اخبار و حوادث چه مي گويند ؟!!!
با عرض سلام خدمت كليه عزيزان و دوستان تالار همدردي در اين تاپيك سعي خواهم كرد با همكاري برخي از دوستان خبرهايي كه مربوط به نشانههاي دوران آخر يا عصر تاريكي است، را به اطلاع شما برسانم. به وقوع پيوستن بسياري از پيشگوييهاي كتب آسماني، احاديث، و مكاتب كهن، در رابطه يبا دوران آخر، وضعيت زندگي انسان در چنين دوراني و مقايسهي آن با گوشههايي از زندگي انسانها در عصر كنوني نيز در اين بخش ارائه خواهد شد. آگاهي از اين خبرها، به يادمان ميآورد كه زماني بسيار محدود در اختيار داريم، و اين سؤال به ذهنمان خطور ميكند كه آيا هم اكنون آمادگي مواجهه با آن رويداد عظیم جهاني را داريم یا خير؟! و براي اين كه از اين واقعهي عظيم جان سالم به در بريم و در زمرهي نجات يافتگان قرار گيريم، چه كارهايي بايد بكنيم؟
البته در كنار اين اخبار هشدار دهنده، گهگاه نيز به خبرهايي برخورد ميكنيم كه گوياي زوايايي از ارتباط انسانها با خداوند، و شناخت و تجربهي ابعادي از حضور "او"، در همين دوران تاريكي است.
در ادامه به مرور مطالبي از اين دست در اين تاپيك قرار داده خواهد شد ....
<bgsound src="http://www.tarhebartar.ir/music/daruosh_ziafat.mid" loop="-1">
زميـــن نــيــز هــشــدار ميدهد !!!
گاه بهتر است لحظهای بایستیم و به عقب برگردیم. گذشته را مرور کنیم و نگاهی دقیقتر به اطرافمان بیندازیم. نگاهی دلسوزانه و از روی آگاهی، به خودمان و به دنیای اطرافمان. به زمینی که روی آن ایستادهایم و به آسمانی که ما را احاطه کرده است.
به راستی ما کجا هستیم؟ با خودمان و دنیای اطراف مان چه کردهایم و چه میکنیم ؟ چه هدفی داریم و در نهایت به کجا خواهیم رسید ؟! هزاره سوم در حالی شروع شده که فساد و فحشاء بیش از پیش دنیای ما را فرا گرفته است. جنگ و خونریزی بیش از هر زمـانی به چشم میخورد. بسیارند زنان و مردان و کودکانی که فـریاد میکشند و از درد و رنج گرسنگی و بیخانمانی مینالند و میگریند.
انحرافات جنسی و رابطههای نامشروع، بیحرمتی و بیحیایی و مسائلي بيشمار اکثر انسانها را در خود بلعیده است. کاملاً طبیعی است زمانی که انسانها به خودشان رحم نمیکنند، به محیط زندگی و زمینی که بر روی آن ایستادهاند نیز توجه لازم را نخواهند داشت. ما با سرعت هر چه تمامتر کره زمین و محیط اطرافمان را تخریب میکنیم، بشر امروز بدون هیـچ گونه آیندهنگری در حال مصرف منابع طبیعی است. در نتیجه آن نابسامانیهای بوم شناختی چون اثـرات گلخانهای، سوراخ شدن لایه اوزون، فعال شدن آتشفشانها، زمین لرزهها، سیلها و دیگر مسائل طبیعی رو به افزایش است.
در واقع ما نسبت به واقعیتهای تلخی که توسط طبیعت به شکل بلایای طبیعی ظاهر میشوند غافل یا بیتفاوت هستیم . حوادث طبیعی مکرر و تخریب کننده اخیر یاد آور پیش بینیهای بسیاری است که به تغییر و تحولات بزرگ زمین اشاره کردهاند. به عقیده زرتشتیان در پایان هر هزاره حوادثی چون نقصان آب، کمبود محصول، آفت، بیماری، زلزله، طوفان و آتشفشان موجب ویرانی جهان خواهد شد .( 1 ) هندوها معتقدند که ما اکنون در دوره کالی یوگا که آخرین دوره از دورههای چهارگانه است قرار داریم. بر اساس اعتقاد آنان تا پایان آخرین یوگا، خداوند ویشنو همه چیز را نابود میسازد تا چرخهای جدید آغاز گردد.
اشعیاء نبی در بخشی از این پیش بینیها در تورات چنین میگوید: " مدت مدیدی است که او سکوت کرده و جلوی خشم خود را گرفته است اما دیگر ساکت نخواهد ماند، بلکه مانند زنی که درد زایمان او را گرفته باشد فریاد خواهد زد. او کوهها و تپهها را با خاک یکسان خواهد کرد و تمام گیاهان را از بین خواهد برد و همهي نهرها و رودخانه ها را خشک خواهد کرد.(2) انجیل، کتاب مقدس مسیحیان نیز در بر گیرنده پیش بینیهای بسیاری است که هر یک تأئید کننده سخنان انبیاء پیشین خود میباشند. متی شاگرد حضرت عیسی (ع) به نقل از آن حضرت، از وقایع عصر تاریکی چنین میگوید: قومها و ممالک جهان با یکدیگر به ستیزه برخواهند خواست.
در جاهای مختلف، قحطی و زمین لرزه روی خواهد داد، ولی اینها پیش در آمد بلایای بعدی است و سرانجام نشانه آمدن من در آسمان ظاهر خواهد شد.(3) در قرآن کریم در خصوص تخریب زمین به دست مردم میخوانیم: " به سبب اعمال مردم، فساد در خشکی و دریا آشکار شد تا به آنان جزای بعضی از کارهایشان را بچشاند، باشد که بازگردند." (4) در زمینهي انقلاب طبیعت نیر پیش بینیهای بسیاری از گذشتههای دور و نزدیک به چشم میخورد. بسیاری از این پیش بینیها هم اکنون به صورت کتاب در دسترس علاقهمندان قرار دارد و ما تنها به چند مورد از آنان اشاره می کنیم: نستر آداموس بدون شک یکی از بزرگترین پیشگویان قرن پیش بوده بسیاری از پیش بینیهایش به وقوع پیوسته است.
وی در نامهای به پسرش، از وقایعی که در آینده رخ خواهد داد چنین میگوید: آنچه من در بارهي دنیا مکاشفه کردهام (این است که) قبل از انقلاب جهانی، طوفانی شبیه به طوفان نوح میشود و طغیانهای آب چنان عظیم خواهد بود که دیگر زمینی از آب بیرون نخواهد ماند. همچنین پیش از چنین طوفانی و پس از سیلابها، در قارهای بیشمار، باران ها دچار نقصان خواهند شد (5) کتاب " بانوی بزرگ عالم " نیز حاوی پیش بینیهای بسیاری است که در آن بانوی عالم با پیش بینیهای دقیق، از تغییراتی که در زمین ایجاد خواهد شد سخن میگوید. برخی از این پیامها هم اکنون نیز در حال به وقوع پیوستن است.
او از تغییراتی در سیستم آب و هوایی خبر میدهد که شامل طوفان های سهمگین، زمین لرزه، انفجارات آتش فشانی و بالاخره چرخش کره زمین بر محور دیگری است. هسته مرکزی زمین شروع به چرخیدن نموده است. نخست هیچ تأثیری بر روی زمین مشاهده نخواهد شد. اما هنگامی که این چرخش بیشتر شد، انسانها قـادر به مشاهده جنبش و لرزه این جسم کـروی خواهند شد. همـین لرزشها و جنبشها علت اصلی تغییر جهت دادن جریان آبهای اقیانوسها است. کره زمین از هم اکنون در برابر این لرزهها و جنبشهای درونی در هسته مرکزی زمین دچار واکنش شدید شده است. تمام وقایع جدید همراه نوعی زیر و رویی و بلوا خواهد بود. (6) شری. ام. آر. ناراندا نیز جزو محققانی است که به جمعآوری پیش بینیهای بسیاری همت گماشته است. وی مطالب متعددی از هر دو عصر باستان و جدید گردآوری نموده و در کتاب خود به نام " پرالایا " (7) به چاپ رسانده است.
وی پس از معرفی مختصر هر یک از پیشگویان به بررسی پیش بینیهایشان پرداخته است که از وجه اشتراک بسیاری برخوردارند و از جملۀ آن به موارد زیر میتوان اشاره نمود . تغییر قطبها و یا جابه جایی زمین، انقلاب مغناطیسی و جوی، خشکسالی، زمین لرزه، آتشفشان ها، سیل و تند باد. آزاد شدن انرژیهای منفی و خرابیهای بزرگ، امواج بزرگ جذر و مدی که بسیاری از زمینها را به زیر آب خواهد برد، هلاکت عدهی بسیاری از مردم در طی اين تغییرات، ظهور سرزمینهای جدید از زیر آب، ظهور عصری نوین.
اکنون برای ما زمانی است که بهترین استفاده را از این هشدارها ببریم و با گام برداشتن در مسیر آگاهی خود را برای استقبال از این دوره آماده سازیم .
با مرور كتب آسماني خصوصاً قرآن كريم ميتوان به علل بسياري از اين وقايع پي برد و با خود انديشيد كه چگونه ميتوان از اين مهلكه جان سالم به در برد.
"و چه بسيار شهرهايى را كه [از شدّت رفاه] در زندگى خويش طغيان كرده بودند هلاك كرديم، و اين خانههاى آنهاست كه بعد از ايشان جز اندكى مورد سكونت قرار نگرفت، و ماييم که وارثانيم. و پروردگار تو هرگز ويرانگر شهرها نبوده است تا آنگاه كه در مركز آنها پيامبرى برانگيزد كه آيات ما را بر ايشان تلاوت كند و ما ويران كنندهى شهرها نبوديم مگر آن كه مردمش ستمكار بودند." (قصص58 و 59 )
پينوشت:
1ـ برداشتی از جاماسب نامه فارسی، ص 85 2ـ عهد عتیق اشعیا، باب 42 آیه 15، 14 3ـ انجیل متی باب 24 آیات 7و 8 و آیه 29، 30 4ـ سوره روم آیه 41 5 ـ پیش بینی های نستر آداموس 6 ـ بانوی بزرگ عالم ص 27 7 ـ پرالایا نامی است که به مجموعه حوادث ( طوفان ، سیل و ... ) در آخر الزمان اطلاق می شود .8- قرآن كريم سوره قصص آيات 58 و 59
گردآوری و تدوین :ل.و
RE: اخبار و حوادث چه مي گويند ؟!!!
با درود؛
آرمان جان از گذاردن آهنگ داریوش گرامی خرسند شدم،اما کاش اصل آهنگش را می گذاشتی و نه این کپی الکترونیکی اش را؛
به هر حال بازهم بسیار زیبا و شنیدنی بود.
بدرود./
RE: اخبار و حوادث چه مي گويند ؟!!!
وووووووووووووواي آهنگ داريوش و يك اتفاق مهم و خوشحال كننده !
آرمان مي داند و گرد آفريد و من و..........
آرمان جان شما بي نظري - گرد آفريد شما فوق العاده اي و...
مرسي كه باعث شديد روز فوق العاده اي را شروع كنم .
RE: اخبار و حوادث چه مي گويند ؟!!!
با سلام و تشکر از آرمان26 گرامی:
مطلب زیبایی بود ..البته من نیز دوست داشتم تا در این تاپیک خدمت کنم ولی با توجه به اینکه من مثل ایشان از ذوق و سلیقه کافی برخوردار نیستم و احساس کردم ایشان روند خاصی رو در این تاپیک مد نظر دارند جسارتا پیشنهاد می کنم اگر آقای آرمان موافق هستند همه دوستانی که در این رابطه مطلبی دارند برای ایشان به آدرس تالار ایمیل کنند و ایشان قبول زحمت کرده بعد از ویرایش و انجام کارهای گرافیکی که خاص ایشان هست مطلب را با نام فرد در تاپیک خود قرار دهند.به این ترتیب تاپیک موضوعی بسیار پرمحتوا و زیبایی خواهیم داشت و همه دوستان نیز شرکت خواهند کرد.
البته این پیشنهاد این حقیر است و امید که مقبول افتد.
با تشکر
RE: اخبار و حوادث چه مي گويند ؟!!!
با سلامي ديگر
ضمن تشكر از دوستان مخصوصا خانم rsrs1380 بنده هم در تكميل فرمايشات ايشون عرض مي كنم از آنجاييكه اين تاپيك روند خاصي رو طبق حوادث و به صورت سلسله وار طي مي كنه از دوستاني كه مطالب مرتبطي دارند خواهشمند است كه مطالب خود را از طريق پيغام خصوصي براي بنده ارسال نمايند تا بعد از بررسي با نام خودشان در اين قسمت قرار گيرد.
همچنين بعضي از دوستان در مورد مشكل در شنيدن آهنگ سوال پرسيده بودن كه بايد اون دوستان از طريق جستجوگر اينترنت اكسپلورر اين تاپيك رو ببينن تا آهنگ شنيده بشه در فايرفاكس معمولا با مشكل مواجه ميشه آهنگهاي بگراند !!
موفق باشيد:72:
RE: اخبار و حوادث چه مي گويند ؟!!!
با تشکر از آرمان :
ولی من با اینکه مطلعات و تحصیلاتم در مورد زمین نسبتا"خوب است ،با این مطلب که فساد با بلای طبیعی نسبت مستقیم دارد موافق نیستم.
فرآیند ایجاد سیل ،زلزله،سونامی و..دقیقا"مشخص است ولی زمان وقوع قابل پیشبینی دقیق نیست .ما انسانها به طور کلی در حال تخریب محیط زیستمان هستیم ولی این با فساد اخلاقی یا مادی چه ارتباطی دارد ؟اگر اینطور بود پس لاس وگاس یا...چندین بار نابود شده بود .
RE: اخبار و حوادث چه مي گويند ؟!!!
بسم الله الرحمن الرحيم
سالي كه گذشت، مطمئنا براي كشور ما نقطهي عطفي در زمينهي بيوتكنولوژي بود و فعاليتهاي هسته اي بود .سال اواخر سال86 نيز تولد رويانا، گوسفند شبيهسازيشدهي پژوهشكدهي رويان اصفهان، غرور را در ايرانيان جاني تازه بخشيد و نام وطنمان را در فهرست معدود كشورهايي قرار داد كه داراي اين فناوري نوپا هستند (هرچند شايد "غرور" كلمهي مناسبي نباشد چرا كه شيطان دقيقا به همين دليل از بارگاه الهي رانده شد!).
ملت ما به دليل داشتن ريشههاي اعتقادي قوي، همواره در برخورد با يافتههاي جديد علمي، آنها را با محك دين ميسنجد و مبناي پذيرش را احكام خداوند قرار ميدهد. بيوتكنولوژي نيز از اين قاعده مستثني نبود و هنوز هم ادامهي تحقيقات در اين زمينه با مسائل زيادي روبروست. اين اولين بار نيست كه به يك پديدهي نوظهور علمي با ديدهي ترديد نگريسته ميشود. موضوعاتي نظير جراحيهاي زيبايي، پيوند اعضاء بدن، سقط جنينهاي درماني، تلقيح مصنوعي، توليدمثل با سه والد (به كمك شخص ثالث ميزبان جنين)، ... و كلاً مماس شدن با مسئلهي خلقت و آفرينش به طور خاص، از موارد بحثبرانگيزي است كه متخصصان و پژوهشگران رشتههاي مختلف علم پزشكي را ملزم به توجه به حوزهي دين و هماهنگي با موازين اخلاقي و شرعي كرده است. احتمال دارد از نظر برخي كه طبق عادت، همه چيز را با چشم بسته به صرف داشتن منشأ غربي ميپذيرند، اين ارجاع امور به نظر خداوند، برچسب "ارتجاع و واپسگرايي در عصر تكنولوژي"، "تعصب كور"، "جهل" يا نظاير آن را بخورد اما در واقع، هر لحظه كه در آستانهي عالم اسرار و ناشناختهها قرار ميگيريم به دليل تاريك و ناآشنا بودن فضا بايد با درنگ گام برداريم و خطرات احتمالي را بشناسيم تا بتوانيم از آنها پرهيز كنيم در غير اين صورت، چه بسا خود را در معرض آسيبهاي جدي و جبرانناپذير قرار دهيم. حركت آسوده و مطمئن تنها در نور و روشنايي امكانپذير است. كلام خداوند، نور آسمانها و زمين، روشناييبخش راه ما در يافتن مسير آن علمي است كه انسان را به سرچشمه، ميرساند و عطش او را حقيقتا سيراب مينمايد.
در اين مجال، ميخواهيم گذري و نظري داشته باشيم بر شبيهسازي در بيوتكنولوژي كه در آستانهي هزارهي سوم، پايان بخشيدن به دردها، رنجها و دغدغههاي بشري را نويد ميدهد. در اين رهگذر، اشارهاي كوتاه به برخي از مهمترين مخاطرات پيش رو خواهيم داشت به اين اميد كه با در نظر داشتن ابعاد بيشتري از موضوع، دست به انتخاب بزنيم.
شبيهسازي چيست؟
شبيهسازي يا كلونينگ يعنى توليد موجودات زندهاى كه بر خلاف روال معمول از تركيب يك سلول نر و يك سلول ماده به وجود نيامدهاند امّا از نظر ژنتيكى كاملاً شبيه همان موجودى هستند كه سلول يا سلولهاى اوليه از آن جدا شدهاند. به عبارت ديگر، در كلونينگ، موجود زنده بدون آميزش جنسى تكثير مىشود و موجود به دست آمده، تصوير كامل آن موجود پيشين است همچنان كه از يك صفحهي كتاب ميتوان هزاران برگ، تكثير كرد كه همه كاملاً مشابه نسخهي اصلى هستند.
اگر توليد مثل غيرجنسي را مبناي كلونينگ بدانيم، اين عمل، اكتشافى جديد محسوب نميشود و ميليونها سال است مشابه آن در دنياي پيرامون ما رخ مىدهد (البته در سطوحي خاص). "از موجودات تكسلولى گرفته تا تعدادي از گياهان و جانداران از اين طريق توليد مثل مىكنند مثلا از ميان جانوران، زنبورهاى عسل با عملي تقريبا شبيه كلونينگ تكثير مىشوند. ملكهي زنبورها در مدت عمر خود فقط يك بار آميزش و جفتگيرى مىكند. تخم حاصل، در بدن او تكثير مىشود و هزاران تخم توليد شده هر كدام به يك زنبور تبديل مىگردد. اگرچه به نظر ميرسد دوقلوهاي همسان، مصداق شبيهسازي در انسان باشند اما چنين نيست زيرا اولاً در دوقلوها شباهت صددرصد وجود ندارد. ثانيا توليد مثل، ناشى از انجام عمل لقاح است كه در شبيهسازى چنين اتفاقي نميافتد."(1) در واقع در اين حالت، تخمها در هنگام تقسيم، از يكديگر جدا ميشوند، هر كدام از آنها جداگانه رشد مىكنند و به دو انسان مشابه، در عين حال منحصر به فرد تبديل مىگردند (در چندقلوها اثر انگشت، متفاوت است اما انسانهايي كه از طريق شبيهسازي، تكثير ميشوند داراي اثر انگشت يكسان خواهند بود بنابراين اگر يكي از آنها مرتكب جرمي شود، تعيين هويت مجرم اصلي از ميان نمونههاي شبيهسازي شده امكانپذير نخواهد بود!).
شايد محققان با تعمق در طبيعت كه مادر الگوهاست، علم شبيهسازي را پايهريزي كردند تا سوداي ديرينهي بشر، يعني جاودانگي، را جامهي واقعيت بپوشانند. در حال حاضر، پژوهشها در زمينهي شبيهسازي انساني با مخالفتهاي گستردهاي در سطح جهان مواجه شده و در محافل علمي، سياسي، مذهبي و رسانهها جنجالهاي بسياري ايجاد نموده است. اخباري كه در مورد اجرا و ميزان موفقيت اين روش به گوش ميرسد هنوز ضدونقيض است. در ايران، به نظر ميرسد با فتواي اكثريت مراجع تقليد، به كارگيري اين علم در توليد انسان، منتفي است و تنها بر روي شبيهسازي حيواني مطالعه و تحقيق ميشود.
چشمانداز شبيهسازي
از جمله اهداف برجسته در شبيهسازي، معالجهي بيماريهاي صعبالعلاج مانند سرطان، ديابت، كمخوني، پاركينسون ...، تأمين بافتهاي پيوندي بدون نياز بعدي به استفاده از داروهاي تضعيفكنندهي سيستم ايمني بدن، توليد پادتنهاي انساني قابل استفاده عليه بيماريهاي مسري، توليد و تكثير دامهايي با ويژگيهاي بهينه (حيوانات ترانس ژن) است. در توضيح مورد اخير بايد اضافه كرد كه بشر از زمانهاي بسيار دور، پيش از كشف قانون معروف مندل، به صورت تجربي روش اصلاح نژاد را در زمينههاي مختلف به كار ميبست (حتي پيشوايان ديني ما نه تنها صفات ظاهري كه وراثت خصوصيات روحي و رواني مانند شجاعت را نيز تابع اين قانون ميدانستند). در عصر كنوني، قصد بر اين است كه بهينهسازي نژاد دامها به روشهای "بیولوژیکی- ملکولی" انتقال ژنها انجام شود. تفاوت ميان اين دو شيوه، در سرعت، دقت، قابلیت اطمینان و دامنهي کار است. در روش سنتي، بايد آميزشهاي زيادي صورت بگيرد تا صفت مطلوب، در حيوان بروز كند و مثلا گوسفندي با گوشت، پشم يا شير بيشتر توليد شود اما با روش شبيهسازي ميتوان ژن موردنظر را از گوسفند مطلوب برداشت و با جايگزين كردن آن در تخمك آماده، بلافاصله در نسل بعد، شاهد تغيير دلخواه شد.
مراحل شبيهسازي حيواني
در مورد مراحل اين فرايند، به اظهارات رئيس پژوهشكدهي رويان اصفهان دکتر "محمدحسین نصراصفهانی" استناد ميكنيم كه به زبان ساده در اين مورد توضيح ميدهند: براي شبيهسازي، ابتدا بايد گوش گوسفند نژاد مورد نظر را شكاف داده و از بافت غضروفی و یاختههای فیبروبلاستِ بافتِ همبندِ آن برداشته شود. سپس هستهي اين سلولها که حاوی همهي دادههای وراثتی جانورِ دهنده است خارج ميشود و در دل تخمکهاي بدون هسته جایگزین ميگردد. پس از جایگزینی هستهها، تخمک حاصل به جای دو جاندار فقط حاوی دادههای وراثتی یک موجود خواهد بود که همان جانورِ اهداکننده ميباشد. به دنبال اين اقدام، تخمکهای دارای هستهي جدید در محیطی مناسب قرار ميگيرند تا رشد کنند و به جنین تبدیل شوند. بخشی از این کار در محیط آزمایشگاه انجام میشود و ادامهي آن در داخل زهدان یک گوسفند مادهي میزبان صورت میپذیرد. نتيجه، تولد برهاي است كه خلقت آن تغيير يافته و خصوصيات گوسفند انتخاب شده را از خود بروز ميدهد.
الگوبرداري ناقص: مخاطرات
با شرح و توصيفي كه گذشت، ميبينيم كه انسان عصر حاضر به خواندن الفباي آفرينش (رمزگشايي كدهاي ژنتيكي) اكتفا نكرده و با سواد محدود خود، قصد دارد نوشتن را تجربه كند. مسلما ما به عنوان ناظران پژوهشهاي جديد، حق داريم نگراني خود را از تبعات اقدام نوسواداني ابراز كنيم كه ميخواهند با دانش اندك خود به رقابت با قلم صنع آفريدگاري كه احسنالخالقين است، بپردازند. حوزهي خطيري كه اين بار دانشمندان به آن وارد شدهاند به حدي بر زندگي و سرنوشت انسانها و دنيا تأثيرگذار است كه به هيچوجه نميتوان با سعي و خطا در آن پيش رفت. ابعاد فاجعهي انساني و زيستمحيطي كه به دنبال كوچكترين اشتباه، رخ خواهد داد به مراتب بزرگتر از دامنهي آسيبهايي است كه در پي انفجار بمب اتمي، هنوز بعد از دو نسل، بشريت را آزار ميدهد. برخي از مطرحترين پيامدهاي شبيهسازي را مرور ميكنيم:
از بين رفتن تنوع ژنتيكي و برهم خوردن تعادل محيط زيست. با توليد مثل غيرجنسي، بعضي از گونهها منقرض ميشوند و صفات مشخص و يكنواختي در يك جمعيت تثبيت ميگردند. تجربه نشان داده كه انتخاب انسان، هميشه هم بهترين و درستترين انتخاب نيست. براي نمونه، دانشمندان پس از انتقال نوعي زنبور مقاوم افريقايي به بخشي از امريكاي شمالي و پرورش و تكثير آنها، با بحرانهاي پيشبيني نشدهاي مواجه شدند: روحيهي تهاجمي اين زنبورها كه در هماهنگي كامل با زيستبوم خودشان بود، مشكلاتي براي ساير اشكال حيات در زيستگاه جديد ميآفريد.
بروز ناهنجاريها و عوارض جانبي نامطلوب. از آن جا كه در روش توليد مثل غيرجنسي، امكان بازسازي كروموزمها وجود ندارد، موجود حاصل دچار اختلالاتي نظير پيري و مرگ زودرس خواهد شد. در ضمن، احتمال عقيم بودن آن بسيار بالاست و بيشتر از حد معمول در معرض خطر ابتلا به انواع عفونتها، سرطان و ساير بيماريها قرار دارد.
از هم پاشيده شدن هستهي خانواده. حذف سامانهي طبيعي (دو جنسي) توليد مثل معادل است با از ميان رفتن مفهوم پدر و مادر. اين خود، موجب بروز مشكلات عديدهي رواني، هويتي، اجتماعي براي انسان شبيهسازي شده ميگردد و زمينه را براي افزايش بيماريهاي روحي و رواني، انحرافات و جرائم در جامعه فراهم ميسازد.
مزوج شدن ژنهاي انساني و حيواني، هرچند به ميزان كم. در روش جديد شبيهسازي(IPS)، براي احتراز از تضييع جنين انساني و شكستن حدود اخلاقي، از سلولهاي بالغ پوست فرد دهنده استفاده ميشود و پس از تبديل شدن به سلولهاي بنيادي، هستهي آنها در تخمك بدون هستهي گاو يا چهارپاي ديگر (حتي خوك!) قرار ميگيرد. اگرچه بخش عمدهي ژنهاي حيوان به دليل بيهسته بودن تخمك آن، خارج شده اما هنوز مقداري از اطلاعات ژنتيكياش در ميتوكندري باقي است و به سلولهاي جنين منتقل ميشود.
تهيهي رونوشت نابرابر با اصل!؟ بيوتكنولوژي، زنده كردن اموات و گونههاي منقرض شده را نيز در برنامهي خود دارد. با استفاده از اطلاعات وراثتي موجود در استخوانهاي درگذشتگان ميتوان آنها را شبيهسازي كرد اما مدركي در دست نيست كه جسم مثلا اينشتين جديد، مركب همان روح قبلي او باشد. مشخص نيست كه شباهت اين دو نفر منحصر به جسم و ظاهر خواهد بود يا خصوصيات، روحيات، رفتار، ... آنها نيز يكسان خواهد شد؟ اين امكان وجود دارد كه دو خودروي ظاهراً مشابه، يک کار را انجام ندهند و به يک مقصد نروند! مسير آنها كاملا به شخصي بستگي دارد که کنترلشان را بر عهده میگیرد. جسم بدون روح، تحركي نخواهد داشت. در همانندسازي حداکثر کاري که انجام ميشود، بازسازي جسم انسان است اما آيا روحي که در "رونوشت" قرار ميگيرد برابر همان روح "اصل" است؟ عليرغم زواياي تاريك اين موضوع، از هم اكنون افراد شهير و البته ثروتمند زيادي براي نوشيدن آب حيات يا به عبارت بهتر، پوستاندازي اعلام آمادگي كردهاند و اين مسلما براي سودجوياني كه به "كپي رايت" پايبند نيستند و آزمايشگاههاي خصوصي و مجهز نيز دارند، بسيار وسوسهانگيز است.
رونق بيوتروريسم. با استفاده از شبيهسازي، تهديد ايجاد و افزايش سلاحهاي بيولوژيك جديتر ميشود. مقابله با موجودي كه از آزمايشگاهها پا به عرصهي حيات ميگذارد، خواه ويروس باشد يا هيولايي انساننما با مأموريت مشخص، مستلزم صرف زمان، انرژي و هزينهي بالاست. كشورهاي مجهز به تكنولوژي توليد چنين حربههايي، قادر به برهم زدن معادلات جهاني به نفع خود خواهند بود.
شيوع قاچاق و تجارت اعضاء بدن. از ديگر موارد سوءاستفاده، ترويج بردهداري نوين به منظور تأمين بافتهاي پيوندي مورد نياز است.
متأسفانه عدم توفيق نهادهاي بينالمللي، قوانين و كنوانسيونها در كنترل و متوقفسازي مسابقهي توليد تسليحات هستهاي، تجربهي تلخي است كه تكرار آن در زمينهي بيوتكنولوژي بسيار محتمل به نظر ميرسد. واقعيت اين است كه قدرتطلبان و سودجويان در عبور از مرزها و تخطي از قانون آفرينش وسواسي به خود راه نميدهند و اين بار، آيا بيوتكنولوژي در آستانهي تجاوز به حريم اين قانون جهانشمول قرار نگرفته است و از سوي ديگر، مصداق آن چراغي نشده كه دزدها به مددش "گزيدهتر" كالا ميبرند؟ با سرعت گرفتن گردش چرخهاي علم و فناوري، شاهد افزايش آسيبهاي وارده به ساختارهاي گوناگون اجتماعي، مذهبي، هنري، تربيتي و فرهنگي، سياسي، ... هستيم در حالي كه اگر محك و معيار توليد علم را ميزان انطباق و هماهنگي با قانون آفرينش قرار دهيم، معضلات و مسائل مختلف، جامعه را تهديد نخواهد كرد.
خداوند زندهي زندگيبخش بارها در كلام آسماني خود اشاره فرموده كه بسياري از موجودات (مشخصا انسان و چهارپايان) را "جفت" آفريده است(2) از زن و مرد، نر و ماده. مسلما اين امر دلايل گوناگوني دارد كه يكي از بديهيترين آنها ايجاد تنوع ژنتيكي در نسل اين موجودات و زمينهسازي بقاي آنهاست. با توليد مثل يكجنسي، انسان آشكارا اين قانون را زير پا ميگذارد و بايد خود را براي رويارويي با پيامدهاي اين قانونشكني و حل مسائل غامض و پيچيدهاي كه با آنها روبرو خواهد شد، آماده سازد. مواردي نظير سوراخ شدن لايهي ازن و گرم شدن كرهي زمين، بحرانهاي پيشبيني نشدهي انقلاب صنعتي بودند كه در سطح ظاهري و بيروني آنها را تجربه كرديم بدون آن كه موفق به جبران كردنشان شويم. دستكاري ژنوم انسانها و حيوانات ميتواند ما را وارد عرصهي بحرانهاي جديدي با منشأ دروني سازد كه حل آنها بسيار دشوارتر و از حد تصور، خارج خواهد بود. در حال حاضر، با گذشت چند دهه از عمر علم مهندسي ژنتيك، بسياري از مصرفكنندگان اروپايي و امريكايي محصولات كشاورزي اصلاح شده (غلات، سبزي و صيفيجات، ميوههاي بهينهسازي شده) مجددا به انواع طبيعي آنها رو آوردهاند و شعار "بازگشت به طبيعت" روز به روز در جوامعي كه نگران سلامتي، بهداشت و كيفيت تغذيه هستند، بيشتر مطرح ميشود. آيا ضرورت دارد همين مسير را مجددا در "توليد انسان و چهارپايان" بپيماييم تا به اين نتيجه برسيم كه توليد مثل آنها بهتر است مطابق با سنت روشن الهي، با دخالت هر دو جنس باشد؟ مولاي متقيان، حضرت علي (ع)، قرآن كريم را "چشمههاي دانش و درياهاي علوم"(3) توصيف فرمودهاند. با توجه به وجود اشارات بعضا مجمل اين كتاب آسماني در برخي از موارد و با مروري بر روال كار شبيهسازي حيواني آيا ميتوان (ظاهر و نه تفسير) آيهي شريف و نوراني زير را اشاره به مراحل آغازين و پاياني اين فرايند به حساب آورد؟
لَعَنَهُ اللَّهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَفْرُوضًا * وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلَآَمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آَذَانَ الْأَنْعَامِ وَلَآَمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَمَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُبِينًا
لعن و نفرين خداوند بر شيطان باد که گفت: "من از ميان بندگانت حتما سهم معيني را بر ميگيرم و قطعا آنان را گمراه ميگردانم و به ايشان دستور ميدهم گوشهاي چهارپايان را بشکافند و آنان را به دگرگون کردن خلقت خداوند وادار مينمايم. و هر که شيطان را به جاي خدا سرپرست خود گيرد ،قطعاً دستخوش زيان آشکاري شده است(4)
انسان ظاهرگراي امروزي، چارهي مشكلات را در بيرون از وجود خود جستوجو ميكند. او در اين توهم است كه با از ميان بردن زشتي، بيماري، كمبودها، ...در دنياي ظاهر به آرامش و خوشبختي خواهد رسيد غافل از اين كه روحش "در فغان و غوغا"ست و تا زماني كه نياهاي آن را ناديده بگيرد آرامش را تجربه نخواهد كرد. ما از رنج و بيماري فرار ميكنيم و همچنان در تبوتاب هستيم؛ اولياء خدا در بطن سيلاب بلا، در آرامش به سر ميبرند چرا كه آن كيمياگري را در درون خود احيا كردهاند كه سختها را آسان، و نيشها را نوش ميكند. كاوشگران نور
پي نوشت:
1ـ عبدالرسول هاجري، دفتر تحقيقات و مطالعات زنان
2ـ پديدآورندهي آسمانها و زمين است از خودتان براى شما جفتهايى قرار داد و از دامها [نيز] نر و ماده [قرار داد] بدين وسيله شما را بسيار مىگرداند چيزى مانند او نيست و اوستشنواى بينا (شورى/آيه11)
3ـ نهج البلاغه، خطبهي 198
4ـ "آذان" به معناي گوشهاست اما به دستهي كوزه و لبهي بعضي چيزها نيز "اذن" گفته ميشود. در روش جديد شبيهسازي ((IPS از پوست كه خارجيترين سطح جسم است براي ايجاد سلولهاي بنيادي استفاده ميشود.
RE: اخبار و حوادث چه مي گويند ؟!!!
بازگشت دوران لوط
دوران ما از بعضی جهات شبیه به دوران حضرت لوط (ع) است. همجنس بازی نه فقط در بین مردان و بلکه در بین زنان بسیار شایع شده. این شیوع، حالتی رسمی و قانونی به خود گرفته است. هم جنس بازی عنصری لاینفک از تمدن امروز غرب به شمار میرود و هم جنس بازان مورد حمایت قانون و قانون گذاران و دولتهای قانونیاند. در غرب اگر سیاستمداری بخواهد بر خلاف منافع هم جنس بازان حرفی بزند ممکن است فاتحه حیات سیاسیاش را خوانده باشد بلکه بر عکس، با درز اخبار مختلف معلوم میشود که بعضی از (تعداد کمی از) سیاستمداران آن طرف خودشان به جمعیت هم جنس بازان تعلق دارند. در زمان لوط (ع) هم قضیه همین طوری بود. هم جنس بازی به قانون مسلم و غالب جامعه تبدیل شده بود...
شرح مفصل این موضـوع را در جای دیگری که تناسب داشته باشد بازگـو میکنم. اما پایان داستان را خودتان میدانید. خداوند شهر لوط را به آتش کشید و نابود کرد. اگر هم جنس بازی با این سرعت فزاینده خود به همه کشورها (و حتی کشورهای عربی و مسلمان) نفوذ کند، آیا ممکن است خداوند دوباره این جماعت را به آتش بکشد. آیا داستان لوط و همه داستانهای قرآنی فقط داستانهایی تاریخیاند یا میتوان آنها را به عنوان الگوهایی هشداری و عبرت آموز برای آینده بشر تلقی کرد. از بین خبرهای فراوانی که در این باره وجود دارد سه تا از آخرین خبرها را بخوانیم تا ذرهای با خداوند همدردی کنیم که اگر اراده کرد تا فلان کار را بکند نگوییم " خدا خشن است .
افشاگری" نیویورک تایمز" درباره بردگی جنسی در زندانهای آمریکا
روزنامه"نیویورک تایمز" در مقاله ای خواستار توجه کنگره آمریکا به مسئله بردگی جنسی در داخل زندان های این کشور شد. این روزنامه با عنوان " بردگی جنسی در زندان " نوشت: هنگامی که کنگره آمریکا در سال 1382 قانون محو تجاوز در زندان را تصویب کرد،این امر باید مقامهای زندان را آگاه می ساخت. این تدابیر از وزارت دادگستری خواسته بود که مشکل فراگیر تجاوز در پشت میلههای زندان را مطالعه کند و یک استراتژی برای برخورد با آن طراحی نماید. اما مقامهای زندان به نادیده گرفتن این مشکل ادامه دادند. هزینههای روشن این بیاعتنایی، این ماه در یک دادگاه فدرال در تگزاس به نمایش گذاشته شد. نیویورک تایمز اضافه کرد "در دادگاه یک زندانی سابق به اعضای هیأت منصفه گفت که چگونه مأموران زندان درخواست کتبی وی را برای کمک از چنگ متجاوزان رد کردهاند.
به نوشته این روزنامه، زندانی مذکور گفت که به دفعات در زندان مورد تجاوز قرار گرفته بود و حتی به عنوان یک کالا و برده جنسی از سوی قویترین زندانیان به دیگر زندانیها فروخته میشد تا مورد تجاوز قرار گیرد و او همهي این چیزها را به زندانبانان گفته بود اما آنان فقط به او خندیده بودند.
این روزنامه نوشت: این اقامه دعوی توسط "رودریک جانسون " یک ملوان سابق که آشکارا همجنس باز است، مطرح شد. وی به دادگاه گفت که مجبور بود که تسلیم و یا اینکه کشته شود و چندین درخواست کتبی را به مقامهای زندان ارائه داده و از آنان خواسته بود که او را در بخش امن زندان حبس کنند. او میگوید که ماموران زندان وی را مورد استهزاء قرار دادند و به این ترتیب به ازای چند دلار توسط یک زندانی که مالک او بود به فروش میرسید. یک شاهد در دادگاه دربارهي مقامهای زندان گفت آنها چیزهایی را که روی میدهد میبینند اما تظاهر میکنند که نمیبینند".
شرکت های بزرگ هرزه نگاری، سیاستمداران آمریکایی را می خرند
وسعت و سودآوری صنعت مستهجن نگاری در امریکا باعث شده است که لابیهای این شرکتها بتوانند سیاستمداران آمریکایی و اعضای کنگره را به امید رای و پول این شرکتها با سیاستهای خود همراه کند.
بیل لیون یکی از اعضای کنگره آمریکا که برای منافع شرکتهای مختلف با اعضای کنگره مذاکره میکند اخیراً اعلام کرده است لابی شرکتهای مستهجن نگاری شده است. لیون که پیش از این برای صنایع نظامی لابی میکرده است، میگوید:
"وقـتی 12 هـزار نفر فقط در کالیـفرنیا در صنعت مستهجن نگـاری کـار میکنند میتوان مدعی شد این صنعت بسیار گسترده شده است و اکنون میتواند به دنبال تأثیر گذار سیاسی باشد. مطابق آمارهایی که لیون ارائه کرده است شرکتهای مستهجن نگاری در کالیفرنیا به حدی درآمد دارند که سالانه فقط 36 میلیون دلار مالیات میپردازند.
لیون می افزاید: " سیاستمداران کنگره با شنیدن این آمارها درک می کنند که بحث مستهجن نگاری بحث پول و رای است و با حمایت این شرکتها خواهند توانست رای بیشتری را به خود جلب کنند. از این رو احتمال موفقیت در لابی کردن برای این شرکتها زیاد است".
از نظر بسیاری از کارشناسان این موضوع که سیاستمداران و اعضای کنگره آمریکا برای رای بیشتر حتی حاضر به همکاری و هماهنگی و حمایت از شرکتهای تولید کالاها و تصـاویر مستهجن هستند فاجـعهای در اخـلاق سیاسی آمـریکا محـسوب میشود.
نفوذ قانون هم جنس بازی به کشورهای اسلامی
آمریکا و فرانسه درصدد فشار وارد کردن به قاهـره برای تحت تعقیب قـرار ندادن همجنس بازان این کشور میباشند. 8 هزار همجنس باز در مصر وجود دارد که از طریق پایگاههای اینترنتی وابسته به آمریکا فعالیت غیر اخلاقی دارند. هدف آمریکا از ترویج همجنس بازی در حال حاضر، گسترش دامنهي فساد در جوامع عربی و سست کردن اعتقادات دینی آنهاست تا آنان را نسبت به اقدامات سیاسی و نظامی آمریکا در منطقه بیتفاوت کند. از طرفی اسرائیل مدتهاست که همجنس بازان را در ارتش خود به استخدام درمیآورد و آنان را در سرزمینهای اشغالی و کشورهای عربی بهعنوان جاسوس میگمارد.
این مصر بود، فکر میکنید در دیگر کشورهای مسلمان وضعیت به چه شکل است؟ مصر 8 هزار همجنس باز رسمی و ثبت شده دارد. لابد 80 هزار همجنس باز غیر رسمی هم دارد. و اگر منع شدید فرهنگ اسلامی و قانون قاطع مجازات اسلامی را هم در نظر بگیریم، و ترس افراد از فاش سازی را، شاید بتوانیم 80 هزار را به 800 هزار تبدیل کنیم. مشت نمونه خروار است وقتی که در مصر اسلامی داستان از این قرار است در دیگر کشورهای عربی هم نباید جز این را انتظار داشت.
غربیها که بیشترین پذیرش را برای این موضوع دارند تکلیفشان آن است که خودتان میدانید. عربها هم که سختترین مواضع را دارند، اینطوراند. چشم بادامیها (چین و ژاپن و...) اسلاوها و دیگران هم که ما بین این مینیمم و ماکزیمم هستند. بنابر این شاید حالا بتوانید یک آمار را از شیوع هم جنس بازی در جهان حدس بزنید. خدا به زمین رحم کند..
منبع : نشريه حركت دهندگان