+خيلي به كمكتون احتياج دارم

سلام :302:من اين اولي موضوعي هستش كه مي نويسم . ميخوام منو راهنمائي كنيد . من يه ساله با يه دختر خانوم آشنا شدم . اون تو تبريزه و من تو سنندج . همديگه رو خيلي دوست داريم . سن اون يه شش ماهي از من بزرگتره . من ميخوام در آينده باهاش ازدواج كنم . من . اون تو ياهو با هم ديگه آشنا شديم . هر روز با همديگه به صورت تلفني حرف مي زنيم . من نمي دونم يه فكرايي تو سرم مياد كه هيچ جوابي براش ندارم . اينكه آخه من تو سنندج و اون تو تبريز چطور ممكنه با همديگه ازدواج كنيم ؟ اصلاً از كجا معلوم همزمان با من با يكي ديگه دوست نباشه ؟ نمي دونم . تابستون ميخوام ترم ميهمان بگيرم و واحدهاي تابستون رو برم پيشش . كنارش باشم تا بيشتر باهاش آشنا بشم . نمي دونم به كمكتون خيلي نياز دارم . آيا من و اون يه روز بهم مي رسيم ؟؟؟؟؟ :103: :122::103:

سلام

خوشبختانه تو این سایت در مورد ازدواج های اینترنتی قبلا صحبت شده.

و من در مقاله ای خوندم که بیشتر این نوع دوست داشتن ها در اصل هوسند.

در مورد سنتون چیزی نگفتید

سلام این نیاز به زمان داره تا دو طرف کاملا همدیگه را بشناسند و من با این نظر مخالفم که ازدواج های اینترنتی از روی هوسند و این را به اشتباه نگیریم که هوس با عشق و عشق با دوست داشتن فرق داره و باید خود این اقا تا به حال متوجه شده باشه که طرفش از کدوم دسته است

دوست سنندجی ما
کشف حقیقت به درد همین روزها میخورد .
برای شروع هر کاری باید انگیزه داشت
حرکت ،تلاش ، تفحس جستجو کردن از هیچ تا هزار..........بالاخره همه سوالهای شما پاسخ داده میشود اگر واقعا دوست داشته باشید

من به شخصه خيلي براي آينده شما هراس دارم همين..........

سلام نمي خوام نا اميدت كنم اما عشق هاي خيالي و رويايي را فراموش كن .

سلام دوست عزیز من بهتون پیشنهاد می کنم که دور این ازدواج رو خط بکش
چون من خودم یه دخترم و می دونم این ارتباطات اینترنتی دخترها چه جوری رفتار می کنند
من خودم یه همچین تجریه ای داشتم ولی متاسفانه ضربه اش رو خودم خوردم و به جز آبروریزی برام هیچی نداشت و اون قفط خندید به اینکه من رو بازیچه قرار داده بود به نظر من یه راه بهتری رو واسه ازدواج انتخاب کن
دوستی های اینترنتی به جز تباه کردن شرافت آدمی هم واسه دختر و هم واسه پسر هیچی نداره ولی متاسفانه بزرگترین ضربه رو دخترا به دلیل زود باوری و احساسی بودنشون می خورن
من یه دوستی دارم که با همسرش توی چت آنشا شده بود و ازدواج کرده بودن ولی به جز شک و تردید نسبت به همدیگه هیچ احساسی ندارند درسته که اولش با عشق شروع شد ولی بعدش دیگه خدا بخیر کنه .

سلام
براي من خيلي جالبه كه شما هنوز به اين خانم اعتماد نكردي چي جوري دوستش داري؟
پيشنهاد من اينه كه به صحبتهايي كه با اين خانم داري يه جهتي بدي و به جاي اينكه در مورد من چه غذايي دوست دارم تو چه تيپي مي زني مامان اينجوري ميگه بابات با بردار زادش چي كار ميكنه در مورد توقعات انتظارات نيازها ملاك ها و ارزشهاي زندگيتون با هم صحبت كنيد و از اينكه به اين شهر بري براي اينكه اين خانم رو بهتر بشناسي با شرايط رمانتيكي كه شما داري اين كارو نكن كه بي فايده است
حكايت ليلي و مجنونه مجنون كاسه اش رو برد پيش ليلي تا از غذايي كه در اون روز به همه مي دادن بگيره ليلي كاسه مجنون رو شكست همه گفتن مجنون بي خيال اين دختره شو ديدي كه از شدت تنفر كاسه تو رو شكست مجنون گفت نه اون كاسه منو شكست تا نشون بده به من علاقه داره