+داغونم چیکار کنم؟

بدجوری داغونم نمیدونم از کجا بگم منم مثل خیلیای دیگه عاشق همکلاسیم شدم. اوایل هیچ احساسی نسبت بهش نداشتم همه چی از ترم 4 شروع شد رفتارش عوض شده بود زل میزد به من. البته مهم نبود برام اما...چند بار چشم تو چشم شدیم احساس کردم دوستش دارم. ترم 5 بود رفتم و در مورد یه درسی ازش سوال کردم بیچاره تعجب کرد شایدم گفت این دختره سلام هم نمیده چطور اومد باهام حرف زد. روز بعد زودتر از همه تو کلاس بود سلام داد و گفت درس خوندی و از این جور حرفا. بعد از مدتی نمیدونم چی شد که وقتی میدیمش راهمو عوض میکردم اونم درست همون کارو میکرد. ولی من بیشتر از گذشته دوستش داشتم مثل غریبه بدون هیچ سلام و نگاهی از پیش هم رد میشدیم تا اینکه من یه مشکلی داشتم که فقط اون میتونست کمکم کنه تو راهرو داشت میرفت صداش کردم برگشت سلام داد اونقدر هول شدم که جوابشو ندادم خندید دوباره سلام داد با جوابی که داد خیلی کمکم کرد. در کل هر رفتاری که من باهاش داشتم اونم همین رفتارو بامن داشت. ترمای بعد هم همینجوری گذشتن سلام میدادیم حرف میزدیم یا بیتفاوت رد میشدیم. خواستم فراموشش کنم اما نشد چند بار تو خواب دیدم که باهاش ازدواج کردم. من بااولین نگاه عاشق نشدم عاشق قیافه و این جور چیزا هم نیستم شیفته رفتارشم. خیلی سخته آدم کسی و دوست داشته باشه ولی از علاقه اون نسبت به خودش بیخبر باشه بعضی وقتا فکر میکنم اون اصلا دوستم نداره ولی بعدمیگم پس چرا اونجوری رفتار میکنه وقتی یه پسر بهم نگاه میکنه یا وقتی با تلفن حرف میزنم یه جوری بهم نگاه میکنه که ... نمیدونم چی بگم . حتی به عشق خودمم شک کردم میگم اصلا دوستش دارم شاید دوست داشتن نباشه و فقط عادت باشه عادت به دیدنش البته چون خیلی وقته ندیدمش اینجوری فکر میکنم این آخرین ترم که با همیم دیگه هیچ وقت نمیبینمش. میدونم هیچوقت نمیاد که بگه دوستم داره منم امکان نداره بگم.میترسم بعدش هم نتونم فراموشش کنم.این هفته میبینمش نمیدونم چجوری رفتارکنم به نظر شما چیکار کنم؟:47:

ممنون از راهنمایی هاتون. چرا کسی جواب نمیده؟ :302:
میدونم سوالم خیلی بیخودی بود اونجوری که باید نتونستم حرف دلمو بزنم. آخه اصلا حرف زدن بلد نیستم. اینم یه جور بدبختیه.
امروز دیدمش ولی بیتفاوت از پیشش رد شدم دیگه هیچی برام مهم نیست هیچی....

نها65 عزيز سلام
راستشو بخواي من نوشته هات روچند روز پيش خوندم ولي چيزي به ذهنم نرسيد .من خودمم يه مشكل دارم كه دارم باهاش دستو پنجه نرم ميكنم و ترسيدم با اين اطلاعات ناقصم اشتباه راهنماييت كنم...........ولي ساير دوستان اميدوارم كمكت كنن!!!!
به نظر من اين علاقه ي تو يه احساس يه طرفه هست و ايشون اگه به شما علاقه يا احساس شديدي داشت صد در صد يه جوري خودش پل ارتباط بيشترو ميزد...حالا هم اصلا ناراحت نباش تو خيلي جووني(هم سن خود مني) و فرصتاي خيلي خوبي هم پيش رو داري ....اگه ميخواست حتما اين آخرين جلسه ي ملاقاتتون رواز دست نمي داد و بهت چيزي ميگفت...........فراموشش كن.......سعي كن........موفق باشي

سلام خوبی خانومی؟
عزیزم این علاقه تو به نظر من زود گذره ویکطرفه چون اگه واقعا اون آقا در مورد شما احساس خاصی داشت همون ترم اول یا ترم های دیگه نیتشو بهتون میگفت پس شما دراین یک طرفه واسه خودتون رویا پردازی میکنی.در ضمن عزیزم چون شما به اون فرد اعلاقه داری احساس میکنی که اون فرد هم به شما علاقمنده در صورتی که اینطور نیست من خودم توی چنین شرایطی قرار گرفتم برای همین میگم که این علاقه رو جدی نگیره یه روز میخندی واسه این علاقت والا:227::P
خوش باشی عزیزم امیدوارم که کمکت کرده باشم :72:

mimi و سمیرا20 عزیز
ممنون از نظراتتون. راستش خودمم فهمیدم که عشقم یکطرفست همون بهتر که فراموشش کنم.
میخوام این ترم آخر که باهمیم مثل بقیه باهاش برخورد کنم نه اینکه بیتفاوت از پیشش رد بشم ..........امیدوارم بتونم برای همیشه فراموشش کنم:203:

فقط می تونم بگم به قول دوستمون بعضی وقتا چون به فردی علاقه داری فکر می کنی اونم به شما علاقه رو داری ولی اینجوری نیست ولی مطمئن باش اگه علاقه داشت تا حالا بهت گفته بود و چون فرصت داشته ولی دیگه خودتو درگیر نکن اگه خواسته به شناخت و چیزای دیگه هم برسه تا حالا رسیده پس رهاش کن