خوشبختی واقعیت هست یا خیال ؟

سلام
هر چقدر فکر میکنم نمیتونم درک کنم خوشبختی چیه یا کیه یا . . . !
واقعا خوشبختید ؟
وقتی وسط زمستون احساس کنی بهاره خوشبختیت هم یه خیاله ؟
وقتی با خیال زندگی کنی خدات هم خیال و خودت هم خیال و زندگیت هم خیاله و . . .
پس بی خیال ( واقعیت یا خیال ) !
وقتی وسط بهار احساس کنی زمستونه خوشبختیت واقعیه ؟
واقعیت هم یه خیاله ( پس بی خیال ) !
اگه وقتی بهار هست احساس کنی بهاره و وقتی زمستونه احساس کنی زمستونه ( واقع بین هستی ) خوشبختی ؟
مشکل یکی دوتا نیست ( زمستون و بهار هم یه خیاله )
آخرش چی ؟ ( کمکم کنید )

ممنونم از همتون .

عزيزم خوشبختي خيال نيست شمابراي رسيدن به خوشبختي بايد از واقعيت گذر كنيد و به اصطلاح چله نشي كنيد و رياضت بكشيد تا به خوشبختي دست پيدا كنيد . به نظر شما اين معني اش مي شود خيال و رويا ؟!!!!!!!!!!!!!!.

سلام چقدر خوب جملات را به هم پیجداندید تا خوشبختی را زیر سوال برید..بسیار عالی
اما دوست خوبم تا به حال به پایین تاپیک ایجادی خود نگاه انداختی.....بله همان قسمت امضا کاربر را می گوییم......آیا با دید باز امضای خود را ناظر بودی..حتما نه؟؟؟
امضای شما این است:::
"""زندگی خورشید در حال غروبه / داره شب میشه و همه خوابن / بجز امید / و امید سرابه . . .

اما این ""سراب"" فقط در چشم توست....در چشمی که همه جا را بیابانی می بیند پس طبعا دور دست ها را هم سرابی بیش نخواهد دید....
اری این چنین است....خوشبختی نه واقعیت است نه خیال....بلکه حقیقتیست که باید تلاش کنی بدان برسی....ولی برای این تلاش دیدی می خوای به وسعت دریا و به زیبایی گل های بهارانه....تا دیگر به جایی اینکه دور دست ها را سراب بیش نبینی.....امید را سرلوحه کار خود قرار دهی و در بیابان هم بهاری بیاندیشی...
موفق باشی دوست عزیزم.

Yakamuz جان سلام.

باید به عرضتون برسونم که شما دارین راه اشتباهی میرین. شما دنبال چیزی هستین که ماهیت واقعی آن را نمیدانید. پس راه را هم اشتباه خواهید رفت.

دوست من، خوشبختی نه جسمه، نه کسیه، نه چیزیه، نه خونست، نه ماشین و نه خیلی چیزای دیگه که دور و برمون میبینیم.
در واقع خوشبختی یک احساسه

کسی نمیگه برای خوشبخت بودن در زمستون باید فکر کنی در بهاری، اما میشه زمستون باشه و احساس خوشبختی کنی. اونم زیبایی های خودش را داره.
در واقع کسی که توی زمستون احساس خوشبختی نداشته باشه، مطمئن باش توی بهار هم این احساس را نخواهد داشت. چون خوشبختی چیزی نیست که در محیط خارج جستجوش کنی، بلکه باید اونو توی وجودت پیدا کنی و اگه پیدا کنی اونوقت به خوشبختی واقعی رسیدی. حالا فرقی هم نداره زمستون باشه یا بهار.

سلام

ممنونم از همه دوستان

با اجازه میخوام بحث رو یکم باز تر بکنم

دنبال خوشبختی با یه طرز فکر متفاوت ( غیر عمومی = غیر مادی یا غیر معنوی ) شایدم روشی جدید در به خوشبختی رسیدن هستم !

دنبال رها شدن از مادیات و معنویات برای رسیدن به خوشبختی هستم . یه چیزی برتر از این ها یا متفاوت ( منظورم عرفان نیست . عرفان هم یه جورایی بر میگرده به مادیات و معنویات با دید متفاوت ) !

چون عموما ( یه آمار شخصی و محدود به 20 نفر با عقاید متفاوت گرفتم ) با داشتن مادیات و یا معنویات و یا داشتن هر دو به خوشبختی نسبی میرسیم .

همه با هر اعتقادی که داشتن یه جورایی حرف از مادیات معنویات زدن ( که مطمئنا درسته )

به نظر شما شدنی هست ؟
بنظر شما فکر محدود به مادیات و معنویاته ؟
نمیشه این محدوده وسیع رو بشکنیم ؟

منتظر نظرات همه دوستان عزیزم هستم .

در مورد جمله ای که نوشتم و از خودم هست و به عنوان امضائ استفاده کردم هم میتونم بگم که اون سه نقطه نشون از ادامه حرفم داره

تو مي دوني خوشبختي چيه؟ مي دوني کجاست؟ مي توني واقعاً پيداش کني؟ مي توني اگه پيداش کردي محکم نگه اش داري؟

اگه همه ي اينا رو مي دوني، به منم مي گي؟

بِهِم مي گي فرقِ يه آدمي که پولش از پارو بالا مي ره با يه آدمي که به زور يه تيکه نون واسه ي خوردن پيدا مي کنه چيه؟ کدوم خوشبخت ترن؟ فرقِ اوني که تو علم غرق شده با اوني که هنوز نمي تونه اسمِ خودش را حتا با انگشت رويِ ديوارِ خياليش بنويسه چيه؟ کدومشون خوشبختي را پيدا کردن؟

خوشبختي بايد دَووم داشته باشه، مگه نه؟ به نظرت کدومه اينا مي تونه خوشبختي باشه: پول، زيبايي، علم، قدرت، شهرت، مقام، ...

اينا چي: مهربوني، سادگي، پاکي، صداقت، گذشت، انصاف، بخشش، دوست داشتن، ...

ببينم، تو مي دوني خدا کجاست؟

سهراب مي گه:



...

و خدایی که دراین نزدیکی است
لای این شب بوها پای آن کاج بلند
روی آگاهی آب روی قانون گیاه





تا کجاي دنيا؟ تا کجا مي توني با پارتي جلو بري؟ پُزِ چي را داري مي دي؟ از خودت چي دراري؟

اگه امروز تونستي به کمکِ پارتي ات رويِ تقلبِ سرِ جلسه ي امتحانت سرپوش بذاري، فردا با کدوم پارتي مي خواي جوابِ همه ي اونايي را که مثل تو بودن ولي فاقد بندِ "پ" و نمره ي امتحانشون 0.25 شد را بِدي؟

اگه امروز تو با دو تا کارتِ دانشجويي مي آي دانشگاه و وقتي کارتِ دوم را ازت مي خوان، کلاً منکرِ قضيه مي شي به خاطرِ همون بندِ "پ" يِ، کلفتي که داري، فردا جوابِ اوني را که هر روز سراغِ حاضر شدنِ کارتش را مي گيره، چي مي دي؟

اگه تو به حسابِ پارتي ات به قولِ خودت ترمِ اول و هنوز درس پاس نکرده، درسِ معرفي به استاد برمي داري، فردا روز ...

شايد تو فقط يه بهونه اي. يه بهونه ي کوچيک مقابلِ اين همه بهونه ي بزرگ.

کاش يکي بود جوابِ اين سؤالمو مي داد که تا کجا مي شه رويِ پُلِ پارتي با خيالِ راحت قدم زد در حالي که باقي مجبورن پاچه ها را تا زانو بالا بزنن و از آب رد بشن. خدايا! کجايي؟ خدايا! علي تو کجاست؟

خدايا! از خودم مي ترسم. از خودم به خاطرِ اين دو روزِ زندگي مي ترسم.

خدايا! مواظبم باش.
خوشبختی فقط همینه عزیزم خدا مواظبت باشه اگر خدا مواظبت باشه و همه این کارای بالاروکه شرح دادم نکنی خوشبختی برات یه واقعیت به تمام معناست و.............

سلام عزیزم

به نظر من خوشبختی یه حسه یه حس مثبت همش برمی گرده به خودمون که چقدرقانع باشیم تا این حس دروجودمون تقویت بشه زیاد دیدم آدمایی رو که هیچی ندارن ولی همیشه شادن و احساس خوشبختی می کنن و چه بسا بسیارند آدمایی که خیلی چیزا دارن ولی حس خوشبختی دروجودشون وجود نداره - اگر بخوای بگیم خوشبختی چیزی است که باید به آن برسیم کارمون کمی مشکل می شه چون همه ی آرزوها و هدف ها می یاد وسط و انسان اگر فکر کنه تا به همه ی اونا نرسه به خوشبختی نمیرسه پس خوشبختی هیچ وقت به دست نمی یاد چون انسان هیچ وقت بی نیاز مطلق نمی شه پس اگر همون حسه روقوی کنیم و از همین امروز به این فکر کنیم درهمین موقعیتی که هستیم خیلی ها هنوز همین موقعیت راندارن حتما حس می کنید خوشبختیدواگر همین طور پیش بریم و درهرشرایطی خدا را شاکر باشیم دیگه هیچ وقت به این فکر نمی کنیم که خوشبختی واقعی است یا خیال ولی چرا برای کسی که همیشه و درهرشرایطی از زندگی ناراضی و ناشکر باشه خیال و برای کسی که همیشه و درهرشرایطی اززندگی راضی وشاکر واقعی است - مگه نه

سلام
فکر کنم دوستان عزیز تمامی پاسخ ها رو نخوندن ( متاسفانه یا خوشبختانه )
یه دوستی دنبال خوشبختی میگشت
من سوال تو ذهنم پیش اومد . فقط همین
هیچ منظوری با هیچکس نداشتم . دنبال جواب سوالم میگردم
من نه پارتی بازی میکنم / نه رای دادم / نه رای میدم / نه مال مردم خورم /
نه بازی میدم / نه بازی میکنم / نه پولدارم / نه فقیرم / نه عالم / نه جاهل /
نه عاقل / نه میترسم / نه میترسونم / نه عاشقم / نه عارف / نه شاعرم /
نه قسم میخورم / نه قسم میدم / نه میخوابم / نه بیدارم / نه بدم / نه بدجنس /
نه رهبرم / نه رئیس جمهور / نه دروغ میگم / نه ملا / نه قاضی / نه مامور / نه لال /
نه نه نه نه نه . . .
من یه عمره دارم زندگی میکنم ( معنی زندگی برا من اینجور زندگی کردنه )
ولی با این همه حال مطمئنم خوشبخت نیستم و نمیدونم خوشبختی یعنی چی ؟
به نظر شما ندونستن عیبه یا جرمه ؟
فقط یه سوال بی جواب دارم / خوشبختی چیه کیه کجاست و . . . ؟
تا میتونستم رفتم دنبالش و الانم دنبال خوشبختی میگردم و مطمئنا پیداش میکنم
بخاطر همینم دارم دنبال جواب سوالم از انجمن افراد خوشبخت میگردم . همین

ممنونم از محبت دوستان عزیزم

عزيزم

خوشبختي يك حس است . ربطي به محيط اطراف ندارد . كاملا حس دروني است . يك نوع حس رضايت با هر چه كه در اطرافمان از خوب و بد انباشته شده باشد . خوشبختي يك نوع ديدگاه شيرين و قشنگ است . خوشبختي حس رهايي است . حس عدم وابستگي است حس عدم نارضايتها ست . حس تعلق داشتن تو به خود توست بدون در نظر گرفتن مسائل پيرامون .

يك حسي كه هر جا كه بايستي با تو شانه به شانه مي آيد تو را خوشحال مي كند از تو جدا نمي شود و اگر از تو دور شد دلتنگش مي شوي به دنبالش مي گردي تا دوباره پيدايش كني ولي خوش آن كسي كه اين حس در مشت دستش باشد ، شانه به شانه و به شكل پايدار .

همه زندگي مي كنند .فكر نكن كسي كه خوشبخت است شاخ يا دم دارد او هم مثل من و توست و او هم با همه ي خوب و بدها - داشتن ، نداشتن ها - بودن ،نبودن ها و....زندگي مي كند . فرد خوشبخت در عالم هپروت و رويا بازسازي زمستان از بهار و بهار از زمستان را نمي كند .
فرد خوشبخت سازگار وراضي است چرا كه وجودش به صفرهاي كم و زياد حساب بانكي و بچه و همسر و پدر و مادر و خانه و ماشين و ...... وابسته نيست .از شرايط بد فرو نمي ريزد با شرايط خوب به آسمانها پرواز نمي كند . همانجاست كه بايد باشد ولي اگر شرايط هم تغيير كرد باز او را همانجا كه بود مي بيني در عين حالي كه جايگاهش در نزد خودش جايي است استوار و محكم .

شايد فكر كنيم فلاني چون خيلي پولدار است پس حتما خوشبخت هم هست در حالي كه ديده شده اصلا اينجور نيست او فقط پول دارد با يكسري امكانات رفاهي كه با پول آمده و اگر پول برود هم آن امكانات از دست رفته و به قول قديمي ها نان آن خانواده در خون است .
اما دريك خانه ي نان شب هم ندارند بخورند پول نيست اما خوشبختي هست . ولي باز به قول قديمي ها گل مي گويند گل مي شنود و نانشان را با دل خوش مي خورند .

خوشبختی یعنی تعادل !
وقتی در مسیر زندگی (یک خط ) بتوانی همه نیروها را (استعدادت،مادیات و معنویات و...)را درست تقسیم کنی یعنی خوشبختی فقط همین !
مثال :نمره بیست در کودکی در آخر سال ثمره گوش دادن ،بازی ،خواندن ،خندیدن و..در موقع خودش در طی سال.قبولی کنکور در جوانی مثل بالا با کمی جابجایی در مدت یا مکان ...
و ازدواج ووو حالا اگر لازم بود میشود جزئیات ودقیقتر عرض کرد ولی به نظر من کل آن همین است :تعادل .