قرار گرفتن در برزخ دادگاه و طلاق
با سلام و تشکر از شما ،
دوستان عریز ، لطفا من را راهنمایی کنید، من در حدود یک سال پیش با پیشنهاد مادرم و پس از چند جلسه صحبت و آشنایی با همسرم با او ازدواج کردم.(البته فقط به صورت عقد نامزدی) همه آرزویم از همان روزهای اول خوشبختی هر دومون بود. اما نمی دانم چرا با گذشت زمان فاصله ما روز به روز بیشتر شد. از یک طرف تک پسر خانواده و البته فرزند ارشد هستم و شاید به همین جهت مادرم وابستگی ها و حساسیت های عاطفی خاصی روی من دارد. (نا گفته نماند که مادرم به دلیل رندگی در یک خانواده کاملا سنتی در16 سالگی ازدواج کرده و در همان سال اول زندگیش من را به دنیا آوره است. ) و در طرف دیگر همسرم قرار دارد که متاسفانه با وجود اینکه دنیای پاکدامنی و مهر و محبت است - بدبختانه - هیچ مهارتی در برقراری یک رابطه منطقی و درست با مادرم نداشت ، و در نتیجه از همان ابتدای عقد نتوانست با مادرم درست رفتار کند. من مدام از او می خواستم که سعی کند به مادرم احترام بگذارد اما او یا واقعا نمی توانست یا نمی خواست...خوب حالا حتما می توانید حدس بزنید که با گذشت زمان چه اتفاتی افتاد، روابط مادرم و زنم بسیار سرد شد و من ماندم بین زنم و مادرم . ساعت ها با هر دوی آنها صحبت کردم و با هر زبانی بحث کردم اما نشد که نشد... با گذشت زمان ، مادرم شروع کرد به تحت فشار گذشتن من که یا ""من یا زنت" ، " یکی از ما را انتخاب کن"........ دامنه اختلافاتشون زیاد شده بود و این خیلی به من فشار می آورد ...
الان این روز ها در حال طلاق از همسرم هستم ، در دلم خون گریه می کنم. آخه من دوستش ذارم . از این طرف هم همسرم هیچ عکس الملی نشون نمیده و انگار فقط نشسته تا من تصمیم بگیرم. این قدر دوست دارم پاشه با یک شاخ گل بیاد خونه ما ، روی مادرم ببوسه و همه چی تمام بشه. مادرم زن با گذشتی اون وقت من پاهاشو می بوسم ... دیگه نمی دونم باید چکار کنم...
RE: قرار گرفتن در برزخ دادگاه و طلاق
اقا مهرداد ..بفرمائید شما چند سالتونه ؟ همسرتون ؟ مادرتون؟ ....خوب در اینکه احترام پدر و مادر واجبه شکی درش نیست ولی به نظر من اینکه مادرجان هم شما رو تحت فشار قرار میدن ..و میگن یا من یا همسرت کاملا اشتباهه ...من فکر کنم و فرض میکنم شما به اون درجه از عقلانیت و تکامل روحی و فکری رسیده باشید که بتونید خودتون برای خودتون و زندگیتون تصمیم بگیرید ...و اطرافیان اعم از مادر و ختی همسر هم باید خودشون با مسئله ی ی ارتباطشون کنار بیان ...شما باید ببینید همسرتونو برای چی دوست داری ...و ایا واقعا زمانی که باهاش ازدواج کردید ..درست تصمیم گرفتید ..اگه در روابط داخلی با همسرتون رابطتون خوبه و با هم تفاهم نسبی دارید و مشکل نوع ارتباط همسر و مادرتونه که موجب ایجاد مشکل شده ...کمی باز نگری در کردار حودتون باید انجام بشه ...مگه شما با مادرتون زندگی میکنید ؟ خوب این نشد یکی دیگه بالاخره شما باید با یک زنی زندگی کنید و مادر هم باید بپذیره که بچش باید زندگیه خودشو داشته باشه ....و اگه واقعا خودخواهانه فکر نکنه باید خوشحال از خوشبختیه شما باشه ....وگر نه مطمئن باشید شما با هر زن دیگه ای هم همین مشکل رو خواهید داشت ...باید نوع نگاه به زندگی و توقع از اونو در خودتون تغییر بدین ..و ببینید خودتون چی میخواهید نه مادر تون ...که اگه اینطور باشه یعنی متاسفانه هنوز اونقدر بزرگ نشذیذ که بتونید مسئو لیت یک زندگی رو بر عهده بگیرید :305:
RE: قرار گرفتن در برزخ دادگاه و طلاق
خیلی ناراحت شدم آقا مهرداد، نا خود آگاه به این فکر کردم که اگه من و همسرم وقتی در شرایط شما بودیم همدیگه رو انتخاب نکرده بودیم الان چه زندگی داشتیم؟
البته همه زندگی ها و همه آدمها مثل هم نیستن، درسته همسر شما کوتاهی کرده، اما شما چقدر اون رو دوست دارید؟ همسر شما الان کاری نمی کنه چون شوکه شده چون توی این شرایط سختی که شما دارید داره شما رو امتحان می کنه ببینه چقدر اون رو دوست دارید! شاید خانمها در شرایط بدی همسرانشون رو امتحان کنن اما بدون اینکه کوچکترین تقلبی برسونن امیدوارن که همسرشون از امتحان سربلند بیرون بیاد.
به هر حال این موضوع باعث شد که به چند سال قبل برگردم. به اون لحظه که من و همسرم هر دو مجبور بودیم بین خانواده و کسی که دوستش داریم یکی رو انتخاب کنیم!
RE: قرار گرفتن در برزخ دادگاه و طلاق
سلام.واقعا متاسفم كه اينو ميگم اما اين يه واقعيته كه فكر ميكنم بايد قبولش كنيد:مقصراصلي توي اين اتفاق نه خانم شماست ونه مادرتون.بلكه خود شما هستيد.آره خود شما مقصر هستيد.متاسفانه بعضي پدرمادرها(فرقي نميكنه پدرمادر دختر يا پسر)اين مسئله رو متوجه نيستند كه وقتي فرزندشون ازدواج كرد داراي يه خانواده جديد ميشه كه اين خانواده جديد،خانواده اصلي اون محسوب ميشه وازاين به بعد تعهدش درقبال اين خانواده جديد بسياربيشتر ومهمتر از خانواده پدريشه.مگه فلسفه ازدواج چيزي جز مسئوليت پذيري شخص در قبال طرف مقابله؟به نظر من كسانيكه براي ازدواج پا پيش ميذارن بايد از ابتداي امر اين موضوع رو كاملا براي خانوادشون جابندازن بعد برن سراغ يه بنده خداي ديگه....پسرهايي كه شرايط شما رو دارن(منظورم تك پسر بودن وفرزند اول بودن شماس)بايستي خيلي بيشترمراقب اين قضيه باشن.بايستي اول با خانوادت درمورد اين قضيه به تفاهم مي رسيدي،مادرتون رو كاملا متقاعد ميكرديد بعد پا پيش ميذاشتيد.حالا هم كه اين اتفاق رخ داده(ازدواجتون رو ميگم)بهتره باسياست بيشتري جلوبريد باور كن خيلي مرداها رو سراغ دارم كه عليرغم بحث وجدل بين خانم وخانوادشون چنان بين دوطرف با عدل وسياست برخورد ميكنن كه هم پدرومادره براش دعاي خير ميكنن هم همسرش كاملا ازش راضيه. واما اينكه ميگيد مادرتون گفته يا من روانتخاب كن يا...واقعا تاسف برانگيزه.يعني نميدونن با اينكار دارن چه ظلمي در حق شماوخانمتون ميكنن؟؟؟؟؟؟البته خانم شماهم كار درستي رو نميكنن اگه به اين مسئله دامن بزنن.عواقب طلاق براي اون بسيار بيشتر از شماست.باور نمكنم بخاطر يه همچين مسئله اي كه توي اكثرخانواده هاي ما ديده ميشه و به مرور زمان قابل حله،تصميم به جدايي گرفته باشيد.واقعا متاسفم.بهتره بخاطر رضاي خدا به فكر يه راه حل خوب باشيد،از كسي نپرسيد چيكاركنم به درونتون رجوع كنيد مگه شما مسئول وسرپرست زندگي جديدي كه شروع كرديد نيستيد!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
RE: قرار گرفتن در برزخ دادگاه و طلاق
سلام
برادر گرامی شما باید این هنر رو داشته باشید که تعادل رو بین مادر و همسرتون برقرار کنین که هیچ کدوم از اونهل احسس نکنن جایگاهشون رو از دست دادن شما در مورده هردو نفر اشتباه کردین درسته که همسرتون باید به عنوان کوچکتر به مادرتون احترام بذارهه ولی این قضیه نباید یک طرفه باشه و مادرتون هم باید شرایط رو برای ورود یک تازه عروس مهیا کنه
رفتار های مادرتون و در مقابل خواسته های شما از همسرتون باعث شده این مشکلات بوجود بیاد
الان شما به عنوان یک مرد دارین به خواسته مادرتون کسی رو که دوستش دارین از زندگیتون بیرون می ندازین آیا این انصاف
ایا مادرتون راضی میشه کسی با دختر خودش این کار رو بکنه
من نمی گم همسرتون بیتجربگی نکرده ولی قبول کنین مادتون هم به عنوان یک بزگتر نه تنها گذشت نکرده بلکه شما رو به سمت طلاق سوق داده قبل از اینکه طلاق بگیرین بیشتر فکر کنین و اگر همسرتون رو دوست دارین از دستش ندین و سعی کنین با هر روشی که ده بینشو ن صلح برقرار کنین
RE: قرار گرفتن در برزخ دادگاه و طلاق
نظر همسرتون راجع به جدايي چيه؟ آيا جدايي فقط خواسته مادرتون هست؟
شما در طول زندگي مشترك چطور رابطه اي با مادرتون داشتيد؟ محل زندگي تون نزديك بود؟ هر چند وقت يكبار به ايشون سر مي زديد؟ علت اختلاف همسرتون با مادرتون چي بود؟
به نظر همسر شما، مادرتون توي زندگي شما زياد دخالت مي كرد؟
آيا شما كسي بوديد كه مادرتون رو از اغلب وقايع شخصي زندگي تون آگاه مي كرديد؟
RE: قرار گرفتن در برزخ دادگاه و طلاق
برادر عزیز
با عرض پوزش . به نظر من کوتاهی از جانب شما بوده نه همسر یا مادرتان.
شما نباید بعد از اشنایی با همسرتون از مادرتون غافل می شدید چون شما تک پسر هستید. ماد رتون نیاز بیشتری را در وجودش نسبت به شما احساس میکند.
الان با وضعی که به وجود امده پیشنهاد می کنم شما به رابطه ی مادر وهمسرتون کاری نداشته باشید و باسیاستی که دارید هر دو را متقاعد کنید که وجود هر دوشون در زندگیتون لازم وواجب است.
و اصلا اجازه به هیچ کدامشان ندهید که در حضور شما از ان یکی بد گویی کنند.
در ضمن فراموش نکنید که در بعضی از روزها که همسرتون کلاس یا برنامه ی به خصوصی دارند وقتی را برای مادرتان در نظر بگیرید و دو تایی به یک پارک ویا................بروید.تا ایشان هم با خیال اسوده که همسرتان قصد ربودن شما را ندارند به بر طرف کردن مشکلشان برسند.
RE: قرار گرفتن در برزخ دادگاه و طلاق
یک چیز دیگه که به ذهنم رسید، معمولا ارتباطی دوام داره که دو طرفه انجام بشه، اینکه مادر شما فقط منتظر بوده که همسرتون با ایشون ارتباط برقرار کنه کار درستی نبوده، به هر حال همسر شما برای اولین بار ازادواج کرده! و طبیعتا تجربه ارتباط برقرار کردن با مادر همسر (شخصی که هم همسرش رو دوست داره و هم همسرش اون رو دوست داره) رو نداره، اما مادر شما با تجربه هستن، ایشون باید راه برقراری ارتباط رو باز می کردن، ایشون باید مثل یک مادر به همسر شما محبت می کردن تا همسرتون رو جذب کنن، به هر حال یک عروس در اول زندگی خواهان پذیرش و محبت خوانواده همسر هست همونطور که یک پسر خواهان احترام و پذیرش خانواده دختر هست، پس این خانواده ها هستن که باید نقش اساسی رو در ایجاد رابطه بازی کنن به هر حال باید از تجربیاتشون استفاده کنن.
RE: قرار گرفتن در برزخ دادگاه و طلاق
چی شد اقا مهرداد چه خبر ؟؟؟:203:
RE: قرار گرفتن در برزخ دادگاه و طلاق
آقا مهرداد
بايد بداني كه دعواي عروس و مادر شوهر از روزگاران كهن بوده و تا ابد ادامه دارد . حالا فرض كن كه همسرت رو با تمام خصوصيات خوبش تنها به خاطر اختلاف هميشگي طلاق بدي .آيا فكر مي كني اگه دوباره و با كس ديگري ازدواج كردي مشكلاتت تمام مي شه ؟
به نظر من همسرت بايد به خاطر تو در برابر مادرت تا حدي كوتاه بياد . شما هم نبايد به خواست مادرت از همسر عزيزت به اين راحتي جدا بشي.