امان از اين اختلافات و دلخوري هاي جزئي . . .
موضوعي كه ذهن منو خيلي وقتا به خودش مشغول مي كنه، وجود اختلافات و دلخوريهاي جزئي توي زندگيه.
مسايلي كه خيلي اتفاق مي افته، ولي هر دفعه اونقدر كم اهميت به نظر مي رسه كه يادمون ميره براش راه چاره اي پيدا كنيم. مثلا: هميشه بايد به خانمم بگم با پاي برهنه نرو روي تراس، اون لحظه واقعا ناراحت ميشم چون اون هم هميشه اين كار رو تكرار مي كنه، اما بعد اين موشوع فراموش ميشه.
شايد به نظر مهم نياد اما فكر مي كنم اين جور "دلخوريهاي كوچولو" داره يه جايي جمع ميشه و بايد براشون به فكر چاره بود.
از دوستاني كه در اين زمينه تجربياتي دارن، خواهش مي كنم درباره كنار اومدن با اين مشكلات، حل كردن اونا و مخصوصا مثالهاي كاربردي (اگه دارن) صحبت كنن.
RE: امان از اين اختلافات و دلخوري هاي جزئي . . .
همينطور که گفتيد جزئي و کوچولو.
اما اگه جمع بشه وآزارتون بده بايد حتما راجع بهشون يه چاره اي پيدا کنيد.
مثلا اگه از انجام ندادن برخي از درخوستهاتون ممکنه نتيجه بگيريد که شخصيت شما برا همسرتون مهم نيست که به درخواستتون اهميت نمي ده حتما تو فرصت مناسب درباره اش با خانمتون صحبت کنيد.
پيشنهاد مي کنم اگه براتون اين اندازه مهمه ، همه اونارو يادداشت کنيد وبعد تو چند بخش دسته بنديشون کنيد واونوقت با همسرتون راجع بهشون صحبت کنيد.
RE: امان از اين اختلافات و دلخوري هاي جزئي . . .
دوست عزیز
از مثال خودتان بهره می گیرم و پاسخ سئوالتان را می دهم .
اول از همه باید ریشه یابی کنید که چرا خانم شما این کار را انجام می دهد . حتی باید اینقدر توانایی داشته باشید که به کودکی او را ه یابید .
تعمدی بودن یک تکرار با انگیزه آزار رسانی یا بی توجهی و قصور و یا علتهایی که منشا آنها در کودکی است .
اگر خانم شما تعمدا این کار را می کند که شما را ناراحت کند شما هم نباید مسئله را فراموش کنید و تازه کارتان شروع می شود به چه علت از شما ناراحت است که یک رفتاری که شما از آن اذیت می شوید را تعمدا تکرار می کند ولی اگر فرضا از این کار لذت می برد و خنکی کف بالکن احساس خوبی به وی می دهد چرا می خواهید این شادیها و لذتهای کوچک را از وی بگیرید ؟!
به نظرم برای هر چیز کوچکی هم نباید خودتان را اذیت کنید .
RE: امان از اين اختلافات و دلخوري هاي جزئي . . .
ممنون از پاسخهاي زيبايتان،
اما چيزي كه من گفتم فقط يك مثال بود و هميشه هم اين مثال يه كار لذت بخش نباشه. ممكنه كه حتي انجام اين كارها از طرف من باشه!
مثل: دقت نكردن در شستن ظرف، انداختن جوراب روي زمين، بوي بد پا و ....
من مي خوام يه راه حل عملي براي برطرف كردن، كنار اومدن يا حتي در مواقعي آگاهي از اين مشكلات پيدا كنم.
RE: امان از اين اختلافات و دلخوري هاي جزئي . . .
سلام
آقای mostafan
باور کنید گاهی یه سری رفتارها از روی عادت انجام می شه وهیچ قصد منظوری هم درش نیست
من بارها به همسرم می گم که جوراباشو هرجایی از خونه ول نکنه ولی بعد از 5 سال زندگی هنوزم همین کارو انجام میده دیگه من بهش تذکر نمی دم چون میدونم به این کار عادت کرده
اگه 10 روزم من جوراباشو از جایی که انداخته بر ندارم خودش برنمی داره
اینا اوایل منو خیلی اذیت می کرد ولی بعد از یه مدت برای خوده منم عادت شد که دنبالش راه بیافتم و ریخت و پاشا رو جمع کنم
ولی اگه اون یه چیزی رو به من تذکر بده و من دفعه ی بعد اون رو تکرار کنم مصیبت داریم که تو اصلان به حرفی من اهمیت نمی دی و من چند دفعه باید اینو بگم و ...
اینو گفتم تا بدونین که همسرتون از قصد این کارو نمی کنه
RE: امان از اين اختلافات و دلخوري هاي جزئي . . .
از mamfred به خاطر توجهش ممنونم. منم مي دونم كه اون از قصد اينكار رو نمي كنه! (و من هم احتمالا برخي كارها رو) اما مهم اون تاثير لحظه اي هست كه روي طرف مقابل مي ذاره!
نمي خوام يه روز برسه كه اين نقطه هاي سياه كوچولو تمام دفتر خاطراتم رو سياه كرده باشن.
RE: امان از اين اختلافات و دلخوري هاي جزئي . . .
RE: امان از اين اختلافات و دلخوري هاي جزئي . . .
دوست عزیز یک سری چیزها در رفتار انسانها و خلق و خوی اونها نهادینه شده. اون که نباید دقیقا چیزی باشه که شما می خواین. برای اینکه راحت تر بتونید این نقاط سیاهوندید بگیرید بدونید که اون هم فراوون داره از این نقاط سیاه ریز تو شما می بینه ولی به روتون نمیاره.
RE: امان از اين اختلافات و دلخوري هاي جزئي . . .
خوش به حال همه ي اونايي كه همسرشون اونقدر درك و شعور داره كه بشه باهاشون صحبت كرد.شوهر من كه فاقد يه همچين درك و فهمي هست!!هر بار بخوام باهاش در مورد چيزي كه آزارم مي ده باهاش صحبت كنم با هر لحني هم كه باشه عصباني مي شه.نمي ذاره ادامه بدم.اونقدر اين چيزاي جزئي رو هم جمع شدن كه حالا حالت انفجار بهم دست داده.دارم ازش متنفر مي شم.ولي اون هنوزم نفهميده!!!
RE: امان از اين اختلافات و دلخوري هاي جزئي . . .
به نظر من اگه آدم ها نسبت به هم اون قدر گذشت و عشق داشته باشن هیچ وقت نمی تونن نسبت به هم به دید تفسیری و منطقی نگاه کنن و این عادت های پسندیده یا ناپسند میتونه براشون حتی قشنگ باشه و خیلی ساده ازشون بگذرن، به جای اینکه سعی کنن اونها رو یه گوشه ای از دفتر خاطرات ذهن شون یادداشت کنن که حالا یه روزی بخواد منفجر بشه!
یه موقع هایی میشه یه چیزهایی رو ندید، یه موقع هایی میشه دید و ازشون گذشت کرد، یه موقع هایی باید این گذشت ها رو به طرفت هم نشون بدی که بفهمه بخاطرش داری میگذری و این باز هم عشق رو زیاد میکنه، یه موقع هایی هم اون قدر باید گفت، و تذکر داد و محبت کرد و خواست و مستمر پیگیر شد تا به نتیجه رسید، مهم اینه که همه ی اینها بخاطر عشق به خودت و زندگیت و مهم تر از اون همسرت باشه!!!
مهم تر از اون اینه که بفهمی با چه دیدی به زندگیت و همسرت و عادتهای اون نگاه می کنی؟