اختلاف سن و نتونستن مطرح کردن با خونوادم

سلام
من یه پسرم که متولد سال 68ام
حدودا 2 ساله با یه دختر که متولد سال 65 هست دوست شدم
رابطمون داشت به خوبی و خوشی با تمامه قهرا و آشتیاش سپری میشد تا این که:
اوایله تابستون بود که باهم قراره ازدواج گذاشتین البته نه سرسری
به مشاوره مراجعه کردیم
خانوم دکتره 3 جلسه باهامون ملاقات کرد و بالاخره تو جلسه سوم بهمون گفت شما زیاد با هم مشکل شخصیتی ندارید فقط میمونه با خونوادتون در میون گذاشتن
یعنی اصله کاری و جای ترسناکش
بابای من یه آدمیه که میگه تا یه شغل خوب گیرت نیاد واست زن نمی گیرم
من خونه واسه خودم دارم،تا چند وقت دیکه صاحب ماشین هم میشم
وضع مالیه پدرمم بدک نیست
راستی من سال سوم کارشناسی هستم طرفم ترم آخر کارشناسی
حالا ازتون میخوام کمکم کنید ببینم چطوری میتونم بابامو راضی کنم بره خواستگاری؟
چون خودم با حرفایی که بابام میزنه امیدی ندارم ولی اصلا نمیتونم از طرفم بگذرم
مشاورم گفت شدنیه
ممنون میشم خیلی خیلی خیلی زود جوابمو بدید
آخه داره اورژانسی میشه
منتظرم
مرسی
بای

سلام
دوست من در ازدواج نباید عجله کرد . نترسید دیر نمیشه . شما سال سوم هستید و با کمی صبر میتونید کار مناسبی پیدا کنید . و پدرتون هم در اینصورت راضی میشه که برای شما بره خواستگاری.
اما یک مطلب مهم در اینجا اختلاف سنی هست . در ازدواجهایی که خانم بزرگتر هستند گاها مشکلاتی پیش میاد که مختص اینگونه زوجها هست . آیا از این مسائل آگاهید؟
نکته دیگه اینکه بنظر من تصمیم گیری و ازدواج برای یک پسر 20 ساله زود هست و پیشنهاد من اینه که اجازه بدید سنتون حداقل به 23 برسه بعد در این مورد تصمیم بگیرید .
موفق باشید .

سلام
از معیارهای اساسی برای ازدواج ، داشتن استقلال نسبی، پذیرش مسئولیت انتخاب همسر، تعامل سازنده و منعطف با دیگران و ارتباط موثر است.
و برای تست كردن همه اینها ، نیاز است كه شما با بیان روشن و مودبانه نظراتتان و پذیرش مسئولیت انتخاب هسمر را ،‌با پدرتان در یك ارتباط سالم بیان كنید. به او بگوئید كه می توانید مستقل تصمیم بگیرید و از عهده یك زندگی بر می آیید و نظرات كمك كننده او را نیز در نظر می گیرید. اگر می ترسید. احتمالا بعضی معیارهای بالا در شما ضعیف است و توان مدیریت مسائل زندگی را هنوز ندارید.

چرا هیچکس کمکم نمیکنه؟
تورو خدا کمک
به خدا دیگه کم آوردم

سلام
من یه پسرم که متولد سال 68ام
حدودا 2 ساله با یه دختر که متولد سال 65 هست دوست شدم
رابطمون داشت به خوبی و خوشی با تمامه قهرا و آشتیاش سپری میشد تا این که:
اوایله تابستون بود که باهم قراره ازدواج گذاشتین البته نه سرسری
به مشاوره مراجعه کردیم
خانوم دکتره 3 جلسه باهامون ملاقات کرد و بالاخره تو جلسه سوم بهمون گفت شما زیاد با هم مشکل شخصیتی ندارید فقط میمونه با خونوادتون در میون گذاشتن
یعنی اصله کاری و جای ترسناکش
بابای من یه آدمیه که میگه تا یه شغل خوب گیرت نیاد واست زن نمی گیرم
من خونه واسه خودم دارم،تا چند وقت دیکه صاحب ماشین هم میشم
وضع مالیه پدرمم بدک نیست
راستی من سال سوم کارشناسی هستم طرفم ترم آخر کارشناسی
حالا ازتون میخوام کمکم کنید ببینم چطوری میتونم بابامو راضی کنم بره خواستگاری؟
چون خودم با حرفایی که بابام میزنه امیدی ندارم ولی اصلا نمیتونم از طرفم بگذرم
مشاورم گفت شدنیه
ممنون میشم خیلی خیلی خیلی زود جوابمو بدید
آخه داره اورژانسی میشه
منتظرم
مرسی
بای

دوست عزیز پدر شما بهر حال بسیار دلسوزانه و منطقی تر به این موضوع خواهد نگریست، چراکه تجربه و منطقش بسیار بالاتر از شما می باشد، هر پدری آرزوی خوشبختی فرزندش را دارد، به احتمال قوی شما با مطرح نمودن این مسئله با ایشان، مخالفت او را خواهید دید، شما 19 سال دارید فکر نمیکنید خیلی ازدواج برایتان زود است. مسئولیت در زندگی زناشویی با آنچه که شما و یا هر کس دیگری در تجرد می بیند بسیار بسیار فرق میکند. سربازیتان را می خواهید چه کنید؟. درست است که خانه دارید و در شرف گرفتن ماشین هستید اما مطمئن هستید که بعد 3 سال که تازه خدای نکرده مشکل دیگه ای پیش نیاد شما هنوز فقط سربازیتان تمام شده و هنوز کار و درآمدی ندارید، همینطور رمانتیک بمانید؟؟؟!!!
وضعیت کار و جوانهای تحصیل کرده بیکار را ببینید، خیلی سختی ها در پیش دارید، کمی عمیق تر فکر کنید.
موفق باشید.

سلام بر دوست عزیز.....
می خواستم جواب شما را بدهم اما کمی در این تالار جست و جو کنید (بخش رابطه دختر و پسر) خواهید دید چند موضوع شبیه به مشکل شما وجود دارد که اعضای محترم راهنمایی های خوبی کرده اند. موفق باشید

سلام jidari
كمی صبور باشید.
نیاز نیست چندین بار موضوع یا پست بزنید،‌به مرور دوستان جواب می دهند. لطفا به پاسخ ها دقت فرمائید.
من موضوعات تكراری شما را ادغام كردم.

باسلام
همگی شما با تمام سعی و کوشش خود تا توانسته ای به دوستان کمک کرده اید.
ولی هیچ کس نیست به من کمک کنه
حتی به مشاوره خانواده هم رفتم فایده ای نداشت

من نزدیک سه ساله با پسری رابطه دارم که یک بار ازدواج ناموفق داشته از بعضی از جهات با هم فامیل هستیم با پدر و مادرم موضوع را در میان گذاشتم ولی آنها مخالفت شدید کردند یک مرتبه هم به خواستگاری من آمدند ولی برخوردی نشان دادند که نمی توانم بگویم الان واقعا نمی دونم چکار کنم با کی مشورت کنم