+وابستگی و لتنگی

[/b][/size][b]سلام
من یک پسر 27 ساله و شاغل هستم .
من از نوجوانی علاقه زیادی به صحبت و معاشرت با دختر داشتمو همیشه سعی می کردم بازی و اوقاتم را با جنس مخالف بگذرانم.و این امر موجب شد که کم کم برام بشه یک عادتو جوری که در جوانی و اکنون همیشه سعی در ایجاد رابطه با دختر داشتم و زود با آنها صمصیمی می شدم جوری که تصورشان از من قصد ازدواج بود ولی بعد جدا شدن از انها برام سخت می شد با وجود اینکه شخص جدیدی پیدا می کردم باز هم نمی توانستم نفراتن قبلی را فراموش کنم از طرف هم علاقه به هیچ کدام ندارم.فقط اگر بروند دلتنگ می شوم و احساس پوچی به من دست می دهد.خیلی اوقات تصمیمی به ازدواج داشتم اما به همین دلیل کار برایم سخت میشه و در انتخاب راه و هدف خودم می مونم.کاش می تونستم از این همه وابستگی راحت شم و به آرامش برسم اما نتونستم.میشه به من بگید چه راه حلی درسته؟>؟

سلام مرصاد گرامی
نیاز به رابطه با جنس مخالف یک نیاز طبیعی هست ولی مهار نکردن اون و پاسخ به این نیاز از راههای نادرست باعث ایجاد مشکلاتی میشه .
بنظر من شما سعی کن مدتی بدون رابطه باشی در این مدت سعی کن به جنبه های دیگه زندگی بپردازی . مثلا ورزش و مطالعه ( مخصوصا در زمینه ازدواج و ... ) و توی این مدت سعی کن از طرز زندگی گذشته ات فاصله بگیری چون اگر همینطوری بخوای ازدواج کنی ممکنه بعد از چند ماه به مشکل بربخوری .
در این چند ماه یا بنظرم خوبه که حتی یکسال باشه ، سعی کن خودتو بشناسی و برای ازدواج معیار هایی رو تعیین کنی بعد اون موقع آستین بالا بزن و ...

سلام دوست عزیز...خوب بعضی از ما هم من جمله بنده هم در کودکی با جنس مخالف زیاد بوده ام و درسته که این یک عادت است .....اما یک عادت مهار شدنی.
ببیند همان طور که دوست عزیز دیجیتال اشاره کردند رابطه با جنس مخالف یک نیاز طبیعی هست........اما تا وقتی این نیاز طبیعی بشمار می رود که عادت به شمار نی یاد.
مثلا غذا خوردن یک نیاز طبیعی است اما زیاده روی در این نیاز باعث ایجاد مشکلات و بیمارهای زیادی می شود...
پس مواظب باشید......اصولا رابطه بین دختر و پسر در حالت طبیعی مشکلات زیادی دارد چه برسد به اینکه عادت شود....
شما در کنترل احساسات خود دچار مشکل هستید و در واقع نمی توانید آن را به طور سالم ارضا کنید و این باعث می شود تعداد رابطه و دوستی های شما با جنس مخالف بیشتر شود.
همان طور که خودت گفتی می خواهی به آرامش برسی اما نمی شود ......یک راه وجود دارد که شما از طریق آن هم به آرامش میرسید و هم احساسات خود را به شکلی صحیح بکار می گیرید...
آن راه ""ازدواج "" هست.... سنتان که مناسب هست و می گویید شاغل هم هستید اگر شرایط و امکانات تشکیل یک زندگی را دارید بهتر است هر چه زودتر ازدواج کنید.

دوست عزیز میخوام اما دلتنگی ازنبودنش برام سخت و غیر قابل تحمل است

شاید اولش کمی سخت باشه ولی چون کار درستی هست . بعدا نتیجه بسیار شیرینتری خواهد داشت .
موفق باشید .

سلام دوستان عزیز
من یک پیر 27ساله که به جنس مخالف زود وابسته میشم و بخصوص اگر جوان باشه فکر آینده را با ان شخصمی کنم. وسعی میکنم با آن شخص رابطه دوستی برقرار کنم و بعد ازرابطه برام سخته جدا شدن ازش و با وجود اینکه از او جدا نمیشم به سراغ فرد جدید میروم و این برام شده عادت و حالا نمی تونم ازهمه جدا شم و برم دنبال زندگی جدید و تشکیل خانواده.لطفا کمکم کنید و یک راه حل خوب به من بدید...

سلام بر دوست گرامی...به تالار خوش آمدید.آقا شما که هنوز جونید.
خوب دوست 27 ساله من .....همه ما مردها می دانیم که جنس مخالف جاذبه های زیادی دارد و ما را جذب می کند و هیچ کس هم منکر این موضوع نیست.... اما مهم این است که این جاذبه ما را به کدام سمت جذب می کند.....به سمت خوش گذرانی لحظه ای و از روی عادت.....یا به سمت تشکیل خانواده.
پس در درجه اول وابستگی شما طبیعی است البته در حد معمول خود...نه از روی عادت..
اما در درجه دوم بنظرم شما هنوز نیاز عاطفی خود را نشناخته اید و همین امر باعث می شود وقتی برای اولین بار کسی را می بینید عاشقش می شوید اما بعد از دوستی با او چون نیازتان ارضا نمی شود بازهم به دنبال دیگری می روید ....و چون در این مدت بر احساسات خود کنترلی ندارید وابسته می شوید.
شما اول باید نیازهایتان را شناخته و بدانید برای ارضا چه نیازی دست به این گونه دوستی ها می زنید......
حتما مانند بسیاری از افراد هم دنبال نیمه گم شده خود می کردید....آره؟؟در صورتی که خود گمشده ات را پیدا نکرده ای.
شما توضیحات اندکی دادید و بنده هم پاسخ مختصر...موفق باشید

ترک عادت سخته ولی باید قدرتش رو پیدا کنی فکر نیکنم کسی غیر از ترک عادت چیز دیگه ای بهت بگه ولی همه راحتن که بگن نمی تونم سخته خوب اینکه نمیشه خودتم خوب میدونی چیکار باید بکنی ولی برات سخته واسه همین دنبال راه دیگه ای هستی ولی راهی غیر از این نیست نگو نمستونم بگو سخت می تونم

دوستی عزیزم ممنون از پاسخ های خوبتون ،دارم تلاش می کنم .اما همچنان به کمک و دلگرمی شما نیاز دارم

به نظر من به یک روانشناس مراجعه کن این کاره 1روز و 2 روز نیست زمان میبره همینطور به مهارت هم احتاج دارید