+بعد از گذشت 4سال هنوز هم بهترین دوست و همراه برای هم هستیم.
سلام دوستان.:72:
من و آقایی به هم علاقمند هستیم.:43: بعد از گذشت 4سال هنوز هم حس میکنم بهترین دوست و همراه برای هم هستیم.و در طی این 4سال همیشه سعی میکردیم اگه اختلاف نظری هم داشتیم باهم در میون بزاریم و مشکلاتمون رو با صحبت کردن حل کنیم. :228: ایشون مدتی هست برای ادامه ی تحصیل به خارج از کشور رفتند.
من کمی احساساتی هستم و دوست دارم ایشون گاهی علاقشون رو به زبون بیارن. البته میدونم که این خواسته ی منه نه مشکل ایشون. چون هرکس یه خصوصیاتی داره و من نمی خوام کسیو تغییر بدم.این احساس نیاز من وقتی شروع شد که از هم دور شدیم.:302:نه اینکه فکر کنید حس می کنم دیگه دوستم نداره نه اصلا.من از علاقه ی ایشون مطمئن هستم .
من در این مورد باهاشون صحبت کردم.ولی خوب یکم زیاده روی کردم و رفتار خودخواهانه ای داشتم و حتی این موضوع برای مدتی مارو از هم دور کرد. (البته اصلا دعوانکردیم.)ولی خوشبختانه دوباره به هم نزدیک شدیم وتصمیم گرفتم این قضیه رو به شکل دیگه ای و با کمک شما دوستان حل کنم.
به نظر شما من چطور می تونم این نیاز خودمو به ایشون بگم با توجه به این قضیه که اصلا دوست ندارم تو شرایط و مشکلاتی که دارن منم مشکلی به مشکلاتشون اضافه کنم.
چطور رفتار کنم که ایشون علاقشون رو به زبون بیارن؟
ممنون میشم اگه من و راهنمایی کنید.:72:
RE: بعد از گذشت 4سال هنوز هم بهترین دوست و همراه برای هم هستیم.
سلام بر دوست عزیز...
ببینید متاسفانه اغلب خانوم ها نمی تواند ناراحتی خود از همسرشان(الته می دانم شما هنوز...) به او بیان نمایند.....
اغلب خانوم ها از گفتن این جمله>>>>::من از این رفتار شما ناراحت شدم:: طفره می روند و قصد دارند که همسرشان خود متوجه این موضوع شود و این یعنی اشتباه بزرگ....
بهترین راه بیان صادقانه ناراحتی خود به دوستتان هست و اینکه از چه رفتار او ناراحت هستید و دوست دارید چگونه باشد......البته به قول خود ما نباید کسی را تغییر دهیم بخصوص همسر
RE: بعد از گذشت 4سال هنوز هم بهترین دوست و همراه برای هم هستیم.
بله "بعضي" خانوما نميتونن اون چيزي رو كه آزرده خاطرشون ميكنه و توقعاتي ( البته توقعات به جا) كه از همسرانشون دارن رو به صورت منطقي و با لحني درست بيان كنن....... اكثر خانوما توقع دارن كه همسر يا دوستشون حس ششم فوق قوي داشته باشه و خودش سريع بفهمه كه اگه مثلا من الان ناراحتم چون تو فلان روز فلان كارو كردي...........( البته منظورم شما دوست گلم نيستينا و مطلبو كلي بيان كردم)
اما شما دوست عزيزم بايد خيلي" راحت" و "صريح" و "صادقانه" با "لحني ملايم" و "توام با احترام كامل" جوري كه حالت گله گذاري و شكايت به خودش نگيره بهشون بفهمونين كه دوست دارين همون قدر كه شما هميشه به يادش هستين اونم گفتاري بهتون بفهمونه از اينكه شما رو انتخاب كرده (يا ميخواد انتخاب كنه) راضي و خشنوده........."با ملايمت" براشون بازگو كنين كه اين نيازتون رو برطرف كنه........البته اين مساله رو زماني كه ميدونين دغدغه ي فكري دارن بازگو نكنين......بزارين وقتي كه ميدونين در آرامش كامل ذهني هستن بيان كنين و اگه خدايي نكرده موضع دفاعي به خود گرفتن شما حالت تهاجمي پيدا نكنين و "خونسرديه خودتون رو كاملا حفظ كنين" و "احترامشون رو نگه دارين" با اينكار شما و ديدن آرامشتون خود ايشون به فكر فرو ميرن و با تفكر پيرامونش حق رو به شما ميدن..........
سعي كنين حتما اين نيازتون رو بازگو كنين والا بعدها اين مساله مشكل ساز ميشه و شما با ديدن هر كار كوچيكي كه از اين آقا سر ميزنه و مطابق ميل شما نيست ياد همون نيازتون و عدم براورده كردنش توسط اون آقا ميوفتين
RE: بعد از گذشت 4سال هنوز هم بهترین دوست و همراه برای هم هستیم.
سلام نقاب عزیز. ممنون از پاسختون.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نقاب
اغلب خانوم ها از گفتن این جمله>>>>::من از این رفتار شما ناراحت شدم:: طفره می روند و قصد دارند که همسرشان خود متوجه این موضوع شود و این یعنی اشتباه بزرگ....
بهترین راه بیان صادقانه ناراحتی خود به دوستتان هست و اینکه از چه رفتار او ناراحت هستید و دوست دارید چگونه باشد......البته به قول خود ما نباید کسی را تغییر دهیم بخصوص همسر
من مثل اغلب خانوم ها از گفتن این جمله طفره نمیرم.من این موضوع رو چند بار با ایشون درمیون گذاشتم.ولی حتما طرزبیان من درست نبوده که نتیجه نگرفتم. من دیگه نمی خوام دراین باره باهاشون صحبت کنم بلکه میخوام خودم طوری رفتار کنم که کم کم به خواستم نزدیک بشم.یعنی رفتار خودم رو تغییر بدم.نمیدونم دوستان متوجه منظور من میشن یا نه. من امیدوارم شما من رو راهنمایی کنید که چطور باید رفتار کنم که پاسخ این رفتار بیان احساسات از طرف ایشون باشه.
سلام دوست عزیز ممنون بابت پاسختون.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mimi
شما دوست عزيزم بايد خيلي" راحت" و "صريح" و "صادقانه" با "لحني ملايم" و "توام با احترام كامل" جوري كه حالت گله گذاري و شكايت به خودش نگيره بهشون بفهمونين كه دوست دارين همون قدر كه شما هميشه به يادش هستين اونم گفتاري بهتون بفهمونه از اينكه شما رو انتخاب كرده (يا ميخواد انتخاب كنه) راضي و خشنوده........."با ملايمت" براشون بازگو كنين كه اين نيازتون رو برطرف كنه........البته اين مساله رو زماني كه ميدونين دغدغه ي فكري دارن بازگو نكنين......بزارين وقتي كه ميدونين در آرامش كامل ذهني هستن بيان كنين و اگه خدايي نكرده موضع دفاعي به خود گرفتن شما حالت تهاجمي پيدا نكنين و "خونسرديه خودتون رو كاملا حفظ كنين" و "احترامشون رو نگه دارين" با اينكار شما و ديدن آرامشتون خود ايشون به فكر فرو ميرن و با تفكر پيرامونش حق رو به شما ميدن..........
سعي كنين حتما اين نيازتون رو بازگو كنين والا بعدها اين مساله مشكل ساز ميشه و شما با ديدن هر كار كوچيكي كه از اين آقا سر ميزنه و مطابق ميل شما نيست ياد همون نيازتون و عدم براورده كردنش توسط اون آقا ميوفتين
من چون چند بار در این مورد باهاشون صحبت کردم ایشون یکم رو این قضیه حساس شدن و فکر نمی کنم دیگه صحبت کردن نتیجه داشته باشه.
RE: بعد از گذشت 4سال هنوز هم بهترین دوست و همراه برای هم هستیم.
خوب دوست عزيز شما خودتون شروع كنين به ابراز اين احساستون به آقا.........مرتب از اينكه باهاتون تماس گرفته اظهار خشنودي كنين و بگين كه چه قدر از اينكه باهاش صحبت ميكنين خوشحال ميشين........بگين كه از اين انتخابتون كاملا رضايت دارين( من خودم يك بار اين كارو با طرف مقابلم كردم و خوبم نتيجه داد) اين احساس خيلي خوب به طرفتون القا ميشه ..........البته اين بيانتونم نبايد شكلي به خودش بگيره كه اون آقا تصور كنن شما از لحاظ عاطفي خيلي دچار ضعف هستين و نيازتون به ايشون از حد متعادل خودش گذشته.......آقاييون از زناني كه احساس وابستگيه شديد ميكنن خوششون نمياد و دوست دارن با خانومايي كه ميتونن احساساتشون رو تا حدي كنترل كنن رابطه داشته باشن.......
RE: بعد از گذشت 4سال هنوز هم بهترین دوست و همراه برای هم هستیم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mimi
البته اين بيانتونم نبايد شكلي به خودش بگيره كه اون آقا تصور كنن شما از لحاظ عاطفي خيلي دچار ضعف هستين و نيازتون به ايشون از حد متعادل خودش گذشته.......آقاييون از زناني كه احساس وابستگيه شديد ميكنن خوششون نمياد و دوست دارن با خانومايي كه ميتونن احساساتشون رو تا حدي كنترل كنن رابطه داشته باشن.......
من خیلی نگران این قضیه هستم.
راستش من یکم خسته شدم از ابراز علاقه کردن یک طرفه. من همیشه همین رفتار رو با ایشون داشتم.و نمیدونم که از رفتار من این صحبت های شما رو برداشت کردند یا نه. من آدم ضعیفی نیستم. احساساست خودمو می تونم هر وقت خواستم کنترل کنم.
RE: بعد از گذشت 4سال هنوز هم بهترین دوست و همراه برای هم هستیم.
یاسی عزیز همان طور که mimi اشاره کردند نباید خود را ضعیف و وابسته نشان دهید....
خب دوست عزیز فکر نمی کنید شما خود عامل این رفتار دوستتان شده اید..... وقتی ابراز علاقه یک طرفه باشد و مداوم.....قطعا فرد دیگر از لحاظ عاطفی نیازی به حمایت شما و نشان دادن احساس خود نخواهد داشت.....
چرا؟؟؟؟چون از لحاظ عاطفی توسط شما ارضا شده است انهم به صورت کامل و مداوم.... پس نیازی نمی بیند تا او هم ابراز علاقه ای به شما کند تا متقابلا از شما محبت ببیند چون شما بی دریغ و حتی یک طرفه ابراز علاقه می کنید...
من توصیه می کنم قدری از شدت ابراز احساسات خود بکاهید و به او هم فرصت دهید تا تلاشی نماید برای ارضا نیاز و متقابلا دریافت محبت...
موفق باشید:72:
RE: بعد از گذشت 4سال هنوز هم بهترین دوست و همراه برای هم هستیم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نقاب
من توصیه می کنم قدری از شدت ابراز احساسات خود بکاهید و به او هم فرصت دهید تا تلاشی نماید برای ارضا نیاز و متقابلا دریافت محبت...
موفق باشید:72:
دوست عزیز من این راه رو امتحان کردم. یه مدت طولانی اصلا باهاشون تماس نگرفتم. هرز گاهی ایشون تماس میگرفتن.و جالب این که از نظرشون ما هیچ مشکلی خاصی با هم نداریمو در این تماس ها هم انتظار داشتند من مثل گذشته باهاشون رفتار کنم و مثل گذشته با من صحبت می کردن وهیچ ابراز علاقه ای رو به زبون نمی اوردن.
RE: بعد از گذشت 4سال هنوز هم بهترین دوست و همراه برای هم هستیم.
ببین یاسی عزیز منظور من از کاستن شدت احساسات کنترل کردن این احساس بود نه قطع آن.....
شما با تلفن نزدن و جویا نشدن حالش احساس را قطع می کنید....
این را هم در نظر داشته باشید....در میان مردان کسانی هستند که نمی توانند احساسات خود بطور مستقیم ابراز نمایند و اصولا تا قبل از ازدواج و نزدیک شدن به همسر خویش از بیان نمودن احساس خود طفره می روند.....
این عامل نیز برمی گردد به دوران کودکی آنان و ترس از صمیمیت و تربیت خانوادگی...
RE: بعد از گذشت 4سال هنوز هم بهترین دوست و همراه برای هم هستیم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نقاب
این را هم در نظر داشته باشید....در میان مردان کسانی هستند که نمی توانند احساسات خود بطور مستقیم ابراز نمایند و اصولا تا قبل از ازدواج و نزدیک شدن به همسر خویش از بیان نمودن احساس خود طفره می روند.....
این عامل نیز برمی گردد به دوران کودکی آنان و ترس از صمیمیت و تربیت خانوادگی...
بله به نظر خودم هم ایشون از این گروه از آقایون هستند. یعنی هیچ راهی نیست برای اینکه ایشون گاهی علاقشون رو به زبون بیارن؟