نوشته اصلی توسط mersad32
من از نوجوانی علاقه زیادی به صحبت و معاشرت با دختر داشتمو همیشه سعی می کردم بازی و اوقاتم را با جنس مخالف بگذرانم.و این امر موجب شد که کم کم برام بشه یک عادتو جوری که در جوانی و اکنون همیشه سعی در ایجاد رابطه با دختر داشتم و زود با آنها صمصیمی می شدم جوری که تصورشان از من قصد ازدواج بود ولی بعد جدا شدن از انها برام سخت می شد با وجود اینکه شخص جدیدی پیدا می کردم باز هم نمی توانستم نفراتن قبلی را فراموش کنم از طرف هم علاقه به هیچ کدام ندارم.فقط اگر بروند دلتنگ می شوم و احساس پوچی به من دست می دهد.خیلی اوقات تصمیمی به ازدواج داشتم اما به همین دلیل کار برایم سخت میشه و در انتخاب راه و هدف خودم می مونم.کاش می تونستم از این همه وابستگی راحت شم و به آرامش برسم اما نتونستم.میشه به من بگید چه راه حلی درسته؟؟