-
+صحبت با مادر
سلام دوستان وخسته نباشید
سال نو رو بتون تبریک میگم
دوستان من میخوام با مادرم در مورد دختری که باش دوستم و میخوام باهاش ازدواج کنن صحبت کنم ولی دو تا مشکل دارم
1. اصلا روم نمیشه با مادرم در مورد این چیزا صحبت کنم
2.مخانواده ام با دوستی مخالفن و میگن اگه دختر خوبی بود به دوستی تن نمیداد
تورو خدا کمکم کنید تا میخوام برم جلو که با مادرم صحبت کنم انگار جونم داره از گلوم در میاد و پشیمون میشم
-
RE: صحبت با مادر
اول اینکه به تالار خوش آمدی .
دوم با مامان حرف زدن از احساس که ترس نداره وقتی می خواهی مامان را اذیت کنی چرا نمی ترسی ؟! ( شوخی )
برایش نامه بنویس عزیزم . کار سختی نیست مامان خوشحال می شوند که در مورد تو و احساسات تو بیشتر بدانند . من مطمئنم . فقط حرفهایت را قبلا خوب مزه مزه کن که خراب نکنی
-
RE: صحبت با مادر
سلام
بايد روت بشه حرف بزني سعي كن رو خودت كار كني.
فردا مي خوايي زندگي كني،با خانواده خانمت حرف بزني و .....
-
RE: صحبت با مادر
از شما دو دوست عزیز ممنون .
ولی آخه اون یه باری که خر شدم و حرف زدم همه چی خراب شد رفت .
من زیاد با مامانم صمیمی نیستم که بخوام در مورد اینجور چیزا صحبت کنم .کلاًم آدم کمرو و خجالتی هستم اصلا نمیتونم .تو رو خدا یه راهی جلو پام بذارید دیگه نمیتونم .من هرچه زودتر باید با مامانم حرف بزنم .همه فکر و ذهنم این موضوع شده نمیتونم به چیزی دیگه فکر کنم
یه عمر دعاتون میکنم به خدا
-
RE: صحبت با مادر
دوست من ؛ توانایی برقرای ارتباط صحیح با دیگران یکی از پیش نیازهای ازدواج است . شما اگر این توانایی را نداشته باشید یعنی هنوز ازدواج کردن برای شما زود هست .
پس بهتره اول حرفهای خود را برای خودتان مشخص کنید و یکبار آنها را مرور کنید بعد با اعتماد به نفس با مادرتان صحبت کنید .
موفق باشید .
-
RE: صحبت با مادر
سلام
سال نو مبارک.
اگه واقعا تصمیمتو گرفتی باید بتونی حرفتو بزنی. درسته نامه جواب میده ولی اگه الان با مادرت نتونی صحبت کنی و حرفتو بزنی به قول اندیشه فردا با بقیه چه جوری روبه رو میشی.
تازه لازم نیست تمام حقیقتو بگی میتونی فقط بگی از ایشون خوشت اومده و در موردش تحقیق کردی و از مادرت بخوای تو انتخابت کمکت کنه. اینجوری هم حرفتو زدی هم برای نظر مادرت احترام قائل شدی.
-
RE: صحبت با مادر
منم چون میدونم الان واسم زوده میخوام با مادرم صحبت کنم و ازش بخوام تا توی انتخابم بهم کمک کنه ولی توی گفتن همین چیزها مشکل دارم .
توی ارتباط برقرار کردن با بقیه افراد مشکلی ندارم ولی با مادرم اصلا نمیتونم ،هم یه حس خجالت کشیدن دارم همم یه جور احساس ترس .هنوز که نتونستم بهشون غلبه کنم
از همه شما که وقت میذارید و به مشکلاتم جواب میدید و کمکم میکنید ممنون
-
به: صحبت با مادر
سلام دوست عزيز خوش امدي
مادرا خيلي خوبن خودت هم مي دوني ترس را از خودت دور كن و اعتماد به نفس داشته باش نا سلامتي قراره بشي مرد يه زندگي و مشكلات بزرگتري را حل كني مي توني باتمرين كردن و امتحان كردن نوع گفته هات رو بسنجي و مهارت گفتن را در خودت تقويت كني و البته با دوستمان موافقم لازم نيست بگي باهاش دوستي هر چي باشه خصوصيات اخلاقي مادرت را مي دوني پس اونطور كه دوست داره باهاش حرف بزن كاملا با نظر پواروت موافقم مادرت وقتي بفهمه كه براش ارزش قائل شدي كمكت مي كنه ولي اگر بخواي خودمختاري خودت را نشان بدي هيچ چيزي بدست نمي آري ... بعد هم رو شدن نداره ببخشيد اينو ميگم ما جلوي چشم خداي خودمان هر حرفي را مي زنيم و كارايي مي كنيم كه نبايد انجام بديم بعد شما روت نمي شه با مادرت صحبت كني ؟بهرحال موفق باشي قرص باش و محكم اگر چيزي را مي خواي بايد تلاش كني تا بدستش بياري پس مي توني
-
به: صحبت با مادر
سلام
من هم مشکل شما رو داشتم که چند روز قبل حل شد
اول اینکه باید برای خودت دلیل ترستو اثبات کنی
من وقتی بدونم که این کاری که انجام میدم درسته اگه یه ملت هم جلومو بگیرن باز هم براش تلاش میکنم
بشین دلایلی که ازشون میترسی رو بنویس
مثلا مادرت بهت بگه بچه ای
یا هرچیز دیگه
حالا به ترسهات جواب بده
بگو من الان 20 سالمه و به این دلایل یک مردم
تو باید تو خونه دارای شخصیت باشی
من قبل از اینکه به مادرم بگم اون بهم پیشنهاد داد که وقتشه ازدواج کنی
چون برای این هدف مقدمه سازی کرده بودم
حالا بشین و تو خیالت با مادرت حرف بزن
چطور میخوای شروع کنی ؟
من اینطوری شروع کردم :
مامان نظرت در مورد دختر فلانی چیه ؟ من دوستش دارم اما نظر تو برام خیلی مهمه
به نظرت به هم میاییم ؟
و .....
زیاد واسه شروع کردن نگران نباش
مهم حرفیه که میخوای بزنی
منم اولش میترسیدم
فکر میکردم که اگه بگم از من آبگوشت درست میکنه
اما اینطور نشد
خوب
گفتی که آدم کم رویی هستی
منم آدم ساکتی هستم اما به وقتش با حرفهام کمر میشکونم
فکر کن این دختر خانوم یه برادر داره
حالا با هم نشستید و شما اول باید خودتو اثبات بکنی
تو اگه نتونی از پس این کار ساده بر بیایی چطور تو شب خواستگاری میتونی حرفتو بزنی ؟
امید وارم به هدفت برسی و موفق بشی
-
RE: صحبت با مادر
سلام دوست عزیز
من هم این مشکل تورو دارم
بهتره اول شرایط خودت رو برای ازدواج مهیا کنی به صورتی که مادرت دیگه هیچ بهانه ای نداشته باشه بعدشم باید روراست باشی برو با مادرت حرف بزن من خودم چند وقت پیش در این مورد حرف زدم اما مادر منم هم گفت که شما به درد هم نمیخورین اگه دختر خوبی بود باهات دوست نمیشد.....
متاسفانه مادرهای ما قدیمی فکر میکنند من به مادرم گفتم مادر جون من تا از یه دختری شناخت نداشته باشم هیچوقت ازدواج نمیکنم بهش گفتم این شناخت دوصورت بدست میاد یا از طریق دوستی یا از طریق مدتی طولانی نامزد بودن...مادرم رو حرفای من فکر کرد اما هیچ علامت تایید ی به من نداد.....
خلاصه محکم باش...نترس ..چون عشق ارزششو داره...موقیعتتو بهتر کن ...باید با مادر ها بشینی منطقی حرف بزنی حرف زور تاثیری نداره چون اون ازدواجی که زورکی باشه فردا مادرت با همسرت توروی هم تویک خونه هستند"اگه تو از خودن خونه نداشته باشی که مطمئنن نداری" ممکنه باعث دلخوریشون بشه که مطمئن باش میشه چون عروس مادرت مورد تایید مادر نبوده
خوب فکراتو بکن من میگم بازهم عشق ارزششو داره چون من دارم الان تلاش میکنم تا موقعیتم رو بهتر کنم
به امید اون روز که همه ی عاشقای دنیا به هم برسن