چگونه بي احساس شم ؟ يكي كمك كنه!
سلام به همه ي شما دوستان محترم
راستش مشكل من اينه كه نميتونم احساس رو از توي زندگيم خط بزنم و واسه همين هم هست كه خيلي ضربه ميخورم . از بس به خاطر اين احساسم و مسائل ناشي از اون ، زجر ميكشم و گريه ميكنم و ضرر ميكنم و استرس ميگيرم ! كه حرصم درمياد
آخر سر بايد در اثر ناراحتي هاي قلبي ناشي از همين استرس هاي ناشي از احساسم بميرم !!!
بگين چيكار كنم كه احساس توم بميره؟؟؟؟؟
خسته شدم از احساسم ! اين احساس همش موجب درد سر منه ! اصلا همه ي كارهام به خاطر اين احساسم كند پيش ميره !
بيشتر از چندين ماهه كه هنوزم كامل نتونستم عشقم رو فراموش كنم و حتي اگه بر فرض محال هم برگرده باز هم حاضرم باهاش بمونم و باهاش ازدواج كنم ! ( با اينكه ميدونم باهاش تفاهم زيادي ندارم و احتمالا مشكلات زيادي توي زندگي خواهم داشت)
واقعيات رو ميبينم ولي نميتونم با احساسم كنار بيام ! اونقدر سريع اين احساس من رو اغفال ميكنه .....
يكي بگه چه جوري ميتونم احساس رو از توي زندگيم خط بزنم ؟؟؟؟
RE: چگونه بي احساس شم ؟ يكي كمك كنه!
سلام
به نظر من لازم نیست احساس را از بین ببرید . فقط باید یاد بگیرید برای عقل هم در زندگی و تصمیماتتان جایی باز کنید . تمرین کنید که عاقلانه تصمیم بگیرید.
اگر احساستان را به موقع و به جا استفاده کنید میبینید که زندگی لذت بخش خواهد بود .
موفق باشید .
RE: چگونه بي احساس شم ؟ يكي كمك كنه!
سلام بر دوست عزیز و گرامی...
رومینا عزیز هیچ گاه نمی توانی احساستان را از بین ببرید....اما می توانید کنترلش کنید.
هیچ گاه نگذارید احساساتان در درونتان پنهان شود و به ذهن و روحتان آسیب رساند ...احساس خود را بازگو کنید مثل الان که این کار را کردید.
شما گفتید واقعیت را می بینم ...خوب این خود یک امتیاز محسوب می شود....شما واقعیت را می دانید و نتیجه و آینده کار خود با خبرید ولی احساستان .......
یک سوال دارم آیا فقط در مواجه با رابطه که داشتید نمی توانید احساسات خود را کنترل کنید یا در بقیه امور هم همین گونه اید؟
RE: چگونه بي احساس شم ؟ يكي كمك كنه!
خيلي ممنون از راهنمايي هاتون ديجيتال من و نقاب عزيز
راستش من هميشه اينطورم ، در همه ي موارد ، حتي موقع حرف زدن با پدر و مادرم يا هر كسي ديگه ، اگه احساساتم تحريك بشه ، اشكام درمياد، چه احساس عشق باشه ، چه حقارت ، چه هر احساسي ، جلوي اشكامو نميتونم بگيرم
و در ضمن هميشه بحث تصميم گيري نيست !! اينكه فكر كردن به عشق گذشته باعث ناراحتي روحيم ميشه ، چيكار كنم ؟ اين روح من زخم خورده است و نميدونم چيكار كنم كه همه ي اتفاقها يادش بره؟
چيكار كنم كه بتونم مثل يه آدم سنگ دل زندگي كنم ؟ مثل كسي كه وجود ديگران براش اهميت نداشته باشه ! كسي كه احساس نداشته باشه
خسته شدم از اين زندگي !! اصلا من احساس نميخوام ! پيرم كرد اين احساس !
خدايا چيكار كنم ؟
RE: چگونه بي احساس شم ؟ يكي كمك كنه!
هیچ موجودی جز انسان نمی تواند گریه کند واین یک نعمت است مثل حرف زدن فقط باید کنترلش کنی پس گریه کردن بد نیست در مورد احساس هم همه آدمها احساس دارند در مورد شما خانمها شدتش بیشتر است و اگر کسی را میبینی نشان نمیدهد مسلما"در درونش میرزد که گاهی از موارد بسیار بدتر است وآدمهای خود خور بیشتر در معرض بیماری هستند چون این هنر تخلیه روانی را ندارند .شاید تمام هنرمندان آدمهای احساساتی باشند وگرنه نمی توانند هنر خود را نمایان کنند سعی کن به احساسات خودت جهت بدهی مانند هنر مندان وقتش بشین بنویس مکتوب احساسات راکمی هم کتابهای ادبی وتاریخی کمکت میکند ضمنا" نوشته های خودت را بعدآ" بخوان خوب بود نگه دار بد بود پاره کن .موفق باشی