درعرض یک سال رخ داده باشد.
همین واقعه به ظاهر ساده باعث شد با خودم فکر کنم که حرف اصلی و اساسی علم موفقیت هم به تغییر مربوط میشود، چون اگر ما نتوانیم وضعیت خودمان را از وضع موجود به وضع مطلوب (یعنی وضع دلخواه و مورد نظر) تغییر دهیم موفقیتی هم حاصل نمیشود. بعد فکر کردم اگر ما آدمها هم در عرض یک سال این همه تغییر میکردیم، چه قدر موفق بودیم؟ ولی آیا تغییر کردن ما هم به راحتی تغییر معابر و خیابانها و مغازههاست؟
تغییر قیافه محل قدیمی رهایم نکرد. اول فکر کردم طبعاً قبل از هر تغییر، اول باید تخریب کرد، ولی وقتی بیشتر فکر کردم دیدم تغییرات محله ما دو جور بوده، یکی جاهایی که بازسازی شده و دیگری مکان هایی که نوسازی شده. در بازسازی تو بنیاد و اساس را خراب نمیکنی بلکه ظواهر را تغییر میدهی. زیر بنای ساختمان سرجایش میماند ولی آب و رنگ آن تغییر میکند، اما در نوسازی همه چیز را خراب میکنی و دوباره از نو میسازی. با خودم گفتم باید دید علم موفقیت در این باره چه نظری دارد. نوسازی را توصیه میکند یا بازسازی؟
به نظرم رسید بستگی به این دارد که ما طالب چه نوع موفقیتی باشیم. یعنی ما در ساختمان موفقیتی خود به زیر بنا اهمیت بدهیم یا روبنا. از اینجا بود که توانستم به دو دیدگاه کلی برسم، یکی مهارتهای موفقیتی و دیگری بینشهای موفقیتی .
مهارتهای موفقیتی خانه موفقیت شما را بازسازی میکنند. یاد میگیری چگونه پولدار شوی، شغل مناسب داشته باشی، همسر مناسبات را پیدا کنی، رواط خوب و مؤثری برقرار کنی، محبوبتر شوی، بهتر حرف بزنی و ... با مهارتهای موفقیتی، تو تغییر نمیکنی بلکه یاد میگیری زندگیت را تغییر دهی. تو همان ساختمان قبلی هستی، اما ظاهر و آب و رنگت عوض میشود.
اما بینشهای موفقیتی ساختمان موفقیت را "پیریزی" میکند. تو دیگر همان آدم قبل نیستی و چیزی در تو تخریب شده و مجدداً از نو ساخته شده است. آن چیز از جنس بینش است و بینش یعنی چگونه دیدن. چیزهایی که در دیـدن مهماند در بینش هم مهماند. در دیدن، مهمترین عنـاصـر عبارتند از ایـن که چه چیزی را میبینی و چگـونـه میبینی. در دیدن، فاصله تو از سوژه، جهت قرار گرفتن تو در برابر سوژه، ابعادی از آن که قابل رؤیت است، تار بودن و وضوح دید، که به سلامت چشم مربوط است، نور محیط و ... مؤلفه های اساسی هستند .بسته به این مؤلفه هاست که درک و قضاوت ما از موضوع دیدنی، شکل می گیرد.
تغییر بینش در موفقیت یعنی موضوعات و مسائل و موانع موفقیت را جور دیگری دیدن. بر اساس همان قانون دیدن، اول از همه مهم این است که چه چیزی را میبینی؟ مهمترین چیزها برای دیدن از این منظر " خود" تو هستی. اگر تا دیروز بیرون را نگاه میکردی امروز به درون نظر کنی، به جای آن که اجازه بدهی دیگران برای تو ببینند و وصف کنند، خودت به تماشا بنشینی، نیازهای تو همان چیزهایی باشند که اساسیترین اثرات را در میزان خوشبختی تو دارند نه آنهایی که از "چشم" دیگران دلایل خوشبختی و بدبختیاند. خوشبختی را همان گونه "نگاه " کنی که درون تو آن را طلب میکند، نه آرزوهای دور و درازی که پدرانت برای تو به میراث گذاشتهاند. به جای این که عینک بدبینی بزنی و این و آن و زمین و زمان را مقصر حال خود بدانی، مسئولیت خودت را باز بشناسی و ضعفها و کاستیهای خود را صادقانه ببینی .
با تغییر بینش، چیزی که تا دیروز یک اثر مشخص روی تو داشته امروز اثر دیگری دارد. چیزی که تا دیروز تو را ناراحت یا خوشحال میکرده، امـروز همان اثر را بر تـو ندارد. چیزهایی که برای تـو مهم یا کم اهمیت بودند تغـییر یافته، انگیزه هایت دیگر مثل قبل نیستند، آدمهایی که برایت جالب یا جذاب بودند همان قبلیها نیستند. چرخش نگاه تو از بیرون به درون و از روبنای ساختمان به زیر بنای آن، آرزوهای تو را تغییر میدهد و چه بسا که این تغییر، کار تو را برای موفق شدن بسیار سادهتر کند.
آرزوهای قشنگتری که شاید دست یافتن به آنها خیلی سادهتر باشد و یابر عکس آرزوهایی که هر چند ممکن است دست نیافتنیتر به نظر بیایند، اما همین که احساس میکنی آنها آرزوی تو هستند آنچنان به خو د میبالی که از هر انسان موفقی، بیشتر شادی را تجربه می کنی.
موضوع چندان هم پیچیده نیست. تغییر بینش در موفقیت، دری را به روی ما میگشاید تا موفقیت حقیقی را تجربه کنیم. آرزوهای ما از خواستهای کوچک شخصی فراتر میرود و رؤیاهایی جای آن را میگیرد که خوشبختیهای بزرگتری را در دل دارد.
نوشته : ف . ز