سلام، به نظر شما دوستان نحوه مقابله با یک عروس بی ادب به چه شکل باید باشه؟ من به شخصه کلا از حرفهای خاله زنکی و حرفهای مابین عروس و خانواده شوهر به شدت بدم میاد. و تا حالا هم سعی کرده ام جوری برخورد کنم که از این مسائل پیش نیاد و اگر هم پیش اومده سعی کردم با صحبت کردن حلش کنم. اما این برای چندمین بار هست که با گذشت ما این عروس ما بی حرمتی میکنه! شما فرض کنید من پیش قدم یک مسافرت شدم و عروسمون رو هم دعوت کردم اونم مادرش رو هم دعوت کرد. و ما سه نفری! رفتیم سفر. بعد این عروس ما پیش مادرش چندین و چند بار بهم توهین کرد! و من چیزی نگفتم دفعه ششم! توجه کنید میگم ششم بهش میگم اینطور با من صحبت نکن. خانم برمیگرده میگه من باهات احساس صمیمیت میکنم اینطوری حرف میزنم!!! من از روی موضوع رد میشم و چیزه دیگه ای نمیگم. چند ساعت بعد یک توهین بدتر میکنه! عصبانی میشم و وقتی خودمون تنها هستیم میگم رفتارت درست نیست و داری ناراحتم میکنی قبول نمیکنه میگه من که چیزی نگفتم!!! بعد میاد وسط یه جمع میگه ما باهم دعوامون شده!!! باز برای حفظ آبرو سکوت میکنم و لبخند میزنم. دو روز بعد دوباره موضوع رو پیش میکشه! میگم من این صمیمیتی که توش توهین باشه رو نمیخوام. برمیگرده میگه آهان پس تو میخوای خواهر شوهر بازی دربیاری برام!!! گفتم که گفتم!!! بعد شروع میکنه به توهین های بیشتر و حرف های نامربوطی که اصلا ربطی به موضوع نداره رو با لحن بد و با صدای بلند گفتن. که دیگه منم منفجر شدم!!! و منم صدام رو بالا بردم. چطوری میشه به کسی فهموند که بابا رفتارت اشتباهه. چرا همش رفتارهای طرف مقابلت رو میبینی اما به رفتار خودت توجه نداری. مگه یک نفر مریضه که خود به خود عصبانی یا ناراحت بشه! متاسفانه همسان نبودن فرهنگ خانواده ها خیلی خیلی مشکل ساز هست. چطوری با همچین ادمی باید برخورد کرد و متوجه اشتباهاتش کرد؟