+آيا واقعا عوض شده يا اين يه حس زودگذره؟؟؟؟
سلام بر تمامي دوستان گلم در تالار :72:
اول از همه معذرت ميخوام كه دوباره وقت شريفتونو ميگيرم ولي واقعا تو سه راهي موندم!!!
"توي اين مطلب از 3 تا آقا صحبت ميشه:
آقاي شماره 1 كه همون فرديه كه بهش علاقه داشتم و به خاطر بعضي شرايط (همون طور كه قبلا گفتم) باهاش قطع ارتباط كردم
آقاي شماره 2 كه تازگي بهم پيشنهاد آشنايي داده
آقاي شماره 3 كه ايشونم از قضا اخيرا بهم پيشنهاد آشنايي داده"
قضيه از اونجا شروع شد كه يه بار تو محوطه ي دانشگاه بودم و آقاي شماره 1 هم كاملا اتفاقي تقريبا نزديكم ايستاده بود آقاي شماره 2 اومد جلو و به من درخواست بيشتر شدن رابطه و آشنايي رو داد...... منم خيلي رسمي باهاش صحبت كردم و از اونجايي كه آدم بدي هم نبود ازش خواستم كه يه مقدار بهم فرصت بده تا در موردش فكر كنم در همون حين واقعا بي تابي و سنگينيه نگاه آقاي شماره 1 رو حس ميكردم ....................... يه چند روز گذشت ......................... دوباره از قضا آقاي شماره 3 هم اومدن و به من پيشنهاد آشنايي دادن و دوباره از شانس بد من آقاي شماره 1 دوباره اين صحنه رو ديد...... واي كه چه قدر ناراحت شدم.بي تاب و ناراحت طاقت نيوورد و سريع از اون صحنه دور شد. (خيلي رنجيده خاطر شدم )......................2 شب بعدش تماس گرفت و گفت كه دلش برام خيلي تنگ شده و ميخواد كه تمام دلخوري ها رو از دلم در بياره و البته يه كمم از اينكه ديگران دارن بهم پيشنهاد ميدن ابراز ناراحتي كرد و گفت كه چرا من اينطوري باهاش رفتار ميكنم و ...(البته اصلا اصلا لحن تندي نداشتن و خيلي مودبانه فقط اظهار ناراحتي كردن).....منم يكم ازش گله كردم و اونم گفت كه ازم ميخواد كه دوباره برگردم....................
حالا من سوال دارم كه:
1) آيا اين آقاي شماره 1 واقعا طرز فكرش و قصدشو در مورد من تغيير داده يا فقط به خاطر اينكه نميخواد من با بقيه رابطه داشته باشم اين طوري ابراز علاقه ميكنه (حرفهايي رو ميزنه كه واقعا 2 سال از گفتنشون سر باز ميزد)؟؟؟؟؟؟؟
2) آيا ميتونم بهش اعتماد كنم كه 2 باره بعد از يه مدت كه از اين تب و تاب خارج شد سر حرف اولش برنگرده (البته هيچ وقت حداقل تا الان ازش دروغ و چابلوسي نديدم) ؟؟؟؟؟؟
آيا اين فقط يه حس مالكيت و غيرته يا واقعا ميتونم رو اين ابراز احساساتش حساب باز كنم؟؟؟؟؟؟؟؟ زود گذر نيست و اينكه مثلا فقط جو گير شده باشه؟؟؟؟؟؟
****چون واقعا 2 سال من جون كندم و اين حرفها رو به من نميزد و يه دفعه بعد از ديدن اين صحنه ها بهم گفت كه پشيمونه****
اينم بگم كه من آقاي شماره 1 رو به اون 2 تا ترجيح ميدم آخه خيلي خوب و مودب و متين و سنگين و نجيب و پاك و همه چيز تمومه........ولي اون ها هم در نگاه اول آدم هاي معقولي به نظر ميرسيدن.........
RE: آيا واقعا عوض شده يا اين يه حس زودگذره؟؟؟؟
سلام...
عجب.....مدونید می می جان شبیه فیلم نامه شد شخصیت و 1 و 2 و 3 که از قضا قهرمان قصه ما هم اقای شماره 1 تشریف دارند....:shy:
اما در مورد جواب سوال هایتان::
1...2>>>>دوست گرامی بسیار مشخص است که آقای شماره 1 درباره این موضوع احساسی عمل کردند و بلافاصله و در مدت کوتاهی بعد از دیدن پیشنهاد دو تن از آقایان نتوانستند خود را کنترل نکرده و خواستند پیشنهاد خود را دوباره مطرح کنند تا هم از دو تن دیگر عقب نمانند و هم چون قبلا با شما رابطه داشته و چون کاملا شما را فراموش نکرده ....یک نوع احساس حسودی همراه با خود مالکیتی(یعنی شما را متعلق به خود داند) در او به وجود امده...
درنتیجه::::اگر این اقا شماره 1 رفتار دو تن از اقایان را مشاهده نمی کرد تحریک نمی شد و هرگز دوباره پیشنهاد ادامه رابطه را به شما نمی داد.....پس او با میل خود پیشنهاد را نداده بلکه شرایط و تاثیرات محیط او را به سوی مطرح کردن این پیشنهاد کشانده است.......
RE: آيا واقعا عوض شده يا اين يه حس زودگذره؟؟؟؟
دوستان مگه همه هميشه نميگن كه اگه آقايي نسبت به رغيباش خيلي حساسيت نشون بده و نسبت به اين مساله واكنش نشون بده معلوم ميشه كه خودشم به اون خانوم علاقه منده............آره؟؟؟؟؟............. س حالا اين آقاي شماره 1 واقعا نسبت به من قصد خاصي داره يا نه فقط يه حس كوتاه مدت و هيجانيه؟؟؟؟؟؟ آخه خيلي خيلي داره با من با مهربوني رفتار ميكنه!!!!!!!!!! اصلا 180 درجه تغيير كرده!!!!!!.........قصد كرده اساسي دل منو بدست بياره......چي كار كنم؟؟؟؟؟؟؟ البته منم خيلي دوستش دارم و اكثر رفتارا و حركاتشو ميپسندم:43: خيلي آدم محترميه .........به نظرتون دوباره بعد يه مدت عوض ميشه؟؟؟؟!!! من اونو به سايرين (افرادي كه بهم پيشنهاد دوستي و آشنايي و ... دادن) ترجيح ميدم
ترو خدا بازم نظراتتون رو بهم بگين........منتظرم..........ممنون.. .........
RE: آيا واقعا عوض شده يا اين يه حس زودگذره؟؟؟؟
می می جان بر فرض ما خوش بینانه به موضوع بنگریم و بیاندیشیم که اقای شماره 1 واقعا عوض شده است که احتمالش هم است..........آیا برقراری رابطه بازهم کار درستیست؟؟
فکر کنم سوال باید این باشد.
من می گوییم خیر رابطه دوباره به صلاح نیست.....ولی اگر بسیار اصرار ورزیدند و شما هم مایل بودید آن وقت نباید رابطه به شکل افراطی و صمیمانه باشد.... و حتی در گفت و گوی بین شماها باید اصولی رعایت شود......نباید وابسته شوید...
البته بازهم یک مشکل دیگر وجود دارد انهم اینکه در این گونه دوستی ها دو طرف نمی توانند کاملا احساسات خود را کنترل کنند و بلاخره از ان روال معمول خارج می شود ما فقط در صورتی می توانیم بگوییم که رابطه را ادامه دهید که هر دو شما به یک مشاور یا همان استادان دانشگاه که استاد روان شناسی هستند و سابقه مشاوره دارند مراجعه کنید تا او با مشاهده رفتار شما و بیان پارامترهای و اجرای ان پارامترها از سوی شما بتوانید رابطه معقولی را تا زمان ازدواج در پیش گیرید و بعد هم ازدواج نمایید.
RE: آيا واقعا عوض شده يا اين يه حس زودگذره؟؟؟؟
سلام honey،
1:: هدف شما دقیقا از این رابطه چیه، و چه آینده ای رو براش متصور هستید؟
2:: آیا از همین الان شروع کردی به هدایت این رابطه در جهتی که مطلوبته، یا خدای نکرده خودت رو به جریان تمایلات آقای شماره 1 سپردی؟
در ضمن عزیزم به توصیه های نقاب کاملا دقت کن. شما الان در معرض خطر هپروت قرار داری!
سعی کن به احساساتت خیلی میدون ندی، و در عوض از نظرات تخصصی و منطقی بیشتر استفاده کنی.
عزیزم من نمی گم cut کن، می گم سنجیده عمل کن.
Best wishes
RE: آيا واقعا عوض شده يا اين يه حس زودگذره؟؟؟؟
دوستان عزيزم "نقاب" و "philosara" فوق العاده از پاسخ هاتون ممنونم :72:
آقاي نقاب ممنونم از اينكه هميشه با نظرات خوبتون راهنماي ما هستين :72: :305:
نقاب جان اصلا از ابتداي امر اين رابطه به دور از ابراز احساسات بود....همون طور كه قبلا گفتم اين آقا با من طوري رفتار ميكرد كه انگار يه همجنس خودش رو بروش ايستاده ..........و من از اين مساله خوشم ميومد ولي به جايي رسيدم كه ديگه شك كردم كه نكنه اين خشكيه بيش از حد ناشي از بي علاقگيه اون به منه و سر همين موضوع هم رابطه رو با تمايل خودم قطع كرده بودم ..............و حالا اون برگشته و مثل سابق خشك و رسمي نيست ولي باز هم حدود رو واقعا رعايت ميكنه و پاشو فراتر نميذاره ولي خيلي هم محبت ميكنه....اون خودش ميگه كه اين خشكيه من براي اين بوده كه يه موقع با عواطفت بازي نشه و احساساتت خيلي برام مهمه....
philosara جان درست فرمايش ميكنين متاسفانه و بازم متاسفانه يه جورايي من خودمو سپردم به جريان تمايلات اون آقا ( و از بخت بدم دست خودمم نيست)...............راستشو بخواين من اولا خيلي خيلي با اين مساله جنگيدم (البته نه به صورت اجباري...بلكه با يه سري سياست هاي زنانه و با ملايمت و احترام زياد) كه نظراتشو در مورد رابطه مون عوض كنم ولي متاسفانه هميشه حرف خودشو تكرار ميكرد (اينكه بازي با احساسات ممنوع) و البته اونو با دليل هم توجيح ميكرد (كه البته درستم بود) كه يه دفعه با ديدن اون 2 صحنه و بدون اينكه من اصلا حرفي بزنم اعتقاداتش از اين رو به اون رو شد!!!!!!!!!! من هدفم از اين رابطه اين بود كه " اگه ديديم واقعا تفاهم داريم" ازدواج كنيم.....چون غير از اين خصوصيت ساير رفتاراش واقعا مطابق يه مرد ايده آله ...............................
RE: آيا واقعا عوض شده يا اين يه حس زودگذره؟؟؟؟
شما درست فرمودين..من زيادي خوش بين شده بودم!!!!!!!!!!!
با يك حركت تكنيكي و ماهرانه بدون اينكه خودش بفهمه متوجه شدم كه هنوزم طرز فكرش عوض نشده و همونه................خودمم تعجب كرده بودم كه مگه ميشه آدم يه شبه از اين رو به اون رو بشه.................با اينكه آدم خيلي محترميه ولي طبق گفته شما دوستان گويا ادامه راه با ايشون صلاح نيست.............
RE: آيا واقعا عوض شده يا اين يه حس زودگذره؟؟؟؟
سلام دوست عزیز:
بسیار خوشحال شدم که به نتیجه مطلوب خود رسیدید ..
منم از اول تاپیکتون رو دنبال کردم ولی آنقدر نقاب عزیز خوب راهنمایی فرمودند که جایی برای اظهار نظر نبود...الان که دیدم تصمیم درستی گرفتی خیلی خوشحال شدم..
خوشحالم از هوشت استفاده کردی و اسیر احساسات نشدی...
برات آرزوی خوشبختی دارم...
موفق باشی...