-
هر شب و هر شب....
سلام به همه دوستاي دلسوزم
نميدونم مشكلمو ازكجاشروع كنم....ما2ساله پيش ازدواج كرديم يه روز كه تو خونه تنها بودم و دلم گرفته بودم خواستم كمدامونو مرتب كنم كه ديدم تو كمد شوهرم پر از cd هستش فكركردم فيلمه گذاشتمش تو كامپيوترديدم عكساي شوهرمه بادوست دخترش(قبل از ازدواج)،عكسايي از اون دختر كه تو جاهاي مختلف ازش گرفته بود و چندتاعكس كه توش شوهرم زيرپيراهن ركابي پوشيده بود و اون دخترم يه تاپ و كنار هم دراز كشيده بودند و از خودشون عكس انداخته بودند و .... كه اتفاقاً اون دختر همشهريمه و تودوران ابتدايي و دبيرستان هم مدرسه بوديم و اونم مثل من براي دانشگاه تو اين شهري كه الان هستيم قبول شده بود تو سراسري مهندسي برق ميخوند.خلاصه خيلي ناراحت شدم آخه به قيافه شوهرم نميخورد قبلاًاز اين كارا كرده باشه يه كارمند با قيافه كاملاًمتشخص ومرتب بهش گفتم و اون گفت كه اونو دوست نداشته دختره ول كن نبود،بماند كه منم باورم نشد شوهرم اگه نميخواست اون اتفاقا نمي افتاد معلومه اونم ميخواست.منم تو اون دوران حامله بودم تبديل شده بودم به يه افسرده حالام خيلي عصبي و حساسم همش فكر ميكنم شوهرم قولم زده من روز خواستگاري بهش گفتم گذشته سالم بايد داشته باشي برا من خيلي مهمه و اونم گفت همينطوره.حالا دو ساله هر شب و هر شب خواب اون دختر عوضي و اون عكسا رو ميبينم خيلي كارا كردم مثلاًبرام از يه سيد كه خيلي اعتقاد دارم برام دعا نوشتن يكي دو روز اثرداشت بعدش همون آش و همون كاسه،ياشبا قبل خواب آية الكرسي ميخونم حمدو سوره ميخونم اما اثري نداره به خدا خيلي وقتام تو روز اصلاً به ذهنم نمياد اما شبا باز خوابشو ميبينم خيلي داغونم دارم ديوونه ميشم همش ميگم خدايا يعني قراره من تا آخر عمرم اين خوابارو ببينم؟به نظر شماها چيكار كنم تا ديگه اين كابوسارو نبينم.شوهرمم منو خيلي دوست داره و هر كاري ميكنه تا اون چيزا رو فراموش كنم خيلي مهربونه و با مسئوليته و همش كنار منه.
-
RE: هر شب و هر شب....
samanins عزیز....
حقیقتا نمیدونم چی بگم چون اصلا نمیفهمم همسر تو برای چی این عکسها رو نگه داشته؟؟؟
معمولا هر کسی در دوران مجردی خودش خطاهائی رو مرتکب شده و وقتی قصد ازدواج داره به خاطر علاقه ای که به طرف مقابل پیدا میکنه ممکن هست این خطا رو مخفی کنه..... همسر شما بی شک خطا کرده ... اما حالا این وظیفه شماست که بدونی آیا باز هم به این خطا ادامه میده یا نه؟؟؟ که من مطمئنم اصلا اینطور نیست....
شما تا زمانی که اطمینان و اعتماد لازم رو به همسرت پیدا نکنی نمیتونی حتی با خوندن دعا و غیره این احساسات رو از خودت دور کنی....
اگر احساس میکنی که نمیتونی این مساله رو فراموش کنی به نطر من مجددا با خودش مطرح کن و همون دلایلی رو که برای ما میاری به اون هم بگو.... بگذار اون هم تلاش لازم رو برای جلب اعتماد تو انجام بده...یا به عبارتی جبران کنه تا این خاطرات توی ذهنت کمرنگ بشه...
زندگی خیلی کوتاه هست سعی کن به بهترین وجه ازش لذت ببری..
-
RE: هر شب و هر شب....
عزیزم
اون گذشته ای داشته که متعلق به خودش بوده . شوهرت اون زمان نسبت به تو هیچ تعهدی نداشته چون تو توی زندگیش نبودی. پس یه کم آروم بگیر و به خودت بقبولون که اون نسبت به تو متاهده و تو باید اونو با گذشته اش قبول کنی . من نمیدونم که الان هم این عکسها رو داره یا نه ولی تو نباید اجازه بدی که این عکسها در خونه ای که زندگی میکنی باشه.
موفق باشی
-
RE: هر شب و هر شب....
سلام
نجوا جون ممنونم اما تو اين2 سال خيلي بهش گفتم اونم انصافاً خيلي كمكم ميكنه امه تمومي نداره آخرش ميرم ديوونه خونه.از شوهرمم مطمئنم،امكان نداره ادامه داشته باشه آدم خيلي پايبنديه به من و زندگيش.من خيلي خيلي دوسش دارم اونم منو.اما مشكل من تو زندگيم فقط و فقط همينه با كسي هم تا حالا در اين مورد حرفي نزدم آخه آبروم ميره همه فكر ميكنن من تو زندگيم هيچ مشكلي ندارم بابام مامانم برادرام انقد شوهرمو دوست دارن به خاطر همين به هيشكي حتي نزديكترين دوستم اينارو نگفتم اولين باره در اين مورد درد و دل ميكنم.فقط اين كابوسا آرامشمو ازم گرفته
سلام الينا جون
نه همه cd ها رو شكست حتي من بهش گفتم هر كادويي كه از اون داري نبايد تو اين خونه باشه اونم يه پيراهنشو داد به برادرش كه فكر كنم اون كادويه اون دختره بود.من ميدونم كه اون قبلاً به من تعهدي نداشت فقط من خيلي به اين موضوع حساس بودم روز خواستگاري ازش پرسيدم گذشته ات بايد سالم باشه هست؟ اونم گفت هست.اين منو عذاب ميده چرا بهم دروغ گفت
-
RE: هر شب و هر شب....
عزیزم
اگه می گفت که تو اونو قبول نمیکردی . تو باید خوشحال باشی چون مطمئنا" اون از اینکه حقیقتو بهت نگفته بیشتر عذاب کشیده. اون واسه به دست آوردن تو مجبور بوده حقیقتو نگه.
به خدا توکل کن . فراموش میکنی عزیزم.
-
RE: هر شب و هر شب....
به یه روانپزشک مراجعه کن تا بتونی شبها بخوابی
کابوس دیدن و شب و نخوابیدن رو خوب میدونم چیه می تونم درکت کنم ولی مطمئن باش ادامه داشتن این وضعیت خیلی خطرناکه
-
RE: هر شب و هر شب....
دوست عزيز سعي كن همه چيز رو به فراموشي بسپاري ضمنا اون موضوعات مربوط به زماني ميشه كه شما تو زندگي همسرت نبودي.اگه جايي من بودي و بعد از 5 ماه از زندگي مشترك خيانت ميديدي .........
ضمنا سعي كن يه جوري رفتار كني كه حساسيتت براي همسرت بي ارزش نشه و روتون به روي هم باز نشه.
موفق باشي
-
RE: هر شب و هر شب....
دوست عزيزم
فقط يه مورد را علاوه بر مواردي كه دوستان گفتم ميتونم اضافه كنم كه روياهاي شبانه تأثيراتي هستند كه در ضمير ناخودآگاه انسان گاها باعث آزار روحي و بعضا جسمي مي شن و شما بهتره كه اول از همه با خودتون رو راست باشيد شايد مي گيد كه ميخواهيد فراموش كنيد و بهش اعتماد داريد اما واقعا از ته دلتون اينطور هست فقط يه لحظه كاملا به درون خودت رجوع كن از اينكه اينطور رو دست خوردي احساس ناراحتي مي كني و با خودت فكر مي كني نكنه كه در موارد ديكه اينطور بوده باشه ... اما بدون عزيزم كه واقعا خود ايشون بيشتر از شما ناراحت شده وقتي مجبور شده كه گذشته را پنهان كنه ولي براي داشتن آينده اي زيبا زمان حالت را بايد بسازي با تجربه از گذشته نه فقط فكر كردن به گذشته اين افكار را بايد از قلبت و از اعماق ضميرت پاك كني نه از سر زبانت ... مطمئن باشيد همسر شما بخاطر اينكه به شما علاقه داشته و نخواسته شما را از دست بده چيزي نگفته و مهمتر اينكه قصد تكرارش را نداشته اميدوارم كه بتوني شبهاي آرامي را با فكر كردن به همسرت و داشتن يه زندگي زيبا براي خودت زيباتر و ارامتر كني و البته سعي در پاك كردن صورت مسئله باعث از بين رفتن مشكلتون نمي شه
موفق باشي ، ناراحتي ها باعث سياه شدن دل مي شه قبل از اينكه تبديل به يه مشكل عمده بشه سعي كن اعتماد لازم را بدست بياري و با همسرت مشكلت را مطرح كن
-
RE: هر شب و هر شب....
در گام اول شما بايد اين را ياد بگيري كه گذشته افراد به خودشان مربوط است و اصلا به ما ربطي ندارد و اگر هم يك روز از گذشته كسي خبر دار شديم نبايد آن را پتك سرش كنيم .
ما چه مي دانيم اين آقا در چه شرايطي برايش اين دوستي اتفاق افتاده و ....كه اصلا هم به ما مربوط نيست .
مهم زماني است كه به شما يا علي گفته و تا خود امروز هم سعي كرده در كنار شما باشد .
به خاطرات همسرتان هم احترام بگذاريد . گذشته اين مرد به خودش مربوط است مگر اينكه امروز رفتار و حركتي از وي ببينيد كه منافع شما در زندگي مشترك به خطر بيفتد !
شما بايد فكري براي اين به هم ريختگي خودتان بكنيد كه فكر مي كنم در اولين گام اگر واقعا بتوانيد به روزهاي خوشي كه با همسرتان داشته ايد و ميزان اينكه در چه حد در كنار شما بوده و احساس مسئوليت كرده و.... مي تواند كمك كننده باشد و اگر هم گمان داريد كه به تنهايي نمي توانيد ديدگاه درست پيدا كنيد و با واقعيت كنار بياييد به مشاور برويد و از وي كمك بخواهيد .
به هيچ عنوان هم سعي نكنيد با فهميدن اين مسئله سياه نمايي كنيد و نمره هاي بدي به همسرتان بدهيد كه واقعا حقش نيست .
در مورد اينكه چرابه شما دروغ گفت متاسفانه ما در فرهنگ ايراني فكر مي كنيم اجازه داريم هر سئوالي را بپرسيم و توقع داريم جواب هم بشنويم آن هم جوابي از نوع راست حسيني اش .
عزيزم شما اصلا اجازه نداشتي از ايشان اين سئوال را بكنيد چرا كه گذشته هر آدمي به خودش مربوط است مگر براي من و شما ايجاد خطر كند . اين خانم چه خطري براي زندگي شما دارد مردي كه تا به اين اندازه واكنش نشان مي دهد سي دي ها مي شكند و ... نشان از بي ارزش بودن آن هاست و باز نشان دهنده اين است كه چقدر به شما و زندگي اش علاقمند است . چرا شما اين چيزها را نمي بينيد و به خودتان و مردتان نمره خوب نمي دهيد ؟!!!
-
RE: هر شب و هر شب....
سلام
sayehhaye_mah و آني جون و طراوت و قلب سفيد از همتون ممنونم
حرفاتون خيلي به دلم نشست اميدوارم هر چه زودتر اون خاطرات بد رو فراموش كنم و فقط خوبياي همسر مهربونمو ببينم.اون واقعاً يه مرد ايده آل و كاملي هست از هر لحاظ، منم از ته دلم دوسش دارم عاشقشم اما نميدونم چرا نميتونم اون خاطراتو فراموش كنم بعضي وقتا از خودم بدم مياد كه چرا خوبياشو نميبينم اگه انقد تو خونه افسرده باشم شايد ازم خسته بشه و بره سراغ يكي ديگه.خيلي خسته ام.كاش هيچوقت سراغ اون cdها نميرفتم.
هر كاري ميكنه تا من يه لبخند بزنم وقتي افسرده ام زود گريه اش ميگيره ميگه تقصير منه تو اينطوري شدي اما من ميگم نه تو تقصيري نداري و الكي ناراحتيمو ربطش ميدم به فشار كاريم و .... ولي بچه ها به منم حق بدين يه بچه شيرخواره دارم كه شبا هر2ساعت بيدار ميشه و اون كابوساي لعنتي هم يه طرف، نه زمان خوابم درسته نه كيفيتش،