نوشته اصلی توسط l_j
همه چیز به خوبی پیش میرفت تا عید امسال که با مامانش در مورد ازدواج صحبت کرد و مامانش آب پاکی ربخت رو دستش و گفت ازدواج براش زوده.
ما هردو تصمیم داریم برای ادامه تحصیل از ایران بریم. با این تفاوت که اون یک سال زودتر از من درسش تموم میشه و بخاطر سربازی مجبوره زود بره.
حالا من میگم که ما تا اخر تابستون عقد کنیم و اون بره و من یک سال بعد برم پیشش که مامانش مخالفه و میگه کار درستی نیست.
خودش میگه که بهتره بره و بعد از تموم شدن درس من، برگرده و عقد کنیم و من باهاش برم
به نظر شما کدوم درستتره؟ایا شما راه سومی هم پیشنهاد دارید؟
در ضمن این اقا 4ماه از من کوچیکتره و استقلال مالی نداره ولی خانوادش میتونن ساپورتش کنن
چند نکته دیگه:
1)من امادگی ازدواج ندارم ولی به علت اینکه دوستیمون طولانی نشه به نامزدی اصرار میکنم
2)این اقا به هیچ عنوان حاضر نیست بمونه تا بعد از سربازی باهم برای ادامه تحصیل خارج بشیم
3)بعد از یک هفته بحث و بررسی به این نتیجه رسید که جداشدن بهتره تا من اسیبی نبینم مگر اینکه حاضر بشم 2سال دیگه صبر کنم
4)رییس خانوادشون مامانشه و باباش هیچ نقشی نداره
5)خودش از ازدواج میترسه و بعد 6ماه اینو میگه
7)من عاشقش نیستم و فقط دوسش دارم اما بهش وابسته شدم