نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
من تازه با این فروم آشنا شدم
9 ماهه عقد کردم.27 سالمه.از وقتی با خانواده همسرم رفت و آمد می کنم متوجه شدم که شوهرم هیزه. خواهرش متاسفانه با بی توجهی لباس هاس کوتاه و تنگ می پوشه و من بارها متوجه توجه و نگاه های طولانی همسرم به اندام خواهرش بوده ام و چیزی نگفتم. اما حالا دیگه نمی تونم بیشتر از این تحمل کنم.نمی دونم چیکار کنم. به نظر شما طلاق راه خوبیه؟اگه قبل از ازدواج یه بار فقط یه بار رفته بودم خونشون متوجه این مرض می شدم و هیچوقت باهاش ازدواج نمی کردم . پشیمونم
می خوای طلاق بگیری برای اینکه شوهرت به اندام خواهرش نگاه می کنه ؟
نمی دونم ولی واقعا نگاه کردن به اندام خواهر یعنی هیز بودن ؟ نمی دونم ولی من که مردم تا حالا نسبت به نز دیکام همچین حسی نداشتم . من فکر می کنم این یک دستگاه بافندگی شروع به کار کرده ...
منظورت از دستگاه بافندگی چیه؟
آخه به خواهرش نه کس غریبه خواهری که یک عمر باهاش بوده از بچگی تا الان ...
فقط خواهرش نیست. شو خارجی که می بینه یه زن با لباسای .... داره می رقصه می خواد چشاش از کاسه بزنه بیرون
حالمو بهم می زنه
منظورم اغکاریه که زمانی که ما احساسات تمام وجودمون رو گرفته شروع می کنیم در ذهنمون بافتم و پرورش دادنش بدون اینکه مطمئن باشیم ...
تا حالا در این باره باهاش حرف زدی ؟
موردهای دیگه هم قبلا بوده .چند باز بهش گفتم حاضر نیست قبول کنه. می گه تو حساسی .
به خودش اجازه می ده که هر صحنه ای رو ببینه چون به خودش اطمینان داره.
با هر زنی گرم بگیره چون من باید بهش اطمینان کنم
من دوست ندارم شوهرم با وقاهت تمام فیلم ... ببینه. متوجه می شید چی می گم؟
یه زمانی عاشقش بودم ولی حالا فکر می کنم به من هم همینجوری نگاه می کرده :302:
آخه می دونی اگه میشه یه مقدار بیشتر توضیح بده . یا لا اقل واضحتر بگو چی ازش دیدی که تصمیم به این بزرگی می خوای بگیری .
گرم می گیره یعنی چی ؟
مامان جونشون از جون خودشون بیشتر دوستشون دارن طوری که اگه به خاطر اون نبود محل ... هم نه فقط من هیچ دختری جای عروسش هم نمی گذاشت.به ظاهر خیلی موقر و آقاس ولی توی خونه یه بچه ننه به تمام معناس.
می دونی من فکر می کنم به خاطر فرهنگ و جو خونوادشه که اینجوری شده.متاسفانه ما اختلاف فرهنگی زیادی با هم داریم.خانواده ما خیلی حیا رو رعایت می کنن چیزی که تو خونواده اونها رعایت نمی شه و مسلمه که کسی که تو این خانواده بزرگ بشه مثل خودشون می شه.به نظرت اگه ازدواج کنم و بریم توی خونه جدا رفتارش بهتر نمی شه؟ خودم بیشتر پیششم و کنترلش می کنم