RE: عدم تمرکز به دلیل....
سلام بر دوست عزیز و گرامی...
می دانید اکثر ما انسان ها و بخصوص دانشجویان یک نقطه ضعف داریم و ان هم خود فریبی است.....همیشه با این که وقت و تمرکز کافی برای مطالعه داریم می خواهیم از عادت بد خودفریبی استفاده نمایم و وقت مورد نظر را از دست می دهیم...
پس یاسی عزیز بهتر بود مطالعه درس ها را برای روز های اخر نگاه نمی داشتید ...تا هم راحت تر و بدون فشار روانی درس می خواندید و هم افکار مخرب تمرکزتان را بر هم نمی ریخت.....
چون فشار امتحانات از یک طرف و افکار و رویاهای مزاحم از طرف دیگر ما را از هدف اصلی خود باز می دارد...
من فقط می توانم برای مطالعه بهتر مواردی را ذکر کنم از جمله:::
1>>>>مطالعه باید در زمانی مشخص انجام گیرد...
2>>>متابولیسم بدن انسان طوری است که گاهی اوقات در روز و شب دارای بهترین کارایی برای مطالعه است که این اوقات عبارتند از:::صبح زود(قبل از صبحانه) ساعت 5 الی 8 صبح
عصر:: از ساعت 5 تا 8 شب........و ساعت 10 شب تا 1 بامداد
3>>>>هنگامی که مطالعه را شروع می کنید ولی متوجه می شوید حوصله کافی ندارید فورا مطالعه را قطع کنید و بعد از 15 دقیقه شروع فرمایید
4>>>>وقت مفید برای مطالعه یک ساعت می باشد بنابراین بعد از یک ساعت درس خواندن حتما باید """15"" دقیقه استراحت کنید...
5>>>>برای درک بهتر مطالب هر چه را که می خواندید به زبان مادری برگردانید و با خود مرور کنید...
6>>>>یکی از نکات مهم در مطالعه.....مرور و تکرار کردن است....
در مورد عدم تمرکز هم پیشنهاد می کنم ....برای مطالعه ساعات اولیه صبح را انتخاب کنید و قبل از مطالعه از حرکات ورزشی نرم را انجام دهید.......
در روز نیم ساعت را به مدیتیشن اختصاص دهید یعنی در یک جایی سکوتی حکم فرماست بدون فکر کردن به چیز خاصی به مدت نیم ساعت سکوت کنید و چشمان خود را ببندید..
حتی اگر افکار و رویاها نمی گذارد درس بخوانید.....شما فقط کتاب را از رو بخوانید یعنی حذف نکنید این خود انگیزه ای است برای مطالعه...
موفق باشید
RE: عدم تمرکز به دلیل....
ممنون دوست عزیز حتما از این راه کار ها استفاده میکنم .
ولی در کل راهی هست برای کم کردن این افکار ؟ یه جورایی میشه گفت به فکر کردن بهش اعتیاد پیدا کردم :P
آخه میدونین ما فقط حدود یک سال پیش هم بودیم . بیشتر عادت کردم پهش فکر کنم به جای اینکه در کنارش باشم.
RE: عدم تمرکز به دلیل....
ممنون...
یاسی عزیز نوشته:::::>>آخه میدونین ما فقط حدود یک سال پیش هم بودیم . بیشتر عادت کردم پهش فکر کنم به جای اینکه در کنارش باشم. ::
پاسخ>>>>مشکل عدم تمرکز شما نیز در این است که چون او و خود واقعیش در کنارتان حضور ندارد .....بنابراین برای رفع نیاز عاطفی و به نوعی لذت بردن از این رویاها مجبورید او را در ذهن پرورش دهید........و این قدری طبیعی است الته تا موقعی که باعث ازار و عدم تمرکز نشود که در مورد شما چنین نیست...
بله راهی است.....راهش متوجه ساختن ذهن به اموری دیگر است...مانند درس خواندن که جایگزین همین رویا ها می شود...
البته هرگز سعی نکید او را در ذهن خود سرکوب کنید یعنی به اجبار رویای او را از ذهن خارج سازید زیرا این کار درست هست که باعث عدم فکر به او می شود ولی نوعی عقده در شما شکل خواهد گرفت.......پس سعی کنید ارام ارام و با مشغول سازی خود با دیگر چیزها رویای او را در ذهن کم رنگ تر کنید...
RE: عدم تمرکز به دلیل....
ممنون دوست عزیزم:72:
شما همیشه از اولین کسانی هستین که به تاپیکها پاسخ میدین و دوستانتون رو با بیان زیبا و البته آگاهانه راهنمایی میکنید.:72:
دوستان عزیزم منتظرم نظرات شما را هم بشنوم و استفاده کنم.:72:
RE: عدم تمرکز به دلیل....
سلام:72:
برای برطرف کردن مشکل فعلیتون ( آمادگی برای امتحانات) این راهکار ممکنه مفید واقع بشه.
توی ذهنتون دوستتون رو تجسم کنید که اون طرف میز مطالعه نشسته. و داره با اشتیاق به شما نگاه می کنه.
بعد سعی کنید با لبخند مطالب کتاب رو براش توضیح بدید. انگار که اونه که امتحان داره و شما استادش هستید. (مطمئنم که برای تجسم کردن این وضعیت به مشکل برنمی خورید).
به به چه استاد نازی!:43:
دوستتون در نهایت لذت داره مطالب رو یاد می گیره. و از اونجایی که شما خیلی دوستش دارید، باید تمام تلاشتون رو بکنید که به بهترین شکلی مطالب رو براش توضیح بدید.
بهترین راه آموختن، آموزش دادنه. مطمئنم شما بهتر از دوستتون مطالب رو یاد خواهید گرفت.
نگران این هم نباشید که کسی صداتون رو بشنوه. اونها که نمی دونن شما با کی داری درس کار می کنی! :43: فکر می کنن داری برای خودت مرور می کنی.:D
یاسی عزیزم فکر می کنم این راهکار (هرچند همین الان به ذهنم رسید و قبلا آزمایش نشده) برای امتحانات این ترم نتیجه بده.
بعد هم که یه فکر اساسی برای مسئله ی تخیلاتت خواهی کرد.
موفق باشی.
RE: عدم تمرکز به دلیل....
چقدر راه کار جالبی ارائه دادین دوست عزیزم . فکر می کنم خیلی مفید باشه. خیلی مشتاقم که فردا طبق راهکار نقاب عزیزم صبح ساعت 5 بیدار شم و به روشی که شما فرمودین درس بخونم .( بیچاره خواهرم که پیشم می خوابه)
بازم ممنون دوست خوبم:72:
RE: عدم تمرکز به دلیل....
حالا که از سبک من خوشت اومد، این هم یک راهکار طولانی مدت برای غلبه بر رویا پردازی:
فرض کن دو تا گروه دارن با هم می جنگن. گروه A و گروه B . و شما طرف A هستی.
دو راه وجود داره که شما به گروه A کمک کنی.
1:: تضعیف گروه B . یعنی با گروه B وارد جنگ بشی.
2:: تقویت گروه A . یعنی به گروه A امداد رسانی کنی.
اگه وارد جنگ بشی، معلوم نیست موفق بشی گروه B رو شکست بدی. در ضمن جنگیدن سخت و انرژی بره.
در واقع جنگیدن یک راهکار منفیه. اما راهکار مثبتی هم وجود داره: کمک کردن!
خوب برگردیم به مسئله ی خودمون.
گروه A هشیاری شماست. حضور داشتن در زمان حال!
گروه B رویای شماست. یک فضای تخیلی، با شخصیت های تخیلی، مکالمات تخیلی و ...
بیا راهکارهای جنگ و امداد رو در مورد این مسئله بررسی کنیم.
شما می تونی با رویا پردازیت بجنگی، یا به هشیاریت امداد رسانی کنی.
اگه راه دوم رو انتخاب کردیم چطور باید عملیش کنیم؟
ساده ست. با آگاهی از رویا پردازی!
شما داری رویا پردازی می کنی، و این یک واقعیته. پس نسبت بهش آگاه باش.
* من دارم خیال می کنم که دوستم اینجا کنارم نشسته.
می بینی در این جمله هم آگاهی هست هم رویا.
با این روش در عین حالیکه شما با خیال بافی کردنت نجنگیدی، هشیاری و آگاهیت رو نسبت به زمان حال حفظ کردی.
و یک نکته ی مهم اینکه خودت رو اونطور که هستی پذیرفتی و با خودت مهربان هستی. دیگه بخاطر عدم تمرکزت خودت رو سرزنش نمی کنی.
و کارهای روزمره ت رو هم به همون شکلی که در پست قبلیم گفتم می تونی انجام بدی.
یعنی تخیل و واقعیت رو با هم ترکیب کنی، و در عین حال نسبت به هردوشون "آگاه" باشی.
رمز موفقیتت این خواهد بود که تخیلاتت رو بپذیری ولی درشون غرق نشی! (یعنی از حالت آگاهی خارج نشی)
با این روش نه تنها به خودت فشار نیاوردی، بلکه بعد از مدتی می بینی که زمان حضورت در زمان حال به اندازه ی چشمگیری افزایش پیدا کرده.
من این روش رو برای خیلی از نیروهای مخالف در زندگی خودم استفاده می کنم. مثلا احساسات در مقابل منطق، پیروزی در مقابل شکست، و ...
:72:
RE: عدم تمرکز به دلیل....
ممنون دوست عزیز:72:. منم راه دوم رو انتخاب میکنم .آگاهی از رویا پردازی. ولی امکان داره بیشتر توضیح بدین در این مورد. یعنی چطور می شه به این آگاهی رسید؟
(شما فرمودین:با این روش در عین حالیکه شما با خیال بافی کردنت نجنگیدی، هشیاری و آگاهیت رو نسبت به زمان حال حفظ کردی.)خوب این خیلی خوبه ولی من متوجه مثالی که زدین نمیشم(من دارم خیال می کنم که دوستم اینجا کنارم نشسته.)
اگه درست متوجه منظور شما شده باشم باید بگم من هم به همین صورت که شما فرمودین شروع میکنم به رویا پردازی. مثلا گاهی یه گوشه تو اتاقم میشینم به همین قصد که شرروع کنم به رویا پردازی .بعد خودم و اون آقا رو در موقعیتی قرار میدم تو ذهنم و...
یعنی خودم میدونم که دارم رویاپردازی میکنم.
RE: عدم تمرکز به دلیل....
شیرینی رویا به اینه که خالقش باورش می کنه!
یعنی هرچند که شما با تصمیم خودتون شروعش می کنید، اما بعدش اون فضا رو کاملا باور می کنید.
طوریکه حتی واکنش های جسمیتون هم بیشتر متناسب با فضای رویاتونه، تا فضای اتاقتون.
یعنی قدرت رویا به حدیه که حتی جسم هم باورش می کنه!
علت هم اینه که وقتی مغز فضای خاصی رو خلق و باورش می کنه، مسلما به جسم هم متناسب با همون فضا فرمان می ده!
مثلا اگه تو فضایی که ذهن شما خلق کرده، دوستتون حرفی بزنه که شما خجالت بکشید، گونه هاتون واقعا گل میندازن! یا اگه زیر آفتاب دارید قدم می زنید، واقعا گرمتون می شه!
شما صدای دوستتون رو بوضوح می شنوید، و این در حالیه که ممکنه متوجه صدای رعد و برق نشید! یا ممکنه جلو پنجره وایساده باشید، اما نبینید که برادرتون داره تو حیاط دوچرخه بازی می کنه!
سطح آگاهی شما نسبت به فضای واقعی ای که توش هستید خیلی کم می شه و هشیاری تون رو نسبت به محیط اتاقتون از دست می دید. اینطور نیست؟