-
برام شده آرزو
باورتون میشه اگه بگم آرزوم شده که خانم خونه خودم باشم و همسرم مثل دوران نامزدی و عقدمون بهم توجه کنه. وقتی یه زن و شوهر توی خیابون میبینم با حسرت نگاشون میکنم. الآن مدتهاست که همسرم از من نپرسیدهکه مشکلی نداری؟ من نیستم چه کار میکنی؟ یعنی من خیلی پر توقعم؟ چرا دیگه همسرم مثل قدیمها بهم نمیگه که حاضر نیست منو با هیچ چیز عوض کنه؟ مگه من مقصرم که شرایط زندگیمون اینجوریه؟ چرا اینجوریه زندگی خیلی از آدمها ؟ وقتی که همو میخواند چه نقشه ها که نمیکشند واسه زندگی آیندشون ولی وقتی رسیدن همه چیز از یادشون میره.<a href="http://www.sweetim.com/s.asp?im=gen&lpver=3&ref=11" target="_blank"><img src="http://content.sweetim.com/sim/cpie/emoticons/00020355.gif" border=0 ></a>
آرزومه که یه هفته فقط من باشم و شوهرم و شوهرم پر باشه از توجه به من. تو خونه ای باشیم که هیچ کس کاری بهمون نداشته باشه.<a href="http://www.sweetim.com/s.asp?im=gen&lpver=3&ref=11" target="_blank"><img src="http://content.sweetim.com/sim/cpie/emoticons/00020111.gif" border=0 ></a>
خدایا یعنی من خیلی پرتوقعم؟
-
RE: برام شده آرزو
پیشنهاد میکنم با سیاستی خانومانه(اصطلاح جدید )به طور اتفاقی !!همسر شما از متن این سوال شما مطلع شود شاید جواب داد ؟
-
RE: برام شده آرزو
نه به نظر من این حقته که مستقل شی اما منم با نظرت موافقم ودر مورد خیلیا صدق میکنه متاسفانه وقتی دردسترسشون میشی دیگه خیالشون راحت تا می خوان بدستت بیارن عشقوازت گدایی می کنن اما وقتی بدستت اوردن نامردی میکنن و تلاشی برای نگه داشتنت نمی کنن اما این قضیه شامل همه نمیشه امیدوارم تو هم یه روزی مستقل شی صبر کن گذر زمان همه چی رو حل میکنه سخته اماباید صبر کرد موفق باشی
-
RE: برام شده آرزو
سلام بر دوست عزیز و خلاقم...
خیر شما پر توقع نیستید..
اما بهتر از من می دانید که دوران نامزدی و دوران زندگی مشترک تفاوت زیدی با هم دارد....در دوران نامزدی همه چیز خوب است چون هیچ مسولیتی در کار نیست اما بعد از آن عشق و توجه کم کم اثر خود را از دست می دهد(12تا18ماه اول توجه زیاد بعد کمتر و کمتر)..ولی راه مقابله با این مشکل چیه اینه که از همسرتون دور نشید...:
"در واقع یک ازدواج یا به سمت رشد و تعالی پیش میره یا به سمت نابودی... اگر برای بهبود زندگی مشترک هیچ تلاشی نکنید زندگی تان به همین صورت باقی خواهد ماند.
تعداد افرادی که همسرانشونو می شناسن کمه...مثلا:شما می دونید الگوی همسرتون توی زندگی کیه؟...او چه سی دی یا کتابی رو دوست داره؟...می دونید همسرتون در محل کارش دقیقا چه فعالیتی انجام میده.....
یک زندگی زناشویی خوب زندگی هست که دو طرف تلاش کنند تا بفهمن در ذهن همسرشون چی میگذره...
در واقع تفاوت های بین شما وهمسرتان بوده که علاقه شما را برانگیخته و هر یک از شما برای دیگری جذاب شده است.
سعی کنید اول شما به او نزدیک شوید و متقابلا او به شما....وقتی شما و همسرتون به هم نزدیک می شوید از "فکرها..احساس ها و آرزوهای خود با هم صحبت می کنید..و این آغاز راهه.
قطعا همسر شما همون فردی نیست که قبلا برای اولین بار ملاقاتش کردید....سرگرمی ها جدید..علایق و مشاغل جدیدی پیدا می کنه و طبعا نحوی افکارش هم عوض می شه.
تنها کاری که به نظر من می تونید انجام بدید اینه که:
"این تغییرات را به محض وقوع با صراحت و خلوص نیت با همسرتان در میان گذارید"" به او بگویید چه تغییری کرده و چقدر برای شما تحملش سخته.
موفق باشی دوست مهربانم.
-
RE: برام شده آرزو
شما دیگه چرا الینا خانوم؟
میشه خودتون یه تحلیل از موقعیت همسرتون برامون داشته باشین؟ فکر میکنی چرا روابطتون اینجوری شده؟
-
RE: برام شده آرزو
الینا جان مطمئن باشید همسرتان مثل سابق شمارا دوست دارد ولی عزیز م شما هر دو درگیر روزمرگی شده ایدو هر چه زودتر باید برنامه های منظمی برای خود و همسرتان ترتیب دهید .چرا که اگر این روش ادامه پیدا کند زندگی خسته کننده می شودو تکراری .
-
RE: برام شده آرزو
ممنونم دوستان
من تغییرات رو گوشزد میکنم. ولی هر دو خسته ایم. من از دخالت خانوادش و تنهایی و اون از هر دوی اینها + نق زدن من. که البته من مقصر نیستم . وقتی میبینم شوهرم سه هفته نیست و وقتی میاد حضورش رو اکثر مواقع باید با بقیه داشته باشم عذاب میکشم. من هم حقی دارم جز اینه. حق دارم گاهی تنهای تنها باشیم و با هم صحبت کنیم. با هم بخندیم ولی همین که صدا خنده ما به خونه مادشوهرم میرسه باید منتظر یه دعوای جدید باشم و دلیلشو نمیدونم. مگه نه اینکه همه مادها دوست دارند شادی بچشونو ببینن و خوشبختیشونو. پس چرا....؟؟؟http://www.postsmile.com/img/emotions/211.gif
-
RE: برام شده آرزو
سلام الینا جان
همه ی چیزایی که می گی درسته و همه حق طبیعیه توه ولی وقتی اصرار کردن برای یه چیزی بیش از حد می شه دیگه شکل غرزدن و نق رو پیدا می کنه
و مردها از این قضیه فرارین و حتی اگه حق با تو باشه بازم نق زدن تلقی می شه و دیگه حرفا تاثیری که باید داشته باشه نداره و تو فقط دست و پا می زنی و اون انگار که براش عادت شده باشه فقط گوش می ده و ازش می گذره
تو این روند هم تو مقصر نیستی به مرور به وجود اومده حالا هم فقط با استقلال می تونی آرامش قبلیت رو بدست بیاری
چون تا زمانی که تو آرامش نداری همسرت هم نمی تونه آروم باشه خانومی
از همسرت خبری نداری از تهران برگشت؟؟
-
RE: برام شده آرزو
قراره واسه تعطیلات شوهرم بیاد. ولی هنوز هم باورش نمیشه که دیگه نمیخوام برم اونجا. مادر شوهرم هم دوبار از طریق جاریم و برادرشوهرم خواسته من برم اونجا ولی من نرفتم. سرما خوردگی رو بهونه کردم .بالاخره اون هم باید بفهمه که من ناراحتم. یه خونه مستقل داشتن که این همه دعوا مرافه نداره.
-
RE: برام شده آرزو
الینا جان
گاهی ما به اشتباه در پی طول بودن با هم هستیم در عالی که شما عزیزم می توانید مدیریت بر عرض بودن داشته باشید در حالی که خودتان معترف هستید که نق می زنید . این کاررا نکن . مردها غرغر و نق نق و بهانه جویی های زنانه را تاب نمی آورند . در زمانی که با هم هستید به او عاغشقانه مهر بورز . متاسفانه ما فکر می کنیم رفتار عاشقانه داشتن لطفی است که در حق طرف مقابل می کنیم برای همین در اولین اقدام برای تنبیه آئین مهرورزی را نادیده می گیریم ، عزیزم رعایت آئین مهرورزی لطف بزرگی است به خودت که تشنه محبتی و اگر تو برای همسرت چنین شرایطی را فراهم کنی غیر مستقیم از پاسخگویی وی سیراب می شوی
به خاطر خودت و روح و روان تشنه ی محبتت تغییر رویه بده و تصمییم خودت را عوض کن چرا که با نرفتن به خانه شان در تعطیلات بعد از اتمام تعطیلات تو عصبانی تر و تشنه تر و تنها تر خود را احساس می کنی . خواست و میل به داشتن خانه ی مستقل را به نوعی دیگر هم می توانی مطرح کنی و پیامت را به گوش شوهرت برسانی . این طور نیست عزیزم ؟!