ترس از ازدواج!لطفا کمکم کنید...

با سلام خدمت دوستان عزیز
من 23 سالمه و تا حالا خاستگارای زیادی اومدن ولی هر کدوم به دلایلی رفتن و یا رد شدن.اما 2 ماه پیش یکی پیدا شده که تا حالا 2 جلسه با هم حرف زدیم و تقریبا 70% من رو البته در حد این شناخت کمی که من پیدا کردم داره ولی من یه ترس خیلی بدی از ازدواج دارم که دوست دارم ایشون هم خودش پشیمون شه و بره!
که به نظرم چند تا دلیل عمده داره
اول اینکه تو خونه پدرم نسبتا آرامش دارم و ترسم از به هم خوردن این آرامش و رفاه نسبیه
دوم اینکه نزدیکترین دوستم حدود یک سال پیش در دوران عقد از همسرش جدا شد که صدمات جبران ناپذیری از این موضوع خورده و من این احساس رو دارم که قبل از ازدواج نمی تونم به شناخت کامل برسم.
و دلیل سومش هم ترس از روابط جنسی و اینکه مشکلی از این لحاظ دارم یا نه ترس منو بیشتر می کنه و بی نهایت هم از معاینه میترسم و شرم دارم.
میشه لطفا راهنماییم کنید؟!

سلام
خوب چرا بیشتر این آقا رو نمی شناسی تا کاملا مطمئن بشی به دردت می خوره یا نه؟ ببین دوست شما چه اشتباهاتی کرده بر چه اساسی انتخاب کرده و شما از اونا تجربه بگیر و در مورد روابط جنسی چرا معاینه؟مگه مشکلی داری؟ به خودت اعتماد کن و اگر فکر می کنی آمادگی ازدواج نداری ازدواج نکن.برای ازدواج اول باید خودت تشخیص بدی که می تونی متعهد یک زندگی بشی یا نه. این طوری که به نظر میاد سن کمی باید داشته باشی و تجربه کافی نداری.بیشتر از خودت بگو. شاد باشی

دوست عزيز ازدواج كه ترس نداره مگر اينكه خوب خودت را نشناخته باشي .. براي اينكه كسي را بشناسي اول بايد خودتون را خوب بشناسين
در ضمن مطمئن باشيد كه هيچ وقت در مدت زمان كوتاه نميشه كسي را خوب شناخت و اگر مي خواهيد شناخت شما بيشتر بشه بايد زمان بيشتري وقت بگذاريد و تلاشتون را بكنيد .. در مورد دوستتون متأسفم ولي اين نبايد باعث بشه فكر كنيد كه همه همين اتفاق براشون خواهد افتاد شما بايد ببينيد علت جدايي ايشون چي بوده و چه مشكلي با هم داشتند !
مي گيد از معاينه مي ترسيد اما چرا اگر شما خودتون را مي شناسيد و تا به حال مشكلي نداشتيد نبايد بترسيد مگر اينكه مسئله اي در كار باشه وگرنه نياز به ترس نيست ولي اگر واقعا فكر مي كنيد كه آمادگي اينكار را الان نداريد منظورم ازدواج هست و نياز به زمان داريد پس عجله نكنيد تا با تأمل در اينباره خودتون را آماده كنيد و اينكه قرار نيست جايي كه مي ريد آرامشو آسايش شما صلب بشه بلكه قرار هست شما خودتون يه زندگي آروم را بسازيد و در اينكار يه شريك مناسب لازم هست ...

سلام به دو دوست عزیزی که لطف کردن و جواب دادن
به نظر خودم هم سنم برای ازدواج کمه اما خانوادم این نظرو ندارن. من دوست ندارم به این زودی زیر بار مسئولیت برم و دوست دارم آزاد زندگی کنم و کلی برنامه های جالب دارم که می خوام انجامشون بدم و می ترسم ازدواج مانع انجام این علاقه مندیهام بشه مخصوصا که اول ازدواج از نظر مالی هم مشکلاتی وجود دارن.
بازم ممنون از دوستانی که جواب میدن.

دوست عزيزم

يكي از دلايلي كه اول ازدواج دو جوان دچار مشكل مالي مي شوند درخواستهاي خانواده ها و هزينه هاي هنگفت مراسم و غيره است كه هر دو را دچار مشكل خواهد كرد و هيچ كس بجز خودشون دو نفر در آينده صدمه اش را نخواهند ديد و براي اينكه از اين مشكل جلوگيري بشه كافيست يكم خواسته رو پايين آورد ... مسئله دوم سن هست كه ازدواج درسته كه ميگن سنش كمه يا زياد اما بيشتر به آمادگي روحي و فكري شخص بستگي داره يعني اينكه احساس كني مي توني مسئوليت زندگي را به دست بگيري و به قول قديمي ها دوست داشته باشي ازدواج كني و اين موضوع را خانواده شما نمي فهمه بلكه خودتون بايد متوجه بشيد كه آيا مي خواهيد ازدواج كنيد يا فقط بخاطر برنامه هايي كه داريد اين احساس را داريد از بين مي بريد ،‌ در ضمن ازدواج كردن باعث نمي شه كه افراد به كارهاي مورد علاق خودشون نرسند مگر نيستند افرادي كه ازدواج كرده اند و دانشگاه و غيره هم رفتن دكتر و مهندس هم شدن سركار هم مي رن و خيلي كارهاي ديگه

گفته شده معمولا زماني كه جوان احساس مي كنه مي تونه ازدواج كنه خانواده ميگن سنش كمه و اجازه اينكار را نمي دن و درست زماني كه خانواده ميخوان كه جوان ازدواج كنه ، جوان ديگه رقبتي به اين كار نداره چون اون ميل رو در خودش احساس نمي كنه و به شرايط محيطش عادت كرده پس در خودتون جستجو كنيد و اگر واقعا احساس مي كنيد كه مي تونيد پا به پاي كسي باييستيد و مشكلات زندگي را با هم به دوش بگيريد و توانايي مبارزه را داريد براي به دست آوردن هر آنچه كه در زندگي مي خواهيد داشته باشيد ازدواج كنيد و نگذاريد اين زمان از دست بره مطمئن باشيد با تدبير و برنامه ريزي صحيح مي تونيد بعد از ازدواج هم كارهايي را كه مي خواهيد انجام بديد و البته بايد طرف مقابلتون درك و توانايي پشتيباني شما را داشته باشه ...