+در نگاه دختران

من پسری 23 ساله ام که تصمیم دارم ازدواج کنم .اما شرایط خانوادگی من به گونه ای است که احساس نگرانی میکنم.پدر من چهار بار ازدواج کرده و اکنون با نامادری زندگی میکنم میخواستم شما کمکم کنید تا بفهمم که این موضوع تا چه حد برای دختران اهمیت دارد در حال حاضر ذهنیتم به گونه ای است که میترسم پاپیش بگذارم.فکر میکنم همین که دختر و خانواده او این موضوع را بدانند جواب رد میدهند.

سلام بر دوست عزیز...
بنده دختر نیستیم پس بنابراین نمی توانم راهنمایی در این مورد بکنم...

ولی توصیه می کنم اگر دختری را انتخاب کردید که فقط بخاطر این موضوع شما را رد کرد و دیگر خصوصیات شما را مدنظر قرار نداد.....بدانید بزرگترین اشتباه را در انتخاب همسر کرده اید..
و یک توصیه دیگر...تا وقتی با خود کنار نیامده اید و از لحاظ فکری و روحی در آرامش نیستید هرگز تصمیمی برای ازدواج نگیرید..
موفق باشید

دوست عزیز

حتما می دونید که در کشور ما خانواده ها نقش اساسی در ازدواج دارند بنابراین بهتره که شما قبل از اقدام به ازدواج کمی آمادگی خودتون رو (احتمالا برای شنیدن جواب منفی از طرف بعضی از خانواده ها بالا ببرید )چرا که به هر حال این احتمال در مورد شما بیشتر هست اما از طرف دیگه اگر صادقانه جلو برید و سعی در این داشته باشید که اعتماد دختر و خانوادش رو جلب کنید مطمئن باشید که این موضوع نمی تونه سدی در راه ازدواج شما ایجاد کنه .
در مورد هر انسانی هم نکات منفی وجود داره هم مثبت ،سعی کنید اونقدر نقاط مثبتتون رو تقویت کنید که مسئله خانوادتون ،دیگه نتونه مشکلی در این راه برای شما به وجود بیاره .

از طرف دیگه دیدگاه ها در مورد این مسئله متفاوته و ممکنه برای بعضی از خانواده ها ،این مسئله اهمیتی نداشته باشه و اگر از جانب خود شما اطمینان پیدا کنند براشون کفایت بکنه .

امیدوارم موفق باشید.

سلام دوست گرامی

به تالار خوش اومدی

از نظر من که یه دخترم خیلی اهمیت داره . البته نمی خوام شمارو نا امید کنم . بلکه می خوام واقعیتهارو براتون بگم. خانواده خیلی مهمه و مسلما طرف مقابل شما هم اول به اینکه شما از چه جور خانواده ای هستید نگاه میکنه و اینکه شما مثلا چقدر تحت تاثیر خانواده تون و یا افکار پدرتون قرار دارید و آیا تفاوت خاصی در رفتار و کردار شما با ایشون وجود داره یا نه. اینکه مثلا شما نظرتون درباره ی ازدواجهای متعدد پدرتون چیه و یا اینکه چقدر کارهای پدرتون رو در این زمینه قبول دارید. و اینکه اصلا چرا پدرتون اینهمه ازدواجهای متعدد داشته و آیا مثلا شما دلیلش رو تا به حال ازش پرسیدید؟ و سوالهایی از این قبیل که تو ذهن اون دختر خانم نقش می بنده و مطمئن باشید که حتما ازتون می پرسه و شما دوست عزیز اگر قصد ازدواج دارید باید خودتون رو برای یه چنین چیزایی و برخوردهایی از جانب خود دختر یا خانواده ش آماده کنید. البته ممکنه این فکر هم در ذهن اونا نقش ببنده که مثلا نکنه این پسره شبیه پدرش شده باشه؟ و از این قبیل فکرها وسوالها...! نترسید و محکم و با اراده قدم بردارید. اگر روراست و منطقی باشید با خود دختر خانم وخانواده ش و واقعیتها و شک وشبهه ها رو خوب و درست براشون روشن کنید مطمئن باشید اونها همینگونه رفتار خواهند کرد و به شما اعتماد می کنند و اگر قسمت باشه وصلت صورت می گیره. فقط یادتون نره که صادق و راستگو باشید.
موفق و پاینده باشید

به عنوان یه دختر .خانواده برام خیلی مهمه ولی اگر طرف خصوصیات مثبت زیادی داشته باشه و طرز فکرش نسبت به پدرش فرق کنه خیلی مهم نیست.وقتی خودش پایبند به زندگیش باشه نمیشه به جرم پدرش اونو محکوم کرد

سلام
دوست عزیز درسته که تو ازدواج خانواده خیلی مهم اند اما دلیل نمی شه شما بخاطر گذشته ی پدرتون همیشه از ازدواج و مطرح کردنش بترسین
شما اگه صداقت رو تو رفتارتون نشون بدین و چیزیرو از شریک آیندتون پنهان نکنین مطمئن باشین که بهتون اعتماد می کنه
گناه پدر رو نمی تونن به پای شما بنویسن
دوست عزیز اعتماد به نفس داشته باشین و از چیزی تو زندگیتون فرار نکنین
اگز یک بار با شجاعت باهاش کنار بیاین تا آخر عمرتون دیگه اذیت نمیشین ولی اگه ازش فرار کنین همیشه اذیتتون میکنه
برای ازدواج شخصیت خود فرد مهمه پس خودتون رو قبول داشته باشین
همسرتون قرار با شما زندگی کنه اینو فراموش نکنین
موفق و پیروز باشین
:72:
bloom

عزيزم خيلي از خانواده ها به اين مسئله توجه دارند ولي خيلي از خانواده ها هم گناه پدر و يا سرنوشت پدر را پاي پسر نمي نويسند .
شما خودتان وجودي نازنين هستيد كه مي توانيد از نوع زندگي پدر تجربيات خوبي به نفع حفظ كانون خانواده كسب كرده باشيد.
دوست جوان فراموش نكنيد در اين دنيا خيلي ها به راحتي حكم صادر مي كنند ولي اين دليل نمي شود كه ما به وحشت بيفتيم و از مسير اصلي زندگي فاصله بگيريم .
من به شخصه اگر فردي مثل شما به خواستگاري دخترم بيايد قطعا خود وي را محك مي زنم و گمان دارم كه افرادي مثل شما از مصائب زندگي كه داشته اند تجربيات خوبي اندوخته اند و اين افراد اصلا دلشان نمي خواهد مجددا و در زندگي خودشان نابساماني را تجربه كنند و مخصوصا نسبت به بچه هايشان مهربان تر و رئوف تر خواهند بود . البته باز هم مثل هميشه عرض مي كنم بر مبناي تجربه .

سلام
در نگاه بيشتر دختران و خانوما خانواده ي پسر اهميت زيادي داره.....و در ابتدا كه دختر از خصوصيات رفتاريه پسر زياد چيزي نميدونه سعي ميكنه با دقت كردن به رفتاراي اعضاي خانوادش به بعضي از ويژگيهاش پي ببره........چون ميخوان ببينن آقا در چه بستري از خانواده بزرگ شده..........اما........
واما اين طورم نيست كه تمام خانوما تا موقعيت خانوادگيه شما رو ببينن جواب رد به سينه ي شما بزنن خيلي ها هم چيزهاي ديگري براشون در اولويت قرار داره....شما ميتونين اون قدر در خودتون ويژگيهاي مثبت و حائز اهميت داشته باشين يا ايجاد كنين كه اين چند همسره بودن پدرتون اصلا به چشم نياد.............اعتماد به نفستون رو از دست ندين و كاري نكنين كه اين مساله در ديد خانواده ي همسرتون در آينده يه نقطه ي ضعف به حساب بياد و سر هر مساله ي كوچيكي اين مساله رو مثل پتك تو سر شما بزنن......عزت نفس داشته باشين........پدر شما اين كارو كرده و دامن شما از اين خطا پاكه.......زياد بالا بالا نپرين ولي خودتونو كم كسي هم ندونين و دست كم نگيرين.............با تقويت نقاط قوتتون اين عيب رو بپوشونين.......... به خدا كم نيستن دخترايي كه بعد از شناخت شما و علاقه بهتون اصلا اين مشكل رو باهاتون نداشته باشن...........
تازه اين تجربه بزرگيه كه شما در زندگي پيدا كردين و ميتونين از اون به عنوان يه وسيله براي بدست اوردن زندگيه سعادتمند استفاده كنين........

نمیشه منکر تاثیر خانه و خانواده در رفتار و روحیات افراد شد ولی کسی که از نظر فکری به بلوغ رسیده و روحیه اش شکل گرفته دیگه ربطی به خانوادش نداره به قول دوستان اگر خصوصیات مثبت شما رو نادیده بگیرن و به این چیزا گیر بدن که اصلا به درد زندگی مشترک نمیخورن!!!خیالتون راحت باشه فقط اعتماد به نفستون رو تقویت کنین

سلام

اولا دید و عکس العمل شما نسبت به هر مسئله ای باعث میشود طرف مقابل شما هم دعوت به توجه و عکس العمل به همان مسئله بخصوص شود . سعی کنید طوری رفتار نکنید که این موضوع یعنی چند همسری بودن پدر شما بیش از آنچه هست بزرگ و انزجار آور به نظر بیاید .

دوما باید با واقعیات موجود رو راست بود باید آن را پذیرفت و با اعتماد بنفس پیش رفت .

مطمئن باشید اگر نیت شما مانند پدرتان نباشد خدای حق و حقیقت سرنوشت شما را درست به همان شکلی که شما میخواهید هدایت خواهد کرد نه آنطوری که ظاهر شما نشان میدهد و یا ممکن است برداشت شود .

اگر راستگو باشید و نیت پاک داشته باشید اگر مصمم باشید و برنامه های زندگی را مطابق با خواسته های خودتان پیش ببرید نه آنچه تاثیر گرفته از راه و روش زندگی پدرتان است. نباید نگران این باشید که در حق شما جفا بشود خدا برای شما سهمی را قرار میدهد که هیچ چیزی نمیتواند آن سهم را از شما بگیرد .
:72: