نوشته اصلی توسط Delbaste
سلام به تمام عزيزاني كه در اين زمينه منو راهنمايي كردن.
شما ميگين من از اون جدا شم.اونم سريع.اما نميتونم،آخه امتحاناتم شروع شده و بعدشم كنكور كارشناسي.چطور ميتونم تا يكي دو هفته داغون باشم؟اينطور كه از درس و زندگي ميافتم.
وقتي به ياد خاطره هامون ميافتم دلم خيلي براش تنگ مبشه.چيكار كنم؟دست خودم نيست
نميشه راه بهتري نشونم بدين كه مثلا ادامه بدم اما وابستگيم بيشتر نشه.اصلا من تخيلاتي نيستم،يا به قول مدير كه ميگن:"اگر به خیالاتت در مورد ایشان مرتب با فكر كردن و خیالپردازی آب ندهی،آنقدر این ذهنیات احساسی رشد نمی كند"من فقط بهش وابسته شدم.همين.
من خواستگار زياد دارم،اما هنوز شخص مطابق با ملاك هام نيومده.(چون همشون شغل آزاد داشتن و من دوست ندارم)
به نظرتون اگه بخوام ازدواج كنم،ميتونم راحت اينو كنار بذارم؟يعني ارتباطمو باهاش ادامه بدم تا وقتيكه يكي پيدا بشه و با اون ازدواج كنم؟؟
خواهشا راهنماييم كنيد.ممنوووون